صفحه نخست > دیدگاه > خط دیورند تابوی سیاسی و نماد تبلیغاتی حکومت های افغانستان

خط دیورند تابوی سیاسی و نماد تبلیغاتی حکومت های افغانستان

محمد عوض نبی زاده
دوشنبه 19 نوامبر 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

در سده های اخیرافغانستان معاصر،بعد از سقوط سلطنت زمانشاه - شاه محمودوشاه شجاع شاهان سدوزایی و امیر دوست محمد ، امیر محمد یعقوب خان ، امیرعبدالرحمان ، امیر حبیب الله ، نادرشاه و محمد ظاهرشاه پادشاهان محمد زایی هر یک ازحاکمان این دوقبیله بخش هایی ازین سرزمین را، دربدل تاج وتخت ، به بیگانگان هدیه داده ودر بدل آن با کسب حمایت اجانب، بر باشندگان این خطه فرمانروایی نموده اند. سرزمین های شرقی افغانستان قدیم همواره مورداختلاف میان حاکمان هندی و هند بریتانیایی بوده و توافقات متعددی برای تعیین حدود ساحات این کشورها صورت گرفته است که میتوان ازعقد"پیمانهای سه جانبه لاهوردر ۲۶ جون ۱۸۳۸ میان شاه شجاع، ویلیام مک‌ناتن نماینده حاکم انگلیسی کمپانی هند شرقی و مهاراجه رنجیت سنگ، پادشاه پنجاب ، پیمان پیشاور (یا جمرود)د رتاریخ ۳۰ مارچ ۱۸۵۵ میان سردار غلام حیدر خان، ولیعهد دوست محمد خان و سر جان لارنس، حاکم پنجاب ، معاهده گندمک درتاریخ ۲۶می ۱۸۷۹میان امیرمحمد یعقوب خان و سر لوییس کیوناری، نماینده سیاسی انگلستان ، اشاره کرد. این موافقتنامه ها درهنگام فرمانروایی امیریعقوب خان، امیرعبدالرحمان خان، امیرحبیب الله خان، امیرامان الله خان، نادرخان وظاهرخان نیز چندین بارمورد تائید قرارگرفته است. بعد ازتقسیم نیم قاره هند، به دو کشورمستقل هند و پاکستان، کشور نوتاسیس پاکستان مناطق آن سوی خط دیورند را به عنوان مناطق خودمختار قبایلی به ارث برد ه اند. امیرعبدالرحمان پيش ازآن که اميرافغانستان شود، درسمرقند بسرميبرد وازسوي بريتانيايي ها با موافقت روسها زمینه فرارساختگی اوراازسمرقند به ولایات شمالی کشورفراهم نمودندوانگليسيها شرط گماشتن وي برامارت افغانستان را از پيش تاييد معاهده گندمک ازسوي او گذاشته بودند وعبدالرحمان خان نیزبا حمایت انگلیسها ، به افغانستان حمله وکابل راتسخیروبه امارت افغانستان گما شته شد .

امیر عبدالرحمن خان به تاریخ سیزدهم ماه نوامبـرسال 1893 میلادی ، درعمارت سلام خانه اراکین دربار ، صاحب منصبهای کشوری و لشکری و روسای طوایف و دو نفر از پسران بزرګش، را در جلسه ی جمع نمودوامیر درحضور اهل مجلس نطقی انجام دادو تمام قرار داد هارا ، به اطلاع اهل مملکت خود ، رسانید که پس از امضاء معاهده دیورند ، این معاهده را یکی از دستاوردهای مهم حاکمیت خویش دانست، دربدل امضای این معاهده، مقرری (دریافتی) سالیانه امیر عبدالرحمان خان از سوی بریتانیا، از یک میلیون و دوصد هزار روپیه هندی، به یک میلیون و هشتصد هزار روپیه هندی افزایش پیدا نمود.بعد از صحبت امیر سرمارتیمر دیورند ، نطقی نمود وگفت که تلګرافی از فرمانفـرمای هندوستان بمن رسید۰ و ازعقد موافقتنامه های دوستانهء ما خیلی اظهاررضایت نموده اند . براساس این قرارداد حکومت هند برتانوی تعهد کرد که ازین خط [ مرزی دیورند ] به سرحدات جانب افغانستان هیچګاه مداخله نمی کند وبه همین ترتیب امیر عبدالرحمن نیز تعهد کرد که بر سوات ، بنیـر ، باجـور ، دیـر و چترال - مناطق وزیرستان و « دورو » هیچنوع مداخله نکرده و هیچګونه ارتباط نګه نمیدارد .براساس این معاهده بخشی ازخاک افغانستان به عنوان منطقه تحت نفوذ هند بریتانیایی قرار‌گرفت واز آن زمان تا اکنون یک صدو نوزده سال میگذرد . در حالیکه درتاریخ این سرزمین معاهدۀ دیورند نه اولین معاهدۀ خاک فروشانه، بود ه است بلکه چندین معاهده خاک فروشانه ی دیگر نیز بوسیله پادشاها ن وابسته به اجنبی عقد گردیده اند..پس از وفات امیر عبدالرحمن مطابق به پیمان صلح راولپندی خط دیورند به عنوان مرزبین المللی میان افغانستان و هند بریتانیایی، پس از مذاکراتی، در کابل به تاریخ ۲۱ مارچ ۱۹۰۵، مجددا از سوی امیر حبیبالله خان نیز به امضاء رسانده شد و با درگذشت امیر حبیب الله خان و آغاز جنگ سوم افغان-انگلیس در سال ۱۹۱۹ این معاهده مرزی از اعتبار برخوردار بود.

هرچند شاه امان الله توانست استقلال سیاسی افغانستان رادر جناح شمالی خط دیورند ازانگلستان تحصیل کرد. ولی کوشش های متعدد او برای باز پس گیری سرزمین های از دست رفته ی افغانستان پیوسته باعث عصبانیت سردمداران انگلیس در لندن و دهلی شده و از جمله فاکتهای بود، که انگلیسها در امر خلع امان الله شاه از قدرت، و راه اندازی توطئه علیه وی دست یازیدند. انتباه سقوط غم انگیز دولت امانی، جانشینان متعدد شاه امان الله را چنان ترسانیده بود، تا زمانیکه استعمارانگلیس در منطقه وجود داشت؛ آنها هیچ وقت جرئت استرداد سر زمین های آنسوی خط دیورند را از انگلیس نکردند. انگلیسی ها در هنگام قبول استقلال سیاسی افغانستان پیش شرط گذاشته بودند که تنها با برسمیت شناختن «خط دیورند» به عنوان مرز بین المللی افغانستان، حاضرندکه استقلال این کشوررا به رسمیت بشناسند. شاه امان الله خان مجبورا در سال ۱۹۲۱، در توافقنامه موسوم به "آغاز روابط دوستانه و تجاری میان بریتانیای کبیر و افغانستان این خط را به عنوان مرز بین المللی کشور به رسمیت شناخت و همچنان بار دیگر خط دیورند به تاریخ ۶ جولای ۱۹۳۱ در زمان محمدنادرخان مفاد همین توافقنامه دوستی و تجارت، از طریق تبادله یادداشتی دیپلماتیک میان شاه‌ولی خان، وزیر مختار در لندن و آرتور هندرسن، وزیر خارجه بریتانیا، به عنوان مرز بین المللی افغانستان به رسمیت شناخته شد.

در جریان سالهای 1944-1947میلادی هنگا میکه انگلیسها عزم خروج از شبه قاره هند را نموده بودند؛ فرصت بسیار مناسب وتاریخی بود، تا دولت مردان افغان مسئله باز پس گیری سرزمین های وابسته به خودشانرا مستقیماً با لندن در میان میگذاشت ولی بعد ازبهدررفتن چنین فرصت تاریخی ، حکومت افغانستان ، درسال1949 میلادی با فراخواندن لویه جرگه ادعای سرزمینهای آنطرف ماورای خط دیورند را نموده ومعاهده دیورند را یکجانبه منسوخ اعلان کرد. ازنظر حقوق بین المللی نیز، قاعده ای وجود دارد مبنی براینکه وقتی مرزی میان دو قلمرو به رضایت دو طرف تعیین می‌شود، نمی‌توان آن را بدون رضایت هر دو طرف تغییر ویا لغو کرد.درحالیکه در کنفرانس سوم منطقه ای همکاری‌های اقتصادی در رابطه با افغانستان، در سال ۲۰۰۹، هیات افغانی توافق کرد که برروی یک میکانیسم مدیریت مدرن مرز دیورند به منظور ارتقاء امنیت و توسعه کار کند. در ارتباط با جنجالهای مرتبط با مرز وعبور شورشیان از مرز، موضع و اقدامات افغانستان به طور ضمنی همواره خط دیورند را به عنوان مرز بین المللی میان افغانستان و پاکستان تایید کرده است.

خط دیورند یگانه مرز است که حاکمان افغانستان در تعیین آن نقش داشته اند. خط دیورند یکی از عوامل اصلی ونمادی ازتداوم چندین دهه بحران و خشونت میان افغانستان و پاکستان می باشد اما مرزهای شمال با روسیه تزاری و چین، در غیاب حاکمان افغان تعیین شده است. دولت افغانستان ، باید عدم رسمیت مرزهای شمالی کشوررا نیز مورد سوال قراردهند. با این‌حال، حکومت‌های افغانستان هرگز ادعایی در رابطه با اقوام ازبک، تاجیک و ترکمن در مناطق شمالی افغانستان نداشته اند. اگر حرف بر سر تصمیم آزادانۀ پشتون ها مبنی بر چگونگی حق تعین سرنوشت ایشان باشد، این حق طبیعی، پشتونهای آن طرف خط دیورند است که، همانند هر قوم دیگردرین کرۀ خاکی، تصمیم اتخاذ نمایند که کشور مستقل خودرا میخواهند ویا خواهان ادامۀ حیات در کنار این یا آن کشور، با داشتن حقوق شهروندی وامتیازات متساوی با سایر باشندگان آن کشور ها که افغانستان ویا پاکستان باشند. برخلاف حکومتهای افغانستان و هواداران داعیه "پشتونستان بزرگ"، پشتون‌های شهروند پاکستان در مناطق مرزی تاکنون تمایلی به پیوستن به افغانستان نشان نداده اند.آنها همواره خود را شهروند پاکستان دانسته اند ، اغلب شهرها و روستاهای واقع در سمت پاکستانی دیورند وضعیتی بهتر از شهرک‌ها و روستاهای واقع در طرف افغانستانی این خط دارند و مناطق قبایلی پاکستان از نوعی نیمه خودمختاری بهره مند هستند. این در حالی است که باشندگان آنطرف خط دیورند خودها را پاکستانی می دانند و هرگز حاضر نیستند که از پاکستانی بودن خود صرف نظر نموده و با پشتونهای این طرف مرز که در نهایت درفقر و بیچاره گی به سر می برند در یک کشور مشترک زندگی نمایند .

موضع حکومت‌های افغانستان غالبا در قبال خط دیورند از سخن‌سرایی‌های احساسی و نامستدل، یا هزینه های هنگفت تحریک بی نتیجه رهبران قبایلی در آن‌سوی مرز بالا نرفته است.امادر عمل ، حکومت‌های افغانستان، همواره خط دیورند را مرز بین المللی میان این کشور و پاکستان به رسمیت شناخته اند؛"زمامداران افغانستان اعم از امیر عبدالرحمان خان، امیر حبیب الله، امان الله خان، نادر خان و بعد تر نورمحمد تره کی، ببرک کارمل، دکتور نجیب الله، مجددی، استاد ربانی وملا عمرهیچ کدام در مورد خط دیورند ادعای را طرح نکرده اند و با خاموشی خود عملا به این خط صحه گذاشته اند. حکومتهای افغانستان تاهنوزاز خط دیورند بحیث یک تابوی سیاسی و نماد تبلغاتی بهره برداری سیاسی نموده اند صرف درزمان صدارت وریاست جمهوری سرد ارمحمد داود بخاطر بهره برداری سیاسی ازقضیه پشتو نستان ومعاهده دیورند ، را به پیش کشید چون اوبیک چنین دستاویزی نیازداشت تا از این مسایل استفاده ابزاری نماید در جریان صدرات سردار محمد داوود خان1953-1962 میلادی کشاکش میان دولت های افغانستان و پاکستان روی مسئله پشتونستان حاد ترشد و دو کشور را تا سرحد جنگ کشایند. که باعقب نشینی محمد ظاهر شاه جنگی صورت نپذیرفت ولی بعدا در سال 1355 هـ.ش، فضای متشنج روابط سیاسی میان پاکستان و افغانستان بسرعت بفضای دوستی، برادری وهمکاری مبدل، واین امر باعث شد تا داوود خان در ادامه حمایت معنوی و سیاسی از آزادیخواهان پشتون وبلوچ، سیاست تشدد وخصومت را با پاکستان کنار گذارد. در مقابل ذوالفقارعلی بوتو وعده سپرد تا امکانات زیاد وگسترده در بنادر گوادر و کراچی در اختیاردولت افغانستان گذارد.جنرال ضياالحق ٫ در سال 1357شمسی بانورمحمد تره در پغمان.مذاكراتي انجام دادند كه مذاكرات پغمان بين دو رهبر به ارتباط خط ديورند و تنظيم مناسبات آينده دولتين به اساس صلح و همكاري به كدام نتيجه ئي نرسيد . اما بعدآ دشمني ها در بين اسلام آباد و كابل روزبروز به وخامت گرائيد و پاكستان با تربيه و مسلح ساختن مخالفين دولت به مداخله آشكارا مبادرت ورزيد.در زمان مجاهدين به علت ادامه درگيري هاي داخلي و وابستگي رهبران مجاهدين با پاكستان ٫ موضوع خط ديورند مسكوت گذاشته شد وپاكستان دست به ايجاد الترناتيف مجاهدين در چهره طالبان يازيد.گروه افراطي طالبان بعداز اشغال افغانستان دير زماني نگذشته بود كه به موضوع ايجاد به اصطلاح كانفدريشن افغانستان ـ پاكستان دامن زده و بازار اين تبليغات را گرم نگه داشتند . از ان تاریخ به بعد در محافل سیاسی داخلی دیری است مسئله دیورند به تابوی در نزد دولت مردان افغانستان تبدیل شده است تبدیل شدن دیورند به نماد ملی گرایی از سده ای گذشته تا کنون در دستور کار قرار داشته و امروزه این نماد در متعالی ترین شکلش به آلت خشونت نمادین میان دوکشورتبدیل گردیده است.

پاکستان امروز نه تنها با به رسمیت شناختن خط دیورند از جانب افغانستان قناعت ندارد بلکه خواهان آنست تا حکومت دلخواه و دست نشانده خود را در کابل مستقر و این کشور را به عمق استراژیک خود تبدیل نماید.حمایت دولت پاکستان از طالبان و سیاست های چند پهلوی آنها در مورد افغانستان در واقع ناشی از مسئله خط دیورند می باشد. پاکستان یک کشور دارای سلاح هسته ای بوده و از نظر جمعیت و اقتصاد نیز بیشتر و تواناتر از افغانستان است. طالبان بکمک سازمان جاسوسی پاکستان ( ای سی ای ) و پناه دادن و حمایت از القاعده وطن ما را مورد تجاوز قرار دادند و هزار ها افغان و سربازان خارجی بدست طالبان کشته وزخمی گردیده و ده ها انسان بیگناه را با خود به کام مرگ میبرند. پاكستان مي خواهد حالا از طريق خط ديورند مشكلات و درد سر را براي مردم و دولت افغانستان به منصه اجرآ قرار دهد و آمریکا هم حماتش می کند امریکایی ها، انگلیسی ها و دیگر کشور های غربی خط دیورند را سرحد بین افغانستان و پاکستان می شناسند اظهارنظر جدید مقامات امریکایی و انگلیسی در موردبه رسمیت شناختن خط دیورند به هیچ صورت تازه گی نداشته وامریکایی ها از زمان تاسیس پاکستان تا امروز این خط را به رسمیت شناخته و در محافل بین المللی نیز از موضع پاکستان پشتیبانی نموده اند.درحالیکه اکثریت قاطع مردم افغانستان مرزهای تعریف شده معاصر میان پاکستان و افغانستان را معتبر دانسته و هرگونه ادعای مرزی در مورد خط دیورند را سبب تشدید بحران افغانستان و ادامه بدبختی ها و مصیبت های مردم افغانستان می دانند.امید می رود که روشنفکران و جریانهای سیاسی افغانستان نیز با درک این واقعیت سعی نمایند تا این موضوع بیشتر از این سبب تشدید بحران و تداوم بدبختی های مردم افغانستان نگردیده و شرایطی فراهم گردد که نظامهای قبایلی نیز نتوانند از این موضوع به عنوان یک وسیله سیاسی در جهت تامین منافع قومی شان بهره برداری نموده و مردم افغانستان بیشتر از این گرفتار مصیبت نمایند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • جالب وخواندنی,اما مختصر!
    عوض نبی زاده ,سخی ارزگانی وثناازمردم نیکپی سه کرکتر جالب باشباهت های شگفت انگیز:

    • تکه داران سایت کابل پرس? وبعضی سایت های دیگر اند که بطوررایگان به اشتهار شان میپردازد.
    • هرسه با همه پرگویی ها وروده درازی ها هیچ حرفی برای گفتن ندارند.
    • هرسه ازطرزنگارش شان به وضاحت معلوم است که به عقده های حقارت درمان ناپذیر مبتلا ودنبال خود بزرگسازی وخودمطرح سازی بی وقفه سرگردان اند.(بدون شک مناسب ترین کارکترهای آزمایشگاهی فرویدی شده میتوانند)
    • این همه سایت هاراکه سربزنید این چهره هارادرکنارمقالات شان می بینید ,یعنی نوشته بدون فوتو وآنهم بابادبه غبغب ودانشمند مابانه رانمیتوانید پیداکنید.
    • نوشته های پایان ناپذیراینهاکه شبیه سریالهای دنباله دارتجارتی انجامش معلوم نیست راکه بخوانی ,دشواراست بدانی این آقایون چه میخواهند بگویند ومنظورشان اصلا چه بوده .
      واقعا آدم های جالب رانه تنها دررمان های قطور قرن نوزدهمی میتوان یافت ,بلکه درکنارخود داریم!
  • هميشه از خط ديورند گپ زده مى شود ولى درباره آن که در قرار بين داد امیر عبدالرحمن خان وسر (لقب) هينرى مورتيمورديورند چه چيزها ذکرشده کسى چيزى نمى داند. دولت پشتونيزم افغان دو راه دارد.
    اول: اينکه خيانت و وطنفروشى پدر دولت خود را يعنى امیر عبدالرحمن خان افشا نمايد
    يا دوم: متن اصلى قرارداد و يا تفامنامه باهردو زبان فارسى ويا انگليسى بين هند برتانيوى ودولت عبدالرحمن خان را در اختيار مردم قراردهد.
    متن انگليسى قرارداد ديورند
    Durand Line Agreement
    (November 12, 1893)
    Agreement between Amir Abdur Rahman Khan, G. C. S. I., and Sir Henry Mortimer Durand, K. C. I. E., C. S. I.
    Whereas certain questions have arisen regarding the frontier of Afghanista
    n on the side of India, and whereas both His Highness the Amir and the Government of India are desirous of settling these questions by friendly understanding, and of fixing the limit of their respective spheres of influence, so that for the future there may be no difference of opinion on the subject between the allied Governments, it is hereby agreed as follows:
    1.The eastern and southern frontier of his Highness’s dominions, from Wakhan to the Persian border, shall follow the line shown in the map attached to this agreement.
    2.The Government of India will at no time exercise interference in the territories lying beyond this line on the side of Afghanistan, and His Highness the Amir will at no time exercise interference in the territories lying beyond this line on the side of India.
    3.The British Government thus agrees to His Highness the Amir retaining Asmar and the valley above it, as far as Chanak. His Highness agrees, on the other hand, that he will at no time exercise interference in Swat, Bajaur, or Chitral, including the Arnawai or Bashgal valley. The British Government also agrees to leave to His Highness the Birmal tract as shown in the detailed map already given to his Highness, who relinquishes his claim to the rest of the Waziri country and Dawar. His Highness also relinquishes his claim to Chageh.
    4.The frontier line will hereafter be laid down in detail and demarcated, wherever this may be practicable and desirable, by joint British and Afghan commissioners, whose object will be to arrive by mutual understanding at a boundary which shall adhere with the greatest possible exactness to the line shown in the map attached to this agreement, having due regard to the existing local rights of villages adjoining the frontier.
    5.With reference to the question of Chaman, the Amir withdraws his objection to the new British cantonment and concedes to the British Governmeni the rights purchased by him in the Sirkai Tilerai water. At this part of the frontier the line will be drawn as follows:
    From the crest of the Khwaja Amran range near the Psha Kotal, which remains in British territory, the line will run in such a direction as to leave Murgha Chaman and the Sharobo spring to Afghanistan, and to pass half-way between the New Chaman Fort and the Afghan outpost known locally as Lashkar Dand. The line will then pass half-way between the railway station and the hill known as the Mian Baldak, and, turning south-wards, will rejoin the Khwaja Amran range, leaving the Gwasha Post in British territory, and the road to Shorawak to the west and south of Gwasha in Afghanistan. The British Government will not exercise any interference within half a mile of the road.
    6.The above articles of’ agreement are regarded by the Government of India and His Highness the Amir of Afghanistan as a full and satisfactory settlement of all the principal differences of opinion which have arisen between them in regard to the frontier; and both the Government of India and His Highness the Amir undertake that any differences of detail, such as those which will have to be considered hereafter by the officers appointed to demarcate the boundary line, shall be settled in a friendly spirit, so as to remove for the future as far as possible all causes of doubt and misunderstanding between the two Governments.
    7.Being fully satisfied of His Highness’s goodwill to the British Government, and wishing to see Afghanistan independent and strong, the Government of India will raise no objection to the purchase and import by His Highness of munitions of war, and they will themselves grant him some help in this respect. Further, in order to mark their sense of the friendly spirit in which His Highness the Amir has entered into these negotiations, the Government of India undertake to increase by the sum of six lakhs of rupees a year the subsidy of twelve lakhs now granted to His Highness.
    H. M. Durand,
    Amir Abdur Rahman Khan.
    Kabul, November 12, 1893.
    اکنون چال دردست دولت کرزى است که متن قرارداد را غلط ثابت کند

  • "کابل درسالهاى 1880 تا 1893 سال وار يک لک و بيست هزار 120000 پوند انگليسى دريافت مى کرد; بعد ازموافقت عبدالرحمان پيرامون خط ديورند پول پرداخت حتى يک لک و هشتاد هزار 180000 پوند انگليسى رسيد. برتانيوي ها با نقل سلاح های گسترده براى عمليات جنگى عبدالرحمان مثلا عليه هزاره ها به وى کمک نمودند"
    منابع:
    کنراد شيتر: قوميت وتنشهاى قومى درافغانستان, برلين, 2003 , برگ 220
    لودفيگ دبليوآدميک. Berkeley 1967, برگ 17-27
    Ferdinand, K 1962 Hazara Afghanistan
    The Hazara-Kuchi conflict, again
    امارات عبدالرحمن‌خان: 1880 - 1901

  • هميشه از خط ديورند گپ زده مى شود ولى درباره آن که در قرار بين داد امیر عبدالرحمن خان وسر (لقب) هينرى مورتيمورديورند چه چيزها ذکرشده کسى چيزى نمى داند. دولت پشتونيزم افغان دو راه دارد.
    اول: اينکه خيانت و وطنفروشى پدر دولت خود را يعنى امیر عبدالرحمن خان افشا نمايد
    يا دوم: متن اصلى قرارداد و يا تفامنامه باهردو زبان فارسى ويا انگليسى بين هند برتانيوى ودولت عبدالرحمن خان را در اختيار مردم قراردهد.
    متن انگليسى قرارداد ديورند
    Durand Line Agreement
    (November 12, 1893)
    Agreement between Amir Abdur Rahman Khan, G. C. S. I., and Sir Henry Mortimer Durand, K. C. I. E., C. S. I.
    Whereas certain questions have arisen regarding the frontier of Afghanista
    n on the side of India, and whereas both His Highness the Amir and the Government of India are desirous of settling these questions by friendly understanding, and of fixing the limit of their respective spheres of influence, so that for the future there may be no difference of opinion on the subject between the allied Governments, it is hereby agreed as follows:
    1.The eastern and southern frontier of his Highness’s dominions, from Wakhan to the Persian border, shall follow the line shown in the map attached to this agreement.
    2.The Government of India will at no time exercise interference in the territories lying beyond this line on the side of Afghanistan, and His Highness the Amir will at no time exercise interference in the territories lying beyond this line on the side of India.
    3.The British Government thus agrees to His Highness the Amir retaining Asmar and the valley above it, as far as Chanak. His Highness agrees, on the other hand, that he will at no time exercise interference in Swat, Bajaur, or Chitral, including the Arnawai or Bashgal valley. The British Government also agrees to leave to His Highness the Birmal tract as shown in the detailed map already given to his Highness, who relinquishes his claim to the rest of the Waziri country and Dawar. His Highness also relinquishes his claim to Chageh.
    4.The frontier line will hereafter be laid down in detail and demarcated, wherever this may be practicable and desirable, by joint British and Afghan commissioners, whose object will be to arrive by mutual understanding at a boundary which shall adhere with the greatest possible exactness to the line shown in the map attached to this agreement, having due regard to the existing local rights of villages adjoining the frontier.
    5.With reference to the question of Chaman, the Amir withdraws his objection to the new British cantonment and concedes to the British Governmeni the rights purchased by him in the Sirkai Tilerai water. At this part of the frontier the line will be drawn as follows:
    From the crest of the Khwaja Amran range near the Psha Kotal, which remains in British territory, the line will run in such a direction as to leave Murgha Chaman and the Sharobo spring to Afghanistan, and to pass half-way between the New Chaman Fort and the Afghan outpost known locally as Lashkar Dand. The line will then pass half-way between the railway station and the hill known as the Mian Baldak, and, turning south-wards, will rejoin the Khwaja Amran range, leaving the Gwasha Post in British territory, and the road to Shorawak to the west and south of Gwasha in Afghanistan. The British Government will not exercise any interference within half a mile of the road.
    6.The above articles of’ agreement are regarded by the Government of India and His Highness the Amir of Afghanistan as a full and satisfactory settlement of all the principal differences of opinion which have arisen between them in regard to the frontier; and both the Government of India and His Highness the Amir undertake that any differences of detail, such as those which will have to be considered hereafter by the officers appointed to demarcate the boundary line, shall be settled in a friendly spirit, so as to remove for the future as far as possible all causes of doubt and misunderstanding between the two Governments.
    7.Being fully satisfied of His Highness’s goodwill to the British Government, and wishing to see Afghanistan independent and strong, the Government of India will raise no objection to the purchase and import by His Highness of munitions of war, and they will themselves grant him some help in this respect. Further, in order to mark their sense of the friendly spirit in which His Highness the Amir has entered into these negotiations, the Government of India undertake to increase by the sum of six lakhs of rupees a year the subsidy of twelve lakhs now granted to His Highness.
    H. M. Durand,
    Amir Abdur Rahman Khan.
    Kabul, November 12, 1893.
    اکنون چال دردست دولت کرزى است که متن قرارداد را غلط ثابت کند

  • برای فهماندن این غول فاشیست مجبورم اززبان نیاکان وی استفاده نمایم. زبانیکه خودش به آن علاقه دارد ومحبت آن در سلول سلول وجودش همچو خون درجریان است از دوستان دیگر معذرت میخواهم
    Hello gentleman who left his comment in English!
    Please do not leave your comments in English on this page!
    Pashtuns have never been at war with any colonial power in history. The current name of the country is false. This means that the real Afghanistan is in the current Khaibar Paktonkwa in Pakistan.
    You only read false stories or maybe you’ve heard that kind of goddamn shit from your grandmothers or grandfathers. You yourself who writes here on this page instead of Pashto, a good example that you are a son of English. This means that your biological father is English and in your body is flowing English blood, and also because you can never argue in your language. As I know and other academics also found Pashtuns never been at war with the former English colonial power in the 19th century. They just helped the English men to crush the border and invade the current Afghanistan that was formerly known as Khorasan.
    Press notes the same way now that Pashtuns only played double role in language and speech was one thing, but in practice, and the media was another thing, they showed themselves as true warriors but in reality they sold their wives to the English army, so we now are seeing that many many Pashtuns in current Khaibar-Paktonkhwa seem like Englishmen and they call themselves true Pashtuns.
    In Afghanistan’s history the true defenders of the country are non-Pashtun groups like Hzaras, Tajiks and Uzbeks, not Pashtuns .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس