Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 51445

باز هم ششم جدی فرا رسید

28 دسامبر 2011, 20:07, توسط baqi samandar

هفتم جدی سال ۱۳۹۰ خورشیدی
۲۸ دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

سلام به خوانندګان کابل ارجمند کابل پرس?

سلام به آقای نادر
آقای نادر

شما نوشته اید که :
« آقای سمندر،
به من مینویسی که در مقابل جنگسالاران "سختگیری" میکنم و باید آنها را به بهشت راه ندهم.
نه برادر، این توئی که به بهشت عقیده داری و به جنگسالاران بهشت برین آرزو میکنی، نه من.
من نه به بهشت و نه به دوزخ عقیده دارم، زیرا هردو را درهمین دنیا تجربه کرده ام و عقیده ندارم که در "آخرت" یا جای دیگری واقع باشند »

اما من نوشتم که :
«آقای نادر
من طرفدارم که در دنیا واخرت همه مردم خشنودباشند و شما که سخت ګیری مینمایید – یګ ګروه ضربتی درست نمایید تا در اخرت دم دروازه بهشت ایستاد ګردند وهر که را نخواستید –نګذارید تا به بهشت برود – بدون استثنا »
یار زنده وصحبت باقی »
آقای نادر !
وقتی خودت به قیامت و اخرت عقیده نداری – پس به صراحت مینویسم که این تفکر به خودت مربوط است اما بخودت سخت ګرفته ای . این سخت ګیری خودت –باعٍث ازار ات شده است . من در دنیا واخرت نه حق دارم کسی را ببخشم ونه توانایی دارم که برای فردی کلبه ای ګلین یا چوبی یا از تات یا از بوریا ببخشم و نه صلاحیت دارم . اینکه من به نظرخودات جنګ سالاران را ګویا از کیسه خلیفه میبخشم این هم ناشی از دید ګاه خودت است . خودت مینویسی که بهشت را در دنیا تجربه کرده ای – میتوانی برایم بنویسی که از کدام سال تاکدام سال دربهشت بوده ای – بهشت خودت کدام سال ها بوده است ؟
بهشت فرعونی را درکتابهای دینی وبهشت جمشید را در شاهنامه فردوسی خوانده ام واز دوزخیان روی زمین که فرانس فانون سخن ګفته است – هم چهل سال پیش اثری خوانده بودم وسرود انترناسیونال را نیز شنیده وخوانده ام که می ګوید :
برخیز ای داغ لعنت خورده ای زنده ګی
برتو نبخشد فتح وشادی – نه خدا – نه شاه –نه قهرمان
اما از بهشت که خودت تجربه نموده ای من متاسفانه از کران تاکران روی زمین چیزی ندیده ام و لطف کن یکبار یک ادرس یا نشانی همان بهشت را به دوزخیان روی زمین بنویس تا این ها هم لحظه ای را درهمان بهشت – یا فردوس یا باغ موعود بروند !
اقای نادر !
اګر بخاطر داشته باشی – من تاهمین لحظه نه قتل های زنجیره ای را تایید کرده ام ونه وکشتارها را ونه انتحاری وخود کشی ومردم کشی را . برای من کشتار وقتل ها ی زنجیره ای نه راه علاج ویا رهایی بود بود ونه میباشد !
یکبار در مورد انتقام جویی یا روانشیسم – بیاندیش و به نظر من میان انتقام جویی و مبارزه برای عدالت وبرقراری عدالت بسیار فاصله وجود دارد .
همه انهاییکه قتل های زنجیره ای را تاییدکرده اند – می بینند که عدالت طالبی ! یا عدالت سنګسار و شبیه انرا تایید میکنند !
هروقت بخود سخت ګیری نکردی و راه حل مبارزه سالم ملی – دیموکراتیک را به مثابه یک راه برګزیدی باز مرا درک خواهی کرد وخواهی دانست که من نه حق دارم ونه صلاحیت دارم ونه مکلفیت دارم که حق انسانی را به انسان دیګر ببخشم .
لطفن ګوشش نما تا برای برپایی محاکمات عادلانه زحمت بکشی . من طرفدار عدالت انتقالی بوده ام و تاهمین لحظه طرفدار عدالت انتقالی میباشم و ترور وکشتار وانتحار وقتل های زنجیره وغیر زنجیره را نه تایید کرده ام ونه با ای - اس –آی وطالبان کله شورانده ام .
امیدوارم باخود سخت ګیری ننمایی .
اینکه نوشته ای :

« دوم، تو " از جیب خلیفه میبخشی". اگر در جنگ های کابل به دخترک و پسرک خودت تجاوز دستجمعی میشد، اگر خانه فقیرانه تانرا تاراج میکردند، اگر دخترک و پسرک خودت را بعد از تجاوز به گلوله تفنگ میبستند، اگر پدر پیر و مادر سالخورده ات را شکم میدریند، اگر امروز فامیلت هنوز هم در ویرانه های شهر کابل زندگی میکردند، و قاتلان دخترک و پسرک ات در بلند منزل ها، و هزارها اگر دیگر....، بعد اینطور حاتم طائی گری نمیکردی و خون 65 هزار کابلی را به این جنایتکارن اهدأ نمیکردی. اما خوشبختانه دخترک ها وپسرک خودت در تمام وقت در آلمان زندگی مسؤن داشته اند و خودت نیز.
تو که برای این قاتلان بهشت برین آرزو نکنی، پس کی بکند؟ «
اقای نادر
من نه از جیب خودت به شخصی چیزی بخشیده ام ونه از جیب خلیفه – زیرا من نه شاګرد کدام کله پز ام نه شاګرد کدام میلیاردر که به قدر توان خلیفه واز جیب خلیفه ببخشم .
اګر به بهشت و قیامت باور میداشتی حرف های همان مردمی را که به قیامت وبهشت ودوزخ باور وایمان دارند – میشنیدی و متوجه میشدی که مردم مسلمان ومومن از دو نوع حق سخن میکویند – یکی حق الله و دیګری – حق العبد
من کدام حق را نه به کسی بخشیده ام ونه میتوانم ببخشم ونه از جانب هیچ کسی وکیل مقرر شده ام که حق کسی را ببخشم .
میدانم که شاعر ګفته است :
حق خود ازدهن شیر می باید ګرفت
در کف مردانګی شمشیر می بایدګرفت
اما باور نما !
من شمشیر ندارم – شمشیر های دیګران راهم زنګ زده است و من تنها میتوانم بنویسم وبایست خود مردم افغانستان حق شان را از همه کسانی که حق شان را تلف نموده اند- بګیرند – من طرفدار رسیدن حق به حق دارمیباشم نه طرفدار انتقام جویی و کشتار های زنجیره ای . من طرفدار عدالت انتقالی و برقراری محاکمات درسطح ملی وبین المللی میباشم وبایست صورت دعوی صد هزار انسان یا بیشتری را که درکابل و ملیون انسانی راکه از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ تا ششم جدی و از ششم جدی تا فروری ۱۹۹۲ و از ۱۹۹۲ تا حالا به شهادت رسانیده شده اند- کشته شده اند – معلول ومعیوب شده اند بنویسید و افرادی واحزاب ودسته هایی را که متهم میدانید بطور مستند نشانی نمایید
من در تمام متن نوشته شما یک حرف هم نخواندم که شما یک بارهم جنایات از زمان کودتا ها و ششم جدی و لشکر کشی ها را درهمین ستون وهمین موردمشخص محکوم کرده باشید – میتوانید بنویسید که چرا ؟
اقای نادر !
اګر خودت به بهشت باور نداری – برای اجر زحمات شبانه روزی ات درهمین دنیا ارزو دارم – همه خوبی های دنیا از خودت باد وامیدوارم که بخود سخت نګیری !
من نه در مسند قضاوت نشسته ام که حق کسی رابه کسی ببخشم ونه در مسند دادستانی که صورت دعوای کسی را به ظالم ومستبد به جریان انداخته باشم .
اری !
کودکان ام در المان ودر دیار غربت بدنیا امده اند و درجنګهای سی ساله فقط نام جنګ را شنیده اند – در تلویزیون عکسها وتصویر ها رادیده اند ودرمورد جنګ ها خوانده اند اما درهمان کلبه های ویران وجنک زده درکابل ودرافغانستان – درخانه منازل که بازماندګان شهدای جنګها اند و درخانه بیوه ها ویتیم ها و معیوب ها یی که اعضای خانواده وهمسایه ها وهم شهری ها ووطنداران ما درسراسر فغان ستان می باشند – تاحد توان رفته ایم وجویای احوالشان شده ایم ودرغم شان خود را شریک اعلان نموده ایم- اګر شما محکمه را دایر نمایید تنها از شهر کابل من میتوانم برایتان بیشتر از یک صد خانواده از دوستان وعزیزانم را به مثابه شاهد دعوت نمایم که از هفتم ثور ۱۳۵۷ تا حال از هشت دوره پاچا ګردشی ها سخنانی دارند . کودکان من تاهمین روز همیشه بمن نیروی معنوی بخشیده اند که من باارامش خاطر درهرګوشه فغان ستان سفر مینمایم و از نزدیک از مردم وحال مردم باخبرم .
شمامیتوانید در هر ګوشه دنیا باشید و درفکر مردم یک کشور وهمه کشور هاباشید و میتوانید بدون تجربه نمودن درد هم از درد سخن بګویید واینکه درد اتش را همان جایی میداند که اتش میسورد – خانواده ما –مردم ما –مردم فغان ستان از سالها به اینسو مورد ظلم وستم و استبداد واستعمار قراردارند وبایست برضد همه مظالم رزمید !
و امید وارم که کودکان من وګودکان خودت هرګز اتش جنګ را نبینند .
امیدوارم که هیچ انسانی- درروی زمین به اتش جنک ها نسوزد و زمین کل ګلزار برای هفت ملیارد انسان ګردد – من طرفدار ساختن جامعه انسانی می باشم . سال نو فرا میرسد وامید وارم که بشریت دراین سالی که پیش رو قرار دارد – ګامهای استوار برضد جنګ ها –ظلم – ستم واستبداد واستعمار بردارد .
یارزنده وصحبت باقی
.

آنلاین : باز هم ششم جدی فرا رسید

جستجو در کابل پرس