دیرینگی ترویج فرهنگ سوندورگرای هندی در افغانستان
افغانستان به یک کمپاین برخورد فرهنگ های مختلف تبدیل شده است
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
فرهنگ افغانی تقریبا به یک فرهنگ هویت باخته مبدل شده است . سالهاست که از سردرگمی در بین هجوم فرهنگ های بیگانه در کشوردر حال متلاشی شدن است. جنگ های داخلی وبحرانهای اقتصادی که مردم را وادار به ترک وطن کرده و يک حدقل يک نسل که در طول سه دهه ای اخیر در خارج و در سایه ای یک فرهنگ بیگانه پرورش یافته، باعث گردیده تا فرهنگ افغانی بااین بیگانه پرورده ها احساس بیگانگی کند؛ امروز افغانستان به یک کمپاین برخورد فرهنگ های مختلف مبدل شده است.
در تصاویر می بینیم که جوان ها در کابل و دیگر شهر های بزرگ کشور با قیافه ها و تیپ های مختلف به خصوص تیپ های هندی، طرز صحبت کردن های مختلف که هیچ همخوانی با فرهنگ ، زبان و عنعنات اصیل افغانی ندارد در اجتماع ظاهر میشوند. البته سوء تفاهم نشود که من شخصا طرفدار آزادی های فردی هستم و به هیچ عنوان موافق دخالت در امور شخصی کسی نیستم چون به باور من هر فرد جزيی از اجتماع محسوب می شود و باید از آزادی های بیان،فکر و اندیشه و طرز لباس پوشیدن و چیزهای که مربوط به فرد میشود برخوردار باشد. اما هرفرد از جامعه موظف است که فرهنگ اصیل خودرا پاس بدارد. منظورم از پاس داشتن فرهنگ اصیل افغانی، با لنگی و لباس هندی و پای برهنه در شهر های دبی و ابوظبی قدم زدن نیست. البته باید یادآور شد که مردم افغانستان سابقه ای دیرینه ای از بیگانه پرستی دارند، از عدیم تا قدیم داریم که اکثر مردم افغانستان شیفته و باخته ای فرهنگ سوندورگرای هندی بوده اند، که مثلا یک آدم که خود را با کلاس می پیندارد به آهنگ های لتا و موکیش خواننده های قدیمی هندی گوش میدهد. اکثر مردم افغانستان موسیقی هندی را دوست دارند و همواره برای شادی روح ازین موسیقی استفاده می کنند؛
زمانیکه من کوچک بودم سینماهای افغانستان سرگرم نمایش دادن فلم های اکشن و داستانهای عاشقانه هندی بود، که فیلم های اکشن علاقه مندان و طرفداران پرشمار در بین جوانها داشت و همین فلم ها باعث بی سواد ماندن خیلی از همنسلان ما در آن دوران شد، گروه بزرگ از همکوچه گی های ما که صبح ها با هم از خانه های خود به منظور مکتب بیرون می شدیم، از ده نفر چهار نفر به مکتب می رفت و بقیه کتاب های خودرا زیر خاک پنهان کرده و به تماشای فلان فیلم هندی در سینما می رفتند. شامگاه که می شد همگی رفیقای سینما رفته پیش بقالی سر کوچه جمع می شدند و بسیار با هیجان از صحنه های فیلم صحبت می کردند و آنعده ای دیگر که بدلیل نداشتن پول تکت نتوانستند به سینما بروند با دهان باز به قصه های آنها گوش می سپردند، هیچ کسی هم نمیفهمید که فیلم یعنی چه، همه باور داشتند که مثلا آمیتا بچن یک آدم خیلی قوی و خطرناک است که به تنهایی می تواند ده نفر را حریف شود، و همگی عاشق این شهامت و جسارت آمیتا بچن شده بودند. اما از درس خبری نبود. مدت چند سال به همین منوال ادامه داشت تا اینکه تمام این دوستداران آمیتا بچن به شاگردی سماوات، باسکیل سازی ، نانوایی، تایر مینی پرداختند. در آن زمان شبکه های داخلی خود افغانستان زیاد نبود و مهم تر از همه اینکه خیلی از خانواده ها اصلا تلویزیون نداشتند ، یا بدلیل فقر و ناتوانی اقتصادی و یا هم به خاطر مذهبی بودن، کسی دوست نداشت تلویزیون داشته باشد. همین امر باعث می شد که تا جوانها را به خاطر تماشای فیلم به سینما بکشاند آن هم به صورت پنهانی بدون اینکه پدر بفهمد.
بعد از سقوط رژیم طالبان و ختم دوران تاریک آنها ، که اقتصاد مردم هم بهتر بود و همچنین مردم تشنه ی آزادی بودند و اينکه بتوانند در خانه خود تلویزیون داشته باشند و بتوانند یک فیلم را آزادانه و بدون ترس و هراس از طالبان ببینند. این امکان به وجود آمدو مردم با اشتیاق تمام تلویزیون و ماهواره تهیه کردند آنانیکه پول نداشت قرض گرفتند تا اینکه در عرصه ی تلویزیون و ماهواره داشتن از دیگران عقب تر نباشند. از سوی دیگر چندین شبکه خصوصی تلویزیونی در افغانستان جهت تبلیغ و جریان بهتر تجارت توسط تاجران از خارج آمده در کشور تأسیس شد که هرکدام به نوبه ای خود سعی کردند تا برنامه های مورد علاقه ای مردم را پخش کنند و ازین طریق بتوانند به تجارت خود جریان بهتر بخشند. علاقه مردم افغانستان هم که فرا تر از فیلم ها و سریال ها و نمایش دادن فرهنگ هندی نیست و دست اندکاران این شبکه ها که هیچ مسؤلیتی در قبال پاس داشتن فرهنگ بومی افغانی احساس نمی کنند همچنان سرگرم پخش سریال های هندی می باشند. بنا به گزارش ها از افغانستان، هم اکنون ده تا سریال هندی از شبکه های مختلف افغانی پخش می گردد. ما که بیرون از مرز زندگی می کنیم و تنها شبکه ای جهانی آریانا در دسترس است، می بينيم که هم اکنون سه سریال هندی از شبکه ی بنیاد بیات آریانا پخش می شود.
سؤال اینجاست که از روزیکه ما این سریالها را دنبال کردیم، داستان تمام این سریال ها مشابه بوده و هیچ جنبهء آموزشی در این سریال ها دیده نمی شود و نه از یک داستان خوب برخوردار است که بتواند یک وسیلهء برای گذراندن وقت اضافه باشد. نه تنها اینکه جنبه های مثبت ندارد بلکه لبریز از جنبه های منفی می باشد که ذوق و علایق مردم را به فرهنگ سوندورگرایی سنت های هندی که هیچ گونه همخوانی با فرهنگ افغانی ندارد سوق می دهند. درین زمینه یعنی در زمینه ای ترویج فرهنگ و سنت های هندی رسانه های ما موفقیت های چشمگیری داشته اند. مثلا یک جوان افغانی آنچنان که باید، در مورد فرهنگ و سنت های افغانی آگاهی ندارد ، اما با سنت ها و فرهنگ هندی آگاهی کامل دارد و ستارگان سینمای بالیوود را یکایک میشناسد و حتی در مورد پیوند های فامیلی آنها و اندازه لباس شان و شماره پای شان اطلاعات کافی داشته و دانستن چنین اطلاعات و آشنایی با فرهنگ و سنت های هندی و تشخیص دادن اینکه این آهنگ از کدام فیلم است را به نحوی افتخار می پیندارد. اگر دراین جا یادآور شویم که حال که ما محتاج بیگانه ها بودیم و هستیم، بهتر نیست که سریالها و فیلم های فارسی زبان ایرانی را نشر کنند، می دانم که باعکس العمل تند و اهانت آمیز برخی مردم و مقامهای دولتی روبرو خواهیم شد. چون اگر ما از رفتار نژادپرستانه ی ایرانی ها سالیان متمادی رنج برده ایم و به ما اهانت شده رنجور هستیم که این یک حقیقت انکار ناپذیر است. همه می دانند که افغانی های مهاجر مقیم ایران از افغانی های مهاجر در کشورهای دیگر بیشتر رنج برده اند. اما ما با ایرانی ها از نظر زبان و فرهنگ و اعتقادات دینی همخوانی داریم، و اگر از حقیقت نگذریم سریالهای ایرانی به مراتب آموزنده تر از سریالهای هندی میباشد.
مردم افغانستان با گذراندن چندین دهه در سایه ی بی علمی و بی سوادی تمام آموزه های زندگی را از دست داده اند و همگی بدون هدف و برنامه ریزی بسوی هیچ هدفی روانه هستند و به خصوص نسلی که در خارج از افغانستان و در سایه یک فرهنگ بیگانه پرورش یافته اند، هیچ گونه آشنای با فرهنگ آبایی خود ندارند و یا اگر دارند هم به قدر کافی ندارند. آنان نیاز فراوان به آموزه های جدید و مدرن فرهنگی دارند، تا اصل خودرا دوباره بازیابند. رسانه ها به خصوص تلویزیون ها می تواند نقش مهم و آموزنده ای را درین راستا ایفا کند تا فرهنگ نیم جان افغانی را دوباره حیات و استقلال بخشد که البته این کار مشخصا مربوط به دولت افغانستان می شود تا جلوی این همه تشویق و ترویج بیگانه گرایی را توسط رسانه های خصوصی در کشور بگیرد. و بودجه ای را برای اجرای این کار اختصاص بدهد و همچنین با سینماگران و گروه تصویر ساز ها همکاری گسترده داشته باشند تا بتوانند سریالها و فیلم های افغانی که نشانگر فرهنگ و عنعنات اصیل افغانی باشد و جنبه های آموزنده برای آشنای نسل جدید با فرهنگ آبای شان داشته باشد تهیه کنند. اما دولت افغانستان با عدم شایسته سالاری در دستگاه دولتی و گماردن افراد بی تخصص و بی تجربه بر حسب وابستگی های قبیله ای فرد به سمت های کلیدیی دولت نظیر وزارت اطلاعات و فرهنگ که از یکی از مهمترین سمت های دولتی برای مبارزه با چنین نابسامانیهای فرهنگی می باشد، ضعف و و بی اعتنایی خود را در عرصه ی بالا بردن سطح فرهنگ و اطلاعات شهروندان این سرزمین بروز می دهد. اما با وجود این همه نا بسامانیها و دروازه های گشاده برای هجوم فرهنگ های بیگانه، که منجر به نابود شدن فرهنگ افغانی می گردد، مقام های ذیربط سرگرم مشغولیت های شخصی بوده و هیچ گونه تصمیمی را برای پیشگیری از تهاجم فرهنگ های ناآشنا و بیرون مرزی اتخاذ نمی کنند. تمام این بحرانهای فرهنگی را با کمال بی خردی نادیده می گیرند وآنگاه جناب وزیر فرهنگ آقای خرم فارسی ستیز، با یک عمل عقده مندانه، ژورنالیست ها را عجولانه بجرم استفاده از زبان مادری خودشان یعنی بکاربردن اصطلاحات قشنگ و شیرین دری فارسی، مثلا کلمه ی دانشگاه بجای "پوهنتون" جزا می دهد. ولی ازینکه سر لوحه های مغازه ها در کابل که به اردو نوشته است"کابل میوزیک سینتر" ویا " اینگلیش لنگویچ کورس ایند کمپیوتر ساینس" که تعداد کمی از مردم به معنای فارسی آن پی میبرند، وزیر اطلاعات و فرهنگ هیچ گونه اظهار نظری در این گونه موارد نمی کند. آیا زبان اردو جزء از زبانهای ملی افغانستان است؟.
البته اقدامات اخیر وزارت اطلاعات و فرهنگ و شورای علماء مبنی بر منع نشر برخی از برنامه های تلویزیونی در کشور، نمی تواند دلیلی برای نگرانی آقای خرم و شورای علماء از آلوده گی فرهنگ افغانی باشد. بلکه آنها از تنگنای دید بنیادگرایی و طالبانیزم نسبت به این برنامه ها نگاه می کنند و به باور آنان یا به قول آقای خرم که چندی پیش گفته بود که تلویزیون ها با نشر سریال های هندی بت پرستی را در کشور ترویج می کنند و همچنین ظاهر شدن بانوان بازیگر هندی در صحنه های فیلم که طرز لباس پوشیدن شان با مزاج مولوی خرم و همفکران عمامه دارش سازگار نیست و یا اینکه احساسات شان را می آزارد را، بنام اختلاف داشتن این برنامه ها با دین اسلام محکوم می کنند و خواستار جلوگیری از نشر چنین برنامه ها می شوند ، اينجاست که این عمامه پوشان و یا وزیران بی سواد چون آقای خرم که با مفکوره های قرون وسطای خود می خواهند دوباره دوران ظلمت طالبانیزم را به اذهان مردم زنده کنند و افغانستان را به قرن حجر برگردانند. اینجاست که دولت باید تفکر خودرا از قبیله گرایی و گروه گرایی بسوی استعداد گرایی و درست اندیشی سیر بدهد و افراد کارا، با تجربه و تحصیل کرده را نه بر حسب وابستگی های منطقه ای، قومی،حزبی، بلکه بر حسب استعداد و لیاقتش در دستگاه دولتی بگمارد. تا این فرهنگ هویت باخته ای ما دوباره هویت خود را باز یابد.
البته باید یاد آور شوم که هدفم ازین همه پرحرفی ها محدود کردن رسانه ها در افغانستان نیست من طرفدار آزادی هستم وآزادی را حق مسلّم هر فرد میدانم، بلکه منظورم اینست که رسانه های تصویری ما واکثر مردم ما تحت تأثیر فرهنگ هندی قرار گرفته اند، فرهنگی که هیچ گونه افتخار و برتری بر فرهنگ خود ما ندارد و همچنین آشنایی با رسوم، سنت های هندی هیچ فائده ای برای یک افغانی جهت بالا بردن اطلاعات و سطح فکریی اش ندارد. در ضمن اینکه منظورم فقط استقلال فرهنگ افغانی است. چون وقتی غیر افغانی ها در خارج از کشور ناگهان با کانال آریانا بر میخورد، این کانال را با کانال هندی اشتباه نگیرند.
پيامها
3 آپریل 2008, 12:37, توسط عارف
اگر اين دو چيز را نمينوشتي، بقيه مطالب خوبيست:
1 “سندرگرائي“ ، سندر زدن به پيشاني يك رسم مذهبي مردم هند است و به مذهب ديگران نبايد غير مستقيم توهين كرد.
2 “ و همچنین آشنایی با رسوم، سنت های هندی هیچ فائده ای برای یک افغانی جهت بالا بردن اطلاعات و سطح فکریی اش ندارد.“
برعكس، از هر فرهنگ بيگانه ميتوان چيز هاي مفيد و مثبت آموخت ( البته مقصدم فلم ها هندي نيست). فرهنگ كه بسته و جامد باشد و از فرهنگ ديگران نياموزد، مانند آب ايستادهء است كه به مرور زمان ميگندد.
احترام
3 آپریل 2008, 18:15, توسط شاهد
این حرف درست است به شرطی که سریالهای ایرانی از نوع آخوندی که معمولا برای شستشوی مغزی جوانان ساخته میشوند نباشند، که درینصورت اینچنین سریالها بسیار زهرناکتر و مخرب تر نسبت به سریالهای هندی خواهند بود.
اگر این پیشنهاد به گوش رهنورد زریاب برسد فوری به آن مهر تایید گذاشته و از باداران ایرانی اش خواهد خواست که چند سریال نجس با مضمون مذهبی از نوع تبلیغات خمینی گونه برایش بفرستند که طلوع به نشرش بپردازد که درینصورت نزد ایرانیان کریدت دیگری بخاطر نقشش در "صدور انقلاب اسلامی" خواهد گرفت.
"طلوع" همین اکنون یک سریال ترکی به نام "دنیای اسرار" پخش میکند که دارای مضمون مذهبی و در بسی موارد خرافاتی است، این سریال از میان صدها سریال خوب ترکی برگزیده شده است تا خرافات مذهبی به خورد مردم داده شود و طبعا خرم ها و سیافها و محقق ها و سایر ستمکاران مذهبی از دیدن و پخش اینگونه سریالهای مخدرکننده جامعه حظ میبرند.
3 آپریل 2008, 13:00, توسط احمد بهار چوپان
وطندار عزیزم، احساس شما در مورد حفاظت وگرایش به ارزش های خودی و فرهنگ خودی قابل قدر است. و تعادل در فراگیری نکات آموزنده اخلاقی و اجتماعی از دیگر فرهنگ ها هم امر بجایست؛ همانگونه که افراط و خود باختگی و بیگانه گرایی نا پسندیده است. اما یک چیز برایم همیشه نامفهوم است و آن " فرهنگ افغانیست ؟؟؟!!!" یعنی چه؟ یعنی فرهنگ قبیله ؟ یعنی فرهنگ عقب گرایی ؟ زیرا افغان در وطن ما اسم خاص کیهاست ، این وضاحت دارد، و آنان نیز متاسفانه فرهنگ بهتر و برتری از فرهنگ هندو ها ندارند. درحالیکه هندوستان در مجموع کشوریست با تاریخ کهن و فرهنگ غنامند. در فیلم های هندی اقلا احترام به مرتبه مادر، که زن است، و احترام به حق و حقیقت تبارز دارد، ولو اینکه گاهی با مبالغه در صحنه های مستجهن همراه است، اما در فرهنگ قبیله یا بزعم شما " فرهنگ افغانی " زن حکم مالیکت را دارد، و قابل معاوضه و خرید و فروش هست. زن عقل ناقص دارد . در فرهنگ قبیله زن اصلا انسان نیست. پس ما حیرانیم چی را مانیم و چی را برگیریم؟ و برای من نهایت حیران کننده اینست که هموطنان شریف هزاره ام از همه بیشتر " افغان " باشند؟؟؟!!! هزاره ی که زخم ستم افغان برتنش تازه هست، و هنوز هم از افغان ستم می بیند! پس ما باید هویت مانرا دو باره تعریف و احیا کنیم، از بند این هویت تحمیلی پوشالی برهیم، آنگاه به تعبیر و تفسیر فرهنگ و ارزش های جامعه مان بپردازیم . موفق باشید.
احمد بهارچوپان
4 آپریل 2008, 04:07, توسط کاسترو
رفیق بهار چوپان! منظور من از کلمه ای "افغانی" تنها منحصر به قبیلهء پشتون نمی شود. درست است که به فرموده ای شما افغان نام پشتونهاست اما امروز تمام مردم افغانستان در دنیای خارج با همین نام نسبی که به تمام شهروندان افغانستان اطلاق می شود شهرت دارند، و برای اینکه هدف ما متوجه تمام باشندگان افغانستانواقع شود بهتر است از کلمهء "افغانی" استفاده کرد تا اینکه تک تک نام تمام اقوام و قبیله ها را ذکر کرد. و در ضمن اینکه شهروندان افغانستان متشکل از اقوام و اقشار مختلف با فرهنگ ها و سنت های مختلف میباشد، که همین عقده های قومی و مذهبی باعث شده تا مردم ما از آشنای با فرهنگ و رواج های همدیگر در فاصله های بسیار کوتاه محروم بمانند.
تاریخ در افغانستان تا به امروز یکطرفه عمل کرده و به کام تنها یک قوم ودو قوم، یا یک گروه دو گروه بوده. اما امروز که این فرصت طلایی برای همه به وجود آمده، که وجود تمام اقلیتها در کشور مطرح شده است، چرا نتوانیم ازین فرصت استفاده های مثبت جهت تشویق و ترویج مردم به آشنایی با یکدیگر نکنیم. مثلا امروز در افغانستان بیشتر از مردم نمیدانند که افغانستان در کجای دنیا واقع شده و دارایی چند قوم،زبان،مذهب میباشد. اما با فرهنگ،زبان اعتقادات دینی و سنت های قبیله ای کشورهای چون ایران،پاکستان،هندوستان می شود گفت که آشنایی کامل دارند. چون ما قبل از خود شناسی به بیگانه شناسی پرداختیم. فرمودهء شما در مورد خشن بودن و بی احترامی کردن به مقام زن در فرهنگ قبیله ایی افغانی کاملا بجاست.
اما1. تا این عمل های اشتباه و ضدبشری را به تصویر نکشیم و سپس خود نگاه نکنیم کی متوجه خواهیم شد که این فرهنگ وحشیانهء عربی تبار جاهلیت، مارا از افکار انسانی برحذر داشته و در انزوای فکری قرار داده است؟ آنچه از ماست برماست، همین فرهنگ ماست حالا خوب یا بد. اما تا فرهنگیان و اهالیی ارشاد آستین عمل بالا نزنند و روی این فرهنگ کار نکنند، این فرهنگ با همین حالت وحشیانه ای خود باقی خواهد ماند.
2. اینکه من فرهنگ هندوها را بد نگفتم، اتفاقا خیلی هم فرهنگ خوبی است البته برای خودشان. نه برای افغانی های که بدون اجازه دارند ازین فرهنگ هندی تقلید میکنند.
4 آپریل 2008, 05:29, توسط کلک راستگو
جناب کاسترو!
عرضم به حضور شما که " هویت " یک مقوله فرهنگی - اجتماعیست و فرهنگ و هویت پیوند های تنگاتنگ دارند. تا زمانیکه قادر به مشخص ساختن مرز و بیان تعریف روشن این یکی نگردیم، آن دیگری را نمی توانیم شناسایی و یا تعریف نمایم. و اینکه جناب خاطر نشان میسازید که امروزه مردم سرزمین ما را به اسم " افغان " می شناسند خود غامضه ایست که مشکل ما را دو چند میسازد.
نباید فراموش کرد که این واژه افغان که روی دیگرش " پشتون " است همیشه مثل شمشیر دو دم از چپ و راست از سرما تا اجزایی فرهنگ مانرا قطع کرده است و میکند. وقتی در یک سرزمین به چند میلیون انسان آن میگویند که چه بگو و چه نگو ، چه بنویس و چه ننویس ، یعنی هویت فرهنگی و هویت ملی که یکی مدار دیگری باشد، شکل نگرفته. متولیان این افغان که خود را مالک این سرزمین نیز می شناسند، به بهانه هویت افغانی بزعم شما، و هویت پشتونی آن به زعم خود شان از ما نمیخواستند به خواسته های شان گردن بنهیم.
شما لطف کرده مقاله " زوال پشتون ها در افغانستان " نوشته انوار الحق احد، و آخرین نوشته از روستا تره کی را مطالعه کنید آنگاه برای فرهنگ افغانی یخن پاره کنید.
4 آپریل 2008, 15:34
Ahmad bahar choopan if you really like your hazara people then you must not put fuel in the flame of hazara and pashtuns it is increasing the hate and making more problems in every nation there are good people and bad people but we can not blame all
Sabawoon bedar
7 آپریل 2008, 16:47, توسط Jaano
Mr.Castro you are illitrate person because you do not know that : Afghan=Pakhtun=Aughan=Aughon=Patan. You had to accept the message of Mr. Bahar Chopan but you deceitful treid to mislead the people.Although I do not want and do not have time to read every article ,but I would to write about your title that I saw Mr.Chopan did before
3 آپریل 2008, 14:14
به نظرم این همه قیل و قال در مورد حمله فرهنگی و تجاوز فکری اصلا بی معنی است. در جهان آزاد امروز که انترنت مرز ها را در نوردیده است، منع کردن مردم از یگانه تفریح موجود، آنهم درحالیکه هیچ نوع الترناتیف هم برای آن وجود ندارد، کار بی فایده است. اصولا فرهنگ افغانی در لباس پوشیدن متفاوت عده تقویه و یا ضعیف نمیشود. اصولا چرا ما باید به طرز لباس پوشیدن و یا آرایش دیگران توجه داشته باشیم. هر کس هر طوری که خود را راحت میبیند لباس بپوشد، چرا باید به حریم خصوصی دیگران دخالت کنیم. فرق بین ماو طالبان در کجاست؟ در حالیکه قسمت عظیم جمعیت افغانستان بی سواد و فقیر اند، چطور میتوان به "تقویه"فرهنگ افغانی پرداخت.
3 آپریل 2008, 14:28, توسط مسعود
اگر شخصي براي مدت طولاني غذاي بد مزه خورد بعد از مدتي ذائقه آن شخص به آن عادت كرده و مطبوع فرض مي كند و اگر بعد از زمان طولاني غذاي مزه دار بخورد آن را نمي پسندد ! متاسفانه ذائقه هنري مردم افغانستان بسيار پايين آمده و فلم هاي بي محتواي و بدون ارزش هنري باليوود مورد استقبال مردم افغانستان واقع شده است. اي كاش كمي تامل مي كرديم جايگاه هنري فلم هاي هندي در جهان چگونه است و به غير از كشور ما در كجاي دنيا استقبال مي شود. آيا شما به ياد داريد فلم هاي فله اي باليود يك جايزه هنري قابل قبول در سطح جهاني كسب كرده باشد؟ اين در حالي است كه فيلم هاي باارزش زيادي در كشور هاي غربي ساخته ميشود اما به علت گران بودن اي فلم ها خريداري نمي شوند و لابد اگر هم خريداري شود ذائقه هنري ما آن قدر پايين آمده كه استقبال نمي شود.
3 آپریل 2008, 14:28, توسط Zia az Hindustan
Beradari Aziz
Ebteda shoma naami khoditan ra esla conin, kojaie naamitan ba culturi Afghanie ki shoma ba defa az aan barkhaastid, tataboq dara? Tashakor
4 آپریل 2008, 11:02, توسط HOSHYAAR
kastro jaan iykaash too ham maanande hamaan bacha haaye sinamaraw shaagerde samaawarchi meeshodi wa engoona nima baasewaad nmeemaandi beraadar jaan manzoorat az farhange asile afghaani chist ? aayaa nameedaani farhange
ASILE AFGHANI
ke shaamele farhaghaaye faraeiye PASHTOONI - TAAJEKI - HZAARAGI ... WAGHAIRA..... meeshawad hamaan frhange mardsaar wa zanseteez wa munhatte feyodaali / eslaami astk ke hargez shaayestaye eftkhaar wa mobaahaat neest wa baayad ba zedde an hooshyaaraana mobaarezakoneem........kastro jaan lotfan az khaab beedaar shaw!!!!!!! beedaar
24 جولای 2008, 06:44, توسط نقیبالله
هو شیار جان شما اول تایپ و نوشتن را یاد بگیرید بعدا نظر بدهید.
5 آپریل 2008, 00:13, توسط عزیز بامیانی
دوست عزیز با تشکر از شما به خاطر مطلبتان و اشاره به یکی از بزرگترین چالشهای فرهنگی در کشور. اینکه فرهنگ ما به یک فرهنگ تقلیدی تبدیل شده است کاملا درست است و در ان جای شکی نیست ولی اگر شما نظری بر وضعیت سیاسی و کمکهایی که از این دوکشور به افغانستان میرسد توجه ای نمایید به این حقیقت پی خواهید برد که دولت هند با توجه با دشمنی که با پاکستان دارد تلاش در بازسازی و ارایه کمکها به افغانستان را دارد تا نظر دولت افغانستان را به سوی خود جلب نماید ولی دولت ایران همواره در تلاش برای تخریب چهره امریکا در افغانستان بوده است از راههای مختلف مثل صادرات و پشتیبانی بمبهایی که در انتهار هااستفاده میشود.با توجه به این مهمها و نداشتن منابع داخلی پس بهتر است که همان سریالهای هندی که از ان بوی عشق می اید به جای سریالهای ایرانی که بوی نفاق میدهد پخش شود.
6 آپریل 2008, 04:59, توسط ahmadi
Aqai Bmiyani agar shoma filmi Kabul expressra ke yek doroqi motlaq ast tamasha koni shayad mohabadhai Hindi ha ra behtar dark koni
24 جولای 2008, 07:04, توسط نقیبالله
وطنداران و دوستان عزیز فرهنگ هیچ گاهی ثابت مانده نه میتواند فرهنگ تاثیر پذیر و تاثیر انداز میباشد .
اینکه فرهنگ ما تحت تاثیر فرهنگ بیگانگان قرار گرفته یک امر طبیعی است.در یک جامعه که بی اتفاقی ناامنی فقر ...حکمروا باشد و 30 فیصد مردم ان دارای ایده چون مامون (غلام طبیعت )بوده و از هویت خود معترف باشند مانند زریاب لازمی است که فرهنگ از ان جامعه میگریزد.
افغانستان یک کشور چندین قومی است اگر مبدا هر قوم را با نظر داشت فرهنگ منشا شان مطالعه کنیم می بینیم که هر قوم دارنده یک فرهنگ خاصی ایست که در مجموع فرهنگ افغانی را تشکیل داده.
1 نوامبر 2008, 01:47, توسط پهلوان احمد سیر چهاردهی هستم
سلام به دوستان خوب من احتراما فایقه تقدیم است من این سریال را بسیار دوست دارم این سریال را رادیو تلویزون اریاناقطعه کردن من بسیار خفه شدم این سریال یک سریال بود برای همگی دوستان کدم خرابی ندشت نظرمن این است این سریال از ادامیش بماند نظرم من این بود دوستان من خوب سر این سریال چقدر مصرف شد تااین را به افغانستان اوردن خو دگه کی را بگویم .............؟ وغیره گب هاست باشه دیگر اینها بای بای دوستان خوب من ........؟
آنلاین : سلام تقدیم است برای همگی دوستان من .............!
28 جولای 2008, 07:41
من مي خواهم اين سريال را بخرم بايد از چه سايتي اين سريال را دريافت كنم
17 آگوست 2014, 10:13, توسط کامل
سلام تقدیم خدمت برادرانم قندم که واقعاً هدف شان افغانستان آزاد بدون تقلب از فرهنگ بیگانگان است هدف شما به جا است ؟ اما چطور میتوانیم که فرهنگ اصیل که شما قبلاٌ ذکر کردین پیاده کنیم ؟ در صورتی که سرمایه ملتت , پول کارگر ها , تیل موتر اعضای کابینه , معاش کارمندان همه و همه ار پول خارجی است ؟ یک مثال برای بیان موضوع اکنون وارد ذهنم شد شاید بتواند بهتر به شما مطلب مرا بیان کند , بخار از بین بردن فساد باید منشا فساد را از بین برد نمی توانیم که تنها فساد را از بین برد بدون از بین بردن منشا آن ؟ ................کامل 22 ساله , انجینر شبکه (CCIE Certified) ;کابل-افغانستان