صفحه نخست > دیدگاه > منازعه و خصومت میان پاکستان و افغانستان؛ ریشه ها و راه حل

منازعه و خصومت میان پاکستان و افغانستان؛ ریشه ها و راه حل

محمد اکرام اندیشمند
چهار شنبه 22 می 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

`عمر اختلاف و منازعه میان افغانستان و پاکستان مساوی به عمر تشکیل کشور پاکستان(1947) است. هرچند حکومت ها و زمام داران هر دو کشور در این شصت و شش سال بگونه ی متفاوت اختلاف و منازعات طرفین را که در واقع به دشمنی مزمن و پوشیده مبدل شده است، بازتاب داده اند.

پاکستان به عنوان بزرگترین کشور همسایه افغانستان که با موقعیت در دوسوی مرزهای جنوبی وشرقی بیشترین فاصله مرزی(درحدود2600کیلومتر)را با افغانستان دارد، از مهم ترین همسایه های نقش آفرین و تأثیرگزار در تحولات و حوادث دهه های اخیر افغانستان است. منازعه ودشمنی وهمچنان تفاهم وتعامل با پاکستان در چگونگی تحولات مختلف سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان اثر عمیق، گسترده وغیرقابل انکار بجا میگذارد. افزون برآنکه افغانستان با پاکستان وبه خصوص با جامعه پشتون پاکستان، از روابط مشترک فرهنگی، نژادی، تاریخی، مذهبی و زبانی برخوردار است. این روابط و همجواری دوکشور با طولانی ترین مرز و تنازعات برسر مسایل گوناگون به شکل دهی اهداف و منافع مشترک، متفاوت و متقابل برای طرفین انجامیده است. دولت ها و زمام داران افغانستان و پاکستان دسترسی به آن را بخشی از اهداف استراتیژیک و منافع ملی خود تلقی میکنند. و درسایه این تعریف و تلقیات، مناسبات طرفین در طول شصت و شش سال مسیری پر فراز و نشیب پیموده است. هنوز این مسیر برای طرفین پر خم و پیج است و هنوز دوکشور مسیر ناهموار و دشوار تقابل و تعارض را به مسیر تعامل و توازن در مناسبات و روابط خویش تبدیل نکرده اند.

دربحث بر سرمناسبات افغانستان وپاکستان دو موضوع از مباحث اصلی شمرده می شود که با بیان شفاف و پاسخ روشن به پرسش های نهفته در آنها میتوان نقشه مناسب راه را در عبور از دشواریها و ناهمواریهای روابط طرفین ترسیم کرد:
نخست، ریشه یابی دقیق منازعات و بیان درستِ اهداف و منافع متعارض و متقابل طرفین در این اهداف و منازعات. دوم، ارائه راه حل عملی در جهت دریافت وشکل گیری تعامل و توازن در اهداف و منافع متفاوت و متقابل دو کشور.

منازعه دیورند، اهداف و منافع پاکستان در افغانستان:
مرزدیورند وتوافقنامه دیورند که در نخستین سال تشکیل کشور پاکستان(1947) عیسوی به منازعه میان افغانستان و پاکستان تبدیل شد، روابط میان طرفین را از آن زمان تاکنون درمسیربی اعتمادی و خصومت قرار داد. توافقنامه یا معاهده دیورند که در1893میان امیرعبدالرحمن وحکومت بریتانیایی هندامضاء شد، مرزهای جنوبی وشرقی افغانستان را شکل داد. این توافقنامه وسایر معاهدات باحکومت انگلیسی هند را شورای ملی افغانستان درسال1949پس از ایجاد تنش رو به تزایید میان دوکشور بی اعتبار اعلان کرد. هرچند که معاهده دیورند پس از امیرعبدالرحمن خان ازسوی امیرحبیب الله، امان الله شاه، محمدنادرشاه و محمدظاهرشاه تاسال1949 مورد تأیید و پذیرش قرار گرفت.
علی رغم آنکه دولت ها و دولتمداران مختلف افغانستان در طول بیش از شش دهه اختلاف و منازعه بر سر دیورند، بیان و سیاست شفاف در این مورد نداشته اند، اما عدم پذیرش مرز دیورند از سوی افراد، حلقه ها و گروه های مدعی آنسوی دیورند چه در درون حاکمیت و چه بیرون ازحاکمیت در جهت بازگرداندن خاک ها و سرزمین های ازدست رفته افغانستان تلقی می شود. سرزمین های که سه ایالت (خیبر پشتونخوا، سندوبلوچستان)ازچهارایالت پاکستان به شمول مناطق هفتگانه قبایلی را دربرمی گیرد. بنا براین منازعه دیورندبرای پاکستان منازعه مرگ وزندگی محسوب می شود. پیروزی مدعیان آنسوی دیورند تاگوادر و کراچی برای افغانستان دراین منازعه نابودی کشوری بنام پاکستان است. معهذا پاکستان از همان آغاز منازعه دیورند توسط کابل، این منازعه را به ابزار منافع ملی خود تبدیل کرد و از آن در این جهت سود برد.

پاکستان درسال های نخست منازعه دیورند چیزی بیشتر از انصراف افغانستان درموردآنسوی دیورندوپابندی کابل به تعهدات دولت ها وزمامداران پیشین افغانستان درمورد معاهده دیورند نمی خواست. اما در سالهای بعد و به ویژه پس از نیمه دوم دهه هفتادسده بیستم که ارتش پاکستان به خصوص سازمان استخبارات نظامی آنISI داعیه دیورند را به حالت معکوس در آورد وکابل را از آنسوی دیورند مورد تهدید قرارداد و پاکستان متدرجاً به قدرت اتومی دنیا تبدیل شد، سطح مطالبات خود را بالا برد. اکنون پاکستان به عنوان کشوری که در تمام عرصه های حیات نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از افغانستان برتری دارد و درعقب جنگ و بی ثباتی افغانستان ایستاده است، شش مطلب را در افغانستان بخشی از اهداف و منافع ملی خود تلقی می کند و دسترسی به آنرا در صدر استرتیژی خود قرار داده است:

1- انصراف افغانستان از منازعه دیورند وشناخت مرزدیورند به عنوان مرز دو کشور
2- کاهش مناسبات نزدیک کابل با دهلی نو در پرتو آگاهی و نظارت پاکستان
3- ایجاد خط ترانزیت و دسترسی بلامانع پاکستان به منابع انرژی و بازار آسیای میانه از طریق افغانستان
4- تضمین دسترسی به منابع مشترک آبی افغانستان
5- مشارکت بلامانع در برنامه های بازسازی و بازار افغانستان
6- اقتدار دولت دوست درکابل برهبری و محوریت پشتون ها و ایجاد روابط نزدیک و دوستانه میان کابل و اسلام آباد
برخی تحلیلگران دسترسی پاکستان به افغانستان را عمق استراتژیک آن کشور در دشمنی باهند تلقی می کنندکه تنها شناسایی مرز دیورند به دخالت اسلام آباد نقطه پایان نمیگذارد. اما با توجه به اینکه هند و پاکستان هر دو صاحب سلاح اتومی وسلاح های پیشرفته متعارف هستند که درچنین حالت موضوعی بنام عمق استراتژیک رنگ و اهمیت خود را از دست میدهد. در این مورد اسرائیل کشور کوچک فاقد عمق استراتژیک در برابر کشورهای عرب دارای عمق استراتژیک مثال خوبی می تواند باشد.

منافع افغانستان در پاکستان:

دنیای سیاست، دنیای تعامل و منافع متقابل است. اگر پاکستان اهدافی را به عنوان منافع ملی واهداف استراتیژیک خود در افغانستان مدنظر قرار میدهد، افغانستان نیز در پاکستان دارای منافع ملی و استراتیژیک است.
صرف نظر از اینکه دولت ها و زمامداران افغانستان دیورند رابه عنوان منافع ملی به منازعه با پاکستان تبدیل کردند و هنوز شماری از حلقه ها و گروهای سیاسی و اجتماعی بسوی این منازعه با دیدخاصی نگاه می کنند و دسترسی به آنسوی دیورند را جزوی از منافع ملی می پندارند، افغانستان جدا از دیورند منافع ملی بسیاری درپاکستان دارد. افغانستان بدون دسترسی به آن منافع از ثبات سیاسی، عدالت اجتماعی، پیشرفت اقتصادی، اقتدارنظامی، آرامش و امنیت محروم میماند. این منافع عبارتند از:

1- دسترسی آسان و بلامانع افغانستان به راه بحری از طریق بنادر کراچی و گوادر با ایجاد راه آزاد ترانزیت از افغانستان تا آن بنادر.
2- تخصیص زمین موردنیاز به افغانستان در بندر کراچی و گوادر غرض ایجاد تسهیلات صادرات و واردات اموال، امتعه و تمام تولیدات زراعتی و صنعتی داخلی وخارجی.
3- پرهیز از هر گونه دخالت در امور داخلی افغانستان.
4- جلوگیری از فعالیت خرابکارانه مخالفین مسلح دولت افغانستان در خاک پاکستان.
5- تحویل مخالفان مسلح، مجرمین جنایی، قاچقچیان مواد مخدر و تمام افراد و حلقه های مافیایی اتباع کشور افغانستان به دولت افغانستان.
6- ایجاد خط و یا دهلیز ترانزیت و دسترسی آزاد و بلامانع تاجران افغانستان در صدور و ورود اموال و محصولات زراعتی و صنعتی از طریق پاکستان به کشور هند.
7- امضای توافقات دوجانبه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی غرض گسترش روابط در تمام این عرصه ها با حد اکثرتسهیلات.

ایجاد توازن در منافع متقابل افغانستان و پاکستان:
یکی ازنکات بسیارمهم در مناسبات افغانستان و پاکستان تغیر از مسیرخصومت بسوی تعامل در جهت منافع مشترک است. اگرنکات و مطالب متذکره برای طرفین به عنوان اهداف حیاتی و منافع استراتژیک مطمح نظر باشد، آیا تقابل افغانستان و پاکستان برسر این منافع و اهداف به توازن و توافق می انجامد؟ این درحالی است که دسترسی پاکستان و افغانستان به این اهداف و یا بیشتر از آن توأم بادشواری و پیچیدگی های بسیاری خواهد بود. یکی از پیچیدگی ها در این جهت این است که مطالبات دوطرف به عنوان اهداف اساسی و منافع ملی، زیاده خواهی بیش از حد، غیرعملی و غیر قابل پذیرش برای طرف مقابل باشد.
بدون تردید مذاکره میان پاکستان و افغانستان یگانه راه خواهد بود. اما وقتی مذاکره یگانه گزینه وتنها راه حل باشد، این راه را پاکستان و افغانستان بارها وسالها طی کرده اند. چرا هردو طرف در این مسیر مؤفقیتی بدست نیاوردند؟ نکته مهم درپاسخ به این پرسش به عدم شفافیت وصداقت طرفین درمذاکره برمیگردد. دولت های پاکستان و افغانستان به خصوص دراین ده سال اخیر بارها باهم مذاکره داشتند. رئیس جمهورکرزی در طول سالهای حکومت خودتا اکنون(28اپریل2013)شانزده بار به پاکستان سفرکرد و بارها میزبان زمام داران پاکستانی در کابل بود. اما آنها هیچگاه در گفتگوهای خود بدور از کتمان و تظاهر خواستهای اصلی را با شفافیت مطرح نکردند. در حالی که دسترسی به توازن و تعادل بر سر منافع متقابل بدون مذاکرات شفاف و ارائه تمام آنچی که از سوی هردو کشور اهداف استراتیژیک و منافع ملی تلقی می شود بروی میز مذاکره غیرمحتمل است.
منازعه دیورندعمده ترین نکته خصومت و تقابل میان افغانستان و پاکستان است؛ اما هر دو طرف از مذاکره شفاف برسر این منازعه پرهیز می کنند. پاکستان علی رغم آنکه در ظاهر معضل دیورند را یک امر انجام یافته می پندارد ولی تمام عملکرد خصومت آمیز اسلام آباد علیه افغانستان ریشه در این معضل دارد. معهذا نقطه آغاز و ایجاد توازن در تقابل منافع طرفین از مذاکره برسر منازعه دیورند بر می خیزد.
آغاز مذاکره برسر منازعه دیورند غرض حل این منازعه جرئت وشهامت سیاسی زمام داران و دولت افغانستان را مطالبه دارد. دولت بایدحل این منازعه را به یک گفتمان ملی و همگانی مبدل کند.
پادرمیانی مجامع بین المللی به خصوص سازمان ملل، کشورهای تأثیر گزار اسلامی، ایالات متحده امریکا واتحادیه اروپا، روندمذاکره میان افغانستان و پاکستان را بسوی مؤفقیت میبرد. نقش مثبت آنهادر این گفتگوها به ایجاد توازن در اهداف و منافع متقابل طرفین می انجامد و متضمن توافقات مذاکرات میباشد.
هیچ فرصتی بهتر ازحالا برای افغانستان درحل منازعه دیورند نیست که دولت آن ازحمایت نظامی ومالی ایالات متحده امریکا و دنیای غرب و حتا کشورهای رقیب و مخالف امریکا برخوردار است.


``

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس