محمد حسین فیاض، معلق میان سنت ومدرنیته!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
روحانیون وملاها درآن زمان در مناطق هزارجات قدرت بلا منازع داشتند، به همین علت محمد حسین فیاض در رویاهایش خودرا هیبت جناب «شیخ» روستایشان میدید که یگانه قدرت منطقه را دارا میباشد. او میخواست یک ملا بشود وسازمان پرقدرت نصر هم از ملاهای که درایران تحصیل کرده بود تشکیل شده بود. اما روزگار طبق مراد محمد حسین پیش نرفت وجنگهای داخلی بین احزاب شیعی باعث شد تا آرزوی ملاشدن او برباد برود. محمد حسین فیاض به عشق ملا شدن زحمات زیادی کشید ولی وضعیت مناطق هزارحات، مجال ملا شدن را از او گرفت
محمد حسین فیاض کیست؟
متولد ۱۳۴۹ ولایت غزنی ولسوالی مالستان. دوران کودکیاش را در مسجد محلشان ودر نزد ملای محل، مانند اکثر کودکان هزارجات سپری نمودند.
روحانیون وملاها درآن زمان در مناطق هزارجات قدرت بلا منازع داشتند، به همین علت محمد حسین فیاض در رویاهایش خودرا هیبت جناب «شیخ» روستایشان میدید که یگانه قدرت منطقه را دارا میباشد. او میخواست یک ملا بشود وسازمان پرقدرت نصر هم از ملاهای که درایران تحصیل کرده بود تشکیل شده بود. اما روزگار طبق مراد محمد حسین پیش نرفت وجنگهای داخلی بین احزاب شیعی باعث شد تا آروزی ملاشدن او برباد برود. محمد حسین فیاض به عشق ملا شدن زحمات زیادی کشید ولی وضعیت مناطق هزارحات، مجال ملا شدن را از او گرفت.
ایشان میگویند که در جبهههای جهاد علیه شوروی جنگیده است اما با نگاهی به سال تولدش ایشان؛ به سادگی میشود فهمید که ایشان در جهاد علیه شوروی سابق حضور نداشتهاند؛ پس میشود گفت منظور از جبهه وجهاد، همان جنگهای داخلی بین احزاب شیعی افغانستان میباشد.
محمد حسین فیاض بنا بر شرایط زمانی حاکم بر جامعهای هزاره وزمانی که هنوز پشت لبش کامل سبز نشده بود، به اصطلاح باچه جبهه شدند. این دقیقا زمانی اتفاق افتاد که ایشان هنوز به سن ۲۰ سالگی نرسیده بودند.
مهاجرت به ایران:
اوایل دهه هفتاد که سازمان بازی وحزب گرایی رو به موت بود، محمد حسین فیاض هم راهی دیار غربت شد ودر ایران به شعر شاعری روی آورد وسالها بعد از یکی ازدانشگاههای ایران مدرک لیسانس ادبیات دریافت کرد. شایان ذکر است گرفتن این مدرک، خود اماو اگرهای دارد که در این مقال نمیگنجد.
اوج فعالیت:
دهه هشتاد شمسی وهمزمان با تاسیس خانه ادبیات افغانستان و رود اینترنت درایران، فعالیتهای محمد حسین فیاض هم بیشتر شد. اگرچه ایشان پست ومقام رسمی در خانه ادبیات افغانستان نداشتهاند اما همیشه یک پای ثابت آن هستند.
محافظه کار ودور اندیش:
محد حسین فیاض را میتوان محافظه کارترین ودور اندیشترین فعال فرهنگی مقیم ایران دانست. اگر به سابقه حضور ایشان نگاهی بیندازیم در مییابیم که ایشان جز کسانی هست که در اوایل دهه هفتاد شعر حماسی ومذهبی میسرودند وسعی داشتند روحیهای انقلابی وحماسه دوران جنگ افغانستان را گسترش دهند که دریک مقطع زمانی کوتاه همراه با همکاران دیگرشان موفقیتهای را هم کسب کردند، اما تغییر وتحولات بسیار سریع افغانستان باعث شد هم ذایقه مردم فرق کند وهم همکاران ایشان از ایران کوچ وبه اقصا نقات جهان پراکنده شوند. از دوستان قدیمی فیاض که درایران حضور دارند، میتوان به آقای دهقان وآقای تابش اشاره کرد، الباقی افراد یا به افغانستان برگشتهاند ویا راهی دیار غرب شدهاند. ماندن فیاض درایران را میتوان به دور اندیشی ومحافظه کاری ایشان مرتبط دانست.
مصلحت اندیش:
مصلحت اندیشی از خصیصهای اصلی محمد حسین فیاض میباشد. ایشان یک لیوان آب را بدون مصلحت نوش جان نمیکند چه برسد به کارهای مهمتردیگر.
شاید تجربه سالهای جنگ داخلی باعث شده است ایشان نه تنها در زندگی خصوصی بلکه در زندگی جمعی، مصلحت را دراولویت اصلی قرارداده ومد نظر داشته باشند. به همین علت در دیار غربت وعالم مهاجرت تمام هوش وهواسش این است که کی چه کار کرد، چه گفت وچه نوشت؟! ایران، مهاجرین وهزاره. این سه واژه برای محمد حسین فیاض حساسیت بر انگیز است ودر هرجای در این سه مورد حرفی گفته ویا مطلبی نشر شود باید مورد بررسی دقیق ایشان قرار گیرد.
قدرت در سایه:
در حال حاضر شخص محمد حسین فیاض قدرتمندترین شخصیت فرهنگی ساکن تهران میباشد. اما همان مصلحت اندیشی باعث شده است که این قدرت درسایه بماند وطوری هدایت بشود که از دید عموم پنهان بماند. ایشان در این راه سیاست لاک پشتی را در پیش گرفتهاند.
این قدرت زمانی نمود عینی مییابد که ایشان را در جمع مدیران و اداره کنندگان وبسایت غرجستان وجمهوری سکوت میبینم. هم اکنون مطالبی که در وبسایتهای غرجستان وجمهوری سکوت نشر میشود، مستقیما از فیلتر این شخص میگذرد وگا گداری اگر مطلبی بدون اجازه ایشان نشر بشود، براحتی از وبسایتهای یاد شده حذف میشود. به عنوان مثال مطالب نشر شده در یکسال قبل، از آقایان رویش وحلیمی که در وبسایت جمهوری سکوت نشر شده بود، بادخالت مستقیم شخص محمد حسین فیاض به بهانه اینکه به مصلحت هزارهها نیست حذف گردید که صدای خیلی از نویسندگان وفرهیختگان هزاره، حتی اسد بودا را در آورد.
روحانی ویا عامی:
اگرچه محمد حسین فیاض در نوجوانی آروز داشت یک ملا بشود ولی در حال حاضر برای نگارنده روشن نیست که محمد حسین فیاض از قشر محترم روحانی است ویا از تحصیل کردگان عامی میباشد. اگر روحانی است، پس عمامهاش کجاست؟ واگر روحانی نیست، پس چرا هر زمانی که در مورد روحانیون ومذهب، مطلبی نشر میشود، ایشان شدیدا عصبانی شده وسعی میکند مطلبی در رد آن موضوع تحریر ودر وبسایتهای تحت نظارتش نشر کند. قسمت جالب این قضیه این است که همان محافظه کاری، دور اندیشی ومصلحتها، باعث میشود که هیچ زمانی نتواند حق مطلب را ادا کند، بلکه واکنش ایشان فقط دراین حد است که بگوید، من موافق مثلا فلان مطلب نیستم.
موضع دیگری که باعث تعجب نگارنده میشود این است که ایشان اگر روحانی وطرفدار دین ومذهب است، در وبسایت جمهوری سکوت چه میکند؟ آنهم در جمع مدیران وگردانندگان آن وبسایت. لازم به ذکر است که از دیدروحانیون وافراد مذهبی، وبسایت جمهوری سکوت هنجار شکن هست. حال سئوال این است که فرد مانند محمد حسین فیاض، چرا در جمعی باید حضور داشته باشد که اگر نگویم ضد مذهب، حداقل میانه هرچند ملایم با مذهب ندارند. آیا ایشان از طرف کس ویا کسانی ماموریتی دارند؟ آیا در پی اصلاح است؟ ویا کدام منظور دیگری دارد؟
معلق میان سنت ومدرنیته:
محمد حسین فیاض از جمله افرادی هست که میان سنت ومدرنیته معلق مانده است. ایشان از سوی میخواهد پای بند سنتهای مذهبی باشد واز سوی دیگر برای عقب نماندن از قافله دوستان وهمراهان، محبور است حتی المقدور در ظاهر هم که شده رفتار مدرن داشته باشد، این یعنی همراه با سنت وهمگام با مدرنته، یعنی همراه با بزرگان قدیم وهمگام با جوانان امروز. در این راه گاهی به نعل وگاهی به میخ میزند. از سوی عملکرد یک نواخت روحانیون را به باد انتقاد میگرد واز سوی به روشنفکران منتقد حمله میکند. عدهای از کسانی که با او نشست وبرخواست دارند، اورا شخصیت مذهبی وعدهای دیگر یک روشنفکر میپندارند. در قسمت شعر وشاعری هم وضعیت همین گونه هست. گاهی برای اینکه طبع شعرش باز بشود دست به دامان حضرت حافظ میشود گاهی هم برای حضرت علی اصغر به زبان هزارگی مخته میکند. این بلا تکلیفی، وسواس ومعلق بودن باعث شده است ایشان مقداری دمدمی مزاج گردد.
پدر کلان خانه ادبیات:
محمد حسین فیاض با اینکه سن وسالی زیادی ندارد اما در بین فرهنگیان ودانشجویان مقیم ایران، مخصوصا خانهٔ ادیبات افغانستان، حکم پدرکلان را دارد. ایشان تفکرات مصلحت گرای خودرا به آرامی ولاک پشتی به پیش میبرد ودر این راه هیچ عجلهای ندارد وتمام سعی تلاشش این است که این امر مهم در (سایه) وبدون جار وجنجال انجام بشود که الحق در این را موفق هم بوده. تفکرات ایشان را در ذهن تمام کسانی که با ایشان مراوده دارند میشود به وضوح مشاهد کرد. لازم است در اینجا به نکتهای بسیار ظریفی اشاره کنم که اگرچه ایشان خیلی خونسرد و با احتیاط عمل میکند ولی کسانیکه تحت تفکرات ایشان قراردارند، آن حوصله لازم را ندارند وخیلی زود بند را به آب داده وبه تهدید متوسل میشوند.
نتیجه:
به عقیدهٔ من مفید خواهد بود که انسانها با تفکرات آزاد بزرگ بشوند، این طبیعیترین ومفیدترین خواهد بود. بزرگان باید صداقت داشته باشند وجوانان را بگذارند فرزند زمان خویش باشند. هدایت جونان تا حدی خوب وپسنیدیده هست ولی اگر چنانچه آنهارا درحلقهای محدود نگهداری کنیم وهمیشه (مصلحت) بر همه چیز ارجحیت داشته باشد، در آینده همه اسیر مصلحتها خواهد ماند. من پشنهاد میکنم نقد وانتقاد باید ازداخل جامعه هزاره صورت بگیرد. ما با کسی درجنگ نیستیم که دنبال روحیه جنگندگی باشیم بلکه هیچ زمانی به این اندازه جامعهای هزاره در آرامش فکری نبودهاند. به عقیده من اکنون بستر فکر کردن محیا است. نویسندگان خوب، رسانههای خوب تفکرات گوناگون همه وهمه فراهم است پس دست دردست هم دهیم برای بهتر شدن جامعهای درحال رشد هزاره کمک کنیم.
پيامها
4 دسامبر 2012, 17:38, توسط wali
کسانیکه بنام سید در بین هزاره جا گرفته اند پیش ازینکه اینها سید باشند همه این ها نژاد پرست ودشمن دین وبر تر جو و خاینین و ستون پنجم دشمن هزاره وجاسوس و بی دین ها ووحشی و مفت خور شیاطین و غده سرطانی در بین مردم محروم شیعه و هزاره و در یک کلمه کثیف و خاین به سر نوشت مردم هزاره استند.اینها باید ازاستفاده پیشوند نام سید منع شوند و از نژاد پرستی و خیانت وجنایت و جاسوسی که در حق مردم هزاره کرده اند هزار بار توبه نمایند. و مبلغین و علما هزاره چهره کثیف و رذیل و کارکرد های خاینانه و جاسوسی اینها را در حق مردم مظلوم هزاره افشا نمایند. تا این وحشی های کثیف بنام سید بهشتی ودوزخی انوری فاضل فضول کثافت رذالت به دختران و مال و ناموس هزاره تجاوز و دست درازی نکند.و مردم این دشمنان درون جامعه مظلوم هزاره را به سزای اعمال کثیف اش برساند و چهره واقعی این شیطان صفتان را تحت نام سید هر وحشیگری و قتل تجاوز خود را درحق مردم هزاره توجیه میکند علما ودانشمندان وقلم بدستان هزاره افشا کنند. امدیم بر سر بر تری جویی واقا طلبی این قوم کثیف و استفاده جو بر سر مردم هزاره و استفاده از نام سید که قدسیت مذهبی ندارد فقط یک کلمه عربی بوده که به هر مردی وجنس نرینه حتی یهود ونصارا هم باشد میتوانی سید خطاب کنی. و ندادن دختر اینها به هزاره ها هیچ گونه توجیه دینی مذهبی نداشته و مخالف دستورات قرانی و دین مقدس اسلام بوده فقط بر تری خواهی و نژاد پرستی اینها را عریان میسازد که با دستورات صریح قرانی و اسلامی مغایرت دارد .پس به دلایل فوق اینها حتی مسلمان هم نیستند. غرض هر چه بیشتر روشن شدن واقعیت ها لطفا به مقالات نویسنده ومورخ شهیر و دانشمند توانا کشور ما حاج کاظم یزدانی به سایت جمهوری سکوت مراجعه نمایید ( The Republic of Silence ) به مضمون ذیل ازدواج وحق همسر نویسنده حاج کاظم یزدانی یا