همجنسگرا کیست و همجنسگرایی چیست؟
گفتگو با یک همجنسگرای افغانستانی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
همجنسگرایی در افغانستان پدیده ی نو نیست که تعجب آور باشد اما سخن گفتن در مورد همجنسگرایی ممکن تازه به نظر برسد٬ اشتباه نشود موقع که از همجنسگرایی صحبت میشود باید تفاوت های را مشخص کرد «بچه بازی» که به یک ناهنجاری اجتماعی در جامعه سنتی مبدل شده با همجنسگرایی که روانشناسان آنرا طبیعی و غیر ارادی میدانند فرق دارد٬ بیشترین روابط دو همجنس (مرد با مرد) در جامعه افغانی میتواند دلایل مختلف را با خود داشته باشد٬ اما این نا هنجاری در زمان جنگ سی ساله به اوج خود رسید و در بعضی موارد به صورت رقابت های شخصی در بین قوماندانان که سالهای زیادی را در جبهه های جنگ و دور از همسر و خانواده سپری کرده بودند تبارز کرد و قربانیان این رقابت ها به دلایل نبودن قانون٬ بی سرپرست بودن ٬ ناتوانی و یا هم به دلیل فقر تن به چنین وضعیت اسفناک میدادند این پدیده از این عامل هم خارج نیست نیاز عنان گسیخته جنسی، و انحراف شخصیتی. درهر دو مورد، یک بزه کاری به حساب میآید، و راه حل منطقی قانونی می طلبد تا دست این زور و زر داران را ببندد.
اشاره: در این تحقیق و گزارش سعی شده است تا از تمام جوانب و زاویه ها به پدیده ی به نام همجنسگرای پرداخته شود البته که این تحقیق نمیتواند ادعا کند که به صورت کامل و بی نقص به نشر سپرده شده است بدون شک کمبودهای را در خود دارد و با این یاد آوری که این تحقیق در تخصص من نبود اما به عنوان یک سوژه به آن پرداخته شده است.
او خودش را حمید. ع و ۳۴ ساله معرفی میکند٬ مدتی زیادی نمی شود که به کانادا مهاجرت کرده است٬ سند فراغت اش را از دانشگاه کابل در رشته دارو سازی (فارمسی) بدست آورده است٬ ظاهر آرام دارد و شمرده شمرده صحبت میکند گاهی هم لبخندی بر لبش نقش میبندد٬ طنین صدایش شباهت به صدای مردانه ندارد و نه هم کاملا زنانه است٬ صورت اش کاملا مردانه است ریش و بروت (سبیل) وی نشان از ظاهر مردانه را در چهره اش نمایان میسازد٬ خانواده اش اورا طرد گفته و با او قطع رابطه کرده است٬ کتابچه ی در دست دارد و ادعا میکند که این نوشته وقتی تمام شود به عنوان یک کتاب به بازار خواهد آمد. پرسیدم میتوانم هر سوال داشته باشم از شما بپرسم؟ با گشاده روی میگوید: با کمال میل هرچه خواستی بپرس.
اولین سوالم را اینچنین میپرسم از چند سالگی احساس کردی که تمایل به همجنسگرایی داری؟
میگوید: شاید حدود ده ساله بودم که احساس کردم من مثل دیگر بچه ها (پسرها) به جنس مقابل احساساتی ندارم٬ او ادامه میدهد در مکتب اکثر بچه ها از احساسات شان نسبت به دختران صحبت میکردند آنزمان فکر میکردم که شاید همصنفی هایم برای سرگرمی یا به هر دلیل دیگر میخواهند خودشان را مطرح کنند٬ در خانه و کوچه هیچ علاقه به وسایل بازی پسرانه نداشتم و اصلا تمایل نداشتم که با پسران هم بازی شوم اکثر وقت ها با دختران همسایه و اعضای فامیل هم بازی بودم در جمع دختران خودم را راحتر احساس میکردم حدود پازنزده یا شانزده ساله بودم که یک روز شوهر خواهرم که در بین فامیل جایگاه خاصی داشت مرا پیش خودش نشاند و با تحقیر و توهین گفت که تو دیگر مرد شدی و مثل دختران صحبت نکن تنگ صدایم در آنزمان کاملا دخترانه بود و حرکات که از من سر میزد به حرکات دخترانه شباهت داشت و تمام اعضای فامیل از حالت من ناراحت بودند٬ هر کسی به نوعی مرا تحقیر میکرد همیشه با خودم درگیر بودم که چرا من نمیتوانم مثل یک پسر باشم در آنزمان از دو جنسی بودن چیزی نمیدانستم و نه هم خانواده و جامعه ی ما چیزی نمیدانست تنها کلمه که یادم مانده است همان کلمه یا اسم «ایزک» بود که مختصر اطلاعات در این مورد داشتم.
دومین سوالم را میپرسم، تا حالا به داکتر مراجعه کردی تا کمک بگیری؟
میگوید: نه! اما اضاقه میکند که همجنسگراها یک نوع نیستند یعنی در کتگوری های مختلف قرار دارند تعدادی هستند که با مراجعه به داکتر و با عمل جراحی خودشان را یا مرد میسازند و یا هم زن و تعدادی دیگر هم هستند که داکتر نمیتواند به این نوع همجنسگراها کمک کنند چون ساختار فزیکی و ساختار روحی و روانی شان هیچ کدام شباهت با هم دیگر ندارند و من هم در کتگوری دوم قرار دارم به این معنی که من ظاهر کاملا مردانه دارم ولی خواسته ها و روحیه ام کاملا زنانه است و هیچ نشانه ی از اندام زنانه در وجود من نیست و در رویا و تفکر کاملا خودم را از جنس زن میابم.
میپرسم از اینکه از خانواده و جامعه ی افغانی طرد شدی ناراحت نیستی؟
حمید میگوید: چرا! به خاطر همین مشکلات است که میخواهم این کتاب را بنویسم تا در دسترس همگان قرار گیرد٬ در بین جامعه فارسی زبان و مخصوصا در بین جامعه افغانی میخواهم در این کتاب شرح بدهم که من نخواستم اینطوری باشم این (همجنسگرایی) نه یک بیماری است و نه یک عادت بلکه به صورت طبیعی و خدادادی در وجود من نهفته است هیچ کس هم نمیتواند در وجود من تعغیر به وجود بیاورد٬ میخواهم در این کتاب شرح بدهم که من و امثال من مقصر نیستیم و نه هم خودمان را محکوم به فنا میبینم .
حرف اش را قطع میکنم٬ شما از خدا و طبیعت گفتید! آیا به دین اعتقاد دارید؟
کمی مکث میکند و با لبخندی میگوید: نه! دلیل اش هم واضح و روشن است افراد مثل من را هیچ دینی قبول ندارد بلکه محکوم به مرگ هستیم گرچه در یک خانواده مسلمان به دنیا آمده ام اما به دلیل دوجنسی بودنم بهتر آنست که یک انسان اتیست باشم تا خودم را یکطرفه کرده باشم اینطوری از نگاه روانی راحتر هستم.
به دلیل طولانی بودن این گفتگو و پرهیز از ضایع کردن وقت خوانندگان آنچه تا حالا امده بود خلاصه پرسش و پاسخ من و حمید بود که از نظر گذشتاندید٬ زندگی و سرگذشت حمید مرا وادار کرد تا در این مورد به تحقیق بپردازم و خواننده گان را نیز در جریان این دست آورد قرار دهم.
همجنسگرایی در افغانستان
بر اساس آمار تأييد شده، همجنسگرايان ۴ تا ۷ درصد جمعيت بشرى را تشکيل مى دهند. البته این امار نمیتواند ۴ تا ۷ درصد کل نفوس افغانستان را هم شامل شود بدلیل اینکه نمیشود کشورهای غربی را با کشورهای شرقی به نسبت نفوس و تعداد همجنسگرا های کشور ها مقایسه کرد در کشور های غربی مثل آلمان که نفوس شان به نصف کشور افغانستان هم نمیرسد اما تعداد همجنسگراها به حد زیاد است که نمی شود آن کشور ها را با کشور های شرقی مقایسه کرد.
همجنسگرایی در افغانستان پدیده ی نو نیست که تعجب آور باشد اما سخن گفتن در مورد همجنسگرایی ممکن تازه به نظر برسد٬ اشتباه نشود موقع که از همجنسگرایی صحبت میشود باید تفاوت های را مشخص کرد «بچه بازی» که به یک ناهنجاری اجتماعی در جامعه سنتی مبدل شده با همجنسگرایی که روانشناسان آنرا طبیعی و غیر ارادی میدانند فرق دارد٬ بیشترین روابط دو همجنس (مرد با مرد) در جامعه افغانی میتواند دلایل مختلف را با خود داشته باشد٬ اما این نا هنجاری در زمان جنگ سی ساله به اوج خود رسید و در بعضی موارد به صورت رقابت های شخصی در بین قوماندانان که سالهای زیادی را در جبهه های جنگ و دور از همسر و خانواده سپری کرده بودند تبارز کرد و قربانیان این رقابت ها به دلایل نبودن قانون٬ بی سرپرست بودن ٬ ناتوانی و یا هم به دلیل فقر تن به چنین وضعیت اسفناک میدادند این پدیده از این عامل هم خارج نیست نیاز عنان گسیخته جنسی، و انحراف شخصیتی. درهر دو مورد، یک بزه کاری به حساب میآید، و راه حل منطقی قانونی می طلبد تا دست این زور و زر داران را ببندد. خوشبختانه در بین زنان افغان از چنین چیزی تا حالا به صورت علنی خبری منتشر نشده است. در کشور همسایه ایران٬ شمار زنان همجنسگرا به ده هزار تن گزارش شده است و شماره مردان بالغ بر صدها هزار مرد میرسد٬ سازمان همجنسگرایان ایرانی در کانادا اعضای ثبت شده و رسمی شان به هزاران مرد و زن میرسد که این خود نشاندهنده رشد این پدیده را در کشور همسایه مارا نشان میدهد.
روانشناسی همجنسگرایان
در ابتدای قرن بیستم، مباحثی نظری پیرامون تحلیل روانی درگرفت که ادعا میکرد در همهٔ افراد طی نمو روانی، دوجنس گرایی به وجود میآید. مطالعات عددی آلفرد کنزی در سال ۱۹۴۰ و همچنین دکتر فریتز کلین در سال ۱۹۸۰ تأیید کنندهٔ این نظریات بودند.
مطالعات تازه که با چاپ کتابهای آلفرد کنزی با نامهای «رفتارهای جنسی انسان مذکر»و «رفتارهای جنسی انسان مؤنث» به نتایج مهمی منتهی شد، بیانگر این بود که اکثر مردم در مقاطعی دارای تجربیات و یا عواطف همجنس گرایانه بودهاند. پژوهشهای علمی معاصر ادعا میکنند که اکثریت جامعه انسانی تمایلات دوجنس گرایانه دارند. گرایش جنسی برخلاف آنچه بیشتر مردم تصور میکنند یک متغیر گسسته نیست که به ۲ گروه «دگرجنس گرا»و «همجنس گرا» تفکیک شود، بلکه متغیری پیوستهاست که خصوصیات مابین این گروهها را نیز داراست. گزارشات «کنزی» نشان میدهند که حدود ۴ درصد از بالغین امریکایی برای تمام عمر منحصراً همجنس گرا هستند و حدود ۱۰ درصد نیز در مقاطعی از زندگی رفتارهای همجنس گرایانه بروز دادهاند. با این حال درصد افرادی که به طور برابر با هر دو جنس رابطه دارند کمتر از میزان مورد انتظار است. این میتواند به علت فشارهای اجتماع بر افراد باشد که آنها را مجبور میکند بر خلاف غرایز درونی خود و به طور ناخودآگاه برچسبهای مطلق هویت جنسی را از قبیل «همجنس گرا» یا «دگرجنس گرا» بپذیرند.
کنزی، به همراه فعالان گروههای LGBTبر جنبههای تاریخی و سیالیت گرایشهای جنسی تأکید میکرد. مطالعات کنزی همچنین نشان داد که گرایش جنسی در دوران حیات فرد در جهات مختلف رشد میکند و ندرتاً (و نه لزوماً) امکانات جذب شدن به جنسیت متفاوتی را فراهم میکند. بسیار نادر است که شخصی گرایشات جنسی خود را تغییر دهد و همچنین بعید است که این اتفاق نادر در صورت رخ دادن «داوطلبانه» باشد. اما گاهی تمایلات جنسی گسترش مییابند و یا دستخوش تغییر شده و جوهرهٔ متفاوتی پیدا میکنند. نظریه فراهنجار ایدههای «ساختار اجتماعی» را مرتبط با قضیه میداند و معتقد است باید به تمایلات جنسی تنها در چهارچوب تاریخی آن نگریست. در این نگاه، گرایش جنسی محصول تأثیرات جامعهاست و یک ویژگی تحت کنترل انسان و ارادهٔ او محسوب نمیشود. بیشتر روانشناسان با نتایج کلی آزمایشات کنزی موافقند و به رشتهٔ پیوستهٔ تمایلات جنسی عقیده دارند، که در آن افراد کاملاً همجنس گرا و کاملاً دگرجنس گرا در دو انتهای بردار و اقلیت قرار دارند و اکثریت را دوجنس گرایان تشکیل میدهند. بعلاوه تقریباً همهٔ روانشناسان هم عقیدهاند که گرایش جنسی در سنین پایین شکل میگیرد و به طور ارادی قابل تغییر نیست.
البته بعضی دیگر از تحقیقات اسلوب کاری کنزی را زیر سؤال میبرند و نتایج این آزمایش را در برآورد تعداد همجنس گرایان و دگرجنس گرایان اغراق آمیز میدانند. آنها دلیل خود را انتخاب افراد نامناسب برای تحقیق (که شامل همجنس گریان و زندانیهایی که بعضاً متهم به تجاوزهای جنسی بودهاند میشود) بیان میکنند. به هر حال نظریات کنزی در رابطه با «رشته پیوستهٔ تمایلات جنسی» هنوز مورد قبول است و با یافتههای تحقیقات زیست شناسی انجام شده بر تفاوتهای ساختاری مغز افراد و حیوانات دارای گرایشات جنسی مختلف سازگاری دارد.
همجنسگرایی و مذهب
تمام مذاهب سامی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) با همجنس گرایی به طور علنی مخالفند اما برخی مسیحیان در این زمینه نظرات ضد و نقیضی دارند چنان که برخی کلیساها عقد آنان را میبندد و برخی آنان را مطرود میدانند و حتی تعدادی از کشیشان کلیساها خود همجنسگرا هستند البته در همه مذاهب اسلامی هم این قانون جاری نیست و به عنوان مثال درمیان پیروان مالکی که یکی از چهار مذهب مهم اهل تسنن است، داشتن رابطه بین دو مرد چنانچه یکی از آنان مردی آزاد ودیگری غلامش باشد، اشکال شرعی ندارد.
قوانین کشور ها و حقوق همجنسگراها
اکثر کشورهای اروپا در عین به رسمیت شناختن همجنس گرایی قوانین خاصی نیز برای آنها تدوین کرده و یا در حال انجام آن هستند. برای مثال قانون ازدواج همجنسگرایان در بلژیک در سال ۲۰۰۳ تصویب شد.
در اکثر ایالتهای آمریکا همجنس گرایان دارای مشروعیت بوده حتی دارای قوانین ازدواج هستند. رئیس جمهور کنونی آمریکا، جرج دبلیو بوش، تلاشهایی برای محدود کردن ازدواج همجنسگرایان به عمل آوردهاست.
در اکثر کشورهای خاور میانه به دلیل قوانین اسلامی با همجنسگرایان برخورد میشود.
حقوق بشر و همجنسگرایی
در میثاق ها و کنوانسیون های حقوق بشر به صورت مشخص در مورد حق و حقوق همجنسگرایان کدام ماده و بند نیامده است٬ اما تلاشهای سازمانهای همجسنگرایان در سراسر جهان بر اینست که ماده ها و بند های را در قوانین حقوق بشر بگنجانند.
منابع
ویکپیدیا
صدای المان
بی بی سی
پيامها
8 جون 2008, 17:40, توسط آزادی
تنها از شما میخواهم که آدرس و رفرنس همان مرجعی را که از نظریه فقهی مالکی نقل کرده ای اینجادرج کنی. هدف من از خود مراجع و کتب معتبر مالکلی هست. نه از کدام مقالهء که چنین نقلی را کرده باشد و توهم آن را نقل کرده ای. من که در رشتهء فقه اسلامی تخصص دارم تا حال چنین نظریه ای را در فقه مالکی ندیده ام. از این معلوم میشود که شما از نقل قول بدون تحقیق نقل قول میکنید، که این در باب نگارش بد تر از جهل و یک خیانت علمی است. اگر شما چنین مرجعی را در کتب فقه مالکی نشان ندادید، دانسته میشود که شیادانه به چشم مردم خاک میزنید و صرف به همین خوشحال هستید که شما را نویسنده بگویند. امید وارم در این امتحان موفق شوی.
8 جون 2008, 21:05, توسط بنده خدا
آقای زاهدی. در حالی که از سعی شما در تهیه نمودن مطلب فوق، قدر دانی بعمل مياورم، اما در عین زمان کوتاهی های که در نوشتار شما دیده میشود لازم میدانم آنرا به شما برملا سازم: آیا مطلب شما را می توان از نوع ژانر اکادمیک نامید؟ در قدم نخست شما از افغانستان آغاز نمودید و بعدا به آمار جهانی اشاره نمودید و باز دوباره به افغانستان. بهتر بود شما به شکل هرم معکوس به مطلب تان ادامه میدادید. دوم اینکه، شمااز مصاحبه تان با حمید، کدام نتیجه ګیری ندارید، و بالاخره اینکه مطلب شما پانویس ندارد، یعنی ممکن نیست فهمید که کدام موضوع از کدام ماخذ ګرفته شده است اخیر اینکه ماخذ های شما قابل اعتبار نیست. امروز ویکیپدیا، اصلا به حیث ماخذ قابل قبول قرار ندارد و شما اصلا ننوشته اید که به کدام تاریخ به این معلومات دست یازیده اید؟
آقای زاهدی، شما در آغاز مطلب تان افزوده اید که ګزارش و تحقیق، آیا شما میدانید که برای ګزارش و تحقیق، ضرورت به ارایه میتودولوژی است. معلوم نیست شما از کدام میتود استفاده نموده اید و ضمنا، فقط با یک نفر مصاحبه نمودن را که نمیشود راپور نامید! بهتر است تا در راستای بهتر و معیاری نوشتن، کمی تحقیق نمایید تا در مورد همجنسګرایی!!!
9 جون 2008, 04:24, توسط salam
Ziada rawi kardid.
kojayash ba tahqiq shobahat darad. sowalat che bod. jawabat che shod. manabe wa sanad hayat ra kaja kardi. mesl yak sokhanrani molla bod ta yak tahqiq. shoma ke englisi midanid behtar ast awal dar bara e tahqiq motalea konid wa baad mohaqeq shawid. be ehtram.
9 جون 2008, 06:21, توسط طنین
درود دوستان !
اصولا تمایلات جنسی در انسانها را میتوان در چهار شاخه کلی دسته بندی کرد. به این دسته بندی Sexual orientation میگویند.
علاقه مند به جنس مخالف (هترو سکسوال Heterosexual)
علاقه مند به جنس موافق (همجنسگرا، هموسکسوال Homosexual)
علاقه مند به دو جنس موافق و مخالف (بیسکسوال Bisexual)
عدم علاقه به برقراری تماس جنسی (اسکسوال Asexual)
اینکه یک شخص چگونه به یکی از این 4 شاخه اصلی تعلق میگیرد هنوز برای دانشمندان مسئله ای روشن نیست! هرچند که بسیاری از دانشمندان در مورد اینکه این تمایلات در دوران کودکی توسط عکس العمل های بیولوژیکی، روانشناسی و جامعه شناسی شکل میگیرد اتفاق نظر دارند اما تئوریهای مختلفی از منابع مختلفی برای این تمایلات از جمله فاکتورهای ژنتیکی و ترشحات هورمونی و یا تجربیات در دوران کودکی امروزه برای توضیح این مسئله مطرح هستند.
همجنسگرایی اغلب از طرف کسانی که آنرا نمیشناسند و در مورد آن تحقیقی نکرده اند بعنوان یک بیماری و یا یک چیز غیر طبیعی مطرح میشود. این دسته از اشخاص فکر میکنند شخص همجنسگرا نوع زندگی جنسی خود را انتخاب میکند و شخص همجنسگرا یک انسان منحرف از لحاظ جنسی است. در حالی که تحقیقات علمی به شدت با این نوع طرز فکر مخالف هستند، تحقیقات ژنتیکی نشان میدهند که ساختار ژنتیکی همجنسگرایان بطور مشخص و واضحی به همدیگر شبیه است و از لحاظ روانشناختی نیز با هتروسکسوال ها تفاوت اساسی دارند، لذا اتحادیه روانشناسی امریکا (APA) در سال 1973 همجنسگرایی را از لیست بیماری های روانی رد کرد و از سال 1975 همجنسگرایی را بعنوان یک مسئله ذاتی و درون زادی و خارج از اختیار شخص همجنسگرا مطرح کرد و اعلام کرد که همجنسگرایی در این افراد حتی قبل از اینکه با کسی تماس جنسی داشته باشند شکل میگیرد. همجنسگرایی همچنین در لیست بیماریها و انحرافات جنسی سازمان بهداشت جهانی نیز دیده نمیشود و این بدان معنی است که مجامع علمی جهان همجنسگرایی را یک بیماری نمیدانند.
تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از این اشخاص تلاش کرده اند که دیگر همجنسگرا نباشند و هتروسکسوال شوند اما با شکست روبرو شدند. بنابر این دانشمندان به این نتیجه رسیدند که همجنسگرایی یک بیماری نیست و نمیتوان افراد را طبیعی و همجنسگرا نامید! همجنسگرایان نیز انسانهای طبیعی هستند و انحرافی از لحاظ جنسی ندارند و غیر طبیعی و یا مریض خواندن آنها کاملا غیر علمی است. همجنسگرایی حتی در میان حیوانات مختلف نیز وجود دارد (1).
لازم به ذکر است که تمام کسانی که با جنس موافق خود تماس جنسی برقرار میکنند جزو این دسته بندیها نیستند، دسته ای از روانپریشی ها و بیماران روحی و روانی هستند که به همجنسگرایی و ستیز با جنس مخالف تبدیل میشوند، مثلا در میان زنان افرادی هستند که در سنین کودکی به آنها تجاوز شده است و از جنس مرد متنفر به دلیل اینکه فکر میکنند همه مردان همانطور هستند متنفر هستند.
مثلا پیر جماران، امام راحل میفرمایند:
مسئله ۲۴۱۰ در رساله :
"اگر كسى دختر نابالغى را براى خود عقد كند و پيش از آنكه نه سال دختر تمام شود، با او نزديكى و دخول كند، چنانچه او را افضا نمايد هيچ وقت نبايد با او نزديكى كند"
افضاء یعنی یکی شدن مجرای حیض و غائط
تحریر الوسیله مسئله 12:
كسيكه زوجه اى كمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ( اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد، و اگر قبل از نه سال او را وطى كند اگر افضاء نكرده باشد بغير از گناه چيزى بر او نيست ، و اگر كرده باشد يعنى مجراى بول و مجراى حيض او را يكى كرده باشد و يا مجراى حيض و غائط او را يكى كرده باشد تا ابد وطى او بر وى حرام مى شود، لكن در صورت دوم حكم بنابر احتياط است و در هر حال بنا بر اقوى بخاطر افضاء از همسرى او بيرون نمى شود در نتيجه همه احكام زوجيت بر او مترتب مى شود يعنى او از شوهرش و شوهرش از او ارث مى برد....."
تفخیذ یعنی شهوت رانی کردن با ران.
اگر امام راحل یا یکی از اعمه محترم اطهار با یک کودک خردسال یکی از این کارها را انجام بدهند آن کودک وقتی که بالغ میشود احتمالا فکر خواهد کرد که همه مردها در این درجه از انسانیت و سلامت فکری قرار دارند و همه آنها مثل امام خمینی فکر میکنند و این طرز فکر وی را از جنس مرد متنفر خواهد کرد و به سوی همجنسگرایی خواهد کشاند. بعضی از همجنسگرایان این دسته از اشخاص را نه همجنسگرا بلکه همجنسباز میدانند و به شدت روی این قضیه تاکید دارند که میان همجنسباز و همجنسگرا تفاوت اساسی وجود دارد، همجنسبازی یک بیماری است و همجنسگرایی یکی از انواع تمایلات جنسی.
نکته ای که مذهبیون نمیخواهند درک کنند این است که همجنسگرایی پدیده ای غربی نیست! همجنسگرایان در هر جامعه و در هر تاریخی از آن جامعه وجود داشته، حتی در قرآن در کنار حوری هایی که قرار است در خدمت مومنان باشند از غلام های زیبایی صحبت میشود که در اختیار مسلمانان همجنسگرا قرار خواهند گرفت. آیت الله شهید محراب دستغیب در کتاب معاد خود اعلام میدارد که قوت جنسی انسان در بهشت 100 برابر میشود. به نظر میرسد طبق این تئوری این نابغه و دانشمند بزرگ اسلامی چون 72 حوری وجود دارد احتمالا 28 غلام هم وجود خواهد داشت.
همجنسگرایی در یونان باستان، روم باستان وجود داشته و احکام مشخصی در مورد آن بجای مانده است که امروز قابل دسترسی است. همجنسگرایان در تمامی جوامع امروزی بشری نیز وجود دارند، در بسیاری از کشورهای اسلامی این افراد مجبور هستند بصورت زیر زمینی و پنهانی به برقراری ارتباط با یکدیگر بپردازند که این بسیار خطرناک است و اگر مذهبیون شعور داشته باشند باید درک کنند که پنهانی بودن چنین مسائلی باعث مشکلات بسیار زیاد پزشکی (مثل رواج ایدز) در جامعه میشود.
همجنسگرایان در طول تاریخ توسط مذهبیون مورد ظلم قرار گرفته اند اما حال که بشر دوران سیاه حکومت دینی را پشت سر گذاشته است روز به روز برای ایجاد شرایط بهتر برای زندگی انسانها قدمهای بزرگتری برمیدارد و امروزه با توجه به اطلاعات علمی ای که در باره مسئله همجنسگرایان وجود دارد در کشورهای پیشرو حق حیات و حتی ازدواج را برای همجنسگرایان در نظر میگیرند تا این دسته افراد هم بتوانند همچون سایر انسانها زندگی آرام و عادی و برابری را تجربه کنند. آزاد بودن همجنسگرایی در غرب اصولا بعنوان بی بند و باری جنسی از طرف اسلامگرایان مطرح میشود این در حالیست که طبق قوانین کشورهای بسیاری مثل انگلستان اگر شوهری با اجبار به همسرش تماس جنسی برقرار کند همسر آن شخص میتواند شوهر قانونی اش را به دادگاه بکشاند و اگر بتواند این مسئله را اثبات کند دادگاه وی را به تجاوز کردن محکوم خواهد کرد و حتما میدانید که یکی از سنگین ترین جرمها در غرب تجاوز است. از طرف دیگر بر خلاف نظر حضرت امام، اگر در آمریکا شخصی که بیش از 18 سال سن دارد با شخصی که کمتر از 18 سال سن دارد به هر عنوان چه در صورت تمایل طرفین و چه در صورت عدم تمایل طرفین رابطه جنسی برقرار کند بازهم شخص را بعنوان متجاوز مجرم خواهند شناخت. این افراد که در تمام عمرشان در نهایت نجف و کربلا و قم را دیده اند خیلی راحت در مورد تمام جهان حکم صادر میکنند و نظرات مضحک میدهند.
آدمهای مذهبی همچنان فکر میکنند همجنسگرایان را باید به تیر بست و آتش زد و یا اعدام کرد و در داخل یک گودال گذاشت و سنگ بر سر و صورتشان کوبید تا دیگر کسی به فکر همجنسگرایی نیافتند. گروهی از افراد مذهبی دست به اختراع مفاهیم غیر علمی ای زدند که انتخابی بودن همجنسگرایی را اثبات کنند ولی حرف های این افراد در رد مسئله تمایلات جنسی همانقدر مسخره است که استدلال های آنها در مورد رد سایر تئوری های علمی مثل تکامل و بیگ بنگ.
اما نگاهی به تازینامه نشان میدهد که رحمت الله بیش از اینهاست که به فکر مسلمانان نباشد و در بهشت خود خدمات جنسی را برای مسلمانان همجنسگرا نیز آماده کرده است.
سوره الطور آیه 24:
غلامانی که در خدمتشان هستند و از زیبایی بمانند مروارید پنهان در صدف هستند به دور آنها میچرخند.
سوره الانسان آیه 19
همواره پسرانی به گردشان میچرخند که چون آنها را ببینی پنداری مرواریدی پراکنده اند.
برقراری و دفاع از حقوق همجنسگرایان یک حرکت کاملا اخلاقی و در دفاع از انسانیت و آزادی و برابری است و ماهیت ضد بشر و خردستیز ادیان ابراهیمی طبق معمول در مورد هر حرکتی که به سمت آزادی و انسانیت است در مقابله آنها با این حرکتها نمود جدی پیدا میکند.
همجنسگرایی یک واقعیت اجتماعی است و در هرکشوری همجنسگرایان بسیاری وجود دارند که وظیفه انساندوستان و آزاد اندیشان است که جامعه را از واقعیت هایی که اسلامگرایان سعی در پنهان کردن آنها دارند آگاه کنند.
9 جون 2008, 09:48, توسط حسین زاهدی
سلام به دوستان نهایت گرامی!
آقای آزادی عزیز همانطور که گفته بودم این گزارش ادعا کامل بودن را ندارد و نقایض را با خود دارد اما در خصوص منبع پرسیدید حدس شما درست است من خودم شخصا در لابلای کتاب های مالکی در مورد تحقیق نکردم اصلا نمیشود کتاب های مالکی را اینجا پیدا کرد اما اینکه من به چشم مردم خاک میرزم این حرف را رد میکنم اگر اعتراض در مورد داشتید حتما با اداره بی بی سی در تماس شوید و خواهان معلومات بیشتر گردید. من لینک نوشته ی را که ادعا کرده است که در بین پیروان مالکی چنین چیزی وجود دارد را در پایین این پیام میگذارم تا شما هم آنرا ببینید.
با سپاس از انتقاد و پیشنهاد تان
آنلاین : http://www.bbc.co.uk/persian/i...
9 جون 2008, 07:14, توسط مسلمان
اقای زاهدی یک شیعه بوده وه به مسلمانان توهین کرده گاه از ده گفته گاه از درختا!لعنت به وی.
9 جون 2008, 10:57, توسط اسلام دوست
موضوع شیعه و سنی نمیباشد مسلمان جان. اگر قرار باشد که به شیوۀ شما شاخه بندی کنیم پس لطفاً سهم (سلمان رشدی) را که قبل از نوشتن آیات شیطانی و منحرف شدن یک مسلمان سنی مذهب بود، فراموش نکنید.
9 جون 2008, 12:18, توسط نادر وطندوست
جواب به اقای مسلمان.درکشورعربستان سعودی که سخت ترین قانون درانجا حاکم است جزای هم جنسگرا خلی خفیف تر از جزای جنس مخالف است یعنی جزای جنس مخالف اگر مرتکب شود اعدام است وجزای هم جنسگرا اگر مرتکب شود شلاق است. از شماه فقط یگ سوال چرا حیوانات همجنسگرا نیست؟ العاقل فی الاشاره..
9 جون 2008, 20:49, توسط رستم
از آقای زاهدی و میرهزار باید تشکر کرد که مطالبی از این قبیل را مینویسند و به نشر میرسانند. به راستی که مردم ما از این بابت معلوماتی کم دارند که باعث رنجاندن یک تعداد انسان های معصوم میشود. رمانیکه خودم در افغانستان زندگی میکردم در این مورد معلومات خیلی کم داشتم و همجنسگراها (ایزکها) را همه یکسان و کثیف میپنداشتم. خوب به یاد دارم پسری در مکتب ما بود که حرکاتش مثل دختران بود و در هر موقع توسط بچه های مکتب آزار و اذیت میشد من هم در این کار سهم فعال داشتم. در جریان چهارده سال زندگی ام در لندن در یافتم که ایزکها و بسیاری از همجنسگرایان با هورمون های جنس مخالف تولد شده اند و هیچ چاره برای علاج ندارند. قرار احصایه های معتبر اکثریت قاطع این افراد از ساختار جسمی شان راضی نیستند و آ رزو دارند یا مرد و یا هم زن باشند. تعداد زیادی از ایشان دست به خود کشی میزنند. یک پسرهمجنسگرا انگلیسی که همصنفی دوران پوهنتونم بود چند بار به من گفت که میخواهد به زندگی خود خاتمه دهد. چراکه خود را کثیف و ناقص احصاص میکند. که واقعا برایم قابل تاسف بود. حالا آرزو دارم آن پسر دوران مکتبم را بیابم و ازش معذزت بخواهم و هم از هموطنان خود در داخل کشور خواهش میکنم که مشکل اصلی افراد این گروه را درک کرده و اذیتشان نکنند.
9 جون 2008, 22:34
سلام خدمت خواننده گان وکارکنان سایت وزین کابل پرس?. همه حق دارند در مورد هر مسله نظر خود را داشته باشند. ولی بنده فکر میکنم که در کشوری که مردم آن از گرسنه گی علف میخورند، هر روز مکاتب آن بسته و ده ها نفر کشته میشوند، طرح چنین بحث های در این مقطع زمانی که مسایل بسیار مبرم دیگر پا برجاست، بی مورد به نظر میرسد. زمانی که مشکل تلاش برای زنده ماند برطرف شد و مشکلات اولیه و اساسی زنده گی مردم برطرف شد، به فکر این بحث ها افتید.
9 جون 2008, 23:59, توسط عزیز بامیانی
با سلام مدت زیادی بود که افکاری در ذهن داشتم و تلاش میکردم تا در قالب یک مطلب کوتاه یا یک مقاله به نوشتن بگیرم که خوشبختانه امروز با این مطلب سر خوردم.
چیزی به نام همجنسگرایی که واژه ای غریب برای مردم افغانستان است بسیار انیس عده ای از مردم ما است که البته به نام بچه بازی از آن یاد میکنند، در مطلبی که دوست عزیز ما نوشته بودند اشاره به تمایلات خود شخص به همجنسگرایی داشتند که البته جامعه های سنتی قابلیت درک و تحلیل و قبول نمودن این قضیه را در اذهان خویش ندارند، معضلی که امروز در افغانستان با آن زیاد روبه رو هستیم همجنسگرایی با عدم رضایت یا مجبوریت یکی از جانبین است که در افغانستان در دوره جنگ شیوع و با سرعت گسترش یافت، نیاز انسان به ارضاء جنسی یکی از نیازهای اساسی هر انسان است که هیچکسی انکار این نیاز را نمیتواند، ارتشها و قدرتهای نظامی جهانی همیشه امکاناتی را چون در اختیار گذاشتن زنان روسپی برای عساکر از بی دادی و فحشای عساکر خود جلوگیری نموده اند . ولی در افغانستانی که همه داد از اسلام میزدند و سلاح به دوش میگرفتند و راهی سنگرها میشدند این نیاز و این راه حل هرگز مد نظر گرفته نشده و نخواهد شد، بنیان و اساس شیوع همجنسگرایی در افغانستان را من نیازهای مبرم جنسی عساکر در دوره به اصطلاح جهاد میدانم که بعد از جنگ نیز ریشه های آن تا کنون استوار است.
18 جون 2008, 10:24, توسط makwoanazonajanana
There’s a great news for homosexual , gay , Lesbian and all those gay who enjoy them self in ( underground ) for long time ,. in 16 may California supreme court turn down the ban of same sex marriage , and since then till now nearly 600 gay couple are marriage with each other ,. why you waiting for ? this is a golden chance for all of you who fell your self a “go go” , go to Cali ’’ and get marriage .,
آنلاین : best of the rest
12 آپریل 2010, 08:54, توسط همجنس باز
سلام به همگان و اقای حسین زاهدی که این مطلب را به اطلاع عموم رساندند بنده به نوبه خود از ایشان تشکر میکنم
امروزه خیلی از پسران جوان عمل همجنسبازی را انجام میدهند و به نظر من اینکار در بین پسرها بیشتر از دخترها باشد چرا که من به عنوان یک پسر این را در بین دوستان خود دیدم البته خودم هم از این مورد مبرا نمیباشم!
راستش را بخواهید در دوران کودکی که انسان عقلش ناکامل میباشد برای گزراندن وقت خود به سراغ انواع بازی ها و سرگرمی ها میرود و در این میان با بزرگترها برخورد میداشته باشد جوانان از کودکان سوء استفاده میکنند و کودکان هم وقتی که به سن بلوغ رسیدند اینکار را با کوچکتر از خود میکنند و همین امر باعث میشود وقتی که کودکی از بزرگتر از خود چیزی اموخت همین کار را با دوست خودش که یک کودک هست انجام میدهد و اصلا متوجه نیست که اینکار گناه است فقط فکر میکند که این کار بد میباشد و بس و باید از عموم پنهانی انجام شود تا کسی او را ملامت نکند و برخی کودکان در خانواده های مذهبی هم احساس میکنند که این کار از نظر خدا بد میباشد ولی نه به اندازه ارتباط با دختران چون فقط ارتباط با دختران گناه دارد و ارتباط با پسران گناهی ندارد فقط یک کار زشت میباشد و بس و نه کدام گناه بزرگی که او را به جهنم بیندازد ولی وقتی سن انسان بالا میرود تازه می فهمد که چقدر کارش بد بوده و جرمش هم از زنا بالاتر و برابر با قتل است انوقت است که دیگر از اینکار دست میکشد و بدنبال جنس مخالف خود و دختری میگردد و وقتی که ان را هم نمی تواند گیر بیاورد یا توان ازدواج ندارد میرود و خود را با فیلمهای سکسی سرگرم میکند و تا دلش بخواهد استمنا میکند و بعدها متوجه میشود که این عمل استمنا و نگاه کردن فیلمهای سکسی گناه دارد و تمام سعی و تلاش خود را بر ترک این عمل میگزارد و وقتی که اگر موفق به این کار شد متوجه میشود که عمری برایش باقی نمانده است و باید از دنیا خداحافظی کند پس افسرده میشود و از دین و دنیا متنفر میشود.من از تمامی کسانی که مدافع حقوق بشر هستند می خواهم که به ما دگر اندیشان کمک کنند و ما را از این گوشه نشینی و مسخره شدن و حکم عدام رهایی بخشند تا این چند صبای که زنده هستیم را در یک گوشه از این دنیای بی رحم که به حقوق ازادی دیگران احترام می گزارد زندگی کنیم و ما خودمان را مقصر نمیدانیم بلکه این طبیعت ماست و شمایان میتوانید هر طوری که خواستید به این موضوع نگاه و قضاوت داشته باشید و حقوق ما را محترم بشناسید فکر کنم فقط در امریکا و هلند و انگلستان و کانادا ما امنیت داشته باشیم و دیگر نتوانیم هیچ کجای زمین را به عنوان انسان قدم بگزاریم و ازاد زندگی کینم به امید روزی که همگی به حقوق همدیگر احترام بگزاریم و در افغانستان عزیز و جای جای دنیا حقوق مساوی و ازادی را داشته باشیم.هموطن شما انسان ازاده
15 آگوست 2011, 19:06, توسط ناشناس
درود بر شما.این وبلاگ مخصوص همجنسگرایان هست.فقط گی ها وارد شن:
www.minutes-to-midnight.mihanblog.com