شرط بندی !!!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دريك خانه گيلي دريكي ازقريه جات ولسوالی قره باغ درولايت غزني ، دريك مهماني محلي با خيلي ازمردان اهل ده دور هم نشسته بوديم كه راديو بي بي سي اخبارنيمروزي ميگفت . آمريكا حمله كرده بود . چاشت روز بود وازديشب حمله برمواضع طالبان شروع شده بود . پدرم گفت ؛ من شرط مي بندم كه طالبان سقوط مي كند . حاجي عوض گفت ؛ نه ، طالبا به اين سادگي گم بشو نيست . پدرم گفت همي نان نشاني اگه گم نشدند . حاجي عوض گفت؛ اگه گم شدن من حاضرم همه ي همين جمع را مهماني بدهم، اينه شرط اگه گم نشدن تو مهماني بدي . پدرم با حاجي عوض سراين موضوع شرط بستند . ازآن زمان هرروز پدرم منتظربود شرط را ببرد وحاجي عوض نيزمنتظربود مي گفت هنوز طالبان است . حالا كه ده سال ميگذره ازآن روز، نه پدرم شرط را برد نه حاجي عوض . پدرم با همين شرط سردرخاك برد . روزي كه پسرحاجي عوض راماين طالبان زد كشت حاجي عوض سرقبرش گفت ؛ من ازهمان زمان به خدا بيامرز فلاني ( پدرمن ) گفتم كه طالبان گم شدني نيست او قبول نداشت ، حالا كاش مي بود وميديد كه طالبان هنوز است وهنوز قرباني مي گيرد . وبعد به شدت گريست هم براي پدرم وهم براي پسرش كه با مين طالبان كشته شده بود .حالا كه اين متن را مي نويسم حاجي عوض مرده است وپدرم نيز رخ درنقاب خاك كشيده است ، ولي نه طالب ازبين رفته است ونه نيروهاي خارجي ازوطن رفته اند . هنوز جنگ است .
آنلاین : http://mosafeer.blogfa.com/post-695.aspx