Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 86785

نقشه ای سپید از افغانستان فدرال؛ فدرال خواهان ایالت ها را مشخص کنند!

25 جولای 2017, 10:58, توسط Arman

هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.
عدد هفت در آيين بومى سرزمين ما از روزگاران جمشيد و زردشت عدد نيکو بود و سه نيکى هنوز در ورد زبان زردشتيان ساسانى و کوشانيان پسان بودايى و مردمان اين مرز و بوم است. بودا در بهار هند همين نيک پندارى هفتگانه زردشتى به گرفت ويک شماره ديگر به آن اضافه نمود.
راه اصیل هشتگانه (به سانسکریت: āryāṣṭāṅgamārga) از اصول اصلی آموزه‌های بودایی است. این راه به باور بوداییان راه رها شدن از رنج‌ها dukkha و رسیدن به بیداری روحی است.

راه اصیل هشتگانه که نسخهٔ تجویز بیداردل (بودا) برای درمان رنج‌هایی است که همه موجودات دچار آن هستند، خود به سه گروه دسته‌بندی می‌شود: اخلاق‌مندی (شیله)، تمرکز روانی (سامادی) و بینش (پرگیا). این سه مفهوم هستهٔ تمرین‌های روحانی بوداگرایی را می‌سازند.

هشت جزء این راه که در این سه دسته قرار می‌گیرند عبارت‌اند از: دیدگاه درست، نیت درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، کوشش درست، اندیشه درست، و تمرکز درست.

راه رهایی از رنج در این هشت چیز خلاصه می‌شود:

چرخ دارما که هشت پره دارد معمولاً به عنوان نمادی برای راه اصیل هشتگانه دیده می‌شود.
ساسانيان ايران و کوشيانيان توران با هم در ايران زمين و و توران هنر و فن آورى و فرهنگ آباد کردند.

از میان اعداد، عدد هفت از دیرباز مورد توجه اين مردمان بوده و از میترائیسم (ميترا مادر خورشيد) سرچشمه گرفته است.
اين نامهاى
هفت اختر
هفت‌اورنگ
هفت پرده
هفت پستانان
هفت پیکر
هفت‌چشمه
هفت خوان
هفت آذر
هفت گوشه پروين
خود هفته (هفت روز)
هفت گنبد
در پيشينه گذشته فرهنگى اين سرزمين نقش بزرگ رابازى کرده است. چرا به هفت اقليم نى?
اگر در جغرافيه "آريانا" استرابو نگاه کنيم در بخش شرقى اش راستى که هفت کشور وجود داشت. در نقشه هاى تورانى و تورکى "ممالک ايران" نامهاى ممالک شرقى ايران روشن نام گرفته شده:
جهان‌نما نوشته کاتب چلبیkatib-celebi-map1-e1380011644198.png

نقشه ابراهیم متفرقه جهان‌نما نوشته کاتب چلبی
mamaliki_iran_ibrahim_muteferrika.jpg

راستى که از زمان نامگذارى افغانستان ( افغان = پشتون) تا کنون جغرافيه کشور افغانستان هفت ايالت و يا هشت داشت. همين هفت ولايت تا زمان محمد ظاهر شاه ادامه داشت.
قطغن- بدخشان و تاجگورگان (تورانى ترکى: تاشقرغان) به پنج ولايت تقسيم شد. هرات به چندين ولايت خورد تجزيه شد. کندهار و کابل و بلخ و سمنگان هم از سالهاى ١٩٦١ ميلادى تقريبا ٢٠ولايات ديگر بوجود آمد. ساختار ادارى افغانستان!
"هزاره جات" (هزار ستان) هم به چندين ايالات تقسيم شد.

پيش از اين نوسازى ساختارى ادارى موضوع کلمه نامنحوس افغان يکطرفه شود. "آنچه افغانها، در آن اتفاق نظر دارند. اين است كه هيچگاهى اتفاق نظر نداشته باشند"

سخنبالا به سيد جمال الدين افغانى, يا اسدآبادى و يا کابلى نسبت داده شده است. همين سخن اش در برگ چندم کدام کتاب اين شخصيت سه نامه است?

سيد جمال الدين افغانى يا اسدآبادى و يا کابلى زير کلمه افغان کدام اقوام را مى دانست??????
آغاز نقل قول
"فارسها اين مردم را "افغان" ناميده اند ؛ به اين علت كه هنگامي كه آنان در زمانهاي قديم توسط بخت النصر اسير شده بودند بسيار آه و ناله و فرياد و شيون مي كردند . از اينرو نام "افغان" كه در زبان فارسي معناي ناله وفرياد مي دهد آز آن زمانها بر آنان اطلاق مي شده است . "
"عوام فارسي به زبان عاميانه اين مردم را " اوغان" مي نامند كه مشابه نام " پتان" است كه از طرف هندوان بر آنان اطلاق مي شده . اما بعضي از طوايف افغاني مثل ساكنين قندهار و غزني خود را پشتون و يا پشتانه مي خوانند . و بعضي هم مثل ساكنين نواحي خوست ؛ كورم و باجور خود را پختون و پختانه نا ميده اند . "

اين دوبند متن ترجمه از کتاب سيد جمال الدين افغانى زير عنوان "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" مى باشد که به زبان عربی در سال 1901 در مصر منتشر شد.
سيد جمال الدين افغانى ويا اسد آبادى که با "ال کابلى" هم دستخط دارد اين کتاب را در قرن نوزده نوشت ولى چاپ اش دراولين سال قرن بيست به فرمان آدمکش قرن عبدالرحمان خان چاپ شد.

الافغانى در فصل اول کتاب خود معنى و ريشه واژه افغان را و پيوند سياسى اش را روشن نموده فصل دوهم کتاب خود چندين اقوام افغان را به معرفى گرفته است: بگونه نمونه: کاکر, توخى, يوسفزى, عبدل, مهمند, هتک, افريدى سليمان خيل, بارکزى, اليکوزى وغيره
"تتمة البيان في تاريخ الأفغان" که به زبان عربی مى باشد درانترنت به گونه ديجيتال قابل دريافت است. لطفاً برگ اين کتاب را بخوانيد

سيد جمال الدين "افغانى", "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" , مصر, 1901, ص 13
کتاب "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" به زبان عربى چاپ شد

سید وحید ظهوری حسینی: "ساختار نظام اداری افغانستان نیازمند یک تغییر اساسی و بنیادی است تا فساد اداری در این کشور از بین برود."

آغازنقل قول

  • تقسيمات اداري افغانستان از زمان امير عبدالرحمن خان به شش ولايت ذيل چنين بوده است.
    1- ولايت تركستان افغاني
    2- ولايت بدخشان توام با واخان
    3- ولايت هرات
    4- ولايت قندهار
    5- ولايت فراه
    6- ولايت كابل

كابل به حيث پايتخت و ساير ولايات توسط نايپ الحكومه كه از طرف خود امير انتخاب مي گرديد اداره مي شدند. ولايات به نوبه خود به نواحي خرد و بزرگ تقسيم مي گردند.

  • در زمان اعليحضرت امان الله خان تعديلات در تقسيمات ملكيه افغانستان به عمل آمد.
    چنان چه در نظام نامه تقسيمات ملكيه افغانستان سال 1302 چنين شرح گرديده است.

افغانستان در سال 1299 به پنج ولايت و چهار حكومت اعلي به ترتيب ذيل تقسيم شده بود:
1- ولايت كابل
2- ولايت قندهار
3- ولايت هرات
4- ولايت تركستان
5- ولايت قطغن و بدخشان
1- حكومت اعلي سمت مشرقي
2- حكومت اعلي سمت جنوبي
3- حكومت اعلي فراه
4- حكومت اعلي ميمنه
ولايات تحت اداره نايب الحكومه ها و حكومات اعلي توسط حاكم اعلي و نايب الحكومه كابل كه به نام والي گفته مي شد اداره مي شدند.
ولايات و حكومت هاي اعلي به نوبه خود به تقسيمات اداري كوچك مانند حكومت هاي كلان وحكومتي ها و علاقه داري منفسم مي گرديدند و از لحاظ اداره حكومات كلان، حكومتي ها را و حكومتي ها علاقه داري ها را تحت اداره داشتند.
علاقه داري هايي كه از جمله واحدهاي كوچك اداري محسوب مي شدند از قريه هاي متعدد متشكل بودند.
امور اداري علاقه توسط علاقه دار و امور اداري قريه ها توسط يك يا دو نفر قريه دار اجرا مي گرديد. حكومتي ها به سه درجه انقسام يافته بودند: اول، دوم و سوم وعلاقه داري ها به درجه اول و دوم تقسيم مي شدند.

  • در زمان اعليحضرت محمد نادر خان در تقسيمات ملكيه ولايات افغانستان نيز تغيرات به شرح ذيل به عمل آمد:
    1- ولايت كابل
    2- ولايت قندهار
    3- ولايت هرات
    4- ولايت مزار شريف
    5- ولايت قطغن و بدخشان
    1- حكومت اعلي سمت مشرقي
    2- حكومت اعلي سمت جنوبي
    3- حكومت اعلي فراه و چخانسور
    4- حكومت اعلي ميمنه و حكومت مستقل ارگو ن
    آمر ولايت كابل به نام والي و ساير ولايات به عنوان نايب الحكو مه و حكومت هاي اعلي به نام حاكم اعلي خطاب مي شدند و در عين زمان مانند سابق اين تقسيمات اداري به تقسيمات اداري كوچك تر يعني دوازده حكومت كلان و 120 حكومت ثالثه و 163 علاقه داري تقسيم مي گرديد.
  • در زمان اعليحضرت محمد ظاهرشاه در تقسيمات ملكيه ولايات افغانستان نيز تغيرات به شرح ذيل به عمل آمد:
    به تعقيب يك سلسله اصلاحات كه در امور مختلفه افغانستان از جانب سازمان دولتي روي دست گرفته شد در سال 1343 تشكيلات اداري جديد تدوين و تشكيلات سابقه ملغي قرار داده شد. در ابتدا يعني در سال 1343 افغانستان به 29 ولايت و يك سال بعد از آن به 28 ولايت تقسيم گرديد. اما از زمان نظام خجسته جمهوري يعني سال 1352 به اين طرف افغانستان به 27 ولايت تقسيم گرديده است كه به اين اساس در افغانستان 325 واحد اداري وجود دارد كه شامل 27 ولايت 5 لوي ولسوالي 175 ولسوالي و 118 علاقه داري مي باشند.
  • تقسیمات اداری کشور در سال 1370 هجری شمسی شامل 32 ولایت ، 94 نقطه شهری، 294 ولسوالی و 35500 قریه بوده است. که علاقه داریها از تشکیلات اداری حذف و به ولسوالی تبدیل شده است.

جستجو در کابل پرس