رابطه با اسراييل باشد يا نباشد؟
خورشيد صمد خانم سفير افغانستان همراه با خانم سفير اسراييل
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در حالی که برخی از کشورهای مسلمان ارتباط با اسراييل را محکوم می کنند و هيچ ارتباطی با آن ندارند، کشور سوريه با ميانجيگری ترکيه وارد مذاکرات برای صلح دوامدار با اسراييل شده است. از سويی دولت افغانستان هيچگاه از رابطه با اسراييل سخنی به ميان نياورده و اگر گاه گاهی آوازه ی ارتباط با اسراييل بر پا می شد، مقامات آن را رد می کردند. با اين حال گاهی اخباری درست يا نادرست از ارتباط و ديدارهای برخی مقامات پايين رتبه ی افغانستان و اسراييل حکايت می کرد. در آخرين خبر، مجله ی امبسی چاپ کانادا، عکسی هايی را از يک مهمانی مقامات در کانادا منتشر کرده که در يکی از آن ها، خورشيد صمد خانم سفير افغانستان آقای عمر صمد، همراه با خانم سفير اسراييل در حال خنده و گفت و گو هستند.
از سويی ديگر گفته می شود جورج بوش رييس جمهور آمريکا در آخرين ديدار خود با حامد کرزی رييس جمهور افغانستان درباره ی ارتباط سياسی افغانستان و اسراييل ديدارهايی را داشته است اما متن اين گفت و گو فاش نشده است.
به نظر شما آيا افغانستان بايد وارد مذاکرات با اسراييل و برقراری ارتباط سياسی شود و يا نه؟
جدای از اين موضوع، به گزارش نهادهای بين المللی دفاع از حقوق بشر، اسراييل يکی از کشورهای مهم نقض کننده حقوق بشر است که کودکان، زنان و مردان غير نظامی زيادی به دست اين رژيم کشته، زخمی و آواره شده اند.
پيامها
21 می 2008, 18:06, توسط احمد سام
ارتباط با اسرائیل از چندین بعد میتواند برای افغانستان دردسر ساز باشد:
1- وسیله تبلیغاتی بی سابقه برای مخالفین دولت و همچنان طالبان فراهم ساخته و مشروعیت دولت اقای کرزی را کاملا تضعیف و خدشه دار خواهد ساخت.
2- رابطه دولت افغانستان را با همسایه غربی اش، ایران، بحرانی میسازد.
3- با در نظر داشت اهمیت استقلال سرزمین های اشغالی فلسطین در میان افغان ها، دولت افغانستان در صورت تامین ارتباط با اسرائیل، ابروی خویش در جهان اسلام و بسیاری از افغان ها را از دست میدهد.
بنا از خیر رابطه با اسرائیل باید گذشت.
21 می 2008, 18:50, توسط گیسو
افغانستان کارهای بسیار مهمتری دیگر برای انجام دادن دارد و جامعه رادیکالیزه (رادیکالیزم اسلامی) شده یی افغانستان به صورت جدی وصادقانه باید مورد تداوی قرار بگیرد. ما هیچ نیازی در وضعیت کنونی برای تامین رابطه دپلماتیک با اسرائیل نداریم و نباید کاری صورت بگیرد که بنیادگراها در افغانستان فرصت سو استفاده از آن را پیدا کنند. دولت اسرائیل با اکثریت کشورهای همسایه اش مشکل دارد و نه تنها بسیاری از کشورهای اسلامی بلکه شماری زیادی از کشورهای دنیا عملکردهای دولت اسرائیل را پیوسته محکوم میکنند و خواستار عقب نشینی اسرائیل از سرزمین های اشغال شده در سال 1967 هستند و هیچ فشار بین المللی بر افغانستان وجود ندارد تا با اسرائیل رابطه تامین نماید.
ما باید در داخل به مبارزه همه جانبه با بنیادگرایی اسلامی بپردازیم که مثل اختاپوت خون آشام روزگار را به ملت افغانستان سیاه کرده است.
22 می 2008, 03:09, توسط محمدهارون رستاخیزی
مجاهدین افغانستان وجهان عملاً درمقابله با صیهونیزم قراردارند.این ملاقات مورد پسند کمونیست ها ی استالینیست (خلق وپرچم)ومائویست ها(شعله یی ،راوایی ورهایی وسامایی) خواهد بود زیرارهبران وبنیان گذاران ایشان وابسته به جامعه صیهونیستی بوده اند مثل:مارکس یهودی ، تروتسکی یهودی ،مارتوف رهبرمنشویک هایهودی ، زینوویف یهودی ،کامنف یهودی ، اسوردلف یهودی .کاگانوویج یهودی ،لیتینوف یهودی ودیگران...
حتی زیگموند فروید که جامعه پرازروسپی وارتباط جنسی با محارم میخواهد نیز یهودی است.
(این خبر خوش به راوایی ها وابسته به صیهونیزم مبارکباد .....
22 می 2008, 13:04, توسط درویش
آقای رستاخیزی!
اگر انتخاب تخلص تان همانند تحلیل تان باچنین وقاحت صورت گرفته باشد،وای به حال رستاخیز و رستاخیزیان.
عالیجناب!
از نخستین روز عضویتم در حزب دموکراتیک خلق افغانستان تا اکنون طوریکه بیاد دارم،چیزیکه بیشتر بما آموزش داده شده ماهیت اشغالگرانه و فاشیستیِ رژیم صهیونیستی میباشد.احساس صهیونیزم ستیزیِ ما بمراتب بیشتر از شما میباشد.درست است که در جمع ایدیدلوگ هایِ جنبشِ بین المللی طبقه کارگر عناصری از جماعتهای یهودی کشورهای اروپائی حضور داشته اند ولی این امر بهیچوجه بمعنای یهودگرائیِ جنبش بین المللی طبقۀ کارگر نمیباشد.اتحادشوروی تا آخرین روزهای موجودیت اش اسرائیل را به رسمیت نشناخت.درحال حاضر تنها چین و کیوبا هستند که جنایات اسرائیل را محکوم میکنند.لطفأ به منطق و تعقل مراجعه کنید در غیر آن صحت شخصیت تان زیر سوال میرود.بگمانم فراموش نموده اید که همین اسرائیل تامین کنندۀ اصلیِ تدارکات جنگی برایتان در زمان جهادتان بود.حال بگوئید که شما دست پرور اسرائیل هستید یا ما؟.
22 می 2008, 14:28, توسط تمیم
دروغ ات بسوزد درویش کارملی!
هیچ شرم وحیا نداری!
باز پیدا شدی همچو سمارق وباز همان صحبت حزب وحزب بازی وکارمل وکارملیزم را از سر گرفتی
او انسان بدبخت!
شما را مقامات کی گی بی درس ضد صهیونستی میدادند درحالیکه خود شان از مدت های زیادی خصوصا بعداز جنگ دوم جهانی استالین همراه باایزنهاور توافق نمود تا تعداد زیادی از یهودهای شوروی سابق به کشور نوتاسیس اسرائیل بعنوان "ارض موعود یهودان جهان" مهاجرت نمایند وکشور جدید اسرائیل را تاسیس کنند.
بفرما یکبار تاریخ ایجاد کشور اسرائیل را از سر مطالعه کن وببیین که شوروی سابق چه نقش مهم را در ایجاد کشور اسرائیل بازی کرده است.
شوروی سابق همیشه رابطه اش بااسرائیل برقرار بود اما نه درسطح سفیر بلکه پائین تراز سفیر همیشه کاردار های سفارت های هردو کشور هم درماسکو وهم در تل ابیب مشغول کار بودند.
23 می 2008, 16:13, توسط طبیعت دوست
اگر قرار باشد در این بخش نه به منابع تاریخی ،بلکه به منابع مذهبی مراجعه نمائیم و از همه مهم تر به تورات که کتاب مقدس بنی اسرائیل میباشد نظر بیاندازیم به پیامبری میرسیم که یعقوب نام دارد.البته مسلمانان هم با گرفتن نام این شخص یک علیه السلام را هم اضافه میکنند.و برای پیروان هر سه دین ابراهیمی شخص مقدس میباشد.یعقوب در زبان عبری به معنی "کسی که پاشنه پا را میگیرد"( در ارتباط با حکایت تولدش) و بطور مجازی یعنی حیله گیر میباشد.او فرزند اسحق و نواسه حضرت ابراهیم میباشد.نظر به حکایات تورات حق اول زاده گی را از برادر دوقلویش عیسو خریداری میکند.و در اواخر عمر اسحق زمانی که اسحق توان دید خود را از دست داده بود به عوض برادرش که حق پیامبری ازان او بود با فریفتن پدرش ،با کمک مادرش و معرفی خودش به جای عیسو از پدرش برکت میگیرد. یعنی به حساب مسلمانان پیامبر میگردد(برای توضیح بیشتر لطفآ به تورات به فصل پیدایش و بخش 25 به بعد مراجعه کنید)که سبب قهر عیسو و فرار خودش از محل زیست شان میگردد..
یعقوب نظر به حکایت تورات یک شبانگاه برخاسته و دو همسر و دو کنیزان و یازده فرزند خود را با اموال خود برداشته به کنار رود اردن میاید.همه را از طریق گذرگاه یبوق به انطرف دریا میفرستد و خودش تنها میماند.سپس مردی به سراغ او میاید.و یعقوب تا سپیده صبح با ان مرد کشتی میگیرد.وقتی ان مرد میبیند که بر یعقوب پیروز نمیشود بر بالای ران او ضربه ای میزند.و پای یعقوب صدمه میبیند.سپس انمرد به یعقوب میگوید که او را بگذارد که برود .مگر یعقوب میگوید که تا او را برکت ندهد نمیگذارد ان مرد برود.ان مرد میپرسد که نامت چیست؟یعقوب میگوید که" یعقوب". به او میگوید که از این پس نام تو یعقوب نه بلکه اسرائیل میباشد.اسرائیل یعنی نزد خدا و مردم مقاوم و پیروز شده و یا به جمله دیگر ظفر یافته برخدا. بالاخره یعقوب از انمرد میپرسد که نامش چه میباشد.انمرد میگوید که چرا نامم را میپرسی؟ان گاه یعقوب را در انجا برکت میدهد.هنگام طلوع افتاب یعقوب به راه میافتدو از سبب ضربه که انمرد(خداوند) به پایش زده بود میلنگد.خوب دوستان ،در واقعت هدف از ان مرد خود خداوند است . واین خداوند در پهلوانی نمیتواند حریف حضرت یعقوب گردد.تا اینکه عذر میخواهد تا یعقوب او را بگذارد تا برود. نام اسرائیل را که غلبه یافته بر خدا معنی میدهد بر او میگذاردخوب حالا شما با این حکایت خود تان قضاوت کنید که نظر به این داستان ساختگی ،حتی خداوند هم نمیتواند بر قوم اسرائیل غالب گرد.....
حالا برمیگردیم به حکایت دیگرکه ممکن به همه معلوم باشد .و ان حکایت حضرت یوسف میباشد.( بخاطر جلو گیری از طولانی شدن نوشته ، از ذکر جزئیات صرف نظر میکنم)در این حکایت یوسف بعد از فروخته شدن و زندان و تعبیر خواب و غیره بعد از انکه در مصر به پله های قدرت بالا میشود از پدرش یعقوب دعوت به اقامت در مصر را میکند.و یعقوب به دعوت فرزندش یوسف به مصر رفته و در انجا اقامت نموده و فرزندانش و فرزند فرزندانش نام بنی اسرائیل یا نام اولاده ها ی اسرائیل را به خود میگیرند..و قراریکه در فوق گفتم که اسرائیل هم عبارت از همان حضرت یعقوب میباشد.که از یک طرف مسلمانان به ان علیه السلام میگویند.و از جانب دیگر میگویند که مرگ بر اسرائیل یا مرگ به حضرت یعقوب.
البته بقیه داستان تا زمان امدن موسی و خروج بنی اسرائیل از مصر و فرار شان از دست فرعون ،که جمله 430 سال را در بر میگیرد.که با رهنمایی موسی و هارون ،بنی اسرائیل بعد از خروج از مصر و عبور از رود نیل ساکن منطقه موجود شده و بنام سرزمین های موعود یا وعده داده شده از جانب خداوند به قوم برگزیده اش میباشد.یا به قرار وعده خداوند سر زمین شیر و عسل .یعنی خداوند زمین و ملک مردمان دیگر راکه قبلآ در انجا ساکن بودند. و هنوز قوم بنی اسرائیل به انجا نیامده بودند به قوم بنی اسرائیل میبخشد( از جیب خلیفه) و تا امروز نزاع پایان نیافتنی چند هزار ساله را بنیاد می نهد.پس آغاز همه این مصایب از دست خود خداوند میباشد.که چند قوم را بالای یک سرزمین به دعوا انداخته است.
باز شما اگر به قسمت فوق حکایت دقت کنید،حتی زور خداوند به یعقوب نمیرسد .و این یعقوب و فرزندانش دایم از جانب همین خدا برکت داده شده و حمایت شده و بر دیگران بر تر قرار داده شده است.
دوستان این هم حکایت تورات است که من مطمئن هستم که همه این کتاب توسط کاهنان یهود نوشته شده است .و همه دروغ و ساختگی است.نه خدائی وجود دارد ونه قوم برازنده اش.و نه تورات کتاب خداست.اصلآ تا حال هیچ سند تاریخی در مورد موجودیت واقعی موسی و هارون ویا یعقوب به نظر من نخورده است.اگر کسی مرا رهنمائی کند ممنون میشوم.ونه رود نیل برای نجات قوم اسرائیل از هم پاره شده ونه فرعونی غرق گردیده.بلکه همه دروغ و ساختگی میباشد.
اما از دید گاه دیگر که ممکن انسانی ترش بنامیم ،و به نظر شخص خودم این قوم نیز مثل دیگر اقوام ، انسان میباشند و باید از همه حقوق و وجایب انسانی که هر انسان میتواند برخوردار باشد برخوردار گردند.هیچ انسان عاقل و سالم نباید از انسان های دیگر نظر به تعلقات قومی،مذهبی،لسانی و غیره متنفر باشند.اگر منافع مردم عزیز ما ایجاب کند که با این کشور رابطه داشته باشیم هیچ ممانعت ندارد.خود فلسطینی ها انها را به رسمیت میشناسند،مصر، ترکیه،مراکش،اردن وغیره.همه با این کشور ارتباط دیپلوماتیک دارند.پاکستان هم در این باب بی علاقه نمیباشد.حتی دولت سوریه هم در حال مذاکره با دولت اسرائیل است.و اگر روزی مشکل ملت فلسطین و اسرائیل از طریق صلح حل گردد چه بهتر .و رنه هیچ طرف قضیه نمیتواند طرف مقابلش را با زور از بین ببرد.و این یک واقعیت میباشد.تبلیغاتی را که دولت ایران علیه اسرائیل میکند.اگر در مورد اعمال ظالمانه دولت اسرائیل باشد یک طرف قضیه است .اما دشمنی با مردم یهود بنام اینکه یهود هستند به نظر من احمقانه است.در یک اجتماع انسانی هر قسم انسان زندگی میکند.شریف و نا شریف.باز خوشبختانه حدود شصت در صد باشندگان کشور اسرائیل فاقد دین میباشند.و در عمل ترک دین یهود را کرده اند.انها میدانند که ادیان خرافات هستند.اما باز هم بنام یهود یاد میگردند،چون در این بخش دین و ملیت شان با هویت شان مخلوط گردیده است.
اگر باز هم یک نگاه گذرا به شجره و فرزندان حضرت ابراهیم کنیم،میبینیم که نظر به حکایات تورات ،حضرت ابراهیم پدر اسحق و اسمعیل بود.و اسحق پدر یعقوب یعنی پدر بنی اسرائیل بود.در حالیکه بنا بر بعضی افراد، شجره جناب محمد پیامبر اسلام هم به حضرت اسمعیل میرسد. حالا اگر به مساله قرابت خونی جناب پیامبر اسلام هم بنگریم.باز هم متوجه میگردیم که ان جناب با بنی اسرائیل پیوند خونی دارند.پس به کسانی که از یک طرف مرگ بر حضرت یعقوب و از جانب دیگر به او سلام میفرستند میخواهم یاد دهانی کنم که بعد از این از این دو شعار یکی انرا انتخاب کنند.بهتر است که به هیچ انسان ارزوی مرگ را نکنیم .
26 می 2008, 19:47, توسط فهیم
به جواب طبیعت دوست
(باآنکه یکبار دیگر نیز پاسخم را نوشتم اما بعلت مشکلات فنی نمیدانم چرا یکباره و قبل از تکمیل شدن بطور خودکار ارسال شد و مجبورم ساخت تا دوباره بنویسم... شاید رایانۀ من توسط ویروس صهیونیزم آلوده شده باشد همانطوریکه رایانه های وزارت تحصیلات عالئ افغانستان را ویروس ضد هزاره آلوده کرده و اسامئ 281 داوطلب کانکور که اغلب هزاره بوده اند را از لست نتایج حذف کرده اند، با آنکه یقیناً این افراد بالاترین نمرات را گرفته اند وگرنه در صورت گرفتن نمرات پایین دیگر نیازی نبود تا نامهایشانرا حذف کنند و شیوه راحت و بی درد سر این بود که مینوشتند <بی نتیجه>...)
بهر حال مقدمۀ دور و دراز من هم پاسخی بود به مقدمۀ دور و دراز شما با این تفاوت که مقدمۀ شما افسانۀ از کتاب تحریف شده و باطل یعنی تورات کنونی بود ولی مقدمۀ من واقعیتیست تلخ که فقط همین امسال صورت گرفته و قربانیان این توطئه در دهلیز های وزارت تحصیلات عالی سرگردان و نا امید میگردند...
اگر به منابع دینی مراجعه میکنید لطفاً به مأخذ ِ که مورد قبول اکثریت مردم افغانستان باشد استناد کنید (چرا که این سایت را نه صهیونیست ها و نه هم یهودیان عادی میخوانند) نه به آن کتاب تحریف شده و باطلیکه که خود تان نیز بر ساخته گی بودنش اعتراف میکنید (تورات فعلی)...
هنگامیکه مردم میگویند مرگ بر اسرائیل، منظور شان حکومت غاصب و بربرئ صهیونیست ها میباشد نه حضرت یعقوب ع و یا مردم عام یهود... همانطوریکه در هنگام مرگ بر طالبان گفتن منظور افراد جویندۀ دانش نبوده بلکه منظور وحشیان بربرئ اند که نیازی برای تعریف کردن ندارند... ویا هنگامیکه میگوییم مرگ بر ملاعمر منظور عمر خطاب نه بلکه خودهمان مرکب یک چشمه میباشد با آنکه این مرکب یک چشمه خودش را عمر ثانی میگوید...
هیچ فرد عاقلی به دین مردمیکه ساکن مناطق اشغالی میباشند کاری ندارد، هدف همانا جنایات دولت وحشی و غاصب صهیونیستی است که باید به رسمیت شناخته نشود و یقیناً جناب شما بهتر از جیمی کارتر رئیس جمهور سابق امریکا درس های انساندوستی و طبیعت دوستی را نخوانده اید که نامبرده در سال 2002 برندۀ جایزۀ صلح نوبل نیز گردید و امروزه داد میزند که این رژیم غیر انسانی و کاملاً بربریست (باآنکه لینک سخنرانئ وی را دوست دیگر ما به اسم موسی درهمین صفحه گذاشته بود اما باز هم لازم میبینم که دوباره در اینجا تکراراً بنویسم)...
"One of the greatest human rights crimes on earth is the starvation and imprisonment of 1.6m Palestinians," he said.
بله طبیعت دوست جان! شما باید بنابر خواست های وجدان و طبیعت یک انسان به بیش از یک و نیم میلیون فلسطینئ که امروز در غزه به شدت تحریم گردیده اند و مریضان شان از نبود امکانات میمیرند و خود با گرسنه گی و بمباردمان های هوایئ رژیم صهیونیستی دست و پنجه نرم میکنند، بیآندیشید نه به رسمیت شناختن آن رژیم وحشی.
در آخر باید گفت که قرابت خونی و فامیلی باعث نمیشود که انسان بد را خوب و خوب را بد بگویند. اگر فلسفۀ شما درست باشد پس ابوجهل و ابولهب عمو های پیامبر اسلام را نیز نباید بد گفت و یا یزید چونکه با حسین ابن علی ع نواسۀ کاکا میشوند نیز نباید بد گفته شوند... که حرف های خنده دار و مضحک اند.
همیشه بر حضرت یعقوب ع باید سلام فرستاد اما بر حکومتی که به اسم آنحضرت مسمی گردیده بنابر اعمال ناشایست خودش باید تا عقب نشینی از اراضئ اشغالی و آزاد نمودن اسیران بیگناه، باید همیشه مرگ بفرستیم که این مرگ شامل شخص حضرت یعقوب ع نمیگردد... امید که اختلالات ذهنئ تان رفع گردیده باشد و تا اندازۀ با (زبان حال) آشنا شده باشید چونکه شما (زبان قال) را میدانید اما زبان حال را نمیدانید و همیشه ظاهر قضایا را محکم میگیرید با این حساب برداشت تان از تاریخ نیز برداشت مغشوش و سردرگم است که شاید وقایع و حوادث قرن گذشته نیز برای شما یک خیال و وهم باشد تا یک حقیقت و واقعیت چرا که شما تا به چشم خود نبینید باور نمیکنید (که بسیار عالی خواهد شد اگر شما با این شک و تردید تان یکبار هم راجع به قضیۀ هولوکاست و تعداد کشته شدگان یهودی توسط هتلر تحقیق همه جانبه نموده و ما را از واقعیت امر آگاه سازید...) و از طرف دیگر رفتن به گذشته های دور توسط مطالعۀ کتُب تاریخی ممکن است نه خیال پلو!
اوقات خوشی داشته باشید
5 جون 2008, 05:13, توسط بصیر خرم
در جواب آ قای طبیعت دوست : جناب عالی یا خیلی ساده و یا عقب افتاده تشریف دارید ! راستی اینقدر از این وادی بیرون افتاده اید که حتی تشخیص رژیم سرا پا جنایت ، خیانت ،خباثت ،وقاحت ،خونریز و سفاک ، فاشیست ونژادپرست ،اشغالگروغیر قانونی مانند رژیم صهیونیستی را با یکی از پیامبران بزرگ الهی (حضرت یعقوب ) برابر میدانید !!؟؟و یا اینکه مردم و خوانندگان را مانند خود کودن بشمار آورده اید که بچه بازی میدهید !! همه نیک میدانند که : میان ماه من تا ماه گردون _ تفاوت از زمین تا آسمان است ! بنا براین اگر با لا خانه ای خود را اجاره نداده باشید !!؟ ممکن است از بهودی های صهیونیست با شید که در آن صورت حق دارید از منفورترین رژیم روی زمین دفاع کنید ! اگر مسلمان باشید با چنین تحلیل کودکانه تنها به درد خودت و آفراد همانند خودت میخورد و بس! خردمند باشی !! یاحق
14 جون 2008, 09:04, توسط Sheikh Rahim Ghori
You are right . We must have diplomatic relation with Israel.
We do not forget that they once supported the War against communism and Soviet Union
22 می 2008, 04:05, توسط وبگرد ناشناس
باید به منافع ملی افغانستان توجه داشته باشیم، اگر به نفع ما بود باشد و گرنه، نه. وقتی همه ی کشورهای اسلامی و از جمله خود فلسطینی ها با اسراییل صلح می کنند و مذاکره می کنند، ما چرا رابطه نداشته باشیم؟ اگر ایران، با اسراییل به ظاهر مخالف است، واقعا فقط به ظاهر مخالف است و پشت پرده دست هر دو رژیم نژادپرست، در یک کاسه است.
22 می 2008, 11:20, توسط وبگرد آشنا
جناب وبگرد ناشناس
چرا پای ایران و باقئ کشور های اسلامی را در میان میآورید؟ شما با وجدان و عقل خود مشوره کنید. وجدان شما راجع به قتل عام مردم بیگناه در شصت سال گذشته توسط صهیونیست ها چی میگوید؟
لطفاً انسانیت و انساندوستی را از عقب عینک ایرانی ها نبینید!
23 می 2008, 13:19, توسط حبیب
با توجه به نظریه آقای بگرد بشناس من فکر میکنم اسم مسما به این بنده خدا بگرد بگیر،می بود.
میخواهم خدمت این دوست مان بگویم روابط دیپلماتیک ما با اسرایل هیچ گونه منافع ملی برای کشور مانداشته و ندارد و منافع ملی را خانم سفرا در مراسم دعوت های دیپلماتیک تعیین نمیکنند. دیپلماته ها فقط تمثیل کننده سیاست خارجی کشور شان میباشد نه سیاست گزار که در مورد منافع ملی کشور آن هم در یک مراسم غیر رسمی و دعوت دیپلماتیک.گرچه تا حال کدام دستور و یا رهنمود روشنی در موارد متعدد روابط خارجی افغانستان و بخصوص مسایل منا فع ملی که در راس هم مسایل باید قرار داشته باشد وجود ندارد کار ها مطابق صلیقه های شخصی هر دیپلمومابا توکل به خدا پیش میرود.
از جانب دیگرخانم یک دیپلمات وقتیکه در مراسم دیپلماتیک که درا آن هر گونه حرکت و طرز بر خورد دیپلما تها نمایانگر فرهنگ و ارزش های کشور مربوط اش می باشد، اما متاسفانه اکثر دیپلمات های افغانستان به عوض اینکه به افغان بودن خود افتخار کنند، طرز صحبت و لباس پوشیدن شان از فرهنگ و ارزش ها کشور شان داشته باشد، بر خلاف اکت ها بیگانه هرا میکنند و از افغان بودن خودخجالت مبکشد برخی از این ها حتا ابتدای تری سواد خواندن و نوشتن رابه یکی از زبان های رسمی کشور شان ندارند.
شخصیت های با فرهنگ، با دانش، وطن پرست بسیاری در افغانستان وجود دارد اما اکثر سفرای ما تابعت دو گانه دارند و عمر صمد یکی از انها می باشد. زلمی عزیر، عمر صمد، ظاهر طنین، فرید ذکریا، ولی منور (خویشاوند نزدیک خلیلزاد) جاوید لودین و ده ها سفیر دیگر ما بخاطری داشتن تابعیت های دوگانه شان مجبود گردیده اند که از بدست گرفتن مقام دیپلماتیک درکشور های که تابعیت دومی آنرادارند محروم بمانند.
دستگاه دیپلماسی افغانستان که در راس همه رییس جمهور قرار داردبه گفته عوام مثل ماهی از سرپوسیده است.
سفیر هافعلی افغانستان اکثرآ خوشگزرانانی هستند که قبل از سال 2001 در محیط غرب خواب رسیدن به این مقام را هم نداشتند.
امروز در افغانستان قحط الرجالی نیست بلکه روابطه های شخصی است که این آن در راس کار های حیاتی کشور قرار میگیرند و تمام کوفت ها ی گذشته شان را میکشند، بطور مثال اگر ملاحظ شود مصرف نمایندگی دایمی افغانستان در سازمان ملل متحد از دست دیپلمات های حرفه یی و با تجربه گرفته شد در اختیار یکی از کمونیست های جنایت کار و توطه گر که یک دوره عمر خود در توطه و چاپلوسی علیه مردم ما در افغانستان سپری کرد و شعار های کمونیستی را میداد و افغانهای تحصیل کرده را بنام غرب زده ها به دام میگرد میفرستادند و شنیدن رادیو بی بی سی را جرم دانسته و حتا سبب مرگ برخی روشن فکران افغان مان می شد که آقای طنین وقتیکه دیگر شرایط توطه در افغانستان برایش نماند به لندن پناهنده شد و همکار رادیو ی بی بی سی گردید که همیشه تحلیل هایش هم روی خصومت با این گروه آن گروه صورت میگرفت و موقف غیر جانب دارانه نداشت و صرف بخاطر خدمت گزاری به اسپنتا به این کرسی رسید که از لحاط فهم حرفه ای دیپلماتیک در صفر قرار دارند و از یک جام با سفیر انگلیس آب مینوشند و در قیمت ترین تعمیر نیویارک زندگی میکنند از زمان تقرر شان تا حال سه بار محل بود باش خود را تغییر داده اند که هر بار ان تقاضای مصارف گزاف را میکند.
خانم طنین حتا پرده های منزل خود را که به سیستم ریموت کنترول عیار میشود خریداری کرده و هر هفته نیمی از کارمندان نمایندگی مصروف کوچ مشی و خرید لوازم منزل این سفیر می باشند.
وزارت خارجه مصرف یک ساله این نمایندگی را اگر نشان بدهد خیلی تکان دهنده خواهد بود و این در حالیست که مردم ما از گرسنگی میمیرند.
28 می 2008, 12:44, توسط طبیعت دوست
فهیم جان عزیز!( ویا اقای ذبیح الله ناصری)بالمقابل احترامات مرا بپذیرید.قبل از انکه به جواب نامه تان بپردازم ،از شما میخواهم در صورتیکه برای من نامه نوشتید از یک اسم مستعار استفاده کنید.این برای هردوی ما اسان تر میباشد.باز اگر به دگران پاسخ نوشتید ،اگر موسی هستید و یاافغانستانی یا فهیم یا فرید ...زیاد مهم نیست.بسیار به این سرعت هویت عوض نکنید.مبادا به کمبود نام ګرفتار آئید.اجازه بدهید که موضوع را جدی نگرفته و پیام هایمان را با روحیه کمتر تعرضی بنگاریم.در این راستا باز هم بطور شوخی به شما عرض میکنم که لطفآ موضوعات نا مربوط را با هم پیوند ندهید.زیاد از حد خیالپردازی و فانتزی هم بیمزه میشود.موضوع مورد بحث هیچ ارتباطی با ویروس کامپیوتر تحصیلات عالی ندارد.اینکه اسمای یک تعداد حذف شده ،حادثه نا خوشنود کننده است.اما طرح این موضوع در این جا بیرابطه میباشد.
در مورد تورات به حیث ماءخذ خدمت شما عرض کنم که :من از تاءلیف حرف میزنم و شما از تحریف .از سوال شما من چنین برداشت میکنم که مثلآ دو نوع تورات وجود دارد.یکی اصلی ، و یکی هم جعلی یا به قول شما تحریف شده.توراتی که امروز در دنیا مورد استفاده است و به صد ها زبان زنده دنیا ترجمه شده عبارت از همین تورات میباشد که تمام یهودیان و عیسویان معتقد انرا مقدس میدانند.و بیشتراز یک ونیم میلیارد نفوس عیسوی و یهودی،معتقد و غیر معتقد، تمام کتابخانه های دنیا و مراجع تحصیلی همین یک کتاب را بنام تورات برسمیت میشناسند.و من هم از ان به حیث منبع یاد کرده ام.شما این کتاب را تحریف شده گفته اید.حال اگر لطف نمائید یک نسخه از کاپی تورات اصلی تان را در اختیار اینجانب قرار بدهید خوشحال میشوم.تا با استفاده از ان ماخذ اولی را اصلاح کنم.اما اگر ندارید چگونه بدون مقایسه مدعی تحریف بودن ان هستید.لطفآ قبل از ادعای تان منبع و ماءخذ را اماده در دست تان بگیرید.وقتی کسی یک جنس را بدل و یا تقلیدی میگوید باید اصل انرا نیز ارائه بتواند.برای تسکین خاطر شما عرض میدارم اینکه همین یک تورات وجود دارد.که انهم نوشته شده از جانب کاهنان یهود بوده ،و مشتمل بر حکایت های غیر واقعی و نظریات به اصطلاح "علمی " و فلسفی نادرست میباشد.اگر شما برای حداقل یکبار هم همین تورات به قول شما تحریف شده را هم بدست گرفته و با اسلام مقایسه کنید،میبینید که چقدر احکام و افسانه های خیالی تورات تحریفی به شکل وحی به پیامبر اسلام امده است.همین تورات یکی از موثر ترین کتاب در زنده گی بشریت در طول چند هزار سال بوده ،یکی از پر فروش ترین،پر تیراژترین ،بد بخت کننده ترین و دروغترین کتابی است که تا حال بشریت انرا نوشته و شناخته است.و به جز همین تورات دیگر توراتی وجود ندارد.اگر همین تورات نمیبود کیش مسیحیت و دین اسلام بوجود نمی امد.(دلیل انرا اگر بخواهید برایتان خواهم نوشت)ادعای شما در باره تحریف بی اساس است.باز اگر پافشاری میکنید از حالا تا یک هفته بعد ماءخذ تانرا اگر چاپ قصه خوانی پشاور و یا کباری بازار هم است از طریق این سایت در معرض دید عموم قرار بدهید.
در مورد خواندن یا نخواندن این سایت توسط صیهونیست ها خدمت شما عرض میکنم که نظر به ادعای شمااگر صیهونیست ها بتوانند کمپیوتر شما را با ویروس الوده نمایند،حتمآ این سایت را هم میخوانند.و اگر خواندند چه بهتر که بدانند ما کتاب شان را که ساختگی است ،دقیقآ درک کرده ایم.انها بنده گان برازنده و برگزیده ای خدا نیستند.وحکایت کشتی گرفتن اساس گذار شان یعقوب نیز با یهوه(خدای شان) ساختگی و نا معقول است.و بالا تر از این همه هیچ منبع تاریخی موجودیت اساطیری پیامبران نام نهاد شان را نمیپذیرد.و نه این سرزمینی که انها در ان حالا زنده گی میکنند،سرزمین موعودمیباشد.و نه تا حال یک منبع تاریخی موجودیت موسی (موزس )و هارون شانرا تائید کرده است .در تاریخ مصر باستان مراجعه کنید از نام موسی و مبارزاتش در ذره بین چیزی نمیبینید.
در مورد احساس انساندوستی تان با شما صد در صد همنظر هستم.هیچ کلامی مخالف ان ندارم ،مگر انرا کمی الوده به اغراض و لزومدید مذهبی میدانم که شما در قید ان هستید.اما اگر حس انساندوستی را کمی وسیع تر نمائیم، مظللومان بیشتر در دنیا میبینیم.چون شما تنها در مورد یک ونیم میلیون انسان محاصره شده در باریکه غزه فکر میکنید.در حالیکه حدود یک و نیم میلیون فلسطینی دیگر (فلسطینی مسلمان وبعضآ فلسطینی عیسوی)،در داخل محدوده اسرائیل که یک بخش ان در سرزمین های اشغال شده سال 1967،و یک بخش دیگر ان در داخل شهر بیت المقدس،اورشلیم تحت بد ترین شرایط تبعیضی مثل افریقای جنوبی عصر اپارتاید زنده گی میکنند.اینها به سختی از حاکمیت دولت اسرائیل رنج برده و متضرر شده اند.و دهها هزار دیگر شان هم اواره در لبنان و سوریه و اردن میباشند که حق بازگشت به منازل خودرا ندارند. البته اینها تنها بد بخت ها در جهان نیستند: پیروان ائین بهائیت در ایران که بعضآ این اخیرالذکر به سر نوشت بد تر قرار دارند.حتی بنابر یک فتوای مذهبی،مسلمین هرنوع ارتباط و معامله را با انهاباید قطع نمایند.انها به شدت تبعیض و از معمولی ترین حقوق انسانی بی بهره اندوجرمی به جزءاعتقاد شان ندارند.و یا فرقه های دراویش که حتی معابد شان نیز ویران ساخته شد.،شهریان مظلوم عراق و... و بالاخره خودما و ملت بیچاره ما ،باشندگان دارفور که بدست عرب های جنجویت سر به نیست میگردند،همه اینها انسانهای مظلومی اند که قربانی تجاوز و تحریم قرار گرفته اند.اما شما در باره انها عین احساس را تبارز نداده اید.
پس اگر دقت کنیم همه این مصایب ناشی از حکومت دین است.این ادیان هستند که انسان را در مقابل پیرو ائین و مذهب دیگر متعصب و حتی بیرحم میسازد.یکی از شواهد اظهارات من در کشور ما همانا اعمال طالبان در مقابل مردم یکاولنگ است که مردان شان را که دستگیر شده بودند تیر باران کردند.گناه این مردمان بیچاره داشتن مذهب دیگر غیر از طالبان بود. اول انها را بخاطر مذهب شان تکفیر نمودند و باز قتل انها را واجب دانستند.( یا در مزارشریف به همین ترتیب).پس بخاطر نجات همه بشریت از استبداد ادیان و قطع تنفر و جنگ مذهبی ،ادیان را دوباره به معابد بفرستیم.این یگانه راه نجات از مصیبت میباشد.اینکار راه را بطرف مبارزه انسانها با معضله نژاد و قوم پرستی که مشکل ردیف دومی است هموار میکند.یک انسانی که در وجودش تنفر مذهبی و قومی نباشد،میتواند مفید تر باشد.نظریات دهها قرن کهنه و غیر قابل تغیر مذاهب دماغ انسانها را مسموم مینماید.این اشخاص صرف خود و همفکران خود را مستحق جنت میدانند.دیگران را اهانت نموده و مستحق دوزخ میشمارند.مرگ وشکنجه انها را موضوع عادی میشمارند.و این طرز تفکر به شرایط قرن بیست و یکم کمتر سازش دارد.در عصر حاضر انسانها نزدیکتر از همیشه با همدیگر قرار دارند.و در مرحله گذار از یک فصل قدیم به فصل جدید شناخت و مناسبات میباشند.در شرایط عصر حال و اینده نقش مذاهب کمرنگ تر از همیشه میگردد.ادیان خواهی نخواهی به حاشیه رانده میشوند.نا درستی ادعا های ادیان با انکشاف علوم بیشتر میگردد.
در پاراگراف اخیر من قرابت خونی مدعیان پیامبری با همدیگر شان را عرض کردم.که به نظر من باز هم این ادعا توسط پیروان همین پیامبران بوده و نا درست میباشد.مگر شما اینها را به مقایسه خوبی و بدی با همدیگر قرار داده اید که هدف من و به اصطلاح لسفه من نبود.اگر در این باره نظر مرا بپرسید ،خواهم گفت که هیچکدام انها به شمول افرادی که شما نامبرده اید و مثال داده اید امتیاز و صفت خوبتر از همدیگر ندارند.در اینباره اگر مایل بودید طور جداگانه مینویسم.حالا هم این نوشته زیاد طولانی شده است.برایتان سعادت ارزو میکنم.
شما در مورد من یک قضاوت کرده اید،اگر من هم در مورد شما یک قضاوت شخصی کنم ،برایتان میگویم که اگر موفق میشدید اطراف تانرا بدون عینک تعصب مذهبی و لسانی تان بنگرید،الحق به نتایج عالیتر و انسانی تر میرسیدید.تا محک قضاوت تان و معیار سنجش تان دین و مذهب تان باشد در همین منجنیق موجوده دست و پا خواهید زد.با استعدادی که من در شما مشاهده نمودم ،حیف دانستم که هنر تان به هدر رود.در امتحانات فاکولته تان هم موفق باشد.و ارزو میکنم که اقتصاد دان خوبی از شما ساخته شود
آنلاین : این هم توراتی که به حیث تورات اصلی پذیرفته شده است.صفحه 33 را دقت کنید!
22 می 2008, 05:16, توسط بصیر خرم
من نمیدانم اصلا در شرایطی حاضر طرح چنین مطلبی چه ضرورتی دارد !!!؟؟ و رابطه با خونریزترین ، منفور ترین و نژاد پرست ترین رژیم روی زمبن چه نفعی برای ملت زجر دیده ای ما دارد ؟ ما مشکلات داخلی به اندازهای کا فی داریم و را بطه با چنین رژیم منفوری جز بی آبروی برای مردم ما در جهان بخصوص در کشور های اسلامی و همسایه ثمر دیگری ندارد !و از طرفی بهانه بیشتری برای خود کش ها ی دیگر کش داده و بر نا امنی دا خلی افزوده خواهد شد پس طرح این مطلب در حال حاضربکلی غلط و اشتباه بوده هیچ ضرورتی ندارد !!
22 می 2008, 10:25, توسط داما آقا از کانادا
باید متذکر شد که در مراسم یا reciption های دیپلوماتیک که از جانب کشور میزبان یا سفارت دوست برگزار میشود، دیپلومات های همه کشور ها حضور بهم میرسانند، شما فکر نمیکنید که نماینده فلسطین در این مجلس حضور داشته باشد یا ایران یا سوریه که در حال گفتگو با اسرائیل است. خانم سفیر افغانستان طبعاً که در همه جا عکس با خانم های سفرا میگیرد و در بعضی حالات اگر کسی خواهش عکس را با او داشته باشد پس بحیث خانم یک دیپلومات جواب رد دادن چی معنی دارد.
در مراسم دیپلوماتیک در سطح جهان سفرای افغانستان در اکثر مجالس با سفرای اسرائیل روبرو میشوند ولی کدام رابطه برقرار نمی نمایند. دشمنان کشور و طرفداران سهیونیست افغان از این پروپاگند ها استفاده مینمایند و در زمان حکومت موقت داکتر عبدالله وزیر خارجه را نیز که صرف با وزیر خارجه اسرائیل در مقر ملل متحد تصادفاً بعد از روبرو شدن قول یا دست داده بود میخواستند بدنام کنند ولی تا زمانی که دولت افغانستان تصمیم نگیرد و وزیر خارجه با رئیس جمهور و حتی پارلمان کشور رای ندهد این دست دادن ها و عکس گرفتن ها کار را به جایی نمیرساند. والا که راوایی ها از این مواقع استفاده نموده جار بزنند که دولت افغانستان مانند دولت های پاکستان و حتی عربستان با اسرائیل بر قرار نموده است.
لطفاً نگاهی به کشور اسلامی پاکستان که با داشتن اسلحه اتمی هیچگاهی اسرائیل نامش را نیز نمیگرد و به دولت امریکا فشار وراد میکند که با پاکستان روابط خوب داشته باشد و موساد با اسلامیست های پاکستان در رده های بالا ارتباطات نزدیک دارند.
لطفاً برای بدنام کردن هرکس که خبر نیستید و برای بدنام کردن کشور مظلوم خود کوشش نکنید لطفاً کمک کنید که کشور خود را از طریق انتقادات سالام کمک کنید همین دولت را که بی کفایت نیز میباشد کمک کنید به پای خود بایستد.
ژورنالیستان ما میتوانند که رشوه را از کشور برچینند به طور مثال چند کمره مخفی رشوه را به رده های بالا و پائین در یوتیوب پخش نمایند و به سطح کشور از طریق راسانه ها و یا سایت وزین کابل پرس? تا مردم بتوانند رشوه را بستایند.
با عرض حرمت خدمت همه خواننده گان کابل پرس
22 می 2008, 08:34, توسط makaowanazonajanana
This is not the government of karzai who want to join Israel ,This is the united stat of America who want to create a triangle of power from Israel and India and Afghanistan , in this moment Indian RAW and Israeli MOSAD have strong link with each other since first indo china war , and first indo Pakistan war , . we have nothing really with Israel or against Israel at all , we just traditionally run behind the Arab to show our sympathy as an Muslims nation ,. There’s nothing serious between afghan and jaw at all , in this moment I thinks we have only 1 one jaw in Afghanistan may be in age of 90 , but before 1967 we had a lot of jaw in our society and they was afghan and work and study and even join military in proper age as other afghan too , but I strongly advice to all of you that , DO NOT MAKE ANY BUSINESS OR RELATION SHIP WITH ANY JAW AT ALL . may you never see face of happiness for the rest of your life . I always ask my self why Nazi Hitler kill 6 million of them , Hitler was not Muslim , even Germany and Israel is too far from each other , then why Hitler do that ? . , in case of Mr. samad and he is wife in Ottawa , I like to inform you that both are a power full afghan , and the never use any channel for friend ship with jaw , in this picture I believe that the Israeli women tray to fix she is self to Mrs. samad ( you have to be very claver and care full when you have a jaw in your party or in your sounded area ) also if you saw that in street of Ottawa or Washington or new York a ( jaw rabies – yahoodi mullah ) or an Muslims mullah talk and shake hand or even visit each other , is it normal , samad never late same one use him as political card or an icon for lobbying any opportunist in our country , he is enough educated during and from history of Afghanistan . you can trust this man .
آنلاین : jaw;
22 می 2008, 18:52, توسط Goolak Tezooni
Hitler did not killed 6 million of Jews. About the died of Jews in second war are different statistics available, from 150000 to six million. I estimate a few hunderd thousand jews died in 2 II war. You must not forget on that time whole Europe contries were agaist jews, they supported the Nazi to kill jews. I Warsa capital of Poland 1/3 people were jews ,and businesses in most Europe countries were in hands of jews. Jews controled all Europe like now control united States of America
22 می 2008, 15:14, توسط Farhad
درطول تاریخ انگیزۀ تأمین روابط دیپلوماتیک میان کشور هارا منافع ملی شان تشکیل داده است، نه منافع دینی. اگرانگیزۀ رابط دین باشد، یقیناً نه تنها با اسرائیل که با هیچ کشور غیراسلامی حق تأمین ارتباط سیاسی نخواهیم داشت. و اگر انگیزۀ رابطه بربنیاد خوبی وبدی کشورها باشد وآنهم بنابر درجۀ خشونت وکشتار ووحشیگری شان در دنیا وبخصوص دربرابر ملتهای زیر سلط ازنظر سیاسی و اقتصادی ، آیا کشوری را دردنیا میتوان پیدا نمود که ازکشور ایالات متحدۀ امریکا دردنیای معاصر به خصوص بعدازختم جنگ دوم جهانی درسال 1945 بدینسو ضررش بیشتربه مردم دنیا درکل رسیده باشد؟ بعد از ختم جنگ جهانی دوم وانتقال قیادت ازانگلیس به ایالات متحدۀ امریکا، این امریکاست که به اسرایل وسایر هوادارانش دستورمیدهد که اینطور عمل کن ویا آنطور برقص. اگر امریکا خواسته باشد درظرف 24 ساعت دولت اسرایل را به سازش با همسایگانش نموده وحقوق حقۀ فلسطینیان را کف دستش میگذارد. اصلاً سران قصر سفید نمیخواهند. شما وهمه جهانیان شاهد بودند که وقتی آقای جیمی کارتر خواست با یک اقدام نیک درمیان اسرایل وفلسطین در روزهایی که ویزۀ خودرا گرفته ورهسپار دوزخ است، عملی را انجام دهد که نامش ماندگارشود، اولین واکنش منفی را بوش و آن دلقک وزیر خارجه اش نشان دادند. پس مفهوم است که تقصیر زیر پای کیست.
یهودیت ویهود زادۀ خداوند است وصهیونیسم پدیدۀ استعمار ودشمنی ملتهای جفا شدۀ دنیا هم با پدیدۀ استعماری وزادۀ استعمار است نه با یهود. اگر صهیونیسم حق ملت فلسطین را درکلیتش اعاده کند، نه دشمنی ای خواهد بود ونه آوارگی ای. قوم یهود هم درتاریخ آواره گی زیادی را متحمل ومتقبل گردیده است وهمین آوارگی وبی خانمانی بود که یهودیان را درسراسر عالم مانند مردم افغانستان پراگنده کرد. حتی دامنۀ مهاجرت یهودیان به افغانستان و ماوراء النهر کشید. ازجا نب دیگر اینکه یهودیان مردم با استعداد وخلاق هستند ودرهمه عرصه های زندگی پیشگام اند، این استعداد ذاتی است که خداوند بزرگ به آنها لازم دیده است. خدمت بزرگ انشتین یهودی به علم هیچ ارتباطی با خیانت امریکا دربمباردمان اتمی هیروشیما وناگازاکی نمیتواند داشته باشد، ویا اختراع برق ازخدمات بزرگی درعالم بشریت است که تمام آسایش وپیشرفت برآقاسای امروزی نتیجۀ آن بوده وهرگز جرم شکنجه گران اکسا وکام وخاد امروزی ودیروزی وفردای دیگر به گناه ادیسون یهودی محاسبه نمیشود. خدمات مارکس یهودی به علم ومبارزات آشتی ناپذیراو با خرافات یهودی دراسناد مدون او هم بازتاب یافته وبه تجاوز ووحشی گریهای صهیونیسم هیچ ربطی ندارد. رئیس جمهور کنونی روسیه هم مدودف یهودی است. وبسیاری ازسرکردگان رهبری کنونی افغانستان یا یهودی اند یا درخدمت یهودیت. همه دست اندرکاران کنونی افغانستان هم مثل دوران شوروی که دنبال ک. گی. بی سرگردان بودند، دنبال یهودیان سرگردانند تا درقدرت بیمه شوند. تصویربرداری خانم عمرصمد با زن سفیر اسراءیل هم نه باعث ویرانی بیشتر ازاین میشود ونه در بازسازی کشورما تأثیر مثبت خواهد داشت فقط یک نیاز زنانه یی بود که بازتاب یافته است. ودریک کلام اینکه همه دولتمردان افغانستان تمایل رابطۀ دیپلوماتیک با اسراءیل را دارند اما مانند پذیرفتن خط دیورند این زخم ناسوردرپیکر کشور ما است که همه میخواهند که بپذیرند اما یک موش جسوردرکاراست که این زنگوله را درگردن پشک بیندازد. والسلام.
23 می 2008, 08:43, توسط kabir
what is the deal with this topic and photo. Surya and egypt and other arab talk to israil and have relation. also torky and pakistan in secret has military relation. so two woman married to diplomat meet and say hello and they talk about qabilipalo and children is not relation or poltic. it is human contact. now what is embasy magasine. is this a canada papaer. quastionis who gave kabulpress this picture. number one may be from inside embasy by some spanta spies. now all embasies have one or two spies who are not diplomat but give report to spanta about personal life and activity of embasy people. number two, maybe it is foreign ministry on kabul and spanta group who want to trash samad and other strong ambasadors.
number three it is some agent of amadinejat and iran redical obsesed with israil. number four maybe it is a diplomat from past who know nespaper and want to make bad name for a good ambasador.
at end this is stupid topic and it is not about religious it is about politics and it is not good to attak a good diplomat. it is bad for afghanistan.
kabir.
23 می 2008, 10:56, توسط abi
farhad u an idiot and a lier becuase u said dmitri medvedev is a jew . he is not a jew , he is russian orthodox. dont say what ever comes in your mouth . you should back your say with evidence .
23 می 2008, 11:37, توسط makawoanazonajanana
I find out a MOSHE e jossor for you , but he lost he is position already in chair of presidency of Israel , he was from YAZD of Iran , and he is complete name is ( Moshe – Katsav ) he is very sincere to Israel and as well to he is birth place yazd of iran , he speaking Farsi very well , and pass a very tough life just after interring Israel in 1951 in age of 5 ,. Up on arriving to Israel he is family was start living in a immigrant comp for many years , because of saver flooding in comp Moshe lost he is 2 month brother zion , Moshe join likud party in age of 24 , and elected as a mayor of kiryat malakhi , where once was a transit comp and live there he is child hood , and he lost he is 2 month brother . and he join the kennset party who was manakhim bigum was prim minister at that time , tow time he travel from Israel to Iran to call for immigration of Iranian jaw to Israel , he many time was give speech in a " senegak - yahoodi masjed "who located in medal of "kheyaban e korosh e kabir" in Tehran , when Nathan yahoo was prim minister , he was deputy prim minister , and he run for presidency against Shimon Peres , he defeated peres , and he was president of Israel in 2000 , during he is presidency he don a lot of positive job to solve the Israel and Palestinian conflict , but always ; same time he is party member , and same time other political party , was stand against him , finally in funeral party of “ john pop paul II “ by alphabetic system he set be said of president of Iran khatmi who he is birth places was also YAZD of Iran . he shook khatami when Moshe start talking in ( bache muhal ) style farsi , ( khatami after dined ), after this accidently meeting of Moshe and Khatami in funeral of “john paul II” , MOSSAD planning to thru him out of power , and , MOSSAD poorly create a case of sex scandal and sex abuse against him and by force of judge he step down in October of 2006 , if this Moshe was in power I am sure he can fix the bill in nick of cat , and we have to remember that he tray many time to do so and finally he lost he is presidency job to help restore the peace in region , .
آنلاین : megan ; agar ba yazad kulahe taan ba zamin aftad , nasha ak kham beshen woa bulandesh kunen .
23 می 2008, 21:20, توسط نیما هراتی
رابطه و اساس سیاست خارجی یک کشور باید بر پایه و اقتضای منافع ملی آن کشور باشد نه بر اساس علایق و خواسته ها و دنباله روی از کشورهای منطقه. اگر بنا بر نداشتن رابطه با کشوری باشد که حکومتهای ایران, پاکستان, عربستان سعودی و روسیه (بعنوان نماینده و میراث دار اتحاد جماهیر شوروی) که مسببان اصلی خارجی برای وضعیت کنونی افغانستان هستند اولویت بیشتری برای قطع ارتباط دارند. (منظور من قظع رابطه با کشورهای موصوف نیست, بلکه اولویت بندی است.)
اگر می خواهیم قطع رابطه کنیم بخاطر خوشایند کشورهای عربی و منطقه که نباید فراموش کنیم کشوری مانند مصر که بدترین خسارات را از جانب اسراییل دیده حالا منافعش ایجاب می کند که با اسراییل رابطه داشته باشد. ترکیه هم همینطور. سوریه هم که اعلام کرده ملاقاتهای رسمی با مقامات اسراییل دارد. بر این لیست اضافه کنید ملاقاتهای گاه و بیگاه و مخفیانه و آشکار کشورهایی همچون قطر و کویت و امارات و ...
از عرفات فقید و محمود عباس (رهبران فلسطین)هم که فلسطینی تر نیستیم که با اسراییل پیمان صلح امضا کرده اند. بخاطر ظلم و ستم ایجاد شده به فلسطینی ها کاسه ای داغتر از آش هم نشویم. در همین صفوف برادران ! طالب و القاعده هم کم فلسطینی ندیده ایم که علیه مردم و دولت افعانستان جنگیده اند. حال این سئوال را مطرح کنیم که ضرر داشتن رابطه با اسراییل چیست و اصولا تا کنون اسراییل چه ضربه ی مستقیم و یا غیرمستقیمی بر وطن و هموطنان ما وارد کرده است؟
اگر روابط با اسراییل هم بنا بر اصول رسمی دیپلماسی, استقلال و احترام متقابل انجام شود من از این رابطه استقبال می کنم. نظرمن در ارتباط با کشور فلسطین و هر مملکت و حکومت دیگری هم همین است. افغانستان جدید باید این را به دنیا نشان دهد که کشوری است صلح طلب و آماده همکاری و داشتن ارتباط حسنه با تمامی کشورها مطابق همان اصول ذکر شده.
آنلاین : http://www.herati.co.uk
24 می 2008, 13:50, توسط موسی
هراتی صاحب
با در نظرداشت احترام به نظریات دیگران، باید عرض کنم که فقط از یک جملۀ شما میتوان به تمام افکار تان دست یافت و آن جمله این است:
"از عرفات فقید و محمود عباس (رهبران فلسطین)هم که فلسطینی تر نیستیم که با اسراییل پیمان صلح امضا کرده اند."
صرف نظر از یاسر عرفات که وی نیز در اواخر عمرش به ندای شیطان لبیک گفت و تسلیم اهریمن گردید، محمود عباس را صرف افرادیکه سطح آگاهئ شان به صفر تقرب کند، رهبر فلسطین میدانند. جالب است که شما با اداره نمودن سایت (هرات دات کو دات یو کی)، (که من بسیار مطمئن نیستم از شما باشد) چگونه چنین ادعائ را میکنید؟
اگر میخواهید معلومات تانرا در اینمورد کامل کنید لطف نموده و از قلم حریفان بخوانید.
امید در آینده رهبران و حکومت های خاین و مزدور را از رهبران و حکومت های مردمی تشخیص نموده و بر بار گناهان تان نیآفزایید.
با احترام و طلب پوزش از رُک گویی و کج نشستن های بنده
24 می 2008, 20:13
موسی صاحب جان!
اگر درست دقت می کردید سایت یا وبلاگ من (herati.co.uk) = هراتی دات کو دات یوکی است نه آن چیزی که مورد نظر شما بوده است. حداقل بر روی آن کلیک می کردید. آدرس ذکر شده را به آدرس وبلاگ ریدارکت کرده ام.
درباره نظر شما همانطور که در نظر اولیه ذکر کردم بهتر است کاسه ای داغتر از آش و دایه مهربانتر از مادر نشویم. مثل اینکه شما شده اید و آینده فلسطینی ها و رهبرانشان را بهتر از خودشان می شناسید. این دخالتهای بیجای حکومتها و دیگران هم یکی از دلیل هایی است که مشکلات فلسطینی ها را تا کنون فیصله نداده است. بگذاریم فلسطینی ها خودشان برای سرزمین پدری شان تصمیم بگیرند نه اینکه ما از هزاران کیلومتر آنطرفتر رهبرانشان را خاین و بی سواد بدانیم و برایشان تعیین تکلیف نماییم.
همین رهبران بودند که تا هنگامی که به فایده شان بود جنگ و انتفاضه را پیش بردند و قهرمان و مبارز خوانده می شدند و آن هنگام که صلاح مردم خود را در صلح و سازش با رقیب یافتند و منافع و مصالح خود را و مردمشان را قربانی خواسته های دیگران نکردند شدند خاین و بی سواد و ناآگاه.
دوست دیگری در نظری می فرماید که باید اسراییل را از صحنه روزگار محو کنیم. الحق که با شعار دادن مملکت داری بسیار سهل می گردد. علی الحساب همین قندهار و هلمند را دودستی بگیریم از دست نرود , محو اسراییل پیش کش!
امید برای صلح و آشتی برای همه حهانیان فارغ از نژاد و رنگشان!
با احترام- نیما هراتی
آنلاین : http://www.herati.co.uk
25 می 2008, 06:30, توسط موسی
توکز محنت دیگران بیغمی ||| نشاید که نامت نهند آدمی
پس با این حساب برای شما فرقی میان محمد (ص) و ابوسفیان یا ابوجهل نیز نمیباشد. شاید بگویید آنها هم قبیله بودند و نباید کاسۀ داغ تر از آش شویم...
و در تاریخ معاصر نیز بفکر شما رهبران آپارتاید در افریقای جنوبی شاید تفاوتی از نلسن ماندیلا نداشته اند... و هزاران مثال دیگر.
راستش با فلسفۀ که شما دارید میتوان واضحاً گفت که انسانیت و عدالت برای تان مسایل پیش پا افتاده و بی اهمیتی اند که با آنها برای همیشه وداع نموده اید...
و راجع به پیوند ویبلاگ تان نیز باید بگویم که متأسفانه بعلت ترس از ویروس و هک شدن خودم عادت ندارم روی هر پیوندی کلیک کنم.
25 می 2008, 20:09
عزیز! غلط متوجه شده اید. من در عجبم چه راحت سعی دارید فکر دیگران را بخوانید و شتاب زده حکم صادر کنید و با ازتباط دادن مسایلی نامربوط که نه مورد نظر من و نه در حوصله این سایت و خوانندگانش است اشخاص را بدور از انسانیت و عدالت و ناآگاه خطاب کنید.
استاد فرزانه,
تنها برای شفاف سازی می گویم من هم از رنج و درد دیگران اندوهگین می شوم که این خصلتی ذاتی و فطری در درون تمامی آدمیان است همانند انسانیت و عدالت ولی شاید تفاوتی که با شما داشته باشم این باشد که دلم برای کودک مسلمان فلسطینی همانقدر می سوزد که برای کودک یهودی اسراییلی .خون هیچ کدامشان را رنگین تر از دیگری نمی دانم. سعی کرده ام از روی تعصب به یک مجموعه خاص, عقیده ای, نژادی و فاشیستی هم قضاوت نکنم.
بیتی را که از شیخ اجل سعدی مثال آورده اید, همان جناب در سرمطلعش می گوید:
بنی آدم اعضای یک پیکرند......که در آفرینش زیک گوهرند
از مسئولان سایت وزین کابل پرس? هم کمال امتننان و تشکری را دارم.
پاینده باشید .
با احترام - نیما هراتی
آنلاین : http://www.herati.co.uk
26 می 2008, 11:08, توسط موسی
هراتی صاحب
ما بحث کودکان و زنان اسراییلی را که در کنار جویبار خون کودکان و زنان فلسطینی بهترین و مرفه ترین زندگی را دارند نداشتیم... بحث روی این بود که دولت غاصب و وحشئ صهیونیست ها که عامل اصلئ تمام همین بدبختی میباشد باید به رسمیت شناخته شود یا خیر؟ و در هیچ کجای کلام من شما حرفی بر ضد افراد بیگناه یهودی نمیتوانید بیابید. این موضوع انسانیت و عدالت است نه اینکه تعصب مذهبی و یا قومی.
اگر من از مردم فلسطین دفاع نمودم نیز به خاطر این است که آنها مظلوم بوده اند نه ظالم... شما لطف نموده و تاریخچۀ اسرائیل را درست و دقیق بخوانید که اولاً ظالم و مظلوم را بشناسید. این را نه تنها من بلکه تمام دنیا میگوید حتی جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق امریکا نیز در گزارشش همین مطلب را واضحاً گفته است (و در کتابش نیز بر گفتن همین حقیقت پافشاری نموده) و با آنکه گفتۀ وی مانند چارزانو نشستن بعد از خروج باد است اما بهر حال ثابت میکند که رژیم اسرائیل یک رژیم غیر انسانی و وحشیست که نه پابند قوانین بشریست و نه هم احترامی به اصول دین کلیمیها دارد.
پس به رسمیت شناختن اینگونه رژیم مساویست به نادیده گرفتن خون میلیون ها انسان از مسلمان گرفته تا عیسوی و کلیمی. آری! اینرا من نمیگویم، این حرف تمام انسان های واقعی بوده و میباشد طوریکه حافظ گفته: (دور فلکی یک سره بر منهج عدل است /// خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل /// حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است /// از بهر معیشت مکن اندیشه باطل) و هر ورق از کتابهای بزرگان ادبی و فلسفئ دنیا را اگر بخوانید به همین اصل خواهید رسید که، نه خود ظلم کنید و نه هم جانب ظالم را بیگیرید و سعی تان بر این باشد که با ظلم و تاریکی بجنگید و هرگز تسلیم آن نشده و سر تعظیم نزد باطل فرود نیآورید...
26 می 2008, 14:42, توسط موسی
و همچنان اینرا باید اضافه کنم که برای ما ننگ بزرگ خواهد بود اگر از جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق امریکا نیز بیشتر، خود سانسوری نموده و بخاطر مفاد مادئ ناچیز این چنین دولت جانی و وحشی را به رسمیت بشناسیم، وسوسۀ که در ذهن داکتر اسپنتا نیز گاهگاهی خطور نموده و کارت دعوت به سفیر اسرائیل (در جرمنی سال 07 میلادی) میفرستد و یا همسر از همه جا بی خبر سفیر ما در کانادا، ذبونانه با همسر نمایندۀ رژیم جلاد و خون آشام اسرائیل تصاویر یادگاری میگیرد که همه گی پستی و رزالت همچو افراد خود فروخته را نشان میدهد. اینهم سخنان جیمی کارتر در ویلز:
He also described Israeli treatment of Palestinians as "one of the greatest human rights crimes on earth".
23 می 2008, 22:07, توسط عزيز بامياني
به نظر من در سياست خارجي و روابط ديپلماتيك دولت افغانستان تنها چيزي را كه ميبايست هميشه مد نظر داشته باشد منافع افغانستان است، يكي از بزرگترين مخالفين رژيم صهيونيستي در جهان كشور ايران است ، ولي بايد به اين توجه داشته باشيم كه هر وقتي رابطه با اسرائيل براي ايران مفيد واقع شود ايران كه سر سخت ترين دشمن اسرائيل است به گسترش رابطه خويش با اسرائيل خواهد پرداخت ، كشور ما افغانستان كه فاقد هر گونه زيربنا و توسعه ميباشد بايد يگانه انديشه اش بازسازي كشور باشد اگر رابطه با اسرائيل مفيد واقع ميشود در اين راستا پس بايد رابطه برقرار كرد و از اقدامات احساساتي و كودكانه دست برداشت.
24 می 2008, 09:04, توسط اسلام دوست
هیچ نوع ارتباط با اسرائیل مشروعیت نداشته و اسرائیل یک کشور سهیونستی و اشغالگر است که به حمایت امریکا و دیگر کشور های غربی در نوار غزه یکه تازی نموده و روزانه ده ها فلسطینی را به خاک و خون میکـشاند.
اگر سفرا یا سایر مسـئولین افغانی غیر علنی با سهیونستها و اشغالگران اسرائیلی به مذاکره می پردازند باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
به امید محو کامل کشور اسرائیل از نقشــه جهــان!
25 می 2008, 08:15, توسط kafir dost
Islam Dost e Aziz,
Harf haye shoma misl harf haye ahmadi nezhad bachagana wa ahmaqana asth. shomaye ke az haal e falastin faryad mezanid, awal ba haal e khod nigaah konid wa ba natayij e adam koshi e 30 saal e khod nigaah konid, ba ghorbat wa badbakhti wa grusgani e mardom e khod nigaah konid. hanooz mardom e shoma naan baraye khordan nadarad wa shoma ba goft e tawtiya e irani harf az naboodi e israel mezanid.
qabl az aan ba ishghaal e mujahideen e khod rooye mardoom Afghanistan gap bizan, az kushtaar e 60000 nafar tanha dar kabul gap bizan, az chapawol wa khanomaan e mardom e khod ba dast e Arabha wa Pakistani ha gap bizan, az qitaal ba dast e mujahideen gap bizan, wa baaz biya harf az falastin ra shiroo konid. misle bacha e khord saal gap mezanid.
25 می 2008, 03:58, توسط صادقی وطندوست
با اظهار قدر دانی از آقای رستاخیزی و بسام احمد، و نفرین به طبیعت دوست و درویش اولی که بی شرمانه خودش را کافر می سازد و دومی که بی شرمانه به عضویتش در حزب به اصطلاح دموکرات خلق افغانستان، حزب ادمکشی کمونستی افغانستان، اعتراف میکند بنده چنین می نگارم:
برقراری مناسبات با رژیم غاصب اسرائیلی به هیچ وجه درست نیست، یکی از لحاظ سیاسی و دیگر از لحاظ انسانی،
از لحاظ سیاسی کاملا صددرصد به ضرر افغانستان است. البته دلایلش را همه میدانند.
و از لحاظ انسانی نیز به دلیل این که رژیم اسرائیل غیر قانونی است اصلا این رژیم مثل دیگر رژیم ها نیست که کدام اصل قانونی داشته باشد، یک رژیم است که به اثر اشغالگری به وجود امده است بدون شک بعد از یک مدت دو باره نابود می شود.
کسانیکه این مسئله را به درستی پیگیری میکنند درک می کنند که این رژیم اینده ندارد در پهلوی آن جنایت این رژیم علیه مردم فلسطین بی سابقه است. که غیر قابل تذکر در این جا است.
25 می 2008, 07:23, توسط Azad
When mouths speak before brains do, we end up with fundamentalist rants such as the commentary here. Israel is now 60 years old, is a grooming economy and a powerful military, has diplomatic relations with all major players, is a vibrant democracy and forcefully opposes any dominance by 23+ Arab and other Muslim countries. Needless mention that its forces broke the back of pan-Arab armies in the in only 6 days in 1967 as the rest of the world watched in amazement. Israel is in a position to decide whether or not to have diplomatic relations with Afghanistan, not the other way around. It is funny to ask Afghanistan, the second most unstable country in the world with an opium based economy, growing insurgency, puppet regime, non-existent infrastructure and one of the lowest standards of living, whether or not they want to have diplomatic relations with Israel.
Israel is no worse than the terrorist states of Saudi Arabia and Iran, whose intelligence and oil wealth openly support religious fundamentalism across the world. They will keep fooling you (ahmaq saakhtan) as long as they wish to and you will follow in the name of Islam. Your image of Israel is one sided and based on Irani and Saudi propaganda. Arabs treat Palestinian refugees like Iranis treat Afghan refugees. When their own Arabs in Egypt and Jordan have no problem with Israel, I wonder why the Afghans are so furious about something they don’t even understand.
27 می 2008, 03:17, توسط اسلام دوست
Israil the most worse more than anyone in this world.
27 می 2008, 10:43, توسط نادر وطندوست
هم وطنان عزیز اولا عزت وسرفرازی تان راارزودارم عزیزان وطنداران هرکس حق دارد اظهارات خودرا ارائه نماید تا دیگران بخوانند بیائید از دشنام وتحقیر علیه هم دیگر بطور جدی پهیز نمائم. واما دررابطه با اسرائیل . ایا رابطه با اسرائیل باشد یانه. به نظر من رابطه با اسرائیل رابطه امریکا ورابطه با روسیه وانگلیس همه یکی هست اگر انتقاد بر این باشد که اسرائیلی بافلسطینی ها جنگ ودعوا دارند واین انتقاد باید بالای کشورهای فوق الاذکر نیز باشد چون این کشور ها هم چندان رحمی به حال د یگران نکردند برای ملتی که ما گریه میکنم عمو وعموزاده های شان با سرائیل صلح کردندوروابط خیلی حسنه دارند از جمله کشورهای مانند مصر اردون .قطر وامارات هم خیلی مشتاق روابط با اسرائیل است کشور ترکیه که کشور غیر عربیست درسطح سفیران باهم روابط دارند واین ما هستیم که چادر کلان پهن میکنیم تا دیگران رازیرش پناه دهیم نه خیر چادر ما تازه برای خودماکفایت نمیکند موئسس سازمان القاعده همان عبدالا عظام فلسطینی همراه با خیلی ها ازان سرزمین بودند که البته ملت ومردم ماه گناه یگ عده شرور وادمکش را به گردن تمام فلسطینی نمی گزارند مردم ما با احساست پاک قلبش برای مردم فلسطین میطپت جنایات که اعراب درکشور زخم خورده ما کردند ومیکنند روی جنایت کاران تاریخ را سپید کردند واسرائیل تا هنوز ریگی را هم بسوی کشورماپرتاب نکرده است ما بیخود دنباله رو شعار های کاظب ایران واعراب نرویم باید قدری فکر کنیم واز خود اراده مرام داشته باشیم .
27 می 2008, 13:35, توسط انسان دوست
پیروی از کشور های چون مصر، امارات، اردن و ترکیه که همه گی تحت فشار امریکا تن به این خفت داده و فراموش کردن حقایق تلخ پایمال شدن حقوق انسانهای بی دفاع در مناطق اشغالی، به نظر من خود جانبداری از جنایت کاران بوده و به عبارۀ دیگر خود یک جنایت است. در حالیکه ما در کشور خود میکوشیم جنایت کاران جنگی را به محاکمه بکشانیم، مطمئناً حماقت خواهد بود اگر همزمان از جنایت کاران جنگی در اسرائیل حمایت نموده و حکومت آنها را به رسمیت بشناسیم.
دوستان ِ که مانند نادر وطندوست خواهان روابط حسنه با حکومت جنایت کاران در اسرائیل هستند یا از دنیا خبر ندارند و یا هم خواهان خوشنود کردن امریکایی ها به هر قیمت ممکن میباشند. متأسفانه در این اوآخر داکتر سپنتا نیز هوس غلامی در دلش بیش از پیش گُل کرده و میخواهد برای خوشنودئ سردمداران کاخ سفید، تن به هر گونه زلت و پستی در دهد تا باشد که حکومت دو روزۀ خود را در عیش و عشرت بگذراند که واقعاً جای تأسف است. با اینکه همه گی میدانیم که روابط حسنه با حکومت غیر انسانئ اسرائیل بهانۀ خوبی بدست افراد قبایلی و وحشی (طالبان) خواهد داد تا با قوت تمام مردم بیگناه را به خاک و خون بکشند.
این گزارش بی بی سئ فارسی فقط یک گوشۀ از جنایات حکومت صهیونیستئ اسرائیل را منعکس میکند که خواندنش برای افراد چون وطندوست خالی از مفاد نخواهد بود.
28 می 2008, 07:08, توسط اسلام دوست
سلام میر هزار گرامی!
روز گذشته چند سطر به جواب آقای کافردوست نوشته بودم که متاًسفانه تا فعــلاً از نشر باز مانده است.
لطفاً بنده را آگاه ساخته تا بدانم در پیامم چی مشکل بود که تا هنوز نشر نشده است.
بــا عرض سپـاس و حـرمــت!
اسلام دوست
28 می 2008, 11:57, توسط نادر وطندوست
برادر عزیز انسان دوست اسم مستعار زیبا ئی را انتخاب کرده ائید تشکر از انتقاد وراه نمائی شماه اگر ادم انتقاد پزیر نباشد شخصی خودخواه خواهد بود واما دررابطه به موضوع چند کلمه مختصر عرض کنم بنده از اسرائیل ویا کدام جنات پیشه دیگری حمایت نکردم جنایت جنایت است در هر کجا در هرزمان توسط هرکسیکه باشد عزیزم موضوع گذشته رادروست متالعه نکرده اید با کمی بی انصافی بنده را سرزنش کرده اید که بنده گامی را برای خوشنودی امریکا برمیدارم عزیزم همان طورکه درنوشته قبلی ام اشاره کردم ادم باید اول خشت خود را از اب بیرون کند بعدا دیگران متسفانه ماه قبل ازنکه موضوع را درک کنیم فورا احساساتی میشویم علت ناکامی همه ماه هم همین است عزیزم بنده کم وبیش ازاوضاع واخبار اطلاع دارم شاید بی توانم گفت که به چشم وگوش بسته ب دنیا نگاه نمیکنم سخن از صلح وجنایت است دنیا امروز به این نتیجه رسیده است که اگر ماه انقدر هم دیگر را بکشیم که در دنیا فقط دو نفر بماند باز هم این دو نفر بدون صلح زندگی کرده نمی تواند بیا برگردیم به موضوع وطن به گذشته تاریخ نمیروم نگاه کوتا به سه دهه گشته ماه سه گروه عمده در وطن داشتیم هنوز هم داریم 1هفت ثوری ها 2هشت ثوری ها 3 امارتی ها این سه گروه بازیگران اصلی در جامعه بودند من نمی گویم اینها چه کردند شماه با خوانندگان بهتر میدانید اگر ما اشتی نکنیم با انتقام به کجاه خواهم رسید حالا قضاوت را به خوانندگان عزیز میگذارم موفق باشید.
30 می 2008, 12:27, توسط طبیعت دوست
میرهزار عزیز سلام ! ارزومندم به سلامت باشید.من به پاسخ نوشته اقای فهیم در همین صفحه،و اقای شریف که در صفحه خبرمربوط به جمع اوری اعانه توسط شکیرا پیام داده بودند،همچنان به پاسخ اقای رهگذر در صفحه خبر مربوط به گرفتاری سردار زارعی بعضی مطالب را تحریر داشته بودم مگر بعد از گذشت چند روز هنوز انهارا در صفحات مربوطه شان مشاهده نکرده ام.البته قابل یاد آوری میدانم که به پاسخ اقای صادقی وطندوست که به من کلام زشت گفته بودند و من نیزدر پاسخ شان سخت نوشته بودم، .اگر این پیام اخری را نشر نکردید من به نشر ان پا فشاری ندارم.اما در مورد سایر پیام های من که به نظر خودم از مرز ازادی های گفتاری و نوشتاری بیرون نرفته بودم.دلیلی به سانسور انها نمیبینم.البته در ارتباط با سانسور مطالب و پالسی نشراتی شما بعضی نکات برایم هنوز واضح نگردیده است اگر به پرسش های که در ذیل دارم روشنی بیندازید کوشش خواهم کرد که در نوشته های بعدی انها را در نظر داشته باشم.
پالیسی نشراتی و سانسور تان در ارتباط با انتقاد از رژیم ایران وایت الله ها چیست؟ایا در این باره کدام مرزی را در نظر گرفته اید لطفآانرا واضح سازید.
در ارتباط با استعمال کلمات و جملات غیر دوستانه و اهانت امیز وبعضآ دشنام به همدیگر در پیام ها میخواهم عرض کنم که:چرا بعضی پیامها از این قبیل سانسور میگردند و بعضی ها نه؟چرا یک روش را در این باره اعمال نمیکنید.مثلآ هرگاه کسی به کس دیگری حرف زشت نوشت مطلقآ نشر نگردد.این به بهتر شدن مطالب و احترام متقابل میانجامد.من به شما مثالهای زیادی از دشنام خواهر و مادر ،در پیام ها نشان خواهم داد.
ایا یک نفر مسوءل این ارزیابی است یا بیشتر؟من متوجه برخورد کمی سلیقوی در این قسمت هستم.
ایا شما از بابت نشر مطالب تحریری توسط دوستان از جایی یا منبعی تحت فشار قرار میگیرید.( از منابع سیاسی ، قومی ،مذهبی ،امنیتی و غیره)اگر بلی در اینده با در نظر داشت موقف شما نوشته خواهم نمود.ارزو ندارم به شما از بابت پیام های من مشکلی رونما گردد.
ایا بعد از این تصمیم دارید نوشته ها مرا بکلی نشر ننمائید.اگر پاسخ تان اری باشد من کوشش میکنم که در اینده چیزی ننویسم.
تنوع در گفتار و طرز عقاید و اراء به ما در شناخت تضاد ها و مشکلات، بیشتراز بیش کمک میکند.نظریات از یک دسته به یکنواخت شدن مطالب و پیام ها میانجامد.و برعلاوه کسانی که در این صفحات پیام میگذارند در مقابل نظریاتی که مخالف طرز دید شان میباشد حوصله مندی و بردباری بیشتر به خرچ داده و به عوض خشونت به منطق رهنمود مراجعه میکنند.و این راه اخری انتخاب ناگذیر برای همه میباشد .من موقف شما را کاملآ درک میکنم،ترتیب همه این نشرات و براورده ساختن خواست همگانی کار آسانی نیست.به امید ارائه پاسخ تان با شما وداع میکنم.موفق باشید
15 جون 2008, 04:34, توسط غلام رضا
با سلام خدمت همه خدمت گزاران صدیق افغانستان که فکر نمکنم تعدادشان از انگشتان دو دست بیشتر باشد تا وقتی که ادمهای بی سواد برای سرنوشت مردم افغانستان تصمیم می گیرند ما باید منتظر همه چیزی در افغانستان باشیم به نظر من امروز افغانستان بیشتر از همیشه فقدان انسانهای خدمتگزار را احساس میکند تا بتواند کمکهای خارجی را به سمت ابادانی وپیشرفت افغانستان هدایت کند نباید فراموش کنیم که کشورهای خارجی با این کمکها از کشور افغانستان امتییاز میگیرند نمونه اش همین تحت فشار گذاشتن مقامات افغانستان برای رابطه با اسرائیل است
25 آگوست 2008, 16:05, توسط سودابه
درست است که داشتن رابطه با اسرائيل تندروهای مذهبی در افغانستان را خشمگين ميکند ولی تا کی بايستی سياستهای خود را بر خواست اين تندروها تطبيق داد؟ اسرائيل تنها کشور آزاد و دمکرات در خاورميانه است که ميتواند به پيشرفت ميهن ما و همچنين برقراری دمکراسی کمک کند. فارسی دری سومين زبان در اسرائيل است و مردم اسرائيل هم فرهنگ ما هستند.
اسرائيل دوست مردم اففان است و افغانستان بايستی هر چه زودتر با اسرائيل رابطه برقرار کند.
آنلاین : http://www.geocities.com/trave...
11 نوامبر 2008, 03:44, توسط رحمانی
سلام سودابه .ایا گفته میتوانی اگر کسی همرای برادر ات مادرات وبلاخره همرای فامیل ات رفتار ای داشته باشد کی اسراهیل همرای فلسطین داردوهمان قدر ظلم بالای فامیل ات کرده باشد کی اسراهیل ها بالای فلسطین ها کردن و خواست شان ضعیف نشاندادن اسلام و کشور هال اسلامی در مقابل یهودیان باشد.تو به حیث یک مسلمان با همینطور یک کشور چی میخواهی کی کنی؟اگر یک کمی در باره اسلام معلومات داشته باشی هرف دوستی و امید کمک را از کشوری مسل اسراهیل نمیداشته باشی.
1 دسامبر 2011, 06:11, توسط rohallah
با اسراییل رابطه داشته باشیم بهتر است تا با عربستان وپاکستان