چهار راهی شهید عبدالخالق هزاره در دل کابل
سه شنبه
9 جولای 2013
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اینجا را کلیک کرده و چهار راهی عبدالخالق هزاره را روی نقشه گوگل ببینید.
با پیکر هایکو:در دل کابل یک چهار راهی، چار راهی طره باز خان نام دارد. توره باز کسی ست که مستقیم در شکنجه و قتل شهید عبدالخالق هزاره و ده ها تن از یاران و اعضای خانواده اش دست داشت. من از این پس این چهار راهی را چهار راهی عبدالخالق هزاره می نامم. از دوستانم می خواهم شما هم همین نام را استفاده کنید. چهار راهی عبدالخالق هزاره!
پيام‌ها
9 جولای 2013, 11:05, توسط ارمان
پيشنهاد بسيارخوب است. چرا تا پايان زنده گى بشر نام چارراهى ها درکابل به نام اميران محمد زى وپوپلزى, سدوزى , بارکزى...... باشند که از درانى ويا ابدالى جداشده باشد. نگاه کنيد که امير اميران پشتون حتى نام خود را تغير داد. احمد خان ابدالى نام خود را ٢٥٠ سال پيش به درانى تغير داد. ولى نادر افشار شاهنشاه ايران به او ڀسر بچه خطاب مى کرد و احمد بچه در خراسان و مناطق وابسطه شاه شد که پس ازآن بابا شد .
108 سال بعد از گرفتن قدرت احمد خان ابدالى انگليس پسر پسراش را حاکم کابل مقررکرد و نام کشور را تغير داد: افغانلند
٢١٨ سال بعد از گرفتن قدرت احمد خان ابدالى نواسه طلايى - توجه تانرا به اين نکته جلب مى کنم که چطور در و طلا قدرتمند و هويت را تغير مى دهد - نام زبان فارسى را به درى تغيرداد.
108 سال گذشت درى جايگزين فارسى نشد. ويا به گفته مردم نازنين پشتون که چه زيبا پارسى را درست بيان مى کند
تبريک باشد به هواداران شهید عبدالخالق هزاره !
صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, بى اعتماد و بى اعتبار, جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون, قانون شکنى ,شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت زمينهاى غيرپشتون , خاک و وطنفروشى و نسل کشى پى در پى
تغيرنام افغانستان ضرور است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است
9 جولای 2013, 11:40, توسط abdullah
just wait one more year till your relatives foreigners totally withdraw from Afghanistan then name all the intersection with names like mazari, Abdul khaliq, shafi dewana and etc...
9 جولای 2013, 11:46, توسط abdullah
when your relatives americans and the rest withdraw their troops who are your in laws then do what ever please you don’t be in hurry kohna peekh koohna kharabad start your party in 2015 or may be before that date. don’t be so excited be cause latter on in two years you people pro occupation dogs will be so embarrassed for what you doing now.
9 جولای 2013, 12:06, توسط zar
ralatives. lol. koshti mara abdullah charsi
9 جولای 2013, 13:04, توسط میراحمد لومانی
چراغی باید افروخت اندرین ویرانه خاموش،
در اعصار!
چراغی برسر هر خانه،
پیچ هر کوچه،
درون شهر-در بازار!
چراغی همچو خالق،-
یا که فریادی چو خالق وار...
9 جولای 2013, 14:47, توسط بهمن
قوم پرستانی که فاقد شخصیت های علمی ادبی اند مایل اند تا جاده های شهر با نام آدمکشان مشهور شان آذین یابد . چون قمبر لنگ ، مزاری ، شفیع دیوانه ، خلیلی ، محقق ، محسنی ، اکبری ، انوری و ....
تغییر اسم چهار راهی « طره باز » با نام « مولوی » انتخاب بجاست .
9 جولای 2013, 16:19, توسط احمد
زه په دې هیله او ارمان یم چې له جنرال خدایداد هزاره پرته یوه ورځ په هزاره ګانو کې یو بل انسان ووینم.
9 جولای 2013, 16:42, توسط چکاوک
درود بر همگان!
پیشنهاد و نام گزاریی ستوده ای است. اگر درخواستی با گردآوردن دستينه (امضا)، به انجمن نمايندگان مردم نوشته شود و از آن به رسانه ها گزارش داده شود، شايد سازنده تر باشد.
9 جولای 2013, 16:52, توسط bashir
waqte ke masood adam kosh qhramane mele bashad . rabani jenayat kar pohanton ba namesh basha mazari qambar lang ham bayad basha
9 جولای 2013, 18:13, توسط عبدالله
پس نام شه چی بانه گوش بریده دزد سر گردنه سقو موتر شوی پنچر مین فهیم عبدالله دزد وطن فروش که وطن را به امریکایی ها فروخت.
9 جولای 2013, 18:55, توسط abdullah relative
این وطن را به خانه وحشت تبدیل کردهاید. نامهای وحشیان خود را از طره کون تا احمق شاه بابا ماندید. به شهر وحشت و انتحار خوش امدید.
10 جولای 2013, 00:28, توسط کابل زمینی
دوستان عزیز،
لازم نیست این قدر احساساتی برخورد کنید با مسایل. اگر طره بازخان هر کسی بوده است فرقی نمی کند.این چهار راهی را فعلا به همین نام است. اگر واقعا می خواهید که یک جایی به اسم عبدالخالق باشد، بروید از راههای قانونی این کار را بکنید. برای انجام یک کار، حتما به دیگران نباید حمله کرد.
به عبدالله
برادر عزیز کمی با ارمش حرف بزن. امریکایی ها با هیچ کسی در افغانستان فامیل نیستند. پای امریکا را به افغانستان عملکرد طالبان و همدستان شان باز کرد. همچنان اکثریت کسانی که از امریکا و در طیاره های امریکایی امدند پشتون بودند. اما باز هم کسی نباید همه ای پشتونها را امریکایی پرست بگوید. سفیر امریکا پشتون بود. همین فعلا اکثریت وزرای پشتون وقتی صحبت می کنند از فارسی و پشتو کده به انگلیسی بهتر صحبت می کنند و اکثریت شان شهروندان امریکا و کانادا و انگلیس هستند. اما کسی حق ندارد تمام قوم پشتون را امریکایی بگوید.
این قدر ارزوی رسیدن دو 215 را هم نکن. اگر واقعا امریکایی ها کاملا خارج شوند به نظر نمی رسد که افغانستان یک پارچه بماند. به احتمال زیاد افغانستان یا تجزیه می شود، یا در غرقاب جنگ داخلی کاملا غرق می شود و یا این بار به صورت غیر مسقتیم به اشغال یک همسایه می در اید. پس زیاد امیدوار کنند نیست. مردم تباه می شوند.
من طرفدار حرکت های قومی نیستم. نامهای مثل چهار راهی عبدالخالق یا چهار راهی مسعود و یا چهار راهی مزاری و یا چهار راهی ربانی به درد مملکت نمی خورد.
10 جولای 2013, 13:29, توسط لاروی«رهرو»
من پشنهاد ميکنم که نام همين وطن را هورال کبيرВеликийхурал و نام چاراهي را مغل اعظم بمانيد بدين ترتيب وطن خرم و دست بيگانه ها بشمول جاسوس هاي شان کوتاه ميشود
زنده باد افغانستان عزيز
10 جولای 2013, 13:31, توسط ارمان
"عبدالخالق نوجوان محصل لیسه(دبیرستان) نجات او درکودکی ونوجوانی داستانهای دهشتناک در مورد تبعیض و نفرت افغان ها و فجایع عبدالرحمن را نسبت به شیعه ها و هزاره ها شنیده بود و به تاریخ ۸ نوامبر ۱۹۳۳ در محفلی که برای توزیع کارنامه فارغ التحصیلان با حضور شاه تشکیل شده بود. به ضرب ٢ گلوله يكى به بازو و ديگرى به دهان نادرشاه را در ميدان فوتبال تروركرد و در چادر سلطنتى (تجير) جان داد[۱]. ترور نادر شاه انتقام نابرابری و ظلم های دولت پشتون را تا حدی گرفت"
“عبدالخالق پس از ترور در حالی که می خواست سایر مستبدان را هم ترور کند گرفتار گردید و در جلسه محاکمه به تاریخ ۲۴ قوس بعلاوه خودش ، محمود و برادرش علی اکبر خان ، محمدایوب خان معاون لیسه نجات، غلام رسول خان معلم ورزش (سپورت) مدرسه ،میرسیدقاسم خان معین وزارت معارف ، پدر عبدالخالق، مولا دادخان عمویش ، پسران غلام جیلانی خان چرخی، و تعدادی افراد بیگناه هزاره در ملا عام قربانی کینه توزی شده به دار زده شدند به استثنایی عبدالخالق که به شیوه فیجع و حیوانی شهید شد .”
“در ابتدا قرار بود همه ی آنها با چوبه دار اعدام بشوند ولی در حین اعدام تعدادی از خوانین پکتیا که از نزدیکان نادر شاه بودند درخواست کردند عبدالخالق را به آنها بسپارند و آنها ابتدا انگشتانش را بریده چشمانش را از کاسه در آوردند و سپس سایر اعضایش را تکه تکه نموده و در آخر سربازان با برچه به جان جنازه افتاده و آن را کامل دریدند پس از قتل نادر شاه پسر ۱۹ ساله او بنام ظاهرشاه به قدرت رسید که دوران ۴۰ ساله سلطنت او مهر پایانی بر حکومت پادشاهی در افغانستان بود”
گرفته شده از ويکىپيدا فارسى!!
از زمان گرفتن قدرت و کشتن وحشيانه امير حبيب اله کلکانى مشهور به بچه سقاب توسط نادرخان مشهور به نادرغدار ليسه عالى امانى) بود . خشم وى هم از اين سبب بود که نادر خان در قسمت سرنگونى رژيم نسبى خوشبين به آزادى هاى مردمان غير پشتون بود. ولى همين رژم امانى سنگ تهداب زبان پشتو را به عنوان يگانه زبان ملى ماند. باوجود ايکه خودش وخانواده اش ونياکانش فارسى گپ مى زدند. هنديه افغانستان, دخت امان اله خان , گفت که وى درى نمى داند وى تنها فارسى مى داند.
دوستان عزيز شما نبايد درموضوعات دو ستان بسازيد بدين سان که ستم ملى را در کشور نامنهاد افغان ستان ناديده گرفت وبا گفتارهاى زيبا وانساندوستى جنايت عليه بشريت خانداني هارا تبرهه ويا چپن حقوقى قانونى جلوه دهيد ويا اين که انگيزه هاى ستم ملى با پيشينه وجنبه هاى گوناگون آن رافراموش کنيم.
اولين پيش شرط درمان در ناخوشىهاى روانى و روحى پذيرفتن مريضى ازسوى خود مريض است . همان رنگ اولين پيش شرط راه هاى بيرون رفت (کاهش, رفع و نابودى ستمهاى ملى ويا زبانى, دينى, تبارى واجتماعى) وغيره پذيرش اين واقعيت است.
مبارزه عليه تبعيض و ستم ملى, زبانى ودينى وقومى را “قوم پرستى” خواندن جفا به مردمان که در زير همين پديده ها رنج برده ويا رنج مى برند مى باشد .
نشانگان استکهلم يا سندرم استکهلم که خود را با فعالين به گونه تروريستها آدم کشان واختتاف کنندگان پيوند عاطفى ايجاد مى کند که خوداش صدمه نخورد. سندرم حالتهاى انسانهاى ايست در اثر مريضىهاى جسمى وياعصبى وعقلى معيوب شده اند وباوجود که اکنون درجمله مريض ها بشمار نمى آيند ولى بدون مواد درمانى ( ابزار فزيکى, دارو و درمان وجلسات روانکاوى) زنده گى شان بسيار مشکل مى باشد.
اين سندرم را در زبان عاميانه پيوند با زاتان (شيطان) هم مى نامند. کسى تابه اکنون در کشور افغان ستان پيدا نشد که جنايت بشرى وقتل عام حاکمان افغان را عليه مردمان غير پشتون بررسى نموده و اين رويدادهاى دلخراش را سندوار محکوم نمايند وجزا براىشان تعين نمايند.
اکنون پرشش دو ستانى هاى ما برحق اند: محکوم و جزا مرده گان?
ولى براى دوستان حاجت بيان نيست:
1- تقبيع ومحکوم نمودن قبيله پرستى, مطلقگرايى و کشتن غيرپشتونها بويژه مردمان توران وازجمله هزارهها
2- محکوم وزندانى اشخاص که افرادهمين مليتها را قتل مى کند به گونه نمونه هزاره ها را. در هزاره ها تبار زبان دين ومذهب وچهره گره خورده است. ترور مردمان غير پشتون بويژه هزاره، وکشتار عام شان زير عنوان چادرپوشان کوچی , ويا طالبان وغيره ازسوى حاکمان پشتون شان تقبيع ومحکوم بدون قيد وشرط نشده ونه مى شود.
3- هر نظريه حاکم را که باعث رنج تحقير مردم غير پشتون شود:به گونه نمونه چاپ مقاله ازسه فاشيست پشتو ن در دایره المعارف آریانا اکادمی علوم افغانستان که تعداد مردمان غير افغان ويا غير پشتون را 37 % درصد وتعداد ڀشتونها را 62,73 فى صد نگاريده بودند.
علامه ها واڪادميسين هاى پشتون ويا افغان که اينقدر پررو و غير علمى باشند حاکمان شان چه گونه مىتوان باشند . آنها بى کفايتى خود را ثابت کرده اند.
4- گفتن نسل چنگيز به هزاره همانقدربى معنى ايست که پشتونها را نسل احمد شاه خان ابدالى. احمد شاه خان ابدالى ازنسل پشتون است ونه برعکس.
دانشمندان اسرايل تحقيقات ژنيتيک نسل پشتونها ازطرف براه انداخت وآب دهان شان را گرفت وپژوهشهاى خود را بيرون داد که باگمان اغلب يک قسمت
حاکمان پشتون قابليت بيرون رفت ومبارزه عليه جنایت و غارت , نسل کشی تبيعض, ستم ملى و زبانى وغيره ر ا ندارند. سرنگونى رژيم شان ضرورت تاريخى در دوسوى هندوکوه است. هندوکش مانند کوه هاى بزکش و فيل کش معنى هندو خوش وبزخوش وفيل خوش دارد. 260 سال پشتونها حکومت کردند در همين مدت غير پشتونهاو بويژه هزاره ها نتوانستند سرنوشت خود را خود بدست گيرند. ازپشتونها با اقوام گمشده هيود در پشته کوهاى سليمان فرارکرده باشند.
در همانجا سنگ نوشته به زبان سامى عبرى پيداشده است. نام قوم بارک با قبيله بارکزى آشنايى دارد يگان قواعد افغانيت ( جمعبندى شده ازسوى عبدالرحمان پژواک در سالنامه کابل - در سالنامه کابل، نوشته عبدالرحمن پژواک سال 1939 واژه پشتونوالی به کار نرفته است . عبدالرحمن پژواک از افغانيت و افغانى گفته است . واژه پشتونوالی در سالهاى 1960 درافغانستان مروج شد اين واژه دراروپا اختراع شده بود.) با هيود مطابقت دارد.
گذشته از آن پدر سلفيستهاى مصر سید جمال الدین اسد آبادى و يا افغانى ریشه و معنی کلمه "افغان" را در کتاب "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" به زبان عربى اکنون در انترنت به گونه ديجتال قابل دريافت است, روشن ساخت:
فارسيان به پشتونها "افغان" و هنديان "پتان" مى ناميدند. و دلیل آن بود، زمانی که " بخت نصر" آنها را دستگیر مى کردند" فریاد و ناله مى کشيدند. فارسیوان معمولی آنها را "اوغان" مى ناميدند، ،برخی از قبایل پشتون که در قندهار زندگی می کنند وخود شان را "پشتون" و یا "پشتان" مى ناميدند، ... و افغان که در خوست کرم و باجور زندگی می کنند، خود را "پختو" و "پختان" مى ناميدند، ("تتمة البيان في تاريخ الأفغان چاپ مصر ,1901 , ص13.
"بُختُنَصّر نام چند تن از پادشاهان بابل است که هر یک شهرتی افسانه‌ای بر هم زده‌اند. از جمله اولین حمله به هیکل(همان معبد سلیمان) یهودیان در اورشلیم و نابودی آن و اسارت قوم یهود به یکی از آنان نسبت داده میشود. همچنین گفته میشود دانیال نبی هم‌دورهٔ یکی از این پادشاهان همنام بوده‌است. در نوشته‌های پهلوی، به صورت "بخت خسرو" (Baxt-xōsrō) آمده‌است [۱].“
هنوز” ادعا کنيد که عضو فراما سيون انگليس جمال الدين پشتون ويا افغان ا ست ;-).
"این کلمه به صورت بخت‌النّصر صحیح نیست؛ که بخت‌نصّر کلمه‌ای عربی نیست، و بخت(در اصل بُوخَت) در عبری به معنای فرزند یا بنده‌است، و نَصَّر نام بت و صنمی است؛ و طبق نظر برخی منابع اسلامی دلیل این نامگذاری آن است که او را در نوزادی نزد بتی یافتند و پدرش را نمی‌شناختند، از این رو او را به آن بت منسوب کردند.[۲] برخی هم معتقدند که این نام در اصلِ بابلی، با تلفظ «نبوکودوری اوصَّر Nabu - Kudurri - Ussur» متشکل از سه بخش «نبو: الهه حکمت بابلی»، «کودورو: جانشین یامرز» و «اوصّر: حمایت کن» است.[۳] این نام در زبان فارسی و عربی به صورت برگردان آوایی «نبوکدنزر» هم آمده‌است. نام او در منابع به شکل‌های زیر نیز آمده‌است: نبوکد نصّر، نبوکد ناصر، نبودکد نزر[و]، نبوکذ نصّر، نِبُوخَذنِصَّر، نبوخدنصر، نبوخدناصر، نبوخدراصر(Nebuchadrezzer)، بوخت نرسی و بخت‌نسر.“[۴]”
گرفته شده از ويکىپيدا فارسى!!
کش ويا کوش پارسى باستان و همريشه سانسکريت است که به معنى خوشى وخوشبختى آمده است وجشن عروسى معنى گرفته شده است. در زبان فارسى دخترکش هنوز بکار برده مى شود. چيزيکه باعث خوشى دختر مى شود.
در فراز کوهاى بويژه دوهزارمتره هندوان مانند کوههاى شيردروازه, آسما يى , کوه شيواکى , کوه هندهکى, خم هندو سنگهاى بى بى ويا مادر بودند.
همين عبدالخالق نوجوان دانش آموز لیسه (دبیرستان) نجات وديگر شاگردان اين دبيرستان تاسالهاى هفتاد وهشتاد خورشيدى مى ديدند که همشهرى هان هندو شان به کوه آسمايى بالا مى شدند تاکه در ڀيش مادر را عبادت کنند. پرواتى - کوه- دختر خدايان هندو اند.
اى افغان اى فغان که حتى نام کوه آسمايى را مى خواستيد تغير دهيد. شما حاکمان تغيرناپذيرولى استاد دانشگاهى در تغير نامهاى غير پشتون .
نابود شود نام افغان ستان
زنده وجاويد باد ستان پشتون
زنده وجاويد ستان غير پشتونها
تجزيه راه حل است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است
10 جولای 2013, 13:45, توسط ارمان
باگمان اغلب يک قسمت ازپشتونها با اقوام گمشده هيود در پشته کوهاى سليمان فرارکرده باشند.
