صفحه نخست > حقوق بشر > غارت دارايی های مردم در جنگهای تنظیمی افغانستان

غارت دارايی های مردم در جنگهای تنظیمی افغانستان

امضا محفوظ است
يكشنبه 6 آپریل 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

جنایاتی ضد بشری که در جریان جنگهای تنظیمی احزاب جهادی افغانستان صورت گرفته،در تاریخ جوامع انسانی کمترنظیر آن دیده شده است.

احزاب و گروه های مسلح که با اشغال کشور توسط اتحاد شوروی سابق مخالفت میکردند و بنام جهاد(جنگ مقدس) به کمک ممالک غربی و متحدین منطقه ی شان مبارزه مسلحانه را علیه اتحاد شوروی و دولت دست نشانده آن آغاز نموده بودند،بعد ازسقوط دولت داکتر نجیب الله این آخرین مهره شوروی ها به جان هم افتادند وجنایات هولناکی را انجام دادند که در قاموس انسانیت بی مانند خوانده شده است .

یکی از این جنگها در شهر مزار شریف بین حزب جمعیت اسلامی به رهبری برهان الدین ربانی و جنبش ملی اسلامی به رهبری جنرال دوستم درزمستان سال 1372 صورت گرفت. یک تن از اشتراک کننده گان

این درگیری می گوید که این جنگ توسط رسول پهلوان معاون اول نظامی دوستم آغاز شد. محمد شریف در باره آغاز و غارت اموال مردم درین جنگ چنین گفت:"جنگ جمعیت و جنبش آغازاش از مرکز شد،بلاخره جنگ در مزارشریف شروع شد؛جنگ تقریبا سه روز دوام کرد؛حزب وحدت باآنها همکار شد؛ مناطق چون کوچه مارمول کوچه دروازه شادیان،کوچه چغدک از طرف قوماندانهای اطراف درگیر در جنگ چپاول شد."

آقای شریف از اموال مانند چاینک نکل،قالین،گلیم و غیره درین غارت نام برد .

اومدعی شد که اموال فوق الذکر بصورت تقریبا کامل از خانه های مردم به یغما برده شده است.

غارت در جنگهای بین التنظیمی افغانستان بسیار معمول بوده و اکثر تنظیم ها بعد از تسخیر مناطق گروه متخاصم دست به چور و چپاول اموال مردم زده اند و ازین غارت ها قصر های افسانوی ساخته اند

قصر های که در شیر پور کابل توسط قوماندان ها وسر کرده گان گروه های مسلح آن وقت بعد از برقراری صلح در زمان حاکمیت آقای کرزی ساخته شده است. به باور بعضی از کارشناسان سرمایه های آن ازغارت مردم در جریان جنگهای تنظیمی بدست آمده است.

میرزا محمد شاهدعینی این جنگ که کار مند یک شرکت تجارتی میباشد چشم دید خود را چنین بیان میدارد:"اموال مارا جنبش چور کرد،یعقوب کچوک قوماندان جنبش 120تن روغن ،چار موتر چای سیاه چینایی که 1500 کارتن بود چور کرد."

آقای میرزا ادعا کرد که درین جنگ رهبران در گیر به سربازان شان امر کرده بودند که” سرمردم از ما و مال شان ازشما.”

کنوانسیون 1949ژینو غارت اموال مردم را درسه کلمه خلاصه کرده است"غارت ممنوع است" این کنوانسیون هاهم چنان متقاضی اند که قیمت عادلانه برای اموال مورد ضرورت نظامی ها که از مردم تقاضا میکنند باید پرداخته شود.

شرکت کننده دیگر این جنگ قوماندان فرقه 01جهادی علم خان آزادی یکی از مهره های مهم جنگی جمعیت اسلامی در شمال، که سمت ریس ارکان قطعه ثقیله را به عهده داشت، خاطرات خود را چنین حکایت کرد :"شورای هماهنگی در کابل ساخته شده بود ،دوستم با شورای هماهنگی خود جنگ با جمعیت اسلامی را شروع کرد.نیرو های جنبش،حزب اسلامی و حزب وحدت مشرکاشورای هماهنگی ساخته بودند که با نیرو های جمعیت جنگیدند."

آقای ریس حسن میزان وحشت وقساوت علیه مردم بی دفاع این جنگ را چنین تعریف کرد: "مردم بی غرض و بی دفاع را اسیر گرفتند اطفال زنان در حال فرار به نهر های آب غرق شد ،مال و حال به مردم نماند حتی سگها را به مرمی زدند وبه حیوانات دیگر هم رحم نکردند."

تنظیم های جهادی وقتی افراد یکدیگر را اسیر می گرفتند خلاف تمام موازین انسانی با اسرای جنگی برخورد میکردند نه تنها با اسرای جنگ حتی با مردم ملکی که در ساحه حزب رقیب زنده گی میکردند مخالف قوانین جنگ و کنوانسیون های بین المللی عمل صورت میگرفت . که از جمله دها نقض حقوق بشری ادرار خوراندن ،میخ کوبیدن در سر ، سینه بریدن ،رقص بسمل،تجاوزجنسی،قتل های دستجمعی،سنگ بستن به آله تناسلی و غیره در رسانه ها بازتاب داده شده است.

برعکس اظهارات آقای حسن که شورای هماهنگی را مسول جنگ سال 1372 میداند آقای سردار سعیدی مسوول شمال حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان نمی پذیرد که نیرو های شان در جنگ مذکور سهیم بوده

باشند آقای سعیدی از میانجی بودن حزب وحدت حرف میزند و میگوید:

"درآن جنگ ما نقش نداشتیم واگر نقشی هم داشتیم بخاطر اصلاح بوده است."

آقای سعیدی ادعای آقای حسن را به شدت رد کرد.

تنظیمهای به اصطلاح جهادی به کرات علیه یک دیگر مصاف داده اند بعد از هشتم ثور سال 1371که زمام امور بدست احزاب جهادی رسید و برهان الدین ربانی بر اریکه قدرت تکیه زد جمعیت اسلامی او در یک ایتلاف بااتحاد اسلامی رسول سیاف، جنبش ملی اسلامی دوستم وحزب وحدت اسلامی عبدالعلی مزاری علیه حزب اسلامی گلبدین حکمتیار جنگ های خونیین را در کابل براه انداختند و بعد از یکسال جنگ وخونریزی جنبش اسلامی و وحدت اسلامی با حزب اسلامی گلبدین شورای هماهنگی بنانموده بر ضد متحد دیروزی زور آزمایی کردند که دامنه این جنگ بزودی از کابل به ولایات شمال کشور کشانده شد .

وابسته گان جنبش و تعدادی از قوماندانهای جنگی نیرو های مربوط به جنرال دوستم از صحبت با گزارشگران درمورد جنگ با جمعیت اسلامی که امروز حاکمیت مزار را در اختیار دارند خود داری میکنند و فقط با گفتن این نکته زمان صحبت نیست بسنده می کنند.

گل محمد پهلوان برادر رسول پهلوان که بعد از مرگ برادر ارشد خود وظیفه نظامی او را عهده دار شد در یک تماس تیلفونی به گزارشگر گفت :"که من در آنوقت کدام وظیفه نظامی نداشتم ."ا و از جنگ سال 1372 اظهار بی اطلاعی کرد .

نه تنها افراد وابسته به جنبش جنرال دوستم بل تعدادی از شهروندان عادی و حتی بعضی صاحب نظران با قضایایی مربوط به عدالت انتقالی محافظه کارانه برخورد می نماییند تا خطری توسط جنگ سالاران متوجه شان نگردد.

فعال جامعه مدنی در مزار شریف که نخواست نامش افشا شود در پاسخ به پرسشی گفت:"من شاهد عینی جنگ جمعیت و جنبش بودم نیروهای که بعد از جنگ از کوچه مارمول برمیگشتند اموال مردم و حتی کم ارزش ترین چیز ها چون قفس کبک را هم می بردند."

بنابر شرکت جنگسالاران در دولت آقای کرزی به بسیاری از جنایت آنها پرداخته نشده است و تصویب سند بنام منشورمصالحه ملی از طرف پارلمان فرهنگ معافیت را در کشور ما ترویج نموده سبب ادامه جنایات و فساد در جامعه ما گردیده است.

منشور مصالحه ملی در یازدهم دلو 1385ازطرف پارلمان افغانستان تصویب شد و پیگیری پروسه عدالت انتقالی را به چالش بزرگ مواجه نمود .

درین منشور جنایات 28ساله حاکمان برسرقدرت و اپوزیسون قدرت بخشیده شده است.

یاداشت: نام تهیه کننده این گزارش بنابر مسایل امنیتی محفوظ میباشد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • بنده نیز شاهد این جنگ در مزارشریف بوده ام. متاسفانه نوشته بالا واقعیت دارد. شاید این اولین درگیری و کشمکش نظامی بعد از سالهای نسبتآ آرام در مزارشریف بود. خوب بیادم هست و همه همشهریان مزار میدانند که از سال های اخیر حکومت داکتر نجیب تا یکی دو سال اول حکومت مجاهدین یعنی فقط تا روز های پیش از این جنگ شهرمزارشریف پیشرفت های شگرف و تندی داشت، شهر به شدت رشد میکرد و امنیت و موقعیت جغرافیایی بلخ که سر راه دادوگرفت سوداگری بین افغانستان و جمهوریت های آسیای میانه و روسیه بود این شهر را به مرکز مهم کارگزاری و سرمایه اندوزی تبدیل کرده بود. اما این جنگ و این چپاول بی پرده مانند آب سردی بود که بر آتش هیجان و نیروی انکشافی این شهر مهم ریخت و اعتماد سوداگران و سرمایه گذاران را در هم شکست.

    بر علاوه قصه های بالا قرار شنیده گی یک حکایت هم آن بود که افراد رسول پهلوان تنها از سرای شرکت بهارستان بدخشان به تعداد 120 عراده موتر جیب کاملآ جدید را به یغما بردند. ولی این را هم باید گفت که افراد فرقه 510 که یک واحد خطرناک رزمی جنبش بود چنان بیسر و بی پا بودند که به حرفهای دوستم هم گوش نمیدادند. و در موارد جان دوستم را نیز تهدید کرده بودند. البته این حرف برای بیگناه جلوه دادن کسی نیست چون بهر صورت چورکردن اموال عامه به هیجوجه قابل توجیه نیست و مسوولیت مستقیم این حوادث را باید رهبری جنبش به عهده بگیرد.

    بهر صورت رسول پهلوان نتیجه آنچه را کرده بود به چشم سر دید و لمس کرد. قصه این بود در شرایط که هر کسی در مزار و در شمال از نام رسول در وحشت بود جوان بیباکی از محافظان خودش بنام صمد دست به ماشه کلاشینکوف برد و یک شاجور را نثار سینه پهلوان کرد که کارش را در همان ساعت اول ساخت.

    باری از کنار مقبره رسول پهلوان در فیض آباد فاریاب گذشتم و به قول معروف باخود آهسته گفتم که ای کشته کی را کشتی که تا کشته شدی زار. ولی باز با خود گفتم که مرگ رسول پهلوان دردناکتر از زنده گی اش بود. میدانید چطور؟ بلی میگویند برادران رسول که مورث تمام قدرت نظامی و نفوذش در فاریاب بودند برای فرونشاندن آتش خشم وحشی و انتقام خود بر خانواده صمد حمله ور شده و در حدود 62 تن اعضای خانواده و قوم و خویشاوندان نزدیک و دورش به شمول کودکان و زنان را به رگبار بستند! ای وای. داستان چور مزار که درد به خیر بود، قصه این وحشت کی میتواند هضم کند؟

    از راه انصاف این را هم باید بگویم که بکار بردن کلمه های مانند جنگهای تنظیمی و جهادی توسط نویسنده محترم شاید خردی کم انصافی است چون همه مجاهدین را با یک بدنامی تاپه میکند. اول اینکه این تنها مجاهدین نه بلکه فرماندهان حکومت پیشین نیز مسبب این جنایت ها بودند. دوم اینکه در بین مجاهدین پاکبازان زیادی وجود داشت و دارد و از جمله خود نویسنده محترم که از یکی از آنها نقل قول کرده همین علم خان آزادی فرمانده پاکباز جمعیت درمزارشریف بود. همه شهریان به پاس خدمات وی برای مصوون نگهداشتن مردم از شر چپاولگران از او بسیار ممنون هستند و اسطوره های شهامت و خدمتگزاری اش زبانزد خاص و عام است. اگر چه که رفتار حکومت مجاهدین در پایتخت بسیار سکتاری و تنظیمی و غیر ملی بود ولی در بخش های از کشور مثلآ در شمال یک تعداد از مجاهدین در نبردی ناخواسته دخیل شده بودند و باید از حیثیت حکومت نوپای خود در مقابل تجاوز دفاع میکردند.

    این خیلی مهم است که مردم و ملت ما به کمک فرهنگیان و نخبگان سیاسی خود بتوانند قهرمانان و خدمتگزاران شان را از بین لشکر انبوه جنگاوران جنایتکار تفریق کنند. در غیر آن خطر آن وجود دارد که ما دیگر قهرمانان خود را نشناسیم و یا بدتر ازین که آنها را در جمع جنایت پیشه گان بشماریم. اگر چنین شود این کلانترین آسیبی خواهد بود که به پیکره درخت خوداعتمادی و خودباوری مان وارد کرده ایم و این به اصطلاح تیشه به ریشه خود زدن است. ملت که قهرمان ندارد دیگر هیچ ندارد ملتی که قهرمان خود را نمیشناسد دیگر چی را میتواند بشناسد؟ امیدوارم وقتی نویسنده گان گرامی مان دست به نوشتن همچو مسایل میزنند بتوانند جانب احتیاط و اندیشه بالا را همیشه مدنظر داشته باشند.

    • Aqaye balkhi salam shoma az mojahidin gofta ed kodam mojahed haq hamin mojahidin naboodan ke chor wa chapawol kardan hamin mojahed nabood ke ba namosi kardan sare namose mardom tajawoz kardan dar hokomate najib sare namose ki tajawoz shod .man najibi nestam man ham az khoda pirozi mojahdin ra khwastam magar waqte amadan dar dahanam zadam ke go khordam ke goftam mojahed . az alame sia gofted alame sia ra khoob meshnased ya bar jenayatash parda me andazed . bale man kase hastam ke esmam ra az sharm moarefe name konam chera ke hamin mojahidin be namoos ba namoose man tajawoz kardan wa az majboori wa az sharm namoosam khod koshi kard man enteqamash ra az kodam sag bigiram shoma az qalin wa amwale mardom sohbat mekoned wa mojahed megoyed ba namoose mardom tajawoz shod mal wa daraye arzesh nadarad .rus ke amad khaqi ha wa parchami ha ba namoose ki tajawoz kardan ya daraye ya male khanaye ki ra bordan aya shoma az jenayate ke dar kabul shod khabar dared ya serf alame sia ra meshenased marg ba kase ke mojahed bood ya ast wa marg ba kase ke az mojahede ba namoos dozd chor gar defa mekonad tu az jahade dozd ha megoye kodam mojahed khob bood ya ast hamaye ma didem ke chi jenayate nakardan . man ke yak mamore adi ba namazo qoran boodam ba man ien tawar kardan aya ba digaran chi ha kardan dokhtare jawane mardom az 5 manzel khod ra andakht az daste ki ya shayad begoyed ke diwana shoda bood . marg ba mojahidine sag sefat benamoos . agar tu ham mojahed bashi marg batu khbis ham .

  • برعکس اظهارات آقای حسن که شورای هماهنگی را مسول جنگ سال 1372 میداند آقای سردار سعیدی مسوول شمال حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان نمی پذیرد که نیرو های شان در جنگ مذکور سهیم بوده باشند آقای سعیدی از میانجی بودن حزب وحدت حرف میزند و میگوید:

    "درآن جنگ ما نقش نداشتیم واگر نقشی هم داشتیم بخاطر اصلاح بوده است."

    میرهزار صاحب عکس محقق را زورکی چون مورد انتقاد قرار گرفته در مقابله انداخته، اما با جمله بالا غیرمستقیم از حزب وحدت دفاع شده که در آن نقشی نداشته.

    چرا چنین اظهارنظرهایی از مسئولین سایر احزاب نامبرده گرفته نشده است؟ اگر از آنان نیز پرسیدن میشد با وقاحت اینچنین جوابی نمی دادند؟

    • چنانچه آفتاب را نمیتوان با یک انگشت پنهان کرد. باید اذعان داشت که جنایات افراد حزب وحدت را نیز نمیتوان نادیده گرفت. قابل یاد آوریست که اکثر تنطیم های جهادی جنایاتی را در کابل و سایر ولایات انجام دادند که به هیچ وجه بخشودنی نبوده و آرزومندیم که روزی این جنایتکاران وحشی به سزای اعمل شان برسند و مردم از لوث پلید این ویروس های جامعه نجات یابند.

  • منشور مصالحه ملی که از طرف پارلمان افغانستان به امضا رسیده مورد قبول مردم بی دفاع کشور نبوده و هیچ درد را دوا نخواهد کرد.

    در آن منشور جنایتکاران از جنایات شان چشم پوشی و منکر شده و خود را عفو نمودند. آنها میدانند که همه مردم ما خواهان عدالت واقعی و اسلامی در کشور بوده و باید همه جنایت کاران به دادگاه واقعی سپرده شوند.

    در رابطه به جنایات تنظیم های نام نهاد جهادی باید گفت که همه تنظیم ها نام نهاد جهادی در زمان زمامداری شان جنایات را علیه بشر وبشریت انجام دادند که حتی از تصور انسان و انسانیت بدور است.

    قابل یادآوریست که بزرگترین جنایات را در آن زمان حزب وحدت و وحدتی ها علیه این ملت بیچاره انجام داده و بی داغ هم نماندند.

    چون سیافی ها هم عین جنایت را علیه وحدتی ها و حتی اشخاص بی دفاع انجام دادند که همه آنها برای رهبران نام نهاد جهادی و جنایتکاران شرم آور است.

  • salam. az dostan taqaza mekonam ke dar in bara baray ma malomat bedehand zera tamame badbakhti ha az amin ja shro meshawad

  • سلام:

    جنگ های ذات البینی تنظیمهای اسلامی و ملیشیاهای اسلامی شده و سایر مستبدین ناشی از خصلت غارت گرانه و انحصار طلبانه شان است.و اتحادشان ناشی از بز دلی و ترس از محاکمه است.

    به یاد داریم و قتی که این ها به در وازه کابل رسیدند به منظور غارت کابل و کابلیان و وبدست آوردن قدرت تن به پست ترین اتحاد ها داده وبه شنیع ترین اعمال دست زدند.در کابل ،مزار شریف،بغلان...وحسیانه تری جنگهاررا به راه انداختند و دود از دماغ اهالی بی گناه کشیدند.باند سیاف باشنده گان افشار و غرب کالبل را به نام هزاره و وابسته گی به باند مزاری در کانتینر ها سوختاند.باند مزاری به نام پشتون و پنجشیری بر فرق اهالی بیگناه میخ کوبید.باند مسعود و ربانی نیز هزاره وها و ازبیک هارازنده به گور نمود.واز دوستم وباندش که نپرس.راکت پرانی های بی هدف و کور گلبدین وحشی قربانی های بیشماری را از باشنده گان مطلوم کابل گرفت.

    وفتی خطر وحشیتر از خود(طالبان)را احساس گردند در ابتدا به ذلیل ترین سازش ها دست یازیدندو بعدا که چاره را حصر دیدند به اتحاد بین هم دست زدند و تا اکنون جنگ و گریز و حیله و نیرنگ شان ادامه دارد.به منظور حفظ خود در ابتدا همدیگر بخشی کردن و بعدا هم جبهه ملی را بنیاد گذاشتند و اکنون هم راه را به آمدن آدم کشان طالبی هموار میسازند وهر کدام تلاش دارند تااز یکدیگر سبقت جویند.

    ولی در ین اوضاع و احوال که همه مستبدین به خاطر بقای خود همدیگر را در آغوش میگیرند.نیروهای ملی ، دموکرات،عدالت پسند و آزادی خواه به فرسنگ ها از هم فاصله دارند.که این حالت به دوام عمر ننگین جنایت سالاران می انجامد.وبه نظرمن جنین بی تفاوتی ها آزادی خواهان را نیز به همکاری جنایت پیشه گان خواهد کشاند.ضرورت اتحاد آزادی خواهان و عدالت خواهان بیش از پیش احساس میشود.

    تو ای مظلوم زمظلومی جون خود یاد کن

    نمی بینی که ظالم از ظالم حمایت می کند

    • garat daraee mardom tawasat tanzim ha
      salam ba hama dostan
      man ham az jomla famil hay astam ka dar karta naw kabul az salian mtmady sokonat dashtem.eeak shab ka karta naw ba dast gulbeden shaetan eear bod 10-20 nafar afrad mslah dar khana ma srazir shdan wa ma ra tahded ba skot kardan,wa qalin ha posten post roba az padaram,zrof nakli,lbas hay bradran gom shoda amm,kholasa har aanchy dar wa nadar mabod bordan wa man az baska gria wa faread mikardam balaeam ba tfangcha faer kard ka ba dast chap am esabat kard,ka ta hal ba dedan aan arzo mekonam ka elahy een janean ra har chy zod tar nabod konad.
      een hqoq bshar ba nam ast kojast?dar een 3 dha jang chy kard?aykash ka talban ra khodawan qodrat bta ka az eeak sar har eeak:
      1-saeaf2-gulboden3-rabany4karzai5-mojadady6-mohaqeq7-dostomsag pir8-golabzoy9-qanony10-qasem...wa ghaera afrady ka dast shan dar chr wa chapawal wa khon ma begonahan aghushta ast sar beboran wa raqam najib bray 3 roz ba nmaesh bgzaran baz aan waqt man az entqam graftan 2 bradar jwan gom shoda khod ka ba dast tanzim rabany wa golbeden shoda monsaref mesham.dar ghaer aan ta zanda astem agar awlada rabani wa gloo dar geram beaead tota totesh mekonam,wa bray sag mendazam ash.shaead ka sag ham az khordan aan enkar konad
      wasalam

      آنلاین : http://zarina

    • از روی کینه و احساسات نوشته شده!
      نشان میده که نویسنده ش از کدام قماش! است.

      آنلاین : javab

  • awal salam pasi kalam . in yak waqyat tarikhy hast ki na tanham mardomy afghanistan balki tamamy jahan on ra bajashmi sar didan . rahbaran in goroha kasay bod ki khoni hazarn insan ha bekona ra gerftan watan azizman az dasti in ha ki banmhay qahraman mely in wa on yad mishawad wayran shodan . hanoz ham mardom ma az karnama hay onha darsi abrat nakirafta wa ba on ha etamad mekona na medanam ki mardom in sarzamin chi wakht dark mekona ki in ha haman kasa ni hast ki az khony in melat hal tejarat ishan dar keshwar haya kharije jeryan dara pas chira ma baly on hayki ma ra ba in halat rasand itamad konim . ey mardom sarzaminy gharib faqir chira in hara degar wakht medihan az gozashty in ha darsi abrat nakriftin... har chi ki dar morid in ha benawisam kam hast . pas by yand ki in hara ba mezy mahkima bekashanim ta degaran az on abrat begerand

  • in wazife shoma jornalistan jawan ast ke in masala ra taqieb koned zera jenayakaran fehlan dar qaide hayat astand chera chonin kardan jang ha etelaf ha koshtare be rahmane melate mazlome ma

    • سلام برای همه،
      هموطنان عزیز هیچکس نمیگوید که دوغم ترش است. پس هیچ رهبری و هیچ حزبی درافغانستان نیست که دستش به خون آلوده نباشد حتی آقای کرزی هم قاتل،غارتگروخون خوراست. مثال قتل پسر اسماعیل خان، حادثه خونین جوزجان و غیره.

      جنگ جمعیت، جنبش و وحدت بخاطربعضی ناهماهنگی هاودسیسه دشمنان مردم تاجنک، ازبیک و هزاره ها بود. دریک فامیل هم جنجال وجودمیداشته باشد. لذاهمه این اقوام یک ملت واحد هستند وهرگونه تفرقه اندازی نمیتواند آنهارا ازهم جداکند.

      تشکر، فاریابی

  • انانیکه درجنگهای تنظیمی دخیل بودند امروز نیز به کرسی های بلند
    تکیه زده اند وچه کدام مرد وجود دارد که این خائنین را مورد باز
    پرس قراردهند حتی اقای کرزی نیز باایشان سر می جنبانند که جای بسیار تاًسف است قانون اساسی توسط همین اوباش ها به تصویب قرار گرفت وهمین اوباش ها ازقانون اساسی استفاده می کنند وای برحال این ملت بیچاره وغریب کسانیکه جهاد نموده اند همه اش قاتل اوباش دزد وچپاول گراست زیرا تمام فیلم های دزدی وغارت گری شان موجود ودر سازمان ملل متحد حفظ است افتاب به دو انگست پنهان نمیگردد.

    آنلاین : غارت گری

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس