در افشار قامت انسانیت را بر زمین زدند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
مردم آزاده و سربلند،
همانگونه که در جریان هستید، فعالان مدنی از مدت 8 سال بدینسو سعی نمودهاند تا پرچم دادخواهی برای قربانیان بیگناه افشار که برای سالیان درازی بهخاطر معاملهگری رهبران سیاسی بهگوشهای انداخته شده بود، را دگرباره بلند نمایند و بنا به وظیفهی انسانی و تعهدات حقوق بشری خود نگذارند تا خون بناحق ریخته شدهی آنان بیش از این پامال ستم و بیتفاوتیهای سودجانه گردد.
در امتداد بزرگداشت همهسالهای که برای افشار برپا میگردید، امسال عزم بر آن شد تا تمامی مردم و نسل جوانی که پس از این رخداد شوم پا به دنیا گذاشته بودند را سهیم سازیم. بههمین منظور در مراسم بزرگداشت قربانیان جنایت جنگیای که 21 سال پیش در افشار اتفاق افتاده بود، سال جاری علاوه بر محفافل «شبشعر» و «شمغافروزی» بر مزار شهدا، گردهمایی باشکوهی در یکی از مساجد بزرگ غرب کابل برگزار گردیده و سپس با کاروان موتری بهسوی مزار شهدای افشار جهت گلگذاری برویم.
امسال اما بهدلیل همزمانی این رخداد فاجعهبار با مبارزات انتخابات ریاست جمهوری، بیم آن میرفت تا تیمهای انتخاباتی و اعوان و انصارشان از موضوع سوءاستفادههای سیاسی ـ اتخاباتی نموده و ا«فشار خونین» را تا سرحد ابزاری برای کوبیدن رقبای انتخاباتی تنزل دهند. این بود که تیم برگزارکننده وسواس و دقت زیادی را بهکار بست تا چنین انحرافی صورت نگیرد. اما با تأسف باید اعتراف نماییم که تیم خلیلی که رهبرشان در مراسم شادمانی 22 بهمن در سفارت ایران که طراح اصلی فاجعهی افشار میباشد شرکت نموده بود، بیشرمانه و خبیثانه با استفاده از تمامی امکانات و منجمله تلوزیون حزبیشان، استفادههای تبلیغاتی لازم را از شبشعر و شمعافروزی فعالان مدنی برعلیه رقیبان سیاسی خود نمودند.
بهموازات حضور فریبکارانهی تیم خلیلی در محافل ما که برای اولین بار و با مقاصد سیاسی خاصی صورت میگرفت، محقق که با تمام توان در برابر متهمان اصلی فاجعهی افشار کرنش نموده و از دوسال بدینسو کاملا همسو و همراه دشمنان و مطرودان مردم ما شده بود، توطئه و تهدیدهای پیوسته و گوناگونی را علیه برگزارکنندگان مراسم بزرگداشت شهدای افشار آغاز نمود و با وارد نمودن فشار بر حاجی رمضان حسینزاده که امکانات مسجد الزهرا را کاملا در اختیار ما قرار داده بود، وی را وادار نمود تا از سپردن مسجد الزهرا برای انجام مراسم، خودداری کید. سپس ما تصمیم گرفتیم تا مراسم خود را در یکی از هوتلها برگزار نماییم که باز از توطئهها و تهدیدهای این فرد سرسپرده (محقق) در امان نماندیم.
این شد که در آخرین نشستی که ساعت 4 بعدازظهر امروز پنجشنبه برای بررسی وضعیت و بازتابهای برگزاری مراسم دایر نمودیم، تصمیم گرفتیم تا هم برای خنثاسازی سوءاستفادههای وقیحانه و هم رویارویی احتمالی با اوباشان محقق، گردهمایی بزرگ را ملغی نماییم و تنها به برگزاری سنت همهسالهی خود مبنی بر حضور بر سر مزار شهدا، انجام مراسم فاتحهخوانی و گذاشتن گل بسنده نماییم.
بنابراین از تمامی انسانهای شرافتمندی که بدون مقاصد سیاسی ـ انتخاباتی خواهان حضور دادخواهانه بر مزار شهدای بیگناهی هستند که امسال توسط پلیدان و ددان متهم به ارتکاب این جنایت جنگی مورد توهین قرار گرفتهاند، تقاضا داریم تا ما را در این اقدام انساندوستانه یاری رسانند.
جمعه 25 دلو 1392 ـ ساعت 2 بعدازظهر
افشار سیلو ـ کوچهی هلال احمر ـ مزار شهدای افشار
پيامها
14 فبروری 2014, 08:45
افتخار است به این نسل نو جوانان که خود را از بند رهبران
فاسد و جنایتکاران جنگی رها کرده اند. این رهبران قاتلین
اصلی 65 هزار شهید در افشار و دیگر محله های کابل میباشند.
به امید اینکه نسل جوان ازاقوام دیگر نیز به این بلوغ فکری برسند و
رهبران جنایتکار قوم خود را برای همیشه طرد کنند.
امید است که این جوانان رای خود را به جنایتکاران ندهند
و یکبار دیگر اینها را بر مسند قدرت نرسانند.
14 فبروری 2014, 14:05
خانه ما در شهر کهنه کابل عقب مسحد عیدگاه بود و فامیلم هنوز هم در ویرانه
های همان خانه پدری ما زندگی میکند.
بازماندگان پیرفامیلم همین قدر به خاطر دارند که روزی در زمان جنگهای کابل
گروه از مردان مسلح به خانه ما و دیگر خانه ها یورش بردند. در کوچه ریکاخانه
که فامیلم در آن سکونت دارد، پشتون ها، تاجک ها و جَت ها در همسایه گی هم زندگی میکردند و حا لا هم میکنند.
آثار واقعه هجوم مردان مسلح به خانه ما در ذهن همه ای ما و اطفال که فعلاّ بزرگ شده اند، هنوز هم
دیده میشود. اخلال روانی، درونگرائی و بعصاّ خودکشی اعضای فامیل ما را همراهی میکند.
در همان روز هجوم مردان مسلح به خانه ما پینج مرد فامیل ما به ضرب گلوله کشته شدند. به دو دختر جوان ما
تجاوز جنسی دستجمعی صورت گرفت و بعد به ضرب گلوله کشته شدند. مال و اموال خانه را باخود بردند.
چون مرد ها همه کشته شده بودند، زنان پیر و پسران خورد فامیلم مرده ها را در کوچه زیر خاک کردند ( صحن حویلی
ما خیلی کوچک است). بعد از 12 سال توانیستیم که استخوان های مرده های خود را به قبرستان پدری ما انتقال دهیم.
سرنوشت همسایه های تاجک و جَت ما در همان روز بهتر از ما نبود( فامیل من پشتون است).
مردان مسلح همه به زبان فارسی صحبت میکردند. آیا باید تمام تاجک ها را محکوم کرد؟ نه!!
محکوم فقط رهبران اند که به این مرد ها سلاح دادند و امر کردند که بکشند، تجاوز کنند و غارت کنند.
14 فبروری 2014, 21:22, توسط بهمن
بهمن
بعداز سلام به خوانندگان محترم و عزیز:
از جملهّ داستان های غم انگیز کابل این هم یک داستان دردناک می باشد با درد واندو که تجاوز نامردان اسلامی
تنها بر پشتون نه بوده بلکه بر همه توده های این سرزمین اعم از هر قوم و ملیت تجاوز صورت گرفته.
طوریکه عاملین ان به کمک جامعه جهانی بر اریکه قدرت هستند و کمیسون به اصطلاح حقوق بشر از انها در عمل
دفاع میکنند.هم وطن عزیز به مجالس نمایشی و انجو بازی درد دوا نمیشود. ما به خیزیش مردمی ضرورت داریم
تا قصرهای ظلم ویران و عدالت اجتماعی بر قرار گردد و دادگاه مردمی جنایتکاران ۵۷ تا جنایتکاران امروزی به زنجیر
و مجاکمه کشانده شود،هیچ کس باید به این جنایتکاران رای ندهد و تف بر همه اینها.
به امید پیروزی شما.
15 فبروری 2014, 17:06, توسط Ali
هموطن عزیز لطفا به این کلیپپ توجه کنید. شما متونید آنرا در گوگل جستجو کنید. موفق و بیدار باشید.Hoshiari Siasi Shafie Aya
17 فبروری 2014, 08:27
نوشته از سید رحمن غوربندی
کشتار کابلیان قابل توجیه است…!
به تأریخ 25 دلو 1392 ه ش برابر به 15 فبروری 2014 م در اخبار شبانۀ تلویزیون بی بی سی فارسی دو تن از اشخاص معلوم الحال افغانستان هریک آقایان حفیظ الله منصور عضو حزب جمعیت وشورای نظار افغانستان، نطاق وژورنالیست حزب جمعیت و فعلاً نماینده در ولسی جرگه، و کبیر رنجبر عضو حزب دموکراتیک، عضو سابق ولسی جرگه، مصاحبه ای داشتند. این مصاحبه پیرامون یادآوری از بیست و پنجمین سال روز اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی سابق، دلایل و نتایج آن ترتیب داده شده بود. در جریان مصاحبه، آقای رنجبر برای اختفای آن همه بربادی و تباهی که حزب دموکراتیک وابسته به شوروی بر کشور و مردم ما به میان آورد، از کشتار هفتاد هزار باشندگان کابل، در جریان اشغال و چور شهر کابل توسط تنظیمی ها در رأس جمعیت به اصطلاح اسلامی و شورای نظار تذکر داد، که چگونه توسط همین تنظیمی ها، اطفال، پیران، جوانان کابل به خاک و خون کشیده شدند و چگونه به زنان کابلی تجاوزات به عمل آمد و کابل که مرکز نظام دولتی بود به ویرانه و مخروبه مبدل گردید، بدون آن که آقای کبیر رنجبر به علل اصلی و محوری بی ثباتی، مروج گردانیدن اغتشاش، بی نظمی و دسپلین زدایی بپردازد، به معرفی مرتکبین اصلی کشتار، تجاوز و تخریب شهر کابل که تنظیمی ها باشند، پرداخت. در اینجا آقای حفیظ الله منصور پاسخ داده که :« باشندگان کابل زندگی مرفه داشته، از کارمندان دولت بوده و از اعضای حزب دموکراتیک خلق بودند…» آری! به این صورت آقای منصور آن جنایات بر علیه کابل و کابلیان را قابل توجیه اعلام نمود، اعمال ارتکابی تنظیمی ها مخصوصاً جمعیت و شورای نظار در شهر کابل، از نوع جرایم علیه بشریت شمرده شده، و قابل تقبیح و محکوم کردن می باشد، اما از فحوای صحبت آقای منصور نه تنها کشتار کابلیان و تخریب کابل امر معمول و لازم، قابل دریافت بود بلکه موصوف به بُغض و نفرت کافی وعریان علیه کابلیان حرف میزد و با این شیوه سعی مینمود بر یک نفاق، تضاد و ضدیت دیگر یعنی به ایجاد نفاق میان هموطنان بیگناه و معصوم شهر ها بالخصوص شهر کابل و هموطنان بیغرض و پاک روستایی ما محیلانه بپردازد، او به صراحت کامل و بدون هراس تلویحاً کشتار کابلیان را جنایت نگفته و یک امرعادی تلقی نمود.
آقای کبیر رنجبر که چندی قبل به ظن ارتکاب جرم زنا دستگیر و زندانی شده بود، نیز در این مصاحبه تلاش می کرد تا اعمال جنایتبار حزب دموکراتیک خلق، که افغانستان را به تباهی کشید، توجیه نماید. ......
18 فبروری 2014, 14:34
بهره برداري سياسي از خون افشلريان توسط تجاران ودلالان مرگ وخون