قدس؛ بازی کهن، تکراری؛ اما با لذت است. بازیای که توسط خمینی(امام خمینی) اساس نهاده شد و همگام با توالی زمان، تداوم یافت. جنگ بر سر منافع میان ایران و اسراییل، مدتها است که وجود دارد؛ اما همیشه ایرانیها در تلاشاند این جنگ را، جنگ اسراییل با مسلمانان جهان بشناساند. زمانیکه منافع سیاسی ایران ایجاب کند، دین و گاهی هم مذهب بهعنوان بهترین حربه مورد استفاده قرار میگیرد. استفادۀ ابزاری از دین اگر چه کار کهنهای نیست؛ اما رونق و مثمریت خود را همچنان داراست. دین را سیاسی نامدادن و سپس به گفتۀ عوام، سوتهکردن دین برای کوبیدن بر سر رقیب سیاسی، بر سر منافع سیاسیای که هیچ ارتباطی به دین و مذهب ندارد، کار پررونقی است.
در بازی قدرت سیاسی که خود متکی و متأثر از قدرت اقتصادی است، نمایش قدرت و مانور سیاسی، از کهنهرسومی است که صفحات تاریخ را پر کرده است. ایران برای اینکه به دیگران نشان دهد که تنها نیست، با استخدام تعدادی که به دنبال ناناند و نام، در کشورهایی مانند افغانستان، دست به تحریک مردم میزند. مردمی که بهشدت سنتیاند و بهدور از بازی کثیف سیاسی. مستخدمان ایران که نان و نام را به قیمت نابودی جامعه خریدارند و از هیچ معاملهای با حیثیت و منافع مردم ابایی ندارند، هر روز بهانۀ جدیدی دارند و بازی نوی. روزی میآیند و سالمرگ خمینی را به عزا مینشینند و روزی میآیند، روز قدس میسازند. چهقدر دوست دارند این مردم که عزادار باشند و لباس سیاه به تن کرده برای مرگ این و آن شیون سر دهند. ناله و زاری و به سر و صورت خود زدن، برای این مردم نیاز انکارناپذیر شده. هر از گاهی عزاداری میکنند. در دهروز محرم چیزی جز غم و اندوه ندارند و گریهکردن را فضیلت میدانند. سخنرانان هیچ نمیگویند جز محرومبودن، مظلومبودن و قابل ترحم بودن امام حسین و یارانش. در مورد درس انسانساز این قیام لبی نمیجنبند و کلمهای نمیگویند. در آن زمان کسی هنرمندتر است که بیشتر مردم را بگریاند. اگر چندروزی عزاداری نکنند، عزایی مییابند به نام سالمرگ ملکوتی امام خمینی رحمت الله علیه و.... و عزاداری میکنند. این عزاداربودن به مردم چه خواهد داد؟ سردمداران آنها هم نامجویانیاند که در صدد گرفتن نام شاناند حتا به بدی. برای تعدادی مهم نیست که کار سودمند انجام دهند یا مضر، مهم انجامدادن کار است و در نهایت گرفتهشدن نامشان. از گرفتن تومان ایرانیان و خدمتکردن به منافع آنها هم بد آنان نمیآید. پولگرفتن از این و آن و فروختن حیثیت، کار جدیدی نیست. بعد از مدتی که از ارتحال ملکوتی فلانی گذشت، روز قدس سر میرسد و همانهایی که سالروز ارتحال ملکوتی را عزاداری میکنند، آمده اند تا در روز قدس دهان مردم را پر از کف کنند. مردم را به سرکها بکشند و شعارهای وارداتی سردهند. شعارهایی که نه مال خودشان؛ بلکه مال باداران ایرانیشان است.
بازی قدس، هرچند کهنه و تکراری میشود، لذتش بیشتر میشود. افغانستانیها که از نزاع و خدمت به بیگان بدشان نمیآیند، با چشمان از حدقه بیرونآمده به جادهها میریزند و شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسراییل» سر میدهند. این مردم که با نزاع خو گرفتهاند، مدتی است که با به جادهریختن و سردادن شعارهایی که خود نمیدانند، خود را نیشه میکنند. تعدادی به نوکری خو گرفته اند که ترک عادت نمیتوانند؛ اما تعداد دیگری به پیروی معتادند. با پیروی از فلان آقا و فلان آغا، خود را اشباع میکنند. مردم باید فکر کنند که چرا ایرانیان از مردم فلسطین حمایت میکنند. آنها در تلاش استفاده کردن فلسطینیان علیه اسراییلاند. ایران شیعه که از نظر وهابیان رافظی و مجوسیاند و با عربستان سعودی به دلیل وهابیبودن آنها، از یک راه نمیرود، چه دلیل دارد که به حمایت از وهابیهای فلسطین بهپا میخیزد؟ تضاد ایرانیها با عربستان و دوستی آنها با فلسطین، هر دو سیاسیاند نه دینی و نه مذهبی. میگویند: دشمن دشمن دوست آدم است. ایران با اسراییل دشمنی دارد و اسراییل با فلسطین. فلسطین دشمن دشمن ایران است و بدون توجه به هممذهببودن با عربستان، با ایران دوست است. باید به این مسئله تأمل کرد.
بیداربودن شرط زندگی است نه باچشمان خوابآلود، کورکورانه پیروی کردن. پس بیدار باشیم و برای روز جنگ ایران و مخالفاناش به جاده نریزیم.
قدس؛ بازی کهن، تکراری؛ اما با لذت است. بازیای که توسط خمینی(امام خمینی) اساس نهاده شد و همگام با توالی زمان، تداوم یافت. جنگ بر سر منافع میان ایران و اسراییل، مدتها است که وجود دارد؛ اما همیشه ایرانیها در تلاشاند این جنگ را، جنگ اسراییل با مسلمانان جهان بشناساند. زمانیکه منافع سیاسی ایران ایجاب کند، دین و گاهی هم مذهب بهعنوان بهترین حربه مورد استفاده قرار میگیرد. استفادۀ ابزاری از دین اگر چه کار کهنهای نیست؛ اما رونق و مثمریت خود را همچنان داراست. دین را سیاسی نامدادن و سپس به گفتۀ عوام، سوتهکردن دین برای کوبیدن بر سر رقیب سیاسی، بر سر منافع سیاسیای که هیچ ارتباطی به دین و مذهب ندارد، کار پررونقی است.
در بازی قدرت سیاسی که خود متکی و متأثر از قدرت اقتصادی است، نمایش قدرت و مانور سیاسی، از کهنهرسومی است که صفحات تاریخ را پر کرده است. ایران برای اینکه به دیگران نشان دهد که تنها نیست، با استخدام تعدادی که به دنبال ناناند و نام، در کشورهایی مانند افغانستان، دست به تحریک مردم میزند. مردمی که بهشدت سنتیاند و بهدور از بازی کثیف سیاسی. مستخدمان ایران که نان و نام را به قیمت نابودی جامعه خریدارند و از هیچ معاملهای با حیثیت و منافع مردم ابایی ندارند، هر روز بهانۀ جدیدی دارند و بازی نوی. روزی میآیند و سالمرگ خمینی را به عزا مینشینند و روزی میآیند، روز قدس میسازند. چهقدر دوست دارند این مردم که عزادار باشند و لباس سیاه به تن کرده برای مرگ این و آن شیون سر دهند. ناله و زاری و به سر و صورت خود زدن، برای این مردم نیاز انکارناپذیر شده. هر از گاهی عزاداری میکنند. در دهروز محرم چیزی جز غم و اندوه ندارند و گریهکردن را فضیلت میدانند. سخنرانان هیچ نمیگویند جز محرومبودن، مظلومبودن و قابل ترحم بودن امام حسین و یارانش. در مورد درس انسانساز این قیام لبی نمیجنبند و کلمهای نمیگویند. در آن زمان کسی هنرمندتر است که بیشتر مردم را بگریاند. اگر چندروزی عزاداری نکنند، عزایی مییابند به نام سالمرگ ملکوتی امام خمینی رحمت الله علیه و.... و عزاداری میکنند. این عزاداربودن به مردم چه خواهد داد؟ سردمداران آنها هم نامجویانیاند که در صدد گرفتن نام شاناند حتا به بدی. برای تعدادی مهم نیست که کار سودمند انجام دهند یا مضر، مهم انجامدادن کار است و در نهایت گرفتهشدن نامشان. از گرفتن تومان ایرانیان و خدمتکردن به منافع آنها هم بد آنان نمیآید. پولگرفتن از این و آن و فروختن حیثیت، کار جدیدی نیست. بعد از مدتی که از ارتحال ملکوتی فلانی گذشت، روز قدس سر میرسد و همانهایی که سالروز ارتحال ملکوتی را عزاداری میکنند، آمده اند تا در روز قدس دهان مردم را پر از کف کنند. مردم را به سرکها بکشند و شعارهای وارداتی سردهند. شعارهایی که نه مال خودشان؛ بلکه مال باداران ایرانیشان است.
بازی قدس، هرچند کهنه و تکراری میشود، لذتش بیشتر میشود. افغانستانیها که از نزاع و خدمت به بیگان بدشان نمیآیند، با چشمان از حدقه بیرونآمده به جادهها میریزند و شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسراییل» سر میدهند. این مردم که با نزاع خو گرفتهاند، مدتی است که با به جادهریختن و سردادن شعارهایی که خود نمیدانند، خود را نیشه میکنند. تعدادی به نوکری خو گرفته اند که ترک عادت نمیتوانند؛ اما تعداد دیگری به پیروی معتادند. با پیروی از فلان آقا و فلان آغا، خود را اشباع میکنند. مردم باید فکر کنند که چرا ایرانیان از مردم فلسطین حمایت میکنند. آنها در تلاش استفاده کردن فلسطینیان علیه اسراییلاند. ایران شیعه که از نظر وهابیان رافظی و مجوسیاند و با عربستان سعودی به دلیل وهابیبودن آنها، از یک راه نمیرود، چه دلیل دارد که به حمایت از وهابیهای فلسطین بهپا میخیزد؟ تضاد ایرانیها با عربستان و دوستی آنها با فلسطین، هر دو سیاسیاند نه دینی و نه مذهبی. میگویند: دشمن دشمن دوست آدم است. ایران با اسراییل دشمنی دارد و اسراییل با فلسطین. فلسطین دشمن دشمن ایران است و بدون توجه به هممذهببودن با عربستان، با ایران دوست است. باید به این مسئله تأمل کرد.
بیداربودن شرط زندگی است نه باچشمان خوابآلود، کورکورانه پیروی کردن. پس بیدار باشیم و برای روز جنگ ایران و مخالفاناش به جاده نریزیم.
10/5/1392 ( برگرفته از سایت جمهوری سکوت )