صفحه نخست > دیدگاه > وبلاگ نویس > انسان را در چارسوق دنیا چوب حراج می­زنند...

انسان را در چارسوق دنیا چوب حراج می­زنند...

chendavol
دوشنبه 14 جنوری 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

آشیان من بیچاره اگر سوخت، چه باک  فکر
ویران شدن خانه­ی صیاد کنید


خلیدن
خاری خرد به پای هم­نوع در هر گوشه­ای از این گیتی که باشد، آدمی را دردمند می­سازد،
چه رسد به این­که هم­نوعت در جایی، بی­گناهانه، به خاک و خون کشانده شود. فرق نمی­کند
بر مردمانی از کدامین نژاد، دین، مذهب، جنسیت و گویشور در شمال، جنوب، شرق یا غرب
جهان ستم می­رود. خاموش نشستن هر کسی در برابر ستم­کاری همیشه ناسزاوار است و سکوت
مدعیانی که در هنگامه آسایش، گوش فلک را می­خراشند، گناهی نابخشودنی.

دست
کم در سده­هایی که من و تو شاهد تاریخش بودیم، دیده­ای که سال­های سال بر من ستم
رفته است در گوشه و کنار این دنیا. روزی در شهر ضحاک و غلغله و بامیان از دم تیغ
چنگیزیان گذشتم. سپس در نیشابور خاکستر شدم. آن­گاه در بغداد مرا چوب حراج زدند.
زمانی «قرمطی­»گویان عباسی­مسلک، مرا در خراسان به زنجیر کشیدند از آن روی که به
نگاه آنان، شیعه و کافر بودم. باز روزی دیگر، «تبراییان» صفوی در کوی و برزن تبریز
و اصفهان، مرا به جرم سنی و کافر بودن کشتند و آواره کردند. عبدالرحمان در
هزارستان و شمالی، مرا به جرم شیعه و کافر و فارس­زبان و هزاره و تاجیک بودن به
بردگی گرفت و از سرهایمان کله­منار ساخت. زیر پای لشکریان عثمانی در ارمنستان پای­مال
گشتم؛ که کافر بودم به دین «پاشایان». در کوره­های آدم­سوزی آلمان نازی سوختم؛ چون
از نژاد پست و مذهب توطئه­گر «یهود» بودم. در گولاک­­های روسی یخ زدم؛ چون به
الحاد و اشتراک­انگاری «رفقا» ایمان نداشتم. زمانی بعدتر، در اردوگاه­های فلسطینی
صبرا و شتیلا، جنین و غزه به جرم «عرب» و «مسلمان» بودن به دست «یهود» کشتار شدم. دیگر گاه صدام حسین عرب، به صرف «کرد» بودن، گرد
نکبت شیمیایی بر چهره­ام پاشید. زمانی «ویچ»صاحبان بالکان مرا به دلیل این­که
«صرب» نیستم، قتل عام کردند. گاه دیگر چون از قبیله حاکم نبودم، در رواندا، اتیوپی
و سومالی تیرباران گشتم. شام­گاهی نیز چون همانند آنان «سفید» نبودم، در قاره سیاه
به زندان افتادم و مردم. روزگاری دیگر، در «قلعه افشار» و «چنداول» و «بهسود» آتشم
زدند. حالیا نیز در «کویته» به خاک و خون افتاده­ام.

***

از
1979 میلادی به بعد، با سرازیر شدن ایدئولوژی­های وارداتی شیعی و سنی، جنگی بیهوده
در پاکستان سر هیچ و پوچ آغاز شده است که گمان ندارم تا دهه­های دیگر هم پایان
بپذیرد. «تحریک نفاذ فقه جعفری» و «سپاه صحابه»، دو قطب اصلی درگیری خونین مذهبی
در پاکستان هستند که عامل بر باد رفتن خانمان میلیون­ها انسان در این سرزمین شده­اند.
افراط­گرایی مذهبی که این دو گروهک به نام اهل تشیع و اهل تسنن در کشور آشوب­زده
پاکستان ترویج می­کنند، جز نکبت هیچ ره­آورد دیگری برای مردمان این کشور و نیز
افغانستان نداشته است. مردمان شیعه و سنی مذهب بی هیچ دل­آزاری از همدیگر سال­های
فراوانی را کنار هم به آرامش سپری می­کردند، ولی از وقتی که گردباد توطئه در این
سامان وزیدن گرفت، کشتزار یگانگی­شان به سموم یادشده در گرفت. البته هیچ توطئه
خارجی بدون زمینه داخلی به بار نمی­نشیند. جهالت و تعصب مذهبی و نژادی، بزرگ­ترین
عامل بسترساز تحقق کامل توطئه­های خارجی در سرزمین­های عقب­مانده خاورمیانه است.

جنگ­های
داخلی دهه 1990 میلادی در افغانستان نیز با جهالت و تعصب مذهبی و نژادی همه طرف­های
درگیر در کشور از پشتون، هزاره، تاجیک و ازبک شعله­ور شد و هستی ملت را بر باد داد
و زمینه­ساز پیدایش غده سرطانی «طالبان» شد که مایه ننگ افغانستان در سراسر جهان
گشته است.

اکنون
نیز سپاهیان جهالت مذهبی کشتاری تازه در کویته پاکستان به راه انداخته­اند. این ­چرخه
نکبت­بار هم­چنان ادامه دارد و برای آن پایانی تصورپذیر نیست. در این میان، هم­چون
زمان­های دیگر، نگاه­های بی­اعتنای هم­نوعان است که آزار می­دهد مرا. البته این
نخستین بار نیست. در رویدادهای دیگر مانند فلسطین و عراق و ... نیز همیشه چنین
بوده است. تنها گاهی تفاوت در آن است که لابی­های رسانه­ای و سیاسی در چنان جاهایی
می­توانند با نشر خبرهای رویدادهای تلخ یادشده، آن­ها را جهانی یا دست کم منطقه­ای
کنند، ولی در این گوشه از زمین، هیچ­گونه «لابی» در کار نیست.

***

آنان­
که رسانه­های جهانی را در اختیار دارند، بر این حادثه چشم فرو می­بندند. سیاست­ورزان
جهانی، خود را به ندیدن می­زنند. هم­نوعان سنی و شیعه کسانی که کشته شده­اند، در
گوش خود پنبه می­گذارند. تکیه­دارانی که برای بیرون ماندن یک تار موی بانویی و
شنیدن آواز نغمه­ای یا نگارش خطی متفاوت با اندیشه­شان در شعر، داستان و رمانی،
فتواهای رنگارنگ می­دهند و حکم ارتداد صادر می­کنند، در برابر چنین کشتاری چه راحت
ساکت می­نشینند. سوک­مندانه است که می­بینیم این همه مرکز شیعی و سنی در سراسر
جهان اسلام از نجف و الازهر گرفته تا دیگر مدعیان دینی، کشتار هم­دینان خویش را به
دست گروهی دیگر از آنان که «مسلمان» می­نامند خود را، ولی در اصل، نگره­ای وحشیانه
و پست و آلوده از دین اسلام را برای جهانیان به نمایش می­گذارند، نادیده می­گیرند.
البته نباید باز هم انتظار صدور حکم «جهاد» و «قتل» و «ارتداد» برای کشتارگران
داشت که تنها سبب می­شود این چرخه بیهوده مرگ­آفرینی ایدئولوژیک هم­چنان به گردش
خود ادامه دهد.

کاش ما
انسان­ها اندکی درک بیشتر می­یافتیم تا چنین رویدادهایی را به برچسب آن­که کشته­شدگان
از فلان دین، مذهب و نژادند، بایکوت نکنیم. به یقین، اگر در برابر هر رویدادی از
این دست سکوت کنیم، فردا روز چنین معضلی در جایی دیگر گریبان ما را به گونه­ای
دیگر خواهد گرفت. آن وقت دیگر می­بینیم فریادرسی نمانده است. به گفته مارتین
نیمولر: «نازی‌ها وقتی‌که کمونیست‌ها را دستگیر کردند، چون من کمونیست نبودم، سکوت
کردم. وقتی آن­ها سوسیال­دموکرات­ها را به بند کشیدند، چون سوسیال­دموکرات نبودم، سکوت
کردم. زمانی که نوبت به اعضای سندیکای کارگری رسید، چون عضو سندیکا نبودم، سکوت کردم.
وقتی که به سراغ من آمدند و دستگیرم کردند، دیگر کسی نمانده بود که اعتراض خود را اعلام
کند.»

***

تلاش­های
مدنی و راه­پیمایی مسالمت­آمیز نیز گرچه راهکاری است انسانی، هیچ امیدی به آن­ها نیست.
آن قدر نکبت، این دنیا را فرا گرفته است که نکبت فروخفته در «کویته» لابه­لای
غبارهای آن­ها گم می­شود. ضجه زدن و مظلوم­نمایی نیز فایده ندارد. تنها راه درمان
اساسی، آگاهی­افزایی است و بس. هر دو طرف باید آگاه شوند و قلمروی حقوق مذهبی و
شهروندی خود را در جایی که می­زییند، بشناسند و پا از آن فراتر نگذارند. مردمان هر
دو سوی این چرخه کشتار، قربانی جهلی شده­اند که بر آن­ها تحمیل کرده­اند. تا چنین انسان­هایی
در جهل غوطه­ورند، برای پایان یافتن این کشتارهای وحشیانه در گوشه و کنار دنیا هیچ
افق روشنی به چشم نخواهد آمد. باز می­رسم به این به گفته مولانای بلخی که:

سخت­گیـری و تعصب، خامی است تا جنینی، کار، خــون­آشامی
است


آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/post-97.aspx

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس