صفحه نخست > دیدگاه > انگلیسی بجای فارسی و چند نکته در مورد آن

انگلیسی بجای فارسی و چند نکته در مورد آن

احمد بهار چوپان
پنج شنبه 28 جون 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

چند روز قبل رییس ساختار مافیایی قدرت کرزی٬ گفت که در مورد عقب مانی علمی نهاد های آموزش عالی و در مجموع در عرصه علمی پس از بسیار «فکرکردن» به این نتیجه رسیده است که باید زبان انگلیسی جایگزین زبان پارسی شود تا دسترسی دانشجویان و دانش پٰژوهان به منابع دست اول ساده شود و بدینترتیب زمینه رشد علمی کشور فراهم شود. به باور من آقای کرزی٬ تنها کاری که در ده سال گذشته انجام نداده اند و شاید در شان و توان ایشان نباشد همانا « فکر» کردن یا اندیشیدن به مسایل مهم و سرنوشت سازاست زیرا اگر جناب شان از روی راستی توانایی اندیشیدن میداشتند و تصامیم شان پس از اندیشیدن و سنجیدن جوانب مختلف مسایل میبود اینک جامعه با بحران و بن بست خطرناک روبرو نمی بود.

با این وجود اگر خوشباورانه بپذیریم که تصمیم ایشان برای جایگزین سازی زبان انگلیسی در عوض فارسی پس از «فکر» کردن و آنهم فکرکردن بسیار اتخاذ شده است ناگزیر باید گفت که فکر و تصمیم ایشان ناقص و مصدوم است.

ایشان برای اثبات مدعاء خویش از کشور هند و پاکستان مثال زدند که به برکت زبان انگلیسی مدارج ترقی علمی را بخوبی پیموده اند و دست شان در این عرصه پراست.

اگر افق دید ایشان محدود به پاکستان نبود و اگر مرجع یا مراجع بیشتری برای تقلید برمی گزیدند آنگاه در دوام فکرکردن شاید به نادرستی نتیجه گیری شان پی میبردند.
افسوس که چنین نیست و کرزی و هم نشینان و همفکران او با هزار پیوند پیدا و پنهان به پاکستان و مراجع قدرت در آن کشور وابسته و دلبسته اند و همین نکته است که این ساختار مافیایی را دنباله رو و حرف شنو پاکستان میسازد.
ورنه نمونه های خوبی در سطح منطقه و جهان است که اگر کرزی خان میخواست یا میدانست میتوانست و میتواند از آنها الگو بگیرد و بیاموزد. در منطقه کشوری هست بنام ایران. جدای از اینکه رٰژیم ایران چگونه رژیم ایست و برخورد آنها با هموطنان مهاجرما درست نیست که حقیقتن نیست این کشور در عرصه های علمی به نسبت کشور های دیگر منطقه پیشتاز است. از بحث مشروعیت و عدم مشروعیت برنامه اتمی ایران که بگذریم و تنها از نظر علمی به این مساله نگاه کنیم٬ دست یافتن به دانش هستوی دستاورد بزرگیست برای ایرانیان نه برای رژیم آخوندی. از آنسوی در همان دو رشته تخصصی یعنی پزشکی و مهندسی هم ایرانیان دستاورد های نظر رسی دارند و حتی نو آوری های قابل اهمیت به ویژه در علم پژشکی و جراحی ها و شیوه های جدید پیوند اعضا و حتی عروق و شرایین و دانش سلول های پایه و تمام اینها اتفاق افتیده و می افتد بدون اینکه زبان پارسی جایش را به زبان انگلیسی داده باشد.
در نگاه دیگر در قاره افریقا دو دسته از کشور ها را داریم که به زبان های مورد نظر کرزی خان میاموزند و حرف میزنند.

دسته اول کشور های که مستعمره فرانسه بودند و هنوز روابطی با فرانسه دارند و گروه دومی هم کشور های کوچک و بزرگ که تحت استعمار انگلیس بودند و از دل آن برون آمده و توسط آن استعمار ایجاد شده اند. کشور های دسته اولی که زبان اول و زبان رسمی شان فرانسه است و یا هم فرانسوی زبان دوم رسمی آنهاست تعداد شان به ۲۰ کشور میرسد از کانگو تا سیوچیل و... به همین گونه شمار کشور های افریقایی که زبان انگلیسی زبان اول رسمی آنهاست یا زبان دوم شمار شان به ۳۵ کشور خرد و بزرگ میرسد از آنتیگاوا و باهاماس و باربادوس تا گامبیا و کامرون.
ولی همه میدانیم که رواج و رسمی بودن زبان های انگلیسی و فرانسوی در آن کشور ها اسباب توسعه پایدارو پیشرفت در عرصه های علمی آن ملتها و کشور ها نگشته است.چرا؟ چون پیشرفت در عرصه علمی بستگی به توسعه و پیشرفت دیگر عرصه های اجتماعی و علمی دارد و پیشرفت در زمینه علمی بستگی به داشتن امکانات و برنامه ها و طرح های مدون در ساحه آموزش و پرورش و به ویژه اراده دولت ها برای کار در این زمینه دارد. در حالیکه از دو سده و نیم بدینسو نظام های استبدادی و پوشالی خانوادگی در کشور ما در عوض زمینه سازی برای رشد و توسعه ساحات علمی مبالغ بزرگی را برای اهداف مذموم و مشکوک به مصرف رسانیده و میرسانند چگونه میتوان توقع برد که علم و دانش در این سرزمین رشدکند؟

قرار اعتراف یکی از اعضاحزب افغان ملت و جانبدار برتری قومی در اوغانستان٬ طی یک مقاله٬کرزی چندین سالست که ماهانه مبلغ ۱ میلیون دالر برای حزب عوامی نشنل پارتی و بازماندگان پاچاخان و خان های دو سره می پردازد که خود کرزی و اطرافیان او میدانند هدف از این باج دهی ها چه است؟

حالا اگر فرض کنیم که کرزی این حاتم بخشی را از هشت سال بدینسو آغاز کرده مجموع مبلغ تا امروز پرداخته شده به برادران پشتونی آنطرف سرحد کرزی بالغ میشود به ۹۶ میلیون دالر امریکایی !
چکار ها که نمی شد با این پول برای مردم و برای دانش آموزان کشور خود ما کرد؟ چند بیمارستان و مراکز درمانی میشد با این پول ساخت؟یا هم چه تعداد آزمایشگاه و مراکز کار های تحقیقاتی - علمی و اگر اینها نمی شد چند ماه معاش عقب افتاده استادان و معلمین سراسر کشور را با آن میشد پرداخت؟
اگر آنچه گفته آمد را در کنار خاطرات تاریخی مان از برخورد دولتهای فاسد قومی - خانوادگی سده های گذشته با زبان فارسی بگذاریم آنگاه دیگر کمترین باوری به حرفها و خوش نیتی های ظاهری کرزی هم رنگ می بازد و از میان میرود.
انگار قرار است رشته ی ستیزه گری با فارسی قدیرتره کی ها که در جریان جلسات تدوین قانون اساسی سال ۱۹۶۴ زبان های محلی از جمله ازبیکی را « زبانهای منحط » خواند و در واکنش به این بد دهنی عبدالکریم نزیهی با ناراحتی مجلس را ترک و با آن مقاطعه کرد۱ ٬ رشتین ها٬ مجید زابلی ها غلام محمد فرهاد ها را با اسماعیل یون ها٬ کریم خرم ها٬ سلیمان نالایق ها٬ رفیع ها٬ کرزی ها سخت پیوند میزند و سوگند براندازی و به حاشیه رانی فارسی را زنده میدارد.

نتیجه اینکه چنین رویکردی به مساله زبان و چنین شیوه یی برای رسیدن به پیشرفت علمی نه تنها اینکه ثمره یی نخواهد داشت و در دراز مدت به پریشیدگی و ناهنجاری هرچه بیشتر عرصه آموزش و پرورش منجرخواهد شد٬ ورود جوانان با استعداد و علاقمند به این دور رشته مربوط به اقشار متوسط و فقیرکشور را به دانشکده های پزشکی و مهندسی تقریبن ناممکن میسازد زیرا دانستن زبان انگلیسی به عنوان شرط اساسی ورود به این دانشکده ها تعین و نقش فلیتری را خواهد گرفت که تنها فرزندان اقشار بالا و شهر نشین اجتماع را عبور دهد چون در مدرسه ها و مکاتب سراسرکشور زبان انگلیسی یا اصلا تدریس نمی شود یا هم به گونه معیاری آن درپهلوی زبانهای فارسی وپشتو با جدیت آموخته نمی شود که ٔدانش آموزان هنگام فراغت از صنف ۱۲ بخوبی انگلیسی بدانند و آماده ی ادامه ء تحصیل به سویه اکادمیک به زبان انگلیسی باشند.

از سوی دیگر و به باور من هدف ساختار مافیایی قدرت از طرح این برنامه دو چیز است در گام نخست ایجاد یک موضوع و مساله جانبی به منظور برهم زدن تمرکز مردم از موضوعات اساسی و دوم بحران سازی ! امریکایی ها و نیرو های خارجی در حال رفتن اند؛ دوره ء دوم ریاست کرزی برساختار مافیایی قدرت درحال پایان یافتن است و کشور با بحران های گسترده و خطرناک در لبه پرتگاه و سقوط به کام جنگ داخلی دیگر ایستاده است و تیم تمامیت خواه داخل ارگ گاه با نشر ننگنامهء دایره المعارف و اطلس اتنیکی و زمانی هم با فرمان جایگزینی انگلیسی بجای فارسی میخواهند صبر مردم را بیازمایند و کاری کنند که اوضاع بیشتر از این امنیتی شود و بهانه برای نفی انتخابات درپیشرو فراهم شود و زمینه برای مسدود ساختن درپارلمان میسرشود و امکان غیرقانونی اعلان نمودن فعالیت های سیاسی و حضور احزاب سیاسی بدست آید و آنگاه این تیم رژیم فرعونی - قومی دیگری بنا نهند که جناح سیاسی اش کرزی و احدی و اشرف غنی باشد و بازوی سرکوبگر نظامی آن ملاعمر و حقانی ! آنگاه در سایه چنان رژیمی هرگاه دلشان خواست ما را به «کاه خوردن » وا دار سازند و هرموقع اراده کنند به انگلیسی گفتن مجبور و بعد برای اینکه آزادگی ما را به رخ جهانیان بکشند با درندگانی چون شیر و ببر و چیتا و پلنگ در یک طراز مان بگذارند و چه بسا که دریک قلاده ببندند؟ دیده شود که واکنش و پاسخ مردم و دوستداران عدالت اجتماعی و برابری به این همه توطیه و دگر ستیزی چه خواهد بود؟

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • دست گلچین نرسد تا گلی از شاخ تو چیند
    در دانشگاه های کشورهای اروپای غربی چون المان، فرانسه، سویس و غیره، زبان انگلیسی بحیث زبان دوم رسمیت دارد به این معنی که اگر یک استاد دانشگاه تشخیص دهد که فلان کتاب انگلیسی موضوع درس را بهتر بیان میکند، به راحتی از آن اثر نقل قول میکند و یا آن را بحیث یک مؤخذ خوب به دانشجویان توصیه میکند. گاه گاهی هم میشود که مضامین بخصوصی ـ به نسبت کثرت دانش‌آموزان خارجی ـ به زبان انگیسی تدریس شود. نتیجه اینکه اینها به زبان محلی خود اولویت میدهند، اما اگر ضرورت بیفتد از زبان دوم هم استفاده میکنند.
    زبان وسیلۀ برای افهام و تفهیم و برقراری ارتباطات است. ما اگر بتوانیم با حفظ و نگهداری زبان کهن و غنی خود به یک زبان که امروز (به زور و یا رضا) شکل زبان دوم را در سطح بین‌الملل بخود گرفته، صحبت کنیم ایرادی ندارد و کلیدی خواهد بود برای دسترسی به آثار بیشتر و فهم بیشتر. اما نباید یک زبان خارجی بیاید و جای زبان داخلی را بگیرد که قدامت چند هزار ساله دارد و صدها و شاید هزارها دانشمند آثار خود را به آن نگاشته اند. ما نباید برای بدست آوردن چیزی، چیزی دیگری که همان ارزش را دارد از دست بدهیم. از طرف دیگر تصور کنید این دوکتورین و مهندسین و یا انجنیرها که تحصیل کرده‌ها و اکادمیکرهای آیندۀ این جامعه خواهند بود، دیگر قادر به مباحثه و تحلیل مسائل علمی به زبان مادر نخواهند بود، که این یک فاجعه برای زبان این جامعه است.
    ما این را هم نباید از یاد ببریم که یکی از خصوصیات عمدۀ کشورهای مستعمره‌گیر، زدودن فرهنگ (عنعنات، زبان و اعتقادات) اشغال شده‌گان و تحمیل کردن فرهنگ خودی به ایشان است. (رجوع شود به تاریخ زبان در کانادا، امریکا، امریکای جنوبی، افریقا، هند، کشورهای اشغال شده توسط روسیه کمونیستی و عرب ها). کشور ما بعد از هجوم اعراب دین ایشان را پذیرفتند، اما ـ برخلاف کشورهای افریقای شمالی ـ تن به زبان شان ندادند و توانستند زبان شیرین خود را نگه دارند. اما اینبار بازهم بوی حمله بر این میراث بزرگ میآید و وظیفۀ تمام ملت است تا نگذارند این گل رنگین و پربار را پرپر کنند.

    • سلام به همه و احمد بهار جان .
      بلی دوست دامیست برای محو فارسی , خوش هستم که اوغانستان نوشتی و نام بی نام فاشیستان بزرگ قبیله از جمله زابلی جاسوس را ذکر کرده یی !
      خدا کند همه لوگری ها بیدار شوند . با احترام

  • نوشتهء خیلی زیبا، معقول ؛ مستند ومستدل بود که چو شمشیری برقرق برتری جویان قبیله فرود آمده است، دست تان درد نکناد
    با احترام
    پرویز بهمن

  • زبان وخط دلبر------------------
    چون اکو راانجمن یا دفتر است/
    اشتراک لفظ وخط اندر خور است/
    نشر در جائی شد این کآن جایگه/
    کاخ دیوان اکو را منبر است/
    کانگلیسی بهر لفظ مشترک/
    منتخب از سوی اعضا یکسر است/
    واین عجب کاندر همه مرز اکو/
    کز حلب تا کاشغر را بستر است/
    کز نوار سرد سوی باختر/
    تا خلیج گرم آب اش پیکر است/
    انگلیسی می نیارد بر زبان/
    غیر آن کاو انگلیسی جوهر است/
    یا کسی کآموزد اندر مدرسه/
    بهر آن قصدی که اش اندرسر است/
    تازی و ترکی ولی یا پارسی/
    رایج اندر پهنه ی این کشور است/
    من نه ،گوید این چنین ضرب المثل/
    لفظ تازی شهرتش از دفتر است/
    لفظ ترکی را هنر دانند اگر/
    پارسی لفظی بسان شکر است/
    این که یک چیز است انگور و ازوم/
    با عنب لیکن سه لفظش ایدر است/
    مولوی در مثنوی آورد و گفت/
    همدلی از همزبانی خوش تر است/
    مولوی با پارسی گفت این سخن/
    پارسی درنقش پل بازیگر است/
    ویژه لفظ بین اقوام است و پل/
    بهر ربط و اتصال معبر است/
    هم سویس و آمریک اند این چنین/
    کز زبانها شان یکی چون محور است/
    انگلیسی یا فرانسی حسب حال/
    ریسمان ربط در بوم وبراست/
    انگلیسی چون ندانند ای اکو/
    زانتخابش نیست نفعی و ضر است/
    واندرین پهنا زلال و موج زن/
    پارسی را چشمه همچون کوثر است/
    آشنا از باختر تا نیمروز/
    کارساز از خورزنان تاخوربر است/
    شعر رومی همچنان جان جهان/
    همچو خور شعر نظامی انور است/
    شعر خیام آسمان را پنجره/
    شعر خاقانی مدائن را در است/
    شعر سعدی تازی اندر چین شنید/
    ترک شعر رودکی را از براست/
    شعر فردوسی به کیهان بر گذشت/
    شعر حافظ ماسوی را رهبر است/
    نیز خط پارسی را پاس دار/
    آن هم این خطی که این سان دلبراست/

    آنلاین : http://ندارد

  • پشتون بازی از میرویس و محمود قندهاری آغاز و بافرزندان وزیر فتیح نظیر عبدالرحمان ادامه یافت و در این مرحله بریتانیاکارگردان بود زیرامی خواست دیوار حائل برای هنداشغالی ایجادکند.ازحکام محلی حمایت و انان راجیره خوارهم کرد.پس زدن فارسی و رسمیت دادن به پشتو و تاریخ سازی که گویا از پگاه تاریخ درست در محدوده تاخت و تازپشتونان کشوری وجود داشته و امروز باید افغانستان نامیده شودیادگار تلخ آن ایام ودهن کجی به حقیقت و راستی است .حالا که دست برتانیا کوتاه شده BBCبرنامه خودرابرای تهران وکابل و دوشنبه مشترک اجرا میکند ولی پشتون های دهن شیرینک ول کن نیستند

    آنلاین : http://no

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس