جمهوری اسلامی ایران و طالبان در برزخ دشمنی و دوستی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
جمهوری اسلامی ایران و تحریک اسلامی طالبان افغانستان در برزخ دوستی و دشمنی دست و پا میزنند. افشای سفر یک هیئات طالبان متشکل از سیدطیب آغا فرد نزدیک به رهبر طالبان، مولوی شهاب الدین دلاور و شیرمحمد عباس استانکزی در اواخر ثور1392 به تهران و انکار دولت ایران از این سفر موقعیت برزخ رابطه را میان دوطرف منعکس میسازد. انگیزه ها و ریشه های این ارتباط به چه برمیگردد و طرفین در برزخ این مناسبات بدنبال چه هستند؟
تهران؛ شرمندگی و تناقض:
افشای سفر هیئات طالبان به تهران مبنی بر دعوت رسمی مقامات ایرانی برای جمهوری اسلامی ایران مایه خجلت و شرمساری است. تناقض سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان که از یکسو خود را همکار دولت افغانستان در مبارزه با تروریزم طالبانی و القاعده نشان میدهد و از سوی دیگر به عاملان و مجریان این تروریزم در تهران خیر مقدم میگوید، این شرمندگی را مضاعف می کند. میزبانی دولت شیعه ایران از طالبان تکفیر گرای سنی که طرفین به عمق خصومت و نفرت اعتقادی و آیدئولوژیک در برابر هم پی میبرند، دولت مذکور را از فرط شرمندگی این میزبانی به انکار و کتمان می کشاند. خصومت و نفرتی که در اظهار رهبر جمهوری اسلامی ایران آیت الله علی خامنه ای و رهبر تحریک اسلامی طالبان ملاعمر در سال 1377 پس از قتل دیپلوماتهای ایرانی در شهر مزار شریف بازتاب یافت. علی خامنه ای در واکنش به قتل دیپلوماتهای ایران، طالبان را یک گروه جاهل و بی خبر از اسلام خواند، اما ملاعمر گفت که شیعیان ایران نه نزد مسلمانان جهان و نه نزد کافران، مسلمان محسوب نمی شوند.
جمهوری اسلامی ایران با تکذب و انکار از رابطه و مذاکره با طالبان حالت گنهکار نادم را پس از ارتکاب جرم می گیرد و در صدد آن می شود تا این گناه را با تکذیب و انکار بپوشاند.
غیبت اسلام بر سر رابطه میان تحریک اسلامی طالبان
و جمهوری اسلامی ایران:
در حالی که هر دو طرف هویت خود را با پسوند اسلامی بیان میکنند تا اسلامی بودن هویت آنها مورد تأکید قرار بگیرد، اما اسلام در ایجاد پیوند و رابطه میان آنها نقش و حضوری ندارد؛ هر چند که ایران پس از انقلاب اسلامی 1357 و در واقع از آدرس اسلام(شیعه)برهبری آیت الله خمینی بر طبلی دشمنی با امریکا بنام استکبار جهانی کوبید و به این خصومت ادامه داد و تحریک اسلامی طالبان نیز ده سال است که در جنگ با امریکا از آدرس اسلام و جهاد قرار دارند. علی رغم آن، اسلام و جهاد، انگیزه و عامل میزبانی دولت ولایت فقیه تهران از طالبان تکفیرگرای انتحاری نیست. این تنها منافع و اهداف سیاسی و امنیتی است که رابطه را میان طالبان و تهران شکل میدهد.
جمهوری اسلامی ایران در بازی منطقه ای و خصومت با امریکا وغرب از برگ طالبان استفاده می کند. این برگ در بازی مذکور برای جمهوری اسلامی ایران علی رغم شرمندگی و تناقض آن، ارزان و تأثیر گذار است. آنها با هزینه کمتری چون تحویل سلاح و مهمات مؤثر برای طالبان می توانند امریکایی ها و دولت مورد حمایت آنها را در افغانستان ضربه بزنند و از امریکایی ها بر سر برنامه اتومی، جنگ سوریه و رفع تحریم ها امتیاز بگیرند.
تحریک اسلامی طالبان که هرچند دولت اسلامی شیعه ایران را بصورت ناآشکار و اعلان ناشده دشمن تلقی میکنند، اما در صدد آن اند تا در جهت منافع خود از رقابت و خصومت آنها با امریکا و غرب سود ببرند. طالبان به عنوان یک گروه یاغی شورشگر و مسئولیت ناپذیر برخلاف جمهوری اسلامی ایران در صدد علنی شدن این رابطه استند تا پای ایران را در این بازی بیشتر به سود خود بکشانند و حتا به سرافگندگی آنها در انظار جامعه جهانی بیفزایند. زیرا طالبان در این بازی نه تنها چیزی را از دست نمیدهند بلکه بخشی از هزینه های جنگ خود در افغانستان را بصورت رایگان از جمهوری اسلامی ایران بدست می آورند. در حالی که جمهوری اسلامی ایران با این سیاستِ دو گانه و متناقض به عنوان یک دولتِ حامی تروریزم و غیر قابل اعتماد برای جامعه بین المللی و کشور همسایه خود افغانستان نمودار می شود.
نقش پاکستان در شکل گیری رابطه میان تهران و طالبان:
دولت پاکستان در ایجاد رابطه میان طالبان و جمهوری اسلامی ایران نقش بسیار مهمی ایفا می کند. بدون تردید سفر اخیر نمایندگان طالبان به تهران در راستای این نقش اسلام آباد قابل مطالعه است. پاکستان که پس از سال 2014 و خروج نیروهای غربی خود را پیروز معرکه افغانستان می پندارد در صدد آن است تا برخلاف گذشته از مخالفت و مخاصمت تهران با خود بر سر افغانستان بکاهد و حتا با تهران در این رابطه به همگرایی و همسویی برسد. نیاز متقابل پاکستان و ایران به خرید و فروش گاز و نفت و توافق برسر تمدید لوله انتقال گاز از یران به پاکستان زمینه های همسویی تهران و اسلام آباد را در این مورد بیشتر مساعد می کند. پاکستان علی رغم مخالفت آشکار ایالات متحده امریکا توافقنامه پنجصد ملیون دالری تمدید لوله گاز را با تهران امضا کرد و کار این پروژه در پایان سال 1391 خورشیدی آغاز شد. احمدی نژاد رئیس جمهور ایران و آصف زرداری رئیس جمهور پاکستان که در چاه بهار ایران شروع کار خط لوله گاز را در22 حوت1391(11مارچ 2013) افتتاح کردند، آنرا خط لوله صلح نامیدند.
همسویی پاکستان با جمهوری اسلامی ایران بر سر افغانستان پس از خروج نیروهای غربی که اسلام آباد هوای بازگشت طالبان را به قدرت در سر می پروراند، مستلزم رفع نگرانی تهران از حضور مجدد طالبان در کرسی قدرت است. اسلام آباد با نقش خود در ایجاد رابطه میان طالبان و جمهوری اسلامی ایران در صدد آن است تا این نگرانی را برطرف کند. اما نکته قابل پرسش این است که آیا پاکستان به چنان جایگاه و موقعیتی خواهد رسید که قادر به تعین دولت در کابل باشد و طالبان را دوباره به کرسی قدرت برگرداند؟ و آیا اسلام آباد و هم چنان طالبان در این بازی برای تهران قابل اعتماد و اطمینان خواهد بود؟
آینده برزخ رابطه تهران و طالبان؛ بهشت یا جهنم؟
در حالی که جمهوری اسلامی ایران در برزخ رابطه با طالبان دست و پا می زند، این نکته قابل پرسش و بحث است که این برزخ برای حکومت ولایت فقیه تهران به بهشت مبدل می شود یا جهنم؟
بازگشت طالبان به کرسی قدرت و اعاده ی امارت طالبانی حتا در چتر حمایت جمهوری اسلامی ایران، آینده ی برزخ رابطه را برای حاکمان ولایت فقیه به بهشت این رابطه تبدیل نمیکند. تفکر طالبانی و باورهای فکری و اعتقادی القاعده و به همان حد تعارض اندیشه های ولایت فقیه حاکم در ایران با آنها مسیر رابطه را بسوی دوزخی شدن این مناسبات می کشاند؛ هر چند که جمهوری اسلامی ایران با کشتار دسته جمعی دیپلومات هایش در شهر مزارشریف توسط طالبان در گذشته این جهنم را تجربه کرد.
تحریک اسلامی طالبان در حالی از حمایت جوامع و حلقه های مختلف عربی و القاعده بهره مند است و همچنان این حمایت را با خود خواهد داشت که جمهوری اسلامی ایران با آنها در میدان سوریه و عراق می جنگد. طالبان در هر دو حالت پیروزی و شکست جمهوری اسلامی ایران در این میدانها، نگاه و باور خود را در مورد دولت شیعه ایران تغیر نمیدهند.
ایجاد رابطه و نزدیکی میان تهران و طالبان با هر انگیزه و دلیلی ممکن است سود های مقطعی و کوتاه مدت را برای حاکمان ولایت فقیه داشته باشد، اما زیان آن برای حاکمان مذکور و دولت ایران بسیار مخرب و جبران ناپذیر خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران که یکی از منزوی ترین دولت های موجود در جهان است، همچنان منزوی باقی خواهد ماند و انزوایش به عنوان یک دولت دور رنگ، ریاکار، غیر قابل اعتماد و غیر مسئول در میان همسایگان، منطقه و جهان تشدید خواهد شد.
پيامها
9 جون 2013, 16:12, توسط داکتر نوید الکوزی . سویس
تحلیل شما در عالم بیخبری و از داشته های ذهنی تان تراوش کرده است طالبان و ایران از مدتها قبل ارتباط داشته اند در سقوط بامیان یعنی 13 سال قبل وزیر خارجه وقت طالبان به سفارت ایران در امارات متحده عربی رفت و با ایرانی ها صحبت کرد و این سراغاز تماس های انها بود و ملاقات های متعدد دیگر هم صورت گرفته است و همچنان عملیات های نظامی طالبان در قندهار توسط sms از موبایل طالبان به موبایل دیپلمات های ایرانی مقیم قندهار گزارش داده شده است که cia هم از ان مطلع شده و در کنفرانس بیداری اسلامی که ماه قبل در تهران منعقد شده بود هم نماینده طالبان حضور داشت و در کنفرانس های قبلی در تهران هم نمایندگان طالبان حضور داشتند ضمنا قومندانان و افراد نظامی طالبان در مواقع مختلف از ایران دیدن کرده اند و اکمالات نظامی طالبان توسط طلاب سنی مذهب ایرانی در زاهدان به دستور مقامات تهران صورت گرفته است و اموزش نظامی انها در خراسان در چندین نقطه همین حالا هم جریان دارد اینها را استخبارات امریکا میداند اما انچه که مهم است افشای ملاقات اخیر انها هم بنا به مصلحت تهران بود بخاطر حمایت رسمی واشنگتن از گروه مجاهدین خلق ایران و تهران هم با لگد به گرده امریکا زد که یعنی او هم جواب بلد است ضمنا اسلام اباد و تهران هم همکاری های استخباراتی دارند که نمونه بازداشت عبدالملک ریگی در بین زمین و اسمان نشانه حیرت اور انست روسها هم به ایرانی ها کمک استخباراتی سطح بالا میکنند جنگ در اشکال مختلف در منطقه ادامه دارد تا سالیان متمادی اتی خدا رحم کند
9 جون 2013, 22:36, توسط پرویز "بهمن"
سلام به خواننده گان وسلام به آقای اندیشمند!
یک تحلیل علمی ، مستند ومنطقی از وضعیت طالبان با رژیم آخوندی ارائه نموده اید. این آقایی که زیر نام الکوزی، چرندیات نوشته است تکیه برحدسیات وگمان ها نموده اند نه براسناد معتبرشده. ورنه داشتن تماسهای مقطعی میان ایران وطالبان درهمین مقاله نیز انکار نشده است و فرود وفراز آن بیان شده است ولی آقای الکوزی هنوز هم قانع نیستند ونویسنده را متهم به نداشتن اطلاعات وخالی ذهن بودن کرده اند. یک ادعای پوچ وخنده دار
با احترام
پرویز بهمن
10 جون 2013, 07:45, توسط چمبر علی
به نظر من نویسنده ( اقای اندیشمند ) سرچپه روان است ، متاسفانه به شکل غیر شعوری ما استیم که به پاکستان یک شهرت کاذب و یک احساس غرور دادیم ، ما فکر میکنیم ، که پاکستان بالای همه چیز و همه مسائل در افغانستان حاکم است، و لی در واقعیت ایطور نیست ... در بخش مقاله خود درباره نقش پاکستان در اشتی طالبان و ایران مینویسه " دولت پاکستان در ایجاد رابطه میان طالبان و جمهوری اسلامی ایران نقش بسیار مهمی ایفا می کند. بدون تردید سفر اخیر نمایندگان طالبان به تهران در راستای این نقش اسلام آباد قابل مطالعه است. پاکستان که پس از سال 2014 و خروج نیروهای غربی خود را پیروز معرکه افغانستان می پندارد در صدد آن است تا برخلاف گذشته از مخالفت و مخاصمت تهران با خود بر سر افغانستان بکاهد و حتا با تهران در این رابطه به همگرایی و همسویی برسد "
واقعیت اینست که پاکستان هیچوخت نمیخوایه، که این قوه ی نا مریی ( طالبان ) را از دست بته ، در صورت شکست امریکا و ناتو در افغانستان ، رقابت ایران و پاکستان یک امر حتمی است، ملا داد الله تا وختی که به اوامر پاکستان خود را تسلیم نموده بود ، منحیث یک اژدهای جنگی معرفی میشد، ولی وختیکه با ایران ارتباط برقرار کرد، پاکستان ترسید و او را توسط امریکایی ها از بین برد ... ملا برادر که همیشه میخواست طالبان ارتباط مستقلانه با دنیا داشته باشه به زندان انداخت . یعنی پاکستان هیچوخت نمیخوایه ، طالبان در روابط خارجی مستقلانه عمل کنه یا ارتباط را با دنیای خارجی برقرار کنه و اگر هم این کار میشه باید از طریق پاکستان صورت گیره . خط لوله گاز و دیگه مسائل اقتصادی جدا گپ است ، ولی ارتباط طالبان با دنیا هیچگاه برای پاکستان قابل تحمل نیست .
10 جون 2013, 08:02, توسط پرویز "بهمن"
چمبرک اوغان دیوانه شده است ازیک طرف مدعی است که آقای اندیشمند سرچپه روان است وبه پاکستان شهرت کاذب می بخشد خوب بخوانید که اوغان خر چه نوشته است
" به نظر من نویسنده ( اقای اندیشمند ) سرچپه روان است ، متاسفانه به شکل غیر شعوری ما استیم که به پاکستان یک شهرت کاذب و یک احساس غرور دادیم ، ما فکر میکنیم ، که پاکستان بالای همه چیز و همه مسائل در افغانستان حاکم است، و لی در واقعیت ایطور نیست "
ولی آنچه خودش دربارهء نقش پاکستان ونیروی ریزرفی آن یعنی طالبان نوشته بمراتب بیشتر از آنچه هست که آقای اندیشمند نوشته است این را بخوانید:
" واقعیت اینست که پاکستان هیچوخت نمیخوایه، که این قوه ی نا مریی ( طالبان ) را از دست بته ، در صورت شکست امریکا و ناتو در افغانستان ، رقابت ایران و پاکستان یک امر حتمی است، ملا داد الله تا وختی که به اوامر پاکستان خود را تسلیم نموده بود ، منحیث یک اژدهای جنگی معرفی میشد، ولی وختیکه با ایران ارتباط برقرار کرد، پاکستان ترسید و او را توسط امریکایی ها از بین برد ... ملا برادر که همیشه میخواست طالبان ارتباط مستقلانه با دنیا داشته باشه به زندان انداخت . یعنی پاکستان هیچوخت نمیخوایه ، طالبان در روابط خارجی مستقلانه عمل کنه یا ارتباط را با دنیای خارجی برقرار کنه و اگر هم این کار میشه باید از طریق پاکستان صورت گیره
به این میگوید نقد اوغانی
بااحترام
پرویز بهمن"
10 جون 2013, 14:04, توسط فراری
پرویز جان جور باشی و موفق نگذارید که انتحاری خودرا انفجار بد هد .
11 جون 2013, 07:49, توسط چمبر علی
اقای بهمن ازین که تقلیف کشیدی، و بی صبرانه تبصره ی مرا زیر انتقاد گرفتی تشکر میکنم ، میگه هوشیاران را اشاره کافی است ... متاسفانه که نتوانیستی که تعبیر صحیح از گپهای مه داشته باشی، در این جای شکی نیست که پاکستان بالای طالبها نفوذ داشت ، ولی بعد ازینکه در قطر دفتر خودرا باز نموده است، بعضی علایم نشان میته که میخوایه روابط خارجی را مستقلانه تنظیم کنه ، یکی ازین علایم رابطه اخر با ایران است ... حالی معلوم میشه که این طلسم هم قرار قرار پاکستان از دست میته ... بعضی مبصرین ما هر چیزی را به پاکستان لینک میته، انهم غیر منطقی ، که هیچ عقل سالم قبولش کرده نمیتانه، مثل که در مقاله بالا میبینیم، چیزی که اصلا امکان نداره ، اگر هم پاکستان بتانه این کار نمیکنه ، ولی نویسنده محترم خط لوله گاز را به اشتی طالبان و ایران چسپانده ، که اصلا ممکن نیست ...
11 جون 2013, 12:46, توسط پرویز "بهمن"
چمبرک اوغان!
تعبیر صحیح یعنی چی؟
من تناقض گویی وغولگری اوغانی ات را نشان دادم که خودت معنای واقعیت را میدانی ویانه دریکجا خود بالای آقای اندیشمند تاخته ایی که دربارهء نقش پاکستان مبالغه کرده است بخوان که چه نوشته ایی:
" به نظر من نویسنده ( اقای اندیشمند ) سرچپه روان است ، متاسفانه به شکل غیر شعوری ما استیم که به پاکستان یک شهرت کاذب و یک احساس غرور دادیم ، ما فکر میکنیم ، که پاکستان بالای همه چیز و همه مسائل در افغانستان حاکم است، و لی در واقعیت ایطور نیست "
ولی آنچه خودجناب عالی دربارهء نقش پاکستان ونیروی ریزرفی آن یعنی طالبان مرقوم فرموده اند بمراتب بیشتر از آنچه هست که آقای اندیشمند نوشته است این را بخوانید:
" واقعیت اینست که پاکستان هیچوخت نمیخوایه، که این قوه ی نا مریی ( طالبان ) را از دست بته ، در صورت شکست امریکا و ناتو در افغانستان ، رقابت ایران و پاکستان یک امر حتمی است، ملا داد الله تا وختی که به اوامر پاکستان خود را تسلیم نموده بود ، منحیث یک اژدهای جنگی معرفی میشد، ولی وختیکه با ایران ارتباط برقرار کرد، پاکستان ترسید و او را توسط امریکایی ها از بین برد ... ملا برادر که همیشه میخواست طالبان ارتباط مستقلانه با دنیا داشته باشه به زندان انداخت . یعنی پاکستان هیچوخت نمیخوایه ، طالبان در روابط خارجی مستقلانه عمل کنه یا ارتباط را با دنیای خارجی برقرار کنه و اگر هم این کار میشه باید از طریق پاکستان صورت گیره
حالا بخاطر ترمیم تناقض گویی ها مسألهء قطر را پیش کشیده ایی، که کاملا یک موضوع جداست
11 جون 2013, 13:02, توسط غلام عباس توکلی حیدری نجفی بامیانی علی زاده کاظمی
سوگند میخورم که ای بهمن نام اولاد نا خلف است و شاید از کدام کثافت دانی در کدام گوشه و کناری پیدا شده و در کدام یتیم خانه ای مانند سگ دیوانه ترببیه شده که اصلا به هیچ اصولی پابند نیست...
11 جون 2013, 13:41, توسط پرویز "بهمن"
بیشک کا کا جعفر ، نجیب الله پوپل، بایانی ، ولید طرزی ، پروین و بامی وصدها نام دیگر گذشته. این نام طویل ودراز جدیدت را هم برایت تبریک میگویم. خوش آمدی به سایت آزاد کابل پرس?.
11 جون 2013, 13:57, توسط چمبر علی
بهمن بي عقل در کجای کامنت من تناقض گویی وجود داره ، بی عقل موضوع قطر نمیتانه از ارتباطاط خارجی طالبان با دنیا جدا شوه، اقلا اگر زیات نمیفهمی ایقه خو باید بفامی ، که طالبان پیش ازین از پاکستان اجازه پرواز به ایران نداشت ... حالی که در قطر دفتر داره ، بدون اینکه پاکستان در جریان بگذاره میتانه به هر جا سفر کنه ...
11 جون 2013, 14:36, توسط پرویز "بهمن"
چمبرک اوغان !
فکر کنم که مشکل تو این است که معنای اصلی تناقض را نمی فهمی، اگر نه لطفا جملات اول وآخر را که من برایت بیرون نویس کرده ام به غور بخوان که تو بی عقل اوغان خر چه نوشته ایی، واما درین پیام ات هم خیلی خودرا مسخره کرده ایی، بخوان که تو اوغان خر چه نوشته ایی:
"
موضوع قطر نمیتانه از ارتباطاط خارجی طالبان با دنیا جدا شوه، اقلا اگر زیات نمیفهمی ایقه خو باید بفامی ، که طالبان پیش ازین از پاکستان اجازه پرواز به ایران نداشت ... حالی که در قطر دفتر داره ، بدون اینکه پاکستان در جریان بگذاره میتانه به هر جا سفر کنه ...
تفسیر سخن جناب عالی این است که شورای مقیم کویتهء طالبان درخاک پاکستان آنقدر آزادی عمل دارند، ومقامات پاکستانی، فضای زمینی وهوایی خودشان را برای طالبان ومقامات قطری در داخل خاک پاکستان آنقدر آزاد گذاشته اند که حتی ننه وبابه کلان چمبرخان هم گاه گاهی برای تفریح وشکار پرنده ها میتواند به کویتهء پاکستان پرواز کنند ودوباره به مقصد اصلی بازگردند بدون اینکه یک عسکر پنجابی هم از ایشان پرسان کند که " آپ یها کیا کرتاهی".
بیشک بخدا! یک تحلیل جانانهء اوغانی کردی. امیدوارم که واژهء " خر" را برایت دشنام نپنداری، زیرا خربودن اکثر اوقات یکی ازافتخارات ایل جلیل اوغان می باشد.
با احترام
پرویز بهمن
11 جون 2013, 17:55, توسط چمبر علی
به به نام خدا حالی داکتر بهمن به ما درس معنی تناقض میته، در حالیکه ....
وختیکه یک چیزی را نمیفامی لطفا در ان دست نزن، که بسیار شرم اور است... گفته های مه صد فیصد واضح و اشکار است ولی اینکه تو بیچاره نمیفامی و انرا تناقض !؟ مینامی به داکتر مراجعه کو ، ولی داکتر باید به راستی داکتر باشه، مثل تو واری داکتر بی سواد نباشه هی هی هی هی هی
11 جون 2013, 21:19, توسط پرویز "بهمن"
نخیر، خدا نکند که من یک نابغهء اوغان وتحلیلگر برجستهء اوغان را درس معنای تناقض را بدهم
ولی ازین تحلیلگر میخواهم بپرسم اینکه قبلا طلبه های کرام ، زیر اثر پاکستانی بودند ولی حالا بعداز بالا شدن موضوع قطر که آنهم تا کنون محل مناقشه وبحث است، طالبان چگونه توانستند از زیر سایهء استخبارات پاکستان رهایی حاصل کنند؟ خوب بار دیگر بخوان که چه نوشته ایی؟
" موضوع قطر نمیتانه از ارتباطاط خارجی طالبان با دنیا جدا شوه، اقلا اگر زیات نمیفهمی ایقه خو باید بفامی ، که طالبان پیش ازین از پاکستان اجازه پرواز به ایران نداشت ... حالی که در قطر دفتر داره ، بدون اینکه پاکستان در جریان بگذاره میتانه به هر جا سفر کنه ...
آیا معنای سخن جناب عالی این است که دیگر پاکستان بالای کویته جای که درآن شورای رهبری طالبان وجود دارد تسلط وحاکمیت دولتی ندارد؟
آیا نشست وپروازهای هوا پیماهای امریکایی وقطری درخاک پاکستان بدون آگاهی مقامات پاکستان صورت میگیرد؟
12 جون 2013, 07:24, توسط چمبر علی
ولی ازین تحلیلگر میخواهم بپرسم اینکه قبلا طلبه های کرام ، زیر اثر پاکستانی بودند ولی حالا بعداز بالا شدن موضوع قطر که آنهم تا کنون محل مناقشه وبحث است، طالبان چگونه توانستند از زیر سایهء استخبارات پاکستان رهایی حاصل کنند؟
جوابکت بسیار کوتاه است : فشار امریکا بود
12 جون 2013, 09:53, توسط پرویز "بهمن"
آیا فشار امریکا بالای پاکستان باعث آن شده است که پاکستان تمام فضای زمینی وهوایی خودرا برخ هوا پیماها وکشتی های بیگانه باز نگهدارند وطالبان آزادانه از آن استفاده کنند؟ آیا تاکنون چنین سندی در دست دارید که طالبان بدون استئذان مقامات پاکستانی ازمیدان هوایی کویته ویا سایرمیدانهای هوایی به قطر ودیگرکشورهای اروپایی سفر نموده بوده باشند؟