صفحه نخست > کارتون > دانشگاه و پوهنتون در پارلمان افغانستان

دانشگاه و پوهنتون در پارلمان افغانستان

یک کارتون
عتیق شاهد
شنبه 20 جولای 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • سلام و درود بر باز دید کننده گان این سایت!
    جناب شاهد؛ بنابر حکم وجدان، شرف و شعور؛ نباید نسیم هرزه با ژاله یکسان و مخلوط گردد!!
    در یک طرف قضیه دانش و دانشگاه دفاع از حیثیت و شرافت انسانی ما نهفته است و در جانب دیگر تعرض و پامال نمودن ارزش های هویتی یک ملت و جامعه....! چگونه صدای داد خواهی، و بیداد را همگون به عر عر خران به تشبیه میگیریم ...؟! گاه، قضاوت های عاری از انصاف و تدبیر، حکایت گر خام بودن ما میباشد! و گاه سکوتی چقدر پرصواب تر از نمک پاشیدن بر زخمهای تاریخی یک ملت و جامعه میباشد و ...! دوست خوبم! ارزو مندم تا در پناه حضرت حق محفوظ بوده و شاهد تاثیر گذاری پر رنگ شما در پروسه مبارزه در راستای حصول عدالت، در جامعه استبداد زده افغانستان باشیم..!

  • از استاد بولانی اجازه بگیرید باز گپ بزنین و گر نی ......................................................... !
    بولانی میفامه که چی باید گفتتتتتت و چی نی ، به کدام گپها اخوندهای ایرانی خوش میشه و با کدام گپها خاطر نازکش ازرده میشه ............. شاید و باید این غوبلها و غلمغالها جریان یابد، این یک بخش منافع اولیای ایران بزرگ است ... غوبل غوبل ...تا اخوندهای سپاه خوش باشه ... و معاش بولانی جریان لایتناهی داشته باشه ... و من الله التوفیقققققققققققققق

  • جان برادر چمبر
    اگر با اقای لومانی از طریق دلیل زده نمیتوانی پس از راه پرخاش گپ نزن. هم خود را خورده تر از انچیزی که هستی میکنی و نام ما را هم بد میکنی، جان لالا. اگر خوشت نمی اید پیسته پس بگیر و یگان سایت های لر و بر برو در مدح خدایانت مثل ما بسرای.
    خامنه ای را هم با خود ببر سر بوبویت. آپرین شاغلی. پیش ما بیا که زندگی ره نشانت بتیم. پامیدیی. یگان چاپی، یگان ایطرف و اوطرف
    .نپامیدی؟ ههههه سات کتت تر است چمبر

  • میر احمد لومانى !
    اگر این گپ ها را کس دیگرى میزد , یک سنگینى داشت . اما تو یگانه هزاره هستى که برخلاف منفعت مردم با وقار هزاره , خود را به تاجیک ها و ایرانى ها فروختى . گاهى در مقالات ات آریائى بودن را براى چاپلوسى به تاجیک ها با پاره کردن گلوى مبارک عر عر میزنى . حیف که تو شیر مادر هزاره را خوردى . لعنت خدا بر تو و باداران تو باد .

  • جناب میر احمد لومانی بزرگ سلام برشما!
    از اشخاصی مانند عتیق شاهد گله نکنید که او خودش دربین انسان بودن وخر بودن دست وپا میزند، گاه رگ انسان بودنش بالای خر بودنش غلبه میکند وگاه برعکس آن.
    من بار ها از مولوی بجلیگر ، آن عالم دینی وجامعه شناس پشتون تبار پاکستانی که خود از عشیرهء افریدی بود نقل قول کرده ام که اعتراف کرده است : درمیان قبایل پشتون یک سلسله قبایل ازنسل خر می باشند. مسلما درین میان احتمال میرود که آقای عتیق شاهد یا ازطرف پدر ویا مادر با خر قرابت خونی دارد . تاکس خر نباشد دیگران را بی موجب خر نشان نمیدهد، محبت افغانها با خر سابقهء تاریخی دارد.
    نظر به پژوهشهای باستان شناسی درپشاور پشتونها نخستین اقوام بشری بودند که عملیهء سکس با حیوانات خصوصا با خر را تجربه کرده اند لطفا این تصویر را که ازموزیم تاریخی پشاور گرفته شده مشاهده کنید. این عکس درکنار حفریات باستان شناسی درموزیم پشاور موجود است که نام آنرا اوغانهای لر وبرتمدن (گندها را ) لقب داده اند. این هم یک نمونه ازتمدن (گندهارای اوغان خر) که ازهم تباران عتیق شاهد استند وامروز تمام منطقه را ازپاکستان تا افغانستان به مصیبت نشانده اند. این عکس تصویر اجداد نخستین پشتونهاست که لاف انسانیت ومتمدن بودن جعلی شان گوشها را کر کرده است. بر پدر هرچه وهرکی خودش را افغان می نامد لعنت

  • واقعا متاسفم برای این فرد بی فرهنگی که مدافعین از فرهنگ و تمدن یک کشور را خر میپندارد / این فرد و افرادی که سعی در از بین بردن زبان فارسی دری دارند بی شک جیره خواران صهیونیست هستند و با کمک انگلیس و اسراییل برای نابودی فرهنگ غنی مردم این سرزمین کمر همت بسته اند/ تا زمانی که جان در این دیار نفس میکشد در برابر شما نابخردان خواهیم ایستاد

  • بی تمیزعتیق شا هد ، د ا نش و د ا نستن و د ا نشگاه را با حیوان خر، مقایسه کرده ا ست ، عتیق شاهد شخص متعصب و قبیله گرا ا ست باید د ر وبسایت کابل
    پرس نبالشد .
    د ر تورکستان شمال مملکت یک کتابی ا ست به نام ( چهارکتاب ) هم نظم دارد و هم نثر، چهارکتاب ، چهارنام دارد نام یک کتاب آن ( بدا ن ) ا ست یعنی د ا نایی د ا نستن و د ا نشگاه معنی میدهد د ر آ ن ا ز ایران و پارس یا فارس و پشتون نام و نشانی موجود نیست شاید صد ها سال پیش تألیف گرد یده باشد کتاب
    مذ کوراکثرأ به سوالات د ینی و مذ هبی جوابات ارزنده مید هد بسیارپرمحتوا ا ست ، منظورمن ا ز نوشتن و یاد آوری ا ین کتاب آن بوده که برای نادا ن ها و هفته
    فهم ها و متعصبین جاهل ها بفهمانم واژه د ا نش د ا نشگاه د ا نستن مال شخصی پارس ها یا فارسی ها ی ایران امروزنبوده و نیست صد ها سال پیش د ر مملکت
    مان محاوره و کتابت میشده اگرکسی عقل و ا د راک داشته باشد میداند . والسلام

  • بهمن به هر بهانه چتلی های درون خوده ده سایت کابل پرس? خالی میکنه.
    نوشتن چتیات کم بود که عکس هم می مانه.

  • سلام به اهل علم و ادب.
    اکثريت عزيزان که اگاهانه و غير اگاهانه دشنام و ناسزا به نويسنده داده اند ندانسته اند چه خوب است چه بد که خوب است که بد فقط به دليل کينه و تعصب به يک مليت توهين نموده اند . بيچاره ها چارۀ جز دشنام ندارند.
    اگر نويسنده بد است پس شما بد تر وبي ادب تراز ااو هستيد خصوصا بهمن نام ..... اسم پرويز در افغانستان مروج است ولي بهمن را از اسماي ايراني به ارث برده است و شايد هم ازمادر ايراني باشد.
    و ايراني ها را همه ميشناسند که چطور نسل است.

  • به د و ستانى ها و دو زبانه ها و دو ادبها و دو فرهنگيهان و دومذهبان

    اى شما مردمان ستان فغان فرياد, ناله وافغان, پشتون وپټان,
    سى در صد شما ناقلين و محاجمين, ومهاجرين ازدورادور پشته کوه سيلمان درسرزمين شعرهاوادبيات زبان هندوايرانى پارسى فقط و فقط
    فارسى گپ مى زنيد. آزادخان افغان و خانهاى ديگر يکسره ودوسره تان ازبرکت فرهنگ تورانى وايراني ويا ادبيات فارسى ونظم درى
    ابزار فرهنگى (خواندن, نوشتن وحساب) را فراه گرفتند.
    ولى نه فهميدند وياد نگرفتند: تعريف يادگرفتن ويا فهميدن دانش.
    يادگرفتن ويا فهميدن دانش= کردار+ تغير
    اين نظريه فراگيرى آموزشى واژه ها را يادگرفتن معنى نمى کنند: واژه ياب يا فرهنگ ويا "کتاب لغت" (ما خو همه به زبانها بغير از زبان مادرى خود ارزش قايل ايم; زن که مادر, خانم ودخترعلماى کرام مى باشند به گفته خود علماى کرام اصل نيست. بى بى هوا, بى بى مريم, بى بى خديجه ودختر گرامى اش فاطمه مادر زن , مادرم, مادر پدر و زن ودخترم اصلاصل اند. علماى کرام افغان ورهبران مرد شان اصل نيستند بدل اند وقابل بديل-
    ولى در جام جم ويا در عجم در هند و در پارسه و دربلخ و در توران وهند در زير پاى مادر ويا پروارتى ومادرپورتا فردوس قرار دارد. اين تازيان سامى بود
    که به زن ارزش نمى دادند.

    بهمن فارسى براى برج " دلو" مى باشد واژه دلو عربى است و معنى آن مرد آبرسان ويا سقو ويا آبریز مى باشد. بهمن در ستاره شناسى نام صورت فلکى وماه يازده ام خوردشيدى که برابر است با21جنورى تا 20 فبورى مى باشد. همين بزرگان خرسان ايران زمين بودند که پيشوند ال را در پيش نام خود مانند خان گذاشتند وبه عربى نوشتند مانند "مک" کرزى که عرف ديپلوماتيک را پيروى نکرده و در جلسات ملى بين المللى به زبان انگليسى گپ مى زند. برپايه عرف ديپلوماتيک بايد دولتمردان بازبان رسمى ويا ملى کشورخود سخنرانى کنند. ولى مک کرزى ومک اشرف غنى ومک احدى وحتى مک عبداله به عوض زبان مادرى ويا زبان ملى خود از انگليسي بکار مى برند. واما آن نامى هاى با پسوند ميانوند و پيشوندهاى ال و ابن و بن خدمات شايانى به بشريت کردند: بن عربى وعبرى يعنى سامى مى باشد.
    بهمن در فارسى پسانها برف کوچ شد.

    که برف کوچ تفسير واژه بهمن است. برف وکوچ دو واژه زبان فارسى مى باشند.
    بهمن مانند نامهاى ماه هاى فارسى ويا صورتهاى فلکى ويا حيوانى ستاره شناسى به گونه نمونه فروردين, ارديبهشت مهر مانند جشن مهرگان, اسفند (در افغانستان اسپند گفته مى شود)
    سرود ابر بهمن کابل از شاعر بزرگوار قاریزاده ( کبوتر) به آواز ساربان نه تنها در کوى وبرزن کابل پژواک مى کرد بلکه به تمام هندوکوهان
    مشک تازه می بارد ابر بهمن کابل
    موج سبزه می کارد کوی و برزن کابل

    پرشش: آيا مى دانيد که واژه پارسى و واژه پشتو چه معنى مى دهد
    لطفن اين مطلب را بشوخى نگيرد: سوار به پشت اسپ
    پشت+ وس ; Pusht hors

    Hors در زبانهاى هندو اروپايى به اسپ گفته مى شد:

    Ross und Reiter nennen
    در آلمانى متل است: يعنى نام اسپ و سوار کار را برملا ساز: يعنى شفاف آشکار کن

    پرویز "بهمن" بزرگوار

    نگشت انتقاد من هميشه متوجه حاکمان پشتون است واين تعداد حاکمان شان نظر به پادشاه کشى ورييس جمهور کشى متواتر شان بسيار زياداست. سرنگونى شان ارمان من است ولى به هيچ صورتى مخاطب من مردم شريف وبا اعتماد ودوست شناس پشتون نيست.

    صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, بى اعتماد و بى اعتبار, جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون, قانون شکنى ,شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت زمينهاى غيرپشتون , خاک و وطنفروشى و نسل کشى پى در پى

    تغيرنام افغانستان ضرور است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

  • “گَنداره یا گندهارا (Gandhara). نام استانی از استان‌های شاهنشاهی ایران در زمان هخامنشیان بود.[۱] محل گنداره در راستای رود سند، پیرامون شهرهای تاکسیلا و پوشکَلَواتی (چارسده امروزی) در شمال خاوری پیشاور پاکستان قرار داشت.[۲] نام گنداره نخست در ریگ‌ودا ذکر شده و پس از آن در اترواودا. پانینی، زبان‌شناس هندی که خود احتمالاً از اهالی گنداره بوده نیز از این منطقه نام برده و آن را یکی از استان‌های اصلی هند دانسته‌است.[۳] در منابع ایرانی، نام گنداره نخستین بار در سنگ‌نبشته بیستون داریوش بزرگ و به عنوان یکی از استان‌های شاهنشاهی ایران آمده‌است.[۴] به نام گنداره در سدهٔ یازدهم پس از میلاد نیز توسط ابوریحان بیرونی اشاره شده و وی شهر ویهند (احتمالاً اوند امروزی نزدیک به اتوک) را پایتخت گنداره ذکر کرده‌است. نام گنداره در منابع کلاسیک بعدی برای اشاره به دره رود کابل استفاده شد.[۵] گنداره گاه با سرزمین قندهار اشتباه گرفته می‌شود.”
    “پس از یورش یونانیانِ باختر (۲۵۰ پ.م-۱۳۰ پ.م.) به گنداره و شبه‌قارهٔ هند و تشکیل دولت هندویونانی (۱۸۰ پ.م.-۱۰ پ.م) در آنجا، هنر یونانی با هنر بودایی درهم تلفیق شده و هنر گنداره را بوجود آورد، که نمونه آن در پایگاه باستان‌شناسی هَده در جنوب جلال‌آباد (گندارهٔ عصر بودایی) قابل مشاهده‌است.”

    هنر یونانی و بودایی

    هنر یونانی و بودایی یا هنر گنداره جلوه‌ای هنری از فرهنگ یونانی و بودایی و تلفیقی از فرهنگ یونان باستان و بوداگرایی است که در آسیای میانه در طی هزار سال، از زمان یورش اسکندر مقدونی به آسیا در سدهٔ چهارم پیش از میلاد تا حملهٔ اعراب در سدهٔ هفتم پس از میلاد رواج داشته‌است.

    خاستگاه هنر یونانی و بودایی٬ دولت یونانیِ باختر (۲۵۰ پ.م-۱۳۰ پ.م.)، در افغانستان امروزی است و با روی کار آمدن دولت هندویونانی (۱۸۰ پ.م.-۱۰ پ.م) به شبه‌قارهٔ هند گسترش یافت. تلفیق هنر یونانی و بودایی، در دوران هندویونانیان و کوشانیان، و پیش از توسعه یافتن در هند، در سرزمین باستانی گنداره به اوج شکوفایی خود رسید. و ازین رو به هنر گنداره نیز معروف است. این هنر سپس در هند گسترش یافت و در هنر متهورا و بعدها در هنر هندویی امپراتوری گُپتا نفوذ یافته و به بقیهٔ جنوب‌شرقی آسیا توسعه یافت. نفوذ هنر یونانی و بودایی به آسیای میانه نیز رسید و در هنر حوزهٔ رود تاریم تأثیری عمیق گذاشت، و نهایتا از آنجا به چین، شبه جزیرهٔ کوریا (کره) و جاپان (ژاپن) نیز نفوذ کرد. گرفته از ويکى پيديا

    هنر آشوکا وکوشانيان ودوران هنرى باختر درستان هزاره وهزارستان رونق داشت. امروز تنها ديويزن هزاره در ستان خيبرپختونخوا باقى مانده است

    که بخاطر آثار باستانى اش ابت آباد گفته مى شود در افغانستان ستان هزارستان غزنى و لوگر اوروزگان و يا به گونه توهين آميز "هزاره جات" ( فقط گوى که هزاره ميوه ويا سبزى است) درجمله مناطق هزاره بود.

    آثار هنرى و فرهنگى بي پرده واقعيت هاى جامعه را نشان مى دادند: چه خوب وچه بد. حالت هاى روانى وکردارهاى ناپسند اين دوران در دوران هاى گوناگون گوناگون بشرىاز ديدگاه دياکرون ( پيشينه بشريت تا اکنون) ارزيابى مى شد. در دوران زونکرون بشريت ( دوران گذشته زنده گى يک شخص) ارزيابى وارزش دهى نظر به جامعه وکشور پيوند زده شد. چيزى که در يک کشور خوب است درکشورديگر زشت است.
    مثال:
    سکس با حيوانات بامرده گان و همجسبازان در کشورهاى مختلف آزاد و يامنوع است. چيزيکه در کذشته بشريت در کتابهاى مقدس( چه آسمانى ويا ابراهمىويا اديان زمينى و اديان مردمان بومى) ياد شده است.
    اين کجراه هاى کردارى با نظريات تحمل پذيرى آميزش نمودند. دربيابان خشک دشت ريگستان ( مرد ان کوچى بدون زن و بچه پشتونها به زن و کودک و مواشى خود حيوان صدا مى کند) . مردک بيچاره انسان است . غريزه دارد. با پت وپنهان کارى وانکار وتقلب حاکمان افغان از اسلام سؤاستفاده مى کنند.

    در اين ملک نکاح و جماع (عروسى و دامن گرفتن) با دختر عمو ويا دايى واعضاى همخون خانواده ( کاکا از هندى چاچا وهندى يکى از زبانها ىهندو ايران و خواهر زبان پارسى) روا ست ونه با مرد غير مسلمان.حتى گفته مى شود که جماع کردن يک مسلمان با جسد مرده زن اش حلال است همانطوريکه جماع با خانم نو ساله و گرفتن چار زن اصلى ونکاح صيغه هاى فرعى.

    بچه بازى و جماع کردن در کشور ناله وافغان تحمل مى شود. کشور ناله وداد زدن نماد از تحمل وتحمل پذيريست تصوير برحسته از برده بارى
    * تحمل تجاوز وجنگ
    * تحمل فساد
    * تحمل بچه بازى با کودک ونوجوانان
    * تحمل جعل وتقلب
    * تحمل رييس جمهور که خود را رييس دولت و رييس سه قوه اجراييه يا حکومت, قوه مقننه , پارلمان وقوه عدليه ( دادگاه عالى) يعنى
    * تحمل ديکتاتورى

    تغيرنام افغانستان ضرور است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس