طالبان یک گروه مرموز یا شناخته شده؟
آیا گروه طالبان از قبیلۀ گم شدۀ بنی اسرائیل* ناخود آگاه در صدد بدنامی دین اسلام هستند و یا اینکه دستهای عقب پرده، با پلان زیرکانۀ یهودی و حامیان غربی شان این گروه را، که عملاً پیروی از عبدالوهاب، بنیان گذار فرقۀ وهابی که گویا توسط ادارۀ جاسوسی انگلیس و قدرت کلیسای سدۀ 18 * از ترس و هراسِ نفوذ و قدرت اسلامی به خصوص دورۀ عثمانی، شکل گرفته و بوجود آمد، در خفا هدایت و حمایت مینمایند؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آیا گروه طالبان از قبیلۀ گم شدۀ بنی اسرائیل* ناخود آگاه در صدد بدنامی دین اسلام هستند و یا اینکه دستهای عقب پرده، با پلان زیرکانۀ یهودی و حامیان غربی شان این گروه را، که عملاً پیروی از عبدالوهاب، بنیان گذار فرقۀ وهابی که گویا توسط ادارۀ جاسوسی انگلیس و قدرت کلیسای سدۀ 18 * از ترس و هراسِ نفوذ و قدرت اسلامی به خصوص دورۀ عثمانی، شکل گرفته و بوجود آمد، در خفا هدایت و حمایت مینمایند؟ بدون اینکه اکثریت مطلق و بیسواد طالب از حقیقت این امر آگاه باشند و بدانند که جنگ و خونریی آنها در حقیقت، نه تنها علیۀ اسلام و ارزشهای این دین بلکه علیه هرگونه تمدن، انسانیت و بشریت در افغانستان و منطقه میباشد.
*
پيامها
24 جولای 2010, 18:09, توسط ba omida khorasan zamin
اسلام خدمت نویسنده محترم خوب
معلوم هست که پشتون ها از قبیله گم شدۀ بنی اسرائیل است!!!
اوغان یعنی دشمنان خانه و هویت ما هست
http://www.youtube.com/watch?v...
http://www.youtube.com/watch?v...
http://www.youtube.com/watch?
v=SDJSMtFiu5Q&feature=player_embedded
اوغانستان تجز یه شود یا نابود ؟
اوغان ها برای نابودی مردم غیره اوغان نقشه کشیدن!!باورکنند اگر اوغانستان تجزیه نه شود روزگار مردم غیره اوغان را سیاه خواهد کرد این اقوام خاک فورش اوغان!!هر کسی که پشتون هست ، هرکسی که پشتو را یاد دارد و میتواند گپ بزند ، هرکسی که برتری پشتون ها و زبان پشتو را می پذیرد ، خوب هست ، انسان هست ، قابل اعتماد هست ، وطن دوست هست ، باغیرت هست ، از اوغانستان هست ، اما هر کسی که پشتون نیست و پشتو را یاد ندارد و برتری پشتون ها و زبان پشتو را قبول نمی کند ، از اوغانستان نیست ، قابل اعتماد نمی باشد ، حتما خائن و نوکر خارجی هست ، مهم نیست که در کدام حزب و گروه و تنظیم مذهبی و سیاسی حضور دارد .
ادمه مطلب http://www.tajikmedia.com/inde...
http://www.tajikmedia.com/
24 جولای 2010, 19:10, توسط ba omida khorasan zamin
ظاهــرشــاه: مــن از قبیــلۀ
بنیــامین یهــودی هســتم
وزارت خارجۀ اسرائیل تائید نموده است که دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پشتونهای افغانستان و پاکستان که اصلیت یهودی دارند آغاز نموده است.
سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل به روز جمعه 15 جنوری 2010 به روزنامۀ لوفیگاروی فرانسه گفته است: دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پتان در افغانستان و پاکستان که یکی از ده قبیلۀ گمشدۀ یهودی اند از طریق تمویل مرکز تحقیقات ملی ممبی در هند رسماً آغاز نموده است.
وی می افزاید از اینکه در شرائط کنونی گشایش چنین مرکز تحقیقاتی در افغانستان و پاکستان امکان نداشت، ما تصمیم گرفتیم که این تحقیقات را در هندوستان که اکثراً میزبان پشتونها می باشد راه اندازی نماییم. قرار است که این تحقیقات از سه ماه الی یک سال کامل را در بر بگیرد... تحقیقات ما قبلا در بخشهای (ریشه یابی تاریخی، رسوم و عنعنات و تقارب در زبان) تکمیل گردیده است. بناً این مرکز این بار نتائج تحقیقات خویش را از آزمایشات خون (دی ان ای) به دست خواهد آورد. تا کنون هزاران سی سی خون از قبایل پشتون افغانستان در منطقۀ مالهباد ولایت اتوراپردیش در شمال هند جهت آزمایشات جمع آوری شده است...
بنا بر اظهارات سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل، از لحاظ بیولوژی کارشناسان بیولوژیک اسرائیل تمام تلاش خودشان را به کار بسته اند تا ارتباط ژنتیکی میان پشتونها و یهودیان را به اثبات برسانند تا اینکه به این طریق مؤرخان اسرائیلی را یاری کنند که گویا پشتونها در اصل از ریشۀ یهودیان واسرائیلی ها اند. در این باره کارشناسان بیولوژی اسرائیلی در مرکز تحقیقات ملی ممبی از لحاظ ژنتیکی میان اسرائیلی ها و افرادی از قبایل پشتون آزمایشاتی را انجام خواهند داد و با توجه به نتایج این آزمایشات که گویا پشتونها از لحاظ ژنتیکی نزدیکترین ملت به یهودیهای سفاردیم (یهودیهای شرقی) می باشند و به این طریق می خواهند ثابت کنند که پشتون و یهودیان از یک نژاد هستند.
روزنامۀ لوفیگارو در ادامۀ گزارش خود می افزاید: از مدتها قبل واضح بود که قبایل پشتون که در جنوب و جنوب شرقی افغانستان و در غرب و شمال غربی پاکستان زندگی میکنند همه از یک نسل اند و مربوط به قبایل گمشدۀ یهودی میباشند. این روزنامه می افزاید: همنوای کامل در رسوم و عنعنات، نحوۀ پوشیدن لباس، عادتهای خوانوادگی و امورات فرهنگی وجود دارد که این همه بیانگر این است که پشتونها این همه را از اجداد یهودی شان به ارث برده اند.
این اولین بار است که وزارت خارجۀ اسرائیل رسماً تائید میکند که تحقیقاتی گستردۀ را در راستائی شناسائی اصلیت یهودی پشتونها آغاز نموده است که با این کار خود بر عمل کرد سازمانهای غیر دولتی یهودی که از سالیان درازی در جستجوی قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلادی فعالیت داشتند مهر صحه گذاشت.
مؤرخین اسرائیلی میگویند: موسی علیه السلام حین خروج از مصر با دوازده قبیله از قبیلۀ بنی اسرائیل خارج شده و در فلسطین مسکن گزین شدند که این دوازده قبیلۀ بنی اسرائیل به نامهای (بنیامین، روبین، لاوی، یهودا، جاد، اشیر، زبولون، ساعر، یوسف، نفتالی، دان و شمعون) یاد می گردیدند و از این جمله دو قبیلۀ آنها (بنیامین و یهودا) در جنوب فلسطین جا بجا شده که یهودیان امروزی از نسل آنها می باشند ولی متباقی ده قبیلۀ دیگر در شمال فلسطین جا بجا گردیدند که بعداً از آنجا به مناطق دیگر مهاجر شدند که سپس به نام قبایل گمشدۀ یهودی مسمی گردیدند.
روزنامۀ لوفیگارو در تحلیل خود راجع به این مسئله میگوید پشتونهای افغانستان اکثریت در میان سایر قومیت های مطرح در افغانستان می باشند، همچنان نظریۀ اصلیت یهودی آنها در منطقه و در میان مردم به سطح قابل ملاحظۀ منتشر شده است، ولی تا هنوز کدام مطالعۀ علمی دقیق که ثابت کند که پشتونها در اصل یهود اند صورت نگرفته است اما اکثریت پشتونها ایمان دارند که آنها اصلیت یهودی دارند. حتی اخرین پادشاه افغانستان، ظاهر شاه، در جواب خبرنگار ایتالیائی در بارۀ نسبش گفته بود که من از قبیلۀ بنیامین یهودی هستم.
سایت انترنیتی شبکۀ خبری العربیه نیز به بررسی این مسئله پرداخته و گزارش داده است که اسرائیل تلاش دارد حوالی 15 ملیون پشتون افغانستان را دوباره به دین آبائی شان – یهودیت – برگرداند که متاسفانه تا هنوز تعداد از قبایل پتان را یهودی ساخته و آنها را به اسرائیل مهاجرت داده است.
همچنان این شبکۀ معتبر عربی زبان گزارش میدهد که در دهۀ هفتاد و هشتاد قرن بیستم سازمانهای یهودی فعالیتهای چشمگیری را در جهت کشانیدن قبایل پشتون افغانستان به آئین یهودیت از طریق استخدام و تربیۀ جوانان پشتون در بیروت، پایتخت لبنان و برخی کشور های غربی راه اندازی نموده بود. این شبکۀ خبری به نقل قول از برخی رسانه های اسرائیلی گزارش میدهد که سازمانهای یهودی توانسته اند برخی دانشجویان افغان در آن زمان (مانند زلمی خلیل زاد، اشرف غنی احمد زی و انوارالحق احدی) در بیروت را به دین یهودیت برگردانند. البته این دانشجویان کسانی بودن که بعدها پستهای مهمی را در حکومت کرزی به دست آوردند و زلمی خلیلزاد نیز شناخته ترین دپلومات امریکائی افغانی الاصل در افغانستان، عراق و سازمان ملل متحد ایفای وظیفه نموده است که خانم یهودی دارد.
این سه تن از نخبه گان تحصیل کردۀ پشتون وظیفه گرفتند تا حس نشنلیستی پشتون ها را تقویه نموده و بعد برای پشتونها توضیح دهند که اصلیت آنها یهود اند و باید به اصل خویش برگردند. این جوانان در ابتدای گرایش خود به دین یهودیت بیشتر احساساتی بوده و تلاش داشتند که به طور آشکار دست به فعالیت زنند ولی بنا بر تجارب سازمانهای یهودی و مطالعۀ آنها از اوضاع منطقه به آنها تعلیمات داده شد که باید از مهارت خود کار گرفته و مطابق برنامه های که برای شان داده میشود رفتار کنند. آنها باید اوضاع منطقه را دقیق ارزیابی کنند. آنها باید بدانند که درموقعیت بسیار حساس قرار دارند، آنها در میان دشمنان سرسخت یهودیت (ایران، پاکستان و عربستان سعودی) قرار دارند. اگر آنها با همکاری اسرائیل و برخی سازمانهای غیر دولتی یهودی دست به فعالیت آشکار زنند به زودی از طریق دشمنان اسرائیل و یهودیت در ایران، پاکستان، عربستان سعودی و حتی اقلیت های قومی غیر پشتون درافغانستان سرکوب میشوند. همین بود که آنها رسماً گرایش خود به دین یهودیت را اعلان ننموده ولی فعالیت های عمدۀ را در این بخش مخصوصاً در قسمت تقویۀ حس نشنلیستی پشتونها و داعیۀ برتری آنها از سایر اقلیت های قومی در افغانستان انجام داده اند.
همچنان چندی قبل سایت عربی زبان القدس العربی، چاپ لندن، در مصاحبۀ با داکتر جعفر هادی حسن، نویسندۀ برجستۀ جهان عرب و پژوهش گر مسایل یهود و یهودیت (دارندۀ درجۀ دکترا از دانشگاه مانچستر بریتانیا در یهود شناسی و نویسندۀ کتابهای فرقة الدونمة بین الیهودیة و الاسلام، فرقة القرائین الیهود، الیهود الحسیدیم و پیدایش، تاریخ، عقاید، فرهنگ و عنعنات یهود) به مسلمانان و عربها هشدار داده بود که متوجه باشند که اسرائیل به زودی افغانستان را توسط قبیلۀّ پتان تحت اشغال خود در خواهد آورد.
وی در مصاحبۀ خود می گوید: پروسۀ یهودی سازی قبیلۀ پشتون در افغانستان از چندین دهه بدینسو جریان دارد و ما شاهد روزی خواهیم بود که رسانه های خبری گزارش گرویدن ملیونها تن از پشتونهای افغانستان به آئین یهودیت را در اثر تلاشهای همه روزۀ اسرائیل به نشر خواهند رساند. تعداد زیادی از سازمانهای غیر حکومتی در اسرائیل همین اکنون مصروف جستجوی قبایل گمشدۀ خود اند. آنها میگویند که قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلاد توسط آشوریها اسیر گردیده و بعد در سراسر جهان پراگنده شدند ولی هنوز آنها عادتهای یهودی خود را حفظ نموده اند. از جمله عادتهای یهودی: تندروی، تعصب، نژاد پرستی (پشتونوالی) عدم احترام به حقوق زن، به فروش رسانیدن زنها، خشونت قبیلوی، به نکاح در آوردن خانم برادر بعد از مرگ وی، علاقمندی به قتل و کشتار، حفظ آداب و سنت های گذشتۀ خود از قبیل لباس، کلاه جالی، رقص عنعنوی مردان در مراسم خوشی (اتــن) و برتری طلبی قومی می باشد که درمیان قبایل پشتونهای افغانستان هنوز حفظ گردیده است.
این پژوهشگر عرب می افزاید: سازمانهای یهودی از گذشته های دور سرگرم جستجوی قبایل گمشده اند، آنها قبایل گمشدۀ خود را در افغانستان، ایران، چین، هند و امریکائی جنوبی جستجو میکنند. تا کنون طبق آمار آنها قبایل پشتون در افغانستان و پاکستان شناسائی شده اند که اصلیت آنها یهود اند و بحث بالای کشورهای دیگر جریان دارد. اسرائیل با بهانۀ دریافت قبایل گمشدۀ خود میخواهد اسرائیل کبرا را از رود نیل در مصر الی دریای فرات در عراق که پلان ستراتیژِیک آن کشور است تشکیل دهد. یکی از حاخامهای (رجال دین) یهود بنام آبیحل در کتاب خویش تحت عنوان قبایل گمشده میگوید که تعداد آنها به 100 ملیون نفر خواهد رسید.
داکتر جعفر هادی حسن در ادامه می افزاید: اسرائیل نهایت تلاش دارد تا قبیلۀ پشتون در افغانستان را که نفوس آنها تقریبا 15 ملیون تن می باشد به دعوای اینکه اصل آنها یهود اند به آئین یهودیت برگرداند. تا کنون ده ها نهاد وسازمانهای یهودی تماسهای متعددی با سران قبایل و رهبران پشتون که در دو طرف مرز افغانستان و پاکستان قرار دارند انجام داده اند وهمچنان ده ها جلد کتاب یهودی را به زبان پشتو ترجمه گردیده و در آنها از اصالت یهودیت پشتونها و خصوصیت یهودی آنها توضیح داده شده است. همچنین در این کتابها توضیح داده شده است که پتانها نسب شان بر میگردد به (افغان بن شاوول) که در تورات از شاوول منحیث اولین پادشاه یهودی در سرزمین فلسطین نامبرده شده است. باید یاد آور شد که سازمانهای یهودی (مانند سازمان عامی شاب – بازگشت ملت) توانسته اند عدۀ از افراد قبیلۀ پشتون را به دین یهودیت برگردانده و آنها را به اسرائیل مهاجرت نمایند که این افراد به مرور زمان اقارب و خویشاوندان خویش را نیز به یهودیت دعوت نموده و آنها را به اسرائیل مهاجرت خواهند داد. و همچنان عدۀ دیگر از تکنوکراتهای پشتون که مخفیانه به یهودیت گرویده اند هنوز در افغانستان فعالیت دارند
http://www.kabulpress.org/my/s...
24 جولای 2010, 19:12, توسط ba omida khorasan zamin
http://hamasah.persianblog.ir/rss.xml
24 جولای 2010, 23:47, توسط casio
حالا اگر این خبر درست باشد شمالی وار های مثل تو باید خشتک خود را زرد کرده باشند .
25 جولای 2010, 11:48, توسط سهراب سپهر
امروز هموطنان پشتون ما به عوض اینکه کوشش کنند تا ریشه های تفکر قبیله ای و خشونت بدوی را میان خود خشک کنند بر خلاف پیوسته از آن حمایت میکنند. من نمیدانم اگر پدیدهء بدوی طالبانی از میان تاجیک ها، ازبیک ها و یا هزاره ها قدعلم میکرد آیا این عزیزان پشتون هنوز هم از آنها حمایت میکردند؟ بطور قطع میتوان گفت که نه!!! کسی است تصور کند که اگر طالبان پنجشیری ها میبودند، پشتون های ما چگونه موضعگیری میداشتند؟
همین پشتون ها که این حرکت بدوی و صد فیصد مزدور را مقاومت ملی میدانند آیا اگر به قوم و قبیلهء دیگری تعلق میداشتند هنوز هم چنین میپنداشتند؟
مگر همین گروه به اصطلاح مقاومت ملی پشتونی نبود که فقط چند سال قبل از اعراب بیگانه برای کشتن هموطنان غیر پشتون خود استفاده میکرد و اعراب را بر هموطنان خود ترجیح میداد. این گروه بی غیرت چی نبود که با کمک اعراب بر هموطنان خود روا نداشتند ولی آیا کسی بخاطر دارد تا حتی یک پشتون و خصوصا کدام روشنفکر پشتون (اگر باشد) در کدام جایی صدایی کشیده باشد و گفته باشد که طالبان بی ناموس اعراب را برای کشتن افغان استخدام کرده اند و این خلاف غیرت پشتونی است. مگر فرق بین یک عرب و یک امریاکایی که یک شهروند این ملک را کشته و یا میکشد در چیست؟
امروز گوساله های فاشیست نیروهای امریکایی را متجاوز میداننند ولی دیروز اعراب بادیه نشنین قاتل را مهمان تا آن حد که حتی رهبر پاده گان قبیله دختر خودرا به عقدش درآورد!!!. شما منطق فاشیزم را ببینید. آیا تا امروز در همه جنگ هایی که بوده است کسی سراغ دارد تا تاجیکی، هزاره ای، ازبکی، بخاطر پیروزی در جنگ کدام خون شریک خودرا از کشور های دیگر برای مقابله در افغانستان آورده باشد؟ نمیدانم غیرت پشتونی این گوساله های قبیله در چیست؟ مگر همین گوساله های قبیله نبودند که پنجابی ها و اعراب را برای کشتن هموطنان شان آورده بودند؟
پس امروز نیز گوساله های فاشیست نباید انتظار همدردی از دیگران داشته باشند. سگ امریکایی از طالب فاشیست و عرب سوسمارخور کرده شرف دارد. پیام آخر اینکه تا زمانی که سایر ملیت ها صادقانه باهم دست اتحاد ندهند و این هیولای فاشیزم را بطور فزیکی تار و مار نکنند، ما را از شر آن خلاصی نیست. به امید همبستگی و اتحاد ملیت های کشور آماده برای مبارزه علیه فاشیزم یکبار دیگر ولی اینبار متحدانه!
25 جولای 2010, 00:27, توسط omar
سلام مجدد برهمه افغانها:
مه نمی فهمم که چرا بهضی ها یکجانبه قضاوت میکنند؟... آیا آنها متوجه نمیشوند یا اینکه دیده خوده بیخبر میندازند و فقط همانی را میگویند و مینویسند که تعصب شان بر شان اجازه میته و بس ....
مگرم آِیا فعلا پشتونها قربانیان خط اول جبهه مبارزه با طالبان نیستند، آیا روزانه دهها طفل معصوم بخاطر پشتون بودنش از بین نمی روند؟ اینگونه اعمال طبعا همان شخص یا جوانی را که همه خانواده اش را بخاطر عملیات کور اجنبی ها از دست داده عقده یی ساخته و وادار به برداشتن سلاح میکند که به گروپ پنجابی ها یا پاکستانی ها مبپیوندند...
و باز تو آقای (خرستان) تمدن تاجکی ته ده جیبت بان چرا که اگر تو توقع داری که افغانها هم مثل تاجک هایی کمونست زده و عنان گسخته به دسکوتیک برن یا مثل آنها بپوشن و بخوانن باز شما ای آرزو ره به گور خاد بردین .
اگر چی تا یک حدی در کابل چنین واقعت ها متاسفانه دیده میشود ولی هیچکاهی کوشش نکو که او ره تمدن بگویی اگر نه به گفته محسنی صاحب تمدن اگر در عریان شدن باشد باز خو حیوانات نسبت به انسانها متمدت تر هستند.
و ای که بار بار نام اسرایل میگیرین ای نشان میته که پشتونها او وخت هم برنده بودن و هستند و به فضل خدا در چوکات دین واقعی اسلام به پبش خاد رفتن چرا که تمدن واقعی در اسلام است نه در افکار سیکولاریستی ...
25 جولای 2010, 08:29, توسط خرد جو
دوست عزیز عمر درود دراظهاریه خود گفته اید که تمدن اصلی در اسلام است نه در سکولاریست براستی تمدن را بدرستی معنی نکرده اید به نظرم، چون انرا ازدیدگاه خیلی خیلی متعصبا نه معنی نموده اید تمدن یعنی طیاره که با استفاده کردن ازان مسیری چند ماهه با الاغ را طی چند ساعت رفتن ، تمدن یعنی انترنیت که تمام معلومات عمومی را میتوان ازداخل خانه بدون انکه بخود زحمت بدهیم دسترسی داشتن ، تمدن یعنی تلویزیون که درخانه خود نشسته تمام حوادث روزمره را تصویری مشاهده مینماییم ، تمدن یعنی واکسین های ،توبرکلوز،سیاسرفه،فلج اطفال ، ملاریا،وغیره که پیش ازکشف انها سالانه ملیون ها مردم را امراضی نامبرده ازبین میبردند ، وغیره وغیره، بنظرم بی انصافی است که تمام اینهمه رانادیده بگیریم وانگشت انتقاد را نشانه بر روی این بگیریم که تمدن اگر لخت شدن است حیوانات متمدن تر ازماست ، شما خود اکنون قضاوت کنید که اینها که یاد اوری شد ثمره ای از سکولاریست است یا اسلام واوضاع نا بسامان کشور ما افغانستان ، سودان،پاکستان ،سومالیا وغیره جهان اسلام ثمره ای کیست اسلام یا سکولاریسم .شما خودقضاوت کنید.
25 جولای 2010, 09:25, توسط hbibulla
لعنت الله (ج)و مرگ به جاسوسان به وطن فروشان به قوم پرستان زبان پرستان مليت پرستان منافقان مرتدان چاپلوسان وکافران شيطانان پيروانانشان
25 جولای 2010, 09:41, توسط hbibulla
ابوعامر عبدالله بن لحي ميگويد با معاويه پسر ابوسفيان حج تمتع را به جاي آورديم وقتي وارد مکه شديم و نماز ظهر را خوانديم ايستاد و گفت: پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند: «إن أهل الکتابين افترقوا في دينهم على اثنتين و سبعين ملّة و إن هذه الأمة ستفترق على ثلاث و سبعين ملّةً -يعني: بالأهواء- کلها في النار إلا واحدة، و هي الجماعة، و إنه سيخرج في أمتي أقوام تجاري بهم تلک الأهواء کما يتجارى الکلب بصاحبه، لا يبقي منه عرق و لا مفصل إلا دخله».
«يهود و نصاري در دين خودبه هفتاد و دو ملت تقسيم شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم ميشود – يعني با پيروي از اهواء خود – همه در جهنماند جز يکي از آنها و آن جماعت مسلمانان است در امت من فرقههايي پيرو هوا و آرزوهاي نفساني هستند همانطور که سک صاحبش را به دنبال خود ميکشد. اين هوا و هوس نيز آنان را به دنبال خودشان ميکشانند. هيچ استخوان و مفصلي نيست مگر داخل آن شدهاند اي اعراب قسم به خدا اگر شما بدانچه پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- برايتان آورده است عمل نکنيد. غير شما چگونه بدان عمل کند»[59].
ح) پيروي از عادات امتهاي گذشته
يکي از فتنهها پيروي از سنتهاي يهود ونصاري و تقليد از آنان است. برخي از مسلمانان از کفار پيروي ميکنند و خودشانرا به شکل آنان در ميآورند. به رفتارشان معجب شده و متخلق به اخلاقشان ميشوند.
اين مصداق حديثي است که ابوهريره روايت کرده است. قال رسول الله -صلى الله عليه وسلم-: «لا تقوم الساعة حتى تأخذ أمتي بأخذ القرون قبلها شبراً بشبر وذراعاً بذراع» پيامبر خدا فرمودند: «قيامت نميآيد مگر اينکه امت من از امتهاي قبل از خود مو به مو پيروي ميکند» گفته شد مانند فارس و روم فرمودند: «ومن الناس إلا أولئک» «غير از آنان کس ديگري نيست»[60].
ابوسعيد ميگويد: گفتيم اي پيامبر خدا منظور يهود و نصاري است؟ ايشان فرمودند: «پس کي»[61].
ابن بطال[62] ميگويد: «پيامبر اعلام کرده است امتش مانند امتهاي پيشين از امور محدثه، بدعت و اهواء پيروي ميکند و در احاديث فراواني آمده است آخرين نسل انسان بدترين هستند و قيامت جز بر بدترين مردم جاري نميشود و دين تنها نزد افراد خاصي باقي ميماند»[63].
ابن حجر ميگويد: «بيشتر آنچه پيامبر ما را از آن برحذر داشته واقع شده و بقيه بعداً اتفاق ميافتند»[64].
امروز در غرب و شرق اغلب مسلمانان خود را به شکل کفار درميآوردند مردان ما شبيه مردانشان و زنان ما شبيه زنانشان گشتهاند. حتى بعضي از اسلام خارج شده و معتقدند پيشرفت و ترقي در مسلمانان ايجاد نميشود جز با ترک کتاب خدا و سنت پيامبرش -صلى الله عليه وسلم-. کسي که اسلام صحيح را شناخته باشد به دوري مسلمانان در قرون اخير از تعاليم اسلامي و انحراف عقديتي آگاه است. نزد بعضي از مسلمانان جز نامي از اسلام به جاي نمانده است، آنان قوانين کفار را پياده کرده و از شريعت اسلام دور شدهاند و رساترين عبارت در توصيف مسلمانان در اين راستا همان کلام پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- است که ميفرمايد: «شبراً بشبر، و ذراعاً بذراع، حتى لو دخلوا جحر ضب تبعتموهم» «وجب به وجب و گام به گام (از کفار پيروي ميکنيد) حتى اگر آنان به سوراخ سوسمار بروند شما نيز به دنبال آنان ميرويد»[65].
نووي ميگويد: «منظور از عبارت شبر، ذراع، جحرالضب، تقليد کامل از آنان در معاصي و منکرات است نه در کفر، تحقق اين حديث يکي از معجزات پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- است»[66].
بعلاوه فتنه ها محدوديت ندارند، فتنه زنان، فتنه مال، حب شهوات، حب رياست، قدرت و شهرت همه فتنههايي هستند که انسان را هلاک ميگردانند و به مراتب پست حيواني ميرسانند. از خداوند منان سلامت و صحت را خواستاريم.
26 جولای 2010, 06:41, توسط omar
خرد جو جان سلام به شما هم و در جواب شما باید گفت که متاسفانه دید شما هم نسبت به مدنیت یک دید ماتریالیستی است چرا که شما فقطا تمدن را در طیاره و تلویزیون و انترنت و دیگر وسایل مادی خلاصه میکنین، حلا آنکه این وسایل زاده فکر و تلاش هایی بشری میباشد نه نظام حاکم بر جامعه که آن سیکولاریزم باشد و یا اسلام.
کلمه تمدن که معادل آن در زبان لاتین civilization است، از کلمه مدینه مشتق گردیده و به مفهوم شهر نشینی و یا مسکن گزینی در شهر است که البته این همزیستی انسانها لازمه یک سلسله ارزش ها و قوانین اجتماعی هم است که میان همه قابل قبول و لازم الاجرا میباشد.
البته این وسایل مادی هم میتواند بخشی از آن باشد نه همه تمدن.
اگر در تاریخ مطالعه کرده باشین که نخستین مدنیت در جهان در بین النهرین به وجود آمد که واضیحا در آن زمان این طیاره و تلویزون وجود نداشت، بلکه آن مردم در تحت یک نظام و قانون شروع به زندگی در آن محوطه کردند.
پس مدنیت یک پدیده معنوی است تا به مادی و ااسلام بهترین نطام برای همه بشریت ثابت گردیده است که هیچگاهی نظام هایی حاکم در افغانستان و پاکستان و سودان و سومالیا از اسلام نمایندگی کرده نمیتواند چون در این کشور ها نظام هایی معامله گر و گروه هایی سیاسی برای منافع شان اسلام را وسیله قرار داده اند...
خوب این یک بحث بسیار طولانی است که نمیتوان به همه اش در همین پیام جواب داد
واسلام
26 جولای 2010, 08:38, توسط خرد جو
عمر عزیز سلام اظهاریه تان را خواندم به نظرم قسمت اخیر نوشته هایم را انچه که باید دقیق نخوانده اید که ان عبارت از ثمره ای دو نظریه بود اسلام وسکولاریسم ، چون شما تمدن اسلامی را بهتر ازسکو لاریسم دانسته اید ومن هم شمه ای ازثمرات هردو عقیده را بیان نمودم که شما دید مرا ماتر یالستی خوانده اید ممکن نظریه ماتر یالستی باشد ، وشما درمورد کشور ما افغانستان،سومالیا، سودان ودیگر جوامع اسلامی گفته بودید یکعده مغرض ازنام اسلام استفاده میکنند گیریم که نظر جنابعالی درست ، ایا میتوانیم بعنوان مشت نمونه ای خروار یکی ازکشورهای اسلامی را الگوی زنده گی قرار داد؟
26 جولای 2010, 12:28, توسط khan
((...و باز تو آقای (خرستان) تمدن تاجکی ته ده جیبت بان چرا که اگر تو توقع داری که افغانها هم مثل تاجک هایی کمونست زده و عنان گسخته به دسکوتیک برن یا مثل آنها بپوشن و بخوانن باز شما ای آرزو ره به گور خاد بردین .
اگر چی تا یک حدی در کابل چنین واقعت ها متاسفانه دیده میشود ولی هیچکاهی کوشش نکو که او ره تمدن بگویی اگر نه ....))
ملگری ملاعمر خانه دغه زمونژ تاجکان او ازبکان او هزاره گان او دغسی نوری ... دوی دیر بی فرهنگ خلق دی دوی باید د دغه دپنحوسو کالو مخکی کلتور حخه دی پیروی وکی ..وگوره او خوند حنی واخله..
http://www.youtube.com/watch?v...
http://www.youtube.com/watch?v...
http://www.youtube.com/watch?v...
او داغسی نوری.....
27 جولای 2010, 02:31, توسط omar
سلام مجدد خرد جو البته که مه کاملا شما را درک کردم و خرسند استم از ای که شما با آرامش و منطق جواب میخواهین :
نخست باید عرض کنم که شما کدام کشوری را سرغ دارین که واقعا احکام اسلام در آنجا عملی گردیده باشد ؟ بیاین به منشا اسلام عربستان سعودی نظر اندازی کنیم که وهابیزم ساخته شده انگلیس در آن سه صده حاکم است و آل سعود چنین یک اسلام را حاکم کردن که منافع آل سعود را تامین نماید و متاسفانه یک چهره خشنی از اسلام به جهان معرفی کردند ....
از او اگر بگزریم به رژیم نشنالیست ایران اگر ببینیم که بغیر از ایران و ایرانی ها چیزی را نمی بینند و بازی هایی شیطانی را با کشور هایی همسایه اسلامی شان در پبش گرفته اند ، دیگر کدام کشوری است که در آن اسلام حاکم باشد؟
و همچنان هستند کشور هایی در قاره هایی آسیا امریکای جنوبی و افریقا که نظام هایی غیر اسلامی دارند، ولی در جمع کشور هایی جهان سوم محسوب میگردد.
از او گذشته به این پرسش جواب بتیم كه آيا اصلاً دين مىتواند مانع از پيشرفت شود يا نه؟ در اين جا لازم است ميان دين اصيل و ناب و خالص كه از طرف خداوند به عنوان برنامهاى كامل براى زندگى بشر آمده است، با عقايد موهوم و خرافات كه ساخته دست بشرى بوده و به عنوان دين معرفى مىگرديده مانند عقايد موهوم ارباب كليسا درباره خداوند و تعاليم آنها درباره و نحوه زندگى مردم تفكيك قائل شد.زيرا نفس دين كه در جهت رشد و تعالى و تكامل و پيشرفت بشر در ابعاد مختلف زندگى باشد و بر علم، دانش، كار و تلاش نيز توصيه و تأكيد دارد؛ هرگز نمىتواند عامل عقب ماندگى و انحطاط باشد. شواهد و دلايل بسيارى را مىتوان براى اثبات اين موضوع برتان ارایه كرد كه بعضى از آنها عبارت است از:
1. پيشينه تمدن مسلمانان در طى قرون متمادى و صدور آن به كشورهاى ديگر، از جمله كشورهاى اروپايى، نشان مىدهد نه تنها دين موجب عقب ماندگى نمىشود؛ بلكه اعتقاد به دين در كنار عمل به آن سبب درجات بالايى از پيشرفت و رشد مىگردد.
2. تنها مسلمانان و كشورهاى اسلامى نيستند كه به اين گرفتارى مبتلا استن؛ بلكه كشورهاى غير اسلامى و غير دينى و سكولار بسيارى نيز به دلايلى، از جمله سلطه استعمار، در فقر مطلق يا نسبى باقى ماندن.
3. در كشورهاى پيشرفته نيز به رغم در اختيار داشتن منابع فراوان و دسترسى به ارقام بالايى از رشد اقتصادى، رفاه همگانى تحقق نيافته است و به طور معمول گروه خاصى از دست آورد توسعه بهره مىگيرند و عده زيادى در فقر زندگى مىكنند.
4. به رغم رشد و ترقى تمدن غرب در بعضى از زمينهها، از ديگر سو انحطاطات و بحرانهاى جدى ديگرى در كنار آن پديد آمد كه بشريت را در ورطه خطرناكى قرار داده و فرياد متفكران را بلند كرده است.
5. بسيارى از دانشمندان غربى و پديدآورندگان تمدن جديد غرب نيز دين گرايند؛ هرچند تمدن نوين بر پايه دين گرايى بنيان نهاده نشده است.
اما در مورد اين كه چرا كشورهاى اسلامى، به رغم برخوردارى از دين مبين اسلام، عقب افتادهاند بايد گفت اين مسأله علل و ريشههاى تاريخى مختلفى دارد و بررسى جامع و همه جانبه آن باز هم تکرارا میگم که وقت زیاد لازم دارد ولی باز هم به بعضی از آنها گفته شما مشت نمونه خروار اشاره میکنم:
1. بى ترديد اگر مسلمانان از تعاليم وحى فاصله نمىگرفتند و همان قوت سياسى و وحدت اجتماعى خود را حفظ مىكردند، هم اكنون نيز مىتوانستند از هر نگاه جلوتر از غرب باشند. اگر به جاى درگيرىهاى بيهوده و اتلاف منابع خود، دست وحدت به يكديگر بدهند و به ريسمان الاهى چنگ بزنند، باز هم مىتوانند قدرتى بزرگ با امكاناتى وسيع در سطح جهان باشند و با چند برنامه و استفاده از استعدادها، از نظر تولیدات صنعتی با ديگران به رقابت بپردازند.
2. آنچه موجب عقب ماندگى صنعتى و سياسى مسلمانان گشته، فاصله گرفتن آنان از اسلام و برداشتهاى بدون دليل از دين بوده است، برداشت غلط از زهد، دنيا، دعا و قدرت موجب عقب ماندگى شده؛ وگرنه همين مفاهيم در صدر اسلام و حتى در غرب، موجب پيشرفت شده است. بلى، بايد اعتراف كرد كه رواج انديشههاى صوفيانه و برخى انحخرافات ديگر فكرى ، نقش مؤثرى در عقب ماندن مسلمانان از قافله صنعت و پيشرفت داشته است.
3. مسلمانان بر اساس انگيزش و هدايتهاى دينى، مسير رشد تعالى را پيمودند و بر اثر انحراف از دين و آلودگى به مفاسد، دنيا پرستى، سستى و كاهلى، به انحطاط و عقب ماندگى گراييدن.
4. وجود نظامهاى سياسى فاسد و استبدادى كه به جاى همت در جهت رشد و پيشرفت مسلمانان، فقط به فكر حفظ قدرت خود و صرف هزينههاى عمومى مسلمانان در جهت خوش گذرانى و... بودند. وجود اين نظامها و حاكمان فاسد خود ناشى از انحرافات سياسى صدر اسلام و انحرافات اعتقادى و اجتماعى پس از رحلت پيامبر گرامی بود....
اين نظامهاى سياسى، در شخصيت و منش انسانها و فرهنگ اين جوامع نيز آثارى زيانبار داشتند.
5. هجوم بيگانگان و استعمارگران و تلاش آنها براى عقب نگاه داشتن كشورهاى جهان سوم براى استثمار منابع انسانى و طبيعى و تداوم سلطه غرب بر اين كشورها
6. سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگهاى داخلى و جانشين ساختن شعارهاى استعمارى همچون، ناسيوناليسم، پان عربيس و به جاى تكيه بر اصولگرايى و اتحاد بين الملل اسلامى......
شاید این سوال هم در ذهن شما بوجود آمده باشه که پس علت پیشرفت جوامع غربی یا سیکولار چی است؟......
بايد دانست، كشورهاى غربى هرگز بعد از كنار گذاشتن دين به اين همه رشد و... دست نيافتن بلكه عوامل بسيارى مىتواند موجب پيشرفت و ركود شود كه اساسىترين آنها تلاش و فعاليت در جهت شناختن سنن و قوانين حاكم بر جهان هستى و استفاده درست از امكانات و نعمتهاى خداوند است. علت پيشرفت غرب هرگز دين گريزى نبود. در آن جا خرافات در لباس دين آنان را به عقب ماندگى وامىداشت و پشت پا زدن به آنها نقش مانع زدايى در جهت رشد و ترقى را ايفا كرد. لذا پيشرفت علمى و صنعتى غرب زاده عوامل بسيارى است:
1. آشنايى غربىها با تمدن اسلامى و شرقى در طول جنگهاى صليبى و نيز مسافرتهاى جهانگردان(مانند ماركوپولو)
2. رنسانس فكرى در اروپا(با توجه به مجموعه عواملى كه اين تحول فكرى را ايجاد كرد) و مبارزه با خرافات و عقايد موهومى كه در بين مردم آن ديار رايج بود.
