Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 24504

عروج و سقوط داکترنجیب الله

7 مارچ 2009, 00:43, توسط ثریا بهاء


آقای عطاخیل احتراماتم را بپذیرید، آنچه راجع به داکتر نجیب نگاشته اید نظر شخص خودشما است وبرمبنای آزادی گفتار هرانسانی حق دارد ایده هایش را بگونه یی که خود خواسته بیان نماید، اما درمورد دیگران ویا ازجانب دیگران سخن گفتن بدون آنکه طرف آن سخن ها را گفته باشد، به نظرمن کارنادرستی است ٠
نخست من نه شما را دیده ام ونمی شناسم، تا مطلبی را به ارتباط زندگی شخصی ام با شما ویا شخص دیگری درمیان گذاشته باشم ، درین اواخر پاسداران فرهنگ قبیله درهر مطلبی پای مرا میکشند که برایم چندان ارزشی ندارد ومن به نوشته هایم آنچنانیکه دوست دارم بی هراس وبی تردید می پردازم٠
ده سال قبل مطلبی درمورد مجید کلکانی نوشته بودم که شوهرم ازبیرون آمد و بایک گفتگوی لفظی مرا بلند کرد وسرم به پیش برآمدگی سقف سمنتی دهلیز خورد و خونین شد و جنینی که دربطن داشتم ضایع گردید و همان چند سطر اولین و آخرین نوشته بوده که شما نمی توانید یک نوشته دیگر مرا مثال بدهید٠ آنچه صدیق در مورد برادرش نوشته حقایق تلخ و انکار ناپذیری است ، که دامن جنایات فامیلش را بلند نموده ومی توانم بگویم با آنکه برای یک فرد پشتون غیر قابل قبول است اما واقعیت های عینی بود مربوط دوران کودکی صدیق بود که درورق پاره های بنام گویا کتاب نوشته است که نجیب تمام اعضای خانواده حتی مادرش رانیز لت وکوب میکرد وهمه برادران و خواهران خود را به بیماران روانی تبدیل نموده بود که تا کنو ن خشونت و زشت خویی جز کرکتر های بیمار شان شده است٠
اما من خودم زندگی مستقل خودرا داشتم و هیچگاهی با نجیب رفت و آمد نداشتم که جرأت کتک کاری مرا داشته باشد وهیچگاهی نجیب مرا لت وکوب نکرده است ، حتی اگر در بعضی مرده ویا زنده فامیل مرا میدیدم ظاهر اًمقابلم می ایستاد واحترام میکرد وحتی برای برادرش میگفت: تو احمق دیوانه لیاقت این دختر را نداشتی ٠اما درغیاب سیدکاظم رئیس خاد را برای ازبین بردنم وظیفه داده بود تا بگونه یی مرموز مرا ازبین ببرد٠ که اهالی کابل و مکروریان از آن آگاه اند که برایش مجال تطبیق نقشه های خادیستی اش را نداده به جبهه پنچشیر فرار کردیم٠
مسأله دیگر که شما ذکر کردید منوکی منگل پسر کاکایش نبود بلکه جنایتکاری دیگری بود که برای تطبیق پلان های فاشیستی اش در شمال کشور گماشته بود، و همچنان شما گفته اید که نجیب در پشاور وقتیکه پدرش وکیل تجار بود تولد شده است ، زمانیکه نجیب درمراد خانی کابل تولد شد ، پدرش بیکار وقبلاً چلی مسجد درپکیتا بود، بعداً در وقت ریاست جمهوری داودخان که شخص بیسوادی بود برای جاسوسی دوطرفه بین قبایل وکیل تجار پشاور مقرر شد که دوسیه های رشوه خوری وی به صدارت نزد یاسین ایوبی خسربره کشتمند رسید و از کار برطرف شد٠
امید که درمعلومات تان تجدید نظر کنید

جستجو در کابل پرس