صفحه نخست > دیدگاه > مدارای مسیحیت و خشم اسلام

مدارای مسیحیت و خشم اسلام

رازٍ آن صبر و انگیزه ای این بیقراری در چیست؟
جعفر رضایی
پنج شنبه 13 مارچ 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

سال گذشته در بحبوحۀ چاپ اول کاریکاتورهای حضرت محمد، یکی از مجلات اینجا کارتونی را رسم نموده بود که درآن چهار مرد مسلمان معترض را نشان می داد و هریکی پلاکارتی در دست داشتند. روی پلاکارتهای سه نفرٍ ازآن چهارنفر به ترتیب، شعار های"مرگ برغرب!" ، "مرگ بر امریکا!" و "مرگ بر دانمارک!" نوشته شده بود. اما روی پلاکارتِ مرد چهارمی شعاری به این مضمون دیده می شد: " در غرب چیزی گندیده است." نفری پهلویی از مرد چهارمی با ناراحتی پرسیده بود: "محمود، تو فقط همین را بلد بودی؟" مشخص بود که پیام این کارتون چیست و کارتونیست زرنگ چه می گوید و براستی چه چیزی و در کجا گندیده است. بیشتر از یکسال ازآن حادثه گذشت و هفته گذشته باردیگر، اگر نه تمام کشورهای اسلامی، لااقل، ملت غیور و مسلمان افغانستان با قیافه های خشمگین، قلبهای آکنده از نفرت و مشتهای گره کرده بر سرکهای هرات، مزار و کابل آمدند و شعارهای مرگ بر دنمارک، مرگ برهالند و مرگ بر امریکا را سردادند. لحظه های بعدتر، عکس های زیبا و پرشور مسلمانان غیور افغان روی صفحات انترنت آمد و موجب خشنودی و تحسین مسلمانان جهان و تعجب و تاثر کفار ومنافقین گردید...

مدارای مسیحیت و خشم اسلام

رازٍ آن صبر و انگیزه ای این بیقراری در چیست؟

سال گذشته در بحبوحۀ چاپ اول کاریکاتورهای حضرت محمد، یکی از مجلات اینجا کارتونی را رسم نموده بود که درآن چهار مرد مسلمان معترض را نشان می داد و هریکی پلاکارتی در دست داشتند. روی پلاکارتهای سه نفرٍ ازآن چهارنفر به ترتیب، شعار های"مرگ برغرب!" ، "مرگ بر امریکا!" و "مرگ بر دانمارک!" نوشته شده بود. اما روی پلاکارتِ مرد چهارمی شعاری به این مضمون دیده می شد: " در غرب چیزی گندیده است." نفری پهلویی از مرد چهارمی با ناراحتی پرسیده بود: "محمود، تو فقط همین را بلد بودی؟" مشخص بود که پیام این کارتون چیست و کارتونیست زرنگ چه می گوید و براستی چه چیزی و در کجا گندیده است. بیشتر از یکسال ازآن حادثه گذشت و هفته گذشته باردیگر، اگر نه تمام کشورهای اسلامی، لااقل، ملت غیور و مسلمان افغانستان با قیافه های خشمگین، قلبهای آکنده از نفرت و مشتهای گره کرده بر سرکهای هرات، مزار و کابل آمدند و شعارهای مرگ بر دنمارک، مرگ برهالند و مرگ بر امریکا را سردادند. لحظه های بعدتر، عکس های زیبا و پرشور مسلمانان غیور افغان روی صفحات انترنت آمد و موجب خشنودی و تحسین مسلمانان جهان و تعجب و تاثر کفار ومنافقین گردید. نگارندۀ این سطور که افتخار نسبت به ملت غیور و مسلمان افغانستان را دارد، ولی تا حدی زیادی غیرت اسلامی او در پی حشر ونشر و سلوک با جامعه فاسد، بی معنویت (به ظن روشنفکران افغانی)، متمدن و قانونمند غرب پژمرده شده است، با تماشای این معرکه ها از صبر مغربیان و بی قراری پیروان محمد ابن عبدالله در حیرت و تعجب است.

.دوسال پیش، یکی از معلمان نیمه فیمنیست ما حین که راجع به افسانه های باستان صحبت می نمود اشاره ای به انجیل داشت و گفت: انجیل یک کتاب افسانه است مثل کل افسانه های باستانی دیگر، ولی تعجب من در این است که ماچرا هنوز افسانه های انجیل را اینقدر راستین و مقدس می دانیم. درپایان وقت صنف، عجب آنکه نه کسی بر او شورید و نه هیچ خبری از پولیس و زندان و اعدام به میان آمد، وبلکه او سه ماه دیگری را در صنف آمد و رفت و عین گفته هایش را بارهای بار تکرار نمود.

.بی تردید یکی از تاثرات نگارنده عدم وقت کافی برای خواندن روزنامه های مطلوب و تورق و مطالعه ای مجلات محبوب اوست. ولی، علی رغم عدم پیگیری پیوسته ای حوادث آنچه من در یکسال گذشته دراین پیکره ای از مغرب شاهد آن بوده ام :

۱. حدودا یکسال پیش فیلم مستندی بیرون آمد با نام " آرامگاه گمشده ای عیسی". محتوا ومتن فیلم حمله شک برانگیز و شدیدی بود بر ریشه های مسیحیت، و اینکه حضرت عیسی نه فرزند خدا بوده و نه به آسمان رفته است وبلکه آدم ساده و خاکی بوده است که دارای زن و اولاد بوده و در فلسطین وفات یافته است. البته ماه ها پیشتر از آن فیلمی دیگری بر اساس رمان مشهور"دیونشی کود" به بازار آمده بود که در آن نیز صحبت از همسری مریم مجدلیه و حضرت عیسی و عدم صعود عیسی بر آسمان بود.

۲. حدودا سه ماه پیش فیلم جدید به نام "گولدن کمپس"، براساس رمانی از یک نویسندۀ آتیست روی اکران سینما رفت که در آن حمله شدیدی به مسیحیت، و مخصوصا به کلیساهای کاتولیک، صورت گرفته بود.

۳. تقریبا دوماه پیش، شبکه تلویزیون سی بی سی کانادا برنامه مستند و یکساعته ای را در سلسله برنامه های "داک زون" پخش نمود که در آن استدلال می شد که کسی به نام عیسی مسیح هرگز وجود خارجی نداشته است. براساس مصاحبه ها، توضیحات و تصاویری ارایه شده از زبان عده ای از بلندمرتبه ترین کشیش ها و متکلمان مسیحی و باستان شناسان گفته می شد که داستان عیسی مسیح از افسانه های مصرباستان آمده است. استدلال می شد که پس از باورمندی بخشی بزرگی از امپراتوری روم به عیسی مسیح، منحیث فرزند خدا، امپراتوری روم تمام باورهای دیگر را باطل و غیر قانونی اعلام می کند و معابد آنانرا ویران می نماید. بنابر ادعای این مستند تاهنوز در ویرانه های شهرهای مصرباستان تصاویر خدای شبیه حضرت عیسی و داستانی شبیه داستان حضرت عیسی باقی و پابرجاست.

البته این فقط نمونه ای از شنیده ها و دیده های یک آدم مصروف، در یکسال گذشته، از فیلم های مشهور و کتابهای که غوغا برپا نموده اند، می باشد. چیزی های مثل کارتون، گفتگو های رادیویی، و هجویات شخصیتهای کمدی در مورد حضرت عیسی از حوصله ای این مقال خارج است. بی هیچ مبالغه ای می توان گفت اگر، نه هرروز، هیچ هفته ای نیست که درغرب در آن حضرت عیسی در رسانه ای ( سینما، تلویزیون، رادیو، روزنامه ها، تیاتر، انترنت و...) مورد هجو و حمله قرار نگیرد. اما علی رغم تمام این حملات و هجویات پیروان صبور و مهربان حضرت عیسی هرگز شعار مرگ برکسی را سرنمی دهند و خواستار اعدام و قتل هیچ کسی نمی شوند. و در بدترین صورت شاید در برنامه ای تلویزیونی از فیلمی انتقاد کنند و یا به ندرت در تجمع آرامی، برای چند ساعت، دریکی از کلیساها ابراز ناخورسندی و اعتراض نمایند. عجب آنکه با جود آنهمه حمله وهجو و تنقیدی که بر مسیح و مسیحیت می رود، امروز عیسویت دیانت مسلط چهار قاره (اروپا، آسترالیا، امریکای شمالی و امریکای جنوبی) از شش قاره ای مسکونی این سیاره است و خیلی عظیمی از ساکنان نیمه جنوبی قاره افریقا و جمعیت بزرگی از آسیا نشینان باورمند دین مسیح هستند. شاید برخی استدلال نمایند که این نه مسیحیت، و بلکه پیروان متمدن غربی آن هستند که جاغور بزرگی آکنده از صبر و مهربانی دارند و درمقابل اینهمه انتقاد ها خمی هم به ابرو نمی آورند. ولاکن واقعیت آنستکه علاوه برپیروان متمدن مسیحیت در غرب، جمعیت بزرگی از ساکنان کشوری های فقیر و جهان سوم در افریقا، امریکای جنوبی و آسیا نیز در زمره ای باورمندان مسیح هستند. و البته که، به همان سرعتی که اخبار پخش یک کارتون از دانمارک به گوش ملایان و مولویان افغان می رسد، خبر هجو و حمله برمسیح نیز به گوش کشیشیان و متکلمان مسیحی در گوتامالا، اتیوپیا و فلیپین نیز می رود. پس چرا هیچ متکلمی متمدن و نا متمدن، فقیر و یا ثروتمند مسیحی خواستار قتل نویسندگان و هنرمندان معترض به مسیح نمی شوند؟ آیا براستی، تفاوتهای در آموزه های بنیادین مسیحیت و اسلام وجود دارد؟

من یک تفاوت کوچکی میان مسیحیت و اسلام را از کوچه ای ما در "کابل" تا کوچه ای ما در" آلبرتا" متوجه شده ام. در کوچه های ای کودکی ام کمی پایین تر از خانه ای ما مسجدی بود به نام "سجادیه". اغلب فصل های سال بر سر دوازه آن پلاکارتی سیاهنرنگی آویزان بود که درآن با خط سفید نوشته شده بود: " روزقیامت که جانگداز بود/اولین پرسش از نماز بود." هرصبح رویا های کودکانه ای من با فریاد اذان از بلندگوهای مسجد نیمه تمام می ماند، و دقایقی بعد پدر مرحومم صدایش بلند می شد: "برخیزید، روی تان را طرف خدا نمایید، دوری از آتش جهنم بهتر از این خواب شیرین است." اینک ویک و نیم دهه بعد، من درکوچه ای زندگی می کنم که کمی پایین تر از خانه ما کلیسای با نام "سینت پاول" موقعیت دارد. اغلب روزها دروازه کلیسا بسته است و کسی بجز عابران معدودی در اطراف آن دیده نمی شود. این فقط روزهای یک شنبه است که زنگ ناقوس کلیسا به صدا درمیاید و وقتی از پیش آن عبور می کنید صدای کودکان و نوای موسیقی از میان آن شنیده می شود. بردیوار کلیسا تابلوی نصب است که در گوشه ای ازآن حضرت عیسی با موهای درازٍ افتاده بر شانه هایش به شما نگاه متبسم دارد. درپهلوی تصویر، جمله ای با خط درشت نوشته شده است که سخت همخوانی با نگاه های مهربانانه ای تصویر دارد: " جامعه، عیسی شما را دوست دارد."
(Society, Jesus loves you)

مکه معظمه

گوشه ای از واتیکان

مطلب مرتبط: صبوری و ایمانداری مومنان در غرب

http://www.fromwest.blogfa.com...

كارنامه

گالری عکس

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • aaqaaye rezaayi dorood bar shoma.............! az onwaan wa az matne mawzooye naweshtshoda ba qalame shomaa chenaan bar meeaayd ke shomaa besyaar shiftae dine masihiyat shoda eed.......ammaa
    baayad bedaaneed ke masihiyat ham maanande eslaam sadhaa saal dar qoroone wostaa ba qadre kefaayt mortakebe wahshat wa jenaayat dar haqe basharyat shoda ast wa sadha hazaar ensaan raa ba naame khodaa ! wa eisaayroohollaah ! ba wahshyanatarin ashkaal ba qatl rsaanda ast......magar aknoon ien din dar natijaye mobaarezaate peeshwaayaane asre rooshangari wa roshde nezaame sarmaayadaari wa arzeshaayi lebraalistye marboot ba aan dar mawzey defaaei wa dar khedmat ahdaafe esteemaariye ien nezaam qaraar gerefta wa lebaase fereshtaye ba estelaah solh raa ba tan karda ast . wa baayad guft ke baraayi din eslaam ham yakchonin sarnaweshty raa meetawan peeshbini kard

    • اقای رضایی سلام....از عنوان و از متن موضوع نوشته شده با قلم شما برمیاید که شما بسیار شیفته دین مسیحیت شده اید.اما باید بدانید که مسیحیت هم مانند اسلام سال های سال در قرون وسطی به قدر کفایت مرتکب وحشت و جنایت در حق بشریت شده است.وصد ها هزار انسان را به نام خدا و عیسی روح الله با وحشتناکترین اشکال به قتل رسانده است.مگر اکنون این دین در نتیجه مبارزات پیشوایان عصر روشنگری و رشد نظام سرمایه داری و ارزش های لیبرالیستی مربوط به ان در موضع دفاعی و در خدمت اهداف استعماری این نظام قرار گرفته و لباس فرشته به اصطلاح صلح را به تن کرده است.و باید گفت که برای دین اسلام هم یک چنین سرنوشتی را میتوان پیش بینی کرد.

    • به فیض عیسی مسیح خدا زنده همین تفاوت خشم اسلام و محبت مسیح را درک کردم وخودم با خانواده ام به عیسی مسیح ایمان اوردیم وزنده گی بامحبت را بدون دروغ ظلم وانتقام را از سر گر فتیم ما شکر گزاریم که حقیقت را یافتیم دعا میکنیم همه حقیقت را در یابند ونجات را حاصل کنند امین ع م از کابل

    • علی جان نگفتی که در مسیحیت کدام شاخه را انتخاب کدی؟ شیعه، سنی، کاتولیک، پروتستان، اورتودوکس؟! راستی این مطلب را بخوان که بسیار برایت مفید است!!!

      و راستی تا یادم نرفته باید پرسان کنم که بخیر تصمیم داری تا ده کدام جنگ صلیبی شرکت کنی؟ و نگفتی که اسلام از تو چی خیر دید که عیسوی ببینه؟! منتظر جواب های نرم و ملایم تان هستم چرا که شما اگر یک سیلی نوش جان کنید برای بار دوم نیز صورت تانرا در اختیار طرف قرار میدهید... از نرم خویئ تان مه هم میخواهم فیض ببرم...!

  • من هم تفاوتی کوچکی دیده ام. اگر شما قبول کنید که بیشتر مسلمانان به خواست و اراده خویش بسوی مساجد می روند، در غرب در کلیسا ها غذای مجانی توضیع میشود تا جلب توجه مردم را به کلیسا های دربسته نمایند. پدر من که نیمه شب ها نماز تهجد ادا می کرد، من خود را به خواب می زدم. وقتی صبح ها از مسجد برمیگشت، سرفه می کرد، آن وقت با همه کودکی ام پی می بردم که وی اشاره می دهد، بلند شوید من برگشتم. همین کافی بود که بعدتر بدون کدام رشوه یا ضرورتی به تبلیغات علاقمند دین خود شوم. میدانستم پدر نمی خواهد فرزند را از خواب راحت و بستر گرم ناآرام بسازد، در حالیکه روزی رسید که همان محبتش گران تر تمام شد از شیوه ای که پدر شما در پیش گرفته بود. و اما در غرب تبلیغات وسیع جهت جلب و جذب پیروان مسیحیت جریان دارد. وقتی پناهنده از اولین روزهای اقامت اش در کشورهای اروپایی داخل لاگر میشود، کشیشان و چوکره هایشان از راه میرسند. آنها کانتینر به کانتینر که اتاق ها و خانهء مهاجرین شمرده می شوند مهمان می شوند و می پرسند که زبان مادری شما چیست؟ بعد در توبره هایشان جستجو می کنند و به زبان مادری هر پناهنده که هنوز نامش در کورس زبان ثبت نگردیده است، جزوه ها و کتابهای دین مسیحیت را بیرون میکنند و در اخیر آدرس های مراجع و کلیسا های شان را هم می دهند. ایشان وعده می کنند که بار دیگر مواد بیشتری جهت مطالعه میاورند. زمانی که ده سال از اقامت پناهنده در کشور اروپایی می گذرد، پناهنده عریضه میکند تا مگر روزی پاسپورت این کشور را بدست بیاورد. آنوقت جوابش میدهند، شما باید درست و اساسی انتی گریشن شوید و کم از کم زبان ما را فصیح صحبت کنید. حدود دو سه هفته پیش بود که رادیو دویچه ویله گذارشی از یک کلیسا در آلمان داشت که در آنجا برای جوانان دیسکو هم درست کرده بودند. در میان کلیسا. از ملزومات دیسکو مواد مخدر و کم از کم مشروبات الکولی و دخانیات میباشد. آنهم در میان کلیسا به جوانان به قیمت نازل عرضه میگردد، تا جوانان شان را به دین شان جلب کنند. خودم هم گرفتار تبلیغات عیسوی مذهبان استم. هشت سال است که روزهای شنبه یک پسر یا دختر جوان در کوچه ها چکر میزنند و به من هم از توبره گک خود یک مجله بخشش میکنند. میگویند بخوانید که تکست های عالی دارد. من که ورق میزنم طور خلاصه به این موضوعات میرسم: دو ایستگاه زودتر از منزل تان، از قطار یا بس پیاده شوید و طرف خانه چکر بزنید که لاغر شوید. ویا: از لفت یا آسانسور استفاده نکنید و از زینه ها استفاده کنید. ویا: غذاهای کم چرب بخورید. . . . و روزی خواهد رسید که در زمین دیگر قتل و قتال خاتمه می یابد و بلاخیره به جملاتی هم مقابل میشوم که عیسی یگانه خداست و از او مدد بجویید که همه مشکلات بشری را حل کند....
    کشورها و جوامع مانند قیودات و رسوم ادیان از هم فرق میکنند. در دوره ای که ما در کشور خود بزرگ شدیم دیگر از محتسب و چوب خبری نبود و به شوق خود مسلمان بودیم. امروز که سنگ و چوب با سیاست رابطه دارد ناگفته همه میدانیم که ادیان یهودیت و عیسویت علیه اسلام جنگ اعلام ناشده ای را پیش میبرند. در کشور های اسلامی جنگ و خونریزی راه میاندازند، وقتی مردم به ستوه رسید و دنبال بهانه میگشت، به دین و باورش توهین میکنند. مسلمانان هم که می خواهند مانند جوامع دیگر راه پیمایی کنند که افراطی شمرده نشوند و همچنین صدای شان را بکشند، چند تا بیرق را به مصرف خود می سوزانند. کسی که در غرب زندگی کند و زیر دست غربی ها کار کند، ازین چال ها زیاد دیده است. به این چال های عیسویان در انگلسی Harass در آلمانی Schikanieren در فرانسوی Harceler میگویند. حریف را اذیت کن، خسته و بیزارش بساز و خود آرام بگیر تا او سر و صدا بیاندازد. ما مردم میگوییم به مرگ بگیرش که به تب راضی شود.بعد دیگران قضاوت میکنند که مسلمان پرخاشگر و جنجالی است. یک پاینت مثبت هم کمایی میکنند. همین است دیگر.
    امروز بم افگن انگلیسی چهار نفر بیگناه را در هلمند شهید ساخت. مگر آن خانواده ها راه انتقام گیری دارند؟ شما میگویید ازخود خونسردی نشان بدهند؟ واضحا که مردم بیچاره استند و دنبال بهانه میباشند. فردا که کاریکاتور رسم شد، همان هایی که قربانی بیگناه داده اند بیرقهای انگلیس را میسوزانند. این بزرگترین انتقام است که مردم میگیرد، دیگر چه میتوانیم بکنیم؟ امیدوار استم شما راه چاره ای نشان بدهید. امریکا تیل عراق را به غارت میبرد و انگلیس عواید موادمخدر افغانستان را به جیب میزند و در عین حال این کشورها را زیر قرض گور میکنند و مردمش را به قتل میرسانند، مگر تمام مسلمانان جنگلی و صحرا نشین استند که علت این سیاه روزی خویش را ندانند؟ جناب رضایی ممکن است از زاویه ای که شما نگاه میکنید حق بجانب باشید، اما ازین جهتی که من می بینم مسلمانان گناه ندارند و چاره ای جز این تظاهرات و سر وصدا انداختن.

    • dooste aziz ke naame khodraa nanaweshtaeed dorood baer shoma .....maloom meeshawd ke shomaa aadame mota-aseb wa oqdamandy neesteed wa agar ba khod zahmat daada ba maloomaate khod beyafzaaeed meeshawad baalaayetaan hesaab kard ...... man dar mawrede dine masihiyat nazare khod raa dar baalaa naweshta am wa ammaa dar mawrede DINE ESLAAM baayd khaaterneshaan saazam ke ien din beraadare sabzina range hamaan dinhaayest ke shoma gufta eed ke ( jange eelaan naashoda ) raa bar zedde eslaam baraah andaakhta and - yanee dienhaaye masihy wa yahodi - baly doste aziz ien seh din dar besyary az mawaared daaraaye noqta nazarhaaye moshtarak boda hamdigar raa takmil meekonand masalan dar mawaaredy choon : (ta-asub tangnazarie jahaalt aqabgerayi zansetyzi....) heech farqy meyane aanhaa wejood nadaarad .... magar motassefana dar ien meyan eslaam wahshiyana tarien aanhaa raa tashkil meedehad zeeraa ien din baa wahshat , teror , chapaawol wa raahzani ( waqeaye nakhla ) aaghaaz shoda wa taa emrooz aadam koshta wa khonreekhta wa ba zabaane shamsheer sobat karda ast agar ba ien guftaye man baawar nadaari befarmaa taarikhe eslaam raa baa chashmhaaye baaz wa baa dide enteqaadi motaalea kon taa bedaani ke ien din ke too az aan defaa meekoni cheqadr wahshi wa zedde bashr ast.........haqiqat ien ast ke tamame adyan ba
      guftaye maarkse bozorgwaar afyone mellthaa booda wa joz tawjih wa ensaani jolwa daadane estesmaare ensaan az ensaan , hadafe digary nadaarand .......lezaa wazifaye ensaanhaaye aagaah wa kherdman ast taa dar raahe reeshakan kardani aqaayed pooch wa khoraafaatiye din wa mazhab mobaareza namooda masooliyate khod raa dar baraabare bashariyat adaanomaanyand .... ba ommayde roozy ke jahaan faaregh az khoraafaat wa aqaayede ahmaqaanaye mazhabi booda wa naslhaaye aayendaye bashar dar fazaaye aazaad wa ba door az din wa hamaaqathaaye aan zendagi nomaayand..

      diene

    • من شخصا به مدارایی مسیحیت اعتقاد و ارادت خاصی دارم. چون خودم شناخت نسبتا خوب در مورد اسلام دارم و اما تازه گی ها با ادیان دیگر مثل مسیحیت و بودا هم آشنایی پیدا کردم ووقتی فلسفه ای این ادیان را با هم دیگر مقایسه میکنم. در دین بودا می خوانیم که فلسفه ای بودا فقط با دوست داشتن آغاز میگردد و با دوست داشتن ادامه میابد.و این جمله زیبا شعار بودا است" فقط دوست داشتن را یاد بیگیرید" در هیچ جای از این دین از خشونت حرف به میان نیامده است. در انجیل مسیح می خوانیم که| اگر کسی از روی خشونت و خصومت سیلّیی به صورت شما زد طرف دیگری صورت را هم برایش تعارف کن، و هرگز از از عکس العمل مشابه حرف به میان نیامده است. و اما در دین مبین اسلام همواره حرف از خشونت به میان آمده است و در هیچ جایش از مدارا حرف زده نشده است از ابتدا تا انتهاء همش حرف از زدن و کشتن صحبت شده است. حتا اگر در گرامر زبان عربی دیده باشید تمام مثال هایش از ضرب زید و قتل عمرو.....

    • جناب هوشیار سلام. فکر می کنم اشتباهاً پیام قبلی را بدون اسم نوشته ام. ازینکه به خود زحمت دادید عقده های خود را برضد باور ها و عقیده های همنوعان خویش با حروف فینگلیسی نوشتید، به هر حال ممنون.
      دو نکته. اولی اینکه اولاً شما به خود زحمت بدهید و تایپ حروف فارسی بیاموزید و بنویسید، زحمتش کمتر از مطالعه تاریخ اسلام است.
      دوم اینکه شما یک انسانی استید که در دشنام پراگنی علیه عقاید دیگران زبان درازی دارید. ازینکه شما با زبان زشت و درشت به دین و مقدسات دیگران حمله می کنید، من با شما گفتگویی ندارم. در حالیکه نمی دانم شما چه خیالی در سر دارید، به آنچه شما ایمان دارید دشنام نمی دهم. لهذا در هیچ صورتی بالای شما نمی شود حساب کرد! اینها را هم نوشتم تا صدای شما خالی نمانده باشد. شینواری

    • این آقای "ذ.خ.د "عجب اسلام شناس باتجربه است! کاش به منابع اسلامی دلیل بر ترویج خشونت استناد می شد، تا ما هم از آن آگاه می شدیم، که در کجای اسلام خشونت است!

      تنهاچیزی که ما در منابع اسلامی داریم اصل دفاع از "باورها، ناموس، مال و دین واسلام است" .

      باید این نکته را اضافه کنم که اصل دفاع از چیزهای که ارزش دفاع را دارد مبتنی از عقل یا لا اقل سیره وبنای عقلاء است، واگر می بینیم که اسلام هم آن را تایید نموده است، در این مورد مازاد بر حکم عقل چیزی دیگری را بیان نمیکند؛ بلکه همان دریافت های باطنی انسان سالم را به او یاد آور می شود.
      اسلام نه تنها که به چنین منطق((اگر کسی از روی خشونت و خصومت سیلّیی به صورت شما زد طرف دیگری صورت را هم برایش تعارف کن)) بها نمیدهد بلکه آن را مردود می داند؛ چون برخلاف دریافت فطرت انسان سالم است.

      گرچه مسیحیت شعار فوق را به منظور اغفال افراد نا آگاه سر می دهد، ولی رفتارشان عملا 180 در جه با آن منافات دارد. آیا کشتار کودکان بیگناه عراقی افغانی و... با شعار فوق منطبق است؟!

      حال اگر محترم"ذ.خ.د" از ندای فطرت ودریافت های باطنی اش رو بر تافته (؟) و تحت تبلیغات فریبنده های غرب قرار گرفته باشد، این ارتباط به اسلام ندارد. واگر کسی دفاع از امور فوق الذکر را با برچسب "خشونت" تحریف میکند، چنین گردهای به دامن اسلام نخواهد نشست.

      گرچه افکاری طالبانی تا زمان که به منافع بیگانه باشد از آن تبلیغ، وسپس آن را به رخ مسلمین می کشاند، اما باید دانیست که غرب از طالبان به عنوان سپر دفاعی استفاده نموده ....

      سید محمد کبیر محمدی

      آنلاین : کشتار غیر نظامیان در افغانستان

    • خانم یا آقای ذخد (یا ذ خ د) باید چندی دیوان حافظ را بخوانند که بهترین تفسیر قرآن است:

      آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

      با دوستان مروت با دشمنان مدارا

      اگر عشق را میپسندید بروید و آثار مولوی را بخوانید که تفسیر دیگریست از قرآن:

      عشق از ازل است و تاابد خواهدبود

      جوینده عشق بی‌عدد خواهدبود

      فردا که قیامت آشکارا گردد

      هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود

      این موضوع سیلی و دوست داشتن که شما فرمودید در جایش درست... اما هنگامیکه جورج دبلیو بوش با ملاکروزاخندزاده اش در بیخ گوشت حاضر شد و چیزش را در چیز مردم با محبت و سیلی خور شما داخل نمود، در اینجاست که احکام اسلامی به داد این مردم با محبت و دوست دارندۀ شما میخورد نه آن احکام آبکی و شوقکی که جنابعالی از ادیان بودایی و عیسوی آموخته اید... البته با عرض معذرت.

