عبدالله مانده در غم خود؛ محقق در غم وی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اعلام نتایج ابتدائی انتخابات برای تیم اصلاحات و همگرایی، خبر از یک روند مبارزهی نفس گیر دیگر را داد. این خبر برخلاف کلیه ادعاهای بود که در قبل از آن از سوی این تیم مطرح شده بود. گذشته از تاثیرات این ادعاها روی توده، این اعلام نتایج پرده از بعضی چیزهای دیگر نیز برداشت که کاملا در تناقص با گفتههای قبلی این بود. عبدالله در تبلیغات اش همواره تأکید بر شفافیت انتخابات میکرد و تنها رقیب خویش را تقلب عنوان کرده بود. به عنوان نمونه عبدالله گفته بود که در انتخابات دو رقیب دارد اول تقلب و دوم تقلب! این گفته به این مفهوم است که این تیم سایر کاندیدان را به حیث رقیب نمیشناسد و تنها نگرانی را که احساس میکند و آن باعث هراس شان در انتخابات شده است آن تقلب است. اما به خاطر داریم که فیصلههای کمیسیون شکایات انتخاباتی خلاف این گفته را به اثبات رسانید. ظاهرا تقلب برای تیم عبدالله رقیب نبوده بلکه کماکان خود این تیم نیز در تقلب دست داشته و اعتراضات شدید این تیم از ابطال رأی هرات که گفته میشود فیصدی بالای آن به نفع عبدالله است مهر تأئید بر این ادعا است. عبدالله در انتخابات گذشته رقابت سختی با کرزی کرد و در نتیجه از رفتن به دور دوم هم منصرف شد و کرزی بدون رفتن به دور دوم کرسی ریاست جمهوری کشور را برای بار دوم تصاحب کرد. اشتراک عبدالله در این دور به حیث یکی از کاندایدان مطرح، باعث شد کسانی چون محقق و انجینیر محمدخان در کنار وی باشند و بالعکس کسانی را هم از خود ناراض ساخت و باعث شد از کنار وی رخت سفر بیبندد و در جاهای دیگر به یارگیری مصروف شوند. احمدضیا مسعود به حیث کسی که در بین قوم تاجک از نفوذ بالای بر خوردار است به حیث معاون یکی از کاندیدان در انتخابات وارد رقابت شد. شاید در زمان جدا شدن احمدضیا مسعود از عبدالله، وی خلای جدی را در این جا نمیدید، و از یکجا شدن با محقق در اوج خرسندی و اعتماد به نفس وارد کارزار انتخاباتی شد. اما آنچه نتایج نشان میدهد خبر از پوج بودن بانک رأی عبدالله میدهد. محمد محقق و عطا محمد نور به حیث کسانی مطرح بود که بانک رأی شمرده میشد و بودن آنان در کنار عبدالله چانس وی را برای پیروزی در انتخابات بالا برده بود. اما سوگ مندانه که این بانکها به حد کافی فربه نبودند و نتوانستند آنچه را انتظار میرفت انجام دهند.
عبدالله با پشت پا زدن احمدضیا مسعود وی را از خود دور ساخت، حلا عبدالله مانده در غم خود که چیگونه روابط خراب شده اش را با احمدضیا مسعود باسازی کند. نفوذ نسبی که وی در بین تاجکان دارد باعث شده است عبدالله در نگرانی جدی به سر بیبرد و برای فراهم شدن زمینه همکاری احمدضیا مسعود و جلب رضایت خاطر او برای یکجا شدن در دور دوم تلاش جدی نیاز است. در یک کلام عبدالله در این فکر است تا با یار گیریهای تازه به دور دوم انتخابات بیرود، اما از سوی دیگر در این دور انتخابات خوب درخشید و توانست رأی قابل ملاحظهی برای عبدالله از ولایات مرکزی افغانستان بیاورد. این برای محقق اوج خرسندی و قدرت است. محقق با در دست داشتن آرای ریخته شده در صندوق عبدالله اما نگران چیزی دیگری است. یار گیریهای تازهی عبدالله باعث تقسیم شدن بیشتر قدرت و بین افراد بیشتر خواهد شد که این مسلما برای محقق بدترین خبر است. محقق در این فکر است که با یک جا شدن کسانی دیگری با عبدالله در دور دوم نقش وی در حکومت آینده تضعیف خواهد شد و این یعنی همان بازی که کرزی با محقق کرد، و در آخر محقق بازندهی اصلی شد. گرچه در انتخابات قبلی مردم از محقق پیروی نکردند و رأی قابل شماری برای کرزی از این مجرا واریز نشد، اما برعکس این بار رأی قابل ملاحظه هزارستان برای عبدالله است و در صورت که عبدالله تکرار معاملهی کری را با محقق کند، کلیه آرا مردم هزاره به باد فنا خواهد رفت. و از این آرا هیج کسی هم مراقبت نخواهد توانست.
بدون تردید عبدالله برای پیروزی مکلف به یارگیریهای تازه و صف آرای مجدد است، و تمام تلاش خویش را متمرکز میکند تا بتواند سواره و پیادهی اردوی خویش را بیشتر و فربهتر کند. تمام تلاش عبدالله برای یارگیری است و محقق در این میان متوجه این نکته است که یارگیریهای بیشتر یعنی تقسیم شدن بیشتر قدرت و اختیار و این یعنی کم شدن اراده و توان، این یعنی سمبولیک شدن محقق در دولت بعدی، محقق باور دارد که این بار مثل دور اول انتخابات رأیها مناطق هرازه نشین در اختیارش نیست و این باعث میشود چانسش در معادلات قدرت کم تر شود و یا حتی بیرنگ شود. عبدالله از واقعیت به خوبی واقف است و با تحمیل فشار بالای محقق و انجینیر محمد خان میخواهد از نقش آنان کاسته و با کسانی دیگری وارد معاملات سیاسی گردد. در یک کلام میخواهم بیگویم عبدالله میخواهد ازحصهی قدرت معاونانش برای کسانی دیگری انعام دهد تا آنان را با خود شریک راه کند، اما این برای معاونین اش غیر قابل پذیریش است. این جاست که باید گفت عبدالله مانده در خود؛ محقق در غم وی.
پيامها
30 آپریل 2014, 22:55
تحليل كاملن اشتباه عبدالله در بين همه اقوام محبوبيت دارد.
ضيا مسعود در بين تاجيكها صد نفر ندارد.
اين تحليل هاى نا درست تان جايى را نمى گيرد انشالله عبدالله در دور اول پيروز است اگر كميسيون هاى غير مستقل شفاف برخورد كنند.
30 آپریل 2014, 23:32
يك تحليل بسيار آشفته،بيشتر باد غم خود را بيرون دادن است ،مقاله نويسى كه پايه آن صرف شنيده اخبار باشد هـمين هـوايى فير كردن است.
1 می 2014, 00:29, توسط خلیل ترابی
نوشته و تحلیل جالبی است. اما بیاییم برای یک دفعه هم که شده، از مساله قومی چشم بپوشیم و از نظر اخلاقی و ملی به قضیه انتخابات نظرکنیم: آیا این کاندید ها، یا به تشویق حامد کرزی، یا ترغیب اجنبی، کاندید ریاست جمهوری نشدند؟ در میان کاندید ها، تیم جناب عبدالله عبدالله، بدنام ترین تیم نیست؟ خود عبدالله ، وزیر خارجه فاسد ترین دولت روی زمین( دولت کرزی) بوده ،یک معاون اومرتبط به شاخه ی از حزب اسلامی است، همه شاخه های حزب اسلامی، در بیرحمی، وطنفروشی و نوکری پاکستان، جوره ندارند، یعنی بی بدیل اند! محقق، از تاجران قومیت هزاره و سوداگران مذهب است! جز اقتدارطلبی و« مرجعیت طلبی» خیالی در سر ندارد! جنگ و اختلاف و رقابت ها، میان کریم خلیلی و محقق، سرهزاران زن و مرد هزاره را درین سا لها برباد داده است!
آقای عبدالله عبدالله، در جنگهای کابل وناحیه افشار ، دستیار و مشاور احمد شاه مسعود بوده، بهرحال دستش به خون هموطن ، آلوده است!چطور آدمی با این گذشتهء سیاه، اینهمه رای ، کسب کرده؟ آن هم از مناطق هزاره نشین یا کابل یا هرات!
این جمعیت هزاره ، که به عبدالله عبدالله رای دادند، مگر به چند دالر ، وجدان خود را فروخته بودند؟
آیا کشتار افشار و پل سرخ ، یاد شان رفته است؟
آیا فکر میکنند، عبدالله و محقق پس از رسیدن به قدرت، به یاد محرومیت های دایکندی و غزنی خواهند افتاد یا در هوای خریدن کاخ وویلا در دبی و ترکیه و اروپا!
هراتی های که به جمعیت+ حزب اسلامی + حزب وحدت مردم افغانستان،رای دادند ، نشان دادند، در هرات ، فرهنگ اخلاق مدار دورهء تیموریان فراموش شده و فرهنگ خدعه و تزویر ایران اسلامی، وسیعا، تعمیم یافته و ریشه دوانده!
رای دادن وقتی، پسندیده و ضرور است که نتیجه ملموس به منفعت مردم و تغییرات در مسیر زندگانی مردم بی بضاعت داشته باشد نه این که به غارتگران مال و جان و ناموس مردم، بازهم فرصتی تازه داده شود!
عبدالله ومحقق، بشارت دهنده و کارگزار دوره ءجنگ اند نه مردان روزگار صلح و آبادانی و امنیت!
1 می 2014, 01:40, توسط mr ha ha
سلام به تمام شما
تحليل جالب و قابل خواندن و جيز را كه ما ميخواهيم علاوه كنيم اين است كه دبل عبدالله شخص نهايت جا طالب و تشنه قدرت است و به خاطر اين هدف أو نه تنها به محقق به وعده خود وفا نه ميكند بلكه بعد أحذ قدرت كه اكًر كًرفته توانست بيامداد خيلى خراب مردم هزاره خواهد داشت ، دبل عبدالله فقط يك هدف به قدرت راسيدن خودش و تيم مافيا يش و خدمت به دره بنجشير است و بس،
آنلاین : http://kabulpress.org
1 می 2014, 03:23, توسط رحمت الله "رفعت"
سلام برهمه دوستان
بسیاریک تحلیل بچه گانه بود ویک بچه کوچه میدانند که عبدالله درکجاست ودیگران؟ کسانیکه با این تحلیل موافق است نیز بیش ازیک بچه کوچه نیست. آنچه نیم اصلاحات وهمگرایی دردور اول ثابت کردند اگر دور دوم نبرند نیز ثابت خواهند کرد که در قلب میلیون هاانسان آزاده افغانستان جای دارند واین بار ازگذشته کرده حماسه حضور خواهند آفرید چند مساله که نقش استاد حاجی محمد محقق کمرنک خواهند شدیک حرف مفت مغرضانه است هیچ کس نفش استاد حاجی محقق را افغانستان کمرنک نخواهند توانستد. مردم افغانستان باید به این باور رسیده باشند که رای هرفرد افغانستان برای تغییر است تغییر بعضی باور های فاشیستی که خداوند یک قوم رابرای حکومت داری وپادشاهی خلق کرده است مساله جنک های داخلی برای مردم افغانستان دیگر خریدار ندارند بلکه مردم برای آینده خویش زنده گی می کنند نه برای کذشته خویش اگر این حرف هارا مردم باور میداشت نه عبدالله ازجامعه هزاره رای داشت نه اشرف المخلوقات وغیره
بهتر است به دوست عزیز پیشنهاد می کنم اول مریضی روانی خویش را تداوی کنند بعدا بیایند واقعیت های عینی جامعه فعلی افغانی را مورد غور بررسی قراردهند دیگر قوم ،مذهب وغیره دربین اقوام باهم برادرجای ندارند اگرچه دشمنان مردم افغانستان این مسایل را دامن می زنندانشاءالله نقش برآب شدند دیدند که اصلاحات وهمگرایی درسرتاسر افغانستان رای داشته اند واین بار اکثریت نسبی است نه مطلق اصلاحات وهمگرایی به ساده گی از رقیب خویش پیشی گیرند...
1 می 2014, 07:15, توسط ناهیده بختیاری
گمان اغلب بر انست که عبدالله به وعده های خود عمل نمیکند چه در مقابل محقق و چه در مقابل معاون اولش و دوم اینکه عبدالله در ارتباط با ایران و روس است واین به مزاج غربی ها خوش نمی اید و لهذا ممکن عبدالله به انچه میخواهد نرسد و اگر هم رسید مواجهه با حوادثی شود که به بهای سنگین برایش تمام شود و عین همین حادثه برای محقق نیز اتفاق خواهد افتاد ..... نگاه کنید جنگ و پیامد های ان بر عهده امریکا و مصارف ان بالای امریکا ولی فواید ان برای ایران و روس باشد ؟ استخبارات امریکا از تمام ارتباطات محقق با ایران اطلاع دارد و یقینا نمیگذارد تا محقق به قدرت برسد و اگر رسید باز بلاهای را برای محقق به ارمغان خواهد اورد..... این تجربه 100 ساله قدرت های بزرگ در جهان سوم همین را میگوید ........ ضمنا طالبان نیز به صورت محرمانه گفته اند که مخالف به قدرت رسیدن عبدالله هستند و اگر او به قدرت برسد باز طالبان هم خاموش نمینشینند ...... همه میدانند که اوضاع به نفع عبدالله نیست و البته رای مردم افغانستان به جای خود باشد که به عبدالله رای داده اند ......... والبته راه حل هم این نیست که یگوییم برو دست امریکا و طالبان ازاد و هر کاری که میتوانند بکنند ........ اگر پاکستان 3 روز دروازه طورخم را مسدود کند باز قیمت مواد خوراکی به کجا میرسد و اگر امریکا به پاکستان اشاره کند و طالبان باز بدخشان را فتح کندد و کوچی ها بهسود را غرق در خون کنند باز قدرت پوشالی برای محقق و عبدالله چه لذ تی دارد ؟ باید عاقلانه فکر کنیم و راه حل معقول پیدا کنیم از صحبت ها معلوم است که عبدالله منطقی فکر میکند نسبت به محقق و عبدالله باید کنترل اوضاع را بدست داشته باشد تا افراط گری های محقق او را به بحران های عمیق نکشاند.... کرزی بازیچه بیش نیست و تیم او اجرا کننده فرمان های بیگانگان .... همه کار بدست سیاه امریکا میباشد حالا باید تخنیکی فکر کنید نه عاطفی
1 می 2014, 09:14
او اصفک بی عقل، قبر پرست، مزاری فرهنگ! باز اینه آمدی و به دلک خودت مقاله نوشتی، برو گم شو یک چیزای در مورد عقیده و باور های سراسر در تضادت بنویس تا در مورد تضاد گفتار عبدالله عبدالله!
عبدالله از احمد ضیا مسعود چیزی نخواهد خواست زیرا به حد کافی از محل او رای اورده است. حالا احمد ضیا مسعود محتاج رسیدن یا شریک شدن با فرد غالب (عبدالله) است نه عبدالله عبدالله
محقق قوم من راه بهتری جز با عبدالله بودن ندارد اگر میداشت حالا برای خود و قوم عزیزش ان راه بهتر را می پیمود.
حکومت در اصل در بین تمامی اقشار مملکت مطابق یک اصل توافق شده میباید تقسیم گردد آن مرد بزرگ محقق اینرا میداند و ضروت به اضافه خواهی هم ندارد تا نگران شود شما خود را بیهوده دلخور مساز
ما ملیت های ساکن کشور از جمله خود بنده میدانیم در جنگ های داخلی تا استین ما غرق در خون مردم شریف و بی دفاع بوده اما چه کنیم نادان بودیم، کشتیم و کشته دادیم از همه بهتر ما میفهمیم از این جنگ داخلی چی کشیده ایم و میکشیم. برای این آمده میخواهیم دست در دست همدیگر برای ساختن نه بلکه برای کم کردن بدبختی ملیت های ساکن کشور کار و فعالیت نماییم.
با احترام
1 می 2014, 10:18
مرگ بر افغانستان و تمام اقوامش. از مسعود پرستان گرفته تا خشخاش پرستان.
1 می 2014, 11:06, توسط مسعود
و نویسنده در غم بچه خر !
1 می 2014, 22:10, توسط غرجي
ناکامی پروژهی «غنی»سازی در میان هزارهها
هزارهها با حمایت گسترده از دستهی اصلاحات در این انتخابات نشان دادند که نگاه آنها به مسایل کلان کشور بیش از آن که تابع احساسات و متأثر از تقلید کورکورانه از رهبران سیاسی شان باشد، نگاه نسبتاً تحلیلی، آیندهنگرانه و تااندازهای هم استراتژیک است.
آنها به خوبی میدانند که اگر دکتر غنی به پیروزی برسد، چه اندازه برای کشور، خطرناک و فاجعهبار خواهد بود. زیرا جناب غنی به صورت علنی از گروه تروریستی طالبان حمایت کرده و سنگ آزادسازی آنها را از زندان بگرام بر سینه اش زده و آن را یک افتخار و دستآورد دانسته است.
آنها نگرانِ بازگشتِ گروههای تروریستی و برگشتِ سلطهی قبیلهای است. دکتر غنی بارها با رفتار و گفتارش بر این نگرانی افزوده است. افتخار به آزادسازی تروریستانِ حرفهای هر شهروند متفکرِ افغانستان را از او روگردان میکند.
همچنان، آقای غنی به عنوان یک چهرهی قومگرا، زبانگرا و متعصب شناخته شده که همین ویژهگی او میتواند هزارهها و سایر اقوام را از او دور سازد؛ همان گونه که در 16 حمل نیز به روشنی به اثبات رسید.
هزارهها مانند دیگر اقوام افغانستان از تکرار کشتارهای دستهجمعی و نسلکشی یکاولنگ و مزار و فاجعهی شمالی نگران اند. آنها از ناامنی راهها و شاهراههای شان نگران اند و میترسند که حمایتهای همهجانبهی آقای غنی، ناامنی را از راهها و شاهراهها به روستاها، کوچهها و حتا خانههای شان نیز خواهد کشاند.
آنها از اتحاد تروریسم و فاشیسم نگران اند که در پنج سال اخیر دوباره اوج گرفته و آقای کرزی صیغهی عقد او را بارها خوانده است. نشانههای آن نیز در گفتار، رفتار و سیمای آقای غنی نیز به خوبی مشهود است. خطبهی غرای وی در قندهار و کلمات قصارش در دیگر موارد به حمایت از تروریسم، این زنگ خطر را چندین بار به صدا درآورده است.
همچنان آقای غنی از طرح کوچیگری حمایت کرده و در تلاش مدرنسازی این پدیدهی قبیلهای و پیشامدرن است. هزارهها مانند دیگر هممیهنان شان از این میترسند که آقای غنی نیز به گمان غالب مانند زمامداران مستبد و خودکامهی پیشین از این پدیده به عنوان ابزار فشار بر اقوام مختلف افغانستان استفاده خواهد کرد و آنها را بار دیگر به مناطق شمالی، غربی و مرکزی خواهد فرستاد تا بتوانند ترکیب جمعیتی را در مرزها، شهرها و روستاها تغییر دهند.
با توجه به این که برادرش (حشمت غنی احمدزی) رییس شورای کوچیها است، تقویت کوچیگری و ارسال کوچیها به ولایتهای شمالی، غربی و مرکزی، بخشی از برنامههای اصلی آقای غنی خواهد بود.
تندمزاجی و مشکلات عصبی اش نیز هر شهروند افغانستان را نسبت به آیندهی کشورش نگران میسازد و در هنگام رأی دادن، دستش میلرزاند.
مجموعهی این عوامل و دیگر ویژهگیهای آقای غنی میتواند تهدید جدی برای آیندهی کشور باشد. از این رو، چسپاندن اتهامات به دستهی اصلاحات و همگرایی و برجسته کردن فاجعهی افشار، تاب و توان خنثا کردن این خطرها و نگرانیها را ندارد.
==============================-candidate
2 می 2014, 17:12, توسط sobir
d oktarabdullah biduni himoyati ziya masud donishmand tarin ustodi aziz muhaqiqro dorad ziya masud 100 nafar ham dar baini tojikho nadorad shumo nasli trurist parwar shaitoi lain ba juz tafriqa andokhtan chizi digarro yad nadored wa shumo watan frush ho hamesha takyaba amriko wa shawohari zanhoito n yane pokiston mekuned milati buzrgi hazora wa tojik yak dast boshad hej gohi qudrat ba dasti shumo watan frush ho na merasad mudmain boshed
2 می 2014, 23:46, توسط کامګار
مقاله هذا بدون کدام مفهوم خاص هر کس یک ګو را مینویسد ۰
20 می 2014, 09:24, توسط بلوچ
عبدالله عبدالله در قتل عام مردم عذاب کشیده هزاره ما نقش مستقیم داشت . در آنزمان او رییس علمیاتی یا رییس اوپراسیون وزارت دفاع وقت بود که تمام برنامه های جنگی از همان اداره سازماندهی میشود به شمول بمباردمان های هوایی و توپچی کناره های شهر کابل چون کارته نو و ولسوالی های اطراف آن.