فاجعه ء ننگین هفت ثور درس عبرتی به راوایی ها!
که اگر قدرت داشته باشند خلقی ، پرچمی ، جهادی و طالبی همه از یاد مردم برود
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
سی سال است که از فاجعه ننگین هفت ثور و جنایت های را که خلقی ها و پرچمی ها در دوران حکومت دست نشانده و ضد بشری خود انجام دادند میگوییم می نویسیم میخوانیم و بعد از این هم برای درس گیری از گذشت روزگار و عبرت از تاریخ در تقبیح شومی کودتای ثور و بد بختی های که از آن به مملکت و خلق ما عاید گشت خواهیم گفت. خلقی ها و پرچمی ها مثل همه جانیان دیگر در تاریخ همیشه نفرین خواهد شدند و قصه های ظلم و جنایت شان از نسلی به نسل دیگر حکایت خواهد شد و نام شان مثل لکه های ننگ در تاریخ باقی خواهد ماند. هیچ قدرتی قادر نخواهد شد که لکه های سیاه بدنامی را از روی جنایتکار های خلقی و پرچمی پاک کند و بدنامی شان را به نیک نامی تبدیل کند. خلقی ها و پرچمی ها هر قدر کوشش کنند که جنایت خود را خدمت قلمداد نمایند هر قدر به روی لکه دار و نفرت آور خود رنگ سرخی و سفیده را بزنند هرگز موفق نمی شوند که نفرت مردم را از خود کم بسازند و شناخت مردم را از خود تغییر بدهند. همانطور که چنگیز، هلاکو ، هیتلر ، موسولنی و پولپات کامبوجیایی و غیره جانیان را هیچ قدرتی نتوانسته است که در نظر مردم برائت بدهد ، خلقی ها و پرچمی های جنایتکار هم بدنام تاریخ باقی خواهند ماند و در نظر مردم برائت نخواهند یافت .
خلقی ها و پرچمی ها به شکل عجیبی یک استبداد رای و عقیده داشتند . فکر می کردند که خود شان درست ترین ایدیالوژی را دارند و خود شان درست ترین راه را کشف کرده اند . آن ها خود را حق مطلق میدانستند و هر کسی دیگر را که مخالف شان گپ می زد و مخالف شان فعالیت میکرد باطل مطلق می دانستند. خود را حق میدادند که باطل را ریشه کن بسازند و مخالفین را بدون کم ترین تردید قلع و قمع نمایند . مخالف به نظر آنها یعنی خاین ، مرتجیع ، نوکر امپریالیسم ، اشرار، دشمن انقلاب و دشمن افغانستان بود و باید حق ابراز نظر نمی داشت ، توهین می شد ، تحت تعقیب قرار میگرفت، به زندان می افتاد ، شکنجه می شد، سرکوب می شد ، کشته می شد، از مملکت فرار داده میشد و در همه حالات باید بد تر از حیوان همرایش برخورد میگردید. اگر با خلقی و پرچمی نمی بودی ، حتما دشمن بودی . از همین خاطر بود که به هیچکس رحم نکردند و هر قدر که توان داشتند آدم کشتند و خانه خرابی کردند.
دیده میشود که از تجربه دوران حکومت جنایتکار خلقی و پرچمی نه خود باقی مانده های خلق و پرچم درس عبرت گرفته اند و نه متاسفانه یک تعداد گروه های دیگر که خود را دیموکراتیک و انقلابی می دانند کم ترین چیزی نیاموخته و عبرت نگرفته اند . از آن جمله یکی اش سازمان راوا می باشد که مثل خلق و پرچم به مرض استبداد رای گرفتار است و فکر می کند که هیچ غلطی و خطایی در فکر و عملش نداشته و نخواهد داشت. هرکس که با راوا مخالف باشد حتما خاین ، مرتجیع ، نوکر امپریالیسم و بنیاد گرا است ، باید حق ابراز نظر نداشته باشد ، توهین شود ، تحت تعقیب روانی قرار بگیرد ، کوبیده شود و حذف شود .
راوا که هنوز یک سازمانک بی قدرت و نا توان است و پولیس و اردو و ساز و برگ نظامی ندارد به گونه ای با مردم برخورد میکند که گویا همه مردم افغانستان از هفت پشت قرضدار راوایی ها می باشند. سرکرده های راوا هر روز فرمان صادر میکنند که تمام مردم باید مثل راوا فکر کنند و عین شعار ها را بدهند که راوا میدهد با عین گروه های که راوا موافق است موافق باشند با گروه های که راوا مخالف است مخالف باشند . پیروی از راوا شرط اصلی انسان بودن و قابل تایید بودن می باشد. سرکرده های راوا فکر می کنند که در بلند ترین جایگاه اخلاقی قضاوت قرار دارند و حکم شان صحیح مطلق است و تخطی ناپذیر می باشد. چون هیچ کس مثل راوا فکر نمی کند پس همه خاین و ضد انقلابی بوده ارزش زنده ماندن در فضای دیموکراتیک را ندارند.
وقتیکه نشرات راوا را میخوانیم به این باور می شویم که اگر سرکرده های راوا صاحب قدرت دولتی می بودند همه شاعران زنده مانده ء افغانستان ، همه نویسنده ها، روزنامه نگارها ، آواز خوان ها ، گرداننده های تیلویزیون ها و دیگر نشرات مختلف را یا به تابعیت عام و تام از خود مجبور می ساختند یا همه را نابود می کردند. اگر سرکرده های راوا قدرت می داشتند همه مردم را به نام اخوانی ، جهادی ، بنیاد گرا ، شورای نظاری ، وحدتی ، جنبشی ، مرتجع ، نوکر امپریالیسم ، ضد انقلاب دموکراتیک ، زن ستیز و چیزهای دیگر از دم تیغ می گذشتاندند و افغانستان را به اصطلاح از لوث وجود شان پاک می ساختند که به گفته ای محمود گودرزی تنها راوا می ماند و هم اندیشان اندکش. همینطور که امروز راوا به تنهایی خود افتخار میکند آنوقت هم به خود می بالید که جامعه را از همه آلودگی ها پاک ساخته است و خودش به تنهایی خود دموکراسی بدون مخالفین سیاسی و عقیدوی را تجربه می کند .
سرکرده های راوا از تجارب خونین سی سال گذشته هیچ درس نگرفته اند و اگر قدرت داشته باشند شرایطی را در افغانستان حاکم خواهند ساخت که خلقی ، پرچمی ، جهادی و طالبی همه از یاد مردم برود . نشرات راوا سند روشن است برای اثبات ادعای ما.
" راوا " چه نظر دارد ؟
گروه انقلابی با بنیاد گرایان از جمله با تنظیم حرکت اسلامی مولوی محمد نبی محمدی تبانی و سازش کرد
جمعه 25 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
شرمک "راوا" از شعله ای بودن!
سوال از سرکرده های راوا این است که چرا خودشان از شعله ای بودن خود می شرمند ؟
چهار شنبه 23 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
"راوا" رو در روی امریکا!
گزافه گویی محمود گودرزی در باره ء راوا
دو شنبه 21 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
راوا هم کشمش بی چوبک نیست!
سرکرده های راوا هیچ وقت نگفته اند نظر شان در مورد ترور خوب ترین کادرهای انقلابی سازمان رهایی از طرف جناح داکتر فیض و کشور کمال و امین میوند چیست؟
جمعه 18 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
پيامها
28 آپریل 2008, 17:08, توسط نوشین
آقای نیک آیین، درست که هفت ثور ماتمزا بود، اما از خاموشی ات مقابل هشت ثور خونین معلوم میشود که از کدام منطق و موضع و آدرس مقابل راوا باز دهان گشوده ای. تصور من اینست که این بغض خانه کرده در گلوی قانونی، فهیم، ربانی، سیاف، چکری، محقق، گلابزوی، دوستم و دیگر خونخواران است که بی خریطه اگر معده خودت مقابل راوا فیر میشوند!!
بفرما از آن ادعاهایی که مقابل راوا سرهم بندی میکنی، یگان مثالی هم از لابلای حرفهای راوا بیان کن که باور کنیم، حداقل چند صفحه نشرات شانرا مرور کردهای بعد این حرفها را میزنی.
حداقل یک حکم جناب عالی در مورد راوا را میتوانم از لابلای نوشته های خود شان برایت نشان دهم که نادرست است که راوا حتی صفوف خلق و پرچم را هم قابل محاکمه نمیداند و تنها "سرکردگان" را قابل محاکمه دانسته است، پس مطمئن باشید که راوا همهی مردم افغانستان را خاین و جنایتکار و ... نمی خواهد و اگر به قدرت رسید سربه نیست نخواهد کرد!!! حتی شما را هم ممکن منحیث فرد بیچاره و فریب خورد مورد بخشایش قرار خواهد داد ولو دهها مقاله بی ارزش دیگر در مورد راوا بنویسید!!!
ما تمامی سركردگان خاین حزب خلق و پرچم را كه دست شان به خون هموطنان ما آلوده است بمثابه وطنفروشان و سگان بیگانه محكوم به محاكمه صحرایی میدانیم ولو اگر به سبك كشتمند هزار بار از ورای رادیو و نشریات خود را بیگناه جلوه دهند. مخصوصاً آنانی را كه حال با پیوستن به احزاب خاین جهادی برای بار دوم به خیانت گراییدهاند غیر قابل بخشایش میدانیم. ولی در مورد افراد پایین رتبه و صفوف این احزاب كه اكنون هم صریحاً و بدون اما و اگرهای رندانه، اظهار ندامت میكنند، اینطور فكر نكرده و از مبارزه ضد بنیادگرایی و طرد پرچم و خلق توسط آنان جانبداری مینماییم.
و باز در همان صفحه مینویسد:
شاید در نشریات ما «روحیه انتقام جویانه و پر از عقده» وجود داشته باشد ولی هر چه هست برخاسته از دل و زبان مردم زجردیدهی ماست. آیا از نظر و نفرتی كه مردم بسیار جفا كشیده ما نسبت به جانیان بنیادگرا دارند، میتوان بخاطر وجود «انتقام» و «عقده» در آن، به گلگی پرداخت؟ ما هرگز همه را «در كندوی آرد» نمیاندازیم و هرگز نگفتهایم كسانیكه عضو «شعله» و «ساما» نبوده خاین و مرتجع و... اند. كاش مثالی میآوردید تا توضیح میدادیم. ما سازشكاری را خیانت میدانیم و به افشای آن پرداختهایم خواه این سازشكاری از سوی «شعلهای» باشد یا هر فرد دیگری. آیا مثلاً «افغان ملت» بخاطر سازشكاری شرمسارانهاش و یا خانم فتانه گیلانی كه بر زنان كشور ما ندا میدهد تا چادرهای شان راپیش جلادان پلید بیندازند واز آنان صلح مطالبه كنند، را نباید افشاء كرد؟ آیا «نوبهار» را كه در شرایط خونین كنونی بیشرمانه به «قتقتك» دادن ملت ما متوسل میشود و به مردم در دوزخ ما «هایكو» و چگونگی تست گِل پخسهای یا سارنگ و رباب را یاد میدهد نباید رسوا ساخت و محكوم كرد؟
28 آپریل 2008, 18:59, توسط شتاب
با مراجعه به نوشته های راوا این جملات تانرا ثابت بسازید ورنه یک چلیپای سیاه شرم آور به پیشانی شخص شما باید حواله گردد و پی برد که از روی کدام عقده با راوا اینقدر مخالفت شرم آور دارید.
28 آپریل 2008, 19:13
زنده باشی مهر آیین عزیز نشرات خود را در بارهء راوا ادامه بده........از دیر باز است که راوا همه را کور و کر فکر می کرد. اوقی سیاست و کیاست خود اش را می دانست.
29 آپریل 2008, 14:58, توسط سامعه
از این فاجعه ننگین چرا باید راوا درس عبرت بگیرد؟؟
چرا نباید این درس را علومی، ربانی، گلابزوی، فهیم، امراله صالح، کرزی، قانونی، سیاف، گلبدین، اسماعیل خان، عطا محمد، حضرت علی، سرور دانش، محقق، دوستم، شیرزوی، ملا عمر و غیره سگ و سگور نگیرند که بر سر کلک بیگانگان سوار اند و میخواهند آخرین میخ را بر تابوت وطن متلاشی شده و بیمار ما فرو برند؟؟؟ و این درس عبرت را چرا نباید سروران امریکایی و غربی شان نگیرند که چشم تجاوز به وطن ما را دوخته اند؟
این درس عبرت را چرا نباید نویسنده این مقاله بگیرد که در کشور متلاطم و اسیر در دست انواع و اقسام جاسوسان و متجاوزان و خاینان و وطنفروشان است، اما این آقا راوا را بزرگترین دشمن وطن میداند و میکوشد که با استفاده از هر موقع و مناسبتی نیشکی به راوایی بزند که مقابل همه ستمکاران موضع شفاف و روشن و تخطی ناپذیر دارد؟؟؟
29 آپریل 2008, 16:36
لطفاً به این آقا و انسان های از این قماش حواب ندهید. با جواب دادن به اینها یه شکل غیر مستقیم به اهداف این آقایان کمک میکنید.
30 آپریل 2008, 02:10, توسط صمدی
برادر نیک آئین حالا که شعله جاوید فهمیده که نمیتوان با تکتیک های گذشته مثل بوجود آوردن شورای اتفاق اسلامی درهزاره جات ،جمعیت العلما درهرات ویاالحدید دربین شورای نظار چهره اصلی ارتدادی الحادی خویش را بپوشانند.لهذا خود را این بزدلان درزیر چادری راوا مخفی نموده است به فکر من از ضرب المثل مشهور استفاده نموده اند(کاری که.....س میکند ولس نمیکند)
30 آپریل 2008, 03:52, توسط لیمه آز آلمان
واین بار صمدی فرهنگ جهادی را به خوب ترین شکل آن به نمایش گذاشت.
وازین بهتر نمیشود به ماهیت جهادی ها وفرهنگ شان و شخصیت شان پی برد.واقعا هم که ربانی ، سیاف،محقق،گلبدین،دوستم و...همین و شاگردان همین.
30 آپریل 2008, 06:04
az nasharate rawa chonin bar myayad ke dar afganistan faqat 1ya 2 milion nofos zarorat ast baqya ra rawa ba shakle rawaye nabod khwahad kard wa bayad jelawe in sazmane marmoz ke dar zere chadary zanan penhan astan grefta shawad
3 می 2008, 03:42, توسط فهیمه
وقتی این نوشته آقای بدآئین را خواندم بهتر پی بردم که چه آدم خود فروخته و نوکر شده ای است این بدآئین. یک سوال دارم بدآئین جان، اینکه چرا راوا باید از فاجعه هشتم ثور درس عبرت بگیرد؟ آیا راوا با کدام یک از تنظیم های که فاجعه هشتم ثور را مرتکب شده اند دست داشته؟ حالا که شما به سرکرده های فاجعه هشتم ثور خود را فروخته و نوکر شده اید. راستش مثل دیگر نوشته هایت اصلا پیش از نگارش هیچ فکری نکردی. فقط یک چیز، اینک ضد راوا بنویسی. رویت دوباره سیاه که از همه اولتر راوا فاجعه هشتم ثور را محکوم کرده و میکند.
نفرین به تو و امثالت!
3 می 2008, 04:05, توسط مهدی نیک آیین
در زمان حکومت جنایتکار حفیظ الله امین گروهی که رهبر فقید شما مینا و شوهرش رفیق داکتر فیض احمد در رهبری آن قرار داشتند یعنی گروه انقلابی ، با بنیاد گرایان از جمله با تنظیم حرکت اسلامی مولوی محمد نبی محمدی تبانی و سازش کرد و یک تنظیم مشترک به نام " جبهه مبارزین مجاهد " را ساختند و حادثه ء بالاحصار را با آنها مشترکا براه انداختند و بعدش نوشتند که در قیام بالاحصار خون مبارزین مارکسیست و خون مسلمانان مجاهدین در یک جویبار جاری شد . آیا آن سازش و تبانی گروه انقلابی با بنیاد گرایان و مزدبگیران شان در آن زمان را خیانت می دانید ؟ یا اینکه این شعار تان یک شعار جدید می باشد و به شرایط خاص امروز مربوط می شود ؟
آنلاین : گروه انقلابی با بنیاد گرایان از جمله با تنظیم حرکت اسلامی مولوی محمد نبی محمدی تبانی و سازش کرد
5 می 2008, 10:22
آقای آئین،
ده کجا در ختان کجا! شاید گروه انقلابی در شرایط خاص با تنظیم حرکت اسلامی مولوی محمد نبی محمدی بنابر دلایل معقول (که خودت اصلا بوی هم نمیبری) یکجا شده باشد. سوال اینجاست که راوا چرا باید از فاجعه هشتم ثور درس عبرت بگیرد؟
27 می 2008, 15:14, توسط قادری
من امرزو بصورت تصادف کتاب "سالهای خون و خیانت جهادی" را بدست آوردم که بوسیله جمعیت انقلابی زنان افغانستان منتشر شده و در آن گزارشها، تصاویر و اسنادی از جنایات و خیانت های ستمکاران تنظیمی در سالهای خونین کابل جمعاوری شده است.
این نوشته مرا شدیدا تحت تاثیر قرار داد و آنرا سند محکومیت جنایتکارانی یافتم که همین اکنون در کشور ما حاکمیت دارند و ستمکاری میکنند.
راوا با انتشار این کتاب کار والایی انجام داده است که باید به اینان تبریک و تهنیت گفت.
اما وقتی در مقابل این کار راوا میبینم تعدادی گمنام و بی عمل هرچه بد و رد دارند به راوا میزنند طوری میخواهند نمایش دهند که این راواست که عامل همه بدبختی های افغانستان شده و نبودش باعث آبادانی افغانستان میشود، واقعا تمام وجودم را مقابل اینچنین افراد بدنیت و خاین نفرت تمام فرا میگیرد.
به نظرم این نوشته های ضد راوا و ملالی جویا به حدی بیارزش و جهادی پسند و خاینانه اند که حیف است بیشتر از این آنانی که خود را همدرد مردم ما میدانند، به این کثافت کاری های این چند فرد بیشرم وقعی قایل شوند. این نوشته ها را تنها حفیظ منصور ها و واقف حکیمی ها شاید بپسندند و حتی اگر نویسندگان این نوشته ها با آنان رجوع کنند یک مشت پولی نیز در بدل آن صاحب خواهند شد!!
من پیشنهاد میکنم که دیگر در پای اینگونه مقالات ضد راوایی که کابل پرس? مملو از آنست، پیامی ننویسید که این جواب دادن ها به این افراد ناشریف و بوم صفت اینان را بیشتر مطرح میسازد. از راوا هم تقاضا دارم که دیگر هیچگاهی وقتش را به پاسخ دادن به میرهزار ها و سایر عقده داران ضد راوا به هدر ندهد و برعکس تمام انرژی اشرا به انتشار کتابهایی در طرد و بی پرده ساختن دشمنان اصلی مردم ما صرف کند که در شرایط کنونی واقعا ما به آن نیاز دارد و کمتر کسی را میتوان یافت که شهامت و وجدان ایستادگی در مقابل ستمکاران جهادی این نوکران امریکا را داشته باشد.
آنلاین : اسنادی از سالهای خون و خیانت جهادی