ما در تاریخ بشریت، واقعأ بسیار چوپان های داشتیم که با باطن پاک و بیغش حتی تا پیامبری خدا رسیده اند، اما شما در نوشتهء تان ثابت کردید که مانند چوپان های صحرا گرد واقعأ بیسواد و بی دانشید. شما کجا و استاد رفیع کجا.. برابر صلاحیت دانش و سواد تان گپ بزنید و همان آدم های که نزد شما قلم دارند و شخصیت اند، بخدا نزد استاد رفیع بسان اطفال غبی اند که خودشان در برابر استاد این حقیقت را اعتراف کرده اند. اصلا شما نوشته های استاد رفیع را هضم کرده نمیتوانید و کار های علمی، تحقیقی ایشان از توان درک شما بالاست. هزیان نویسی و چرند نویسی را مثل شما ها بسیار اند که هر روز مشق میکنند و این کار هیچ نوع مسئوولیت ندارد، اما این را بدانید که نوشتهء شما چون با نام اصلی تان است، مسئوولیت بطرف شما راجع می شود و شما منتظر باشید که از کدام طرف قلم بسوی شما کش میشود و نام و نشانی را که شما در اثر نوشته های بی مسئوولیت در انترنت، پیدا کرده اید، بزمین میزند. حرمت انسانی را نباید خدشه دار ساخت. در نوشته هایتان، سراسر عقده، حسادت و تعصب نمایان است و آنچه را که در باب زبان نوشته اید، به درد خود تان هم نمیخورد. وجدان تان را بیدار کنید، مرض حسادت کشنده است. شما در نوشتن تان از بسیار کمالات استاد رفیع یاد کرده اید، همه اش حقیقت دارد. خدا برای ایشان همین نعمات خود را ارزانی کرده، حالا شما که با ایشان حسادت میورزید، در حقیقت با کار خداوند موافق نیستید و خلاف میل حق تعالی رفتار میکنید، مگر نمیدانید که ، عزت و ذلت به دست خداست؟؟
آقای چوپان:
ما در تاریخ بشریت، واقعأ بسیار چوپان های داشتیم که با باطن پاک و بیغش حتی تا پیامبری خدا رسیده اند، اما شما در نوشتهء تان ثابت کردید که مانند چوپان های صحرا گرد واقعأ بیسواد و بی دانشید. شما کجا و استاد رفیع کجا.. برابر صلاحیت دانش و سواد تان گپ بزنید و همان آدم های که نزد شما قلم دارند و شخصیت اند، بخدا نزد استاد رفیع بسان اطفال غبی اند که خودشان در برابر استاد این حقیقت را اعتراف کرده اند. اصلا شما نوشته های استاد رفیع را هضم کرده نمیتوانید و کار های علمی، تحقیقی ایشان از توان درک شما بالاست. هزیان نویسی و چرند نویسی را مثل شما ها بسیار اند که هر روز مشق میکنند و این کار هیچ نوع مسئوولیت ندارد، اما این را بدانید که نوشتهء شما چون با نام اصلی تان است، مسئوولیت بطرف شما راجع می شود و شما منتظر باشید که از کدام طرف قلم بسوی شما کش میشود و نام و نشانی را که شما در اثر نوشته های بی مسئوولیت در انترنت، پیدا کرده اید، بزمین میزند. حرمت انسانی را نباید خدشه دار ساخت. در نوشته هایتان، سراسر عقده، حسادت و تعصب نمایان است و آنچه را که در باب زبان نوشته اید، به درد خود تان هم نمیخورد. وجدان تان را بیدار کنید، مرض حسادت کشنده است. شما در نوشتن تان از بسیار کمالات استاد رفیع یاد کرده اید، همه اش حقیقت دارد. خدا برای ایشان همین نعمات خود را ارزانی کرده، حالا شما که با ایشان حسادت میورزید، در حقیقت با کار خداوند موافق نیستید و خلاف میل حق تعالی رفتار میکنید، مگر نمیدانید که ، عزت و ذلت به دست خداست؟؟