افشای سند دیگری ازسفارت ایالات متحده امریکا درکابل
مترجم و فرستنده: سهیل سبزواری
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
بدون هیچگونه تبصرۀ فقط ترجمۀ متن سند خدمت دوستان تقدیم میگردد تا خود قضاوت کنند:
13 جولای 1963
سفارت کابل
علایمی مبنی برتاکیدات بیشتربالای زبان پشتوازطرف حکومت افغانستان
خلاصه
علایمی وجود دارد که حکومت افغانستان میخواهد تاکید بیشتری بالای زبان پشتو داشته باشد، اما شک وجود دارد که یک تلاش واقعا جدی دراین زمینه صورت گیرد. بنظرمیرسد امتیازات محدودی به زبان پشتوداده شود وآنهم شاید بخاطر تخفیف تشویش پشتونهایی باشد که ترس دارند کم ارزشی مسئله پشتونستان و بخصوص کاهش پروپاگند درمورد آن، باعث کاهش بیشترتقویه زبان وفرهنگ پشتودرافغانستان گردد.
* * * * * * * * * * *
کابل پریس مورخ 30 جون 1963 گزارش داد که چهار شفاخانۀ مربوط به دانشگاه کابل، بعوض نامهای فارسی وعربی دارای نامهای پشتو شدند (1).
درین اواخرکارمند گزارشگرسفارت، فرصت این را داشت تا با پروفیسورصدیق الله رشتین، رئیس جدید پشتو تولنه، بارتباط این تغییرنامها صحبت نماید. رشتین گفت که تغییرنامها بخشی ازپالیسی دوامدار حکومت دررابطه به پشتو منحیث یگانه زبان رسمی افغانستان است. او گفت که تعداد زیاد تغییرنامها صورت خواهد گرفت، اما این تغییرات را نسبتا غیرمهم جلوه داد. رشتین موضوع تدریس وسیع پشتو درمکاتب افغانی را یک مسئلۀ واقعا مهم دانست. اوگفت که این مسئله مورد توجه کافی حکومت نیست. وقتیکه کارمند گزارشگر، توجه اورا باین واقعیت معطوف داشت که فارسی، صرفنظرازحالت رسمی آن، حیثیت لسان بین القومی درافغانستان را دارد و بعلاوه تعداد کثیری ازمقامات کلیدی حکومت به زبان پشتو بلد نیستند؛ رشتین گفت که دراینمورد اضافه گویی بعمل آمده ودرهرصورت در اینجا فقط یک فرهنگ واقعی "افغانی" وجود دارد وآنهم (فرهنگ) پشتون میباشد (2).
مسئله پشتو منحیث زبان ملی افغانستان دراین اواخردرگفتگو با دو منبع افغانی، یک پشتون (دارای علایق قبایلوی) ویک فارسیوان (3) مطرح بحث قرارداده شد. در حالیکه پشتون ازوضع ناراض وغمگین بود، با شک وتردیدی فارسیوان همنوا بود که حکومت، تمایلی درجهت انکشاف پشتو منحیث زبان اولی، وحتی کمتراز یگانه زبان رسمی، افغانستان داشته باشد. آنها بطوراستهزا آمیزبه یکی ازفرمانهای حکومت اشاره کردند که درسالهای 1932 یا 1933 صادر واعلان شده بود که، درجریان سه سال، پشتو یگانه زبان رسمی کشور خواهد گردید، وبصورت عام این امکان را رد کرد که تغییرنامها میتواند اشارۀ به علاقمندی مجدد حکومت به زبان پشتو باشد.
علامه دیگراینکه، باساس چشمدید تقریبا دوهفته قبل کارمند گزارشگر، یونیورسیتی کابل شاید اولین موسسه ای باشد که پشتونیزه شود. موصوف برای مدتی تقریبا دوسال (درتمام ملاقاتها)، کلمۀ فارسی "دانشگاه" را برای یونیورسیتی بکارمیبرد وتا بهنگام بازدید آخرایشان، این اصطلاح مورد مناقشه و جدل (چالش) قرارنداشت. اما (دراین ملاقات) مقامات یونیورستی بطورمودبانه، ولی محکم، تذکر دادند که نام رسمی افغانی برای یونیورسیتی، "پوهنتون"، یک کلمۀ پشتو، میباشد. قرارمعلوم این اصطلاح برای چندین سال وجود داشت اما مهم اینست که افغانها، بشمول مردمان یونیورسیتی، فقط دراین اواخر، موقف علنی درمقابل اصطلاح فارسی آن اتخاذ نموده اند. تصادفا، مقامات یونیورسیتی ازکاربرد چند واژۀ دیگرپشتو نیز یاد نمودند که بعوض دو یا سه واژه فارسی پیشکش شده است (4).
