افغانستان با تفنگهای پر و شکم های خالی
استعداد ها فرار مينمايند، فقر و گرسنگی روزافزون ملت را تهديد ميکند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
علت اساسی فقر، بیکاری، قاچاق موادمخدر، ناامنی ها، بی عدالتی ها، فساد اداری، تفنگسالاری، فحشأ، بلندرفتن گراف جرایم و ده ها مصائیب و تراژیدی های مسلط در افغانستان را ميتوانيم در لابلای اهداف مغرضانه و شوم، استثمارگرانه و استيلاگرانه قدرتهای ناعاقبت انديش خارجی در منطقه جستجو نمود.
بدبختانه که طی مدت طولانی جنگ درکشورماتم زده ما افغانستان عوامل مداخلات کثيرالجوانب خارجيها بوده که با تلاشهای مذبوحانه شان کوشيده اند و ميکوشند تا با شعله ور نگهداشتن زباله های تباه کن آتش و مداخلات باالفعل شان زیر نام کلمات مبتذل(DDR) , (PRR) , (REFORM) , (DAYAG) استعدادهای فنی و مسلکی افغانها را مضمحل و شعور سياسی و اجتماعی شانرا از رشد بازدارند تا طبق برنامه های قبلاً طراحی شده کشورهای صاحب غرض خارجی منابع و ثروتهای باقيماندة افغانستان که نظيرآن به سطح منطقه وجود ندارد مورد بهره برداری اربابان بين المللی قدرت قرارداده شود.
ملت مظلوم و محروم نگهداشته شده افغانستان از تماماً مزايا و نعمات ارزان و چندين جانبه با داشتن ترکيب ملی و بافت اجتماعی و فقرتحميل شده رويهمرفته طی قرون متمادی بالاثر مظالم حکمرانان، شاهان، دولتمردان و اميران استثمارگر، استعمارگر، مستبد و جابر نتوانسته اند تا کشور حاصلخيز و دارای آب و هوای گوارای شانرا مانند جاپان و یا حد اقل مانند کشور پاکستان در مسيرشاهراه پيشرفت و تعالی قرار دهند که علت اساسی آنرا ميتوانيم در لابلای اهداف مغرضانه و استيلاگرانة قدرتهای ناعاقبت انديش خارجی در منطقه جستجو نمود.
آنچه اشاره به عمل آمد کشور فقير و محاط به خشکة ما قبل از کسب استقلال و بعد از آن همواره مورد سيل تهاجمات سرد و گرم اعلام شده و نا اعلام شدة اجنبی ها قرارگرفته است که سبب اصلی اضرارملی ملت افغانستان در عرصه های صنعت، تخنيک، ترانسپورت، تعليم، صحت و فرهنگ کشور آزاده را تشکيل ميدهد.
اکنون در حاليکه اقتصاد و عوايد خالص و ناخالص کشور به رکود مواجه بوده و از جانبی قشرتحصيلکرده و بخش اعظم متخصصين افغانی بنا بر عوامل مسلط برجو جامعه کشور را ترک نموده اند و یا هم به منطور دریافت یک لقمه نان حلال در سایر امورات مصروف کار اند، چگونه میتوان جامعه بین المللی را مخصوصآ گردانندگان سناریوی افغانستان را متقاعد ساخت تا با بکار برد کدام میتود و میکانیزم و به استناد کدام منابع ميتوان تهترین فرزندان صادق، مومن، متخصص و وطندوست را در سطوح مختلف جذب تا ملت از پا افتاده و مریض افغانستان از گرسنه گی و فقر مسلط نجات داده شود و همچنان روی کدام اصل و ميکانيزم قبول شده استعدادها و مغزهای متفکر و بدرد بخور جامعة افغانی را ميتوان متقاعد ساخت تا به کشور مخروبه و وحشت زدة شان دعوت و در خصوص اعمار مجدد و بازسازی آن با کسب صلاح کار و فعاليت نمايند.
گرچه وضاحت دادن يکسلسله حقايق به گمان نسبتاً قوی مزاج برخی از دست اندرکاران و سناريويست های داخلی و خارجی ذيدخل در قضايايي سياسی و نظامی افغانستان را جريحه دار ميسازد ناگزيريم در پهلوی افواهات، شايعات، دروغ پراگنی ها، اکاذيب و تبليغات حلقات اطراف و اکناف خود حقايقی را که در شرايط کنونی کشور ما آنچه صلح و امنيت سرتاسری خوانده ميشود زير سؤال قرارداد!!!
و ضمناً علاوه بايد نمود که اين نمونه صلح و امنيت طراحی شده و سراسری که بالاثر بمباردمان هوايي و زمينی ساير تحرکات خورد و بزرگ نظامی که با اکمالات لوژستيکی اجانب ذيدخل توأم مرتبط ميباشد روزانه دهها هموطن مسلمان ما قربانی و به خاک وخون کشانيده ميشود عبارت از کدام نمونه صلح و امنيت سراسريست که هنوز هم سيطره شوم آن بر کشورما چيره بوده و ملت زجرکشيده و گروگان گرفته شدة ما را رويهمرفته مورد اذيت قرار ميدهد.
بناً درچنين حالاتيکه ملت افغانستان در مرکز و ولايات کشور از قحطی، قيمتی، بحران اقتصادی و بيکاری رنج ميبرند آيا نميتوانيم مشوره دهيم که نظر به تخمين، مصارف مخارج 24 ساعته نظاميان درگير در دو طرف جبهه معادل به تغذيه و اعاشة صد هاهزار تن از گرسنه گان بيکار و بی سرنوشت افغانستان در داخل و خارج کشور ميباشد.
پس چرا با وجود گرسنه گی و فقر تحميل شده به اين امر توجه نمیگردد و سبب مظالم روزافزون در حق برادران مسلمان شان ميگردند.
در مجموع ميتوان گفت که کنارگذاشتن نخبه ترین فرزندان صادق، مومن و وطندوست از رده های دولت و حکومت بنام های مختلف، فرار نخبه ترين استعدادهای ناب افغانی به کشور های خارجی از جمله عواملی بوده که در فوق از ذکر بعمل آمده است و همين عوامل است که ملت افغانستان را دچار بحرانات عمیق منطقوی نموده است که باید با کنار گذاشتن هرنوع تعصاباب ملی، سمتی، مذهبی، ائیدیالوژیک، لسانی و نژادی همه و همه را کنار گذاشت و با وحدت و یکدلی با شناسائی دوستان و دشمنان ملت افغان به طرف تعین سرنوشت ملی بسوی آبادانی و شگوفائی کشور جنگزده و عقب مانده شان عملآ حرکت کرد. (حرکت ملی، افغانی، محسوس و بی درنگ)