صفحه نخست > دیدگاه > حج، کعبه، سنگ زدن و قربانی: شیطان طالب در وطنت، تو در عربستان چه می کنی؟

حج، کعبه، سنگ زدن و قربانی: شیطان طالب در وطنت، تو در عربستان چه می کنی؟

دو کارتون
عتیق شاهد
دوشنبه 14 اكتبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • باعرض سلام - راست گفتی برادر اما تنها از طالبان نام بردی این بی انصافی است من انواع شیاطین را معرفی میکنم وحجاج گرامی بروند دیگر مراسم حج را درعربستان انجام بدهند فقط جمره یا سنگ زدن شیطان را بگذارند وقتیکه درافغانستان رسیدند اول بروند سر قبر احمدشاه مسعود وجمره زدن را شروع کنند سپس بیایند سر قبر ربانی وعبدالعلی مزاری جمره زدن را آغاز کنند سپس بروند سر قبرهای شیطانهای کوچکتر که پیروان اینها بودند بعد بروند شیطانهای زنده را مانند کرزی فهیم خلیلی دبل عبد الله قانونی بسم الله محقق ودیگرهمقطارانشان جمره یا سنگ بزنند. ودر مورد طالبان وگلبدین که درصحنه حاضر نیستند خود حاجی صاحبان تصمیم بگیرند که چه نوع جمره بزنند البته قبر کاظمی را فراموش نکنید که جمره زدن خیلی اجر دارد . به این ترتیب میتوانیم همه شیطانها را لا اقل پریشان بسازیم . والسلام

  • کرزی رفت کعبه و پس امد. در میدان هوایی کابل که رسید، مردم متوجه شدن که سر و روی کرزی زخم است و مجروح است و تکه تکه.
    شخصی پیش رفت و ارام از کرزی پرسید> کرزی صاحب چرا سر و صورتتان زخمی است؟
    کرزی به جوابش گفت، طرف خانه شیطان میرفتیم. رسیده به خانه اش مردم مرا با سنگ زدند. اخر فهمیدند که من صاحب خانه نیستم. فقط قواره صاحب خانه را دارم.

  • دوستان اهنگ احمد ظاهر را شنیده اید که میگفت ای قوم به حج رفته کجا اید کجا اید > معشوق همین جا است بیایید بیایید . این شعر با مفهوم که معنای خیلی قشنگ دارند کو که بفهمد . ما انقدر در ابهام و خرافات گم شده ایم که نمی توانم از این مرداب که دارد غرق مان می کند بازهم نمی توانیم دست و پا بزنیم و خود مون را نجات بدهیم و دستی نیست که مار از گودال بدبختی و بی سوادی خرافات نجات بدهد مردم بیچاره غذا ندارد بخورد اما این جنابان غلام حلقه بگوش عرب از پول های دزدی و ثروت باد اورده بازهم به جیب انها می ریزد وبه انها پول عیاشی و فتنه گری انها را بپردازد و خیمه شب بازی انها را روشن نهگدارند اگر انها مسلمان واقعی باشد اول از مردم بی بضاعت همسایه و دوستان باز جویی نماییند و از زندگی و معیشت و ارامش و رفا بنده های خدا با خبر باشند و با پول باقیمانده بتوانند انها شاد کند ( مثل که می گویند عبادت به جز خدمت خلق نیست
    به نسبع و سجاده و دلق نیست ) همه انها در لباس دلق روی صحنه ظاهر می شوند.

  • شما عالیجنابان یا مسلمان تشریف ندارید یا مسلملن هستید و مانند طالبان از اسلام خبر ندارید. انجام حج یکی از واجبات است که در صورت مستطیع شدن بر هر مسلمانی واجب میشود . یک مسلمان میتواند هم حج برود و هم به همنوعان خود کمک نماید. و شاید شنیده باشید که اعراب ملعون وهابی به اندازه کافی پول نفت دارند برای عیاشی شان و چندان محتاج پول چند نفر حاجی افغانی و پاکستانی و یا............. نیستن که شما عیاشی عربها را به پول حجاج بیت الله ارتباط میدهید نیستند پول حجاج اکثرا به جیب دکانداران و صاحبان هوتلها و رستورانها میرود که یا اکثرا مهاجرین ویا از طبقات نه آنچنان پولدار که بعضی ها فکر میکنند میرود. حال اکربرای شماآهنک احمد ظاهر از فرمان خداوند بیشتر اعتبار دارد شما مختار هستید و آنها که بزیارت حج میروند هم مختار هستند. و این است دمکراسی که روشنفکران تاریک اندیش برایش سینه میزنید و میخواهند که بواسطه‌ دیکتاتوری پرولتاریاآنرا بر مردم بقبولانند.

  • جناب عبدلله ، حرف واقعیت شما را نارحت کرده مرد ان است که واقیعت را قبول بکند و این عرب ها چه میتواند بکند جز عیایشی از پول حج انها دیگر کاری ندارند که بکنند و از پول های بی زبان بی سواد همچون کشور حیف و میل می کنند و کدام حاجی را دیده اید که بیک چمدان برود با 10 تا چمدان بر نگردد همه برای بزنس خویش هم چون کار های را میکند و هر کی که حج میروند از انجا شیطان خلاف کار بدر میایند و این افتخار یک انسان نیست کسانیکه حج نه رفته اند ادم تر اند ، درست است باید کسانی حج بروند که کشور و مردم در رفاع عام وتام و هیچ گرسنه در وطن و همسایه
    نیاشد و همه در رفاع و میشیعت به سر برند اما نه اینکه به خاطر چشم هم چشمی و از پول حرام دزدی و قاچاق مواد مخدر ، به نظر شما این حج قبول است ؟؟؟ البته که نه .

  • حاجی که از حج بر گشت، مار بود اژدر گشت

  • har kas ki mekhohad hoji shawad hoji waqei ki az tamomi gonoho pok shawad hojati raftan ba arabstom peshi bodoroni trorist ho wa poli khod ro ba onho mesporad hamon pol ro arabho baroi trorist ho baroi az bain bordani mardomi mo wa shomo medihand khobtar ast hamon pol ro ba garib wa bechorai watan masraf knand savobash zysd tar ast wa hamchinon har odam 3 tolib ro be kshad khodash ham hoji wa ham gozi ast gif,jpg,pnj

  • hazor sang ba shaiton be zaned wa yak sang ba molo umar savobash barobar ast gif, jpg, png

  • عارف زنده دل شیخ محمود شبستری درباره کعبه چه شعر پرمحتوای سروده است:
    مسلمانی اگر کعبه پرستیست
    پرستاران بت را طعنه از چیست

  • جناب جیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــران نه شما واقعیت را کفته اید و نه من ازشنیدن واقعیت آزرده میشوم. چنانکه کفتم پول عیاشی برای عربهای عیاش کم نیست.من خودم افغانهایرا میشناسم که در شهر های مدینه و مکه دکاندار هستند و عمده ترین مشتریان شان همین حجاج هستند آما این دکانداران هیچ کدام شان عیاش نیستند اینکه مردم برای حج میروند یا برای کسب شهرت یا برای همچشمی و یا برای خرید ویا هم وفتی از حج میآیند بدتر از قبل میشوند مربوط حج نبوده و نشاندهنده فـــــــــهم شخص از حج و مزایای روحانی آن هست حج نشانه تسلیم محض در برابرامر خالق متعال است مانند حضرت ابراهیم و فرزندش حضرت اسماعیل است امااینکه مردم در حج چه میکنند مربوط به خود شان است .
    و حج رفتن کعبه پرستی نیست جناب شبستری مل بلکه نشانه خدا پرستی است.
    و خوش شدیم که ازفتوای تازه کریم خان در باره سنک زدن به شیطان و ملا عمرو برابری ثواب آن با خبر شدیم.

  • آقای عبد الله خان ! بگفته جناب شما حج رفتن نشانه خدا پرستی است ولی واضح نکردید که کدام بخش کعبه خدا پرستی است یعنی خدا در کدام بخش کعبه نشسته است تا بندگان مسلمانش اورا بپرستد. اما تا جاییکه در روایات واخبار اسلامی ذکر گردیده مقدس ترین بخش کعبه " حجر الاسود " یا همان سنگ سیاه و تکه پاره شده است که بار ها مو رد هجوم این و آن واقع گردیده ولی این سنگ سیاه مقدس هیچ کرامتی از خود نشان نداده است. چنانچه در سال 320 هجری قرمطیان کعبه را مورد تهاجم قرار دادند وسنگ سیاه مقدس را از جایش کنده وبا خود بردند و22 سال آنرا نگاه داشتند، لذا هیچ کرامت ومعجزه ازین سنگ سیاه دیده نشد. پس معلوم می شود که نه خدای موهوم در داخل این خانه مکعب وجود دارد ونه سنگ سیاه کعبه ممثل خداست. یگانه موردی که موسس وبنیانگذار اسلام این خانه چهار ضلعی را یکی از بناهای اسلامی قرار داد و زیارت آنرا به سیاق به اصطلاح دوران جاهلیت وبت پرستی اما با کمی تعدیل برای هر فرد مسلمان فرض گردانید، دلیل اصلی آن خدمت دایمی به مردم قریش یعنی قوم وقبیله خودش بود. زیراکعبه پرستی را در اصل به مثابه یک بزنیس پرمنفعت دایمی با رنگ ولعاب دینی به خورد مردم بی خرد مسلمان داد که استحمار شدگان بایدتا قیامت گله وار به گرد آن بچرخند و پول خودرا به جیب عرب های عیاش بریزند.

  • محمد در ابتدا و برای اینکه بتواند قوم عرب را به سوی دین خویش که ترکیبی است از ادیان مجاور سرزمین عربستان وآمیزش این ادیان با فرهنگ عرب جلب نماید، اقدام به تحریک اعراب سرزمین خویش برای پذریش اسلام نمود؛ او این ملت را قوم برگزیده‌ی الله نامید، قومی که از ازدیاد نسل اسماعیل پدید آمدند. محمد خودش را پیامبری می‌داند که نتیجه‌ی دعای ابراهیم است، دعائی که هنگام بازسازی کعبه در حق امتی که از نسل پسرش اسماعیل بوجود خواهند آمد را خواند. از دید قرآن ابراهیم از الله تقاضا نمود که رسولی را میان همین قوم و برای آنها بفرست تا این رسول شاهدی باشد بر آنها و آنها(اعراب) شاهدی باشند بر جهانیان. محمد این امت را امت برگزیده‌ی الله خواند. او خطاب به قومش بیان می‌نماید که یکی از اهداف اصلی حج منافعی است که الله برای همین قوم برگزیده قرار داده است:
    از دید اسلام زمانیکه ابراهیم از دست زنش ساره فرار و همراه پسرشان اسماعیل به سرزمین عربستان آمد این سرزمین بی‌آب و علف بود، او از الله تقاضا کرد که ای الله! من ذریه‌ام را در این دره(مکه) ساکن نمودم، اینحا سرزمین بی‌آب و علفی است، من اینکار را تنها به این قصد انجام دادم تا نماز بخوانند، او از الله درخواست نمود تا قلب مردم جهان را به سوی سرزمین او منقلب گرداند:
    رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ ) ابراهیم/ 37 ) پروردگارا! من برخی از ذریه ام (اسماعیل) را در دره ای برهوت نزد بیت المحرم تو ساکن کرده ام تا نماز بخوانند پس ای پروردگار! قلب مردم را بسوی آنها بگردان و روزی آنها را از ثمرات خویش بده، تا اینکه تو را پرستش کنند
    آنچه که از این آیه استنباط می‌گردد این است که منظور ابراهیم از ذریه‌اش، فرزندان و کسانی است که از نسل پسر او – اسماعیل – بدنیا خواهند آمد، زیرا تنها اسماعیل همراه او بود و پسر دیگراشان اسحاق همراه او نبود.
    اعراب خود را از نسل اسماعیل می‌دانند، پس هدف قرآن در بیان این جمله تنها و تنها تحریک اعراب برای پذیرش اسلام بود. منظور محمد القای این موضوع است که اگر در این سرزمین آبی هم وجود دارد بخاطر دعای ابراهیم است. دعائی که تنها در حق اعراب سرزمینش بیان شده است.
    اما محمد رندگونه این دعا را به صورت کاملا زیرکانه‌ای به خود متصل می‌نماید:
    رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الحَكِيمُ )بقره/129)پروردگارا! در ميان آنها فرستاده ای از خودشان مبعوث كن، تا آيات تو را بر آنها بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد و پاكيزه كند، زيرا تو توانا و حكيمي.
    او از قول ابراهیم بیان می‌نماید که از میان فرزندان من فرستاده‌ای از خودشان(عرب) برگزین تا به آنها کتاب و حکمت بیاموزد.
    پس محمد با بیان این جمله از سوی خدایش – الله- بیان می‌نماید که من برای همین ملت فرستاده شدم و در پایان می‌گوید: هر کسی که از ملت ابراهیم روی بگرداند و از آنان دنیاله روی ننماید جزء کودن‎هاست؛ زیرا طبق گفته‌ی قرآن تمام پیامبران از نسل ابراهیم هستند:
    وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ (بقره/130) چه كسي جز افراد سفيه و نادان از ملت ابراهيم رويگردان خواهد شد؟ ما او را در اين جهان برگزيديم و او در جهان ديگر از صالحان است.
    پس از دید محمد، ملت واقعی ابراهیم اعرابی هستند که دین برگزیده‌ی خدای ابراهیم که همان اسلام است را بپذیرند.
    محمد به تعریف و تمجید اعراب ادامه می‌دهد و آنان را بهترین امت جهان زیرا دین اسلام و سایر ادیان هم از میان همین امت برای جهانیان برانگیخته شده است:
    كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ)آل عمران/110 ) شما بهترين امتى هستید كه براى مردم پديدار شده‏ايد (شما)به كار نیکو فرمان مى‏دهيد و از كار ناپسند بازمى‏داريد و به الله ايمان داريد و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند، قطعا برايشان بهتر بود برخى از آنان مؤمنند و بيشترشان نافرمانند.
    همانگونه که مشاهده می‌گردد، محمد با حالتی کاملا متکبرانه به تحقیر سایر ملل می‌پردازد، او ملت عرب را قوم برگزیده معرفی می‌نماید!
    از دید اسلام، دو دین یهود و مسیح هم ادیان ابراهیمی هستند که پیروانشان با آمدن اسلام می‌بایست دین خود را کناز بگذارند و مسلمان شوند؛ برای خیر امت(بهترین) بودن همزمان باید هم از فرزندان ابراهیم بود و هم مسلمان.
    وی به اعراب زمان خودش بیان می‌نماید که من امتیاز دیگری را برای شما در نظر گرفتم، امتیاز بهره‌مندی از منافع حج؛ این منافع برای شما تا برپائی روز قیامت ادامه خواهد داشت، البته در آن زمان منظور محمد از منافع حج، منافع حاصل از قربانی کردن بود:
    ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ (حج/32 ) اينگونه است (مناسك حج) و هر كس شعائر الهي را بزرگ دارد اين كار نشانه تقواي دلهاست.
    لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (حج/33 ) در حيوانات قرباني منافعي براي شما تا زمان معين ( روز قیامت)است، سپس محل آن خانه كعبه آن خانه قديمي و گرامي است (اگر قرباني براي عمره مفرده باشد در سرزمين مكه و اگر براي حج باشد در مني نزديكي مكه محل ذبح آن خواهد بود).
    وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ (حج/ 34 )براي هر امتي قربانگاهي قرار داديم تا نام الله را (به هنگام قرباني) بر دامهائی كه به آنها روزي داده‏ايم، ببرند؛ و خداي شما خدای یگانه ای است در برابر فرمان او تسليم شويد و بشارت ده متواضعان و تسليم شوندگان را.
    قرآن در این آیه به صراحت از مناسک حج بعنوان مناسک همین قوم یاد می‌نماید:
    رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَآ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (بقره/128) پروردگارا ما(خود و خانواده اش) را مسلمان, از ذریه ی ما امت مسلمانی برای خویش قرار بده , مناسک ما را برای ما بنمایان و ما را بسوی خود بگردان.
    همچنین در اینجا از نژاد عرب بعنوان قومی که مورد پسند و گزینش الله قرار گرفته‌آند یاد می‌کند:
    وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ (حج/78) در راه الله جهاد (تلاش) كنيد و حق جهادش را ادا نمائيد او شما را برگزيد و در دين كار سنگين و شاقي بر شما نگذارد اين همان (آئين) ملت پدر شما ابراهيم است او شما را در كتب پيشين و در اين كتاب آسماني مسلمان ناميد تا پيامبر شاهد و گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم بنابراين نماز را بر پا داريد و زكاة را بدهيد و به الله تمسك جوئيد كه او مولای شماست چه مولاي خوب و چه يار و ياور.

    وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ (بقره/142 ) و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد و قبله‏اى را كه بر آن بودى مقرر نكرديم جز براى آنكه كسى را كه از پيامبر پيروى مى‏كند از آن كس كه از عقيده خود برمى‏گردد بازشناسيم هر چند جز بر كسانى كه الله هدايت[شان] كرده سخت گران بود و الله بر آن نبود كه ايمان شما را ضايع گرداند زيرا الله [نسبت] به مردم دلسوز و مهربان است.
    نظر من در مورد ابراهیم.
    یادآوری: در پاسخ به دوستانی که معتقدند آیه‌ی آل عمران/110 خطاب به کل مسلمانان می‌باشد، باید بگویم که نه چنین نیست و خطاب به فرزندان خودخوانده‌ی ابراهیم است؛ در این آیه از فعل گذشته‌ی کنتم(بودید) استفاده شده و در ادامه از فعل اُخرجت. همچین خود قرآن این آیه را به بهترین نحو تفسیر می‌نماید(آیه‌ی 142 سوره بقره)

  • مسلمان نمیدانم بگویم مفتخر باشند یا شرمنده که در کتاب آسمانی شان ...فعل بکُش – قَتَلَ – در سوره بقره 31 بار – سوره آل عمران 22 بار – سوره نساء 23 بار – سوره مائده 13 بار – سوره انعام 4 بار – سوره اعراف 3 بار – سوره توبه 13 بار- س...وره یوسف 2 بار- سوره اسراء 5 بار- سوره الکهف 2 بار – سوره طه 1 بار – سوره حج 2 بار – سوره فرقان 1 بار – سوره شعراء 1 بار – سوره قصص 7 بار – سوره عنکبوت 1 بار – سوره احزاب 5 بار – سوره غافر 2 بار در سوره های، محمد، فتح، حجرات، ذاریات، حدید، حشر، ممتحنه، صف، منافقون، مزمل، مدیر، عبس، تکویر و بروج مجموعا 23 بار که در مجموع دستکم 166 بار فعل "قَتَلَ" در قرآن آمده است. بدینوسیله اسلام حیات خود را از مرگ دیگران دارد. و نیز 133 بار در قرآن از مرگ ( ال موت) سخن رفته است —

  • زو:حمله قرمطیان(ایرانیان آزاده) به کعبه تاریان
    [تاريخ:۱۶ مهر ۱۳۹۲] دسته‌بندی نشده

    تاکنون در تاریخ چندین بار به مکه و کعبه (خانه الله) حمله شده است و مورد تخریب قرار گرفته است. یک بار حجاج ابن یوسف که مردی بسیار خشن و سنگدل بود ، در جنگ با عبدالله ابن زبیر که در خانه کعبه پنهان شده بود دستور تخریب کعبه را داد که بر طبق اظهارات تاریخ نویسان دو سوم کعبه نابود شد. قرمطیان هم یک بار به مکه حمله کردند اما مثل خیلی‌ از مسائل دیگر بیشتر مسلمانان از این واقعه بی‌خبر هستند و نمی‌دانند که خانه کعبه چندین بار ویران شده است و یا حتی چندین بار به دست حوادث طبیعی خراب شده است.در اینجا سعی‌ بر این دارم تا خلاصه ای از حمله قرمطیان به کعبه را البته با استفاده از تواریخ قدیمی‌ بیاورم.
    قرمطیان که پیشوای به نام ابو سعید بهرام جنّابی داشتند که از مردم گناوه خلیج فارس بود.قرمطیان هر کسی‌ را که مسلمان بود ریشخند میکردند و از خود میراندند.از دید آنها ۳تن‌ گمراه کنندگان جهان بودند؛ یک شبان به نام موسی ، یک درمانگر به نام عیسی و یک شتربان به نام محمد.آنان شتربان را بسیار بد نهادتر،سنگدلتر، فریبکارتر و گمراه کننده تر از آن دو دیگر میدانستند. در سال 319 هجری قرمطیان به مکه تاختند و سپس در یازده روز کعبه را ویران کردند و سنگ سیاه را چهار پاره نمودند و در آبریزگاه (توالت) قرار دادند و هر چه را که بود با خود به بحرین بردند.آنها پس از در هم کوبیدن و خراب کردن کعبه به تازیان چنین گفتند: چون الله شما به آسمان شود و خانه اش را بر زمین بیهوده بر جای نهد باید آنرا ویران کرد. آنان جامه کعبه را پاره پاره کردند و با خود بردند.قرمطیان با ریشخند و دست انداختن به تازیان گفتند: هنگامی که به خانه کعبه گریختید چرا از شمشیر‌ها در پناه نماندید؟ اگر الله یافت میشد شما را از کوبه های تیغ تیز ما به پناه خود میگرفت. ابن جزار می‌نویسد: یکی‌ از قرمطیان سوار بر اسب خود به خانه کعبه تاختن گرفت و به درون آن رفت و به مردمی که در آنجا بودند فریاد زد : ‌ای خرها شما این خانه سنگ و آجری و این سنگ سیاه را نیایش می‌کنید و پیشانی بر آنها میسایید و گرد آنها می‌چرخید و سر و کمر تکان می‌دهید ، میدانید که رهبران دینی شما ، جز اینها به شما‌ها نمی‌‌آموزند تا سوارتان شوند. پس برای از میان بردن این خرافه‌ها ، جز این شمشیر چیزی نمانده است و نمیماند.

  • تاکنون در تاریخ چندین بار به مکه و کعبه (خانه الله) حمله شده است و مورد تخریب قرار گرفته است. یک بار حجاج ابن یوسف که مردی بسیار خشن و سنگدل بود ، در جنگ با عبدالله ابن زبیر که در خانه کعبه پنهان شده بود دستور تخریب کعبه را داد که بر طبق اظهارات تاریخ نویسان دو سوم کعبه نابود شد. قرمطیان هم یک بار به مکه حمله کردند اما مثل خیلی‌ از مسائل دیگر بیشتر مسلمانان از این واقعه بی‌خبر هستند و نمی‌دانند که خانه کعبه چندین بار ویران شده است و یا حتی چندین بار به دست حوادث طبیعی خراب شده است.در اینجا سعی‌ بر این دارم تا خلاصه ای از حمله قرمطیان به کعبه را البته با استفاده از تواریخ قدیمی‌ بیاورم.
    قرمطیان که پیشوای به نام ابو سعید بهرام جنّابی داشتند که از مردم گناوه خلیج فارس بود.قرمطیان هر کسی‌ را که مسلمان بود ریشخند میکردند و از خود میراندند.از دید آنها ۳تن‌ گمراه کنندگان جهان بودند؛ یک شبان به نام موسی ، یک درمانگر به نام عیسی و یک شتربان به نام محمد.آنان شتربان را بسیار بد نهادتر،سنگدلتر، فریبکارتر و گمراه کننده تر از آن دو دیگر میدانستند. در سال 319 هجری قرمطیان به مکه تاختند و سپس در یازده روز کعبه را ویران کردند و سنگ سیاه را چهار پاره نمودند و در آبریزگاه (توالت) قرار دادند و هر چه را که بود با خود به بحرین بردند.آنها پس از در هم کوبیدن و خراب کردن کعبه به تازیان چنین گفتند: چون الله شما به آسمان شود و خانه اش را بر زمین بیهوده بر جای نهد باید آنرا ویران کرد. آنان جامه کعبه را پاره پاره کردند و با خود بردند.قرمطیان با ریشخند و دست انداختن به تازیان گفتند: هنگامی که به خانه کعبه گریختید چرا از شمشیر‌ها در پناه نماندید؟ اگر الله یافت میشد شما را از کوبه های تیغ تیز ما به پناه خود میگرفت. ابن جزار می‌نویسد: یکی‌ از قرمطیان سوار بر اسب خود به خانه کعبه تاختن گرفت و به درون آن رفت و به مردمی که در آنجا بودند فریاد زد : ‌ای خرها شما این خانه سنگ و آجری و این سنگ سیاه را نیایش می‌کنید و پیشانی بر آنها میسایید و گرد آنها می‌چرخید و سر و کمر تکان می‌دهید ، میدانید که رهبران دینی شما ، جز اینها به شما‌ها نمی‌‌آموزند تا سوارتان شوند. پس برای از میان بردن این خرافه‌ها ، جز این شمشیر چیزی نمانده است و نمیماند.

  • عید قربان و یا بیرحمی با حیوانات
    به راستی “عید قربان”، زشت ترین عنوانی است که مسلمانان برای چنین عمل بیرحمانه و ظلم و جور خود نسبت به حیوانات برگزیده اند. تصور کنید چند صد هزار انسان همه خصوصیت های انسانی در جامعه خود، قحطی و مرگ بیشمار کودکان و زنان در سرتاسر جهان، به ویژه قاره آفریقا را نادیده می گیرند و از قوت و زندگی سالانه خود پس انداز نموده آن را به جیب عرب های خوش گذران می ریزند و در روزی چون امروز جان و زندگی هزاران گاو، گوسفند، و شتر را گرفته و گوشت آنها را سرانجام در زیر خاک می کنند. این عملکرد را می توان اوج نزول و فروکش انسانیت در جامعه دانست کار اسلام سر بریدن است خواه انسان باشد، خواه گوسفند و یا گاو..

  • جناب جیــــــــــــــــــــران باز مثل اینکه پیروان ابو جهل از بحث در مورد مسایل اسلامی ازخواب جهالت سرزده وروی نا شسته بلند شدند نبادا که پرچم ابو جهل و ابو لهب و ابوالهول ها بزمین بماند. شما بد بختی تان در این است که خداوند را دارای جسم فزیکی میدانید فلهاذا آن را فکر میکنید که در خانه کعبه بود و باش دارد.
    کــــــــــــــــــــعبه یک سنک نشانیست که ره کم نشود. لذا شما ها از نظر فکری با اعراب دوران جاهلیت هیچ فرقی ندارید شاید در کدام کشور پیشرفته دنیا زندکی کنیداما همان افکار جاهلی در مغز های شماموجود است.
    شما که وجود خدا را وهم میدانیدوخودتان از جواب بدیهیترین و مهمترین سوال که حیات چطور بوچود آمد قاصر هستیدبعد به کهکشان و آسمان دست میاندازید تا خود را انسان مترقی بتـــــــــــــــــــــــــراقــــــــــــــید در حالیکه در بالا خانه وجود تان جز هوا چیزی درک ندارد.
    و به جناب نوید باید نوشت که وقتیکه خداوند در قرآن کشتن بدون موجب یک انسان را برابر به نابودی انسانیت میداند ولی برداشت شما از آن سر بریدن است خواه انسان باشد یا حیوان نماینده مایه فکری شماست که چه اندازه از دانش و مطالعه بی بهره و بدون خلطه فیر میفرمایید.

  • آقای عبد الله !
    در واقع این شما هستید که در طی این 1400 سال پا در جای پای ابو لهب ها نهاده اید ودرین راه گله وارروان هستید،ابو جهل یا ابو لهب ها هنگام طواف کعبه و دویدن بین صفا ومروه با صدای بلند نام بت های خودرا گرفته لبیک یا "عزی" یا "لات" و"منات" می گفتند. پیامبر اسلام شعار ابو لهب هارا به "الهم لبیک" تغییر داد،این عمل تا آنجا با روش کفار همانندی داشت که با عث اعتراض عمر مرد آهنین اسلام شد، ولی محمد اورا به سکوت وادار ساخت. حجت الاسلام غزالی بلند مرتبه ترین فقیه قرن پنج هجری وقتی ارکان ومبادی اسلامی را مورد بحث وتفحص قرار میدهد در مورد زیارت خانه کعبه متعجب شده وهیچ دلیل عقلانی در آن نمی بیند، ولی میگوید چون پیامبر آنرا واجب شمرده چاره جز اطاعت ازان نیست. اعتقاد مسلمانان از زیارت کعبه خانه پاک شدن از گناهان است که این خودمیرساند که این خانۀ الله است خواه الله از لحاظ فزیکی دران باشد یانباشد فرقی نمی کند ، در غیر آن کسی رنج سفررا متحمل نشده وپول هنگفتی را درین مورد به مصرف نمی رساند. در واقع زیارت خانه گِلی ساخت دست بشر واعتقاد داشتن به ریزش گناهان با یکبار زیارت در عُمر، بازیارت مجسمه های دست ساخت که هندوان ازان به عنوان واسطه بین بشر و" بگوان " یاد کرده و تقاضای رفع حاجت یا حل مشکل مینمایند فرقی ندارد. خوبی بگوان در اینست که بندگان خودرا به سر بریدن، قطع دست وپا و سنگسار زنان امر نمی کند.
    اینکه ”خداوند در قرآن کشتن بدون موجب یک انسان را برابر به نابودی انسانیت میداند " وقتی پیامبر عربی دستور سربریدن 700 یهودی تسلیم شده وامان خواسته را داد وآن بد بختان یکی پس از دیگری گردن زده شد زنان ودختران آنها بین عربهای وحشی تقسیم وپسران شان به بردگی سوق و اموال ودارای ایشان بعنوان غنیمت اسلامی حق شمشیر زنان اسلامی گردید ، دران هنگام الله مهربان اسلامی کجا بود تا آیتی عفو بخشش به مافیای مدینه صادر میکرد و اورا ازین جنایت بزرگ بر حذر می داشت.
    وقتی محمد در مکه در شرایط کمزوری قرارداشت شعار های " دینکم ولی دین" یا " لا اکراه فی الدین " ویا هم کشتن بدون موجب انسان .... را سر میداد، زمانیکه در مدینه فرار کرد واراذل و اوباش مدینه را پشت سر خود دید، بکاروان زنی شروع کرد واموال غارتی به زندگی آنان سرو سامان داد، وحتا احترام ماههای حرام را که سنت پسندیدۀ عربها بود، رعایت نکردوبرای درست جلوه دادن این عمل نادرست آیتی را از قول الله آورد وعمل خودرا توجیه کرد. بعد ازین تاریخ است که به رهزنی وکشت وکشتار، غارت وچپاول دست می زند و آیات قتال یکی پس از دیگری از سوی الله می آورد. درینجا به ذکر یکی از آنان اکتفا می گردد:
    إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/33) سزاى كسانى كه (با) الله و فرستاده اش محاربه می‌کنند و در زمين به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) مى‏كوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت."
    آقای عبدالله آنطوریکه شما می فرمایید آنقدر هم ما "از دانش ومطالعه" در باره تاریخ وسیره اسلامی بی بهره نیستیم وبی خریطه هم فیر نمی کنیم. اگر مایل باشید بازهم ازین دست شهکار های مافیای مدینه را به مطالعه جناب شما ودیگران میرسانیم.

  • جناب نوید ببین که کم مایه گی فکریتان به چه حد است دویدن بین صفا و مرو یکی از مراسمی است که در حج توسط حاجیان انجام میشود و از زمان هاجر زن حضرت ابراهیم(ع)به جا مانده است نه اینکه شما فکر کرده اید که از بزرگان فکری شما(ابوجهل و ابو لهب) بجامانده باشد.
    گرفتن راه کاروان تجارتی بیدینان و ملحدان مکه یکبار آنهم بتلافی غارت اموال و دارایی مسلمانانیکه از مکه هجرت کردند و همچنان برای اینکه به بیدینان و ملحدان مکه بفهماند که دیگر نمیتوانند اموال مسلمانان را غارت کنند انجام گرفته است. و مصیبت که بر همکیشان یهودتان آمد نیز بخاطر شکتن عهدی که با مسلمانان داشتند صورت گرفت طبق آن عهد همکیشان شما تباید با بیدینان و ملحدان مکه همدست میگشت برای نابودی مسلمانان اما کلوخ انداز را باداش سنگ است.و برای معلومات بیشتر شما باید نوشت که نه عمر خان که بارها از جنگ فرار کرد مرد آهنین اسلام بود ونه هم غزالی و افکارش راکه رهروان چون بن لادن و ملا عمر دارد در اسلام صاحب سخن و نظر میدانم و دین را باید از صاحبان دین بیآموزید نه از آنهاییکه به پوست دین چسپیده اند و برداشتهای سرسری شان را به نام دین بخورد مردم داده و میدهند و مشکل شما درینکه خداوند به مسلمانان وعده بخشش گناهانشانرا در صورت زیارت حج داده است چیست .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس