Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 60132

مقایسه دو شخصیت در اتحاد شمال افغانستان: سید منصور نادری و احمد شاه مسعود

27 جون 2012, 13:20

دوستان عزیز!!!
همانطوری که هر افغان اندک آگاه در موضوع تعدد ملیت،زبانو مذهب در افغانستان،از موجودیت و حضور پیروان مذهب اسماعیلیه در کشور مان میداند،هر مطلع تاریخ اسلام نیز از هویت تاریخی رهروان این مکتب از مکتب های اعتقادی اسلامی را به خوبی میشناسد،مزید بر این که پیروان این بخش اسلامی را در ادامه مسیر زنده گی شان چه از جانب خود شان و چه از طرف مخالفین بنام های تعلیمیمه،باطنیه،عقلگراها،خرد گرا ها و دعوت هادیه یاد نموده اند.همچنان در شناسایی هویت مبارزاتی سالاران این مذهب ،در سیروحرکت های تاریخی اسلام،در اوج جهانگیری امپراطوری خلفای عباسی و حکومت محلی و امارت های وابسته به آن ،بروز جنبش رهایی بخشی بنام اسماعیلیه که منتج به تآسیس و تا اکنون ما همه از طالبان علم و اسلام از دانشگاه جامع -امپراطوری خلفای فاطمی در مصر میگردد-میبینیم الازهر مصر ساخته آن بخش از تاریخ اسلامی،بهره میبریم.به علاوه که عدالت و حکومت داری آن خلفا باعث تحول،بیداری و ایجاد حرکت های فکری اعتقادی جدید زیاد در خراسان بزرگ آن زمان بنامهای مختلف از جمله ناصر خسرو ها و حسن صباح ها گردید که از طرف دشمنان جیره خوار دربار بغداد این جریانهای روشنگری تحت نام بدعت در شرع و دین و قرامطه با بدترین شکل سرکوب و قتل عام شدند.
من اگر بیش نمیدانم ، اما به قدر یک گلی از چمن زار سیرجنبش های اسلامی دقیق آگاهم که در ادامه تاریخ تحولات اسلامی بخصوص در قلمروی خطه عیاران(خراسان بزرگ) در قرن پنجم قمری(483) دوره ملکشاه سلجوقی جنبش فداییان حسن صباح بوجود آمد که موضوع بحث ما عوامل بوجود آندن آن نیست،بلکه میخواهم اندکی از فلسفه وجودی طوفانی این گروه اعتقادی که در چی شرایط دشواربا انگشت گذاشتن به نقاط ضعف مخالفین و تشخیص و آگاهی از خواست های باطنی دل اقشار سرباز ده و مالیات پرداز در جنگ و بیت المال ،ونفوذ و اشتعال قلبهای ملتهب شان،خواب و عیش حکام خود کامه ستمگر را دربالین های نرم،نرمتر از ابر های بهاری قو و همبستری های مه رویان رویایی به وحشت و کابوس تبدیل مینمایند ، برای علاقه مندان و محقیقان در این باب را بیان دارم:
هدف و مرام اصلی حرکت حسن صباح را در پهلوی چیز های دیگر موارد زیرتشکیل میدادند.
1-مبرزه علیه فساد اداری عمال بی بندوبا حکومت آنزمان.
2-مبارزه علیه بی عدالتی اجتماعی.
3-مبارزه علیه حضور اشغال گران عرب و عمال دست نشانده شان.
4-مبارزه علیه تاراج و انتقال سرمایه های مردم این دیار که بنام امت مسلمان در قلمرو خلفای عباسی در بند برده گی کشیده شده بود و تمام هست و بود شان را به بهانه های مالیات و پرداخت خراج جنگ ها در مقابل کفروالحاد از طریق عمال حکومتی محلی به درگاه خلفای بغداد پیش کش مینمودند.
5-مبارزه برای حفظ هویت، فرهنگ و ارزشهای بومی که به اثر هجوم و اشغال عربهای اشغالگر داشت در این سر زمین نا بود میشد.دوام این حکومت دزنیشینان که دو قرن در ساحه وسیع حکمروایی سلجوقیان الی ویران گری هلاکو خان مغول ادامه یافت دلایل متعدد داشت که عمده آن رمز تسخیر قلبهای آزرده و دردمند مردم آن مرزوبوم بود شاید برای خواننده عزیز سوال ایجاد شده باشد که مگر عمده تلاش اسماعیلیان برای گرویدن مردم به اعتقادات اسماعیلی شان نبود؟بلی و نخیر
عزیزخواننده!
در تاریخ اسماعیلیه نوشته سیف آزاد(نویسنده غیر اسماعیلی)مینویسد که خلفای فاطمی به دور از تعصب اعتقادی با سایر ادیان به عنوان تابعین و صاحبان دانش امور در مقامهای بالای حکومتی افرادی را از پیروان مذاهب مختلف اسلامی حتی قضا ،معاونیت و مشاورت حود خلیفه،دارالعلوم،دارالحکمه و سایر جا های مهم رهبری استخدام مینموده که اوشان نیز با صداقت تمام حسن خدمت را انجام میداده اند.
همین طور ناصر خسرو با مکتبیمگانش،حسن صباح و مکتب فداییانش وسید منصور نادری و کیانش همه اینان در اوج مظالم دستگاه های مفسد حکومتی ، بی عدالتی اجتماعی ، انحرافات اعتقادی و احساس خطر نابودی ارزشهای تاریخی هویتی معنوی بومی شان در اثر هجوم و اشغال استعمار به هر نام که باشد فدر هر مرحله ای از تاریخ جنبش ها و مبارزات حق و عدالت خواهی ،از جان شیرین خویش گذشته در مقابل آن امپراطوری ها و وابستگان نا بخرد صفاک شان، نه با شعار آزادی اسماعیلیه و اعتقاد مذهبی شان بل،برای رهایی تمام مظلومان در بند اسارت و بنده گی کشید شده-مهم نیست که دین و نزادش چیست؟مهم اینست که انسان است-در عصر و زمانشان قد راست نموده علم مبارزه را به عنوانی طلایه داران جنبش های آزادی خواهانه مردمی براه انداخته اند و این مردم آگاه و دردمند از هر دین و تبار هستند که به این گروه میگرایند و در نهایت باعث بزرگ شدن ، پیروزی و نجات شان میشوند.واهی این امر به دماغ مراکز دستور و اداره استعماری بوی نا خوش میداد، طوری که تصمیم به عزل و در کنار زدن مردان غیور و تسلیم نا پذیر،توسطحرکت های نا جوانمردانه و موذیانه، با دسایس و تطمیع افراد خودی نهایت با سوقصد به جانشان خواستند کار را به نفع شان یکسره نمایند-البته بعضآ موفق هم شدند-اما مردان خدا پرست،شجاع و سلحشور که تاریخ را ساختند،باک از مرگ نداشتند کسانی که اسماعیلیان را نه با مطالعه تاریخ بل بوسیله رسانه ها میشناسند متآسفانه خیلی از چیز های مهم را در مورد شان نمیدانندفالبته من خودم نیز در گذشتهمثل سایرین با آشنایی چند تن از پیروان این مذهب در شناختم نسبت به این بخش از شیعیان بسنده کرده بودم، اما بعد از مطالعه روند تاریخی گذشته این مذهب بطور کل ، و اسلام وغرب، آقا خان وغرب، اسماعیلیه و غرب،اسلام و اسماعیلیه،اسلام و آقاخان،جریان يالبان و اسماعیلیه آقاخان و طالبان،آقاخان و آسیای میانه و سید اسلام و آسیایی میانه،در تقسیم بندی های جغرافیای جدید پامیر و آقاخان،چین واسلام،آقاخان و راه ابریشم ، منصور نادری وکشته شدن سه برادرنه چندان مطرح مظلوم شان با جمع از سران اسماعیلیه توسط دستگاه دولت کمونیستی جابجا شدن به زادگاه شان(شمال-دره ی کیان)،سید منصور و شمال افغانستان،سید منصور و روسها،سید منصور و حاکمیت یکی بر سوم شمال افغانستان در دولت کمونیستی و اسلامی،سیدمنصور و جنبش شمال ،سیدمنصورونفوذ مشرف بودنش بر شاهراه های شمال افغانستان ،سید منصور و کانون فرهنگی حکیم ناصر خسروبلخی با کتابخانه غنی بیش از 50 هزار جلد کتاب،سید منصور و مدرنیته،سید منصور وسقوط داکتر نجیب الله،سید منصورومجاهدین،سیدمنصورودولت استاد ربانی،سیدمنصوروطالبان،سیدمنصورو انتخاب محل اقامت دوره هجرت شان برخلاف همه ی رهبران و سیاسیون افغان در ازبکستان،سید منصوروکرزی،سیدمنصوروحضورغرب در افغانستان،سید منصور و آقاخان،سیدمنصور واسماعیلیان ،سید منصوروپامیر،سیدمنصوروحزب پیوند ملی افغانستان،سیدمنصوروجامعه مدنی-حقوق بشر،سیدمنصورومبارزه علیه موادمخدروسیدمنصوروحمایت محکم آن در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از کرزی،در تحولاتسیاسی افغانستان بطور خاص ،متوجه بعضی از خصوصیاتو پیچیدگی هایی شدم که به خواننده عزیز همین اشاره کافیست که هر طالب العلم از مدرسه به اندازه ظرفیت خود کسب علم مینماید در تاریخ و فلسفه این مذهب-حجتان وداعیان بیشتر از امامانشان با دارا بودن مسوولیت های مهمی پیش قراولی در دعوتاز آنجایی که دستور امام و تبلیغ و جنگ وستیزف در عمق دوست و دشمن حضور یافته و هر آن با خطرات جانی مواجه بوده اند بوسیله داعی به مردم میرسد،مردم در بسا موارد داعی را پله اول یسترسی به امام و خدا میدانند.اینجاست که داعیان اکثرآ تاریخ ساز-دارای مکتب و پیروان فدایی خود بوده اند-اسماعیلیاز اینرو در مراحل مختلفه ی تاریخ شیعیان(امامیه)بطور عام و اسماعیلیه بطور ویزه گروه ها و فرقه های زیادی زیادی را با اختیار کردن....شناسیم که توسط حجتان و داعیان بزرگ شان مانند دروزی ها،نزاریها،فداییان حسن صباحف بهره ها و فقه و طریقه ی اعتقادی خاص خویش راه شان را از بقیه جدا نموده اندبا اشاره به عنوانهای فوق که نمیشود در این مقاله به جزییات هر کدام پرداخت اسماعیلیان را نباید در هیچ جامعه ی دست کم گرفت ولو اقلیت 001 فیصد هم باشد.اما همه ما میدانیم اسماعیلیه افغانستان که در حوادث چند قرن نزدیک با نام کیان و در این چها پنج دهه اخیر با نام سید منصور نادری خلط شده در بسیاری از ولایات افغانستان در موقیعت های مهم کوهی سوق الجیشی جخرافیای کشور بیش از یک میلیون نفر از نفوس بیست میلیونی کشور را تشکیل میدهند که در تحولات سیاسی اداری کشور و موازنه قدرت از چند نسل بدینسو تاثیر گذار و تعین کننده میباشند،بویزه با تبارز سید منصور نادری در صحنه سیاست و قدرت.
لذا-برای همه ی علاقمندان خارجی در مسایل و قضایای افغانستان و سیاسیون و بازیگران قدرت در افغانستان توصیه میشود که در هر حرکت کوچک و بزرگ با جلب رضایت و حمایت و پشتیبانی اسماعیلیان و از طریق سید منصور نادری حود را یک گام به هدف نزدیک بسازند.
محمد بشیر از ایلات متحده امریکا

جستجو در کابل پرس