صفحه نخست > دیدگاه > روز همبستگی تورک‎های آذری و هزاره

روز همبستگی تورک‎های آذری و هزاره

شبکه همبستگی تورک های آذری و هزاره
جمعه 20 دسامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

پیام تبریک " شبکه همبستگی تورک‎های آذری و هزاره" به مناسبت "روز همبستگی تورک‎های آذری و هزاره"

هموطنان، همزبانان و همنژادان گرامی،
"شبکه همبستگی تورک‎های آذری و هزاره" به مناسبت فرا رسیدن سومین جمعه دسامبر , "روز همبستگی تورک‎های آذری و هزاره" به شما عزیزان تبریک گفته و آرزوی موفقیت و اتحاد بیشتر برای تک تک شما را دارد.

شبکه همبستگی تورک‎های آذری و هزاره
۱۹/۱۲/۲۰۱۳

“آذری و هزاره تورک‌لری همرایلیگی توپلومو”نون “آذری و هزاره تورک‌لری همرایلیک گونو” موناسیبتیله تبریک مئساژی

وطنداش‌لار، دیلداش‌لار و سایقی‌لی سویداش‌لار،
“آذری و هزاره تورک‌لری همرایلیگی توپلومو” سیز عزیزلری دسامبر آیی‌نین ۳-جو جومه گونو، “آذری و هزاره تورک‌لری همرایلیک گونو” موناسیبتیله تبریک ائدیر و سیزلره باشاری و آرتان بیرلیک دیله‎ییر.

آذری و هزاره تورک‌لری همرایلیگی توپلومو
۱۹/۱۲/۲۰۱۳

“Azəri və Həzarə Türkləri Həmrəyligi Toplumu”nun “Azəri və Həzarə Türkləri Həmrəylik Günü” munasibətilə təbrik mesaji

Vətəndaşlar, dildaşlar və sayqılı soydaşlar,
“Azəri və Həzarə Türkləri Həmrəyligi Toplumu” siz əzizləri Dekabr ayının 3-cu Cümə günü, “Azəri və Həzarə Türkləri Həmrəylik Günü” munasibətilə təbrik edir və sizlərə başarı və artan birlik diləyir.

Azəri və Həzarə Türkləri Həmrəyligi Toplumu
19/12/2013

“Turkic Azeri and Hazara Solidarity Network” congratulates “Turkic Azeri and Hazara Solidarity Day”

Dear Azeris, Hazara and other Turkic people,
“Turkic Azeri and Hazara Solidarity Network” wishes you a successful and unified life as 3rd Friday of December, the “Turkic Azeri and Hazara Solidarity Day” arrives.

Turkic Azeri and Hazara Solidarity Network
19/12/2013

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • سلام :
    تبریک و پیروز باد برای همه ای هزاره ها و ترک ها آذری

  • روز همبسته گی برادران محترم آذربایجانی و برادران محترم هزاره را به همه تورکی های جهان مبارکباد میگویم

  • پیام من به تاجیکهای ناجوانمرد = نامرد این است که نسب تانرا فراموش کردید و تف تفاله شدید

    تاجیک تا ابد غلام باشد
    گوسفندی و بی نشان باشد
    چون گم شود ز خطه ی ترکستان
    نامردی و نا کسی را پایان باشد

    کلمه تاجیک ، تاژیک ، تازیک از کلمه تات ترکی گرفته شده است . " در ترکی عثمانی «تات» به معنی خوار و پست و بیگانه است."

    " گروهی از دانشمندان و زبان‌شناسان «تات» را واژه ا‌ی ترکی می‌دانند و برآنند که این واژه نامی است که از سوی ترکان به زیر دستان شان" اعم از ترک و غیر ترک داده شده است، زیرا «تات» در زبان ترکی معنی : خوار ـ پست ـ بیگانه دارد.

    " پروفسور «مارکوارت» آلمانی واژه‌ی «تاجیک» را سرشته از دو بهر «تا»(= زیردست) و «جیک»(= ادات تصغیر ترکی) دانسته، آن را «زیردست کوچک» معنی کرده است (۲) و می‌گوید که ترکان مردم زیردست خود را با همان نام «تاجیک» که از سوی همسایه‌های ترکشان به آن‌ها داده شده است" صدا میزدند.

    http://www.bbc.co.uk/persian/a...

    دا هم :

    http://www.bbc.co.uk/persian/s...

    در مورد وجه تسمیه تاجیک حرف های مختلف گفته شده است

    یکی از چند نظر محقیقین در این باره این بوده است که کلمه تاجیک ، تاژیک ، تازیک از کلمه تات ترکی گرفته شده است . " در ترکی عثمانی «تات» به معنی خوار و پست و بیگانه است."

    " گروهی از دانشمندان و زبان‌شناسان «تات» را واژه ا‌ی ترکی می‌دانند و برآنند که این واژه نامی است که از سوی ترکان به زیر دستان شان" اعم از ترک و غیر ترک داده شده است، زیرا «تات» در زبان ترکی معنی : خوار ـ پست ـ بیگانه دارد.

    " پروفسور «مارکوارت» آلمانی واژه‌ی «تاجیک» را سرشته از دو بهر «تا»(= زیرست) و «چیک»(= ادات تصغیر ترکی) دانسته، آن را «زیردست کوچک» معنی کرده است (۲) و می‌گوید که ترکان مردم زیردست خود را با همان نام «تاجیک» که از سوی همسایه‌های ترکشان به آن‌ها داده شده است" صدا میزدند.

    در ذیل امکانات دیگری را میبینید که در مورد خاستگاه کلمه تاجیک یا تاجک ابراز شده است. ولی با در نظر داشت لینک فوق یعنی اینکه اکنون در مورد همخون بودن، هم جین یا ژن بودن تاجیکها با ترکها تحقیقات دی آن ای هم به صورت واضح بیان شده است پس همان نظر اول که تاجیک از کلمه تات ترکی گرفته شده است، بیشتر مورد قبول قرار باید بگیرد.

    تازی. چادرنشين. صحرانشين.

    تازيک. دونده. مردم کمرباريک و دونده: اسب تازيک و سگ تازيک.

    جبان. ترسنده.

    از اهل قبيله تاج (تاژ، يعنی طی) و مِن باب اطلاق جزو بکل، عرب را گويند. و يکی از معانی تاجيک در پهلوی، تازی يعنی عرب است. رجوع به سفرنامه مازندران و استرآباد رابينو بخش انگليسی ص ٧٨ و رجوع به تاجک و تازی و تازيک و تاژيک شود.

    خاستگاه واژهٔ تاجیک نامعلوم است. شرح و بيان معنای این واژه تاریخی در چند مقالهٔ علمی تحلیل و بررسی شده‌ است. در اینجا دیدگاه‌های چند تن از دانشمندان به طور فشرده در مورد تاریخ واژهٔ "تاجیک" بيان می‌شود:

    تاجیک نام قبایل "دئی" بوده، پارتها و اشکانیان "دئی"، "تاجیک" و "دجیک" خوانده می‌شدند.

    تاجیک از "تای" است و همريشه با کلمه یونانی "تگاس" به معنای پیشوا و "دديک"

    .تاجيک از ریشه "تژی" در زبان سکایی است

    تاجيک همريشه است با نام مردم ايرانی "تات".

    تاجیک صفت منسوب است از واژه "تاج"

    تاجيک صفت منسوب است از نام قبيله عربی "طای"

    تاجیک صورت ديگری از "تازیک" و "تاژیک" به معنای "عرب" است.

  • فرمود: کسی که خود را به شخصی غیر از پدر خودش نسبت دهد و بگوید فرزند او است در حالی که می داند فرزند او نیست ، مرتکب گناه بزرگی شبیه کفر شده است ( وحق پدرش را نادیده گرفته و نعمت بزرگی را کفران نموده است ) و همچنین، کسی که خود را خود را به طایفه و قومی نسبت دهد که به آن قوم نسبت ندارد باید جای خود را در دوزخ آماده سازد.

    البخاري فی :۶۱ءکتاب المناقب: ۵ءباب حدثناأبومعمر.
    فرمود: کسی که خود را به شخصی غیر از پدر خودش نسبت دهد و بگوید فرزند او است در حالی که می داند فرزند او نیست ، مرتکب گناه بزرگی شبیه کفر شده است ( وحق پدرش را نادیده گرفته و نعمت بزرگی را کفران نموده است ) و همچنین، کسی که خود را خود را به طایفه و قومی نسبت دهد که به آن قوم نسبت ندارد باید جای خود را در دوزخ آماده سازد.

    البخاري فی :۶۱ءکتاب المناقب: ۵ءباب حدثناأبومعمر.

  • خزر تلفظ تركماني كلمه هازار يا همان آذر است كه قومي بسيار قديمي ساكن هازاربيگان بوده اند . هازار ها در اصل طبقه روحاني در ميان تركان اسكايث بودند و معني دقيق هازار يعني "مرد شعله" كه ميگفتند اين افراد ميتوانستند با دستان خود شعله ايجاد كنند.

    علت استفاده از كلمه هاز يا آز در اشاره به شعله اين بوده كه شعله با پيشرفت خود محو ميشود و كلمه آز در حقيقت به معني محو شدن و گم گشتن است.

    نام رود آراز يا به قول هرودوت آراكس هم از نام اين قوم مشتق شده بوده كه به معني "ميان هاز" است چون از وسط سرزمينهاي مردم هازار عبور ميكرده.

  • دوستی پرسیده اند که آیا هزاره ها تورک تبار اند یا نه؟
    در پاسخ این دوست گرامی باید گفت که نخست واژه تورک بار زبانی دارد، نه تباری و نژادی. نژادی به نام تورک وجود ندارد. ما اقوام تورکی زبان داریم یعنی گویشوران زبان های آلتایی.

