اي پسر حنيف!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
شب قدر است و شب
شهادت امام. خواستم یاداشتی بنویسم، دیدم هیچ نوشتهای نمیتواند در ترسیم شخصیت ایشان،
رساتر از این نامه باشد كه روزگاري خودش به عثمان بن حنیف انصاری نوشته است.
به من گزارش دادند که مردى از سرمایه داران بصره،
تو را به مهمانى خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوى آن شتافتى
خوردنى هاى رنگارنگ براى تو آوردند
و کاسه هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو نهادند
گمان نمى کردم مهمانى مردمى را بپذیرى که:
نیازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان
بر سر سفره دعوت شدهاند.
اندیشه کن در کجایى
و بر سر کدام سفره مى خورى
پس آن غذایى که حلال و حرام بودنش را نمى دانى دور بیفکن
و آنچه را به پاکیزگى و حلال بودنش یقین دارى مصرف
کن.
آگاه باش!
هر پیروى را امامى است که از او پیروى مى کند
و از نور دانشش روشنى مى گیرد
آگاه باش!
امام شما از دنیاى خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضایت داده است.
بدانید که شما توانایى چنین کارى را ندارید
امّا با پرهیزکارى و تلاش فراوان و پاکدامنى و راستى
مرا یارى دهید.
پس سوگند به خدا
من از دنیاى شما طلا و نقرهاى نیندوخته
و از غنیمت هاى آن چیزى ذخیره نکرده ام
بر دو جامه کهنهام جامهاى نیفزودم
و از زمین دنیا حتى یک وجب در اختیار نگرفتم
و دنیاى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است
من اگر مى خواستم
مى توانستم از عسل پاک
و از مغز گندم
و بافته هاى ابریشم
براى خود غذا و لباس فراهم آورم
امّا هیهات که هواى نفس بر من چیره گردد
و حرص و طمع مرا وا دارد که طعام هاى لذیذ بر گزینم
در حالى که در «حجاز» یا «یمامه» کسى باشد که به
قرص نانى نرسد
و یا هرگز شکمى سیر نخورد
یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکم هایى که از گرسنگى
به پشت چسبیده، و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد
یا چنان باشم که شاعر گفت:
«این درد تو را بس
که شب را با شکم سیر بخوابى و در اطراف تو شکمهایى گرسنه و به پشت چسبیده باشند».
آیا به همین رضایت دهم که مرا امیر المؤمنین خوانند
و در تلخى هاى روزگار با مردم شریک نباشم
و در سختىهاى زندگى الگوى آنان نگردم
آفریده نشدهام که غذاهاى لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد
چونان حیوان پروارى که تمام همّت او علف، و یا چون
حیوان رها شده که شغلش چریدن و پر کردن شکم بوده
و از آینده
خود بى خبر است
اى دنیا از من دور شو!
مهارت را بر پشت تو نهاده، و از چنگال هاى تو رهایى
یافتم، و از دامهاى تو نجات یافته
و از لغزشگاه
هایت دورى گزیده ام.
آنلاین : http://baghchar.blogfa.com/pos...