فکر می کنم سمیع رفیع استاد دانشگاه کابل است.نمی دانم استادان را در این دانشگاه با چه معیارهایی بر می گزینند. شخصی که با ابتدایی ترین مسائل مربوط به زبان فارسی آگاهی ندارد چه طور به خود حق می دهد که راجع به این زبان، اظهار نظر کند. چه آشفته بازاری در فضای فرهنگی ما حاکم است؟
من پس از مباحثاتی که میان سمیع رفیع و صبور رحیل درگرفت، به وبلاگ آقای رفیع مراجعه کردم و برخی نوشته های ایشان را خواندم؛ متوجه شدم که نوشته های وی با اصول نگارشی همخوانی ندارد. آیا چنین کسی با این همه نا آگاهی و بی سوادی صلاحیت آن را دارد که در برابر پژوهشگر سنگین وزنی همچون شفیعی کدکنی بایستد و حرف بزند؟ هرگز.
متاسفانه پژوهشگران اوغان همواره خواسته اند فرهنگ را تابع سیاست بسازند و فرهنگ را در خدمت سیاست مداران قرار دهند. این هم یک نمونه آن.
نکته پایانی: بر طبق تحقیقاتی که مورخان افغانستانی همچون غبار و حبیبی و.. انجام داده اند "صافی ها" پشتون نیستند. نمی دانم که سمیع رفیع چرا این همه اصرار دارد که خود را پشتون نشان دهد.
فکر می کنم سمیع رفیع استاد دانشگاه کابل است.نمی دانم استادان را در این دانشگاه با چه معیارهایی بر می گزینند. شخصی که با ابتدایی ترین مسائل مربوط به زبان فارسی آگاهی ندارد چه طور به خود حق می دهد که راجع به این زبان، اظهار نظر کند. چه آشفته بازاری در فضای فرهنگی ما حاکم است؟
من پس از مباحثاتی که میان سمیع رفیع و صبور رحیل درگرفت، به وبلاگ آقای رفیع مراجعه کردم و برخی نوشته های ایشان را خواندم؛ متوجه شدم که نوشته های وی با اصول نگارشی همخوانی ندارد. آیا چنین کسی با این همه نا آگاهی و بی سوادی صلاحیت آن را دارد که در برابر پژوهشگر سنگین وزنی همچون شفیعی کدکنی بایستد و حرف بزند؟ هرگز.
متاسفانه پژوهشگران اوغان همواره خواسته اند فرهنگ را تابع سیاست بسازند و فرهنگ را در خدمت سیاست مداران قرار دهند. این هم یک نمونه آن.
نکته پایانی: بر طبق تحقیقاتی که مورخان افغانستانی همچون غبار و حبیبی و.. انجام داده اند "صافی ها" پشتون نیستند. نمی دانم که سمیع رفیع چرا این همه اصرار دارد که خود را پشتون نشان دهد.