همه جا دوکان رنگ است، همه زنگ می فروشند!
یک کارتون
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریدجمعه 24 جون 2022 ,
دوشنبه 24 جنوری 2022 ,
چهار شنبه 3 فبروری 2021 ,
پنج شنبه 29 آگوست 2024 ,
پنج شنبه 29 آگوست 2024 , ,
يكشنبه 25 آگوست 2024 ,
پنج شنبه 25 جنوری 2024 ,
يكشنبه 21 جنوری 2024 ,
پيامها
3 اكتبر 2012, 10:08, توسط غزنوی
سلام به مدریت خوب و کار دان کابل پریس!
من می خواستم در ارتباط با تشریف اوری داکتر بشر دوست به سودین یک مسله و نکته را بنویسم اگر امکان دارد برای داکتر صاحب منتقل سازید.
شما در جریان هستید که:در سویدن شاگردان خون اشام همین لینین و قبیله پرستان افغان همانهای که دست شان در خون ملت افغانستان رنگین است برای شان پاتوق بنام انجمن افغان ساخته اند.
این دسته خاین و ادم کش با ارتباط تنگا تنگ با حکومت قبیله گرای کرزی همیشه در پی ضربه زدن به ملتهای غیر افغان خصوص هزاره ها بوده اند. این گروه یا طالبان نیکتای دار با همکاری یک دو نفر خاینین افشار از( جمله سید حسین اصغری مزدور سفارت ایران در استکهلم)بنا دارند که توسط عمال لوچک وبی بند وبار خود شان اما به بهانه استقبال از اقای بشر دوست ایشان را در حضور عام مورد تحقیر وتو هین قرار بدهند.
به عنوان یک وظیفه ملی خواستم شمارا در جریان بگذارم
5 اكتبر 2012, 17:29, توسط همسفر
شاهد جان. همه رنگ میفروشند را شنیده بودم مگر همه زنگ میفروشند را تا بحال نه شنیده بودم.خوب شد از این اصطلاح جدید هم خبر شدم. به راستی که بنیان گذاران اتحادجماهیر شوروی سوسیالیستی و میراث خورانش ، بجای رنگ ، زنگ میفروختند.بالاخره انقدر زنگ را در وطن ما زیاد فرستادند که همه چیز را زنگ زد. مثل خود اتحاد شوروی بد بخت و میان خالی. یکی از وسایل زنگ زده اش هم همین رفیق بزرگوار مرحوم و مغفور کارمل صاحب میباشد. که زمانی رهبری یک حزب بدنام و زنگ زده ح د خ ا را رهبری میکرد. بالاخره جسد متعفن و زنگ زده اش را طالبان در دریای امو انداختند. تمام دریا کثیف و زنگ زده شده بود. خوشبختانه که آب های خروشان جیحون ، این جسد پوسیده و گو بوی را به موطن اصلی روباگک کارغل برد. چونکه این کارغل عاشق شوروی بود و همیشه تعریف انسان شوروی، اخلاق شوروی ، هنر شوروی را میکرد. اجساد زنگ زده خلاق خلق و نابغه شرق هم در بدرفت های ارگ ناپدید شد و از جسد شاگرد وفادارش نیز در کدام جر خوراک سگان شد.و جسد زنگ زده نجیب هم بعد از تجلیل کافی از خدماتش توسط طالبان به گور سپرده شد.
طالبان گرچه بسیار مردمان پدر نالت هستند مگر یگان کار های خوب هم کرده اند. یکی از شهکار های این گروه همین استقبال از جسد کارغل و پاک کردن خاک وطن از تعفن این خائن میباشد.
5 اكتبر 2012, 18:09, توسط ن.ب
اقاى همسفر نوشته تو را خوندم يك جشم ديد يادم امد كه تو راستى شباهت به ان دارى.در يك قشلاق يك طفل رفع جاجت كرده بود فورى يك مرغ امد و نول ميزد و بعد نول خودرا تكان ميداد. يكطرف طاب را تمجيد ميكنى بخاطر اينكه با اجساد بيناموسى كرده و بعد به انها بدر لعنت ميكويي تو مانند بودنه با ايينه در جنك هستى .تو كه عمل طالب را تو جيه ميكنى راستى كه از همان زن فروشان بيناموس قبيله هستى.وكرنه كارمل بود كه امين خون اشام را ازبين برد و همه را ازاد ساخت. بيدون از جند تا بشتون سك صفت كسى ديكرى اين طور بيناموسى را ياد ندارد كه عمل ضد اسلامى و و حشيكرى كالب را مكارانه تو جيه كند. تو همان خلقى شبشى هستى كه كار مل تو سط بادار خود تا كردن خود تا نرا زد. افرين كارمل صاحب كه شما كثيف ها را زد و ودست تانرا از بيناموسى كو تاه كرد ولى با تاسف كه شما م و رده ك او ها امروز همه طالب و زن با كستانى شده ايد. تا ديروز نوكر روس بودى امروز نوكر با كستانى. انروز شما را روس زد امروز با كستانى بالاى تان سوار است .
16 اكتبر 2012, 01:18, توسط .....
ملگری همسفر .
کار دیگری طالبان نوکر پنجاب و شیخ های عرب و انگلستان و امریکا این بود که ملا نجیب را با تنبان پاره پاره به پایه " گرد" اویزان کردند , وطن را به پاکستانی ها و عرب های با غیرت که نزدیکی قومی و خویشی با انان داشتند قباله وحقوق زن و مرد را زیر پا و موزیم بودا..... را زیر ور کردند و ماجرا انان تا امروز ادامه " لری "
دختر دادن سیاسی کارمل بزرگ به اوغان نمک حرام نشان از بی تعصب بودن و قربانی کردن غیر اوغان برای وطن و در راه وطن دارد ,از سوی هم یکبار دیگر برای همه ثابت شد که اوغان چه از لر باشد و چه از بر نامرد نمک حرام پول پرست و جاسوس اجنبی و همه چیز را در راه منافع شخصی خود سواد میکنند چنانچه نجیب با کارمل , امین با تره کی قبایل پل پرست با حکومات اوغانستان .............عین عمل را انجام دادند ..............خان
5 اكتبر 2012, 20:16, توسط همسفر
ن ب . من ترا چیزی نگفته ام. من ترا هیچ نمی شناسم .تو چرا به بیضه های من دهن انداخته ای؟ نوشته من ترا بیاد یک قصه بی ارتباط با مرغ انداخت. مگر نوشته تو هم مره به یاد یک قصه انداخت. اگر دقیق تر بسازم تو گفته ای زن فروشان بی ناموس قبیله. حالا من باید بیاد تو انسان بی وجدان و بی غیرت بیاورم که واقعیت چیست که تو از آن چشم پوشی کرده ای. قصه من از این قرار است که در سالهای بسیار سابق یک ادم بی ناموس و بی غیرت مثل تو بود که وطن را به روسها فروخته بود. هر قدر کوشش میکرد نمیتوانست مملکت را رام کرده و در اختیار کی جی بی پدر لعنت مثل تو قرار بدهد.همان بود که بنابر توصیه باداران خود یک دختر مظلوم و بیچاره خود را به همان قبایل زن فروشان بیناموس به ازدواج اجباری و سیاسی داد. داماد این بیناموس از قوم کوکی خیل و از مردم پاکستان بود . نامش فرید جان کوکی خیل بود. مقصد از این دختر فروشی رهبر کبیر انفلاق ثور یک هدف سیاسی و روس پرستی و رساندن روسها به ابهای گرم و به ذعم خودش نفوذ در سرزمین داماد پشتونش پاکستان بود. حالا او مرد بیغیرت و بی شرف هرزه و دروغگوی. درد مقعد تو از نوشته طالب من نبود.درد مقعد تو از کارغل پرستی ات بود.اگر از قبایل بدت میاید باید به این رهبر کشمیری ات میگفتی که از این دختر فروشی دست بردارد. همین حالا هم دختر رهبر ترا یک پاکستانی پشتون قبایل سوار میشود و تو بیغیرت مرا قبایل میگویی؟ قبایل خو داماد تان است او انسان کثیف و بی ناموس. قصه تو خو یک دروغ بود.مگر قصه من صد در صد واقعیت است.
یک چیز فراموشم شد تا برایت بنویسم که طالبان قبل از اینکه جسد متعفن کارغل را در دریای جیحون بیاندازند ، نخست در دهنش ادرار کرده بودند. تا پاس دوستی افغان شوروی و نوکران بی ناموس و بیغیرت و وطن فروش مثل ترا گرامی بدارند.
هر قدر دلت شد نوشته کن تا من در هر مراتبه با سند بر دهن گندیده تو بکوبم. مگر اول باید دختر محبوبه جان کارغل را از گائیدن پاکستانی نجات بده و بعد بیا و حرف بزن. دیوث بیغیرت.
6 اكتبر 2012, 08:45, توسط مسافر
آقای همسفر! به نظر من آقای ببرک کارمل از قریه کمری مربوط ولسوالی بگرامی بودند. خودشان بار ها گفته بودند که در اصل پشتون میباشند و از همین خاطر تخلص شان پسوند مل را که کلمه پشتو است انتخاب کرده بودند. و برادر شان اقای محمود بریالی نیز تخلص پشتو داشتند. البته بریالی یعنی کامیاب. اینکه بعضی ها میگویند که اجداد شان از کشمیر بطور مهاجر امده اند و اصلا از جت های کشمیر میباشند به نظر من یک کمی مشکوک میباشد. به عقیده اینجانب قومیت ایشان مهم نیست.مهم کارکرد های شان است. تاریخ بر اعمال اقای کارمل و هر فرد دیگری بدون ترحم قضاوت خواهد نمود. همان قسمی که در مورد شاه شجاع و کرزی نموده و خواهد نمود.
15 اكتبر 2012, 13:35, توسط پوپلزی
نبشته های با لا همه بو سیله باند آدم کش وتبهکار امین ,این قاتل هزاران وده ها هزار ملت مظلوم افغان در یک نبرد وانتقام ضدملی طراحی شده است .امینی که درکره زمین ,آثاری ,جئزافسانه های جنایت کارانه اش چیزی باقی نمانده است.این باند خونخور امین درکشور سویدن اند که پیوسته نبرد قومی وقبیلوی وزبانی را مثل امین جلاد ,سازماندهی مینمایند. باید بدانند که تفاوت امین سفاک وجاسوس سیا ,با مرحوم ببرک کارمل زمین تا آسمان است.مرحوم کارمل مبارز راستین وفرزند اصیل خلق افغانستان بود.وی چنان مکتبی را درافغانستان تاسیس کرد که حتی جناب کرزی در مصاحبه چند روز قبل خویش با خبر نگار بی بی سی ,از تقوا وپرهیز گاری آن یاد مینمود.ببرک کارمل نظام قبیلوی وساختار وفرهنگ ضد ملی آنرا درکشورنابود ساخت واساس نظام مشارکت ملی را درکشور پیریزی کرد .در نظام کارمل ,عدالت ,تقواوخدمت گزاری برای ملت وجامعه ,اولویت داشت ووی توانست طی دوران پنج دهه مبارزه سیاسی ,طلسم استبداد وخود کامگی را درهم شکسته وبیداری سیاسی را درجامعه مسلط سازد.تاریخ گواهیست که نه ببرک کارمل بلکه امین جلاد وحواریون حیوان صفت ایشان بودند که 21بار قوای شوروی را درکشور فراخواندن واین دعوت از سقوط شهر هرات آغاز شد.ببرک کارمل نخواست تا حاکمیت ملی وتمامیت ارضی کشورش را با شوروی ها مورد معا مله قرار دهد ,ازهمینرو موصوف بنام انتی سویتست معرفی شد وبو سیله کودتای ارتش شوروی از قدرت عزل شد.تاریخ افغانستان خدمات جاویدانه این بزرگمرد تاریخ افغانستان واین مبارز نستو ودلیر را برای همیش بیاد خواهد داشت.
شما امینی های خون آشام حتی عقد نکاح دختر ببرک کارمل را با اقوام آنسوی خط دیورند مورد نقد قرارداه ایند باید بدانید که ببرک کامل با احترام به جنبش خلق های پشتون وبلوچ وآزادی کامل پشتونستان عزم و اعتقاد راسخ داشت ووی به پشتونستان به حیث بخش لاینفک خاک افغانستان نگاه میکرد.نکاح دختر وی با فرزند قبایل ,بردیگاه ملی ببرک کارمل صحه گذاشته واین عقد تحت شرایط ملی واسلامی صورت گرفت ,اما دختر رهبر شما حفیظ الله امین بدون عقد نکاح درآغوش احمد ظاهر مرحوم همبسترشد ولاجرم باعث بر بادی این هنرمند شاسیته افغان شد عزیزم! ببرک کارمل افتخار جاویدانه خواهد داشت که هنوز در افغانستان کسی قادر نیست تا درک نماید که ببرک کارمل به کدام قوم وزبان وسمت تعلق داشت ,وی رهبر واقعی این خلق بود,درترکیب رژیم کارمل برای اولین بار در تاریخ پنج هزار ساله کشور,ملت های ساکن این سرزمین بدون تبعیض ,جایگاه خویش را دریافتند واین حقیقتیست که چون آفتاب میدرخشد. بگذار سگان بجفند وبه این چلچل های سگ دریا مردار نمی شود چرا که ببرک کارمل وخدمات جاویدانه ان برای همیش در فراز سرزمین افغانستان چون ستاره میدرخشد.با دراران پا کستانی شما امینی ها, وطالبان مذدورآن که همپیما نان تاریخی تان است , حتی زمانی که خواستند تا با جنازه مرحوم کارمل انتقام جویی نمایند,تحت تاسیر افکارملی قرارگرفته وبا دیدن اجساد شان ونمود و تراوت های مذهبی اش به حیث بخشاینده خداوند ,تحت تاسیر قرارگرفته ودر همین شهر حیرتان با تجمع مردمان حیرتان مجددآ , تحت شرایط اسلامی ,همان تابوت را دوباره بجاگذاشتند واعمار مجدد آرمگاه مرحوم کارمل را درحضورمردم به حیث شاهدان آن صحنه آغاز کردند. به هرصورت شما نسبت به عقده گشایی های پاکستانی ها ومزدوران شان علیه کارمل افتخارمینماییند در حا لیکه رهبران شما در اتش قهر وغضب ملت افغان در زمان حاکمیت شان واوج خودکامگی وگردن فرازی سوختند ونابود شدند. حال ازشما جانیان امینی وآدم خواران قرن میپرسم که مقبره رهبران شما به آتش خلق کشانیده شد وحریق شد واز رهبر جناتیکار دیگرشما تا کنون چیزی بنام مقبره درجهان امروز پیدا نشده است که درکجای این کره خاکی موقعیت دارد,گذشته ازین مرگ ابدی سیاسی این جنایت کاران مطرح است که تا تاریخ است از رهبران شما به حیث خائین ترین جانی ترین ووحشی ترین انسان های جهان یاد خواهد شد واگر موافق نیستیند لطف نموده از ملت مجروح وزخمی تان بپرسیند وپاسخ دریافت داریند!
هزاران شرم وننگ به شما خائنین تاریخ ,شما امینی های خون خور!
15 اكتبر 2012, 18:30, توسط همسفر
راستی که شما خلقی ها و پرچمی ها پدر نالت ترین مردم دنیا هستید. برای اینکه تو بدون شناخت از من ، مرا منسوب به یک قاتل دیگری از قماش کارغل دزد پدر سگ معرفی کردی . تا بتوانی چند جفگ بنویسی. شما خلقی های پدرنالت و پرچمی های لشم بی وجدان ؛ عادت تان بودن که مردمان بیگناه زیادی را از هر قشر و مخصوصآ روشنفکران به قتل برسانید. برای اینکه این فرد مظلوم و اسیر را مجازات کنید ، نخست یک مهر به پیشانی اش میزدید. مثلآ میگفتید که اخوانی است، یا گلبدینی است و اگر محبوس بیچاره کمی علمیت و ادبیات میداشت متهم به ماویست بودن میشد. و یا نامش نوکر غرب و جیره خوار امپریالیزم بود. به اینترتیب مردمان زیادی را شما خلقیها و کارغلی ها و متباقی دار و دسته تان به قتل رساندید و یا محکوم به حبس های طولانی نمودید. امین یک پدرسگ بود و کارغل پدرسگ دیگر و تو یک نوکر روس مثل کارغل بیشرف.
مثل دیروز یادم است که در سال شصت و چهار ، همین کارغل یک جرگه قلابی را بنام لویه جرگه در پلی تخنیک کابل دایر نمود و در آنجا صد ها مفت خوار و حق مردم خوار را جمع نمود. چند صد کیلو نصوار دهن و صدها تفدانی فرمایش داد و بعد از آن دختر بیچاره خود را به رسم توحش و استبداد و بی ناموسی که عادت این خاین بود به دست پاکستانی های قبایل سپرد. این اوج توحش یک انفلاقی یا به قول طرفدارانش یک انقلابی بود. تف بر روی تو و بر روی کارغل تو. تو انسان نادان هر قدری که در مورد امین بگویی من همرایت همنوا هستم و متباقی آنرا بگذار برای من که در باره کارغل و نانجیب بگویم. اگر دعوت از قوای مهاجم سرخ روسی یک خیانت به وطن باشد که هست و از جانب خلاق خلق و نابغه شرق و نویسنده بی بدیل دبنگ مسافری و شاگرد وفادارش صورت گرفته باشد، تاریخ گواه بر آن است که در عمل این کارغل بود که سوار بر شانه های عساکر روسی به خاک ما وارد شد. و تو باید بخاطر دفاع ات از این عمل رذیلانه کارغل و حمایت از او خجالت بکشی. اما تو پرچمی کجا و وجدان کجا و خجالت در کجا. خجالت را یک انسانی میکشد که در دسترخوان پدر بزرگ شده باشد. شما پرچمی ها انقدر بی غیرت و لشم و پدر لعنت هستید که معذرت خواستن از ملت مظلوم را به خود ننگ میدانید. سالها هموطنان و همشهریان ما را بخاطر اینکه از وحشت شما فرار میکردند، توسط جواسیس تان از مرز ها دستگیر نموده و او را زندانی میساختید و او را خاین به وطن و جاسوس و جیره خوار غرب مینامیدید. حالا این همه خودتان هستید که با کاسه های گدایی در دروازه های کمپ ها ایستاده شده و از غربیان جیره میخواهید.همین حالا اکثر خلقی ها و پرچمی های لشموک سوسیال خوار استند. سوسیال خوار یعنی کسی که مرداری را میخورد و ننگ ندارد. مگر هنوز از بیحیایی سنگ وفاداری به روسیه را به سینه میکوبید. خبر ندارید که در کرملین کمونیستان رفته اند و امپریالیستان از قماش غربی ها در قدرت اند. مگر شما انقدر به روس و روسپرستی عادت دارید که اگر یک روس بر دهن تان بشاشد مثل اب زمزم میخورید. راستی که بی چشم و رو هستید. کارغلی پدر لعنت. در بین تمام زمامداران سه قرن اخیر به شمول کرزی هیچ جاسوس و نوکری مثل کارغل سرسپرده نبوده است. سالها اولاد بیچاره مردم را بنام دفاع از وطن و دفاع از انفلاق به جنگ در مقابل دشمنان تان فرستادید مگر کاوه شورنول پسر کارغل در مسکو مشغول عیاشی و ودکا خوری بود. حالا در دنمارک مرده گاوی میکند. مرگ بر کمونستان خلق و پرچم این خائنین و قاتلین ملت مظلوم ما. نابود باد ماویستان و اخوانیهای ادمکش . زنده باد ازادی و انسانیت. زنده باد ملت رنج کشیده افغانستان.
مرگ برتو افتخار سنگچارکی، ای پرچمی خود فروخته و سیاه دل که حالا دعوی فیلسوفی داری.
15 اكتبر 2012, 23:49, توسط شکرا له
هاشم انوری
اکتوبر 2001 روز تهاجم به حریم افغانستان، یا
روزنۀ امید به مردم افغانستان در راستای ترقی و پیشرفت؟!!!
درست 11 سال قبل از امروز بعد از واقعۀ 11 سپتمبر2001در هفتم ماه اکتوبر دولت امریکا برهبری جورج
بوش بعد از مطالبات زیاد از طالبان در مورد تسلیم دهی رهبران القائده جواب مثبت نگرفت و بالاخره به جهانیان
اعلان کرد "که ما در جنگ با تروریزم هستیم"، و تصمیم اتخاذ نمود که بالای افغانستان حمله کند و رژیم طالبان را
که توسط امریکا، انگلستان، عربستان و پاکستان سازماندهی و در سال 1996 بقدرت رسیده بودند، سقوط دهند.!!
جورج بوش رئیس جمهور امریکا با صدور اعلامیۀ به جهانیان و بلاخص متحدینش، اعلان نمود تا امریکا را در
جنگ با تروریزم همراهی کنند. اضلاع متحده با این اعلامیه پشتیبانی جامعۀ جهانی بشمول روسیه، چین و حتی
ایران آخندی را که از طالبان دل خوش نداشت حاصل نمود و حملات هوائی را اولأ با اشتراک دو متحدش
)انگلستان و استرالیا( بالای افغانستان شروع کرد، که در ظرف مدت زمان محدود رژیم طالبان سقوط و امریکا با
غلامان حلقه بگوش جبهۀ شمال ) که چوکی ریاست جمهوری افغانستان را به عقب خود سرش و در بین کولاب
تاجکستان و ایران در رفت و آمد و بیصبرانه منتظر چنین موقع بودند، تا دوباره قدرت سیاسی کشور را بدست
بگیرند، همان بود که مداحان مسعود ,جنایت کاران KGB و جنایت کاران I.S.I با افتخار زیاد در رکاب قوای امریکائی و بمباردمان طیارات B-52 به کابل داخل شدند.!!!
(( شکرا له رحمانزی )) کابل پوهنتون د ژورناليزم محصل
16 اكتبر 2012, 07:21, توسط بیغرض
آقای همسفر !
درتمام دنیا مانند پرچمی ها خاین ,وطن فروش ,بی شرم وپست نمیتوانید پیدا کنید,این ها علاوه ازاینکه وطن رافروختند زنهای شانرا هم به روسها فروختند وحالا هرکه ازجنایات وبی ناموسی وپستی اینها بگوید وبنویسد فورامهرامین رابه پیشانی اش می کوبند ولوکه دشمن امین آدم کش هم بوده باشدوبعد شروغ میکنند به کثافت پراگنی .تمام مردم افغانستا ن زن هرچه که پرچم است وهرچه که امینی بگاید ,امین یک وحشی آدم کش وجلاد بود وپرچم یک سازمان ناموس فروش ,خاک فروش وزن های روس ,برناموس همه شما لعنت ,کثافت های متعفن!
16 اكتبر 2012, 19:40, توسط همسفر
در نوشته بالا به قلم پوپلزی که یک اسم مستعار است این مفکوره را مطرح میسازد که گویا کارغل پدرلعنت یک شخصیت تاریخی و خدمتگار و فرزند صادق ملت بوده و میلیونها افغان به خصوص همه تاجک ها این شخصیت ملی و ذعیم سیاسی را بیحد دوست دارند. یگانه گروهی که از کارغل به بدی یاد میکند گویا پشتونهای خلقی و مخصوصآ باند امین استند که دشمنی شان ریشه در مسایل دیگری از قبیل عقده های شخصی و قومی یا زبانی وغیره دارد. در حالیکه تاریخ گواه است که کارغل یک مزدور و سرسپرده سازمان جهنمی ک ج ب و نوکر حلقه به گوش کرملین و بچه خوانده برژنف خبیث بود. این فرد منفور ترین شخصیت معاصر وطن ماست. کارغل خاین به سواری تانک های روسی خود را به کابل رسانده و به چوکی ارگ خودش را سنجاق نمود. مصاحبه های این پدر سگ را در قصر چهلستون مجددآ مشاهده کنید. وقتی بیانات و مصاحبه ها و شعار های کارغل دلقک را میبینید ادم را خنده میگیرد. واقعآ یک مسخره بی حیا که هیچ شرم نداشت. نتیجه اخیر عمرش هم همین شد که از سرطان مرد و و جسد متعفن و گندیده اش به دریای امو پرتاب گردید. این دایم الخمر مریض روی شاه شجاع را هم سفید کرده بود. هرکسی که کارغل را شاه شجاع میگوید به شاه شجاع توهین میکند. این مرد خیلی ملعون تر از شاه شجاع بود. افراط وی در روس پرستی ، انسان را به تعجب وا میدارد. در اخیر همین روسها بودند که با چند پس گردنی کونش را از چوکی ارگ جدا کرده و به روسیه به تبعید فرستادند. و بجایش گاو جبونی را نشاندند که انهم فرار را بر قرار ترجیح داد و به مزلت مردار شد.
تاریخ قرن اخیر ما، فراز و نشیب های فراوانی دارد. مگر نقاط تاریک و اوج بدبختی ما در سالهایی که ح. د. خر ا. به خصوص چند سال کارغل و تجاوز روسها به وطن ما است که پای خرسهای قطبی با دهها هزار قشون سرخ به سرزمین ما باز شد. و بعد از تحمل تلفات سهمگین با خجالت و شرمنده گی این سرزمین را ترک گفتند. تا اینکه تجزیه شدند و بر باد رفتند و جز تاریخ شدند. اگر این پرچمی ها عقل و همت میداشتند گاهی در مورد اینکه چرا مهره های رهبری شان در کرملین تعین میگردید سوال مینمودند. اینها هرگز از اینموضوع شکایت ننموده اند. دلیل شان این بود که رفیق ! این انترناسیونالیزم پرولتاری است . و کشور شورا ها کشور پرولتاریای جهان است. بیغیرت های دون صفت. حیف دشنام که به شما نثار گردد.
یک دهقان را مد نظر بگیرند که هر روز یک جوال گندم را پشت خر خود بگذارد و به اسیاب ببرد، و این خر تنها راه خانه دهقان و اسیاب را بلد باشد. اگر بخواهید که این خر را به عوض اسیاب به جایی دیگری ببرید، خر مقاومت میکند و به همان راهی که عادت کرده میرود. پرچمی ها از چند جهت به این خر شباهت دارند. حالا که سوسیالیزم دیگر مرده است، مارکسیزم در تابوت مارکس داخل شده و با او یکجا پوسیده شده است، مگر هنوز هم این پرچمیها در فکر همان چتیات قدیمی خود استند وبد تر از همه آنکه خودشان را روشنفکر میخوانند!؟ هنوز هم روس پرستی میکنند و افسوس روز های سرداری کمونستان در کرملین را میخورند. سایت ها دارند و به همدیگر رفیق رفیق میگویند.این بیغیرت ها، در حالیکه فورمه های تقاضای سوسیال و پول بیغیرتی و مفتخواری در کشور های غربی در دستشان است، مشغول تعریف نیرومندی نظامی روسیه هستند. یارا من به این خبایث و به روس پرستی شان صد افرین میگویم. و از اینکه جیره خوار غرب شدند برایشان تبریک میگویم.