la famine
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
این اولین شعر فرانسوی هست که گفتم !خوب خدا کنه اولی اش نباشه!
Demain, mes mains seront minces
Elles se lèveront pour dire au revoir
L’humain est fatigué
La terre est fatiguée aussi
On n’a pas donné une tranche de pain à un gamin
Toi et moi sommes minces
On a faim, la terre a faim
Personne ne nous donne une tranche de pain
Je m’inscris dans un groupe de droits de l’homme pour aider le monde
Pour fuir la famine
Ce chemin prend fin avec la famine
Le lendemain, on mourra
فردا وقتی دست های لاغرم را برایت تکان می دهم
می گویم خداحافظ
انسان خسته
زمین خسته
ما برای پسر بچه کوچه ها تکه نانی ندادیم
تو و من استخوانی شده ایم
ما گرسنه
زمین گرسنه
هیچ کس برایمان تکه نانی نداد
من به حقوق بشر رفتم برای کمک به روزگار
برای فراراز گرسنگی
این جاده ختم می شود به گرسنگی
و پس فردا ما خواهیم مرد
آنلاین : http://hesar62.persianblog.ir/post/89