فاجعه پی فاجعه؛ کجاست داعیان؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
هنوز چند روزی از وقوع یک فاجعهی بشری و انسانی نگذشته بود که فاجعهی دیگر از نوع نسلکشی بهوقوع پیوست. دقیقاً چیزی کمتر از یک ماه قبل، در کوئطه پاکستان هزارههای بیگناه مورد حمله مرگبار و وحشیانه تروریستها قرار گرفتند. خانوادههای داغدار، جامعهی بیگناه و پیکر بیدفاع و نسل صلحطلب قربانی شدهی هزاره هنوز غم و مصیبت عزیزان از دسترفته شان را فراموش نکرده بودند که توفانی از وحشت و خون دوباره به راه افتاد و مردم هزاره را به سوگ و مصیبت نشاند.
تصاویر دیروز از وقوع این حملهی تروریستی مرگبار و قصاوتمندانه و بدور از هر آنچه به انسانیت تعلق میگیرد، به حدی تکاندهنده و وحشتناک بود که همه را شوکه کرد و به چشمان همه اشک افشاند. سقفهای شناور در شعلههای آتش، دود و سیاهی متصاعد در فضای شهر و نشیمن، زنان و کودکان وحشتزده در میان قربانیهای به خون آغشته، اجساد خونین بیدفاع و بیگناه و در اخیر عکس جگرخراش کودکی چند ساله که سر و پایش را خون گرفته با وحشت و نومیدی روی خاک نشسته و با نگاههای وحشتزده، به اطرافاش نظر میاندازد.
آخرین گزارشها حاکی از آن است که در این حمله وحشیانه و مرگبار و در حمله اینبار از برنامه نسل کشی، «بیش از 100 تن کشته» و بیشتر از 200 تن زخمی شدهاند. این فقط یک آمار اولیه است و شاید تعداد قربانیان و زخمیشدگان این فاجعهی هولناک انسانی، بیشتر از این باشد. ابعاد این فاجعه به حدی وسیع است که برای هیچ انسان هزاره و برای فرد انسانی، قابل تحمل نیست.
با این حال، اما سوالی که باقی میماند، خیلی جدی است. سوال این نیست که چرا نسلکشی، سوال این نیست که به چه جرمی مردمان بی گناه، کاسب و کارگر، عیال دار و بچه دار، زن و کودک و پیر و جوان در این حمله مرگبار فقط به عنوان هزاره قربانی میگردند، و سوال این هم نیست که چرا با وجود تکرار این نسل کشی، اما دولت و کشور پاکستان نمیخواهد یا نمی تواند پاسخگو باشد یا جلو این فاجعه را بگیرد؛ بلکه سوال ما از نهادهای مدافع حقوقبشری، و نهادهایی است که در سراسر جهان تبلیغات دفاع از زندگی، دفاع از انسان و حیات انسان و کرامت و سلامت انسان سر میدهند اما در برابر این نسل کشی که بدون شک یکی از غمانگیزترین و وحشت بارترین نوع نسلکشی حتا در تمام دنیاست، مهر سکوت بر لب زدهاند!
وجدان بشریت خاموش شده و همه تبدیل شدهاند به نظاره گرانی که باید به دست و پای بریدهی یک کودک چند سالهی قربانی در میدان خون نگاه کنند، همه تبدیل شدهاند به تماشاگرانی که باید به گریه و شیون مادری گوش فرا دهند که در غم چند پسر نوجوان قربانی شدهاش از سوز دل می گرید، همه نظارهگر اشکهای پیرمردی شده است که تمام خانوادهاش را در این حمله از دست داده است و خلاصه فاجعهی تکان دهنده و زخم عمیق بر قامت انسان و صلح و زندگی توسط گروهی از موجوداتی که نه بویی از صلح و زندگی بردهاند و نه از کلمهی انسان، بلکه همه جلادان بیرحم و خونریزی هستند که عطششان را با خون انسانهای بیگناه فرو مینشانند.
واقعیت این است که برنامه نسلکشی هزارهها، از چند قرن به اینسو، بخش بزرگی از برنامه سیاسی بوده است. هزارهها در افغانستان و پاکستان، نخستین قربانیان توطئه نسلکشی پیامبران چند قرن وحشت و اختناق بوده است. اگرچه برخیها میپندارند خشونتهای موجود در کوئطه پاکستان بر علیه هزارهها، و حمله مرگبار گروهی که خود را نماینده یک قشر از مذهبیهای تندرو اسلامی میدانند همانند لشکر جنگوی و وهابیهای پاکستانی، منشأ و خواستگاه مذهبی دارد و این در واقع جنگ مذهب علیه مذهب است؛ اما واقعیت همچون روز به همه معلوم است. حملههای هدفمندانه به هزارههای کوئطه که از یکسو شیعه مذهباند و از سوی دیگر در اقلیت و مهمتر از آن، مردمانی که سخت معتقد به فرهنگ انسانی، صلح، زندگی و آرامی و احترام به تمام ساحه زندگی انسانی و انسانهای روی زمین، صرف به این هدف صورت میگیرد که هزارهاند. کشتن و به خاک و خون و عزا نشاندن هزارههای بیگناه که تنها گناهشان از منظر ما و جهانیان: صلحخواهی، امنیت و دفاع از زندگی، فرهنگ و حقوق و کرامت تمام انسانهای زمین است، گواه محکم بر سیاست نسلکشی علیه هزارههاست.
اکنون که دامنه و گذشته و آیندهی این نسل کشی بر همگان واضع و آشکار است، چرا جامعهی جهانی و نهادهای مدافع حقوقبشری در سراسر جهان، دست به هیچ کاری نمیزنند؟ گروههای نسلکش، جلادترین و قصیترین موجوداتیاند که اگر دستشان برسد، از هیچنوع جنایتی روگردان نیستند. نهادهای مدافع حقوق بشر و تمام انسانهای روی زمین که خبر این فاجعه هولناک را میشنوند، تصاویر تکان دهنده و غمانگیز صحنههای قربانی و دود و آتش را تماشا میکنند، برای یکبار بیایند یکی از اعضای خانوادهشان را بهجای یک قربانی افتیده در میدان قرار دهند، آیا قلب و احساس و ایمان شان به انسانیت، اجازه میدهد تا در مقابل تروریستان و بانیان خشونت و پیامبران فاجعهطلب و خونخوار، لب فرو بندند؟!
نسلکشی هزارهها در کوئطه پاکستان به وحشتناکترین شیوه، پیام روشن برای همهی جهانیان است. گروهی از موجوداتی که این حوادث خونین و حیوانصفتانه را انجام میدهند، به هیچ انسانی و به هیچ موجودی رحم نخواهند کرد. برهمگان معلوم است که این گروه، خطرناکترین گروههای تروریستی در جهان است و با هیچ در دوستی و صلح و امنیت، سر سازگاری ندارند. هزارههای کوئطه پاکستان اکنون در آتش همین عقدههای هدفمندانه قرار میگیرند و هر روز خون میدهند.
اکنون اگر نهادهای مدافع حقوق بشری، وظیفه شان را دفاع از نوع انسان و دفاع از نسل در دم تیغ گروههای تروریستی میدانند، ضمن محکومیت این عمل، از همهی جهانیان و قدرتهای بزرگ سیاسی بخواهد تا جلو این نسل کشی غم انگیز در تاریخ نسل کشی بشر، گرفته شود و تمام افراد و گروهها و حلقات ذیدخل در این قضیه، مورد پیگرد قرار گیرند و بیشتر از این اجازه داده نشود انسانهای بیگناه، کودکان بی پناه و غریب و مادران چندین قرن به غم نشسته، اشک و آه و زاری سر دهند و مادری هر روز بر جسد خونین پسر نوجوانش گریه کند، کودکی سراپا خون با نگاههای وحشتزده به اطرافاش نگاه کند و با سوالهای عمیق که چرا دود و آتش و خون و به کدامین جرم و گناه؟
آیندهاش را تیره و تار ببیند و بیشتر از این صبر روشنفکران و قلمبدستان و فرهنگیان و مدافعان حقوق بشر مردم هزاره را به امتحان نگیرند که صدای این نسل روشنفکر و مدافعان صلح و آزادی و ممثلان عشق به انسانیت و فرهنگ جهانی بر مبنای تساهل و تسامح، دیگر خراشیده و از همهی آنچه فقط شعار است، خسته و آزرده شده است.
ملیت هزاره همان عضو از پیکر مقدس جامعه بشری است که سالیان سال چه در افغانستان و چه در پاکستان مورد تبعیض قرار گرفته، از حق و حقوق انسانی خود محروم شده و صدها نوع بار جرم را به ناحق روی شانههای خستهاش حمل کرده است. ملیت هزاره عضوی از پیکر جامعه بشری است که با نگاه جهاندوستانه، هر لحظه و در هر زمان عشقاش را به فرهنگ جهانی، به جامعهی بشری و به تمام ارزشهای والای انسانی ابراز داشته است، ملیتی که هیچ وقت دست به خشونت نزده و در فضای مکدر و خفقانآور سیاستهای تبعیضگرایانه دو کشور پاکستان و افغانستان، از ناچیزیترین لحظهها و فرصتهایش برای تحقق زندگی مسالمتآمیز و در همسویی با فرهنگ جهانی، دریغ نکرده است. زیرا که آنها به صلح و آبادانی و احترام به فرهنگ همهی انسانهای زمین و به اصل تساهل و تسامح و اصل کثرتگرایی، ارزش ذاتی قائل است و همهی اینها، ارزشهای زندگی هر فرد از انسان هزاره است.
اکنون جامعهی هزاره امیدوار است تا نهادهای مدافع حقوقبشری از سرتاسر جهان، و همینطور قدرتهای بزرگ سیاسی که میتوانند جلو تروریستان و دشمنان صلح و امنیت همهی انسانهای روی زمین را بگیرد، امیدوار است در همسویی و همصدایی با چند صد شاعر از سرتاسر جهان که حمایت و همدلیشان را با مردم هزاره ابراز نموده بودند، علیه این نسل کشی بایستند و جلو این حملههای مرگبار و نسلکشانه را بگیرند و برای دفاع از نسل در معرض نسلکشی، اعلام آمادگی کنند.
پيامها
18 فبروری 2013, 03:28, توسط fahim
در دنیا یک ملییارد مسلمان و دوصد میلیون عرب وجود دار د انها از روز قدس حتی خبر ندارد ولی سید ها و ملا های ایرانی و هزاره گی هزاره هزاره های کویته را قربانی روز قدس وتظاهرات روز قدس و ایران میکند. با نصب عکس های خمینی در غرب کابل و تجلیل ان توسط اکبری و ملا وسید وابسته به ایران فکر میکنم غرب کابل هم به کویته تبدیل خواهد شد .که خدا کند نشود. ولی ایران واخند هایش فقط باز هم به غرب کابل عکس خمینی و چند جلد کتاب خواهد داد وبه دشمنان هزاره پول وسلاح
18 فبروری 2013, 14:51, توسط کنیشکا قزلباش
بادرود به هم میهنان وآفرین بر زنان با شهامت کویته که ایستادند و نگذاستند که اجساد را دفن نمیند تا اینکه بی توجهی حکومت پاکستان را با بی کفایتی هایش مورد پیگرد قرار دهند .
ضمن اینکه من برای کسانی که وابستگانشان را بی دلیل از دست داده اند تسلیت عرض می کنم اما این بار دوم است که اینوع خنجر زنی مسلمانان سنی بر علیه شیعه انجام می دهند نمی گویم شیعه بر علیه انسان .
آیا راه چاره چیست ؟ دیزاین دین اسلام قسمی شده که از شروع تا به حالا هم دوستانش را میخورد و هم دشمنانش را یعنی هر کسی را به قسمی . عمر بن خطاب تو فیوز نهاوندی ایرانی کشته نشد علی توسط بهمن جازویه کشته نشد .
باشندگان کویته شما تا آب را از سربند آن صاف نکنید تازه این شروع است .بیائید هم دور هم جمع شوید و به جای اینکه دنبال قاتل بگردید خود را قوی بسازیدو خرد واندیشه را بکار بگیرید که باید ده سال قبل انجام می دادید . و حالا شاهد این قوم ستیزی و مذهب ستیزی قرار نمی گرفتید .
باید به اسرائیل درود بگوئید که چطور با تکتیک توانسته در مقابل اعراب بیاستند .
طرف این نیست که این تروریستان شما را هدف قرار داده بلکه عربستان سعودی برای اینکه جنگ را از بین اعراب که نزدیکخودشان است میخواهند در پاکستان ببرند . غربیان هم سلاح هشان را بفروشند هوشیار باشید و به مذهب شیعه و دین اسلام و همه خدا حافظی کنید و به نیاکان تان برگردید .وگر نه آینده های تاریک پیشرو است . من آینده را مانند کف دست میخوانم .
پیروز باشید
19 فبروری 2013, 10:43, توسط fetrat
جانم قزلباش
اگر بفهمی قزلباشان در تاریخ به حق انسان و انسانیت چی کردند انگاه تخلص خود را حاضر خواهی بود از قزلباش به بدترین اسم تبدیل نمایی. تو کجا اسم درست حسابی داشتی که حالا به اسلام توهین مینمایی. در بخش از سخنانت اعراب را انتقال دهنده جنگ از ساحه نزدیک خود به دور خواندی تا جای که من مطالعه نموده ام اعراب تازه دانستند که ما شیعیان به نام اهل بیت به اسلام چگونه توهین ها را روا میداریم مثل:
در کتاب های ما مثل بهار الانوار به توهین به پیامبر امده است که
1. اولاد های محمد به جز فاطمه از او نیست.(با انکه خدیجه را حضرت میگوییم ولی پر کردن شکمش از غیر محمد است)
2. عایشه بد ترین زن دنیاست (بد تر از فاحشه و خمینی هم در جای این را بیان نموده است)
3. محمد از برای علی و هردو از برای فاطمه خلق شده اند.
4. محمد نمی خوابید مگر اینکه چهره اش را در میان سینه های عایشه نمی گذاشت و ...
و صد ها مسله دیگر که باعث میشوند تا ما به این حالت بیفتیم. بخشیی دیگر از بیانت مرا یاد ان یهودانی می اندازد که میخواهند جوامع اسلامی باستان گرا باشند نه اسلام گرا. ترویج باستان گرایی از تلویزیون های ماهواره یی انها پیداست. بنا حرف شما سخت بیراهه میرود.
23 فبروری 2013, 14:06
اﻱ ﻫﻤﻮ ﺧﺎﻧﺪاﻧﺖ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺗﻮﻫﻴﻨﺎﺕﻛاﻳﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اﻛﺮﻡ ص ﻭﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻣﻂﻬﺮﺵﮔﻔﺘﻴﺪ. .ﭘﺲ ﮔﺮﻭﻩ. ﻫﺎﻱ اﻓﺮاﻃﻲ ﺳﻨﺖ ﻭﺟﻤﺎﻋﺖ ﺣﻖ ﺩاﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺴﻞﺷﻤﺮ. ﻭﻳﺬﻳﺪ ﺭا ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﻛﻨﺪ. ﻛﻪ ﺧﻮﺩﺭا ﺷﻴﻌﻪ. ﻣﻴﻧﺎﻣﻴﺪ ﻭﺑﺮ ﺻﺪ ﻋﻠﻲ ﻭﻓﺎﻃﻤﻪ ع .ﻭاﻭﻻﺩﻩ ﺷﺎﻥ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻳﻚ ﻏﻒ ﻣﻴﺰﻧﻴﺪ. ﺑﺮﭘﺪﺭ ﻧﺴﻞ. ﺳﻚ ﭼﻨﻜﻴﺰ ﻟﻌﻨﺖ.
31 جنوری 2014, 18:26, توسط fahim
دوستان نهایت گرامی ژورنالستان روزنامه نویسان عالیقدرباید قدردانی اززحمات شبانه روزی تان درمبارزه علیه فساداداری بکنیم با تاسف فراوان دریک نشریه ازفساداداری یک شخص بنام قانونوال سیدیوسف حلیم معین مسلکی وزارت عدلیه را مطالعه نمودیم بی نهایت افسرده وغمگین شدیم ومیخواهیم نکات ذیل که خود نشان دهنده فساد اداری آشکاراین شخص شیطان صفت را به شما دوستان به معرفی بگیریم قابل ذکراست ومکلفیت ایمانی ووجدانی همه ماوشما است تا این وطن فروش وخائین را به کافه ملت معرفی کنیم تا دیگر به نوشیدن خون این ملت مظلوم که سال های متمادی قربانی داده اموال ودارائی خود را ازدست داده اند دیگرهم دل شان یخ نکرده است
اولاً اینکه شخص بزرگوار معین مسلکی وزارت عدلیه ماهواریکصدوهفتاد هزار افغانی معاش اخذ می کند علاوه برآن نودهزار افغانی اضافه کاری هم اخذ می کند. جناب عالی اضافه کاری را ازروی کدام قانون نافذه کشور اخذ می کنی تو از خداوند متعال نه میترسی که او مامور بیچاره ای که دریک ماه پنج هزار افغانی معاش دارد ودوهزارافغانی اضافه کاری مزد یک ماهه اوست وتو خلاف قانون مقررات یک اداره اضافه کاری اخذ می کنی . خیلی جای تاسف وشرم است که یک معین داد ازعدالت میزند واعمال شیطانی را انجام میدهد که نه درکلام خداوند ، نه درقانون خلاصه اینکه درهیچ کتاب اسلامی وجود ندارد بلکه درهیچ کتاب کفری قسم بخدا اگروجود داشته باشد. دوستان عزیز خود فکرکنید که کدام مقام عالیرتبه دولتی اضافه کاری را بخود تخصیص داده که جناب معین ازآن استفاده میکند.
درروزنامه ایکه به مطالعه آن پرداختیم ازدومورد فساد گسترده بسیار مهم دیگرهم نامبرده شده بود وآنهم اینکه یکصد هزارافغانی به عنوان کرایه خانه وخود درخانه شخصی خود زنده گی میکند جناب عالی این رسم را ازکجا آموخته که درخانه شخصی خود زنده گی کند و پول ایکه به قیمت خون ملت به بودیجه دولت آمده درجیب فاسد چنین افراد استفاده جو قرارگیرد .
دوهم اینکه امتیاز پولی ازبعضی سفارت خانه ها بخصوص پاکستان وایران وموسسات خارجی هم مستفید میشود این دیگررسوائی که یک معین یک وزارت امتیازپولی را ازآن مراجع به اساس کدام فعالیت بدست میآورد. حتماً جاسوس کشورهای همسایه است.
در روزنامه پیام روئسا و کارمندان آن وزارت هم تذکرگردیده بود. که جناب معین مسلکی علاوه دست داشتن فساد اداری به حمایت واخذ رشوت ازغاصبین زمین به دلیل عدم تطبیق حکم نهائی محاکم ، سوء استفاده ازصلاحیت های وظیفوی موصوف را متهم میکند.
پیام روزنامه شمال که ازسه سال به این طرف فعالیت دارد ودرراستای موضوعات مختلف بخصوص فساد اداری مکلفیت های ایمانی ووجدانی خویش را انجام داده ازشما روزنامه نگاران وژورنالستان نهایت محترم تقاضا داریم که درچند مورد فساد اداری گسترده معین مسلکی وزارت عدلیه را به بررسی گرفته وبه شخص جلالتمآب عالیقدر حامد کرزی رئیس دولت جمهوری اسلامی افغانستان برسانید تا چنین اشخاص فاسد را ازسمت اش سبکدوش کند.
ومن الله توفیق
31 جنوری 2014, 18:46, توسط fahim
باتاسف فراوان گزارش حیرت انگیزازمتهم شدن شخص بنام جمال خان ناصری به فساد اخلاقی که گفته می شود رئیس دفترمقام وزارت عدلیه میباشد بدسترس کارمندان روزنامه شمال قرار گرفته است
جریان موضوع تجاوزجنسی بالای یکی ازدخترخانم بنام اسما که گفته می شود قبلا کارمند مدیریت سوانح ریاست منابع بشری آن وزارت طور خدمتی درمدیریت عمومی اسنادوارتباط توظیف گردیده بود. افشای تجاوز جنسی بالای دخترخانم اسما دردفترکارجمال خان ناصری توسط کارمندان مدیریت عمومی اسنادوارتباط آن مقام به شخص جناب وزیر دراثر یک پیام تلیفونی ارسال گردیده است زمانیکه جناب وزیر ازموضوع فوق آگاهی حاصل نمود با شخص جناب رئیس دفترخود موضوع را درمیان گذاشته وهمه کارمندان آن دیار ازموضوع نیزآگاه شدند بالاثرپافشاری رئیس دفترمقام بالای جناب وزیرموصوفه ذریعه یک مکتوب رسمی ازوظیفه اش برکنار گردیده است.حال سوال اینجاست؟ اگرتجاوزجنسی صورت گرفته چرا رئیس دفتروزیر به ارگان های عدلی وقضائی معرفی نگردیده و اگرتجاوزجنسی بالای دخترخانم صورت نگرفته چراموصوفه ازوظیفه اش برکنارگردیده است.
هیچ شخص حق برکناری یک کارمند رسمی حکومت را بدون مرتکب شدن به جرمی را ندارد.
بناءً ازنهاد های مسئول که داد ازحمایت ازحقوق بشرمی زند این موضوع را به دقت مطالعه وبعداً خواستار بررسی ازموضوع فوق تعین یک هئیت باصلاحیت راغرض حقیقت یابی آن بمرجع مربوطه هستیم.
قابل ذکراست که این موضوع را با خانم سیما سمر رئیسه عمومی حقوق بشر هم درمیان میگذاریم