اندر احوالات پاره کردن بالشها!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
هموطنان مهاجرافغانستانی، که به تازگی افتخار زندگی قانونی در ایران را دریافت کردهاند، مشغول پاره کردن تشک وبالشهای خود هستند. این عده از هموطنان مهاجر که مدت است مهر اقامت موقت در یکی از صفحات پاسپورتشان خود نمایی میکند، این روزها با افتخار تمام ودر حالیکه سرهای شانرا بالاگرفته وارد یکی از بانکهای دولتی ایران میشوند واقدام به افتتاح حساب پس اندازبانکی مینماید.
نمیدانم قصهای تشک وبالش مهاجرین را شنیدهاید یانه؟ اگر شنیدهاید که هیچ واگر نشنیدهاید، باز گو کردنش خالی از لطف نخواهد بود.
تقریبا ۳۰ الی ۳۵ سال قبل کارگران هموطن افغانستانی که درایران مشغول کار بودند، از تشک وبالشهای خود به عنوان گاو صندوق استفاده میکردند، یعنی اینکه هر کارگری که اگرچنانچه پولی پس انداز میکرد، مطمئنترین جا برای نگهداری تشک اسفنجی ویا بالش آن شخص بود. این وضعیت مدتها ادامه داشت. این کار مانند یک راز در بین جامعه کارگران آن زمان مخفی نگهداشته میشد.
تا مدت زمان زیاد تشک وبالش هم راحتی جان کارگران افغانستانی بود وهم محافظ مال آنها. اما یک شیر حرام خوردهای این راز را فاش کرده وبا دزدان وزور گیران در میان گذاشت ودیگر تشک وبالش محافظ مال مهاجرین نبود.
کارگران مهاجر که دیدند وضعیت قرمز است وتشک وبالش دیگر آن کار آیی قبلی را ندارد، پولهای پس انداز خودرا به یکی از هموطنان مهاجر که دارای خانه وزندگی درایران بود تحویل میدادند ودر زمان که لازم میشدبراحتی آنرا پس گرفته راهی خانه وکاشانهاش میشد.
این وضعیت تا چند سال قبل ادامه داشت وبعد از برنامه طرح آمایش سه وزمانیکه تقریبا تمام مهاجرین دارای کارت شناسایی شدند وتوانستند دربانکهای دولتی ایران حساب باز کنند، خود به خود منتفی شد.
خب! چه شد که سنت نگهداری پولها در تشک وبالش در میان مهاجرین دوباره رواج یافت؟
همانطور که میدانید، در دهه هشتاد شمسی عدهای بسیار زیادی از هموطنان ما راهی ایران شدند وبا هزار زحمت وبدبختی سالها به طور غیر قانونی زندگی کردند. در این مدت عدهای زیادی از روش دوم؛ یعنی سپردن پول پس انداز به یکی از اقوام را انتخاب کردند؛ قابل ذکر است که این بار به جای نکهداری پولها در منزل، آنها رادر بانک وارز ومانند یک امانت نگهداری میشد.
از آنجایکه بنی آدم شیر خام خورده است و حضرت شیطان هم بیکار ننشسته، متاسفانه این روش خیلی زود شکست خورد. آری! برخی از هموطنان که پول امانت گرفته بودند، به دلایل مختلف سر موعد پس ندادند. خیلیها پول امانت را پس ندادند ویا دیر دادند ویا کلا از ایران رفتند. این طور شد که مهاجرین دوباره از روی مجبوریت برای نگهداری پول نقد خودشان به سمت تشک وبالش کشیده شدند.
وحالابه هموطنان که حساب پس انداز بانکی باز میکنند، به شوخی میگویم؛ خب خدارا شکر، بالشهارا پاره کردید. واو لبخندی رضایت بخشی میزند وهیچ نمیگوید.
آنلاین : http://hydari44.blogfa.com/post-866.aspx