Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 66976

طالبان چند تن از مردم هزاره را تیرباران کردند!

29 اكتبر 2012, 06:45, توسط وطندار

خطاب به هزاره ها!
مشکل هزاره ها درقدم نخست مشکل فرهنگی -تاریخی -اجتماعی وروانی است.

  • هزاره ها باید روی شخصیت ملی -تاریخی خود تمرکزنمایند,به این معنی که ازلحاظ ملی هویت خودراتعریف نمایندکه هزاره کیست وچیست: هزاره شعیه,هزاره سنی وهزاره اسمعیلیه .آیا همه آنها هزاره اند ویا فقط مذهب هویت بخش هزاره است ؟
  • هزاره وتاریخ آنرا باید تعریف نمایند ,هزاره درتاریخ ودرمسیر تاریخ دستخوش چه تحولات ودگرگونی شده ,چرا وچگونه؟
  • مهم ترازهمه هزاره تعریف ازمناسبات اش راباسادات ارایه دهد که درتمامی تاریخ ,فرهنگ ,هویت ,شخصیت,موجودیت وعدم موجودیت اوراتحت تاثیر عمیق وجدی خود داشته.
  • هزاره ازمناسبات اش با مردمان قزلباش,بیات و...تعریف روشن تاریخی ارایه دهد ,که قرنها ابهام حل ناشدنی آنانرا پوشیده است.
  • مهمترین بخش از حیات هزاره ,تعریف هویت نژادی -ملی او دررابطه به مذهب است که هزاره باید روشن نماید : آیا اواول هزاره است وبعد شعیه ویاسنی ویااسمعیلیه ویااینکه اودرقدم اول شعیه ,سنی ویا اسمعیلیه است وبعد هزاره .این تعریف شاید برای انسان هزاره یک امر ناشدنی وناممکن باشد ولی همین نقطه است که مسله بود ونبود هزاره بسته به آن است.
    توجه نماید:
    زمانیکه میگویم پشتون ,درذهن وتصور ما پشتون مطرح است به عنوان یک هویت قومی.
    زمانیکه میگویم تاجک ,منظور وبرداشت ما یک هویت قومی است یعنی تاجک.
    زمانیکه میگویم ازبیک,درذهن ما یک واحد قومی نقش میگیرد ,یعنی ازبیک.
    دررابطه به هیچ یکی ازاقوام فوق تعلقیت مذهبی شان به ذهن متبادرنمیشود واگر هم شود زمان میبرد وتفکر وتامل .
    ولی:
    آن گاهیکه میگویم ومیگویند هزاره ,خود اگاه وناخوداگاه تصوریک هویت مذهبی ذهن مارااحاطه میکند ,یعنی شعیه!
    هزاره باید تعریف تازه ,تاریخی وتابوشکن ازهویت ملی ومذهبی خود ارایه دهد وازاین جاست که تاریخ تازه هزاره رقم میخورد,شاید هزاره بتواند چرخش درتاریخش ایجادنماید وشاید شهامت تاریخی وبلوغ فرهنگی اودران سطح نباشد که زنجیر تباه کننده قرون اش رابشکند وتا این زنجیر دست وپاگیر راباخودبکشد دشواراست تصور نمود که درجایگه لازم خود تکیه زند.اشتباه نشودکه من پیشنهاد نفی مذهب رادارم طرح میدهم ,هرگز چنین نیست ,ما هزاره ها میتوانیم مسلمانان متدین باحفظ وحرمت کامل مذاهب مان(تشیع,تسنن واسمعیلی)باشیم باهمه عشق وعلاقه وصمیمت مان ولی نباید مذهب خنثی گر ومسخ کننده خودما یعنی هزاره بودن ماباشد .وقتیکه گفته میشود هزاره مانند همه اقوام وواحد های اتنیکی -نژادی دیگر (چه درافغانستان وچه درهمه دنیا)هزاره درذهن نقش گیرد وهزاره باتاریخ وهویت اش به تصویراید .بدون شک این یک امرتاریخی است که پروسه فرهنگ سازی اش هم میتوان نامید ولی ما دیریازود به این پروسه فرهنگ سازی نیازداریم .فکر کنم راه هزاره ازاین وادی میگذرد دیگر راهی درافق هزاره دیده نمیشود.
    واین پروسه است که هزاره راازرهگذر روانی دریک مرحله دیگری قرارمیدهد ,دریک حالت برد وتوانمندی همیشگی!
    ممنون

جستجو در کابل پرس