در همه منابع تاریخی چاپلوس و کم کار بودن فردوسی تاکید شده است.با توجه به اینکه سرودن شاهنامه را در ۴۰ سالگی شروع کرده است میتوان نتیجه گرفت که این فرد تا ۴۰ سالگی شغل و پیشه نداشته و جوانی بی بخار و بیکار بوده است.هیچ جا در مورد کشاورزی و چوپانی و تجارت فردوسی کلمه ای نوشته نشده است.بدین جهت فردوسی شغلی را برگزید که همیشه دست به سینه جلوی اربابان وحاکمان باشد تا با مدح و ستایش آنها و با چاپلوسی نان شب خود را بدست بیاورد. ریش سفیدان شهر توس به دفعات فردوسی را از شهر بیرون رانده بودند ،به خاطرمعلوم نبودن پدرش و بی بخاری و بیکاریش و چاپلوس بودنش حتی به هنگام مرگ نیز جنازه او را به قبرستان شهر راه ندادند و نعش گندیده اش در نهایت در باغ حیاط دخترش مدفون شد.
در همه منابع تاریخی چاپلوس و کم کار بودن فردوسی تاکید شده است.با توجه به اینکه سرودن شاهنامه را در ۴۰ سالگی شروع کرده است میتوان نتیجه گرفت که این فرد تا ۴۰ سالگی شغل و پیشه نداشته و جوانی بی بخار و بیکار بوده است.هیچ جا در مورد کشاورزی و چوپانی و تجارت فردوسی کلمه ای نوشته نشده است.بدین جهت فردوسی شغلی را برگزید که همیشه دست به سینه جلوی اربابان وحاکمان باشد تا با مدح و ستایش آنها و با چاپلوسی نان شب خود را بدست بیاورد. ریش سفیدان شهر توس به دفعات فردوسی را از شهر بیرون رانده بودند ،به خاطرمعلوم نبودن پدرش و بی بخاری و بیکاریش و چاپلوس بودنش حتی به هنگام مرگ نیز جنازه او را به قبرستان شهر راه ندادند و نعش گندیده اش در نهایت در باغ حیاط دخترش مدفون شد.