صفحه نخست > خبر و گزارش > از اختلاف هزاره و تاجیک فقط حکومت و گروه های تروریستی سود می برند!

از اختلاف هزاره و تاجیک فقط حکومت و گروه های تروریستی سود می برند!

هزاره اینترنشنال
شنبه 8 سپتامبر 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

از منطقه هزاره نشین غرب کابل گزارش شده عده ای اوباش که با چندین موتر وارد این منطقه شده اند در بین مردم هزاره اقدام به دشنام و توهین کرده اند و این مساله باعث درگیری در منطقه و کشته شدن یک شهروند هزاره شده است. در همین روز در قسمتی دیگر از شهر حمله انتحاری طالبان جان چند تن از جمله کودکان را گرفته است. شواهد و قراین نشان می دهد این اقدام از سوی حکومت کرزی طرح ریزی شده تا در این شرایط حساس امنیتی به اختلافات میان مردم هزاره و تاجیک دامن زده و بهره برداری سیاسی و نظامی خود را داشته باشد. گروه کرزی و طالبان از اتحاد و همبستگی مردم هزاره، اوزبیک و تاجیک هراسان بوده و این اتحاد را سرآغازی برای پایان حکومت های خاندانی و استبدادی می داند.

شبکه سراسری مردم هزاره از مردم هزاره و تاجیک می خواهد در چنین شرایطی خویشتنداری خود را حذف کرده و نگذارند عوامل حکومتی از مردم ما علیه یکدیگر استفاده کرده و پلان های شوم خود را پیش ببرد.

سه صد سال تاریخ استبداد و جنایت تجربه ثابت کرده که حکومت های تمامت خواه با دامن زدن به اختلافات و ایجاد درگیری میان مردم، به تضعیف نیروهای ضد استبداد، سرکوب گسترده آنان و کشتار وسیع مردم غیر نظامی پرداخته است.

در چنین شرایط حساسی لازم است تمام نیروهای مردمی توجه خود را برای مقابله با سیطره ی تمامت خواهانه حکومت قبیله ای کرزی، طالبان و سایر گروه های تروریست معطوف کنند.

شبکه سراسری مردم هزاره همچنین ضمن حمایت کامل از اعتراض مردم غرب کابل، کشته شدن یک تن از شهروندان هزاره را به دست این اوباشان و بی تفاوتی نیروهای امنیتی را به شدت محکوم می کند.

شبکه سراسری مردم هزاره

www.hazarapeople.com

شبکه سراسری مردم هزاره متعلق به مردم هزاره در هر جای جهان برای دفاع از حقوق آنان، در هر جای جهان بويژه افغانستان است. این شبکه با نگاه به قوانین حقوق بشر بويژه بیانیه جهانی حقوق بشر که هرگونه تبعیض و ستم را نفی می کند و به انسان ها برای بدست آوردن حقوق شان، حق راه اندازی گروه و اجتماع را می دهد، راه اندازی شده است.

آنلاین :

شبکه سراسری مردم هزاره

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • زنده باد پشتونستان. شما خاریجیها را به ممالک خودتان در تاجکستان ازبکیستان و ایران میدوانیم.

  • هر سال در روز مرگ این اقا اوباش و لوچکهای شورای نظار از شمال کابل کاروانی به غرب کابل میروند و هرج و مرج به راه می اندازند. این هیچ ربطی به تمام قوم تاجیک ندارد. تنها جواب گویش پدران ای لوچکهای خرخانه هستند که هنوز کون سوزک دارند. مرا یاد روز اول حکومت ربانی میاندازد که همین لوچکهای ربانی و مسعود راه را بر مردم بستند و مشغول چور و دزدی شدند. و حالا اولادهایشان به غرب کابل میایند تا کون سوزی پدران شان را ارام کنند.

  • ملیت های محکوم ازبک تاجک هزاره اگر وحدت نکند یکه یکه توسط پشتون های تندرو واوغان ملیتی گایده خواهد شد.مانند زمان نادر خان غداروطالبان وحشی زمین سوخته شمالی را خاهد سوختاند دوباره.غمغور

  • شما دو قوم تاجیک و هزاره دو قوم بی ریشه و وحشی هستید شما را باید اردوی قهرمان ملی افغانستان هرچه زودتر به تاجیکستان،‌استرالیا، ایران و......... بیرون کند که از افغانستان جنگ تمام شود تاجیک کله خر است هزاره خر است تاجیک خارجی است هزاره چنگیزی است

  • دوستان گرامی
    چگونه میتوان افشار به خون نشسته را که مسعود - ربانی و سیاف انرا به خون نشاند - فراموش کرد؟
    هیچکس با تاجک و پشتون و ازبک دشمنی نداردو لی اوباشان قابل بخشش نیست.
    امدن پیروان اوباش مسعود به محل زیست هزاره ها در حقیفت نمک بر زخم انها پاشیدن است.

  • نوش جان - پشتون ها
    همین رقم - که پول میدهند و مارا به جان هم میاندازند - و خود نوکری پاکستان - امریکا -یهود و انگلیس را میکنند - آفرین شان.
    دیدید که هنوز ایتلاف -دوستم - ضیا مسعود و محقق پابرجاست- اما پشتونها ثابت ساختند - که میتوانند - هر آنگایی چه به تنهایی بنام طالب و گلبدین و کوچی وغیره ما را بکشند و بدرند- و هم میتوانند بالای خود مان - ما را به پرتگاه نابودی بکشند - من تسلیم اینها هستم.

  • pashtunha zarang hastan metana ki che tur bain tajik wa hazara ikhtelaf dorust kunad .

  • عجب مردم بی عقل والله
    آخر این حادثه را به پشتونها چی؟
    تلخانخورهای پنچرمین رفته در منطقه هزاره ها و عکسهای قاتل مردم هزاره (مسعود نامسعود) را بر رویشان کشیده و حتمآ یگان گپ ته وبالا هم گفته اند . این عمل احمقانه و ولگرد این اوباشان باعث تحریک جوانان هزاره شده. در مقابل جوانان هزاره عکس العمل نشان داده اند . باز درینجا بعضی ولگردهای انترنیتی شورای نصوار آمده اند و مسله را رنگ دیگر میدهند.
    ضمیر

  • هموطنان گرامی!
    قسمی که شما می دانید ما در تجلیل از یازدهمین سالروز قهرمان ملی افغانستان قرار داریم... بلی، عده هستند که با استفاده از نقاط ضعف ما که خود آن را تصویر صیقلی داده ایم، استفاده بسیار عظیم جهت نفاق و تفرقه و دوری من و شما می کنند... و می خواهند بار دیگر من و تو را به عناوین مختلف از آغوش گرم یکدیگر جدا سازند.
    آنگونه که امروز جهانیان؛ خطاب به من و تو می گویند که محکوم به ترقی، پیشرفت و تمدن هستیم... نباید تفرق ها و مکروب های طالبانی را به جریان سرعت گرفته این انگیزه راه بدهیم... و اگر دشمن به هر عنوان، تصویر، طرز و هویتی که ظاهر می شود، آن را باید بشناسیم و از خود دور بسازیم

  • هوشيار باشيد شرايط خيلي اساس است

  • ازین به بعد نجاست تان هم ازیتان بر نیامد بگوید پشتونها با لباس تا جیک بر امده این کا را کرده است . مسعود اگر خیر میداشت افشار را ویران نمیکرد و سه سال با حزب وحدت و حزب اسلامی نمیجگنید و با کشتن هزاران مردم ملکی این بیشرف شد قهرمان موللی . وحدت شما دوروز هستش ازینکه شما خیلی کم ظریت مردم هستید . وطن را باید خلق پشتون بسازد و ...

  • جالب است که که تلخان خور که قاتل هزاران هزاره است میآید درغرب کابل تجلیل ازین حرامی میگیرن.
    قهرمان مولی است نه قهرمان قهرمان ملی...

  • بخدا چطور شده که این دزدان کهدامنی زنده از منطقه بیرون شده اند؟؟
    پنچرمینها بروند پنجشیر و از مردارشده خود تجلیل کنند. چرا به دشت برچی میایند؟؟؟ خواستند که شینگ خود را نشان بتن هی هی

    • کون سوزک گرفته ای لوچکها را. این اتفاق نه به تاجک نه پشتون و نه به هزاره ربط دارد. اینها لوچکهای شورای نظار هستند که نام قهرمان ملی خود را گو مالی میکنند. چرس خود را میزنند و پکل را کج سر میکنند و دستمال چهار خانه را به گردن میکنند و از دیوار مردم بالا میشوند یا هرج ومرج می اندازند.
      برن همان خرخانتان و دزدی و لوچکی را همان جا کنن.

  • هزاره ها در مقابل دشمنان شان ارام نمی نشینند. زمانی که دشمنان شان بیایند ودر مقابل شان تبلیغ غلط کنند پس مردم مجبورند از حقیقت پشتبانی کنند

  • مسعود یک رهبر طبیعی و بی ساخت برای ملت افغانستان بود نه به یک قوم خاص ای کاش همین کسانیکه تفرقه و بی بند باری را بر پا کرداند در غرب کابل ارگانهای امنیتی دستگیر کرده و به تمام مردم افغانستان نشان داده شود کی ها هستند

  • hala mardom hoshyar shoda and wa ba een tawtea ha nameshawad aan ha ra ba jane ham andakht
    qaziya bayad jeddi paygeri shawad
    ok

  • شورای نظار خیلی وقت البین میباشد اگر سر قدرت بیاید باز همه شان خودرا فراموش میکند و چوکی را به خود میبندد و با دو پای لگد میزند و هر گز دیگران را قبول ندارد و امیر صاحب حزب اسلامی افغانستان یک شب در این مورد مفصل حرف زد که ما از طریق نیت شنیدیم . و بعضیها خواب خراسان را میبیند و این ارمان را به گور تان خواهی برد مثل ربانی و مسعود !

  • اگردنیا بدست شما می بود و حاکم زمان شما ویاران وهم خیالان شما می بودند واقعا چنین می شد ، چنان گفته اند " تاریخ را فاتحان می نیگارند" خوشبختانه که دنیا رنارنگ و پراز ادم هایست که خلاف شما می اندیشند . اینجاست که آمیر صاحب و هزارها داد خواه وعدالت طلب دیگر در قلب ها و ضمیر ها زنده میمانند و سالهای دور دراز برای نسل های اینده افسانه و استوره می شوند. فردوسی های خواهند امد و رستم های خواهند ساخت من باور دارم اگر شما مخالفان نباشید ادامه ی چنین استوره سازی ها ارزش خویش را از دست خواهد داد . کسی دیگر وادار به استوره خوانی نخواهد شد . این شما ها کور دلان تاریخ هستید که روشن دلان تاریخ را بر شعله افروزی وا میدارید. این یک امر طبعی هم است این ریشه در فلسفه دارد شما مجبور و مکلفیدبا حقیقت های تاریخی مخالفت کنید که تاریخ سازان مقاومت کنند تا اتش حقیقت تاریخی روشن نیگه داشته شود. ما خوش حالیم که شما مخالفت کنید تا ما و اندیشه های داد خواهی وحق طلبی ما زنده و روشن بمانند .ممنون شما که مارا برای زنده بودن وفعال بودن مجبور و مکلف می سازید شما سلامت باشید و ما سرفراز سر بلند

    • گور پدر تو جت سگ پدر کجارا شما فتح کرده اید؟شما اصلاٌ فاتح در کل تاریخ ندارید.تو غلام بچه خاک پشت کجا وشهسواری؟گور پدر تو آن آمر گو به گور مردار شده تان عاقبت چوب به ....خواهد رفت تابیخ.

  • قهرمان مولی تلخان خور پنچیرمین هندل خور.را در قعر دوزخ ارام بانید که روح کثیف اش بسوزد این قهرمان کشتار کابل و فرار از کابل قهرمان پنجشیر وموش کابل

  • نمایش دزدان شورای نظار به بهانه سال مرگ قاتل مردم افغانستان نوع قدرت نمای مضحک این دوزدان است اخر سالمرگ ان قاتیل فاشیست را چرا دران دره حیوانات وشمالی نمی گیرد که برای قدرت نمای در غرب کابل میاد این کار کاملا سازماند هی شده ونوع دهن کجی به مردم هزاره است مردم هزاره جنایت مسعودرا هیج وقت فراموش نخواهد کرد جنایت که تاریخ از بازتاب ان می شرمد ومی هراسد مسعود که قهرمان ملی نیست وی یک فاشیست وتشنه قدرت بود که به خاطر حفظ قدرت تمام کابل را ویران نمود وی یک مزدور به تمام معنی بود ازدیدگاه من مانور دزدان مسعود در غرب کابل یک نوع نمک پاشی بر زخم قلب های مردم شجاع هزاره است مسعود اگر قهرمان بود تمام دختران شمالی را طالبان والقاعده نمی برد امروز همه ان ها زیر لینگ پنجابی ها واعراب است کسی که از نا موس خود نتواند دفاع کند چگونه قهرمان است اری قهرمان است برای دره حیوانات که عمری خودرا در دزدی وبی بند باری گذراندند بوسیله واقع bin f://www.monsite.com]

    • برو سیستانی صاحب! که خواننده گان پوست ترا حتی درچرمگری هم می شناسند ولو صدبار زیرنام واقع بین وغیره هم خودت را پنهان کنی. امروز ما درشرایطی به سر می بریم که هرملیت بطورجداگانه خواهان اعادهء حقوق مذهبی وملیتی خویش می باشد. تو این فکر خام را ازسرت بیرون کن که با جنگاندن هزاره ها وپنجشیریها یک بار دیگر ملا سلام راکتی وملا عمررا درارگ کابل می بینی که بار دیگر شمالی ویکاولنگ ومزاررا قتل عام نماید. مردم امروزی به هیچ وجه چیزی را بنام شورای نظار نمی شناسند. اگر ملیتهای غیر اوغان صدبار باهم بجنگند ولی بازهم سلطهء قومی وزبانی قبیلهء اوغان خررا برای یک روز هم نمی پذیرند. حتی ازین هم کمی واضح تر برایت بگویم که بعداز مسعود بزرگ تا کنون هیچ کسی بصورت مشخص ادعا نکرده که او وارث احمدشاه مسعود قهرمان است. مسعود قهرمانی اش را تا آخرین دم زنده گی اش برای همه به اثبات رساند. اورا مانند نجیب الله شما کشان کشان ازدفترملل متحد درحالیکه داد وفریاد میزد که من پشتون هستم ورحم کنید بسوی دار نبردند. تاریخ ومردم قهرمانان را از روی نوعیت مرگ شان می شناسند. این مرگ است که مهرتائید را برقهرمان بودن ویا نبودن وی برجبین اش می زند.
      شهادت آقای مزاری نیز چندان افتخار آفرین نبود که من به آن متاسف استم اما این موضوع به خودت هیچ ارتباط ندارد
      با احترام
      پرویز بهمن

  • بسیاری از نظریات ارائه شده در مورد این نوشته از طرف دشمن واحد تاجیک وهزاره میباشد وقتی به طرز کلام واملا بنگرید به سادگی خواهید دریافت . بطور مثال کسیکه در نظر سوم خواسته که ویدیو را بنگریم ، گرچه کوشیده که خود را پنهان سازد ولی نتوانسته و دوهم (دوم)نوشته وووو.
    از این دشمنان خنجر بدست که از پشت حمله میکنند غافل نباشید .
    " به هر رنگی که خواهی جامه میپوش ـ من از طرز خرامت میشناسم."

  • سړي تښتونې ، " تري تم کېدنې " ځورونې او له بندیانو سره د بوږنوړو چلندونو نورې بڼې
    [ رویټر : د ۱۹۹۲ زکال د جون څلورمه ] : چاودنو او د درندو وسلو ډزو په کابل کې ازانگې خپرې کړي دي .... کابل پوهنتون ته نیږدې د وحدت د گوند د ټلوالې گوریلایي جنگیالي د اسلامي اتحاد د سني جنگیالیو پر وړاندې جگړه کوي ، شیعه ډلو ، کابل پوهنتون په خپلې پوځي اډې بدل کړی دی. د منځنۍ " سه شنبې" او څلنۍ " چهار شنبې" په ورځو د دواړو ډلو گوریلایانو د توپک په وچ زور په سلگونو ملکي وگړي و دَرَول او هغوی یې خپلو خوځندونو زندانونو ته بوتلل ، هرې ډلې په خپلو پوستو کې له نیول شویو ملکي وگړو څخه د هغوی پیژند پاڼې وغوښتلې تر څو هر څوک د توکمیز تړاو پر بنسټ و پیژني ، بیا یې بوتلل. شیعه ډلو پښتانه سُنـي مسلمانان له ځان سره بوتلل ، او د اتحاد ډلې هزاره شیعه گان له ځان سره بوتلل. هغو کسانو چې دغه پیښې په سترگو لیدلي وايي چې دغو ډلو نیول شوي کسان د توپکو تر ویرې لاندې په سوټیو او لرگیو په وهلو وهلو له ځان سره بوتلل." [1]
    په ۱۹۹۲ زکال کې د جگړې د وحشت تر څنگ ، د اتحاد او وحدت تر منځ جگړو د یوې بلې کړکېچنې ستونزې لپاره لمن پراخه کړه : سړي تښتونه د ژب � توکمیز تړښت پر بنسټ. د اتحاد او وحدت ډلو د ملکي وگړو تښتونې ته په دې موخه وده ورکړه چې یا یې بیرته د پیسو په بدل او یا یې د یرغملو کسانو په بدل کې خوشي کړي � اتحاد هزاره گان تښتول او وحدت پښتانه ، تاجیګان او غیر هزاره گان تښتول. یو ژورنالیست د بشري حقونو د څار ټولنې ته وویل :
    " د کابل ښار په لویدیځ کې د سړي تښتولو لمنه ډیره پراخه وه. د سیاف او وحدت تر بولنې لاندې ، بولندویانو موټران ، بسونه او پلي تلونکي وگړي درول او هزارگان او پښتانه یې لټول. سیافیان هزاره گانو پسې گرځېدل او وحدتیان پښتـنو پسې." [2]
    هغسې چې لاندې ښودل شوې ، سړي تښتونې د ۱۹۹۲ز کال د مې له مېاشتې وروسته پیل شوې. مخکې مو له لوړ پوړي چارواکي جنرال محمد نبي عظیمي څخه یادونه کړه ، نوموړی وایي چې دواړو ډلو خپلې پوستې په هر گوټ کې څای پر څای کړې وې چې له هغه وروسته سړي تښتونې پیل شوې :
    " پښتـنو چې هر چیرې هزاره گان لیدل هغوی به یې نیول ، او هر چیرې چې هزاره گانو پښتانه لیدل هغوی به یې نیول. هغوی د نیول شویو کسانو نوکان ایستل ، د بندیانو سرونه یې پریکـَول ، د بندیانو پښې یې ور غوڅولې او ان د بندیانو د ککرو په کوپـړیو کې به یې میخونه ټکوهل. هغوی به انسانان په کانتینرونو کې واچول او بیا به یې کانتینرونو ته اور واچاوه..... وحشت ، شډلتیا ، بی عدالتي او د انسانیت نشتوالی د یوې ساري ناروغۍ په څیر پيل شو ؛ هر لور ته وحشت خپور وو او انساني پرتم له ستوني زیندی شوی وو." [3]
    د ډیرو تښتول شویو کسانو مخونه چې دواړو ډلو تښتولي ول ، بیا چا ونه لیدل. یو لږ شمیر را خلاص شول خو یا د یرغملو په بدل کې ، یا د دولتي منځگړو د منځگړیتوب له امله او یا له مذهبي � توکمیزو مشرانو سره د بندیانو د شخصي تړاو له امله.
    د بشري حقونو د څار ټولنې په ۲۰۰۳ز کال کې له دغو نیول شویو کسانو سره یو شمیر مرکې ترسره کړي دي ، دغه نیول شوي کسان هزاره گان ، پښتانه او تاجیکان ول ، ډوی ټولو خپلې کیسې موږ ته وویلې چې لنډیز یې لاندې وړاندې کیږي.
    د ۱۹۹۰ز لسیزې په لومړیو کې د وحدت د گوند سیاسي او پوځي مشر عبدالعلي مزاري. د مزاري د وحدت ډلې او هم د عبدالرب الرسول سیاف د اتحاد ډلې د ۱۹۹۰ز لسیزې په پیل کې د کابل په لویدیځ کې جنگي جنایات او نور بیلا بیل وحشتونه تر سره کړي دي
    د وحدت د گوند سړي تښتونې
    د کابل په لوېدېځ کې یو ځوان تاجیک چې د ده په وینا د ۱۹۹۲ز کال په دسامبر کې د سیلو څنگ ته د سړک په سړک د جگړو په لړ کې تښتول شوی وو د بشري حقونو د څار ټولنې ته وویل چې دی د وحدت د گوند هغه غړي پیژني چې دی یې تښتولی وو[4] :
    " ورور مې راغی او له موږ څخه یې وغوښتل چې له دغې سیمې څخه ژر تر ژره ووځو. موږ چای څښه او په همدې اړه مو خبرې کولې چې ناڅاپه زموږ د کور د انگړ دروازه و ټکول شوه ، گورم چې د وحدت د ډلې کسان دي او زموږ د کور دروازه تکوي.
    د وحدت بولندوی پوښتنه وکړه : " دا کور د چا دی؟ " ما ورته وویل " زما کور دی." بیا یې پوښتنه وکړه " ستا نوم څه دی ؟ " ما ورته وویل " زما نوم " ......" دی [موږ د مرکه کوونکي د خوندیتوب لپاره نوم پاک کړی دی] . بولندوی پوښتنه وکړه " تاسو د کابل یاست؟ " ما ورته وویل زه د .........یم." بولندوی راته وویل " ته درواغ وایی" بولندوی یو نوملیک را وایست، په نوملیک کې یې زما ، زما د پلار او زما د وروڼو نومونه وموندل. زموږ د نومو تر څنگ لیکل شوی ول چې موږ د شمالي یو. [ شمالي د کابل شمال ته سیمه ده چې ډیري تاجیکان پکې ژوند کوي.] بولندوی وویل " تاسو د شمالي یاست؟ " ما ورته وویل " هو موږ د شمالي یو." ما ورته وویل چې زه په کابل کې خپلې زده کړې کوم. بولندوی را ته وویل درځه چې دننه ولاړ شو. هغه زه د خپل کور انگړ ته دننه ټیل وهلم. کله چې دننه انگړ ته ننوتلو ما خپل ورور د لاس په اشاره پوه کړ چې ځان پټ کړي خو هغه پوه نه شو. بولندوی هغه هم ولید. مخکې له دې چې د وحدت بولندوی موږ له ځان سره بوزي ، هغه یو وردکي ځوان هم نیولي وو ، هغه ډیره سرټکونه کوله ، د هغه سترگې یې ور وتړلې. هغوی موږ ټول په یوه موټر کې واچولو خو کله چې میرویس میدان ته ورسیدلو زموږ سترگې یې هم را وتړلې. وروسته له هغه پوه نه شوو چې موږ چیرې یو او چیرې مو بیایي."
    کله چې موټر ودرید ، تښتول شویو کسانو گومان وکړ چې هغوی د وحدت د گوند په پوځي اډې دشت برچي کې دي خو وروسته ورته څرگنده شوه چې هغوی د دریمې کارتې د لویدیځ په څلور کیلومترۍ کې د دشت برچي شمال ته په اونچي باغبانان کې دي.
    " موږ له موټره را وایستل شوو. موږېې په کانتینر کې واچولو... وروسته یو بولندی سره له دوه تنو ساتونکو راغی ، بولندوی له ساتونکو سره کانتینر ته راغی او پوښتنې یې پیل کړی. هغه وویل : " تاسو شمالي وال یاست ، د مسعود مرسته کوﺉ." ما وویل " زه د طب محصل یم ، نه ما او نه مې ورڼه هېڅ یو د چا سرتیري او جنگیالي نه یو. موږ شمالي وال یو خو د چا جنگیالي نه یو." � هغه وویل " خوله دې وتړله." بیا د هغه ساتونکو د کلاشنیکوفونو شاژورونو ته مرمۍ ور تیرې کړې. بولندوې خپلو ساتونکو ته وویل چې موږ بوزي. زموږ سترگې یې را تړلې وې. لغتې او د سوټیو وهل پيل شول او په وهلو وهلو وخوځېدلو ، وروسته پوه شوو چې په یوې کوشنۍ خونې کې یې بندیان کړي یو."
    تښتول شوي سړي وویل چې هغه او نورو بندیانو ته یې یوازې یو غاب وریجې ورکولې چې ټولو خوړلې. په هماغه شپه نور بندیان راوستل شول او ټول بندیان له دغه ځایه بل ځای ته ولیږدول شول :
    " موږ یې په موټر کې بوتلو. بیا یې په د یوې ودانۍ په کښتنۍ خونې " زیر زمیني" کې واچولو � نه ، نه ، دا داسې ځای وو چې [ تر زیرزمینې لاندې بله زیرزمینې وه] تپه تیاره وه کرغیړنه ، بوینه او ډیره سړه وه. موږ اوریدل چې له پاسه د ماشینگڼو غږونه راځي. موږ گومان کاوه چې موږ په داسې یوه ځای کې یو چې د جگړې لومړۍ کرښه ده ځکه ډزې ډیرې وې.
    په هماغه شپه یې درې تنه نور هم راوستل : یو ځوان د ننگرهار وو ، بل یې یو شمالي وال کارگر وو او دریم تن یې د پوهنتون استاد وو. هغوی یې هم له موږ سره په تنگه او تیاره خونه کې واچول. د ټولو لپاره دومره ځای نه وو ، به سختۍ ځاییدلو. هوا ډیره ککړه وه ، تپه تیاره او تور تورتم وو ، هېڅ شی په سترگو نه ښکاریدل. موږ یې د څو ورځو لپاره وساتلو. په ورځ کې یې دوه ځله تشناب ته بیولو. "
    دغه تر ځمکې لاندې خونه د کنگل کیدلو تر درجې سړه وه او دغه ځوان وايي چې هغه ویریده چې د سړې هوا له امله مړ نه شي. دغه ځوان له خپل ورور سره له یوې اونۍ وروسته خوشې شو ، داسي ښکاري چې د خپلوانو د منځگړیتوب له امله چې د وحدت د گوند له بولندویانو سره یې اړیکه درلودله خوشې شول. خو ده وویل چې له هغه سره نور بندیان له بیلابیلو برخه لیکونو سره مخامخ شول :
    " له موږ سره نور بندیان هېڅکله خوشې نه شول. هغوی تري تم شول. زه پوهیږم ، بندیانو موږ ته وویل چې د هغوی کورنیو ته خبر ورکړو. زه د هغوی کورنیو ته څو ځله ورغلم او خبر مې ورکړ. د هغوی کورنۍ ورپسې ډیرې و کړېدلې چې پیدا یې کړي. موږ ورته یو شمیر لارښوونې وکړي. خو بندیان تر یوې مېاشتې پورې نه ول خوشې شول. څو موده وروسته کله چې ما د هغوی د کورنیو له غړو سره خبرې وکړې پوه شوم چې هغوی نه ول خوشې شوي او تري تم شوي ول. "
    یو پښتون سپین روبی وایي چې نوموړی د ۱۹۹۲ز کال د مېاشتې په نیماییو کې د وحدت ځواکونو نیولی وو او هغه لیدلي چې د وحدت د گوند غړو بندیان وژل :
    " سهار مهال وو. غوښتل مې د چهلستون د بڼ پر لور ولاړ شم . لس کلن زوی هم را سره وو. د لارې په اوږدو کې وحدتیانو ودرَولو. هغوی دوه تنه ول. موږ یې د حبېبې لیسې ته راوستلو. کله چې موږ یې ونیولو په لومړي سر کې یې له موږ سره بد چلند ونه کړ، یوازې پوښتنې یې کولې..... خو یو کانتینر مې ولید چې له بندیانو ډک وو. هغو دوه وو تنو چې موږ نیولي وو په خپلو منځو کې خبرې کولې ، یوه یې ویل چې " خوشې یې کړه دغه دواړه بې گناه دي." بل یې ویل " نه ، موږ ښه وکړل چې دوی مو ونیول ځکه دوی پښتانه دي." هغوی ډیر نور پښتانه هم نیولي ول او لیدل مې چې هغوی یې په کانتینر کې اچول.
    لومړي جنگیالي ویل چې :" دوی دواړه په کانتینر کې واچوه! " بل یې ویل چې " نه ، له ده سره کوشنی هلک دی." لومړني سړي ویل : " څه کیږي ، په کانتینر کې یې واچوه ، دوی پښتانه دي ، ما درته وویل چې په کانتینر کې یې واچوه!" ددوی دغې شخړې تر څو دقیقو پورې دوام وکړ. وروسته یې پریښودلم چې ولاړ شم او موږ خوشې شولو." [5]
    دغه سړي وویل چې د دوی له خوشې کېدا سره سم وحدتیانو له بندیانو ډک کانتینر په توغندي وویشت.
    " له زوی سره مې نوی په لاره خوځېدلی وم. موږ د چاودنې غږ واورید. وحدتیانو کانتینر له بندیانو ډک کړی وو ، بیا یې د کانتینر دروازه ور پسې تړلې وه. چاودنه مې تر غوږ شوه ، شا ته مې وکتل ، و بیریدلم او د زوی لاس مې ونیو او په ځغاستو مو پیل وکړ ، موږ خپل ژوند له مرگڅپاني گواښ سره مخامخ لیده. بیا مې شا ته و کتل ،له ډز سره سم گورم چې له کانتینره لیرې ، په شا او خوا کی وحدتیانو هم په ځغاستو پیل وکړ.... د ویشتل شوي کانتینر له منځه د بندیانو د بې وسو کوکارو ډک غږونه می اوریدل ، د سوري سوري کانتینر له منځه چیغې راختلې. توغندی نیغ په نیغه په کانتینر ننوتلی وو او هلته چاودیدلی وو...." [6]
    د بشري حقونو د څار ټولنې له هغو پښتنو او تاجیکانو سره مرکې کړي دي چې په ۱۹۹۲ز کال کې د وحدت د گوند جنگیالیو نیولي ول ، دغه کسان د هغوی د کورنۍ د غړو او یا د هغوی د ملگرو په مرسته خوشي شوي دي چې دبیلابیلو ډلو له مشرانو سره یې اړیکې درلودلې. د جمعیت د دولت یوه لوړ پوړي ملکي چارواکي د بشري حقونو د څار ټولنې ته وویل چې د وحدت د گوند د سړي نیولو او سړي تښتولو په اړه دولت ته ډیر شکایتونه وشول ،او دولت داسې لاسوندونه په لاس کې لری چې د وحدت ډلې د کابل په لویدیځ کې په یوه ځای کې چې " قلعه خانه ’ نومیږي یو زندان جوړ کړی وو ، د دغه زندان بولندوی " شفیع دیوانه " نومېده. نوموړي بولندوی په دغه زندان کې خلک وهل ، ټکول او هغوی یې همدلته وژل. د جمعیت چارواکو ته داسې غوښتنلیکونو هم راغلل چې د وحدت جنگیالیو ژوندي بندیان د خښتو جوړولو په داشونو کې سوځول. [7]
    د کابل په لویدیځ کې یوه روغتیاپال چې مخکې مو ورڅخه هم یادونه وکړه د بشري حقونو د څار ټولنې ته وویل چې د کابل په لویدیځ کې د روغتون کارکوونکي پوهېدل چې د وحدت جنگیالیو په زرگونو تنه بې گناه ملکي وگړي دشت برچي ته تښتولي ول ، ځینې وختونه به یو شمیر کسان د منځگړو او مخورو کسانو د منځگړیتوب او خبر اترو له امله خوشې شول خو ډیري کسان هېڅکله خوشې نه شول او نه یې چا مخ ولید

  • جنسي تیري او جنسي ځورونې :
    د بشري حقونو د څار له ټولنې سره د کابل ډیریو روغتیاپالانو د مرکو په لړ کې وویل چې په ۱۹۹۲ او ۱۹۹۳ ز کلونو کې د وحدت او اتحاد د ډلو او ځواکونو له پلوه جنسي تیري او د جنسي ځورونو نور ډولونه په ځانگړې توگه پر ښځو تر سره شوي دي ،دغه ډول تیري او ځورونې کابل ته په ور څیرمه سیمو کې د دغه پـَیـر د دښمنیو پر مهال هم تر سره شوي دي.[1] د بشري حقونو د څار ټولنې ونه شوای کولای د دغه مهال د جنسي تیریو له ډیریو بلهاریانو " قربانیانو " سره مخامخ خبرې وکړي ځکه نجونې او ښځې دغو ډول مرکو ته دومره لیوالتیا نه لري او یا یې د کورنۍ غړي نه پریږدي چې په دې اړوند خبرې وکړي. خو د دغو پیښو شاهدان او لاسوندونه شته. موږ مخکې له ح. ک څخه یادونه وکړه چې د دغه پیر د پیښو پیښلیکنیزه بڼه یې لیکلې ده او موږ پورته نغوته وکړه چې د هغه پروژه د پیښو ، سړي تښتونو ، لوټماریو په لاسوندولو راڅرخیدله ، نوموړي د بشري حقونو د څار ټولنې ته وویل هغو پلټونکو چې د ۱۹۹۰ز لسیزې په پیل کې د دغو ډول پیښو په اړه پلټنه کوله پوهیدل چې د کابل په لویدیځ کې سړي تښتونه او پر ښځو جنسي تیري خپلې لوړې کچې ته رسیدلې ، خو هغه زیاته کړه چې ډیري کورنۍ دې ته چمتو ته دي چې په دې اړوند ډیر مالومات ورکړي.
    " په داسې پیښو کې د ښځو د تښتولو او یا پر هغوی د جنسي تیریو په اړه د مالوماتو را ټول نه شونی ول. د تښتول شویو ښځو کورنۍ او یا هغوی چې تښتول شوي دي د کورنۍ نوم او ویاړ له ویرې نشي کولای د هغه جنایت په اړه خبرې وکړي چې پر دوی تیر شوی دی. کورنۍ په لوی لاس انکار کوي چې که چا د دوی له کوره چا ښځه تښتولي وي ، یا نه غواړي چې د دغو پیښو په تړاو خبرې وکړي ؛ دا ځکه چې افغان کورنۍ ډیرې محافظه کارې دي. نورې کورنۍ پوهیږي چې په کومې کورنۍ کې څه تیر شوي دي ، په دغو کورنیو کې داسې کیسې ډیري دي چې د نورو کورنیو د ښځو د تښتولو په اړه خبرې دي . ما ته به ډیرو کسانو ویل چې " هغه کورته گورﺉ ، د سړک په دغه یا هاغه غاړه کور کې یوه ښځه تښتول شوې وه" خو کله موږ هغې کورنۍ ته ورتللو او له هغو څخه مو پوښتنه کوله هغوی انکار کاوه او ویل یې چې هېڅ نه دي پیښ شوي. داسې ځوابونه تل او هر چیرې را کول کېدل. یو شمیر کورنیو منله چې د هغوی له کوره هلک تښتول شوی یا پر هغه جنسي تیری شوی خو د ښځو په اړه یې هېڅ نه ویل. "[2]
    د بشري حقونو د څار ټولنې له بیلا بیلو ژورنالیستانو او د ټولنیزو چارو له کارکوونکو څخه بیلابیل مالومات ترلاسه کړل او ټینگار کوي چې له دوی سره د جنسي تیرو د پیښو لاسوندونه شته � په ځانگړې توگه د جمعیت ، اسلامي گوند او وحدت د ډلو په اړه چې د خلکو پر کورونو ورننوتل او پر ښځو یې جنسي تیري کول.[3] همدا شان د بشري حقونو د څار ټولنې ته د جمعیت ، وحدت او جنبش ځواکونو د جنسي تیریو په اړه د ډاډ وړ مالومات را رسیدلي دي.[4] مخکې مو د کابل په لویدیځ کې له روغیتا پالې س. ک څخه یادونه وکړه ، نوموړې وایي چې هغې د داسې میرمنو درملنه کړې ده چې په ۱۹۹۲ � ۱۹۹۳ زکلونو کې د کابل په لویدیځ کې پرې جنسي تیري شوي ول � هغه زیاتوي چې دوی د سړکونو له مخې د ډیرو وژل شویو میرمنو جسدونه راټول کړي دي � د هغوی له جسدونو څخه په څرگنده ښکاریدل چې پر هغوی جنسي تیري شوي ول. [5]
    د نجیب الله د واکمنۍ له را پرځېدا وروسته په کابل کې د بیلا بیلو ډلو د سرتیرو له پلوه د بې شمیرو تر سره شویو جنسي تیریو پراخې پلټنې ته اړتیا شته. د لاسوندونو پر بنسټ په دغه مهالیز واټن کې جنسي تیرې د یوې ساري روحي ناروغۍ په بڼه د ډلو د ځواکونو د سرتیرو او بولندویانو په منځ کې خپره شوه ، په دې کې د لوړې کچې بولندویان هم شته ، او داسې بریښي چې ځواکمنو بولندویانو د هغې په مخنیوۍ کې وَړَند او اړین گامونه له اره نه دي اوچت کړي. په ځینو پیښو کې لوړ پوړي بولندویان په خپله ښکیل ول. [6]

  • کابل: نن دکابل ولایت د پل سرخ په سیمه کې د احمد شاه مسعود (د نظار شورا) د پلویانو او هزاره وو ترمنځ نښته وشوه ، ځایی او سیدونکي وایی چی د سپکو وسلو ږ غونه یی اوریدلی دي .
    د افغانستان د کورنیو چارو وزارت ویاند د پیښې پخلی کړی خو د مرګ ژوبلې په اړه معلومات نه ورکوی .
    دغه شخړه د پنجشیریانو او هزاره گانو ترمنځ هغه وخت رامنځته شوه چي د کابل په لوېدیځ کې د دشت برچې د سیمې اوسېدونکي د پنجشېریانو دبدو ردو ویلو په لفظی شخړه واوښتل چي وروسته په وسله واله نښته بدله سوه.
    یوشمېر پنجشېریان دشت برچې ته په داسي حال کې په موټرسایکلونو سپاره ورغلل چې د احمدشاه مسعود عکسونه یې په لاسونو کې نیولي او دخوشالی چیغي یی و هلې.
    له لومړنیوراپورونوسره سم د دواړوخواوو ترمنځ په شخړه کې لږ ترلږه پنځو تنوته مرګ ژوبله اوښتې ده.
    تراوسه لاڅرګنده نه ده چې مرګ ژوبله کوم لوري ته اوښتې ده.
    نور راپورونه وايي چې د دواړو خواوو ترمنځ شخړه هغه مهال پیل شوه چې پر موټرسایکل سپرو پنجشیر یانو یو تن هزاره ووا هه اوهزاره ګانوخپلې سیمې ته په موټرسایکلونو سپرو د احمدشاه مسعود د عکسونووړولو په غوسه کړه. هزارګانو د پنجشیریانو دغه بي باکه لمسون ته غبرګون ښکاره کړي او شخړه په نښته بدله سوه.
    په دشت برچي کي ګڼ شمېر اوسېدونکي هزارګان په مظاهره راووتل او پولیس هڅه کوي چې د هغوی مخه ونیسي.
    د شاهدانو په وینا مظاهره چیانو په سیمه کې پر دېوالونو د احمدشاه مسعود عکسونو ته اور ورته کړی او دمسعود ضد شعرونه یی ورکول ، دخبر سر چینه وا یې چي ځیني کسانو هوايي ډزې وکړي.
    دا په داسی حال کي چي نن د احمد شاه مسعویوولسم تلین ددولتي چارواکو او شمالی ټلوالو لخواه په شاندارو مراسمو سره ونمانځل سو او یوه اوونې به په افغانستان کي دشهیدانو په نامه اوونې وبلله شي.
    ددی تر څنګ نن غرمه دکابل دشش درک په سیمه کی هم یوه درنه چاودنه و سوه چي دوولس کسانو ته پکي مرګ ژوبله واوښته.

  • در گیری میان شماری از شهروندان شهر کابل و عده ای که "اراذل و اوباش" خوانده شده، با واکنش های متفاوتی از سوی نهادها و شخصیت های مختلف روبرو شده است.
    به گزارش از خبرگزاری بخدی، احمد ضیا مسعود، رییس جبهه ملی با پخش اطلاعیه ای گفته است که "عده ای تفرقه افکن، با نصب پوسترهای قهرمان ملی به عمل شنیعی در غرب کابل دست زدند که دو قوم برادر را با هم در گیر کردند."
    رییس جبهه ملی گفته است که من به عنوان برادر شهید احمد شاه مسعود، اعلام می‌ دارم که گرامی داشت از روز شهادت قهرمان ملی و دیگر شهدای افغانستان، تنها با تعقیب کردن اهداف و آرمان‌های شهدا معنا می‌ یابد نه با ایجاد هیاهو و تفرقه افکنی در میان مردم.
    پیش از چاشت امروز (شنبه) شماری که گفته می شود تصاویر و عکس های احمد شاه مسعود را در موترهای شان نصب کرده بودند در منطقه پل سوخته دست به تحریک باشندگان آن منطقه زدند که این رویداد با در گیری های گسترده ای همراه بود.
    یک باشنده محل گفته است: "یک موتر صرف که عکس های احمد شاه مسعود را حمل می کرد، با سرعت زیاد یک کراچی وان را زیر گرفت و باعث تحریک احساسات مردم شد."
    گفته می شود که در در گیری های امروز، دو غیر نظامی به شمول یک نوجوان کشته و شماری نیز زخمی شدند و چندین موتر نیز به آتش کشیده شد.
    رییس جبهه ملی می گوید که آرمان‌های شهید مسعود، شهید مزاری و همه شهدای افغانستان یکپارچگی، رسیدن به رفاه و برپایی عدالت در جامعه بوده است.
    امرالله صالح رییس پیشین امنیت ملی نیز در پیامی در ادامه پیام احمد ضیا مسعود نوشته است: "یک تعداد اوباش و انسان های ولگرد که از سوی حلقات مشخص تفرقه انداز حمایت می شوند در پوشش روز شهید و سو استفاده از عکس شهید مسعود خواستند و می خواهند که نظم را در پایتخت به هم زده و در باعث هرج و مرج شده و از عظمت و صلابت این روز بکاهند."
    آقای صالح اشاره ای به حلقات مشخص تفرقه انداز نکرده است.
    او گفته است که من به عنوان یک سرباز احمدشاه مسعود، این عمل جنایت کاران را تحت نام بزرگداشت از هفته شهید محکوم می نمایم.
    صالح خواستار دستگیری عوامل آشوب امروز از سوی پولیس شده است.
    واکنش ایتلاف ملی
    به گفته آقای عبدالله، در چنین وضعیت احتمال وقوع هرنوع حادثه ای می رود و مردم می توانند در خانه ها و در محافل شان از قهرمانان شان تجلیل کنند اما، حرکت های اینچنینی غیر قابل کنترول است."در همین حال داکتر عبدالله عبدالله رهبر ایتلاف ملی، در گفت و گو با خبرگزاری بخدی، نسبت به رویدادهای اتفاق افتاده در غرب کابل، اظهار تاسف کرد و گفت که او (داکتر عبدالله) شخصا طرف دار شعار دادن در جاده ها، حرکت وسایط و ایجاد راه بندان و ترافیک نیست.
    او تاکید کرد که شهدای ملی متعلق به هیچ قومی نیستند و در سالروز تجلیل از فعالیت های شان باید همدلی و وحدت ملی ایجاد شود نه دشمنی و نفاق."
    او دولت را نیز متهم کرد که در جلوگیری از چنین حوادثی مسوولانه عمل نکرده است.
    به گفته داکتر عبدالله، برخی حلقات استفاده جو، از احساسات پاک دوست داران شهدا، استفاده کرده و می خواهند سبب در گیری میان مردم شوند.
    در همین حال، محمد محقق، از اعضای ارشد جبهه نیز با حضور در میان مردم از آنان خواست تا آرامش خود را حفظ کنند و بهانه به دست دشمنان کشور و ملیت های ساکن در کشور، ندهند.
    به گفته محقق، "حکومت برای تضعیف دوستی ملیت ها تلاش دارد تا مردم را به جان هم بیندازند."
    انعکاس گسترده در شبکه های اجتماعی
    در گیری های امروز در غرب کابل، با واکنش های گسترده ای در شبکه های اجتماعی به خصوص شبکه "فیس بوک" همراه بود.
    علی امیری از سخنگویان جبهه ملی در پستی نوشته است "در سال روز گرامی داشت از روز در گذشت احمد شاه مسعود، در کابل یک نفر کشته و چند تن زخمی شدند.عده از اوباشان که گفته می شود، به امر مارشال فهیم ساماندهی شده بودند، در غرب کابل دست به هیاهو و آشوب افکنی زدند و پس از درگیری با عده ای، یک دست فروش را لت و کوب کردند."
    مصدق پارسا با نشر تصاویر نوجوانی که در در گیری امروز کشته شد، نوشته است: "بدون شک روح مسعود به آنانی که امروز در کابل آشوب آفریدند، لعنت می‌فرستد؛ فرهنگ چیزی خوبی‌ست که ما نداریم."
    در همین حال یک مقام امنیتی که از ذکر نامش خود داری کرد به خبرگزاری بخدی گفت که در نتیجه رویداد امروز، دو پولیس کشته و هفت تن دیگر زخمی شدند.
    یک شاهد عینی گفت که یک رنجر پولیس، آتش گرفته و تخریب شده است. در همین حال، شماری از شاهدان عینی نیز از عملکرد پولیس به سبب شلیک بالای مردم، انتقاد کردند.
    شاهد عینی به خبرنگار بخدی گفت: "پیش روی من پولیس بالای یک نفر شلیک کرد و مرمی به پای او اصابت کرد."
    در همین حال صدیق صدیقی سخنگوی وزارت امور داخله به خبرگزاری بخدی گفت که در رویداد امروز، یک پولیس و یک غیر نظامی کشته و 15 پولیس دیگر زخمی شدند.
    صدیقی از زخمی های غیرنظامی چیزی نگفت اما تاکید کرد که تحقیقات پولیس در این زمینه جریان دارد.
    به گفته صدیقی، قوماندان امنیه کابل (ایوب سالنگی) از ابتدای رویداد به ساحه آشوب رفته است و در تفاهم با بزرگان منطقه تلاش کرده است که جلوی وقوع یک فاجعه کلان گرفته شود."
    او تاکید کرد که رویدادهای کوچک، نباید باعث در گیری هایی در سطح کلان شوند.
    صدیقی از رسانه ها نیز خواست که مسایل اینچنینی را با سعه صدر و با بی طرفی، بررسی کرده و مسایل قومی، مذهبی و سمتی را در این گونه رویدادها، دامن نزنند.
    به گفته سخنگوی وزارت امور داخله، حضور ماموران پولیس در منطقه تا برقراری آرامش کامل ادامه خواهد داشت و به زودی وضعیت به حالت عادی بر می گردد.
    هفته بزرگداشت از شهدای کشور، با یک حمله انتحاری در منطقه شش درک (اوایل صبح امروز) و در گیری در منطقه غرب کابل، با حاشیه های جنجالی همراه بود.
    در غرب کشور نیز یک حمله کننده انتحاری که قصد داشت مراسم تجلیل از هفته شهید را برهم بزند، از سوی نیروهای امنیتی شناسایی و از پای در آورده شد

  • سلام:
    من می خواهم بگویم که حکومت کیست ؟ ایا همی حکومت از چند تا دزد پشتون و تاجیک و هزاره و ازبیک....تشکیل نشده است؟. تروریسم کیست؟ آیا مگر برهان الدین به امر امریکا به بن لادن تابعیت افغانستان را نه بخشید. محترم نویسند مقاله باید بداند که اختلاف همه اقوام ویا دو قوم افغانستان فقط فقط دشمنان مردم افغانستان که باز هم همین وطن فروشا ن در حاکمیت جمع گلبدین و ملا عمر و اشغالگران نفع می برند

  • سلام راست فراموش کردم از " شبکه سراسری مردم هزاره" به پرسم که " شبکه سراسری مردم هزاره از مردم هزاره و تاجیک می خواهد در چنین شرایطی خویشتنداری خود را حذف کرده " یعنی چه؟ اگر خویشتن داری خودرا "حذف" کنند، دران صورت باید به جان هم بیافتند؟ مگر نه؟

  • به خاطره ای از یکی از هموطنان مان توجه کنید:
    مروز از خانه طرف دفتر می آمدم و در مسیر راه هفت-هشت موتر که با عکس های مسعود پوشیده شده بودند دیدم. جوانان سوار برموتر جیغ و فریاد می کشیدند و بدون رعایت قوانین ترافیکی به بقیه عابرین سرک مزاحمت ایجاد می کردند. چند دقیقه بعد زمان که به دفتر رسیدم از خشونت این جوانان با مردم محل در پل سوخته باخبر شدم. با دیدن این کاروان پرسش های به ذهنم رسید که؛ آیا واقعا همه پیروان مسعود همین چند نفر ولگردان شهر
    است؟ آیا در این شهر به جز وطنداران پنجشیری ما، کسانی دیگر هم از این روز که روز مرگ قهرمان ملی معرفی می شود، تجلیل می کنند؟ این جوانان با این رفتار شان در سالروز مرگ مسعود چه پیام و تفسیری از مسعود و منطق مسعود خواستند ارائه کنند؟ اصلا چرا این جوانان جای بدماشی های اوباشگرایانه ی شان را در این روز، غرب کابل انتخاب می کنند؟ چرا از احمد شاه مسعود و تاجیکان نماد فرهنگ مهربانی و همدلی و مدنیت به یادگار نمی گذارند که فرهنگ خشونت و بی بند و باری و هرج و مرج به یاد گار می گذارند که تا سالروز دیگر مسعود همه به او و به پیروانش لعنت می فرستند؟

  • به خاطره ای از یکی از هموطنان مان توجه کنید:
    مروز از خانه طرف دفتر می آمدم و در مسیر راه هفت-هشت موتر که با عکس های مسعود پوشیده شده بودند دیدم. جوانان سوار برموتر جیغ و فریاد می کشیدند و بدون رعایت قوانین ترافیکی به بقیه عابرین سرک مزاحمت ایجاد می کردند. چند دقیقه بعد زمان که به دفتر رسیدم از خشونت این جوانان با مردم محل در پل سوخته باخبر شدم. با دیدن این کاروان پرسش های به ذهنم رسید که؛ آیا واقعا همه پیروان مسعود همین چند نفر ولگردان شهر
    است؟ آیا در این شهر به جز وطنداران پنجشیری ما، کسانی دیگر هم از این روز که روز مرگ قهرمان ملی معرفی می شود، تجلیل می کنند؟ این جوانان با این رفتار شان در سالروز مرگ مسعود چه پیام و تفسیری از مسعود و منطق مسعود خواستند ارائه کنند؟ اصلا چرا این جوانان جای بدماشی های اوباشگرایانه ی شان را در این روز، غرب کابل انتخاب می کنند؟ چرا از احمد شاه مسعود و تاجیکان نماد فرهنگ مهربانی و همدلی و مدنیت به یادگار نمی گذارند که فرهنگ خشونت و بی بند و باری و هرج و مرج به یاد گار می گذارند که تا سالروز دیگر مسعود همه به او و به پیروانش لعنت می فرستند؟

  • اوغانا در روز ترور مسعود بزرگ توسط تروریست عرب دصوبه سرحد و راولپندی بر ای پنجابیها -تبریکی و خوش آمدید به اوغانستانرا میدادند.
    حالکه مسعود بزرگ نیست - ترور و کوچیگری اینها در پناه آی اس آی و انگلیس و امریکا بجایی رسیده - که یکی ازین اوباشهابنام سبا ون -امر سرکوبی تاجیکها و هزاره ها را توسط اردوی اوغانستان در این سایت صادر نموده - مکر کور خوانده/ اگر مسعود نیست - تا هنوز روح مسعود - مزدوران آی اس آی را می آزارد.

  • هویت پشتون:....پشتون ازقوم یهودازسرزمین عربستان درزمان قدرت مسلمانان فراری شدبل اخیردرقسمت سرزمین هندسابق رسیدبل اخره ازآن جافراری شدکم کم درسرزمین بو می ها یعنی غرجیستان با استفاده وقت جای گوزین شدکه درآن وقت هزاره ها بنام مردوم بومی غرجستان درافغانستان یاد میشودکه در ولایتهای ذابل امروزی وقسمتهای قندهار وولایت هلمندو ولایت اورزگان وولایت بامیان وولایت دایکندی وولایت میدان وردک وولایت لوگر زیست میکرد دران وقت تاجیک هادر ولایت کابل وسمت شمال زیست داشت وهم چو نان اوزبک ها هم درقسمت شمال زیست داشت اما پشتون ها باسیاست دو گانه خویش بنام برادر واین آن درافغانستان ازهزاره ها ودیگر قوم های ساکین درافغانستان اجازه زیست گریفت بعدآباسیاست تخریب کارانه خویش قوم های ساکین افغانستان رادربین شان انداخت زعیف کردوسیا ست پشتونیزم خویش رابراه انداخت عبد الرحمان خوان قوم های پشتون پاکستان رادرافغانستان هویت دادجای گوزین سرزمین اشغالی هزاره ها نمود چطور پس امروز افغانستان را ازپشتون ها میداند باکدام سوبوط وتاریخ شان((نام سابیق افغانستان بنام غرجستان وآریاناوخروسان یاد میشود))که ازنسل هزاره تاجیک وتورک یعنی اوزبک تشکیل شوده بود.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس