به بهانهٔ «جنگ» فیسبوکی آقایان عطایی وامیری!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
چند
روزی بودکه درصفحهٔ فیسبوک نوشتههای انتقادی از جانب آقای عطایی واقای
امیری را میدیدم. در این نوشتهها کم وبیش گیله وشکایت از عملکرد طرفین
مشاهده میشد.
حقیقت آن است که هیچ کدام از
مطالب یاد شده چه در صفحهٔ شخصی جناب عطایی ویا آقای امیری وهمین طور صفحهٔ
مورد مناقشه؛ یعنی فانوس شب را به طور کامل مطالعه نمیکردم، علت هم این
بود که فکر میکردم این جدل بین این دونفر هست وبزودی تمام میشود. دیروز
که نوشتهٔ جناب امیری بنام «شاه وشاه قلی» را در وبسایت جمهوری سکوت مطالعه
کردم؛ تازه متوجه شدم که آب از کجا گل آلود شده است.
این
شد که دیروز از خروس خوان صبح تا آخرای شب مشغول تحقیق ومطالعهٔ صفحات ذکر
شده بودم ودرنهایت به نتیجهٔ رسیدم که حاصلش تحریر این مطلب میباشد.
در این مطلب قضایا از دوزایه متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است.
۱- جنبهٔ شخصی
۲- مسالهٔ عمومی
جنبهٔ شخصی
آنطور
که دوبزرگوار خود اعتراف کردهاند، از یاران قدیمی وهم پیالههای دوران
بچگی ونوجوانی وجوانی هستند. جناب عطایی در صفحهٔ فیسبوکش مینوسید: من آقاى امیرى را از دورانى مى شناسم که هنوز بوى «غیغو و کَمَى» مى داد
در مقابل، اگرچه جناب امیری در صفحهٔ فیسبوکش چیزی در این مورد ننوشته است
وصفحهٔ فانوس شب که احتمالا میتواند تحت نظر ایشان باشد، اما به جد
نمیتوان ّبه آن استناد کرد ولی در مطلب که در جمهوری سکوت نشر شده است،
چنین نوشته است: اگر نتوانم بگویم که خیلی صفا و صمیمیت با
جعفر عطایی داشتهام، به جد میتوانم بگویم که هیچگونه کینه و کدورتی
میان ما حاکم نبوده است. جعفرعطایی، امین حلیمی و ساعی و پیک مانند
جوادسلطانی و عارف بصیر و امین صداقت و اسلم جوادی و حسین مبارز واسدبودا
جزء یاران و دوستان من بوده است و من در عیان و نهان و کرات و مرات
بهدوستیشان اذغان و اقرار و افتخار کردهام.
این
دو نقل قول کوتاه نشان میدهد که این دونفر از دوستان ویاران قدیمی همدیگر
هستند وبدون شک حقیقت غیر از آنچه جناب امیری فرمودهاند میباشد، یعنی
اینکه این دوبزرگوار در یک مقطع زمانی برخوردی داشتهاند واین برخورد مانند
یک زخم چرکین بوده که حالا به بهانهٔ سر باز کرده وعنقریب دور واطراف خود
را به فساد بکشد.
ذکر یک نکته ضروری به نظر
میرسد اینکه؛ دعواهای شخصی این چنینی ممکنه بین هر انسانی به وجود بیاید.
به عقیدهٔ من اصل دعوا واختلاف یک امر عادی است، اما نحوهٔ دعوا وادبیات
به کار رفته خیلی مهم است که متاسفانه در این قضیه این دو بزرگوار رفوزه
شدهاند.
مساله عمومی
واما؛ از جنبهای شخصی قضیه که بگذریم از مساله عمومی آن نمیشود گذشت.
آقایان
عطایی وامیری، از شخصیتهای مهم روشنفکری جامعه هزاره هستند وهردو دارای
تحصیلات عالیه میباشند. این یعنی اینکه این دو نفر بدون وابستگی به اشخاص
معروف وپر زور وزر، میتوانند به این دعوا ادامه بدهند ودر نهایت مانند
افسانهٔ گرگ وبز چینی؛ در میدان اصلی شهر دست به دوئل بزنند وهر کدام که
شاخش آهنی بود بردیگری پیروز شده وقضیه خاتمه یابد.
حال سئوال این است که چرا این جدل، به جای اینکه خاموش بشود، هی بزرگتر وبزرگتر میشود؟
تنها
پاسخی که میتوان یافت، تنبان بزرگی است که آقایان خلیلی ومحقق برای خود
دوختهاند. این تنبان چنان فریبنده و وسه وسه انگیز است که افراد مانند
عطایی وامیری هم نمیتوانند جلو نفس اماره خود را بگیرند ودست از پاچه خوری
بردارند. در زمانهٔ که امید میرفت تا نسل نو وتحصیل کرده هزاره قد علم
کرده وافراد پیر وفرتوت با روحیهای جنگ سالاری را کنار زده وبه بایگانی
تاریخ بسپارند، به یکباره بر سر یک موضوع بسیار ساده وپیش پا افتاده چنان
لجن پراگنی براه افتاده است که بوی گندش سر تاسر گیتی را متعفن کرده است.
این
دوبزرگوار با عملکرد خود نشان دادند که جامعهای هزاره بیجهت به اشخاص
کوته فکر وبی مایه امید بستهاند. کسانیکه به خود، شخصیت، فکر واندیشهاش
احترام نگذارند وتفکر، وزن وجایگاه اجتماعی خود را نداند، قابل اعتماد
نیستند وشایستگی نماینده بودن از یک قشر از جامعه ندارند. چنین افرادی اگر
از ده دها دانشگاه مدرک بگیرند ودهها جلد کتاب هم بنویسند، باز هم به
بلوغ وباور فکری که بتواند یک جامعه را رهبری وهدایت کند نمیرسند.
متاسفانه
آقایان عطایی وامیری، در قضایای اخیر، خواسته ویا ناخواسته، چنان عمل
کردند که که تا سالها ی سال، تفکر آقایان محقق وخلیلی بر گرده جامعهای
هزاره سنگینی وتنبان فراخ آنها بزرگتر، پر برکتر ودست جامعهای هزاره
همچنان به بند تنبان این بزرگواران محتاج باشد.
اصل
دعوا کاملا شخصی است، اما هردو طرف برای اینکه خودرا به طور مصنوعی بزرگ
جلوه دهند وقضیه را گروهی وسیاسی بکنند، در زیر سایه نامهای قدرتمند وپر
نفوذ چون خلیلی ومحقق پنهان شده ودست در بند تنبان آنها حلقه داده، سعی
میکنند از این رود خانه که به نظرشان دریایی از موجها وطلاطم خروشان است،
به سلامت عبور کنند، غافل از اینکه مردم به خوبی میدانند که هیچ اتفاقی
نیفتاده وهیچ طوفانی هم برنخواسته است. بنا براین به هردوی این عزیزان
توصیه میشود مساله را بیشتر ازین کیش ندهند وخود وقلاقمندان ودوستدارانشان
مضحکهٔ خاص وعام نکنند.
آنلاین : http://hydari44.blogfa.com/post-875.aspx