صفحه نخست > حقوق بشر > آزادی بيان > مدير مسوول راديو دايکندی بازداشت و آزاد شد!

مدير مسوول راديو دايکندی بازداشت و آزاد شد!

کابل پرس بازداشت محمد رجا و تحت فشار قرار دادن خبرنگاران را محکوم می کند!
احمد معين
پنج شنبه 19 جون 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

تمام ترجمه هاى اين مقاله : [English] [فارسى]

همرسانی

محمد رجا مدير مسوول راديو دايکندی به دليل انتقاداتی که از عملکرد والی و ساير مسوولان اين ولايت داشت، شب گذشته بازداشت و امروز آزاد شد.

به گزارش سايت دايکندی ، محمد رجا شب گذشته بازداشت شده و در نظارت خانه جنايی قوماندانی امنيه دايکندی تحت بازجويی قرار گرفته است.

در همين حال يک منبع به نقل از اکبری يکی از وکلای ولايت دايکندی، از آزادی محمد رجا خبر داد. او گفت که محمد رجا امروز پنجشنبه ساعت يازده صبح به وقت کابل آزاد شده است.

محمد رجا قبلا نيز به دستور والی بازداشت شده بود و در اين اواخر از سوی مقامات محلی تهديد شده و عليه او شکاياتی صورت گرفته بود. به نظر می رسد والی اين ولايت انتقادات خبرنگاران را تحمل نکرده و با تلاش برای تحت کنترل درآوردن راديو دايکندی، می خواهد اين راديو را تبديل به تريبون خود کند.

راديو دايکندی يکی از مجموعه راديو هايی ست که با حمايت اينترنيوز در افغانستان راه اندازی شده است.

کابل پرس? ضمن اينکه بازداشت محمد رجا و تحت فشار قرار دادن خبرنگاران را محکوم می کند، خواستار توجه سازمان های داخلی و بين المللی حمايت از خبرنگاران به اوضاع خبرنگاران در ولايت دايکندی و محدود شدن آزادی بيان در اين ولايت است.

دايکندی: شکايت از يک خبرنگار!

محمد رجا، مدیر مسئول رادیو دایکندی مورد بازجويی قرار گرفت!

پنج شنبه 10 آوريل 2008, نويسنده: احمد معين

سلطان علی ارزگانی والی دایکندی بدليل انتقاد های محمد رجا، صاحب امتیاز و مدیر مسئول رادیو دایکندی نسبت به عملکرد هایش به لوی خارنوالی (دادستانی) شکایت کرد . در این شکایت نامه سلطان علی ارزگانی والی دایکندی محمد رجا را متهم به شایعه پراکنی در رابطه با بودجه انکشافی سال 1386 و همچنین تخریش اذهان عمومی نسبت به دولت و بی کفایت خواندن ایشان کرده است .

مدیر مسئول رادیوی دایکندی پس از اتهامات وارده به سارنوالی مرافعه دایکندی احضار شد و به اتهامات والی دایکندی پاسخ گفت .

آقای داکتر محمد رجا در مصاحبه ای با سایت دایکندی گفت : چندی قبل از سوی لوی سارنوالی هیئتی جهت بررسی فساد اداری موجود در ادارات دولتی دایکندی و بررسی عملکرد های شاروال بی تقرر شخص والی به مرکز ولایت دایکندی آمده بودند که سلطان علی ارزگانی والی ولایت دایکندی از من شکایتی را تقدیم این هیئت کرده بود , مبنی بر اینکه اینجانب ایشان را بی کفایت خوانده ام و شایعه پراکنی دورغ نسبت به مصرف نرسیدن بودجه انکشافی سال 1386 بر اثر بی کفایتی شخص ایشان را جهت تخریش اذهان عمومی داشته ام .

وی افزود : سلطان علی ارزگانی به هر جائی که دستش رسیده است از من شکایت نموده و اتهامات واهی و بی اساس را به من نسبت داده است و از تعدادی از اطرافیان خود برای تائید این ادعای غیر قانونی اش امضا گرفته است که تعدادی از امضای هائی موجود در این شکایت نامه جعلی است .

وی گفت : سلطان علی ارزگانی در ابتدا کوشید با ارعاب , تهدید , فحاشی و دشنام دادن مرا وادار به سکونت نماید و چون از این طریق نتوانست کاری را از پیش ببرد , جاسوسی را به طور ماهرانه به رادیو دایکندی فرستاد و وقتی که تیرش به سنگ خورد , این بار شکایتی به مراجع مختلف و حتی آنچه شنیده ام که در نزد دیگران شایعه و در نزد خودم نزدیک به واقعیت , در پی گرفتن جانم است .

وی در ادامه افزود : از کسی که بی پروا اتهام می بند و هیچ ابای از لجن مال شدن حقوق فردی و جمعی مردم ندارد و در پی خاک پوش کردن عملکرد های خلاف قانون خود در دایکندی است , مطمئن هستم از سر ناچاری می تواند به هر عمل بزدلانه دست بزند.

در ادامه از آقای محمد رجا مدیر مسئول رادیو دایکندی در رابطه با واقعیت بودن بودجه انکشافی پرسیده شد که ایشان پاسخ دادند : من در این زمینه اسناد و مدارک کافی در اختیار دارم , اگر والی مدعی است که این موضوع درغ بوده است چرا به جای دسیسه چینی و بستن اتهامات بی اساس سند و مدارک ارائه نمی کند .

در ادامه وی از والی دایکندی خواست تا به جای بستن اتهامات واهی با من مناظره کند و اگر نتوانست اسناد ارائه کند باید به خاطر این غفلت و کوتاهی و سهل انگاری در وظیفه اش از مردم دایکندی عذر خواهی کند و دایکندی را ترک نماید .

قابل یادآوری است که والی دایکندی در طی مصاحبه ای که قبلا با دیدبان رسانه ها و رادیو دایکندی داشته است از موجودیت 32 میلیون دالر بودجه انکشافی اظهار بی اطلاعی کرده است و ان را یک دورغ محض خوانده است .

داکتر محمد علی ستیغ نماینده شورای ملی دایکندی قبلا در این رابطه گفته بود : اگر والی دایکندی از بودجه انکشافی بی خبر است باید به حال والی خندید و اگر ایشان نتوانسته است این بودجه را به مصرف برساند باید بر حال مردم دایکندی گریست .

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • سلام دوستان گرامی!
    در رابطه به این والی دایکندی (سلطان علی ارزگانی) باید به عرض برسانم که این شخص مزیر وبی خرد که خود را بر ملت مظلوم ولایت دایکندی تحمیل کرده است این وظیفه هر شخص اگاه و وطنپرست هست که این خائین ملی را که حق وحقوق مظلومین را پایمال میکند تحمل نکند وایشان را از شغلش سبوک دوش کند تا جای دیگری را برای چپاول ودوذدی انتخاب کند براستی این چندومین بار هست که نام این خائین را با خیانت های شان در این سایت وسایت دایکندی می بینم.بد بخت ترین وظالم ترین شخص ویا ملت کسی هست که برای خودش دعا کرده نتواند ! مردم ولایت دایکندی هم مظلوم وهم ظالم هست مظلوم بخاطریکه به حق شان نمیرسد وحق شان توسط این چنین انسان های خود فروخته ضایع میشود وظالم بخاطریکه ظلم را تحمل میکند .

  • با سلام به ژورنالیست واقعبین جناب آقای کامران میرهزار و دیگر اندر کاران سایت افشا گر و کاربران گرامی این سایت !

    شاید این هم از ویژه گی های بحرانی باشد که اقلأ از سه دهه به دینسو جامعه عقب مانده ما را فرا گرفته است و ملت ما حتی کسانی که به نمائنده گی از مردم رنج دیده و محروم افغانستان القاب پاکی از قبیل « روشنفکر» و « دانشمند » را به گروگان گرفته اند نه تنها از ارا ئیه طرح جامع برای رفع بحران عاجز اند ، بلکه اصولأ در تمامی زمینه ها حافظه خویش را نیز از دست داده اند که به اثر فقدان این حافظه تاریخی نه میتوانند در باره سرنوشت تاریخی کشور قضاوت درستی را به عمل آورند . بهترین مثال در همین زمینه شخصیت سیاسی آقای سلطان علی ارزکانی والی کنونی دایکندی است که وی شخصأ به حیث مستنطق ریاست تحقیق خاد از من که تازه به زندان آورده شده بودم راجع به فعالیت های من باز جوئی میکرد . البته باید با صراحت اعتراف کنم که شخص آقای سلطان علی ارزگانی از جمله بازجویان شریف و نجیب ریاست خاد حاکمیت رژیم کمونیستی بوده است ، و نه تنها با من بلکه با بسیاری از زندانیان سیاسی دههء شصت کمک های در زمینه بازجوئی و تحقیق بعمل آورده اند ، مابه عنوان زندانیان سیاسی بر هرنوع پیشنهاد همکاری از سوی بازجویان ریاست تحقیق خاد که شخصی بنام غنی ریاست آنرا به عهده داشت مظنون بودیم و تصؤر می کردیم که این نوع پیشنهاد همکاری و تعاؤن از سوی بازجویان ( مستنطقین ) جزئ از ترفند های باز جوئی بشمار می آیند که مقامات امنیتی جهت نفوذ بر اراده ء زندانی ها آنرا بکار میگیرند مگر وقتی به زندان پلچرخی انتقال داده شدیم برخی دیگر زندانیان نیز که از سوی آقای سلطان علی ارزگانی بازجوئی شده بودند از وی با خوبی یاد میکردند و حتی اکثر زندانیان پس از اکمال همان باز جوئی اولیه از سوی سارنوالی ( دادستانی ) خاد برائت می گرفتند . البته وقتی پس از گذشت تقریبأ بیست و چند سال برای نخستین مرتبه قیافه ء وی را در تلویزیون آریانا به حیث والی دایکندی دیدم هیچگونه تعجب نکردم زیرا از همان برگزارئی کنفرانس بن که درنتیجه آن اداره مؤقتی برای افغانستان بوجود آمد ، و آرام ، آرام چهره ای استخباراتی و مافیائی رژیم بر همه مردم برملا میگردد ، دریافتیم که اگر در دوره سیاه اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق کشور ما زیر اشغال یک نیروی استخباراتی و استعماری خارجی قرار داشت ، اکنون و پس از سه دهه جنگ واشغال بالاخیره بصورت « عادلانه!! » و « دموکراتیک » دیگر شبکه های استخباراتی نیز در قدرت شامل ساخته شدند . چنانچه به وضاحت می بینیم شجره النسب بسیاری از ارکان بلند رتبه رژیم کنونی به مراکز استخباراتی جهان به شمول دستگاه امنیتی روسیه شوروی میر سند . شاید هم اشخاصی چون سلطان علی ارزگانی والی دایکندی یکی از همان رجال بوده باشند .
    اما در باره اینکه چرا آقای محمد رجأ مدیر مسؤل رادیو دایکندی را با زداشت کرده اند ؟ ، بالاثر تجربه ای که از این نوع بازداشت ها درگذشته داشته ایم مطمئن باشید هیچ خطری برای آن ژور نالیست دلیری متوجه نیست ، این گونه بازداشت ها به مثابه آلارم « کشت و ماتی » اند که از سوی قدرت های بزرگ که با هم در رقابت هستند برتخته شطرنج افغانستان به وفؤر شنیده میشوند ،
    کامران از هالند

  • سلام به همه خوانندگان عزیز و دموکرات اندیش کابل پرس?

    من تا آنجایی که نسبت به آقای ارزگانی شناخت دارم و ایشان را فردی نیک، صلح خواه، وطن دوست، مردم دوست، خادم مردم، امین مردم، نیک سرشت، راستگو و ... می دانم و دیده ام.

    من خود از این منطقه محروم و دردمند و درد کشیده ارزگانم که هنوز بر پشت پدران و نیاکانم زخم تازیانه حکومت شب را می بینم و هنوز هم سایه آن تازیانه ها را چون لاشخوران بی رحم بر بالای سرم در حال پرواز می بینم.

    این آقای محمد رجا از وقتی آمده فقط به فکر دسیسه چیدن و توطئه و دوئیت علیه این و آن بوده. ایشان فقط به خویش می اندیشد و بس، ایشان هیچ وابستگی و دلبستگی به این منطقه محروم ندارند. فقط به دنبال این است که بار خویش را چطور و چگونه ببندد. حتی اگر شده به فکر بدنام کردن همه ما مردم این منطقه.

    من در این شک ندارم که کوتاهی هایی در این ولایت شده، شما خواننده عزیز به گویید در کدام ولایت افغانستان نشده است. ولایت محروم ما ک حتی 9 ماه ارتباط مان با سایر ولایات بلکه با همه دنیا قطع است. ولایتی که سهمش و ارتباطش با سایر ولایت 3 ماه باشد. چه کار میشود کرد.پس سهم ما فقط 3 ماه از سال است.

    ولایتی که تازه تشکیل شده است. ولایتی که فقط بر روی کاغذ به عنوان ولایت در امده است نه به عنوان یک ولایتی که واقعاً وجود دارد. کسانی که در کابل نشسته اند. این جا را اصلا نمی بینند. هنوز هیچ کس به این باور نرسیده اند که دایکندی ولایت شده است.

    نامه ها و مطالبی که از طرف مردم دایکندی در کابل پرس به نشر رسیده بود را خواندم. اگر ان نامه ای که عنوانی رئیس جمهور بود از طرف مردم این منطقه بوده باشد، باید امضا و اسامی نمایندگان مردم هم ضمیمه آن میبود، که چنین نبود. پس می بینیم که این نامه یک کذب محض بوده و میباشد.

    چند مطلبی که شکایت از والی ولایت دایکندی را در کابل پرس به نشر رسانده بود، همه مطالب از نوک یک قلم تراوش کرده بود. گمان می رود این انسانها آنقدر حقیر و پست هستند که حتی قداست این قلم را نگه نمی دارند. و هرچه دروغ و دوئیت در ذهن دارند از نوک این قلم مقدس می نگارند. و به نام مردم این ولایت به نشر می سپارند.

    اگر این محمد رجا نظرش غیر این است. بیاید و نامه مردم را با اسامی اش و با سند و مدرک به نشر سپارد.

    آقای رجا خیالش راحت است. چون کسانی که از این مردم می توانند به این دهکده جهانی داخل شوند. تعداد شان به اندازه انگشتان دست نمی رسد.

    شاید بعضی از شما ها در جاهای دیگر گفته ها و نوشته های من را دور از حقیقت فکر کنید. اما وقتی وارد ولایت دایکندی که شوید این مطلب را درک خواهید کرد. که آیا این سرزمین جزء این کره زمین است یا نه اینکه شما وارد سرزمین و سیاره ای دیگری شده اید. و یا شما از این کوره زمین به جای دور دست و دور از همه امکانات پرتاب شده اید.

    نامه عنوانی رئیس جمهور سراسر چاپلوسی و تملق است. من خیلی تاسف به این می خورم که این شخص مقام و منزلت انسانیت را به حد یک موزه پاک کن پائین آورده است.

    من بر این باورم که جایگاه مردم خیلی بالاتر و فراتر از این تملقات و چاپلوسی هاست. فرهنگ غنی این مردم این قدر لگد مال نشده است. که این گونه دستمال تملق را برای خویش علم و بیرق سازد و به هرکوی و برزن هلهله از تملق سردهد.

    من بر این باورم که اگر رئیس دولتی به چوکی دست می یابد. قدرت اش از آن مردم است. قدرتش متعلق به مردم است. این مردمند که قدرت مندند. اگر تعظیم و تکریمی صورت می گیرد باید نسبت به مردم باشد.

    این محمد برگزیده خداوند نیست. این محمدی است که شر از چهره و وجودش میبارد. این محمدی است که تمام و کمال مایه ننگ انسان و محمد خداوند است.


    این محمد کینه، نفرت، دوئیت، شر، چاپلوسی،تملق،دروغ و ... است.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس