تحکیم صلح راهی برای پیوستن یا دامی برای حبس کردن
نویسنده: م ( ظفر)/ ریاست امنیت ملی ولایت فاریاب ادعا کرده که این فرد درحالیکه روابطش با طالبان راحفظ نموده بود با تلاش نیروهای این ریاست وبتاریخ دهم ماه جدی سال 1386 در ناحیه نهم شهرمیمنه شناسایی ودستگیر گردیده وبمقامات ذیصلاح سپرده شده است .
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دولت جمهوری اسلامی افغانستان چند سالی است با تشکیل کمیسیون مستقل ملی تحکیم صلح سعی مینماید زمینه های مناسبی را برای پیوستن مخالفان مسلح به دولت و رو آوردن به زندگی عادی فراهم بیاورد اما گویا برخی از مقامات دررده های مختلف ادارات امنیتی کشور بعضی از افرادی را که بصورت داوطلبانه از صفوف طالبان جدا شده وبه پروسه صلح پیوسته اند را بدلایل آنچه که خصومت و عداوت های شخصی خوانده میشود دستگیر و بازداشت نموده و با دوسیه سازی علیه آنان زمینه حبس و زندانی شدن شانرا فراهم مینمایند ، که این مسئله خود میتواند از یکسو اعتماد مردم بویژه آنانی که در جبهه مقابل دولت قرار دارند را به پروسه تحکیم صلح ازمیان ببرد و از جانب دیگر صفوف مخالفان دولت را مستحکم تر سازد.
یکی از کسانی که به گفته خودش و بر اساس اسناد و مدارکی که ازسوی بستگانش ارایه شده است ملا عبدالقیوم از باشندگان ولسوالی پشتونکوت ولایت فاریاب است که با میانجیگری ریش سفیدان و متنفذین قومی پس از سپری نمودن شش ماه در صفوف طالبان در
چهارسال پیش به پروسه تحکیم صلح پیوسته اما در حال حاضر در زندان شهر شبرغان محبوس میباشد.
بر اساس شهادت شورای علما , شورای ولایتی و دهها تن از اهالی و افراد صاحب نفوذ قومی ولسوالی پشتونکوت ولایت فاریاب و بنا بر اظهارات خود این فرد ، وی پس از تسلیم شدن به دولت ودرحالیکه از مقر نیروهای ( پی آر تی ) خارج می شده است بلافاصله با یک صحنه سازی از سوی نیروهای امنیت ملی ولایت فاریاب دستگیر و با سپری نمودن دو محکمه ابتدائیه و استیناف به ترتیب به تاریخ های 6/11/1386 و 13/6/1386 در فاصله هفت روز به جرم ارتباط داشتن با طالبان به شانزده سال زندان محکوم میگردد. که به گفته مدعیان این پرونده سپس این حکم با دخالت اشخاصی درریاست امنیت ملی فاریاب ازسوی ستره محکمه افغانستان نیز بدون درنظرداشت اسناد ومدارک متهم تایید می گردد .
ملا عبدالقیوم که همراه با دو تن دیگر تا کنون بمدت دوسال و چند ماه را در زندان بسر برده اند و هم اکنون نیز در محبس ولایت جوزجان زندانی هستند با این که خواستار تجدید نظر در حکم ستره محکمه شده وبربی گناهی خود اصراردارد از ریاست جمهوری و رئیس کمیسیون مستقل ملی تحکیم صلح کشورخواستار پیگیری موضوع شده است . و با این که مقامات ذیصلاح دستورات لازم را برای پیگیری پرونده ملا عبدالقیوم صادر نموده اند اما تاکنون به گفته اقارب نام برده هیچ نتیجه ای را در پی نداشته است .
از جانب دیگر نیروهای PRT مستقر در ولایت فاریاب نیز در مکتوبی تائید نموده اند که این فرد به صورت داوطلبانه و با تشویق ریش سفیدان و بزرگان قومی خود را در تاریخ نهم ماه جدی سال 1386 به نیروهای PRT تسلیم و بدین وسیله به پروسه صلح پیوسته است.
اما این درحالیست که ریاست امنیت ملی ولایت فاریاب ادعا کرده که این فرد درحالیکه روابطش با طالبان راحفظ نموده بود با تلاش نیروهای این ریاست وبتاریخ دهم ماه جدی سال 1386 در ناحیه نهم شهرمیمنه شناسایی ودستگیر گردیده وبمقامات ذیصلاح سپرده شده است .
اما این گزارش ریاست امنیت ملی را هیچکدام از شورای علما ، شورای ولایتی و متنفذین محلی ولایت فاریاب تایید نکرده وآنرادسیسه ای ازجانب یک فرد مشخص علیه متهم می دانند .
با توجه به مطالب فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که اگر واقعا خصومت های شخصی فراتر از قانون عمل نماید و پروسه تحکیم صلح وسیله ای باشد برای بدام انداختن افراد بمنظور انتقام جویی های شخصی و نه راهی برای رسیدن به صلح واقعی پس دراین صورت سرنوشت هزاران انسان و جوانان فریب خورده ای که به هر دلیلی به صفوف طالبان مسلح پیوسته اند و مایل اند از جنگ دست بکشند چه خواهد شد؟
در شرایطی که کشور شدیدا به صلح و امنیت نیازمند است و مردم افغانستان به یک زندگی مسالمت آمیز و بدور از تعصبات و تبعیضات ضرورت مبرم دارند چگونه میشود در فضای بی اعتمادی که از سوی برخی افراد بوجود می آید به چنین امیال و آرزوهایی دست یافت.
اگر دولت جمهوری اسلامی افغانستان بواقع برای تامین و برقراری صلح و امنیت در کشور تلاش میکند و اگر کمیسیون مستقل تحکیم صلح واقعا در پی بدست گرفتن دل آزردگان از حکومت و خواستار پیوستن آنان به صفوف ملت افغانستان میباشد میبایست بیش از آنچه تا کنون در این راستا اقدام نموده است تلاش نماید و به هیچ وجه اجازه ندهد که غرض ورزی های شخصی بر مسائل ملی و مصالح علیای کشور سایه افکنده روند صلح و آرامش جامعه را مغشوش سازد.
ناگفته نماند که به گفته ملا عبدالقیوم وبسیاری ازاقوام وهم قریه ی هایش دستگیری این فرد پس ازپیوستنش به دولت از سوی نیروهای امنیت ملی ولایت فاریاب وضرب وشتم وی از سوی این نیروها وسپس صدورحکم زندانی شدن ازسوی دادگاه بمدت شانزده سال باعث گردید تعدادی ازاشخاصی که مایل بودند از صف طالبان خودرابیرون کشیده وبا استفاده از پروسه تحکیم صلح به آغوش ملت ودولت افغانستان برگردند ازاین اقدام خود پشیمان گردند وهمچنان به فعالیت های ضد حکومتی خود ادامه دهند .
ازجانب دیگر برخی از بستگان ملاعبدالقیوم اظهارمی دارند که تعدادی ازخویشاوندان شان نیز پس از دستگیری وی ازسوی نیروهای دولتی ازاینکه مبادا به جرم همکاری با طالبان مورد پیگرد قراربگیرند وبه جرم ناکرده محکوم گردند ازترس جانشان به طالبان پیوسته اند .
پس جای سوال اینجاست که با چنین اوضاع واحوالی چگونه دولتمردان افغان می خواهند به پروسه تحکیم صلح وپیوستن مخالفان به این برنامه امید وارباشند ؟
دراخیراین را هم باید اضافه کرد که این گزارش به هیچ وجه بمنظور دفاع از شخص خاصی و علیه فرد دیگری تحریر نگشته بلکه این مشت نمونه ای از خروار است که از اهمیت اجتماعی و سیاسی خاص خود نیز برخوردار میباشد و بر اساس مستنداتی که در دست است انتخاب و بنابر مسولیت حرفه ای که احساس گردیده از سوی نویسنده درج و منتشر شد.
واسلام م ( ظفر)
نمونه های از اسناد موجود دررابطه به مطلب فوق :
اخبار، گزارش و دیدگاه درباره تروريزم، کوچی طالبان، طالبان و القاعده
طالبان: سر فرزندانت را از تن جدا می کنیم و دخترت را آتش می زنیم
شش نامه تهدید آمیز آدمکشان طالب علیه زنانی که کار می کنند./ متن اصلی پشتو/ ترجمه شده به انگلیسی توسط دیده بان حقوق بشر/ تو در مکتبی درس می دهی که مکتب دختران است. تو باید از خدا بترسی. ما به تو هشدار می دهیم که هر چه زودتر کارت را به عنوان آموزگار ترک کنی در غیر اینصورت سر فرزندانت را می بریم و دخترت را آتش می زنیم. تو وضعیتی را درست می کنی که پشیمان می شوی.
سه شنبه 13 ژوئيه 2010, نويسنده: کابل پرس
و اختاپوتی بنام صبغت الله مجددی!
حلقه ی بنيادگرايان کامل می شود!
شنبه 24 نوامبر 2007, نويسنده: کامران میرهزار
—
ده سند از جنایات طالبان در افغانستان!
آدمکشان بازگشتند، اين بار جدی تر از پيش!
چهار شنبه 14 مه 2008