      و ناگفته نماند که این سیلی های که صهیونیستها به رُخ فلسطینیان میزنند آیا با گرفتن رُخ دیگر یا گفتن "دوستت دارم عزیزم!" پایان خواهد پذیرفت و حل خواهد شد یا خیر؟

      امید که یک سفری به لندن (بعد از 10 شب) داشته باشید تا در کوچه ها و پس کوچه های این دیار پُر از عشق و محبت، این پیروان عشق و محبت را با سیلی های محبت آمیز شان از نزدیک ملاقات نموده و هست و نیست خود را دودسته با آنها تسلیم، و یک "دوستت دارم!" را نیز بر اموال تان اضافه کرده و برایشان تقدیم کنید...! ها ها ها ها ها ...

      با محبت باشید خانم / آقا!

    • موضوعی را در ارتباط با نظر محترم ذ.خ.د. نوشته بودم .تا حال انرا در این صفحه مشاهده نکرده ام .میخواستم بپرسم ایا این مطلب بدست شما رسیده است؟

    • محمدی عزیز درود برشما ! بنظرم شما خشونت ورافت ومهره بانی را باهم اشتباه گرفته اید ! اگرنه باخواندن قرآن دربیشتر ازصدموارد به دستورات وفرامین قتل وغارت وقطع دست وپا ( ضرب دری درقطع اعضای بدن براساس فورمول ریاضی اعراب بدوی !!) برمیخوریم که من فقط به آوردن یک نمونه آن اکتفا مینمایم :" سوره محمد آیه 35 - پس شما ای اهل ایمان درکاردین سستی روا ندارید ودعوت بصلح نکنید که شما برکفار عالب وبلندمقام تر خواهیدبود وخداباشما است وازاعمال شما نمی کاهد . زنده گانی دنیا بجزبازیچه وهوسرانی نیست ، بخدا ایمان آرید وپرهیزکارشوید ، پاداش اعمال شمار را بهشت ابد خواهد داد وازاموال شما چیزی نمیخواهد ." لطفآ توجه نمایید به عبارت دعوت به صلح نکنید . کسیکه شعور ومنطق انسانی خود را درگرو بنده گی وتقلید وعقیده محض نگذاشته باشد ازاین آیه استنباط خشونت وامربه ستمگری مینماید ، آنهم ازنوع آسمانی وخدایی اش !

    • آقای شاهد آرزومندم ازدم تیغ مسیحیت درامان بوده وبشهادت نرسید ! میگویند " پرهیزگاری پیشی ازبی موشی " . من توجه شمارا به ارشادات وفرمایشات آیت الله خمینی که انشاالله خداوند آن دجال بی رحم را نیامرزد ، جلب میدارم تا به مصلح بودن وانسان دوست بودن متفکرین اسلامی پی ببرید: "شما آقایان علما چرا فقط سراغ احکام نماز وروزه میروید؟ چرا هی آیات رحمت را درقرآن میخوانید ؟ وآیات قتال را نمیخوانید ؟ قرآن میگوید بکشید ، بزنید وحبس کنید . چرا فقط شما آنطرفش را گرفته اید که صحبت ازرحمت میکند ؟ رحمت مخالفت باخداست . محراب یعنی محل حرب یعنی مکان جنگ ، ازمحرابها باید جنگ پیداشود ، چنانکه بیشتر جنگهای اسلام ازمحرابها پیدامیشد . پیغمبر شمشیر داشت تا آدم بکشد ، ایمه ماهمگی جندی نظامی بودند ، همگی جنگی بودند ، شمشیر میکشیدند آدم میکشتند . ماخلیفه میخواهیم که دست ببرد وحدبزند ورجم کند........" بشهادت تاریخ ادیان سامی وابراهیمی ( یهود - مسیحیت - اسلام ) مادامکه بقدرت میرسند ، به اشکال گوناگون بربشریت ستم روا میدارند . حالا چی درلباس آیت الله وامیرالمومنین وچی باکراوات ویونیفورم رسمی چون بوش - بلیر- وهیتلر ، بدون شک اینها آنقدر مذهبی ومذهب پروربودند وهستند که خمینی - محمد - بن لادن - ضیاالحق و.......

    • شاهدعزیز! بزرگان گفته اند " عطر آنست که خودبوید نه آنکه عطارگوید " باپای بندی به اصل تعبد وتقلید هرآنچه را میگوئید ومی پسندید برشمامبارک باشد ولی باید درنظر داشت که درعصرامروزی آنچه میان اهل نظروتحقیق وحتی مردمان عادی غیرمسلمان وتاحدودی میان دگراندیشان جوامع اسلامی برسرآن توافق نظروجود دارد ، آنست که اسلام دین خشونت آفرین ، ستمگر - اصلاح ناپذیر وجنایت پروراست . بدبختانه درستی این اجماع نظر خردگرایان، ازمتن قرآن کتاب آسمانی وارکان فکری مسلمانان به وجه بهترودرست تر قابل درک وفهم است . قانونمندی - تعهد وصداقت درامرگفتمان بی نهایت ضروری وباارزش است ! بیضه داران اسلامی ومدافعین صداقت نشناس آن اگر زره ای به سرنوشت غم انگیز ومصیبت بار جوامع اسلامی وبگفته ای خود شما امت اسلامی نگاه مسئولانه ودلسوزانه میداشتند ومیخواستند به درک علمی ریشه های این بلایا واقف گردند ، بدون تردید بشریت وجهان امروز ازمنظر وزوایای دیگری بما مینگریستند وماآن جامعه پویا ونیرومندی میبودیم که نظام سرمایه را درپی رسیدن به اهداف سیاسی- اقتصادی ونظامی جرآت جنایت درکیان ما نمیبود ، وشاخص ارزشی جهانشمول مادرافکاربین المللی نه تروریست پروری بلکه تمدن وعلم پروری قرارمیگرفت . بادریغ ودرد برای آنانکه میپندارند ، اگربکشی غازی - اگرکشته شوی شهید ویابگفته ای علی شریعتی شهید قلب تاریخ است !! ونمونه ای زن بودن فاطمه را نیزدرآن میداند که باحوصله مندی وبردباری شب ها خون شمشیر علی شوهرش را میشست !! دیگرمقوله های ازنوع رفاه - آسایش- مدارا- آزادی - حقوق بشر... کفرگویی بیش نیست .

  • Mir hzaare aziz dorood bar shumaa ......man madiha saraayi raa dost naddaaram magar ienqadar baayad begooyam ke sepaas bar too ke bazre aazaadiye bayaan raa dar delhaa wa azhaani afghanhaa kashta wa az aan haraasat meekoneed
    man dar zaminaye ( madaaraaye msihiyat wa...) wa niz do-seh mawzoye digar mataalebe kotaahy ba shomaa ersaal karda-am ke taa hanoz nashr nashoda ast sabab chist ? nameedaanam ........lotfan rooshnsaazeed.......pedrood....!h

  • برادر عزیز اقای رضایی سلام.من یک بخش از تحریر شما را میپذیرم.مگر اگر تاریخچه مسیحیت را در قرون وسطی در اروپا مطالعه نمائید ، براستی از ظلم کلیسا انگشت حیرت به دندان میگیرید.چقدر انسان ها بیگناه به قتل رسیدند، چقدر افراد در محاکم تفتیش عقاید( انگیزاسیون) محکوم گردیده و زنده زنده سوختانده شدند.چقدر دانشمندان به جرم دانش شان که در تضاد باکیش و جهان بینی عیسویت و یا کشیش ها بود ،به نام جادوگر سوختانده شدند.تعداد شان از صد ها هزار تجاوز میکند.باز وقتی که فرقه پروتستانت بوجود امد و از اطاعت واتیکان سر باز زدند، چقدر این افرد توسط کاتولیک هاگشته شدند.یک مثال میدهم .حتی ترجمانی که نظریات پروتستانت ها را به فرانسوی ترجمه کرده بود زنده زنده توسط کاتولیک ها به جرم ارتداد سوختانده شد.حالا اگر این تاریچه را به شما بنویسم خیلی طولانی میشود .لطفآ در اینباره کمی جستجوی بیشتر نمائید.خلاصه ظلم کشیش و کلیسا انقدر زیاد شد تا اینکه دوره رونیسانس ( یعنی دوباره تولد شدن) در اروپا پدید امد. در نتیجه از قدرت کلیسا کاسته شد.امروز کلیسا در اروپا از قدرت راند شده و جای انرا ایده ها گوناگون و لائیکی پر نموده است .اشکال لیبرالیزم،احزاب با ایده های چپی،هومونیزم وغیره.گلیم کلیسا در غرب در حال چیده شدن است.از همین سبب مبلغین مسیحی توجه خود را بیشر به مشرق زمین ( مثل چین و کوریاو...)دوخته اند.و در اروپا بفکر شکار پناهند های نا بلد میباشد.جرئت نزدیک شدن به من را شکر ندارند.چون من همه نقاط ضعف دین شان را میدانم.و دیگر اینکه با رشد علم و ارتقای سواد و دانش، داستان های قدیم و تخیلی مذهب عیسویت کمتر خریدار دارد.
    ضمنآ باید بگویم که در حال حاضر عیسویت به فرقه های متعددی (سکت ها ) تقسیم گردیده اند .در بعضی مواقع همدیگر خود را قبول ندارند.مثلآ نظریات گروه یهو وه راکلیسای ریفورم شده قبول ندارد.در هر حال اگر در حال حاضر کلیسا مهربان شده همانا از بی قدرتی و رانده شدن از افکار عمومی میباشد.چون هفتاد در صد مردم در غرب اروپا فاقد مذهب اند.و به تیوری های مثل تکامل داروین و غیره معتقد میباشد.اگر روزی مذهب از کشور شما هم رانده شد ،مطمئن باشید که او هم مهربان میشود.

  • رضايی عزيز ! اشخاصی مانند شما که تنها يک چشم دارند وبا آن يک چشم تنها اسلام ومسلمانان را می بينند ، معذور هستند چون فقط اين يک چشم است که وقائع وحوادث را به مغز ايشان منتقل می سازد وديگر هيچ!
    اگر شما چشم ديگری نيز می داشتيد آنگه حوادث ووقائع ديگری را نيز مشاهده می کرديد که عاملين آنها نه مسلمانهای خشمگين ووحشی که خشم شان هم جز بخون غلتيدن خودشان ثمره يی ندارد، بلکه عيسوی های مهربان وفرشته صفت هستند: حوادث بخون غلطيدن يک مليون عراقی توسط اسلحهء انسانی ومتمدنانهء مسيحيان مهربان وفرشته صفت! کشته شدن روزمرهء افغانهای بيگناه توسط هواپيماهای مهربان وفرشته صفت مسيحيان درجنگ عليه تروريزمی که بذرآن را خودشان افشانده اند! کشته شدن روزمرهء اطفال وزنان فلسطينی توسط رژيم صهيونستی وپشتيبانی بی دريغ ودوامدارمسيحيان مهربان ازين کشتارهای غيرانسانی! رقابت های مسيحيان مهربان غربی برسرحوزهء نفوذ درافريقا وآسيا وبراه انداختن جنگهای وحشيانه وخونين با استفاده از عقب ماندگی وجهالت مردمان اين مناطق! اينها وصدها مثال ديگر ، حوادثی هستند که شما نمی توانيد ويا نمی خواهيد با آن يک چشم تان ببينيد، چون آن چشم مختص به ديدن عيوب مسلمانان است وبس!
    اين يک چشم شما حتا نمی تواند تاريخ پر از مدارا ومهربانی اين مسيحيان را نيز بخواند ورنه شمارا از حقايق خونين کشته شدن صدها مليون انسان توسط اين مسيحيان مهربان وبيشتردردرگيری های ذات البينی خودشان ، باخبرمی ساخت که جنگ های جهانی اول ودوم ازان جمله اند!
    شايد بگوئيد که جنگ های حکومت هاربطی به ملت هاندارند! اما چنين منطقی وقتی قابل پذيرش است که اين حکومت های مسيحی توسط ملت های مسيحی انتخاب نشوند!
    رضايی عزيز! نويسندگانی مانند شما که چند شعارضدغربی مسلمانان را دربرابر توهين های غيرانسانی ومتکبرانهءغربيها ، خشم می نامند وکشتارمليونها انسان را توسط آنها مدارا، شرم وحيا را کشته اند وحيف است که نام نويسنده برسر شان گذاشته شود.

  • اصولا موضوع اینکه مسیحیت دارد با مسلمانان مدارا میکند اصلا غلط است. مسئله اینست که کدام طرف از چه شیوه برای کوبیدن و توهین طرف دیگر استفاده میکند. البته این اشتباه است که پنداشت غرب همه اش مسیحی بوده و مخالف مسلمانان است. حقیقت در اینست که در غرب، مثل شرق، گروه های افراطی مذهبی وجود دارند که از مسلمانان منتقر اند. و فعلا با در نظر داشت شرایط حاضر، گروه های طرفدار اسرائیل، مخصوصا لابی های فعال در آمریکا و اروپای غربی در تبانی و همکاری منظم با این گروه ها که طیف کوچک را در جامعه غرب تشکیل میدهند، متحد شده و به حمله به مسلمانان میپردازند. مثلا فلیمنگ روز ناشر کارتون های پیامبر در همکاری نزدیک با دانیل پرل نویسنده محافظه کار یهودی تبار آمریکائی که یکی از اعضای مهم لابی اسرائیل در امریکا است، دست به چاپ کارتون ها زد. از جانب دیگر خیرت ویلدرز، سیاست مدار محافظه کار هلندی در همکاری مستقیم با بخش فرهنگی سفارت اسرائیل در هلند به تهیه فلم توهین آمیز علیه مسلمانان اقدام نمود. ضمنا اگر همین حالا با انتخابات امریکا بدقت بنگرید، تمام گروه های محافظه کار مسیحی در همکاری با لابی اسرائیل تبلیغات دامنه دار را علیه باراک اوباما کاندید انتخاب ریاست جمهوری از حزب دمکرات، بخاطر اینکه وی در سفر خویش به کنیا به رسم پدرانش عمامه بسر گذاشته است (پدر اوباما مسلمان بود)اغاز کرده و وی را متهم به مسلمان بودن کرده اند. پس نباید هم اینقدر به خوشدلی مسیحیان معتقد بود.

  • من خودم به این باور هستم که غربی ها بویژه آمریکاه وکشورهای همسوی با آمریکاه تمام قدرتشان در پول وقدرت نظامی نیست؛ بلکه خاستگاه اصلی قدرت آن ها قدرت تبلیغاتی است. شما می دانید که مسیحیت تبلیغ از دین مسیح(ع) را از اصول دین میدانند، نه مثل ما که فقط سه امر را از اصول دین می دانیم"توحید عدل ونبوت" .
    میدانیم که تبلیغ تنها باپلاکارت وسخنرانی نیست؛ بلکه صدهاشیوه تبلیغی دیگر وجود دارد تا از یک کالا یا چیزی دیگر تبلیغ نمود. و مسیحیت اصول تبلیغ را خوب بلد هستند.لذا افراد چون رضای را به حیرت برده است!

    مدارای که امروز مسیحیت می کنند _ بگفته نویسنده_ در واقع مدارا نیست،بلکه نفاق افکنی است جهت اهداف بعدی آن ها. از همان روز که مردم افغانستان با روسیه روبرو شدند فعالیت مورد توجه ارباب کلیسا قرار گرفت.

    با یک مثال می توانم مرادم راحتتر بیان کنم: غرب که پشت سرشان کلیسا قرار دارد اول سک خود را به جان کودکان (افراد نابالغ یا نا آگاه، اعم از افراد وملت ها)رها می کند تا اورا حسابی زخمی وخاکی نماید، آن گا با چهره گشاده وفریبنده ومقداری اسباب بازی وخوراکی به کمک می آید. بیش از یک ونیم میلیون زن در عراق بیوه شده است به همان اندازه یابیشتر کودک بی سرپرست، اگر کسی برای خود زحمت حضور عینی در افغانستان را بدهد ودر روستاه ها واطراف سفر نمایید، خواهد دید در این کشور چه فاجعه بعداز زمان حضور طالبان (پیش مرگان وزمینه سازان حضور غرب) ونیروهای خارجی اتفاق افتاده است. تبلیغات ویران کننده وفریبنده غرب کماکان از ملت ها قربانی می گیرد وآن گاه((مدارای مسیحیت و خشم اسلام)) "جعفر رضايی" تبلیغ میکنند.

    روز اول که غرب به افغانستان حمله نمود با آن که اطلاعات کمتر بالنسبه به امروز داشتن، چرا یک نفر غیر نظامی کشته نمیشد یا چرا یک خانه هدف کور قرار نمی گرفت اما امروز کودکان چنان با ((مدارای مسیحیت و خشم اسلام)) هدف کور قرار می گیرد که تنها با منطق"جعفر رضايی" قابل تفسیر است.

    اما باید محترم رضای در باره اسلام بهتر مطالعه کنند تا قدری با تاریخ اسلام خصوصا پیامبر(ص) آشنا شوند، درزمان پیامبر تمام افراد که ایمان آورده اند تحت تاثرتعلیمات قرآن قرار گرفته است، یا رفتار بسیار محترمانه ودوست داشتنی پیامبر اورا تحت تاثیر قرار داده است . اما بعد از آن حسابش جداست.

  • سلام. دوستان عزیزی که در پیام هایشان موضوع مدارای مسحیت نسبت به اسلام را مطرح کرده اند لطفا بار دیگر مطلب را بخوانند. در اینجا صرفا به مدارای مسحیت با مخلفان نا مسیحی و نامعتقد آن در غرب پرداخته شده است. در ضمن از یاد نبریم که پاپ ژان پل دوم یکی از مخالفان سرسخت حمله به عراق بود.

  • سلام
    خدمت شما عرض شود که راجع به کسی که موضوع را این مضمون نوشته که در مسیحیت همش حرف از ارامی نرمی در برابر مردم این چیز ها می باشد
    می خواهم بگویم برادر عزیز شما برای یک بار هم که شده در کتاب به اسم جنگ های صلیبی مراجعه کنید که نوسنده اش خود مسیحی است
    در انجا درگ خواهی کرد که مسیحیت چی جنایت های در حق بنده گان خدا نکردن اینکه شما میفرمائید مدارای مسیحیت و خشم اسلام کدام جای از قرآن که یگانه هدایت کننده بشریت از گمراهی هست شما می بنید که امده باشد شما هر مسیحی یا پیرو کدام آئین دیگر را که دیدید بکشید، در صورت قتل را جایز دانسته که دینت، ناموست، جانت و وطنت روا داشته، قول برادر عزیز که گفته بود کشته شدن مردم ملکی در ولایات هلمند تیر باران کردن پولیس در ولایت غزنی که خیلی هازیاد هست شما خود فکر کنید اگر یکی از اینها برادر شما یا یکی از اعضای خانواده شما می بود چی واکنش نشان می دادید؟ اگر شما به این عقید هستید اسامه بن لادن یا طالبان پیروان دین اسلام هست و نمایندگی از این اسلام می کند سخت در اشتباه به سر می برید
    چندسوال: اگر واقعا القاعده یا طالبان خود را هامی دین اسلام می دانند چرا نمی روند کشور فلسطین که حدود 50 سال هست که مسملمانان او کشود توسط اسرائیل که دست راست غرب امریکاه هست از او مردم مسلمان دفاع نمی کند، واقعه یازدهم سبتامبر واقعا به دست مسلمانان صورت گرفته؟ چرا در روز یازده سبتامبر یک نفر هم کارمندان اسرائیلی در انجا کشته نشد به بهانه یازده سبتامبر و القاعده الان چند کشور اسلامی را اشغال کردن، عراق را به بهانه داشتند بمب اتم حمله کردن که شاهد بودم حتی یک صلاح دور برد هم نداشت، الان می بنیم جنگ های گروهی راه انداخته و خودشان از نفت او مملکت دوزی می کند اینها یک نوع بازی هست که امروزه غرب بالای مسلمانان اجرا می کنه هدف اساسی شان ترویج فرهنگ مسیحیت و غرب هست
    القاعده که خود دست نشانده امریکاه ست به اسم اسلام و دفاع از اسلام زیرسایه اسلام در واقع بر علیه اسلام می جنگه
    به تاریخ اسلام برگردیم در زمان حضرت محمد(ص)کدام غزوه وکدام جنگ توسط مسلمانان حمله صورت گرفته باشد آیا شما در تاریخ خواندید؟ هرچه هجوم یا حمله بوده توسط دشمنان اسلام بوده و مسلمانان از دفاع می کردن بجز زمان حمله می کردن که خبر می شدن کفار بالانی حمکه می کنه مسلمانان پیش قدم می شدن آیا اینها همش نشان دهنده خشونت دین اسلام هست یا دفاع از جان ومال ناموس و دین
    در ضمن اگه خواستید برای تان بازی های امریکاو غرب را مستند با استدلال عرض می کنم خودم که دیدم مسیحیت چی وضع داره
    به همین امیل آدرس dadashi_qz yahoo.com

    علی محقق هستم
    سن : نزده 19 فارغ التحصیل صنف دوازده هم

    آنلاین : نظر بنده

  • دین در مجموع محصول عقل ناقص بشریت است

    باوجود تمامی پیشرفت های شگرف، اما هنوز هم قسمت عمده مردم جهان عقل ناقص دارند که در نتیجه جهان شاهد اینهمه جنگ و نابرابری و ستم و بی‌عدالتی میشود.

    اما آنانی که خود را عاقل میدانند و تصور میکنند که با آن عصر "ناقص العقل" بود فاصله گرفته اند، باید با دین هم فاصله بگیرند چون چیزی عاید شان نمیشود!

    ادیان باتفاوت های معمولی در مجموع ماهیت یکسانی دارند و نمیشود یکی را بر دیگری برتر شمرد. ارتجاع و عقب گرد و مخالفت با پیشرفت و علم مشخصه کلی تمامی ادیان است.

    • دوست عزیزی که فراموش کرده اید اسم تان را بنویسید سلام مرا بپذیرید.من بطور کلی با این نظر شما موافق نیستم که دین صد در صد محصول عقل ناقص بشریت باشد.با وجود انکه مطمئن هستم که همه ادیان دروغ میباشند.اما اگر بپرسید چرا؟ من خدمت تان عرض میکنم که :اگر به جریان رشد تکاملی انسان ها نظر بیاندازیم ،انسان ها از نگاه دماغی یکی از متکاملترین موجودات طبیعیت میباشند.وقتی که این موجودات در یک مرحله خاصی از تکامل به فکر ساختن ابزار کار میافتند،و در اعصار مختلف به فکر استفاده از سنگ ( عصر ساختن وسایل کاری از سنگ)و بعدآ از فلزات وغیره بوده اند که در تاریخ به نام عصر حجر و یا.....وغیره یاد میگردند.و به شکار رو میاورند. و بعدآ زراعت و مالداری را کشف میکنند.همزمان با کشف وسایل جدید کار، شیوه های جدید وغیره و با رشد شناخت شان سوالاتی فلسفی متعدد برایشان پیدا میشود.اینکه کی هستند؟از کجا امده اندو هدف از زندگی شان چیست؟و هزاران سوال دیگر که دماغ انکشاف یافته تر شان را محاصره میکند.این موقع است که انسان ها به ارباب الانواع معتقد میگردند.یعنی خدا عشق ،خدای جنگ،خدای باران،خدای.....وغیره.این شناخت بشر در همان عصر خیلی بلند بود.( یونان باستان)گر چند حالا در نظر ما همه مسخره و بی اساس معلوم میشوند.البته در نقاط مختلف دنیا در جایی که انسان زندگی میکرد به پاسخ سوالات بشر همان زمان ادیانی بوجود امده بودند.( در هند و یا در چین و یا در اریانای باستان همه ادیان و تفاسیر خود را داشتند).به این نتیجه میرسیم که پیدایش ادیان نه محصول حماقت بشر،بلکه محصول انکشاف دانش انها بود.البته دانش و شناخت ان زمان بشر.یکی از ادیانی که نقش مهمی را در حیات بشر بازی کرد همانا دین یهود بود که بر عکس عقیده مسلمانان دین یکتا پرستی هم نبود .مگر این دین با حکایت های خیالی خود از پیدایش زمین و انسان وغیره که متاثر از تمدن های قدیمی تر از خودش بود جای پای در بین باشنده گاه سرزمین های شرق الاوسط (مناطق اسرائیل و لبنان و سوریه وغیره نواحی اطراف ان) پیدا نمود.در این دین و کتب مقدس شان که بدست کاهنان انها در زمان های متفاوت تحریر یافته جواب ها قابل قبول با سطح شناخت انزمان ارائه گردیده بود .با وجود انکه از دید علمی و تاریخی هیچ یک از این حکایات را ما ثابت نمیتوانیم که واقعیت داشتند.مگر این پاسخ ها که کتب مقدس(تورات) به سوالات کنجکاو بشر ان زمان داشت کافی و حتی بلند بود.نه طوریکه شما فرمودید ناشی از جهالت بشر.البته با پیشرفت شناخت بشر امروز است که ما میگوئیم که حکایات تورات غیر واقعی اند.یکی از نکات ضعف این دین موجودیت عقیده بر امدن ناجی و یا مسیحا میباشد.این عقیده سبب شده که اشخاص زیادی در طول تاریخ خود را مسیحا(نجات بخش )تورات بنامند.از جمله عیسی و محمد نیز خود را که اولی خود را فرزندو دومی خود را فرستاده خدا نامید.این افراد هم در انزمان نظر به سایر انسان های عصر در این مبحث فلسفی که انسان چه است و چرا بوجود امده و غیره سوالات ان عصر ذکی تر از دیگران بودند.محمد نیز که متاثر از داستان های تورات بود با مطالعه ان و با شناخت از اناجیل دین جدیدی را به اساس همان جهانبینی تورات بوجود اورد.اما دین خود را با شرایط جدید تر و با طرز زندگی و فرهنگ اعراب و طرز دید های خاص خود عیار نمود.اگر در شان نزول ایات قران محمد دقیق شویدو اگر فرض کنید که خدایی واقعآ وجود دارد.واگر این خدا پیامبر خود را در یک عصر دیگر و در یک محل دیگر انتخاب میکرد شاید چیز های دیگری میگفت.شاید هرگز نکاح چهار زن را حلال نمیدانست.حالا با وجود انکه از اظهارات این افراد هزاران سال سپری شده و مقدار زیاد از جهانبینی شان با اکتشافات بشر بی ارزش گردیده اما باز هم میتوان گفت که این پیامبران در عصر خود مردمان هوشیاری بودند.حالا اگر یک مثال برای شما بدهم.ببینید شاید فرزند ده ساله تان از ام پی دری استفاده بتواند و یا از کمپیوتر کار های جالبی اجرا نماید،در حالیکه یکی از دانشمندان عصر قدیم مثلا ابن سینا هیچ کدام از این ها را نمیتواند.ما نمیگوییم که ابن سینا در حال حاظر بیچاره است.بلکه ابن سینا در عصر خود با شرایط و شناخت عصر خود یک نابغه بود.حالا هم از اثروسعت شناخت بشر بسیاری از جملات الهی که در کتاب مقدس موجود اند بی معنی میباشد.دیگر یک شاگرد صنف چهار هم میداند که زمین کره است.در حالیکه قبلآهمه فکر میکردند زمین هموار است.و یا اگر شما صد سال قبل میگفتی که کسی نمیداند در بطن مادر حامله که فرزند او پسر یا دختر است.من هم قبول میکردم.در حالیکه علم و وسائل موجود امکان شناخت جنسیت و حتی امراض ارثی انرا میدهد.پس اگر حرف های قران را از توضیح اسمانها (هفت اسمان و هفت زمین)و کوه ها و کسوف و خسوف وطلوع و غروب افتاب و دهها توضیحات علمی انزمان در نظر محققین نادرست میاید . ناشی از شناخت بیشتر بشر از ما حول خویش است.مطمئن باشید اگر پیامبر اسلام در قرن بیست و یکم به امر خدا میامد، حتمآ احکام زیادی در مورد استفاده از انترنت و یا سفر به ماه و یا ارسال سفینه به مریخ میداد.عدم اکاهی از اینده گناه پیامبران نیست.بلکه هم من و هم شما و هر کس دیگر نمیتوانیم اینده را پیشگویی کنیم.اما اینکه گفته ها و نظریات خود را به نام نظریات تغیر نا پزیر الهی معرفی کردند،نقطه بزرگ جفای شان با پیشرفت بشریت میباشد. در اخیر اینکه انهایی که دم اتشین از اسلام میزنندو خود و دین خود را صد در صد حق میدانند،دین شان ارثی بوده و اکثرآ دین خود را از روی عادت محکم چسپیده اند. اگر اینها در یک خانواده یهودی متولد میشدند،حتمآ از ان دین حمایت میکردند. و اگر در خانواده هندو بدنیا میامدند ،حتمآ هندو های دو اتشه بودند. پس نظریات این افراد بیشتر تابع عادات و اموزش طفولیت شان است تا انتخاب عقل شان.به امید برچیده شدن دامن ظلمت.

    • بسمه تعالی
      با سلام خدمت دوست عزیزبابک
      درباره ی طرز تفکرتان باید بگویم که شما الفبای غلطی را پایه ریزی کردید و کاملا متکلمانه صحبت میکنید و برای حرف خود هیچ برهان و دلیلی ندارید . شما میگویید بشر وقتی به تکامل خاصی رسید: بفکر ماهیت خویش و این که از کجا آمده و چرا آمده افتاد در حالی که این نوع تفکر ها برای هر انسانی که از کودکی پا به بزرگسالی گذاشته است به وجود میاید
      و من تنها اشکال شما را این میدا نم که شما به همین سوال ها نتوانسته اید پاسخ بدهید و هنوز ماهیت خویش را درک نکرده اید یعنی واقعا فکر نکرده اید چه باعث شده شما کامل ترین موجود بشوید(آیا ماده بی جان که خود در طبیعت مفعول است می تواند باشد؟) در حالی که هر انسانی میداند که خود دخل و تصرفی نه در افرینش خود ونه در هیچ چیز دیگر دارد. و شما بدون هیچ دلیلی می گویید ادیان و پیامبران الهی در زمانی خاص از تکامل ظهور کرده اند .
      وباز هم شما بدون هیج دلیلی تمام حکایت های تورات را رد می کنید (با توجه به علم و تاریخ کم خود ) در حالی که در تمام تواریخ آن حکایت هایی که تحریف نشده اند آمده است و در باره ی پیامبران بعد از ان هم در کتاب های آسمانی با توجه به رجوع بعضی از مسیحیان و یهودیان به پیامبر اسلام (به نقل تاریخ ها) سخن گفته شده است .
      این که کتاب قرآن نسبت به کتابهای قبلی خود تکامل دارد بر می گردد به تکامل بشر آیا شمامیتوانید از یک بچه ی اول دبستان جدول ضرب بپرسید؟ به همین دلیل است که کتب آسمانی از نظر علم با هم تفاوت دارند ولی از نظر مبحث کلی .اصل تمام کتب اسمانی (نه کتبی که تحریف شده اند) در باره ی یکتا پرستی و معاد است واین که کارها وانسان هایی که ما به عنوان بد و خوب انها را میشناسیم و تفاوت هایی که در موضوعات وجود دارد کدام یک حقیقت را میپیمایند چون درهر حال حقیقت یکی است .
      ودرباره ی کتاب اسمانی قرآن : تمام آیه های ان به علم اراسته اند. می توانید با مطا لعه ی ( بدون تعصب )روانشناسی دقیق زن ها به ایه هایی که درباره ی ان ها امده مراجعه کنید و یا نظریه ی انفجار بزرگ و گسترش اسمان که از دو دانشمند معاصر هست در قران 1429سال پیش امده بود(به طور خلاصه در چند کلمه) ویا نظریه نیوتن دربا ره ی بهم نخوردن نظم اجرام اسمانی که در قرآن امده و یا درباره ی ریاضیات و.... (می توانید به کتاب اعجاز علمی قرآن علوم کیهان شناسی و ریاضات نوشته دکتر محمد علی رضایی اصفهانی رجوع کنید) در کل قرآن تمام سخن هایی را که گفته یا کشف نشده ویا کشف شده است و درهر حال نمی توان ان ها را رد کرد0کدام نظر قرآن را محققین توانسته اند رد کنند؟ چه کسی می تواند بگوید قرآن بشر را از علم باز میدارد درحالی که خود گفته است ما آیات خود را برای دانشمندان مفصل بیان کردیم و یا به اندیشه در ایات سفارش کرده است وکلا به کسب علم وتاریخ خیلی سفارش کرده است راستی قران چیزی را که گفته وجود دارد وچیزی را که نگفته بدلیل انسان های 1400سال پیش بوده است ولی به ان اشاره کرده : ولا یحیطون بشئ من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السماوات والارض: یعنی علم هرچیز به انچه در اسمان ها وزمین به وجود خواهد امد می تواند برسد ولی به علم(نه به فلسفه) پروردگار نمیرسد
      خود قران برای عصر خاصی امده است اگر عصرها را به چند قسمت تقسیم کنید متوجه خواهید شد که پیامبرانی که اولوالعظم هستند هر کدام در عصر خواستی آمده اند برای مثال حضرت نوح (ع)متناسب با عصر خود آن طور که در تاریخ آمده 2500سال عمر کرد و سخن گفت و حضرت ابراهیم(ع) نیز همین طور و حضرت موسی(ع) متناسب با ان زمان سحر را باطل کرد و حضرت عیسی(ع) معجزات علمی اورد و زمانی که به پیامر اسلام(ص) رسید در کتاب قران هم بالاتر از سحر امد هم از علم وهم کلام و شیوایی سخن وفلسفه ایا بیشتر از این چیزی هست که بشر به انها برسد؟ ولی قران به گفته خودش کتابی است عاقلانرا هدایت میکند و گمراهان ( کسانی بدون علم ایات انرا تکذیب میکنند) را گمراهتر ( بالاتر از علمشان صحبت می کند) . واین کتاب عظیم( با توجه به کتابهای تاریخی ثابت شده )توسط انسانی یتیم و بی سواد (برای اینکه سخن هایی مانند سخن شما به وجود نیاید) آمده است
      اطمینان داشته باشید حرفهایی که من زدم به قول حضرت علی (ع) از روی تعصب که حاصل اندیشه خام بی خردان است نیست و در باره ی دینم از روی منطق تحقیق کردم و ان را با دین های دیگر مقایسه کردم و نگذاشتم ارثی باشد چون خود قران به این موضوع اشاره کرده حق را به من بدهید ایا من میتوانم سخن های اقایی مثل شما را قبول کنم یا سخن های البرت انشیتین و گوته که درباره ی اسمانی و اعجاز بودن قران صحبت می کنند خواهشمندم درباره قران مطالعه فرمایید به اندیشه های بی اساس نپردازید. به امید روزی که دامن جهالت برچیده شود.

  • سلام برشما!
    من از دوستانی مانند رضایی می پرسم که چرا این پیروان صبور حضرت عیسی که فقط محبت و دوست داشتن را بلد هستند بعد از انتشار کارتون ها و ملاحظه خشم مسلمانان خشونت گرا باز از روی لجاجت در یک اقدام منظم آن کارتون ها را دوباره نشر کردند؟ اقدام آنان مثل کسی است که مطمئن است دست کسی به او نمی رسد و برای عصبانی ساختن طرف مقابل به طرف او شکلک و قواره می کند. آنان که محبت و دوستی را یاد دارند به جای نشر کارتون محبت نثار مسلمان کنند و احترام به مقدسات شان بگذارند.
    دیگر اینکه بعضی از دوستان میگویند اسلام در تعالیم بنیادین خود خشن است و مسیحیت در تعالیم اساسی اش با محبت و مهربان است. این دوستان نباید از این نکته غافل شوند که در زندگی انسانها همیشه جنگ وجود داشته است و اگر با خوشباوری چشم را ببندیم و بگویم که نه جنگ چیز خوبی نیست و نباید در زندگی انسانها باشد در حقیقت خود را فریفته ایم. خوب وقتی که جنگ خواسته یا ناخواسته در زندگی انسان ها وجود دارد و راه گریزی از آن نیست نباید برای آن قانون وضع کرد؟ دین و شریعت ادعای قانونگذاری برای تمام بخش های زندگی بشر را دارد چطور می تواند در این بخش قانون نداشته باشد؟ اسلام جنگ را در زندگی بشر پیش بین بوده و برای آن قانون دارد و گفتنی های خود را در آن باره در قرآن درج کرده است. آیا این به خشن شدن اسلام منجر شده است؟ آیا مسیحیان که فقط محبت و دوستی از طرف حضرت عیسی با آنها تعلیم شده است درگیر بزرگترین و مخوف ترین جنگهای تاریخ نبوده اند؟

    آنلاین : http://www.sarwar.blogfa.com

    • بزرگان مسحیت میپذیرند که در مقاطعی کسانی جنگهای مسیحی راه اندخته اند. ولی در سراسر انجیل یک جمله ای هم از جنگ و خشونت بمیان نیامده. مسحیت در ذات خود ترویج خشونت نمیکند. بسیاری ها مسحیت را برای نرمش و مدارای که دارد دین زنانه میدانند. اما اسلام نه تنها به ترویج خشونت در قران میپردازد و بلکه محمد تنها پیامبر تاریخ است که خود در میادین جنگ شرکت داشته و به قتل و کسب غنیمت نظارت و مدیریت نموده است.

    • خانم یا آقای محقق

      لطف کنید و بنویسید که از جمله جنگ های مسلمین و کفار در صدر اسلام و زمان حیات پیامبر اسلام ص، کدام جنگ توسط مسلمانها آغاز شد و یا به عبارۀ دیگر چند جنگ را در آن زمان سراغ دارید که آغازگر آن مسلمین و شخص پیامبر اسلام ص بوده باشد؟ حالا موضوع مدیریت و رهبرئ جنگ باشد برای گفتگوی بعدی.

      در انتظار پاسخ با مدرک و سند تان هستم

    • اگر دفاع کردن از حریم شخصی , ناموس , وطن , اعتقادات و ده ها چیز دیگر خشونت باشد
      بله عزیزم , اسلام خشونت است , این خشونت را برای ما بگذار و شما برین خواهرانتون را با نرمی و مدارایی برای هم کیش هاتون آروم آروم , تو شب نشینی های سال نو (کریس مس ) رزرو بفرمائید .

  • گرداننده گان محترم سایت کابل پرس? شاد ودرست کارباشید! ضمنآ قابل یاد آوری اینکه جریان سانسور وگلچین کردن مطالب ازسوی شما بدبختانه دراین اواخر شدت کسب نموده واین پدیده شوم که برذهن وروان اکثریت قاطع هموطنان ما سایه گسترده ، دروجودشمانیزسیرصعودی داشته که باتوجه به ادعاهای بلندبالا ونیزتاحدودی واقعیت وجودی سیاست نشراتی شما بدورازانتظار بود . امید به اخلاق واصول آزادی بیان پای بند بمانید. من شخصآ تابحال شاهد به نشر نرسیدن مطالب زیادی ازخودم لااقل دراین صفحه میباشم .

  • با سلام.
    واقعا به شما تبریک میگویم . واقعا این مطلب مرهمی بر روی دردی بود که در دلم داشتم که چرا اینقدر مسلمانان به شدت خشمگین هستند و هر مطلبی را که شاید به آنها ربط داشته باشد به سرعت با خشم پاسخ میگویند درحالی که در تمام سایتها به اعتقادات مسیحیان توهین میکنند.
    اگر معادل نوشتجات سایتهای اسلامی ، یک مسیحی بخواهد رک و علنی همانطور که مسلمانان مینویسند بنویسد به سرعت فتوای مرگ او صادر می شود. از طرفی در کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هر روزه توهین های زیادی به مسیحیت میشود ولی کتاب مقدس میگوید خشم انسان عدالت خدا را به عمل نمی آورد.
    جهت اطلاع از عقیده مسیحیان نسبت به اسلام مختصرا ذکر میکنم .امیدوارم مفید باشد.
    در اعتقاد کتاب مقدسی، خدا یک نقشه برای نجات بشر سقوط کرده داشت که مختصرا از قرار زیر است:
    1- انسان در اثر گناه رابطه خود را با خدا از دست داد و دیوار گناه عامل قطع رابطه است و انسان سقوط کرد.
    2- خدا شریعت را بوسیله موسی داد تا مردم در نتیجه قاصر آمدن از انجام کامل آن به این آگاهی برسند که تنها خدا مقدس است و ما انسانها گناهکار و تنها خداست که میتواند ما را نجات دهد.
    3- خدا بخاطر اینکه هم عادل است هم بخشنده نه میتواند گناه را نادیده بگیرد و نه میتواند ما را مجازات کند لذا برحسب عدالت خود حکم را صادر کرد که مزد گناه مرگ است ولی در مقابل برحسب محبتش خودش وارد در دنیای ما شد و در جسم عیسی مسیح خودش را بر دنیا آشکار ساخت و بجای ما مجازات را داوطلبانه بر خود پذیرفت و روی صلیب بجای ما مرد و پس از سه روز زنده شد.
    4- بعد از مرگ و قیام ، تنها ایمان به عمل نجات بخش خدا کافیست تا بخشش و رحمت خدا را دریافت کنیم. البته ایمان واقعی منجر به تولد دوباره و زندگی مقدس میشود.
    اگر به این نقشه خدا نگاه بیندازید متوجه میشوید که کارکرد شریعت تنها در قطعی خاص از تاریخ بشر برای آگاه کردن بشر به نیازمندی شان بود نه برای نجات. نقشه خدا در قیام عیسی مسیح به کمال رسید و امروزه کسانی که به عیسی مسیح ایمان می آورند طبق وعده خدا روح القدس را مییابند که ما را به جمیع راستی هدایت میکند و اراده خدا را در هر مقطع زندگی برایمان آشکار میکند.
    لذا آمدن مجدد شریعت اساسا بی معناست چرا که خدا کار ناقص انجام نمیدهد و اگر کسی به دنبال شریعت است شریعت موسی 316 امر و نهی دارد ولی نجات نمی بخشد. انسان فروتن به ضعف خود اعتراف میکند و نجات مهیا شده توسط خداوند را دریافت میکند.
    فیض عیسی مسیح با شما باشد.آمین

  • به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
    الم (بزرگ است خداوندى كه اين كتاب عظيم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده). (1)
    آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد; و مايه هدايت پرهيزكاران است. (2)
    (پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مى‏آورند; و نماز را برپا مى‏دارند; و از تمام نعمتها و مواهبى كه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند. (3)
    و آنان كه به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين) نازل گرديده، ايمان مى‏آورند; و به رستاخيز يقين دارند. (4)
    آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند; و آنان رستگارانند. (5)
    كسانى كه كافر شدند، براى آنان تفاوت نمى‏كند كه آنان را (از عذاب الهى) بترسانى يا نترسانى; ايمان نخواهند آورد. (6)
    خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده; و بر چشمهايشان پرده‏اى افكنده شده; و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست. (7)
    گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‏گويند: «به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده‏ايم.» در حالى كه ايمان ندارند. (8)
    مى‏خواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند; در حالى كه جز خودشان را فريب نمى‏دهند; (اما) نمى‏فهمند. (9)
    در دلهاى آنان يك نوع بيمارى است; خداوند بر بيمارى آنان افزوده; و به خاطر دروغهايى كه ميگفتند، عذاب دردناكى در انتظار آنهاست. (10)
    و هنگامى كه به آنان گفته شود: «در زمين فساد نكنيد» مى‏گويند: «ما فقط اصلاح‏كننده‏ايم س‏ذللّه! (11)
    آگاه باشيد! اينها همان مفسدانند; ولى نمى‏فهمند. (12)
    و هنگامى كه به آنان گفته شود: «همانند (ساير) مردم ايمان بياوريد!» مى‏گويند: «آيا همچون ابلهان ايمان بياوريم؟!» بدانيد اينها همان ابلهانند ولى نمى‏دانند! (13)
    و هنگامى كه افراد باايمان را ملاقات مى‏كنند، و مى‏گويند: «ما ايمان آورده‏ايم!» (ولى) هنگامى كه با شيطانهاى خود خلوت مى‏كنند، مى‏گويند: «ما با شمائيم! ما فقط (آنها را) مسخره مى‏كنيم!» (14)
    خداوند آنان را استهزا مى‏كند; و آنها را در طغيانشان نگه مى‏دارد، تا سرگردان شوند. (15)
    آنان كسانى هستند كه «هدايت‏» را به «گمراهى‏» فروخته‏اند; و (اين) تجارت آنها سودى نداده; و هدايت نيافته‏اند. (16)
    آنان ( منافقان) همانند كسى هستند كه آتشى افروخته (تا در بيابان تاريك، راه خود را پيدا كند)، ولى هنگامى كه آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانى مى‏فرستد و) آن را خاموش مى‏كند; و در تاريكيهاى وحشتناكى كه چشم كار نمى‏كند، آنها را رها مى‏سازد. (17)
    آنها كران، گنگها و كورانند; لذا (از راه خطا) بازنمى‏گردند! (18)
    يا همچون بارانى از آسمان، كه در شب تاريك همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهاى خود مى‏گذارند; تا صداى صاعقه را نشنوند. و خداوند به كافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند). (19)
    (روشنائى خيره كننده) برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه (برق جستن مى‏كند، و صفحه بيابان را) براى آنها روشن مى‏سازد، (چند گامى) در پرتو آن راه مى‏روند; و چون خاموش مى‏شود، توقف مى‏كنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بين مى‏برد; چرا كه خداوند بر هر چيز تواناست. (20)
    اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنيد; آن كس كه شما، و كسانى را كه پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزكار شويد. (21)
    آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان ( جو زمين) را همچون سقفى بالاى سر شما قرار داد; و از آسمان آبى فرو فرستاد; و به وسيله آن، ميوه‏ها را پرورش داد; تا روزى شما باشد.بنابر اين، براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه مى‏دانيد (هيچ يك از آنها، نه شما را آفريده‏اند، و نه شما را روزى مى‏دهند). (22)
    و اگر در باره آنچه بر بنده خود ( پيامبر) نازل كرده‏ايم شك و ترديد داريد ،( دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد; و گواهان خود را - غير خدا - براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مى‏گوييد! (23)
    پس اگر چنين نكنيد - كه هرگز نخواهيد كرد - از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها ( بتها) است، و براى كافران، آماده شده است! (24)
    به كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، بشارت ده كه باغهايى از بهشت براى آنهاست كه نهرها از زير درختانش جاريست. هر زمان كه ميوه‏اى از آن، به آنان داده شود، مى‏گويند: «اين همان است كه قبلا به ما روزى داده شده بود.(ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است.)» و ميوه‏هايى كه براى آنها آورده مى‏شود، همه (از نظر خوبى و زيبايى) يكسانند. و براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود. (25)

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس