باز هم دروغ های کرزی در کنفراسی به گردانندگی طالبان نکتایی پوش
حامد کرزی امروز گفت افغانستان می خواهد مسووليت تامين امنيت را در سال 2014 به عهده گيرد. قانون در افغانستان هر چند به گفته ی مردم افغانستان بند تنبانی ست اما سال 2014 او باید از قدرت کنار برود. آنوقت امارت آدمکشان طالب زاییده می شود یا چیزی شبیه آن.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
حامد کرزی امروز گفت افغانستان می خواهد مسووليت تامين امنيت را در سال 2014 به عهده گيرد. قانون در افغانستان هر چند به گفته ی مردم افغانستان بند تنبانی ست اما سال 2014 او باید از قدرت کنار برود. آنوقت امارت آدمکشان طالب زاییده می شود یا چیزی شبیه آن./ کرزی می گوید "دید ما برای افغانستان ھمانا کشوریست که منحیث نقطه وصل تمدن ھا و نه محلی برای براندازی کار و زار جھانی علیه تروریزم و تقابل تمدن ھا مطرح باشد." اما واقعیت این است که تاکنون کرزی و مافیای وابسته به او افغانستان را به عنوان قبیله بزرگ و جایی برای چور و اختلاس، گسترش مواد مخدر و بدست آوردن ثروت های باد آورده دیده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
جلالتمآب بانکی موون، سرمنشی عمومی سازمان ملل متحد،
عالی جنابان،
مھمانان گرانقدر،
خانمھا و آقایان
بسم الله الرحمن الرحیم
بھ نمایندگی از مردم افغانستان، افتخار و مسرت دارم کھ حضور شما عالی جنابان را
بھ این گردھمائی مھم بین المللی کھ در واقع مرحلھ نوینی را در تحکیم و توسعھ
ھمکاری بین المللی نشان میدھد خوش آمدید و خیر مقدم میگویم.
حضور شما عالی جنابان نماینگر اراده جمعی جامعھ جھانی برای حمایت از مردم
افغانستان برای تامین آینده روشن تر کشور ما است. ما افغانھا از قربانی و جان
فشانی ھای را کھ فرزندان شما در دفاع از امنیت مشترک مان و تقویت نھاد ھای
حکومتی مان متحمل میشوند، اظھار قدر دانی میکنیم.
عالی جنابان!
کشور ما با دشمن شریر و وحشی مواجھ است کھ تمامی اصول اسلامی و بین المللی
را برای شکستن اتحاد مایان زیرپا میکنند. دشمنان ھیچ چیزی جز ایجاد فضای ابھام و
مشکوک ساختن ذھنیت عامھ در برابر حاکمیت و تعھد مان را نمی خواھند. بنابرین،
امروز از ھمھ میخواھم تا دید شانرا را از جنگ با دشمن مشترک فراتر برده و روی
ھدف اصلی مان کھ ھمانا یک افغانستان امن، مرفع و باثبات است متمرکز سازیم.
ما فرصت بی نظیری در دست داریم تا دولت افغانستان را با استفاده از اجماع ملی،
امکانات موجود، اراده ملی و ھمکاری بین المللی ، اراده ملی و اتحاد بین المللی
ھرچھ بیشتر موثر ساختھ تا مردم خود را از فقر بھ سوی سعادت و از بی امنی بھ
سوی ثبات سوق دھیم. افغانستان آینده، بستری برای ھمکاری ھای اقتصادی در منطقھ
بوده و منحیث یک دولت دارای حقوق و مکلفیت ھای قرن بیست و یکم در کنار
جامعھ جھانی بیستاد.
افغانستان امروز دوباره جایگاه خود را منحیث چھارراه آسیا بھ عنوان نقطھ وصل
اقتصاد روبھ رشد این قاره و نقطھ پیوندی باز میابد کھ راه ھا، نظریات، اموال و
خدمات از این مسیر بھ تمامی اکناف دنیا تقسیم میشود. دید ما برای افغانستان ھمانا
کشوریست کھ منحیث نقطھ وصل تمدن ھا و نھ محلی برای براندازی کار و زار
جھانی علیھ تروریزم و تقابل تمدن ھا مطرح باشد.
موقعیت کشور ما در مسیر راه جدید ابریشم این سرزمین را بھ نقطھ ھمگرائی منافع
اقتصادی منطقوی و جھانی مبدل می سازد. دید ما برای چنین چھارراه رویا نبوده،
بلکھ حقیقتیست کھ ما بھ آن میرسیم. در سال 2009 ، میزان تجارت ما با ھمسایھ ھا بھ
13 ملیارد دالر رسیده است کھ کمتر از نصف آنرا تقاضای ناتو بھ مواد تشکیل میداد.
واردات ما از پاکستان از 26 ملیون دالر در 2001 بھ 4.3 ملیارد دالر امروز رسیده
است کھ خود نشان میدھد انکشاف افغانستان باعث ترقی ھمسایھ ھا میشود.
ما از امضای توافقنامھء تجارت و ترانزیت میان افغانستان و پاکستان استقبال می کنیم
و آنرا یک قدم نیک در راستای تقویت تجارت و روابط میان دوکشور میدانیم.
ما ھمھ موافق ھستیم کھ گرفتن رھبریت و مالکیت امور توسط افغانھا کلیدی برای
تداوم و پایداری کشور ما می باشد. باوجود شرایط دشوار اقتصادی در جھان، جامعھ
بین المللی منابع کافی مالی را برای سھ سال آینده بھ افغانستان تعھد کرده است. ما بھ
تعھدات رئیس جمھور اوباما و سایر رھبران جھان کھ گفتھ اند ھمیاری دوامدارمیان
دولت ھا در ساحات ھمکاری ھای اقتصادی و امنیتی درازمدت است، باور داریم. از
سخاوت شما در این ایام دشوار متشکر ھستیم.
خانمھا و آقایان!
باوجود یک سلسلھ دست آوردھای قابل ملاحظھ، ما از تجارب آموختھ ایم کھ مصرف
منابع از طریق صد ھا پروژه غیرھماھنگ نمی تواند نتایج دلخواه را بھ نحوهء در پی
داشتھ باشد کھ مردم آنرا احساس کند و یا در بھبود حکومت داری کمک کند. اکنون
زمان آن فراه رسیده است تا تلاش ھای مانرا روی پروژه ھای محدودتر ملی برای
تغییر در زندگی مردم، افزایش اعتماد میان مردم و دولت و ایجاد میکانیزم ھای
دوجانبھ برای پاسخگوئی میان دولت و ھمکاران بین المللی آن متمرکز سازیم. قابلیت
تطبیق این روش بھ خوبی در تطبیق برنامھ ھمبستگی ملی کھ حدود 23 ھزار قریھ را
با بیش از یک ملیارد دالر بودجھ ملی و کمک بین المللی در چوکات 40 ھزار پروژه
مورد پوشش قرار داده است، انعکاس میابد. ما از عین روش در پروژه ھای مانند
صحت، معارف، مخابرات، مالیات و روند اردوی ملی با نتایج خیلی خوب استفاده
کرده ایم.
در صحبت ھای کھ من ھمواره با مردم افغانستان دارم، آرزوی شان بھ عدالت و
اھمیت حکومت داری بھتر بخوبی انعکاس میابد. حکومت داری ضعیف کھ مشخصھ
آن سوء استفاده از قدرت است از سوی جرگھ مشورتی صلح بھ عنوان یکی از عوامل
بی ثباتی شناسائی گردید. این جرگھ بیانگر آرزوی مردم افغانستان بھ صلح و ترقی
بود.
مھمانان عالی قدر!
حکومت افغانستان با آغاز روند صلح و مصالحھ خود را متعھد میداند کھ دولت را بھ
مثابھ وسیلھ موثر و عدالت برای رسیدن بھ این اھداف بھبود بخشد. این کار با پاسخ بھ
سھ سوال مھم ھمراه است: آیا ما میتوانیم دولت مدرن داشتھ باشیم، آیا ما برای تحقق
این دیدگاه اراده سیاسی لازم را داریم و آیا میتوانیم کمک ھای جامعھ جھانی را برای
تلاش ھای مان مجدداً تنظیم کنیم. من ھر سھ این سوال را مستقیماً پاسخ خواھم داد.
افغانستان از لحاظ ظرفیت یک کشور غنی است. بھ اساس یک سروی تازه
جیولوژِیکی از حدود 30 فیصد منابع زیرزمینی، افغانستان دارای ذخایر حدود یک تا
سھ تریلیون دالر می باشد. این منابع غنی طبعی بھ ھر اندازه کھ باشد دارای اھمیت
زیادی بوده و در صورت تنظیم و اداره درست، روند دولت سازی را قابل تطبیق می
سازد. ثروت ذخایر زیرزمینی ما نھ تنھا شرایط سرمایھ گذاری در بخش زیربنا را
مساعد ساختھ است، بلکھ از این طریق سیستم واحد اقتصادی ما نیز تقویت یافتھ و ما
را بھ مارکیت ھای منطقھ ای و جھانی پیوند میدھد.
ما دارای ستراتیژی تنظیم و اداره بھتر ثروت زیرزمینی خود ھستیم تا بدینترتیب
زمینھ اشتغال فراھم شده و عواید افغانستان افزایش یابد. سرمایھ گذاری در بخش
زیربنا در افغانستان میتواند ده ھا ملیارد دالر را در جریان چند دھھ آینده در پی داشتھ
باشد. با ایجاد زمینھ مشارکت سکتور مختلط در شھر ھا، ما میتوانیم منازل رھایشی و
تصدی ھای متعدد تجاری را بھ ارمغان بیاوریم و بدینترتیب بنیاد یک سکتور خدماتی
بھتر و نیز اساس عواید شاروالی ھای مان را بگذاریم.
ما نیز دارای یک برنامھ ملی انرژی، زراعت و اداره منابع آبی برای افزایش سطح
محصولات روستائی ھستیم. رفع چالش ھای سکتور زراعت برای تامین ثبات سیاسی
و نیز فقر زدائی و انزوا خیلی ضروری است.
خانمھا و آقایان!
چھار ساحھ مھم کھ در واقع تعھد سیاسی ما را بھ ازمایش میگیرد برای تحقق این
آرمان یا دیدگاه وجود دارند. این چھار بخش عبارت اند از اصلاحات در ساختار ھا،
قانونمندی و نظم، صلح و مصالحھ و تطبیق قانون اساسی
ما برای ایجاد یک اداره خدمات عامھ کھ از شایستگی، موثریت، صداقت و امتیازات
لازم برخوردار باشد، متعھد ھستم. دید کھ ما برای چنین اداره ملکی داریم ھمانا
دستگاه قوی دولتی است کھ بتواند ارزش ھای اجتماعی را تامین نموده و پابند اصول
و مقررات وضع شده بوده، ھدف آن خدمت بھ مردم و متشکل از مامورین شایستھ و
توانای ملکی باشد. فراھم آوری تقاعد با امتیازات ویژه برای یک تعداد از مامورین
خدمات ملکی و سرمایھ گذاری در جوانان این تلاش ما را بھ موفقیت میرساند.
من ھدایت دادم تا با تطبیق یک برنامھ مشخص مالی در تمامی ادارات دولتی، ما
بتوانیم یک مقدار ھزینھ را پس انداز کنیم و از آن برای پرداخت مصارف بورس ھای
تحصیلی برای محصلین مان بھ کشور ھای منطقھ استفاده کنیم.
با آگاھی کامل از فواید و مشکلات در استفاده از ثروت زیرزمینی، من یک طرح
عاجل را برای تشکیل مجدد وزارت معادن با استخدام استعداد ھای روشن ھدایت داده
ام. ما برای اداره و تنظیم درست این منابع منحیث دارائی و خزینھ ملت افغانستان و
نسل ھای آینده و نیز برای اداره شفاف و درست ثروت زیرزمینی خود را متعھد
میدانیم.
با توجھ بھ موفقیت ھای کھ برنامھ ھای ملی مان در پی داشتھ است، حکومت
افغانستان یک تعداد برنامھ ھای مشابھ را کھ میتواند خدمات موثر را برای مردم
افغانستان ارائھ کند و نیز بتواند از سوی جامعھ جھانی مورد حمایت قرار گیرد طرح
کرده است. مدیریت ھر یک از این برنامھ ھا در مشورت با ھمکاران ملی و بین
المللی طرح و تصمیم اتخاذ خواھد شد تا بدینترتیب معیارات شفافیت و پاسخگوئی بھ
بلندترین درجھ رعایت گردد.
در مورد مبارزه با فساد، تدابیر ذیل در حال تطبیق است. مسئولین دولتی افغانستان چھ
تعیین یا انتخاب میگردند قانوناً باید دارائی ھای شانرا ثبت و راجستر نمایند. من
تعدیلی را در قانون جزای افغانستان حکم داده ام تا مجازات مشدت را برای آنانی کھ
از این امر سرباز میزنند در نظر گرفتھ شود.
ما روند اداری را در آنتعداد از نھاد ھای حکومتی کھ مردم با سوء استفاده و فساد
مواجھ میشوند، ساده خواھیم ساخت. اداره عالی نظارت حمایت و تقویت بیشتر خواھد
شد. تمامی موانع کھ سد راه حکومت برای پیگیرد سریع متخلفین قرار گرفتھ است
برداشتھ خواھد شد. با حمایت شما، اطمینان میدھم کھ سایر نھاد ھای ضد جرایم و ضد
فساد مانند دفتر مبارزه با جرایم سنگین و سارونوالان ضد فساد و قضات از مبانی و
منابع حقوقی برخوردار خواھند شد کھ برای پیگرد سریع و عاری از ھر گونھ ترس
نیاز است.
خانمھا و آقایان!
ما معتقد ھستیم کھ سکتور خصوصی رقابتی میتواند بھ مثابھ ماشین زمینھ اشتغال را
برای مردم مان فراھم نماید. متشبسین ما ثابت ساختھ اند کھ میتوانند در رونق یافتن
اقتصاد منطقھ ای و جھانی سھیم گردند. اما، چالش اینست تا زمینھ ھمکاری میان
سکتور ھای دولتی و خصوصی فراھم گردد.
بنابرین، من یک کمیسیونی را توظیف میدارم تا راه ھای ممکن برای مشارکت میان
سکتور دولتی و خصوصی را جستجو و پیشنھاد نمایند.
تجربھ جھانی نشان داده است کھ انکشاف یک صنعت ساختمانی موثر و رقابتی
میتواند در تنظیم موفقانھ عواید داخلی و کمک ھای خارجی خیلی مھم ثابت شود.
بنابرین، من از ھمکاران بین المللی خود تقاضا میکنم تا با ما در گسترش و ترویج
ھمکاری میان سکتور دولتی و خصوصی در بخش ساختمانی برای ایجاد زیربناھای
کھ ما را بھ چھارراه آسیا مبدل می سازد، ھمکاری کنند.
من از تمامی دست آوردھای اردوی ملی افغانستان در این خصوص تمجید کرده و
متعھد ھستم کھ نیروھای امنیتی افغان مسئولیت کلیھ عملیات ھای نظامی و تطبیق
قانون و تامین نظم عامھ در کشور شانرا را تا سال 2014 بھ عھده گیرند. اما نیروھای
پولیس ملی و ریاست امنیت ملی ھر دو بھ بھبود اساسی نیاز دارند.
ھدف ما مبدل ساختن ھر سھ نیروی امنیتی بھ نھاد ھای قابل اعتماد ملی است کھ
وظیفھ شان را در تامین تمامیت و امنیت کشور ما انجام دھند.
با درنظرداشت این ھدف والا، ما از ھمکاری نیروھای ناتو و سایر کشور ھای سرباز
دھنده استقبال می کنیم و تا ماه ھای آینده روی ایجاد شیوه ھای درست برای سپردن
مسئولیت کامل بھ نیروھای امنیتی افغانستان باھم کار خواھیم کرد.
مشروعیت یک نظام ایجاب می کند تا نیرو ھای نظامی آن در چوکات قانون فعالیت
نمایند. ما تلاش می کنیم تا فرھنگ حسابدھی را در نھاد ھای امنیتی خود ایجاد کنیم.
باید اعتراف کرد کھ سوء استفاده از قدرت توسط افراد در پست ھای دولتی در گذشتھ
باعث ایجاد فاصلھ میان مردم و دولت گردیده است. مشروعیت استفاده از نیرو
مخصوصاً در حالات جنگی اھمیت ویژه دارد. از لحاظ دید عامھ مردم، حکومت
مکلف است تا اعتماد مردم را برای مشروعیت استفاده از نیرو باخود داشتھ باشد.
عالی جنابان!
برگزاری جرگھ مشورتی صلح بیانگر اجماع ملی ما بوده و پیشنھاداتی را ارائھ کرد
کھ بھ اساس آن دولت با آنعده از مخالفین مسلح کھ قانون اساسی را بپذیرند و روابط
با القاعده را قطع کنند مذاکره کند. آرزو دارم تمامی آنانیکھ در مقابل کشور شان
اسلحھ برداشتھ اند بتوانند بھ آرزو ھای مشروع شان از طرق صلح آمیز برسند. ما از
ھمکاران بین المللی خود توقع داریم از ابتکارات و تدابیر صلح جویانھ افغانستان
حمایت کنند.
تصویب قانون اساسی افغانستان کھ در واقع نماینگر ارزش ھای اسلامی، عدالت،
ترحم و مساوات و نیز اصول جھانی حقوق بشر است، مھمترین دست آورد نھ سال
گذشتھ ماست. صلح و ثبات با شناخت و رعایت قانون اساسی کشور ما بھ حیث منبع
اصلی حاکمیت قانون تامین خواھد شد. برای حمایت از رعایت ھرچھ بیشتر قانون
اساسی، نیاز است تا در میان ھر سھ قوه دولت چک و بیلانس مراعات گردد.
من خرسند ھستم از اینکھ دادگاه عالی کشور پیشرفت ھای زیادی را در تحکیم
حاکمیت قانون و مسلکی ساختن قوه قضائیھ انجام داده است. قوه اجرائیھ کاملاً متعھد
است تا منابع را کھ دادگاه عالی برای تطبیق برنامھ اصلاحات بشمول اصلاح معاشات
قضات تقاضا میکند در دسترس شان قرار دھد تا قضات امتیازات کافی اخذ کرده و
مورد محافظت قرار گیرند و نیز در برابر عملکرد مسلکی خویش پاسخگو باشند.
ما متعھد ھستیم تا پارلمان افغانستان را بھ عنوان یک نھاد ملی تقویت بخشیم. ھمچنان
با پارلمان آینده افغانستان برای تقویت نقش و مکلفیت ھایش طبق قانون اساسی کشور
کار خواھم کرد.
عالی جنابان!
برای پاسخ بھ سوال سوم کھ آیا ما میتوانیم حمایت جامعھ جھانی را مجدداً برای تلاش
ھای خود تنظیم کنیم، باید گفت کھ ما یک بررسی عمومی را از چالشھا و فرصتھای
خود انجام دادیم. من صحبتھای خود را روی دیدگاه ما و تعھد ما نسبت بھ شما متمرکز
نموده ام. ما و ھمکاران بین المللی مان مشترکاً سعی میکنیم تا وسایل و امکانات
موجوده را طوری تنظیم کنیم کھ مسئلھ رھبریت و مالکیت امور بھ دست افغانھا را
تحقق بھ حقیقت تبدیل نماید.
تنظیم مجدد کمک ھا بھ معنی تطبیق اصول پذیرفتھ شده پاریس، اکرا و دیلی می باشد،
یعنی پایان دادن بھ نھاد ھای موازی، تکرار فعالیت ھا و تطبیق پروژه ھای متعدد غیر
ھماھنگ در مطابقت با برنامھ ھای ملی افغانستان. بنابرین، از جامعھ جھانی تقاضا بھ
عمل میاورم تا مشارکت و ھمکاری شانرا با اصول ذیل تحکیم بخشند:
خرسند ھستیم از اینکھ جامعھ جھانی در مجموع و بخصوص ایالات متحده امریکا
تعھد کرده اند کھ 50 فیصد کمک ھای شانرا از طریق بودجھ دولت افغانستان در دو
سال آینده بھ مصرف میرسانند، اما نیاز است تا ما روی ایجاد یک سیستم مدیریت
مالی بھ توافق برسیم تا بھ این ترتیب شرایط لازم برای مصرف بیشتر منابع و کمکھا
از طریق بودجھ دولت افغانستان مشخص گردد.
سیستم ھای موجود حکومتی امروز نھادینھ تر و در حال رشد است. ما متعھد ھستیم
کھ با جامعھ کمک کننده کار نمائیم و این اعتماد را برای شان بدھیم تا منابع را از
طریق بودجھ افغانستان بھ مصرف برسانند.
دوم، با درنظرداشت اینکھ اعطای قرارداد ھا بھ عنوان یکی از منابع فساد شناسائی
شده است، تقاضا میدارم تا تمامی قراردادھای کھ از سوی ھمکاران بین المللی ما چھ
نظامی یا ملکی اعطا میگردد باید اعلام گردد تا مطمئین شویم کھ نھ مسئولین ارشد
دولتی و نھ ھم اقارب آنھا بصورت غیر قانونی از آن مستفید شوند. ما در برابر آنانی
کھ از جایگاه رسمی و یا روابط فامیلی خود سودجویی میکنند اقدام خواھیم کرد.
ما باید روی ایجاد یک سلسلھ مقررات، معیارات، اصول و اسلوب مسلکی برای نھاد
ھا باھم کار کنیم. این چنین نیازمندی ھا مخصوصاً برای شرکت ھای امنیتی
خصوصی کھ اصل موجودیت آنھا تلاش ھای مشترک مان برای تقویت حکومت
افغانستان را تضعیف و تھدید میکند، محسوس است.
سوم اینکھ، توجھ و تاکید روی تطبیق پروژه ھای کوتاه مدت با درنظرداشت مصرف
منابع عظیمی کھ از سوی ھمکاران بین المللی ما بھ این ھدف بھ مصرف میرسد
نتوانستھ است نتایج ملموس و قابل مشاھده را بھ مردم افغانستان در پی داشتھ باشد. از
اینرو، ما از جامعھ جھانی دعوت مینماییم تا نھادی را برای طرح و نظارت بر برنامھ
ھای بزرگ انکشافی تشکیل و حمایت کنند. پس، بیایید توجھ خود را از ھمچو پروژه
ھای کوتاه مدت کھ ما آنرا بنام جز تلاش ھای " ثبات آورنده" می نامیم و تاثیرات آنھا
پایدار نیست برداشتھ و برعکس روی برنامھ ھای متمرکز شویم کھ بھ انکشاف متداوم
و درازمدت اقتصادی بیانجامد.
چھارم، مواد مخدر معضلی بوده کھ در کل بھ منفعت شبکھ ھای جرمی جھانی تمام
شده است و یکی از عوامل بی ثباتی نیز می باشد. شرکای بین المللی ما میتوانند با
حمایت از محصولات پر ارزش زراعتی بدیلی خوبی را در عوض زرع خاشخاش
پیشکش کنند. بھ ھمین دلیل از شرکای خود تقاضا میکنیم تا در کنار کمک بھ تطبیق
قانون، ما را در دسترسی بھ بازار ھا، ایجاد وسیلھ ھای مالی، امکانات لازم کھ
زارعین ما را بھ سھامداران اقتصاد مشروع مبدل سازد، یاری رسانند.
پنجم، موجودیت نھاد ھای موازی باعث ایجاد مشکلات در روند ھماھنگی امور شده
اند. از سازمان ناتو نیز میخواھیم تا روند تنظیم فعالیت ھای تیم ھای بازسازی ولایتی
را طبق سیستم ملی اداری افغانستان تسریع بخشد. سازمان ھای جامعھ مدنی نقش
مھمی را در ارائھ خدمات اجتماعی ایفا کرده اند و برای ارتقای شفافیت، از سازمان
ھای جامعھ مدنی و موسسات غیردولتی تقاضا میکنیم تا یک چھارچوب مشترک را
برای بودجھ سازی و گزارش دھی و ارائھ اطلاعات در مورد آن بھ مردم ایجاد
نمایند.
تصویب برنامھ ملل متحد موسوم بھ " پروگرام واحد ملل متحد" در برخی از کشور ھا
منتج بھ افزایش ھماھنگی میان حکومت و ادارات ملل متحد شده است. بنابرین، از
تمامی ادارات ملل متحد تقاضا میکنم تا ھمین برنامھ را در افغانستان نیز آغاز کنند.
Marshal Plan) تصویب موفقانھ مدل برنامھ ھای ملی ما طبق روحیھ مارشال پلان
) صورت گرفتھ است کھ مطابق بھ آن ھمکاران ما در مورد ایجاد معیارات و
مقررات برای موفقیت تلاش ھا بھ توافق رسیدند. امروز من از ھمکاران بین المللی
خود دعوت میکنم تا برنامھ ھای ملی ما را حمایت کرده و مطابق بھ این برنامھ ھای
ملی با ما کار کنند.
در آخر ولی از ھمھ مھمتر اینکھ میخواھم توجھ شما را بھ چالش کھ سد راه رسیدن بھ
اھداف انکشافی ملل متحد قرار دارد، جلب نمایم. سالانھ، ھزاران زن در زمان زائمان
جان خود را در افغانستان از دست میدھند. باوجود پیشرفت چشمگیر در ارائھ تعلیمات
ابتدایی ، ھنوز حدود 6 میلیون کودک ما کھ تقریباً 6 فیصد کودکان محروم تعلیم در
جھان را تشکیل میدھد، نمی توانند بھ مکتب بروند. بیش از 11 میلیون افغان بیسواد
وجود دارد، تقریباً 1 میلیون معلول و ھزاران خانواده اند کھ زنان رئیس فامیل ھستند.
در نھایت، موفقیت ما از روی میزان تغییرات در زندگی آسیب پذیرترین قشر جامعھ
ما سنجیده خواھد شد. ھمین قشر، قربانیان اصلی جنگ و بازماندگان تراژیدی و
سواستفاده از قدرت ھستند. من از جامعھ جھانی دعوت می نمایم با ما یکجا شوند تا
راھھای موثر را برای مساعد ساختن زمینھ برای مشارکت فعال این اقشار آسیب پذیر
و محروم در جامعھ افغانستان دریابیم.
عالیجنابان، بھ نمایندگی از مردم افغانستان، از تمامی کمک ھایتان بھ کشور مان
صادقانھ تشکر و اظھار امتنان میکنم. میخواھم با استفاده از این فرصت از شجاعت
سربازان و مردم ملکی افغانستان و کشور ھای شما بخاطر قربانی ھای را کھ در راه
تامین صلح و ثبات متقبل شدند، اظھار قدردانی کنم. ھمچنان میخواھم از صبر و
شکیبائی و وقار مردم ملکی ما کھ در جریان جنگ و حملھ دشمنان متاثر شده اند با
افتخار یاد کنم. ولی، ما بر آنان پیروز خواھیم شد. میخواھم تاکید کنم کھ دوستان و
متحدین ما از برحق بودن مبارزه مان مطمئن باشند. با حمایت و تعھد شما، افغانستان
خواھد توانست جایگاه شایستھ خود را در کنار خانواده ملل بھ عنوان یک دولت موثر
باز خواھد یافت. از شما تشکر میکنم.
پيامها
20 جولای 2010, 17:40, توسط ba omida khorasan zamin
افغان نشانه یی اهانت به انسانیت است
برای همه مردمی دنیا خوب معلوم است که اوغان یعنی تروریست، اوغان یعنی تولید کننده ای تریاک، اوغان یعنی فاشیستان قبیله،اوغان یعنی طالب فرزندا ن نا مشروع آی اس آی پا کستانی بی فرهنگ واعراب وحشی که در سوف های توره بوره .آخه افغان بودن هم افتخار دارد ؟ ؟افغان یا اوغان یا پشتون این سه تا نام یک است ما می توانیم افغانستانی باشیم نه افغان میخواهد که هویت اقوام مختلف سرزمین مانرا نادیده بگیرد و همین هویت تحمیلی نا روای(اوغان) را بالای ساکنین سرزمین مان باز تحمیل کنند.به کسانیکه از قبایل پشتون نیستند دیگر تحمل این هویت برای شان ننگ است به خاطر که اوغان یعنی وطن فروش او غان یعنی دشمن انسانیت اوغان یعنی خیانت کارِ او غان یعنی قاتل میلیون ها انسان
عبدالرحمان یکی از شاهان افغانستان میباشد در آن دوره تقریبا 62 درصد مردم هزاره قتل و عام شدند !!!
اوغان نه تنها دشمن سنی مذهب است بلکه دشمن اسلام و مردمی ما ست
در این ویدئو رهبری او غانها مذهب شیعه ها
راه توهین کردن
http://www.youtube.com/watch?v...همیشه وقت اوغانها از مذهب ما تاجیک ها استفاده کردن و ما تاجیک ها راه فریب دادن ولی امروزه همه مردمی غیره اوغان قیافهی افسرده شما اوغانها راه خوب شناختن!!! اول اینکه هزارها برادر ما تاجک ها است
دوم اینکه در طول تاریخ از أمدن نام اوغانستان تا به امروز ما مردم غیر اوغان زیر ستم
شما اوغان ها قرار داشتیم شما اوغان ها چرا به مردمی غیر ه اوغان حق سیاسی قایل
نبودی ؟ یعنی رنگارنگ ما راه فریب دادن از مذهب ما تاجیک ها استفاده کرد ن شما نتها دشمن سنی بلکه دشمن اسلام وانسانیت هستید به خاطر که یک رهبر اوغان دست به خیانت می زننده او یک فرد نیست بلکه به کمک شما اوغان ها رهبرتان خیانت می کنند !!!
وقتیکه ما میگویم فارسی زبان هستیم
یعنی هزاره تاجک وجود ندارد
همه یک فارس هستیم این دشمنان
ما است که میگویند این هزاره است
واین تاجک است یعنی میخواهند که تفرقه
اندازی کنند که فارسی زبانها را پارچه پارچهکنند
22 جولای 2010, 05:49, توسط omar
• پاسخ به آنانی که میخواهند نام افغانستان به خراسان تعویض کنند
پاسخی به فرزندان ناخلف کشور که میخواهند نام افغانستان به خراسان تعویض شود!
نقشه شوم عوض کردن نام افغانستان به خراسان از زمان مسعود جنگ سالار بیشتر رواج پیدا نموده ، فکر می کنم نباید مانند صنف اولی ها با این فرزندان ناخلف افغانستان برخورد کنیم مقاله و تحریر های بسیاری نوشته شده اما فکر می کنم ریشه این حرفها از فریبخوردگان افکار آدمهایی مانند ارد کوچک باشند باید سارنوالی و ستره محکمهً افغانستان جلو چنین حرکات ماجرا جویانه را بگیرند. محترمان باور کنید این آدم های مرفوع القلم که نمونه اش شیلا جان است ، می خواهند قوم ما را بد نام کنند این قلم ها به بیراهه میروند افغانستان را می خواهند با همه عقده شان از هم بپاشند بیشک که نام خراسان هم ناکام است پوهاند دکتور سید خلیل الله هاشمیان جواب دندان شکنی با این فرزندان ناخلف کشور داده است که می خوانیم : افغانها ازموقف تجزیه طلبی قوی کوشان وحلقه دوستان او که از شش سال باینطرف با نشر مقالاتی در(امید)، این جریده ستمیشعار وتفرقه انداز، در پی تجزیهً افغانستان افتاده اند، آگاهی کامل دارند. حدود شش سال قوی کوشان وعنایت الله شهرانی درامریکا طرح «فدراسیون» را برای افغانستان ریختند واین موضوع مبحث گرم جریدۀ امید درمدت دوسال بود، ولی ملت شریف افغان آنرا نپذیرفت. قبل از کودتای ثور وتاسیس رژیم کمونیستی تره کی _امین، عنایت الله شهرانی توسط آقای عبدالقیوم قویم( استاد پوهنحی ادبیات، از مردم شمال افغانستان) بحزب خلق وقوی کوشان از طریق خانمش بحزب پرچم شامل شده بودند و بعد از تاسیس حکومت خلقی، قوی کوشان بحیث تایپست حفیظ الله امین درصدارت وعنایت الله شهرانی که قبلاً یک اسیستانت پایان رتبه بود بحیث رئیس دیپارتمنت هنرهای زیبا در پوهنحی ادبیان کارمیکردند، واین دونفر در فضای سیاسی مساعد آنوقت درمحافل ومجالس حزبی باهم آشنا شده بودند.
قوی کوشان درعین زمان یادداشتها ومقالات میر محمدصدیق فرهنگ را درکابل تایپ میکرد وتوسط قوی کوشان یاد داشتهای شخصی فرهن گرا در امریکا بقسم یک رساله تایپ کرد ونام آنرا فرهنگ« افغانستان در پنج قرن اخیر» گذاشت. فرهنگ که شاگرد مکتب مارکسیزم بود وباین جهانبینی سخت علاقمند، رویدادهای تاریخ افغانستان را از زاویۀ جهان بینی مارکسیزم یادداشت نموده که مفاهیم«ملیتها»، اصالت«قومی»، "فیدرالیزم"،"طرد دین" و" طرد اقتصاد سرمایه داری" چوکات اساسی آنرا تشکیل میدهد. این مفاهیم در یادداشتهای شخصی فرهنگ پرورده شده وشاگردان او به پیروی افکار ناقص فرهنگ را یک افتخار میشمارند و پیوسته آنرا بروی مردم میکشند. درحالی که میر محمدصدیق فرهنگ لیسه استقلال راتمام نکرده و در هیچیک از پوهنتونها تلمذ ننموده، بلکه مطالعه شخصی وپیروی از معیارهای مارکسیزم_ لنینیزم برای او در بین کمونیستهای" کور" افغان موقف"استاد یک چشمه" را بخشیده بود.
پادشاه سابق با وعده وزارت وسفارت، فعالیت های کمونیستی فرهنگ را قسما و موقتاً بطی ساخت وچند سالی او را بحیث سفیر بکشور چکوسلواکیا فرستاد، اما با رویکارآمدن رژیم کمونیستی ببرک کارمل، رفیق فرهنگ بحیث مشاور اقتصادی دولت کمونیستی مقرر گردید و او با همکاری نزدیک با مشاورین شوروی طرح و پلان یک جامعه کمونیستی را برای کشور و مردم افغان ریخت که مفهوم فدرالیزم باساس شناخت ملیتها و ولایات واجد مشخصه قومی در رأس قرارداشت، ولی رژیم مزدور کارمل حتی باسپاه سرخ این پلان را درافغانستان تطبیق نتوانست، و هنگامی که فرهنگ بناکامی طرح غیرملی خود متوجه شد، ازکابل با پاسپورت سیاسی و اعزاز و امتیازات دولتی به دهلی رفت، و بعد به امریکا_ بکشوریکه فرهنگ در نوشته ها و بیانیه های حزبی خود قبلاً آنرا "امپریالیزم جهانخوار" مینامید_ پناهنده شد و دراینجا بود که رفیق فرهنگ لباس دیموکراسی امریکا را در بر کرد واز بیرق ۵٢ ستاره ئی با ایدیالهای آن سخت دفاع میکرد.
بعد از تبلیغ جدی وشدید طرح فدرالیزم که همکاران حلقۀ (امید) برای مدت دو سال هرچه درچانته داشتند با سیاهی بروی امید نقش کردند و سرمقالات امید با طمطراق زیاد از تاسیس دولت فدرالی درظرف چند ماه آینده بخوانندگان خود وعده ومژده میداد، اما مردم شریف افغانستان حتی ازبکهای افغان که عنایت الله شهرانی بالای آنها حساب میکرد، این طرح بیگانه و مضر برای افغانسان را نپذیرفتند. برادر مهتر شهرانی که درآن وقت معاون رئیس دولت بود دریک بیانیه خود پلان فدرالیزم را رد وتقبیح نمود و به برادرجوان خود سفارش کرد از این راه کج برگردد. آنگاه جریده امید که از نگاه سیاسی بی مضمون شده بود وتقبیح نمود یگانه موضوعی که چند صفحه هرشماره آنرا سیاه میساخت، قتل احمدشاه مسعود پنجشیری بود که به حیث پیغمبر با القاب(علیه السلام) ازو یاد میشد واو را بحیث "سرقوماندان همه جبهات جهاد"،"فاتح جهاد"،"ناجی افغانستان"، ناپلئون آسیا وغیره وغیره توصیف میکرد.
تصویر پسر ١٣ سالۀ احمدشاه مسعود پنجشیری با لباس دگر جنرالی که در روز هشتم ثور(جشن شورای نظار) رژه میرفت صفحات امید را منقش ساخته بود، این پسر جوان افغان از چند سال باینطرف درایران تحت تربیت دولت ایران قرار دارد. خلاصه برای مدت دو سال دیگر هرچه در امید سیاه شده بود، تصاویر بازندگی نامۀ احمدشاه مسعود قهرمان ساختگی خودش بود، آنهم بنحویکه قرارداد خاینانه و وطنفروشانۀ احمدشاه مسعود پنجشیری را با سر قوماندان سپاه شوروی که خود و جبهۀ پنجشیر خود را بضد ملت مسلمان افغان دراختیار شوروی قرار داده بود، وهم همکاریهای متداوم مسعود پنجشیری را با رژیم های کمونیستی کابل، یا ذکر نمیکردند و یا ازآنها بقسم اقدامات قهرمانانه و ابتکار و نبوغ سیاسی مسعود پنجشیری، این خاین ملی که یکطرف با روسها و جنرالان کمونیستی رژیم کابل نقشه های جنگی میساخت و در عین زمان همان نقشه های جنگی را با جاسوسان سیاCIA مطرح وهدایت میگرفت، درشماره ١٠١ مجله آئینۀ افغانستان نشر شده، ثبوت مستندی از خیانت ووطن فروشی او بشمار میرود.
البته همه خبردارند که جریدۀ امید که از پنجسال باینطرف بحیث ناشر افکار واهداف«شورای نظار» موقف گرفته وحتی قبل از تاسیس حکومت شورای نظار درکابل، آقای سیدمخدوم رهین و قوی کوشان از طریق امید وهم در رسانه های رادیوئی در امریکا از:"پاکسازی زبان فارسی"(که مقصد آن اخراج کلمات متداول پشتو از زبان دری است) ، و شعارهای "تاجیک فوق همه"، "یا تخت است یا تابوت" و"برادر کلان مرده" وغیره تبلیغ ودفاع نموده، این شعار ها حتی در دوره حکومت خوجه ئین ربانی در جریده امید بتکرار نشر ودفاع میشده است. ولی در جریان دونیم سال اخیر، همکاران امید مفهوم فدرالیزم و تشخیص«ملیتها» را که میراث تبلیغات دورۀ اشغال شوروی میباشد، درقالب الفاظ و کلمات پیچانده و از آن کلمۀ جدید"افغانستانی" را تراشیدند. قوی کوشان وستمی شعاران شامل حلقه امید ادعا میکنند که کلمه «افغان» تنها بقوم پشتون مختص بوده، تاجیکها وسایر اقوام مسکون در کشور"افغان" نیستند، بلکه«افغانستانی» میباشند.
این ادعا را فقط چند نفر وابسته به شورای نظار دامن زده به پیش انداخته اند، درحالی که سه قوم بزرگ وذیخق افغانستان (توده های تاجیک، اوزبک، هزاره وغیره) بداخل کشور هرگز باین فکر نبوده بلکه اقوام شریف اوزبک وهزاره هویت ملی "افغان بودن" را رسماً پذیرفته اند. قابل تذکراست که شخص قوی کوشان بسویه بکلوریا قرارداشته از علم زبانشناسی وهجده شهبه آن که یکی (ریشه شناسی) میباشد بهره علمی ندارد ورهبر واستاد او درین مسایل سیدمخدوم رهین بوده که باهم قرابت باجگی هم دارند. بعد از تقرر رهین بوزارت اطلاعات وکلتور که ازآنجاهم امید را حمایت ورهنمائی میکند، آقای خواجه بشیراحمد انصاری بحیث تئوریسن وآقای داکترعبدالواسع لطیفی( اصلاداکتر طب)_ هموکه در دوره خلقی تره کی بحیث رئیس پوهنحی طب مقرر شد واولین مجلس استادان پوهنحی را عوض بسم الله الرحمن الرحیم، بنام نامی رهبر کبیر افتتاح کرد_ بحیث پیشکاره و"اوقی" امید اخذ موقف نموده اند، مقالاتی که بنام های مستعار «رها» و «علی یاور» و غیره و غیره، بشمول سرمقالات شخص قوی کوشان ، بتائید و دفاع از اختراع «افغانستانی» چاپ میشوند، که هدف آن تجزیه ایلات افغانستان باساس تشخیص قومی میباشد، ازنظر دوشخص فوق الذکر میگذرند و یا زیر نظر آنها تهیه وآماده میشوند که فقط مسئولیت نشرآنها به قوی کوشان تعلق میگیرد_ بعبارت دیگر قوی کوشان با قوم پشتون و زبان پشتو بدبینی وعناد شدید داشته، موجودیت قوم پشتون و اطلاق نام وهویت ملی "افغان" را بداخل کشور تحمل نتوانسته از طریق نشر مقالات وایجاد کلمات جدید، کورکورانه پشتیبانی نموده بدون آنکه در متون تاریخ یا محتوای مقالات دسترسی داشته باشد، این لاطایلات را پیوسته نشر میکند تا نفاق و شقاق را در بین اقوام بهم برادر و برابر درافغانستان چاق ساخته باشد، و در شعار دیگر او که چندبار درامید نشر شده این مطلب بوضاحت گفته شده که :"دلم، بایسکلم"
اما این ناخلفان بدانند که در مقابل هر رهین یک خرمی و در مقابل هر پدرامی یک احدی و در مقابل هر دشمن افغانستان یک دوست افغانستان است و افغانستان از دونیم صدسال باینطرف نام کشور ماست وهزارها کتاب توسط انگلیسها، فرانسویها، جرمنها، روسها، ایتالویها، امریکائیها و ترکها در بارۀ تاریخ افغان وفرهنگ افغان نوشته و چاپ شده ودنیا وهم ملت افغان همین نامرا برسمیت شناخته واتباع افغانستان را "افغان" شناخته وخوانده اند، بگذار چند نفر لق لق کنند و روهای خود را سیاه ساخته خود را افغانستانی یا هر چیزدیگری که میخواهند بخوانند، نام افغان وافغانستان جاودان واین کشور، کشور افغان خواهد بود. ختم.
22 جولای 2010, 23:59, توسط شاه محمود
ش. محمود
در جواب آقای عمر باید احترامانه گفته شود همین کشوری که به نام افغانستان وجود دارد وایشان درآن زندگی
میکنند پاسدار حقیقی آن همان بزرگ مرد قرن است که به زور ضرب شمشیر خود همراه با شیر مر دان این وطن را از چنگ وطن فروشان معلوم الحال ودشمنان سوگند خورده واز حلقوم اژدهای سرخ و بعدا اژدهای سیاه برهانید ورنه نظر به اسناد وشواهد انکار نا پذیر تاریخی که مو موجود است امضای معاهده ایکه آقای حکمتیار با حاکم نظامی وقت جنرال ضیا الحق بنام کانفدریشن اففانستان- پاکستان نموده بود درصورت تحقق آن امروز کدام افغانستانی وجود میداشت؟ ویا از ملاقات سری ومخفیانه آقای حکمتیار که با حفیظ الله امین در کنجک لوگر و مرتبه دیگر در کنر به ارتباط همین توطیه طرحریزی شده بود در صورت کامیابی کدام افغانستانی وجود میداشت؟ آیا چه کسی میتواند ازاین حقیقت چشم پوشی کند ویا کی میتواند انکار کند؟ یکی از علل عمده سوظن مسعود نسبت به او داشتن همین مدارک قوی بود.و بعد ها
لشکر مزدور دیگری راکه بنام طالب تربیه وتولید گردید به کدام منظور بود؟ چه کسی از فغانستان در مقابل توطیه طرحریزی شده دفاع میکرد؟ آقای احدی با نکتایی اش؟ یا آقای خرم؟ اینها کی هاهستند؟ درکجا بودند؟ کدام شهکاری کرده اند؟ بفرمایید کدام شواهد تاریخی به این ملت میتوانیدارایه نمایید؟ زیرا همه ملت میدانند که این ها جز خفاشان یا به عبارت دیگر کف روی آب چیز دیگری نیستند. بنا از آقای عمر صمیمانه خواهشمندم همانطوریکه خوب میدانند که آفتاب با دو انگشت پنهان نمیشود.در حا لیکه خوب میدانید که حق چیز دیگری است و به آنچه میگویید خود باور ندارید ولی افسوس وصد افوس که صرف به خاطر ننگ پشتونوالی حس تعصب این چنن چرندیات که اطفال وطن هم به آن شاید بخندند ارایه میدارید. اما این حقیقت تلخ یا شیرین را باید با وجدان آگاه بپذیرید که صاحبان اصلی این خاک و وارثان حقیقی آن نظر به شواهد تاریخی بر خلاف تصور کوران حقیقت کسان دیگری هستند که تاریخ ومردم به آن شهادت میدهند. بنا براین این نکته را برای همه خطاب مینمایم که:
هرآنکس که به نانام زبان،قوم،ملیت،نژاد،،سمت حق را نا دیده گرفته تعصب میورزد ومسایل را از زاویه عصبیت مینگرد نه از زایه حق ، باید بدانند که برای ایشان از جانب پیامبر بزرگ اسلام وعده دوزخ داده شده است وحقا که در روز قیامت در آنجا عذا بی سخت ودرد ناکی برای ستمکاران ومنا فقان ایست که حق را می خواهند بپو شانند و آن روز بسیار زود آمدنی است وبدون شک که وعده خداوند (ج) و پیامبر اش تحقق یا فتنی است
23 جولای 2010, 05:16, توسط casio
مسعود وزیر دفاع نواز شریف صدر اعظم پاکستان در کابینه دو ماهه صبغت الله مجددی بود و همچنان در زمان نجیب خود را برای روس ها فروخته بود . مسعود یک دزد بود که سنگ های کوه های پنجشیر را به پاکستان میفروخت . اصلاء تقریباء 65در صد پنجشیری ها دزد هستند و افتخار میکنند که دزد اند . در کابل بلند ترین وظیفه که داشتند اکثر در روز موتر وان های تاکسی در شهر ارا کابل بودند و شب ها به دزدی خانه های مردم میپرداختند . و اکثر ( گی ) تشریف داشتند . بطور مجموع اگر منظور شما از فارسی وان و یا تاجیک شمالی وار منجمله کوهدامنی و گلدرهء و شکر درهء و کلکانی و پنجشیری باشد , باید گفته شود که این قوم ها یکی از دزد ترین و خاین ترین و احمق ترین و سفله ترین و بی بخار ترین و وطن فروش ترین باشنده گان افغانستان هستند . زیر هر دهل میرقصند و به کم ترین قیمت خود را میفروشند و در جهالت دست های ابو جهل را از پشت بسته اند . شیلاه چان به خاطریکه اطلاع دارد که شمالی وار ها و یا تاجیک های پنجشیری جاهل ترین و بی غیرت ترین انسان ها میباشد خود را به کلمه ایران ایران چسپانیده است در حالیکه لشم ترین قوم ها در دنیا همین ایرانی ها هستند .
25 جولای 2010, 08:12, توسط omar
شاه محمود جان بیشک که اسلام بی مثال است و واقعا که در ابتدا همه مردم افغانستان به نام اسلام برخاستند تا اژدهای سرخ را از کشور برانند که همین موضوع همه اقوام افغانستان را تا یک مدتی متحد نگهداشت و جهاد آنها را به هردو دیده قبول داریم ای که از هر قوم و قبیله یی بودن.
مگرم نباید فراموش کرد که همه یی هفت خر در ابتدا در پاکستان اعلان موجودیت کردند که البته شوری نظار هم در آن موجود بود پس چگونه شما قضاوت میکنین که او از کشور در مقابل پاکستان دفاع کرده باشد؟
جهاد مقدس زمانی بد نام شد و به جنگ داخلی مبدل گردید که شوری نظار و به همکاری همه جانبه پروفیسور صاحب ربانی به او رنگ قومی و زبانی دادند و خواستند تا فرصته غنیمت دانسته و در همین موقع بر پبکر زخکی افغانستان یک ضربه دیگری را وارد کنند....
به همین دلیل بود که او پیشنهاد داکتر نجیب الله را بر تقسیم قدرت نه پزیرفت و خواست تا تاجکیزم مطلق را در کشور بر پا کند و گروپهایی دیگر را از صحنه سیاسی کشور دور کنند... پس اگر با این معبارات او قهرمان است باز دگه هیچ جای گله باقی نمی ماند
زمانی که حکومت نجیب سقوط کرد همین مسعود و ریانی که یک دهه در مقابل ارتش سرخ جنگ کردن بخاطر منافع ملیتی و شخصی شان ده قصر کرملن چکر میزدند، چرا؟
زمانی که آنها از پاکستان نا امید شدن به روسیه و ایران پناه بردن آیا ای جنگ آزادی است یا معامله گری؟!
مه شخصا از طالبان دفاع نمی کنم ولی ظهور آنها را بخاطر پابان دادن به پاتک سالاری و وارد کردن ضربه به شر و فساد تاِید میکنم چرا که خون تنها با خون میتان شست نه با آب.
خلاصه سخنان زیاد است ولی به یک چشم واقعت را دیدن کاریست غیر عاقلانه