    تورک خواندن هزاره ها هم بار سیاسی دارد و با داده های علمی یکسره مغایر می باشد. به گونه مثال در مقاله داکتر الکسانرد بویارف که در هفته آینده پس از ترجمه نشر خواهد شد، آمده است: «آن چه مربوط به دارندگان هاپلوگروه R1b1b1 می گردد، (هزاره های مغولی چهره افغانستان نیز همین هاپلوگروه را دارند)، بعید است که آن ها در گذشته به تورک ها و مغول ها کدامین ارتباطی داشته بوده اند (از دادن توضیحات فنی در مورد جزئیات می گذریم). بازماندگان تیره های دارای ژن R1b1b2، R1a بدون شک ایرانی اند.»
    هزاره ها در آغاز هیچ نفاوتی از دیگر پارسی زبانان کشور نداشته اند. تنها پس از پاییدن شماری از سپاهیان چنگیزی، برخی از آنا ن با برخی از تیره های هزاره آمیزش یافتند. در زبان هزاره ها شماری از واژه های سکایی دیده می شود. شمار واژه های ترکی- مغولی شاید به هزار هم نرسد. اما موجودیت 1000 واژه دارای منشای ترکی- مغولی در زبان هزاره ها دلیل شده نمی تواند که هزاره ها را تورک بخوانیم.
    در زبان پارسی هم 1000 واژه ترکی کاربرد دارد. همین گونه در حدود 3000 واژه پارسی در زبان های قزاقی و قرغیزی کاربرد دارد. در زبان ترکی استانبولی هم بیش از 1000 واژه پارسی دری و بیش از 3000 واژه عربی هست. در زبان های ازبیکی؛ آذری و ترکمنی هم بیش از نیمی از واژه ها منشای پارسی دارند. همین گونه در زبان های تورکی زبانان گستره شوروی پیشین بیش از نیمی از واژه ها روسی اند.

    پژوهش های علمی ثابت ساخته است که هزاره ها مانند دیگر ایرانیان از بازماندگان تیره های بورئالی (شمالی) (شاخه هندواریایی (ایرانی اند).

  • شکنجه شدید رسول رضوی از فعالین مدنی آزربایجان توسط ماموران امنیتی .رسول رضوی از فعالین مدنی آزربایجانی تحت شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار دارد. دلیل این امر انتساب اتهام واهی درباره بنر معروف "south azerbaijan is not iran" و اقرار وی در زیر شکنجه ماموران امنیتی می باشد.

    به گزارش گوناز تی وی، این فعال مدنی ساکن تبریز که چهارشنبه 13 آذر ماه در منزل پدری خود توسط ماموران اداره اطلاعات تبریز بازداشت شده، از زمان بازداشت خود تحت شکنجه های شدید ماموران اداره اطلاعات تبریز قرار داشته است. گزارشات رسیده حاکی از وضعیت وخیم جسمانی وی می باشد.

    وی پیشتر در 13 فروردین ماه سال نود به دلیل سخنرانی در تجمع اعتراضی میدان آزربایجان تبریز نسبت به خشکاندن تعمدی دریاچه اورمیه تحت تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفته بود. رسول رضوی روز یکشنبه 17 مهر ماه همان سال هنگام بازگشت از محل کار توسط ماموران اداره اطلاعات سپاه بازداشت و سوم آبان ماه همان سال به زندان مرکزی تبریز منتقل گردید. وی در نهایت پس از تحمل 16 روز حبس در این زندان به قرار وثیقه 300 میلیونی به طور موقت از زندان مرکزی تبریز آزاد گشت.

    گفتنی است بر اساس قوانین موضوعه ایران و نیز اسناد بین المللی حقوق بشر دوستانه هرگونه اعتراف تحت فشارهای روحی و جسمی فاقد وجاهت قانونی می باشد. رژیم اسلامی ایران پیشتر نیز اقدام به شکنجه و آزار و اذیت جسمی و روحی برخی از فعالین مدنی آزربایجانی نموده است.

  • عقب ماندگی و نژادپرستی دو خصلت جدایی ناپذیر فارسها – حسن صفری
    امتیاز کاربر: / 2
    بدخوب
    تبریز سسی : همه ما حتی بدون مراجعه به آمار و ارقام، کم و بیش متوجه وجود نژادپرستی در ایران حتی در سطح دولت نیز هستیم. اما چیزی که مرا به نوشتن این مقدمه جهت ارائه خاطرات یک ترک افغان وادار نمود این بود که درد آنها و ما دقیقاً مشابه همدیگر می باشد.

    به همین جهت خواستم برای "خاطرات من از تبعیض" خانم بیگم چند سطری مقدمه نوشته و آنرا به ملت عزیزمان در آذربایجان جنوبی ارائه نمایم. خاطرات این خانم محترم ازبک دقیقاً گویای حقایق تلخی می باشد که حدود 35-30 میلیون ترک در ایران با آن مواجه می باشند. با خواندن این مقاله بیش از پیش مطمئن شدم که هر جا ردپای فارس هست، عقب ماندگی، نژادپرستی، تبعیض، توهین، افراطی طلبی، استبداد و غیره از آنجا دور نخواهد بود. در دنیا سه کشور وجود دارد که فارسها یا در آن چون تاجیکستان در اکثریت می باشند و یا چون ایران و افغانستان با وجود اقلیت، حاکمیت را قبضه نموده اند. در همین سه کشور ذکر شده عقب ماندگی، راسیسم و دیگر خصوصیات غیر انسانی غوغا می کند. اما چیزی را که از همان نگاه اول هم می توان متوجه شد این است که در هر سه کشور ذکر شده فارسها رویکردی نژادپرستانه نسبت به اکثریت و یا اقلیت ترک در همان کشور که متمدن تر از خود آنها می باشند دارند. همچنین آنها نسبت به هفت کشور مستقل ترک و دهها جماهیر و ولایات خود مختار ترک که هر کدام پیشرفته تر و متمدن تر از این سه کشور ذکر شده می باشند همین رویکرد را دارند. وقتی هم به تبعیض و نژادپرستی آنها اعتراض می کنی با تجزیه طلبی و دهها اتهام دیگر روبرو می گردی. اگر این رویکرد تبعیض آمیز از سوی کشوری چون انگلستان طلایه دار علم و تکنولوژی رخ می داد، شاید توجیه آن کمی سخت بود. اما فارس افغانی که در واقع عقب مانده ترین انسان روی زمین می باشد و دنیا با هزار مکافات نمی تواند بدبختی های ناشی از مواد مخدر آنها را جمع و جور نماید دیگر چه ادعایی می تواند داشته باشد. تاجیکستان هم که عقب مانده ترین جمهوری شوروی بود و الان هم هست. ضمناً ایران هم در سایه اکثریت ترک که در اکثر استانهای آن به جز 4-3 استان حضور دارند به جامعه ای نسبتاً متمدن تبدیل شده است. والا اگر ترک ها نبودند دنیا مجبور بود با افغانستان دوم هم بسازد. دو ویژگی عقب ماندگی و نژادپرستی در فارسها چنان خصوصیت بارز آنان می باشد که حتی برای اثبات آن هیچ دلیل و ثبوتی لازم نیست. زیرا چیزی که عیان هست چه حاجت به بیان است. حال در زیر "خاطرات من از تبعیض" نوشته خانم بیگم از وبلاگ ترکستان جنوبی را تقدیم شما عزیزان می نمایم:

    خاطرات من از تبعیض
    در کشوری که من زندگی میکنم ، هر گونه تبعیض جرم است. چند روزی قبل با پسرانم در سالون ادارهء ثبت احوال بودیم که یک خانم ایرانی به همراهی یک هموطنم ، آمدند و کنارمان نشستند. از آنجایی که با پسرانم اوزبیکی حرف میزدم این آقا متوجه نشد که من هموطنش هستم.

    مرد برای خانم در مورد افغانستان توضیح میداد. ” … ما مردم ایرانه زیاد دوست داریم. خدا ببخشیش شاهء ما با شاهء ایران مناسبات خیلی خوب داشت. بعد از این انقلاب و نا آرامی ها دزدان افغانستان به ایران رفتند و مردم ایران هم از اوغانا بدشان آمد. مگر اوغانای اصیل اونها نیستند. مردم اصلی افغانستان اوغان یعنی پشتون استند. اینها در سابق پشتونستان بودند. اوزبکها، تاجیکها، تورکمن ها همه گی مهاجر هستند. هزاره ها که قوم مغل است. افغانستان از پشتونها است….” حوصله ام سر رفت و به صورت مرد نگاه کردم. آدمی خیلی مرتب و ظاهرآ درس خواندهء بود در حدود شاید پنجاه سال. بحث و مشاجره آغاز شد و مرد با بهانه آنجا را ترک کرد. این موضوع سبب شد که من یکبار دیگر خاطرات کودکی خود را مرور کنم.

    زمانی در کابل صنف چهارم مکتب بودم و تازه به صنف جدیدی نقل مکان نموده بودم. معلم جدید صدا زد: فرشته!

    از جایم بلند شدم: بلی معلم صاحب!

    معلم: تو اوزبک هستی؟

    من: بلی معلم صاحب!

    معلم: اقله شیلی تیلیم لی” اشاره به آهنگ اوزبیکی” چی معنا میده؟

    صدای خندهء بلند بچه ها منفجر شد. معلم با خط کش بروی میز زد و همه خاموش شدند.

    من: نمیدانم معلم صاحب!

    از آنروز چیزی در درونم شکسته بود.

    در مکتب و در صنفم هیچ اوزبکی نبود ولی از آنجاییکه اول نمرهء صنف شدم بچه ها نمیتوانستند اذیتم کنند ولی این مشکل در کوچه و بازار ادامه داشت. ماهء یکبار درتلویزیون در برنامه نوای کوهسار یک آهنگ اوزبیکی که سالها قبل ثبت شده بود، پخش میشد و فردای آن راه رفتن در کوچه ها مشکل بود.

    بچه ها داد میزدند: قیلدینگ بیلدینگ زمانه تخم اوزبک نمانه! و من و خواهرم با تمام نیرو دوباره داد میزدیم: تخم اوغان نمانه! تخم فارسیوان نمانه!

    چندین بار بالای این موضوع تنبه شده ام اما ادامه داشت.

    تا اینکه زمستان سال ۶۸ به مزار شریف رفتیم. آنجا در کوچه و بازار، مکتب و مدرسه بیشتر میشد با صدا ها و سیما های اوزبیکی مواجه شد. اقاربمان هم بیشتر بودند و برعکس کابل همه اوزبیکی صحبت میکردند. ما با لهجه های کابلی خود، تافته هایی جدا بافته از ایشان بودیم . دوباره شامل مکتب لیسهء فاطمهء بلخی شدم. در مکتب خیلی تنها بودم. نه درجه داشتم و نه دوست. باز وضع خواهرم شگوفه ضیایی بهتر از من بود چون با دو تن از اقاربمان در یک صنف بود. در صحن مکتب چشمم به دخترکی افتاد که برادرش سر کوچهء مان دکان میوه فروشی داشت و اوزبیک بودند. نزدش رفتم و با لبخند پرسیدم: سلام! تو اوزبیک هستی؟

    به دختران دور و بر خود نگاه کرد و با ناراحتی گفت: خدا مره اوزبک نکنه! و از آنجا دور شد. من یکه خوردم. تازه فهمیدم اینجا نیز همان آب است و همان کاسه. با تمام تلاش کوشش میکردم اول نمره گی را بگیرم تا دیگر کسی جسارت توهین و تحقیر کردن را نداشته باشد. رقیبان درسی ام با سماجت بیشتر به زبان و ملیت من میتاختند. روزی فریبا احدی که تا آنزمان سکوت کرده بود ، از جا بلند شد و با خشم فریاد زد: فرشته اول نمره گی ره میگیره و دهن همهء تان باز میمانه!

    به من نگاه کرد و به اوزبیکی گفت: بعد ازین ببینم کی به تو حرف میزنه! دهنشه پاره میکنم.

    بعد از آن با هم دوست شدیم. با تعجب میپرسید: چرا اوزبیکی بلد نیستی؟

    من: ممتوجه میشم ولی حرف زده نمیتانم.

    فریبا: چرا؟

    من: چونکه در کابل هیچ کس اوزبیکی گپ نمیزد.

    فریبا: ری نزن! مه بریت اوزبیکی یاد میدهم.

    بعد از مدتی متوجه شدیم که حسینه هم از اوزبیک های اندخوی است و به ما پیوست. این اولین گروپ مقاومت ما بود. فریبا اولین معلم زبان اوزبیکی من بود. حتی حالا بیشتر با لهجهء فاریابی حرف میزنم. این رقابت درسی و مقاومت ما دو سال ادامه داشت. یکبار پانزده نمره ام از مضمون سپورت کم شد و بار دیگر بیست نمره ام از بخش تقریری مضمون پشتو و من اول نمره نشدم.

    بعد از آن شرایط عوض شد و جنبش ملی اسلامی افغانستان قدرت را در صفحات شمال افغانستان گرفت. زبان اوزبیکی و هویت اوزبیک بودن حقارت بار نبود. در تلویزیون میشد برنامه های اوزبیکی را دید و با خیال راحت در کوچه ها قدم زد. در زمان عبدالرشید دوستم کار های زیادی نیز در مورد زبان و کلتور تورکها صورت گرفت. سیمینار ها برگذار شد و از دانشمندان و نویسنده گان اوزبیک و تورکمن دعوت بعمل آمد تا بالای زبان ، ادبیات و تاریخ تورکها کار و تحقیق کنند. در دانشگاهء بلخ رشتهء اوزبیکی تدریس میشد و مکاتب مناطق اوزبیک نشین نیز مضمون زبان اوزبیکی داشتند. اگرچه شرایط جنگ بود ولی هیچ گاه مدارس ، مکاتب و تحصیلات عالی توقف نکرد. من به کمک استاد شفیقه یارقین کتابهای اوزبیکی بدست آورده بودم و کوشش میکردم خواندن و نوشتن اوزبیکی را بیاموزم. چون در افغانستان کتابهای اوزبیکی خیلی نادر بود، خط کریل را یاد گرفتم تا بتوانم از کتابهای چاپ اوزبیکستان استفاده کنم. در دوران لیسه و دانشگاه با خواهران حزب وحدت آشنا شدم و این موضع مرا با هزاره ها نزدیکتر کرد. پدرم هر گونه نزدیکی ام را با سیاست شدیدآ ممنوع کرده بود ولی من با علاقه مندی زیاد این جریانات را تعقیب میکردم. همیشه آرزو میکردم ایکاش اجازه میداشتم تا مانند آنها مبارزه و فعالیت کنم. خوب یادم است زمانیکه جسد بابه را به مزار آوردند، در لیسهء تجربوی صنف دوازده بودم. زهرا حسن زاده ، فاطمه حسینی و چند تن دیگر میخواستند صنف را ترک کنند و به مراسم بابه بروند. همه گریه میکردند. معلم پشتو مخالفت کرد که اجازه ندارند. ناگهان زهرا با تمام نیرو داد زد: زمان شما ها تیر شده! اولاد های بابه زنده است….. معلم در جا خشکش زده بود. آنها همه از جا بلند شدند و منهم به دنبالشان رفتم. دختری صدا زد: فرشته تو خو اول نمره و کفتان هستی تو کجا میری؟ باز تو خو هزاره نیستی!

    حرفی نزدم و بیرون شدم. همهء شان از من تشکری کردند و رفتند. منهم به طرف خانه روان شدم. یک وجه مشترک خیلی بارز میان من و آنها بود. وجه تحقیر شده گی و مظلومیت. وجه مبارزه و تسلیم ناپذیری.

    فرشته ضيايي بیگم

  • بنی آدم اعضای یک پیکرند
    که در افرینش زیک گوهرند
    چو عضوی به درد آورد روزگار
    دگر عضو هارا نماند قرار
    توکز محنت دیگران بی غمی
    نشاید که نامت هند ادمی
    سعدی
    نه از رومم
    نه از زنگم
    همان بی رنگ بی رنگم
    م.امید

  • رژیم اسلامی ایران که همواره ادعای اسلامیت و برابری بین تمام شهروندان را داشته، اما در برابر فعالین مدنی آذربایجانی، )))))خوی نژادپرستانه فارس محور))))))) خود را نشان داده و هر روز بر میزان فشارهای غیر انسانی خود بر ایشان می افزاید.

    پنجشنبه 28 آذرماه، وضعیت اسماعیل برزگرى که در پنجاه و پنجمین روز اعتصاب غذا، همچنان در انفرادى به سر مى برد، بحرانى میباشد تا جایی که پزشکان بهدارى اوین نسبت به ادامه اعتصاب غذاى وى هشدار دادند. طبق خبرهاى رسیده از بهدارى زندان اوین، در روزهاى گذشته تنفس این زندانى معترض نامنظم شده بطوریکه منجر به استفاده از تنفس مصنوعى براى وى شده است.

    چهارشنبه 27 آذر ماه، حسین علی محمدی و طاها کرمانی دو تن از فعالان مدنی آزربایجانی پس از انتقال از بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز به زندان مرکزی تبریز به بند سه گانه این زندان منتقل گردیدند.

    دوشنبه 25 آذر ماه، محمد خطیبی، محمد امیری و عادل خندانی از فعالین مدنی ساکن تبریز با حضور در شعبه 19 دادسرای عمومی و انقلاب تبریز تفهیم اتهام شدند. قاضی صمدی اتهام ایشان را اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت عنوان نموده است. این سه تن به همراه ده ها تن دیگر 6 اسفند ماه سال گذشته (پیش از بازی تراختور با الجزیره امارات) در کافه یانار تبریز بازداشت شده بودند.

    دوشنبه 25 آذر ماه، با موافقت قاضی کشیک دادگاه انقلاب قوشاچای، 5 تن از فعالین مدنی که در مراسم بزرگداشت 21 آذر بازداشت شده بودند، به قید وثیقه 100 میلیونی آزاد شدند. اسامی آزاد شدگان به ترتیب زیر می باشد: داریوش عندلیبیان، یوسف مختاری، جواد سودبر، حبیب منافی آذر، مختار ابراهیمی (آرتان)

    دوشنبه 25 آذر ماه، عباس لسانی فعال مدنی ساکن اردبیل که در دادگاه انقلاب این شهر حضور یافته بود، به دلیل تاخیر قاضی برای حضور در جلسه دادگاه و پس از بیست دقیقه علی رغم اصرار رئیس دفتر اقدام به ترک دادگاه نمود.

    دو شنبه 25 آذر ماه، با اصرار خانواده اسرافیل سلطانیان (به درخواست مقامات امنیتی)، این فعال مدنی به اعتصاب غذای خود پایان داد. به خانواده و خود ایشان وعده داده شده تا در صورت پایان دادن به اعتصاب غذا، مقدمات آزادی وی را فراهم خواهند نمود. وی تا اواخر آذر ماه هنوز آزاد نشده است. وی به دلیل معلولیت شدید مجبور به استفاده از ویلچر بوده و در زندان اوین بر میزان وخامت اوضاع جسمانی وی به خصوص پس از اعتصاب غذا افزوده شده است.

    یکشنبه 24 آذرماه، علی سیرناک فعال مدنی ساکن تبریز با حضور در شعبه 19 دادسرای عمومی و انقلاب تبریز تفهیم اتهام شد. قاضی صمدی اتهام وی را اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت عنوان نموده است. وی به همراه ده ها تن دیگر 6 اسفند ماه سال گذشته (پیش از بازی تراختور با الجزیره امارات) در کافه یانار تبریز بازداشت شده بود.

    شنبه 23 آذرماه، سالار طوری از فعالین مدنی ساکن تبریز تبریز با حضور در شعبه 19 دادسرای عمومی و انقلاب تبریز تفهیم اتهام شد. قاضی صمدی اتهام وی را اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت عنوان نموده است. وی به همراه ده ها تن دیگر 6 اسفند ماه سال گذشته (پیش از بازی تراختور با الجزیره امارات) در کافه یانار تبریز بازداشت شده بود.

    شنبه 23 آذر ماه، دو فعال مدنی آزربایجانی به نام های حسین علی محمدی و طاها کرمانی که در بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز به مدت 40 روز زیر شدیدترین فشار های جسمی و روحی قرار داشتند، به زندان مرکزی تبریز منتقل شدند .این دو فعال مدنی با جوسازی برخی رسانه های وابسته به وزارت اطلاعات بدون هیچ مدرکی متهم به آتش زدن پرچم کشور ایران شده اند .

    شنبه 23 آذر ماه، احکام صادره برای رامین رضایی، یدالله دشتی و علی هدایتی از فعالین مدنی آزربایجان که هر کدام به ترتیب به 91 روز، شش ماه و پنج ماه حبس تعزیزی محکوم شده بودند تایید شد و این سه فعال آزربایجانی در 28 آذر ماه به منظور گذران دوران حبس خود به زندان منتقل خواهند شد .

    پنج شنبه 21 آذر ماه، بیش از 10 تن از فعالین مدنی که برای بزرگداشت سالروز تشکیل حکومت ملی آزربایجان بر سر مزار "خانعلی مطیعی" از قهرمانان وابسته به حکومت ملی که توسط عوامل رژیم پهلوی شهید شده بود، گرد هم آمده بودند توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. اسامی برخی از بازداشت شدگان این گردهم آیی که در روستای "قیجیلی" در نزدیکی شهر قوشاچای (میاندوآب) تشکیل یافته بود بدین ترتیب می باشد: داریوش عندلیبیان، یوسف مختاری، جواد سودبر، حبیب منافی آذر، مختار ابراهیمی (آرتان)

    چهارشنبه 20 فروردین ماه، اسرافیل سلطانیان که در هفتمین روز اعتصاب غذای خود به سر می برد، از سوی مسئولین زندان اوین به بند متادون این زندان منتقل شد. این امر به دلیل فشار مضاعف بر این فعال مدنی برای پایان دادن به اعتصاب غذای خود صورت گرفت. وی که از ناحیه دو پا معلول می باشد در اعتراض به وضعیت نامناسب زندان اوین و دشواری شرایط آن برای افراد معلول دست به اعتصاب غذا زده بود.

    چهارشنبه 20 آذر ماه، مهدی کوخیان فعال مدنی آزربایجانی که در زندان مراغه به سر می برد، به دلیل وخامت اوضاع جسمانی و با موافقت مسئولین زندان به مرخصی درمانی اعزام شد. وی از ناراختی شدید کلیوی و گوارشی رنج می برد.

    چهارشنبه 20 آذر ماه، اسرافیل سلطانیان وارد هفتمین روز اعتصاب غذای شد. این فعال مدنی ساکن شهر گلستان (از تووابع تهران) که روز یکشنبه 10 آذرماه توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت و چهار شنبه 13 آذر ماه به بند 209 زندان اوین منتقل شده، به دلیل پخش اعلامیه هایی در روز عاشورای امسال مبنی بر افشای جنایات ارامنه بر علیه مردم مظلوم قره باغ بازداشت شده است. در اعلامیه های مذکور هیچ سخنی بر علیه رژیم اسلامی ایران و سیاست خارجی طرفدارانه آن از دولت ارمنستان بیان نشده است.

    سه شنبه 19 آذرماه، بهمن خالقی به 6 ماه حبس تعزیری و 6 ماه حبس تعلیقی به مدت 5 سال محکوم شد. اتهام وی "عضویت در گروه های غیر قانونی برای برهم زدن امنیت" عنوان شده است. وی دی ماه سال گذشته پس از حضور در تجمعی در مراغه برای اعتراض به سیاست خارجی ایران در ارتباط با ارمنستان بازداشت شده بود. در این راستا، فروردین ماه سال جاری اداره اماکن شهرستان بناب مجوز کتاب فروشی این فعال مدنی به نام "کتاب فروشی ایشیق" را نیز لغو کرده بودند.

    سه شنبه 19 آذرماه، داود عظیم زاده به 1 سال حبس تعزیری و 1 سال حبس تعلیقی به مدت 5 سال محکوم شد. اتهام وی "عضویت در گروه های غیر قانونی برای برهم زدن امنیت" عنوان شده است. وی دی ماه سال گذشته پس از حضور در تجمعی در مراغه برای اعتراض به سیاست خارجی ایران در ارتباط با ارمنستان بازداشت شده بود. قاضی داورنیا رئیس شعبه اول دادگاه مراغه، مسئول رسیدگی به پرونده این فعال مدنی و بهمن خالقی بود.

    شنبه 16 آذرماه، یازده تن از هواداران تیم فوتبال تراختور که در جریان بازی این تیم مقابل پرسپولیس بازداشت شده بودند، در دادگاه انقلاب تبریز حاضر شدند. صمدی بازپرس شعبه ۱۹ دادسرای عمومی و انقلاب تبریز اتهام “اخلال و برهم زدن نظم عمومی” بر آنان را تفهیم و آخرین دفاعیاتشان را اخذ نمود.

    شنبه 16 آذرماه، اسماعیل برزگری که در چهل و سومین روز اعتصاب غذای خود به سر می برد برای دومین بار طی دو هفته گذشته به سلول انفرادی بند 240 منتقل شد. این پزشک و موزیسین آزربایجانی به دلیل فعالیت های فرهنگی خود با اتهامات واهی به 7 سال حبس تعزیری محکوم گشته است. وی به دلیل ضعف جسمانی ناشی از اعتصاب غذا در معرض تهدید جانی قرار دارد.

    پنجشنبه 14 آذر ماه، ماموران اداره اطلاعات تبریز برای تفتیش منزل رسول رضوی از فعالین مدنی آزربایجانی مراجعه کردند که با ممانعت همسر وی مواجه شدند. در نهایت با نشان دادن حکم بازرسی از منزل اقدام به تفتیش تمام منزل نموده و برخی وسایل شخصی و نیز کتاب‌های این فعال مدنی را با خودشان بردند.

    چهارشنبه 13 آذر ماه، عبدالعزیز عظیمی قدیم روحانی و فعال مدنی آزربایجانی که در زندان مرکزی تبریز به سر می برد به مرخصی سه روزه آمد. وی دی ماه سال گذشته به دلیل سخنرانی در تجمع اعتراضی مردم مراغه نسبت به تداوم اشغال قره باغ توسط ارامنه جنایتکار و نیز اعتراض به افزایش همکاری های ایران با دولت اشغالگر ارمنستان بازداشت شده بود.

    چهارشنبه 13 آذرماه، ماموران امنیتی با مراجعه به مراسم ترحیم برادر تقی سلحشور (از فعالین مدنی ساکن تبریز) سعی در بازداشت وی داشتند که به دلیل عدم حضور این فعال آزربایجانی در این مراسم نتوانستند وی را بازداشت کنند.

    چهار شنبه 13 آذر ماه، اسرافیل سلطانیان فعال مدنی آزربایجانی پس از 3 روز بازداشت در اداره اطلاعات شهر گلستان (تهران) به بند 209 زندان اوین منتقل شد.

  • محترم کابلی دارنده کامنت 09 " 15 مورخ 21 دسمبر ، یک موضوع دیگر را نه نوشته اند که جایگاه کسیکه به قومی
    تهمت کند و گمانه زنی غیرواقعی کند ، کجا میباشد ؟؟؟ خداوند تبارک و تعا لی د ر کلام الله فرموده که ( شما را به اقوام
    وبه زبان مختلف خلق کرده ام تا با هم شناخته شوید ) هرقوم چهره بخصوصی دارند چهره پارسی های ایران به چهره برادرهای هزاره نمیماند هرکس چشم بینا داشته باشد میبیند تا بکی تعصب و بدبینی آیا به خداوند خوش میآید به حدیث حصرت محمد ص تعصب روا است ؟؟؟

  • من یک فارس ایرانیم تا حالا نمیدونستم دشمن واقعی وطنم کیه میدونستم مغولان وحشی که هم نزاد شما ترکان بی ریشه هستن به وطنم یورش بردن وجنایات وحشتناکی مرتکب شدن...اما متوجه شدم که شما نوادگان چنگیز مغول دشمن فعلی وطنم هستید ومطمعن باشید که دیگه نمیذاریم خاطره تلخ جد بزرگتونو تکرار کنیدتا ایرانی نفس میکشه اریاییه وشما ترکارو متجاوز میدونه ونمیزاره تو ایران از دهنتون گنده تر حرف بزنیدهمونطورکه تا الان نزاشتیم شما ترکا خییییلی پررو هستید یه روز میگین اشکانیان ترک بودن یه جا دیگه میگید اشکانیان دشمن ترکا یا تاجیکن..یا میگید مولانا مال ماس وقبول دارید اشعار ضدترک بسیار داره ترکارو با مغولا یکی میدونه بازم میگید مال ماس دو دلیل داره یا واقعا قبول دارید که وحشی هستید یا واقعا نمیفهمید..پاینده ایران

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس