آیا دفتر طالبان در دوحه قطر نوفل شاتوی دیگری برای افغانستان خواهد بود؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
افتتاح دفتر طالبان در دوحه قطر آگرآنگونه که خودشان اعلان کرده اند مرکز سیاسی شان برای گفتگو باجهان باشد دیری نخواهد گذشت که آنها بتوانند مشروعیت سیاسی و امکانات مالی فراوانی را از میان میلیونر های اسلام گرای عرب و کشور های عربی بدست آورد، با بدست آوردن امکانات مالی طالبان می توانند حملات شان را علیه دولت افغانستان به شکل کاراتر و گسترده تر به پیش ببرد و تشدید جنگ و کشتار بیشتر و ویرانی بیشتر ی را برای مردم افغانستان به بار آورد و بیم آن می رود آنچه که در دوحه به عنوان دریچه ای برای امید به صلح گشوده شده است نه تنها به صلح نینجامد بلکه به قدرت بیشتر طالبان و حمایت کشور های بیشتری از طالبان منجر شود.
به نظر می آید که گشایش دفتر طالبان در دوحه قطر رویداد دیگری را در کشور همسایه افغانستان ایران که در سال 1357 اتفاق افتاد در ذهن ها تداعی می کند آوانیکه تظاهرات خیابانی مردم ایران به رهبری آیت الله خمینی در مقابل رژیم شاهی ایران بالا گرفت رژیم محمد رضا پهلوی از دولت عراق خواست تا آیت الله خمینی را از عراق اخراج کند به این گمان که شاید دوری آیت الله خمینی از همسایگی ایران باعث خواهد شد تا پیام ها و سخنرانی ها وی به داخل ایران نرسد اما اقامتگاه جدید او در نوفل لوشاتو در حومه پاریس باعث شد تا سیل خبرنگاران به محل اقامت وی هجوم آورد و آیت الله خمینی در پاریس مستقیما با تلفن با طرفدارانش صحبت می کرد و این انقلاب اسلامی را تسریع بخشید.
گشایش دفتر طالبان در قطر که بعد از دو سال زمینه سازی در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۳ افتتاح گردید تا محلی و آدرسی برای گفتگو با این گروه افراطی فراهم آید تا جهانیان بدانند با چه کسانی طرف هستند و آنها چه می خواهند. با توجه به اینکه بحران و جنگ در افغانستان این را ثابت کرده است که راه حل نظامی ندارد و گزینه باقی مانده راه حل مشکل مذاکره می باشد . اما آیا مذاکره با طالبان که اظهار داشته اند در کنار مذاکره به نبرد و انتحار در مقابل دولت افغانستان و هم پیمانانش ادامه می دهند ثمر بخش خواهد بود.
افتتاح دفتر طالبان در دوحه قطر آگرآنگونه که خودشان اعلان کرده اند مرکز سیاسی شان برای گفتگو باجهان باشد دیری نخواهد گذشت که آنها بتوانند مشروعیت سیاسی و امکانات مالی فراوانی را از میان میلیونر های اسلام گرای عرب و کشور های عربی بدست آورد، با بدست آوردن امکانات مالی طالبان می توانند حملات شان را علیه دولت افغانستان به شکل کاراتر و گسترده تر به پیش ببرد و تشدید جنگ و کشتار بیشتر و ویرانی بیشتر ی را برای مردم افغانستان به بار آورد و بیم آن می رود آنچه که در دوحه به عنوان دریچه ای برای امید به صلح گشوده شده است نه تنها به صلح نینجامد بلکه به قدرت بیشتر طالبان و حمایت کشور های بیشتری از طالبان منجر شود.
پذیرش شرایط دولت افغانستان از جانب طالبان مبنی بر پذیرش قانون اساسی قطع رابطه با القاعده گزینه های دست نایافتنی به نظر می آید. زیرا طالبان تا کنون دولت افغانستان را به رسمیت نشناخته و آنرا دست نشانده غربی ها می دانند و حامیان طالب نیز قصدی مبنی بر وادار کردن طالبان بر ترک جنک و پذیرش شرایط دولت افغانستان ندارند اگر اینگونه می بود شاهد جنگی در افغانستان نبودیم.
ایالات متحده در آغاز حظورش در افغانستان در زمان ریاست جمهوری بوش خواستار ملت سازی در افغانستان همانند آنچه بعد از جنگ دوم جهانی در آلمان صورت گرفت بود اما خیزش دوباره طالبان با عث شد تا آمریکایی ها دیگر حرفی را در این مورد بر زبان نیاورند شاید آنها فکر نمی کردند افغانستان باتلاقی برای سربازان شان تبدیل شود. افزایش حملات انتحاری و تخریب گرایانه طالبان و رشد افراط گرایی در منطقه باعث شد خواب های آمریکایی ها در مورد افغانستان تحقق نیابد.
هدف ایالات متحده از مذاکره با طالبان بعد از طولانی ترین جنگ تاریخ کشور شان در افغانستان که با تحمل زیان های فراوان مالی وانسانی همراه بوده است این را می نمایاند که آمریکایی ها در صدد یافتن راه آبرو مندانه برای خروج از افغانستان است در حالیکه رئیس جمهور کرزی مخالف هر گونه مذاکره خارجی ها و نادیده گرفتن دولت وی در مذاکره با طالبان می باشد.
آنچه تا کنون از گفته های رئیس جمهور کرزی بر می آید که گشایش دفتر طالبان با ضمانتهایی که امریکا قبلا به دولت افغانستان داده بود، مغایرت دارد و تضمین های لازم داده شده به دولت افغانستان از جانب امریکا نقض شده است.آغاز کار دفتر گروه طالبان به نام دفتر امارت اسلامی افغانستان با بر افراشتن پرچم این گروه آغاز شده که حاکی از نمایندگی یک دولت در تبعید است نه یک گروه شورشی یا اپوزیسیون مسلح مخالف دولت.
هدف از ایجاد دفتر قطر
اگر هدف ازرسمیت دادن به طالبان و بازگشایی دفتر سیاسی این گروه افراطی در قطر برای تسهیل روند صلح باشد تا طالبان به عنوان یک گروه سیاسی در قبال اعمال شان پاسخگو باشند اما سوال در اینجاست آیا کسانی که به نام نمایندگان طالبان در دوحه ی قطر حظور دارند با رهبری طالبان در تماس اند؟ یا از طرف سازمان استخباراتی ارتش پاکستان و نظامیان این کشور فرستاده شده است و در صورت تعامل با گروه ملامحمد عمر که بعید می نماید تکلیف گروه های دیگر طالبان چه می شود از جمله گروه حقانی که در حملات گروهی انتحاری برمراکز دولتی اغلب در کابل را بر عهده داشته است و در صورت شکست روند صلح قطر آیا طالبان به منابع مالی از جانب کشور های عربی دست نخواهد یافت که این خود به تقویت این گروه و افزایش حملات انتحاری منجر خواهد شد .
پيامها
27 جون 2013, 02:13, توسط فراری
کاملا به نقص طالب تمام میشود .
1- هویت انها تثبیت میشود.
2- امکان وجود دارد که در طی یک سال همه انها به مرض سرطان مبتلا شده بیمیرند طوریکه سیاست ایجاب مینماید.
3- چون هویت انها تثبیت شد تعقیب کردن انها خیلی ساده است.
4- از طریق انها ملا عمر را میتوان پیدا کرد در صورتیکه موجودیت ملا عمر یک معما نبا شد. شاید اصلا ملا عمر موجود نباشد و دستگاه استخبارات پاکستان فقط یک نام را انتخواب نموده باشد .