شریف خان پیلوت عضو ارشد حزب وطن و مبارز ضد استبداد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
شاد روان شریف خان پیلوت باشنده ی اصلی ولسوالی جاغوری ولایت غزنی از خانواده سردار شیرعلیخان و از چهره های سیاسی و نظامی نیکنام ,شجاع ,ترقیخواه ومیهن دوست بود.بسیاری از چهره های هم عصر اواز شجاعت,درایت , کاردانی و اخلاق حمیده و سجایای پسندیده اوتا کنون به نیکی یاد میکنند. مرحوم شریف خان پیلوت نسبت به زیر دستان و انسانهای تهی دست بسیار مهربان و متواضع بود بدین لحاظ او در میان مردم کشوراز محبوبیت و احترام خاصی برخورداربود که در حل مشکلات اجتماعی مردم با گذشت وفداکاری سهم میگرفت . مرحوم شریف خان پیلوت یکی از پیلوت های ماهر و ورزیده ی کشور بود که تقریبا سی سال در نیروی هوائی افغانستان صادقانه اجرای و ظیفه نمود. شاد روان شریف خان پیلوت بعد از تکمیل دوره تحصیلات در رشته پیلوتی در قوای هوائی درزمره پیلوتهای درجه اول کشورتوظف شد که ساعات پرواز هیچ کدام از پیلوتهای دیگر به ساعات پرواز او برابری کرده نمی توانست.
مرحوم شریف خان پیلوت این مرد ازاده ووطنخواه به جرم وطن دوستی به زندان افتاد او از جمله ی اعضا ی ارشدو از یاران صدیق و گم نام رهبری حزب وطن بشمار میرفت. هنگامیکه یکتعداداعضای شناخته شده ی رهبری حزب وطن از طرف حکومت وقت دستگیر و زندانی شدند ولی شادروان شریف خان پیلوت بدلیل اینکه درنیروی هوائی خدمت میکرد و دلیل کافی رسمی وعلنی برای عضویت او در حزب وطن موجود نبود موقتا از خطر دستگیری نجات یافت چون حکومت به دنبال بهانه و توطیه علیه مرحوم شریف خان پیلوت بود که یک سال بعد اورا به جرم شرکت در حادثه ی جنگ کوچیهای جوری در جاغوری دستگیر و زندانی کرد.
بتاریخ 16 ماه رمضان سال 1332شمسی بنا به توطیه ی پنهانی دولت پاکستان ودر اثر تحریک و همدستی تنی چند ازحکام و مامورین دولتی محلی حادثه تهاجم کوچیهای جوری در اود قول جاغوری اتفاق افتاد که گروهی از دزدان و رهزنان قبیله جوری یا جوهری کوچی هنگام بغاوت به بازار اودقول ولسوالی جاغوری ولایت غزنی حمله ور شده و به غارت بازار و دکانها و چپاول اموال و دارائی اهالی محل پرداختند ومردم بیگناه و روزه داراودقول را زیر اتش تیر باران گرفتند و سه تن از بازاریان مقتول و عده ی زیادی مجروح شدند. مردم محل بنا برناچاری به مقابله و دفاع برخاستند. اخبار تهاجم وحشیانه ی کوچیها در قریه های هم جوار بسرعت نشر گردید وعده ی ازمردان قریه های همجوار به کمک مردم اودقول رسیدند و جنگ ادامه پیدا کرد و درنتیجه رهزنان کوچی شکست خو ردند و مردان خشمگین جاغوری , رهزنان کوچی را الی غژدیهای شان تعقیب کرده ودر جریان جنگ عده ی از کوچیهای چپاولگر به قتل رسیدند .
هر لحظه خطر ان وجود داشت که دامنه جنگ گسترده تر گردد ولی دولت به سرعت داخل اقدام نظامی شده و یک قطعه ی نظامی را با تجهیزات تانک وتوپ به محل حادثه اعزام کرد و جنگ میان مردم محل و مهاجمان کوچی مهار و خاموش گردید دولت جریمه خیلی سنگینی را از مردم اودقول اخذ و تنی چند از چهره های با نفوذ و شناخته شده ی جاغوری ازجمله شادروان شریف خان پیلوت وایت الله وحیدی عالم و مدرس بزرگ و یکی از روحانیون با نفوذ را به اتهام تحریک مردم دستگیر و به زندان افگندند. اما مرحوم شریف خان پیلوت شرکت خود را در ین حادثه با شدت وجدیت کامل رد کرده و مینویسد که : من به ناحق و بدون کدام تقصیر و گناه به زندان افتادم که گناه اصلی من این بود که شامل حزب وطن و یکی بنیان گزاران ان حزب بودم حکومت این اتهام دروغین را برمن بست تا محبوسم نماید.بعدا معلوم شد که در حمله رهزنان کوچی جوری دولت پاکستان دست داشته و محرک رهزنان کوچی جوری بوده است چون در ان ایام روابط افغانستان با پاکستان بشدت تیره و متشنج گردیده بود که دولت پاکستان میخواست ازطریق این کوچیها اتش جنگ داخلی را در افغانستان شعله ور کند.
مرحوم شریف خان پیلوت باوجود محدودیت شدید و عدم دسترسی به کتاب و مطالعه در زندان دست به تحریرکتابی بنام ثمر زندان زد ولی بنا بر شرایط سانسور و اختناق موجود در ان زمان زمینه ی چاپ کتاب مذکور در افغانستان میسر نگردید گرچه تحریر کتاب ثمر زندان در بهار سال 1342 شمسی اغاز شد ولی ختم نوشتن کتاب دقیقا معلوم نیست که بکدام تاریخ نوشتن ان تکمیل گردیده است ممکن است که نسخه ی اصلی و یا کاپی آن در نزد وارثین مرحوم شریف خان پیلوت موجود باشد ارزومندیم که از طریق وارثین مرحومی زمینه چاپ کتاب در داخل ویا بیرون ازکشور فراهم شود تا در اختیار علاقمندان قرار گیرد.کسانیکه کتاب 118 صفحه ی ثمر زندان را مطالعه کرده باشند مولف در بخشی ازمقدمه ی کتاب میگوید که:- نویسنده بدون کدام جرم و گناه حسب الامر شفاهی سردار محمد داود صدر اعظم وقت وسید عباس حاکم اعلی غزنی به اتهام قتل چند تن از کوچی های مهاجم دستگیر و بدون محاکمه توسط شخص حاکم اعلی غزنی به مدت پنج سال حبس وتبعید از وطن اصلی ام جاغوری محکوم شدم . در حالیکه قصور اصلی من عضویت در حزب وطن بوده که اتهام قتل رهزنان کوچی را بالای من به ناحق بسته نموده بودند.سر انجام مرحوم شریف خان پیلوت این مرد ازادی خواه ملی و یکی از پیشاهنگان حزب وطن بعد از سپری نمودن پنج سال زندان و سی سال خدمات صادقانه بحیث برجسته ترین پیلوت کشوردر سال 1354 شمسی داعی اجل را لبیک گفت ودر قبرستان کارته سخی طی مراسم خاصی نظامی به خاک سپرده شد جایش فردوس برین باد.
از انجائیکه مرحوم داکتر محمد لطیف جاغوری فرزند مرحوم شریف خان پیلوت یکی از همکاران چندین ساله و دوست نزدیک صاحب قلم بودو بارها در باره ی خاطرات سیاسی وکار کردهای مسلکی و دلایل وعوامل دستگیری و زندانی شدن پدر مرحومش حکایت مینمود که برخی از گفته های مرحوم داکتر لطیف در مورد کارنامه ی پدر مرحومی ایشان در مقاله ی حاضر گنجانیده شده است و بناء وظیفه ی ودین برای خود میدانم که از کار کرد های مرحوم داکتر محمد لطیف جاغوری نیز یاد اوری نمایم . مرحوم داکتر محمد لطیف جاغوری که سالهای طولانی در یکی شفاخانه های مرکز کابل بحیث داکتر دندان ایفای و ظیفه میکرد ودر سال 1361 شمسی از جانب دولت وقت به تقاعد سوق داده شد. صاحب قلم با اگاهی ازین موضوع - مرحومی را تشویق نمود تا مجددا به شغل دولتی شامل گردد که بعد از پافشاری زیاد مرحومی قبول نمود تا دوباره بکار دولتی مصروف شود و بدین ترتیب صاحب قلم فرمان رفع تقاعد ایشان را از مقامات عالی دولتی اخذ و دراواخیر سال 1362 شمسی مرحومی را بحیث ریس اقوام وقبایل ولایت بامیان مقرر کرد وبعدابنا برشهرت نیک پدری ونفوذ مردمی که مرحوم داکتر محمد لطیف جاغوری داشت در اوائیل سال 1364 شمسی مرحوم داکتر محمد لطیف جاغوری بحیث والی غزنی توظیف شد که پس از سه سال خدمت صادقانه بحیث والی غزنی درسال1368شمسی بحیث معین وزارت امور مهاجرین و پناهندگان مقرر گردید .با وجود تداوی چند ماهه ی مرحوم داکتر محمد لطیف جاغوری در کشورهندوستان او در ماه قوس سال 1369 شمسی بنا مریضی که عائید حالش بود دار فانی را وداع گفت و درجوار مرقد پدر بزرگوارش مرحوم شریف خان پیلوت در قبرستان کارته ی سخی کابل بخاک سپرده شد روحش شاد ویادش گرامی باد. از مرحوم داکتر محمد لطیف جاغوری سه فرزند ودو دختر باقی مانده است که خداوند متعال برای همه ی شان طول عمرارزانی نماید.
مرحوم شریف خان پیلوت یک نمونه از اولین و اخرین قربانی مردم هزاره در تهاجم سالانه کوچی های پاکستان نبوده است در حالیکه بعداز نسل کشی مردم هزاره و اشغال اراضی پدری انان بوسیله ی امیر عبدالرحمن جلاد این فاجعه بارها و همه ساله در مناطق گوناگون هزاره نشین کشور با حمایت حکومت های مستبد خاندانی ادامه یافت و همه ساله صدها قربانی انسانی وخسارات هنگفت مالی از مردم هزاره گرفته است ولی در دهه اخیر با حمایت حکومت کنونی خشونت و تهاجم سالانه ی کوچیهای مسلح طالبی در مناطق بهسود ودایمیرداد ولایت وردک و دیگر ساحات هزاره نشین بیشتر از گذشته شدت پیدانمود که هر سال منجر به قتل عام و تاراج اموال وسوختاندن منازل مردم محل میشوند.
منابع :--- ماهنامه فرهنگی , سیاسی,تاریخی و اجتماعی بامیان سال,دوم -سرطان ,سال , 1378 شمسی
برخی صحبت های شفاهی مرحوم داکتر لطیف جاغوری
پيامها
15 اكتبر 2013, 13:54
karzai ba kuchiha baaj medehad wa hata zinat jan ra pesh kuchiha baraye shab neshini rawan mekonad