Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 34629

وقتی " لمبه " به خرمن حقیقت می افتد و ولی به گلخن حمام !

27 دسامبر 2009, 16:21, توسط مزاری

ولی خانه ! نخست اینکه این حقیر بینوا کجا و نثر شیوای بلوط بی همتا کجا . این شیوۀ بیان صاحب قلم بلوط ، بی شک که زخی شده در کندۀ خیالات ، کج پردازی و کج اندیشی های شما وارونه پردازان و دروغ نگاران دفتر تاریخ . چقدر عمق داشته باشد تفکرگودال شناخت حقیقت آدم ها که شبانه ها را با روزانه ها تفریق نتواند . شبانه ها خفاشان به چرش میپردازند تا از خون دیگران بمکند و دزدانه راهی آشیانه های تاریکی گردند و روزانه شاهین به پرواز میآید تا گریزپایان ترس آلود غار ها را به پنجال بکشد . جناب شما ولی ببینید چقدر به اشتباه رفته اید .

1_ جلد نخست تاریخ غبار نخستین بار در زمان حکومت خلقی ها در سال 1357 از تحریم حکومت داود خان آزاد شده در مطبعه دولتی کابل به تعداد فکر میکنم هزار نسخه به چاپ رسید . چاپ دوم آن از طرف تره کی ممنوع شد . جلد دوم آنرا اصلأ حکومتهای خلقی ها و پرچمی ها اجازه نشر ندادند . بلی زیر کاسه نیمکاسه بود و آن افشای ماهیت اصلی حکومات نادر غدار ، ظاهر غدار و داود غدار بود . اگر کمی در سر عقل داشته باشید خود میدانید که گپ از چی قرار است .

2 _ شما مینویسید :( با درهم کوبیدن لشکر جهل نادانی و دزدان سقاوی خدمتی که نادرخان به افغانستان کرد بی نظیر است. ) ولی جان کدام کوبیدن ؟ در پشتی قرآن پیام فرستادن از نظر شما کوبیدن است ؟ اسیر تسلیمی را به دار آویختن کوبیدن است ؟ با وجویکه من خلاف تمام عملکرد های حبیب الله خان بچه سقو هستم ولی هرگز جنایت نادر خان بچه انگلیس را نمی ستایم بخاطر بدار کشیدن یک تسلیمی !

باز هم قلم فرسایی میکنید و مینویسید :( ...ولی چرند گویان مثل خان آنقدر میجفند که نزدیک است دروغهای شان در اثر تکرار زیاد به حقیقت تبدیل شود. ) زهی وقاحت ! آقای خان و آقای بلوط همه آنچی نوشته اند همه و همه حقیقت است ، خیال کردید که با نوشتن چند چرند و پرند مردم را اغوا نموده و آنچی شما نوشته اید باور میکنند ؟ بیدار شوید که مردم از اسرار پشت پرده های تان واقف شده اند ، دیگر خاک خشک خود را به دیوار نخواهید چسپاند !

باز با کمال پررویی مینویسید :( ... و لذا اینرا هم باید همه بدانند که در رسم پشتون ها ‍تجاوز به نامسوس (ناموس ) کاریست که غرامتش را پرداختن آسان نیست و هم ننگ و شرم است.) چی را بدانیم ولی خانه ؟ اینکه بعضی قبایل پشتون سرحدی زن های خود را در مقابل سگ جنگی ، مرغ جنگی ، تفنگ و اسپ معاوضه میکنند ؟ اینرا بدانیم که در جنگ جلال آباد مجاهدین پشتون بالای زن پشتون تعرض کردند و آن بیچاره به قوای مقاومتی داکتر نجیب پناه جست ؟ همین را بدانیم ؟ کجای این کار در ننگ شما و در شرم شماست ؟ در همۀ اقوام و ملیت ها چنین جفا ها در حق زنان بیچاره شده ، میشود و خواهد شد ، اما اینکه مختص شما مینویسید که اقوام پشتون عاری ازین خصوصیه اند سخت اشتباه میکنید جناب ولی خان . نزنید در کسی را به انگشت که نخورید به مشت !

3 _ ( در مقابل بعضی سیاست های غلط خاندان محمد زایی مبارزات پشتونها را هم نادیده نگیرید و ... ) جناب ولی ، کی مبارزات پشتونها را نادیده گرفته ؟ همه دوستانی که سخت مینویسند به حاکمان فاشیست پشتون ارتباط دارد نه به توده های بی نوا و رنجدیده پشتون . چرا شما برادران پشتون ما را دخیل سیاست حکام جبار پشتون میکنید ؟ چرا همیشه از نام ایشان استفاده ابزاری میکنید ؟

وقتی طالبان شهر مزارشریف را با دسیسه و تفاهم با علم سیاه عرب ( فعلأ وکیل مردم شهر مزار در مجلس نماینده گان ) از طرف مواضع دفاعی عزیز آباد و چغدک به تصرف درآوردند جمعیت اسلامی و شورای نظار هم شریک تمام جنایات طالبان اند . تعداد اکثر از پشتونهای ارتباطی ، جمعیتی ها ، شورا نظاری ، وحدتی ها ، رسول پهلوانی ها همه در قتل عام مردم بومی شهر دست دارند و جنایات شانرا تاریخ و مردم شهر مزار در خاطره حفظ کرده اند . یک تعداد کمی از برادران پشتون ما ، ازبک ما ، هزاره ما یکجا با ما مظالم طالب را تحمل کردند ولی هرگزحلقه غلامی طالبان را به گوشها نیآویختند . این حقیقت است !

4 _ در پاسخ این شمارۀ شما ، پاسخ دوست عزیز ما سروش سکوت را بجا میدانم ولی با کمی تغیرات : خواننده گان عزیز شما قضاوت یک انسان عقده مند را ببینید که میگوید:( در ناکامی کرزی سهم شورای نظار زیاد است. این شخص دردمند نمیگوید در ناکامی دولت شورای نظارو جمعیت اسلامی ربانی سهم غول های گلبدینی چقدر بود. میبینید منطق را ! )

5 _ شما مینویسید : ( بلی جان تاریخ را جعل کردن و دروغ پردازی کار بد است لذا لطفاً شاهنامهً فردوسی. تاریخ هخامنشیان و..... را فسخه کنید و هم از مسعود خاین و بچهً سقا قهرمان نسازید ) درین جا شما حتی از عقل خداد هم استفاده نبرده اید . شما دارید پته خزانه را با شهنامه در مقایسه نشسته اید . ولی خان ، شهنامه قصه و افسانه نیست ! آیا شما در ایران تخت جمشید را میدانید در کجاست ؟ آیا شما گاهی در شهر ایبک به تخت رستم رفته اید ؟ آیا شما از لوحه های سنگیی که نام اسفند یار و کیومر ث ودیگر قهرمانان شهنامه در آن حک شده خبر دارید ؟ چرا مانند مرغ های دشتی سر خود را در ریگ نموده و طوری باد میرهانید که گویا این افسانه است . شهنامه امروز یکی از دستآورد های بشریت محسوب میشود و به دهزبان رفیع دنیا ترجمه شده آغا . باز هم همانطور که نام این خطه را فروخته اید حال دارید تاریخ آنرا افسانه تبلیغ میکنید ؟ با اوراق جعل شده پته خزانه مردم دنیا حتی به تشناب هم نمیروند .

6 _ درین شماره شما بجای اینکه بحیث یک وطنپرست ومنتقد سالم هر آن جناحی را که بخاطر تحکیم قدرت خود از قوت های اجنبی و خارجی امداد میجویند ، محکوم میکردید به پشتیبانی از جلادان طالبی ، حکمتیاری ، شورای نظار را طعنه میدهید که در صفوف شما هم تاجکان افراطی، یاغی و باغی قرار داشت . حال از شما میپرسم ولی خان که ، آیا عقد قرارداد امیرعبدالرحمن خان با انگلیس را بخاطر بقای قدرش چگونه ارزیابی میکنید ؟ عقد قرارداد نادر خان با انگلیس را می پذیرید ؟ عقد قرارداد تره کی و امین را با روسها قبول دارید ؟ عقدقرار داد طالبان با پاکستانها را هم قبول دارید ؟ عقد قرارداد جمعیت ، شورای روم ، شورای مجاهدین مقیم پاکستان را که منجر به اشغال کشور عزیز ما توسط قوای ناتو شده می پذیرید ؟

بیاید منصفانه قضاوت کنیم که رول پشتونها ، تاجک ها ، هزاره ها و ازبک ها در بستن این قرارداد های ننگین چقدر بوده ؟ اگر میخواهید که با استلال و منطق موضوع را دنبال کنیم لطفأ برایم بنویسید . اگر مانند بدل ها و شمس ها مرغ تان یک لنگ دارد ، از ما به شما سلامی .

جستجو در کابل پرس