جمله در دو جا تقسيم شده بود
با پوزش
12 جولای 2013, 01:35, توسط عبدالرحمن یزدان پناه
لطفا محلاتی را که به نام خوشحال خان ورحمان بابا نامگذاری شده هم تغییر بدهید چونکه اینها اصلا در خاک فعلی افغانستان نه زاده شده ونه بزرگ ونه فوت ونه il قبر شان است . هندوستان یا پاکستانی اند. ما خود صدها بزرگان با افتخار فرهنگی داریم که جای شان خالی است ونام شان پرطنطنه وبزرگ است.
13 جولای 2013, 04:02, توسط حفیظ وردک
هیچ فومیت و ملیتی نه سببی شرافت وافتخار ماست و نه موجب ننګ و اعار ما :
یکی از جنایاتی که سیاستمداران، حکمرانان ورهبران به کشور(افغانستان) وملت مسلمان افغان مرتکب شدند، آن دامن زدن به آتش تعصبات قومی ونژادی است. که یک فعل خودخواهانه وفاقد اساسات اسلام وبشریت است. چنانکه می دانیم اسلام با این تعصبات در مبارزه بوده و تعصب را مردود شمرده. وآیه مبارک زیررا به دقت بخوانید
یا ایها الناس انّا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا انّ اکرمکم عندالله اتقیک
ای مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را بصورت نژادها و قومها درآوردیم تا یکدیگر رابشناسید , گرامیترین ونزدیکترینی شما نزد خداوند باتقواترین شماست
اما سیاستمداران رهبران و همچنین امراء و حکمرانان جاه طلب که در گوشه و کنارکشورزریعه همین تفرقه افګنی قدعلم نموده این آتش را شعله ور کردند ونفاق خودخواهی وتفرقه را رایج ساختند
در تاریخ بیشتر از سی سـال ګزشته در کشور عزیزما دو جریان تاریک و روشن، زشت و زیبا، در کنار یکدیگر به چشم می خورد: یکی تعصبات تیره و تاریک تفرقه اندزی و نژادپرستی که دستگاههای سیاسی و مراکز وابسته به آنها آتش را شعله ور ساخته است و دیگر احساسات برادرانه و صمیمانه که میان اقوام و ملل گوناگون حکمفرما بوده واست. با همه نیرنگهایی که دستگاههای سیاسی به منظور ایجاد تفرقه و تشنج به کار می اندازد، روحانیت و معنویت اسلام بر همه آنها غلبه میکند، در اسلام تمام اقوام وملل و نژادها در حوزه های علمی،اجتماعی و صفوف نماز و مجامع دیگر کنار هم قرار می ګیرند و به چشم برادروخواهر به هم می نگرند
در زندګی ما استعمارگران با نقشه های وسیع و صرف پولهای هنگفت برنامه آتش افروزی تعصبات نژادی و ملی را به مرحله اجرا گذاشته و ملیتهایی مظلوم رابه بی تفاوتی در این زمینه سرگرم ساخته , خود با خیالی آسوده به چپاول و غارت سرمایه های مادی و معنوی پرداخته اند وما بین خود کله به کله هستیم و به آینده خود ونسلی آینده خود هیچ توجه نداریم
امروز بر هر مسلمانی وافغان واجب است که چشم باز کند و دیوارهای تفرقه را که با سوءنیت به دست سیاستگذاران قدیم و جدید ساخته شده به هر شکل و صورت خراب و نابود کند و هرگز گرد این گونه خیالات ونظریات نگردد، بداند که اسلام محبت اخوت وترحم ونیت نیک به انسانها توسعه میدارد
15 جولای 2013, 16:19, توسط لاروی(رهرو)
لاروی(رهرو)
جای شک نست که پشتونها بی سواد مانده اند این موضوع هم عللی دارد
۱-پشتونها الی ۱۳۲۵ به لسان خود حق نوشتن و خواندن را نداشتند چرا که لسان پشتو با وصف قدرت پشتونها از بدو ۲۰۰ سال لسان رسمی نبود ولی پشتونها با وصف ظلم و شکنجه حاکمان قبل از افغاننستان خلاف هزاره ها لسان خود را زنده نگه کردند و دیر نمیشود که با ان میتوانند طور رسمی صحبت کنند.
۲-ام فعلا نیز با وصف رسمی بودن زبان شان همه وقته نسبت احترام به هموطنان غیر پشتون طوراشکار صبت نمیکنند مثالا اگر در یک مجلس رسمی یاغیر رسمی بنج نفر پشتون ویک نفرهزاره باشد هر ۵ پشتون به فارسی(دری) صحپت میکنند و گفته میشود که پشتونها چنین و چنان اند...
۳-من فکر میکنم شما (هزاره ها)هم مانند پشتونها حق دارید که به لسان بومی (اصلی ) خود که فعلا بغیر جند کلمه از قبیل خاتون- بیری-اجه و....پرای تان نمانده صحبت بکنید و فکر میکنم که ازادانه از الفبای پشتو استفاده کنید.
۴-اگر پشوتنها احمق وبی سواد نمیبودند باید احمدشاه کوچک را از سر راه تان پس نمیکرد و.....
۵- خواهش من از شما هزاره هابحیت یک افغان(تا که افغان هستیم) این است که در زمان نام گزاری چاراهی ها یک چااهی را به نام شهید بتی(وزیری) ساکن شیراباد قره با غ غزنی که بیرحمانه بدون هیچ موجب از طرف اغاصاحبان ساکن لنگرولسوالی ذ کر شده طور فجیع به قطل رسیده بود مد نظر بگیرید.البته عکسهای زنده ومرده بتی کاکای مرحوم را من بدسترس ندارم و م میتوانید از مکمه ولایت غزنی یا فامیل مرحومی غرض نشر در سایت وزین شما ب دست اورید.
گفته ها زیاد و وقت محدود است
یار زنده صحبت باقی
30 جولای 2013, 23:29, توسط مریم حسن زاده سنگلاخی
با تاسف شماری زیادی از خیابان و میدان ها در نقاط مختلف کشور بدون در نظر داشت عدالت اجتماعی، قومی و حتا مزهبی نامگذاری شده اند. در تمامی شهر ها حد اقل یک جاده و یا یک میدان به نام احمد شاه مسعود نام گذاری گردید است. همچنان خیابان های متعدی که نمیتوان از همه آنها یادآوری کرد به نام های جعلی سران پشتون که اصلأ خاینین، وحشیان و حامی اعراب وهابی هستند نام گذاری شده اند. مسعود که جنایات تاریخی علیه مردمان شعیه و هزاره انجام داد است به یک قهرمان پوشالی و دروغین تبدیل کردیده، مکاتب، مراکز علمی و تحقیقی نییز به دور از عکس و نام وی نمانده است.
پیشنهاد میکنم ما برای نامگذاری خیابان ها و میدانها در تمام شهر های کشور مبارزه نمایم. حد اقل در هر شهر این کشور یک جاده و یا یک میدان به نام یکی از قهرمانان هزاره، شیعه، قزلباش و یا سادات قرارد گیرد.
13 سپتامبر 2013, 17:11, توسط ضد هزاره
لعنت به هر چه هزاره است.. این بزدلان نامرد و بی ناموس تا جائی که توان داشته باشند با افغانان ما دشمنی می کنند. خدا لعنتشان کند و از روی زمین ریشه کن شوند.. اگر باور ندارید برای یکبار خود را به هزاره محتاجش نشان دهید. ببینید با شما چه میکند. این هزاره های بی ناموس از حیوان هم بی رحم تر هستند. من دعا میکنم خدا توفیق دهد دستی را که سر این بیناموس ها را از بدنشان جدا کند.
انشاءالله... لعنت بر هزاره ها