«ها»ی جمع
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
«ها» جمع را جدا از کلمه بنویسیم یا چسپیده به آن؟ مثلاً «درختها» بنویسیم یا «درختها»؟
این سؤالی است که برای هر کسی که به قطع و وصل کلمات در نوشتن اهمیت میدهد مطرح است و البته سؤالی است که پاسخهای متفاوتی دارد.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بعضی شیوهنامهها تا سالها بر پیوسته نوشتن آن نظر داشتند. البته بعضی استثناها در کار بود، مثل کلمات مختوم به «ـه» (خانهها، فقیهها و...) و بعضی کلمات که با چسپاندن «ها» قدری بدخوان میشد، مثل «شیمیستها» (شیمیستها) و امثال اینها باید جدا نوشته میشد.
من مدتها به همین قاعدهها عمل میکردم و البته یک «اجتهاد» دیگر هم به خرج داده بودم، هرچند در شیوهنامهها آن را ندیده بودم و آن در مورد ترکیبها بود. مثلاً من «خورد و خوابها» نمینوشتم، چون در آن صورت آن «ها» به «خواب» اختصاص مییافت، در حالی که به «خورد» هم ارتباط داشت. پس مینوشتم «خورد و خوابها»
اکنون فرهنگستان در آخرین شیوهنامة خویش نویسندگان را در چسپاندن و یا جدا نوشتن «ها» مخیر دانسته است. البته به هر حال در آن موارد خاص که پیشتر گفتم، جدانویسی را الزامی ساخته است.
با این وصف و با توجه به این که ما در بعضی موارد اصولاً امکان پیوستهنویسی نداریم (مثلاً در «کارها»، «سندها»، «روزها» و امثال آن) و باز با توجه به این که در آن موارد استثنا هم ناچاریم جدا بنویسیم، به نظر میرسد که اگر بنا را بر جدانویسی همواره بگذاریم، بسیار ضرر نکردهایم. در این صورت دیگر کار آسانتر است و ضرور نیست که این قدر قاعده و استثنا را به خاطر بسپاریم.
از این گذشته در مجموع جدا نوشتنِ «ها»، استقلال کلمه را بهتر نشان میدهد و حتی مانع بعضی اشتباهها می شود، چنان که در «تنها» رخ میداد و معلوم نبود که «یگانه» منظور است، یا «تنها». همین طور است کلماتی غریب مثل «پرچها» و «تشبیبها» که اولی ممکن است برای خواننده مبهم باشد و دومی را کسی ممکن است به اشتباه «تشبیهها» بخواند، در حالی که «تشبیبها» است. گاهی نیز «ها» جمع اصلاً یک هویت دیگر به کلمه میدهد، مثل «نهانها» که کسی ممکن است آن را «نها ـ نها» بخواند. بنابراین وقتی «ها» را جدا بنویسیم، در مجموع خواندن متن آسانتر میشود.
ولی از یاد نبریم که پیشتر گفتم که «با جدا نویسی، بسیار ضرر نمیکنیم» و این بدان معنی است که کمی ضرر خواهیم کرد. جدانویسی «ها» هرچند برای خواندن متن بهتر است، در وقت نوشتن و یا تایپ کردن، خالی از دشواری نیست. در واقع این «ها» باید با نیمفاصله از کلمه جدا شود و این خود تایپ کردن کلمات را دشوار میسازد. از طرفی بسیار کسانی که نیمفاصله را هیچ نمیدانند که چیست و یا به اهمیت آن واقف نیستند یا از سر تنبلی آن را رها میکنند، این «ها» را با فاصلة کامل خواهند نوشت و این بسیار بد است، به ویژه اگر اصل کلمه در انتهای یک سطر بیفتد و «ها» در ابتدای سطری دیگر. یعنی ممکن است بسیاریها «درختها» و «کتابها» را «درخت ها» و «کتاب ها» بنویسند، که بسیار هم مینویسند متأسفانه.
از جانبی این را هم نباید در نظر نگرفت که چسپاندن کلمه نوعی صرفهجویی در فضا هم در کار دارد. شاید با این کار بتوان چند صفحه از هر کتاب را کاهش داد و اگر این را در شمارگان کتابها و سپس تعداد کتابهای منتشره ضرب کنیم، به یک عدد نجومی در صرفهجویی کاغذ برسیم. ولی خوب این را هم باید دانست که این عدد نجومی در مقایسه با عدد نجومیتر مصرف کاغذ، بسیار هم قابل توجه نیست. از جانبی دیگر در فضای مجازی دیگر حجم چندان مهم نیست.
خوب پس در نهایت چه باید کرد؟ من مدتی است میکوشم که خود را با جدانویسی «ها» عادت دهم، چون سودهای این کار را بیشتر از زیان آن میدانم، مگر این که دلایلی برخلاف این باور به دست آید. آن آدمهایی هم که نیمفاصله را یاد ندارند، باید سعی کنند یاد بگیرند یا آگاهان قضیه آنقدر آنها را سرزنش کنند، تا به راه راست هدایت شوند.
آنلاین : http://mkkazemi.persianblog.ir/post/745