نهضت های اسلامی و جهان اسلام؛ واقعیت ها و چالشها
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ب- نهضت اسلامی شیعه :
در حالی که جریان اسلام گرایی جامعه شیعه جدا از اسلامی گرایی سنی مطالعه میشود، اما اخوان المسلمین مصر به عنوان نخستین جنبش اسلام گرایی سنی در جنبش اسلامی جامعه شیعه به خصوص در ایران مرکز ومحور مذهب شیعه تأثیر گذار بود. ترجمه آثار نویسندگان اخوان المسلمین مصر و سایر کشورهای عربی به فارسی و انتشار آن در ایران حکایت از این تأثیر داشت. برغم این تأثیر، نهضت اسلامی در جوامع سنی و کشورهای مسلمان سنی مذهب و جنبش اسلامی در میان شیعیان به همان حدی اختلاف و افتراق مذهب سنی و شیعه دو پدیده ی جدا و حتا ناهمسو هستند. علی رغم آنکه هر دو جنبش سیاسی اسلامی در جوامع سنی و شیعه از امت مسلمان و یا همان انترناسیونالیزم اسلامی صحبت میکنند و شعار اسلام مرز ندارد را سر میدهند، اما در واقع مرز های دو طرف مرزهای سرخ و غیر قابل عبور هستند. بسیاری از احزاب و گروه های سیاسی اسلامی در جوامع سنی ودر واقع سه جریان بنیادگرایی اسلامی، سنت گراها و افراط گرایان اسلامی در جوامع سنی، مذهب شیعه را گمراه و انحرافی تلقی میکنند. مسلم است که با احزاب سیاسی اسلام گرای شیعه با همین ذهنیت نگاه میکنند. هر چند که بخش میانه رو در جریان بنیادگرایی اسلامی و جریان نوگرایی اسلامی نگاه مخاصمت آمیز همچون گروه های متذکره با شیعیان و جریان اسلام گرایی شیعه ندارند، اما همسویی و صمیمیتی هم با شیعه نشان نمیدهند.
جنبش های اسلامی شیعه نیز در واقع با نگاه برادرانه به جنبش های اسلام گرای سنی نمی بینند. روابط سرد و حتا تعارضات لفظی رهبران احزاب اسلامی کشورهای عربی در سه دهه اخیر با جمهوری اسلامی ایران از جبهه نجات اسلامی الجزایر تا النهضه تونس، اخوان المسلمین مصر و غیره این ناهمسویی و اختلاف را منعکس میسازد. هرچند جنبش اسلامی پیروزمند شیعه برهبری آیت الله خمینی در مسند قدرت به خصوص در سالهای نخست جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا با جریان اسلامی سنی مناسبات و همسویی نزدیک را شکل دهد، اما چنین مناسباتی شکل نگرفت.
بخش دیگر از تفاوت میان جریان اسلام گرایی شیعه و سنی بر سر نقش علمای مذهبی بر میگردد. در جامعه شیعه و جریان اسلام گرایی شیعه علمای مذهبی یا قشر روحانیون بیشتر از جوامع سنی و جریان اسلام گرایی آن تأثیر و اهمیت دارد. عالمان دینی ویژه بنام آیت الله العظمی به عنوان مراجع تقلید مذهبی که با اخذ مالیات ویژه بنام خمس به توانایی و استقلال مالی و اقتصادی خود می افزایند، قدرت دینی و مذهبی متمرکز را شکل میدهند. از این رو آنها هم در جامعه و هم در میان جریان اسلام گرایی و نهضت اسلامی شیعه نقش رهبری کننده و محوری ایفا میکنند. در حالی که عالمان دینی جوامع سنی از نقش وتأثیر مشابه محروم هستند. بدون تردید یکی از عوامل مهم پیروزی جنبش اسلام گرایی شیعه در ایران برهبری آیت الله خمینی و تشکیل دولت اسلامی به همین قدرت مذهبی متمرکز روحانیون بر میگشت.
مهم ترین احزاب اسلامی شیعه:
1- ایران:
نخستین نهضت اسلام گرایی سازمان یافته در سده ی بیستم جامعه شیعه ایران جنبش فدائیان اسلام بود که توسط سید مجتبی میرلوحی(نواب صفوی) در سال 1943 عیسوی تشکیل شد.افکار اخوان المسلمین مصر در شکل گیری فدائیان اسلام و اندیشه ی اسلام گرایی نواب صفوی تأثیر گذار بود؛ اما فدائیان اسلام و رهبر آن حتا بیشتر از دوره های آغاز حیات اخوان المسلمین و دیدگاه های افراطی در داخل این جریان یک گروه افراط گرای اسلامی بود که د رجهت حذف فزیکی مخالفان فکری خود به خشونت و ترور متوسل شد. این گروه احمد کسروی نویسنده و مؤرخ زندانی را در سال 1945(1324)در ساختمان وزارت دادگستری ایران به قتل رسانید.
درحالی که فدائیان اسلام نخستین تشکیلات جریان اسلام گرایی شیعه در ایران شمرده میشود، اما اسلام گرایی بمثابه ی جنبش سیاسی در جهت تشکیل حکومت اسلامی توسط شماری از علمای مذهبی و در حوزه های علمیه در سده بیستم به ویژه در نیمه دوم این صده گسترش یافت. از میان علمای شاخص و تأثیر گذار این جریان آیت الله خمینی بود که در آغاز دهه شصت عیسوی قرن بیستم وارد این معرکه شد و با سلطنت پهلوی در افتاد. علی رغم آن، نهضت اسلامی شیعه در ایران تنها به آیت الله خمینی و علمای مذهبی یا روحانیت محدود نمی شد.
در بیرون از حوزه روحانیت، عناصر و حلقه های دیگر اسلام گرا از فعالان و تأثیر گذاران این جریان بودند. داکترعلی شریعتی و مهدی بازرگان برجسته ترین چهره های جریان اسلام گرایی یا نهضت اسلامی شیعه در نیمه دوم قرن بیستم شناخته میشوند. شریعتی هر چند که به تأسیس سازمان و حزب سیاسی دست نزد اما بروی جریان اسلامی تأثیر مهمی گذاشت. او نظریات ویژه ای در مورد نهضت اسلامی داشت. وی از سوسیالیزم اسلامی سخن میگفت و در واقع میتوان او را رهبر تفکر اسلام گرایی چپ خواند. او سوسیالیزم را همراه با ایمان دینی می ستود و مقوله های مارکسیستی و چپ انقلابی چون تضاد طبقاتی، استثمار، زیربنا و روبنا، بورژوازی، آیدئولوژی وغیره را در توضیح معارف و آموزه های سیاسی و اجتماعی اسلام بکار میبرد.
مهدی بازرگان یکی دیگر از رهبران جریان اسلام گرایی خارج از حوزه روحانیت ایران است که در 1961عیسوی حزب اسلام گرای نهضت آزادی ایران را تأسیس کرد. بازرگان روشنفکر اسلام گرای لیبرال محسوب می شد که در صدد انطباق اسلام با ارزش های مدرن و نظام لیبرال غربی بود. بازرگان اسلام را دین عملگرا می پنداشت که میتواند با دنیای جدید همسویی نشان دهد.
پس از انقلاب ایران و تشکیل جمهوری اسلامی مهم ترین حزب اسلامی به همین نام یعنی حزب جمهوری اسلامی تأسیس یافت که توسط آیت الله بهشتی مدیریت می شد. اما روحانیون حاکم که گسترش و اقتدار حزب مذکور را مضر برای حفظ قدرت متمرکز و انحصاری دینی و اجتماعی خود یافتند به انحلال حزب پرداختند. هر چند سازمانها و احزاب مختلفی با پسوند و پیشوند اسلامی در داخل نظام جمهوری اسلامی مجال حضور و فعالیت یافتند، ولیکن هیچکدام نتوانستند به عنوان حزب مستقل بیرون از حوزه اقتدار و نفوذ روحانیت حاکم تبارز کنند.
حکومت اسلامی مبتنی بر نظریه ی ولایت فقیه :
جریان اسلامی شیعه در ایران برهبری روحانیون که در رأس آن آیت الله خمینی قرار گرفت یک جریان سیاسی فقاهتی بود که نظریه ولایت فقیه بر مبنای آن شکل یافت وحاکم شد. برغم نفوذ و تأثیرگذاری شریعتی و چهره های غیرروحانی شاخص این نهضت در میان حقله های فکری نهضت اسلامی ایران، علمای مذهبی برهبری آیت الله خمینی زعامت نهضت و حاکمیت سیاسی را در انحصار خود گرفتند.
تشکیل دولت اسلامی شیعه در ایران موجب شکل گیری احزاب اسلامی شیعه و یا تقویت این احزاب در میان جوامع شیعه سایر کشورهای اسلامی شد. انقلاب اسلامی ایران و آیت الله خمینی در واقع به جامعه شیعه در سراسر جهان نوعی از اعتماد به نفس بخشید. جریانهای اسلامی شیعه در افغانستان، عراق، لبنان، بحرین، پاکستان، کویت و بعضی کشورهای دیگر اسلامی وارد میدان مبارزه و سیاست شدند؛ در حالی که تا قبل از شکل گیری جمهوری اسلامی ایران روحانیون شیعه و جریان های اسلام گرایی شیعه نقش قابل توجه در عرصه فعالیت های سیاسی و ساختارقدرت سیاسی نداشتند.
دولت اسلامی را که آیت الله خمینی در ایران بنیان گذاشت بر اصل ولایت فقیه استوار بود. ولایت فقیه در واقع تیوری تشکیل نظام و حکومت اسلامی در میان بعضی از فقهای شیعه است که مشروعیت و الزامیت این حکومت و نظام سیاسی اسلامی را به باور شیعیان امامیه در زمان غیبت امام دوازدهم بیان میکند. بر اساس این نظریه مردم باید فقیه دارای شرایط فقاهت را به رهبری و د رواقع به حکومت برگزینند. البته برای تعین ولی فقیه دو دیدگاه انتصاب و انتخاب مطرح میشود.
نظریه ولایت فقیه هرچند در فقه شیعه از سوی بعضی عالمان مذهبی مورد بحث قرار گرفته است، اما آیت الله خمینی در دوران تبعید در نجف به توضیح و تفسیر آن پرداخت. او پس از انقلاب دلو 1357 که قدرت سیاسی را در واقع بدست گرفت جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای این دیدگاه شکل داد. آیت الله خمینی حدود اختیارات و حوزه صلاحیت ولی فقیه را در کتاب تحریرالوسیله خود شامل تمام اختیارات و صلاحیت های امام معصوم مبتنی بر باور شیعه امامیه میداند و تنها فرمان جهاد ابتدایی را از این صلاحیت مستثنی میکند. بر مبنای این نظریه ولی فقیه در حکومت اسلامی در واقع از صلاحیتِ نامحدود برخوردار است و حق دخالت را بر تمامی امور دولت دارد. چون: صلاحیت در قضاوت، در اخذ مالیات شرعی(خمس، زکات و غیره)، صلاحیت در امر حسبیه (تمام اوامر و نواهی شرعی)و تصدی امر حکومت و . . . .
ولایت فقیه پس از تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با مصوبه مجلس خبرگان در قانون مذکور اضافه شد. سپس در بازنگری قانون اساسی در سال 1368 خورشیدی واژه مطلقه را به آن افزودند. ولایت مطلقه فقیه گسترش اختیارات رهبر و ولی فقیه است که در رأس نظام جمهوری اسلامی قراردارد.
البته نظریه ولایت فقیه نه تنها مورد پذیرش تمام فرقه های مذهب شیعه نیست، بلکه این نظریه را بخشی از عالمان مذهبی و مراجع تقلید مذهب دوازده امامی شیعه تردید میکنند و حکومت اسلامی را در نبود امام معصوم نمی پذیرند. حتا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برهبری آیت الله خمینی که علمای مذهبی شیعه به اقتدار سیاسی رسیدند بعضی مراجع با نفوذ شیعه چون آیت الله خویی با نظریه ولایت فقیه مخالف بودند.