تبصره:
امکانات تلاش واقعا جدی حکومت درباره انکشاف پشتو منحیث مهمترین زبان افغانستان بسیارواقعبینانه بنظر نمیرسد. زیرا زیان چنین یک حرکتی بالای سیستم آموزشی افغانستان فوق العاده بزرگ بوده و بدون شک باعث عقبمانی طرح های انکشاف اقتصادی طویل المدت حکومت میگردد. بآنهم معلوم میشود که حکومت تصمیم گرفته است تا اندازه ای توجهی بیشتری بجنبه های سطحی مسئله صورت گیرد. با درنظرداشت کم توجهی بمسئله پشتونستان و ایجاد دوباره روابط با پاکستان، بنظرمیرسد که حکومت یوسف درزیرفشارپشتونها حساس باقی بماند. لذا حکومت احساس میکند که با توجهی نسبتا بیشتربه پشتو میتواند بطورقسمی از حساسیت پشتونهای بکاهد که فکر میکنند قضیۀ آنها توسط حکومت افغان مورد مسامحه قرارگرفته است. با وجودیکه مشکل است باور کرد که چنین ُمسّکنی بتواند قناعت پشتون های نشنلیست را فراهم نماید، بازهم حرکاتی درجهت تحکیم پروگرام زبان لکنت بارپشتو میتواند کمکی درجهت تخفیف ترس از پشتون های باشد که ازکم ارزشی مسئله پشتونستان و بخصوص کاهش پروپاگند (درمورد آن) نگران بوده و(تشویش دارند که این امر) شاید باعث کاهش بیشتردرعلاقمندی حکومت دررابطه به تقویه زبان و فرهنگ پشتو گردد.
هربرت بی. لیگیت
قونسل سفارت درامورسیاسی
1. تغییرات قرارذیل است: شفاخانه علی آباد به نادرشاه روغتون، شفاخانه مرکزی به مرکزی کتنزی، دارالمجانین به سنایی روغتون و شفاخانه نسوان به دمیرمنو روغتون.
2. این بحث معیاری پشتونها درباره موقعیت پشتو میباشد. کارمند گزارشگراز ذکر حقایق شرم آور بیشترخودداری کرد که: درفامیل شاهی تعداد اشخاص محدودی وجوددارند که پشتو میدانند، بخصوص در بین نسل جوانترآنها.
3. درپشتو، هرکسی که زبان مادری اش فارسی باشد. همچنان، فارسی بان نیزگفته میشود که بیشترادبی بوده و لذا کمتر مروج است.
4. بآنهم چندین پشتون آشکارا منتقد بودند که (چرا) یک کارمند سفارت، زحمت آموزش فارسی را متحمل شده است. این روش بخصوص در مناطق مرزهای شرقی (پشتوزبانان) افغانستان قابل ملاحظه است. در مواردی، بعضی پشتونها بصورت اهانت آمیز، فارسی را زبان "زنانه" میدانند، درحالیکه خودشان بآن صحبت میکنند.
پيامها
20 فبروری 2008, 02:08, توسط خسرو دادگر
بسیار سپاس آقای سهیل سبزواری که چنین سند محکمی را برگردان فارسی کردید. ما فارسی زبان هارا واقعا بیدار و هوشیار میکند تا دیگر فریب این قبیله چی هارا نخوریم.
امیدواریم که باز هم شاهد کارهای از این نمونه از طرف شما باشیم
22 جولای 2008, 16:23, توسط Hamza, NY.
if your brains have been rotten by fog and dirt - let me point out that the date on that document is of the year 1963.
atleast read the document and then speak.
What is the point of placing a document which is more than 40 years old on the site ?
People need food, clothing and housing ! but ’bastards’ such as you and your friends are filled with prejudice against other afghans. ignorants !
22 جولای 2008, 00:05, توسط نعیم
بی هویت بودن خود مشکلی است که بی هویتها مجبور اند انرا احیآ نمایند. به حلوا گفتن دهن شرین نمیشود..بگزار که حالا وقت اش هست که خود را تثبیت هویت کنند اگر تلاش بیچاره گی ننمایند چه کنند..........