Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72889

پشتون های پاکستان علاقه ای به پیوستن به پشتون های افغانستان ندارند

15 می 2013, 17:22, توسط ارمان

وطن سرود عشق تو زقلب من صدا کند
ترانه های مهر تو مرا ز غم رها کند
وطن تو جسم و جان من، زمین من زمان من
تو مادر یگانه ای ، عزیز مهربان من
وطن تو جسم و جان من، زمین من زمان من
تو مادر یگانه ای ، عزیز مهربان من
وطن نِواى زندگى
وطن نَواى زندگى
يکبارديگر
وطن اميد و آرزو
وطن صفاى زندگى
يکبارديگر
وطن توى چمن من ام
تو باغ اى ياسمين من ام
يکبارديگر
به کوه ودشت سراغ تو
چو مرغ نغمه زن من ام
وطن تو سايه بر سرم
تو مهر و ماه و اخترم
سرود مهر ات وطن
به بحر و بر همى برد
وطن نِواى زندگى
وطن نَواى زندگى
يکبارديگر
وطن اميد و آرزو
وطن صفاى زندگى
يکبارديگر
وطن سرود عشق تو زقلب من صدا کند
ترانه های مهر تو مرا ز غم رها کند
وطن تو جسم و جان من، زمین من زمان من
تو مادر یگانه ای ، عزیز مهربان من
وطن تو جسم و جان من، زمین من زمان من
تو مادر یگانه ای ، عزیز مهربان من


وطن عشق تو افتخارم وطن در رهت جان نثارم
وطن خاک پاکت بهشتم وطن گلخنت لاله زارم
وطن عشق تو افتخارم وطن در رهت جان نثارم
وطن عاشقم بر شکوهت به از گل بود سنگ و کوهت
وطن هر کجایی که باشم تویی جان فضا ای دیارم
وطن عشق تو افتخارم وطن در رهت جان نثارم
وطن قلب من هستی من بود رگ رگم پر زخونت
زتو همچو گل بشکفت دل اگر در خزان یا بهارم
وطن عشق تو افتخارم وطن در رهت جان نثارم


سرزمين من
بی آشیانه گشتم
خانه به خانه گشتم
بی تو همیشه با غم
شانه به شانه گشتم
عشق یگانه من
از تو نشانه من
بی تو نمک ندارد
شعر و ترانه من
سرزمین من
خسته خسته از جفایی
سرزمین من
بی سرود و بی صدایی
سرزمین من
دردمند بی دوایی
سرزمین من
سرزمین من
کی غم تو را سروده؟
سرزمین من
کی ره تو را گشوده؟
سرزمین من
کی به تو وفا نموده؟
سرزمین من
ماه و ستاره من
راه دوباره من
در همه جا نمیشه
بی تو گزاره من
گنج تو را ربودند
از از بهر عشرت خود
قلب تو را شکسته
هر که به نوبت خود
سرزمین من
خسته خسته از جفایی
سرزمین من
بی سرود و بی صدایی
سرزمین من
دردمند بی دوایی
سرزمین من
سرزمین من
مثل چشم این ستاره
سرزمین من
مثل دشت پر غباره
سرزمین من
مثل قلب داغداره


ميهن من آنجاست که من زبان مردمان شانرا بدانم.
ميهن من آنجاست که به من حق شهروندى داده شود
ميهن من آنجاست که سرود وآهنگ شان سور کرده بتوانم
ميهن من آنجاست که تار و ساز سوبهار ونوبهارشان را سرآهنگ وهمآهنگ کرده بتوانم
ميهن من آنجاست که به من "اولاده چنگيز" و و و و و گفته نشود
ميهن من آنجاست که به من "مهاجر" گفته نشود
ميهن من آنجاست که حق بشرى ام احترام شود
ميهن من آنجاست که به من "اصلى ويا فرعى" گفته نشود
ميهن من مرزندارد
پروردگارم مرز نمى شناسد
مرز پرستى و وطنپرستى نه
خدا پرستى و ميهن دوستى بلى
امريکا مرزهاى خود را منحل کرد واز آن ايالات فدرالى ٥٢کشوره ساخت.
اروپا مرزهاى خود را منحل کرد کشورهاى اتحاديه ديگر ويزا ضرورت ندارد.
به آرزوى اتحاد کشورهاى نيم قاره هند وآسياى مرکزى تورانزمين وايران زمين . وحدت اقوام شريف پشتون , تاجيک هزارستانى ها وتورکتباران وهندوان و سيکها
بلوچ و کوچ و کرد و بيختيارى, ايماق وگوجر نورستانى وبراهويى وپاميرى ويلغورى........ و صدا مليتهاى ديگرفقط و فقط در باطل ساختن کليه مرزها وسرحدات تحميلى قدرتهاى بزرگ امکاپذير مى باشد. وآنهم بدون جنگ!
همه ازيک شربت ساخته شده اند.اقوام و مليتهاى شريف پشتون هيچ برترى وهيچ کمترى از ملتهاى ديگر ندارند.
اتحاد کشورهاى نيم قاره هند وآسياى مرکزى تورانزمين وايران زمين آمدنى ايست چه بخواهيم وچه نخواهيم. کاروان برسوى قافله درحرکت شده. لطفا دهن خود را ديگر قف نکنيد بزرگان پشتون چون که از قف زياد گپهاى پوقانه وى مى برايد!!!!!!!

صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت زمينهاى غيرپشتون , و نسل کشى
تغيرنام افغانستان ارمان است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است

جستجو در کابل پرس