3. كنار گذاشتن كليسا از اداره امور جامعه و به وجود آوردن نهادهاى جديد براى اداره آن
گفتنى است اروپا در قرون وسطى، در تاريكى جهل و خرافات غرق بود. ارباب كليسا، تلقين بعضى از عقايد موهوم، به دانش اجازه رشد نمىدادن، در حالى كه در همان قرون دانشمندان اروپايى تحت تأثير تمدن اسلامى قرار داشتند و خواهان تحول اروپا و نگرش جديد به علم و دانش بودند، شاید بهتر بفهمین که ارباب كليسا با تفتيش عقايد حتى اظهار نظر درباره پديدههاى جهان را گمراهى تلقى مىكردند، چنان كه گاليله در همين رابطه محاكمه شد و صدها دانشمند به همين دليل محكوم گرديدن. اين وضعيت در حالى بود كه مراكز علمى جهان اسلام در آن زمان، محل فراگيرى دانش و ساخت ابزارهاى دقيق(مانند ساعت و لوازم جراحى و...) بود. دهها دانشمند اروپايى در اين مراكز مشغول تحصيل بودند. تعاليم اسلامى همگان را به علم و دانش و تفكر در آفرينش دعوت مىكرد و آيات قرآنى، خود پيشگام در بيان حقايق هستى و چگونگى رخدادهاى آن بود. همين شرايط بود كه اروپا تحت تأثير قرار گرفت و خيزشى علمى در آن قاره بوجود آمد.
دوست عزیز چیزی را که به او اشاره کردم ادعا نيست، شما مىتانین در اين زمينه به كتابهاى «تمدن اسلا و غرب» نوشته گوستاولوبون فرانسوى و «تاريخ تمدن» ويل دورانت و دهها اثر ديگر ی را مطالعه کنین .
و یک نکته که بسیار جالب است، امروز دین اسلام یکی از پر گرایش ترین دین در جهان است بطور خاص در کشور هایی اروپایی که بر اساس آمار شاید تا سال 2050 قاره اروپا یک قاره اسلامی باشد.
پس آیا آن اروپای متمدن و آسوده چی نیازی به اسلام دارد، این خود واضیح میسازد که آنها اگر چی از نظر مادی شاهد پیشرفت هایی زیادی بودند ولی باز هم آنها به آن آرامش روحی که در دین است به آن دست نیافتند و آنها با وجود آنکه عیسوی بودند ولی باز هم خواستند تا در اسلام آنرا جستوجو کنند و روزانه یک عده زیادی به این دین میگرایند.
27 جولای 2010, 08:56, توسط casio
حبیت الله !
انشالله وقتی مردی و جنازه شدی بعد از اینکه رویت خان انداختن انکر و منکر مستقیم ترا از قبر بدون پرسش در اتش جهنم خواهند انداخت . . چرا که تو مردم خوده به عربها و یک عده شاش شتر خور فروخته ایی . و از لهجه تو نفرت عمیقی به مردم خودت هویدا است .
25 جولای 2010, 18:55, توسط casio
. «يهود و نصاري در دين خودبه هفتاد و دو ملت تقسيم شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم ميشود – يعني با پيروي از اهواء خود – همه در جهنماند جز يکي از آنها و آن جماعت مسلمانان است در امت من فرقههايي پيرو هوا و آرزوهاي نفساني هستند همانطور که سک صاحبش را به دنبال خود ميکشد. اين هوا و هوس نيز آنان را به دنبال خودشان ميکشانند. هيچ استخوان و مفصلي نيست مگر داخل آن شدهاند اي اعراب قسم به خدا اگر شما بدانچه پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- برايتان آورده است عمل نکنيد. غير شما چگونه بدان عمل کند»[59].
در قسمت رفتن به بهشت : این را به اصطلاح ایرانی میگویند ( خالی بندی ) . . خودش تا قبل از پیغمبر شدن جعلی . . پای بت های کشتار خانه ابراهیمی را میشست و وقتی پیغمبر شد به دختر هفت ساله ازدواج و یا به عباره دگر تجاوز نمود مانند اخوند محسنی . . حالا خودش بعد از لزت بردن از دختر نابالغ و چهار تا زن جواز و ناجواز نظر به قوانین خدای موهومی که برای خود و یک عده احمق ساخته است به حساب حتماء به بهشت رفته است ولی دروازه بهشت را برای کسانی که از ( هوا و هوس ) قانونی و یا غیر قانونی . . استفاده نمایند . . بسته است . عرب شاش شتر خور .. برای همین است که کلتور افغانی زنده گی با غیرت و شهامت و با عزت را برای هر افغان قول داده است مگر اینکه از زیر یوغ عربها خود را بیرون بیاورید .
27 جولای 2010, 02:57, توسط omar
خانه ما هیح کله نور بی فرهنگه ندی گنلی او ته دی دا شمیری یو حه اپدیت کره. پنحوس کاله خو بی انصافی ده پیره..
ته پوهیژی ستا ستونزه به سه کی ده؟ هغه دا ده چی ستا سترگی د زناورو غوندی ترل سوی او ته یوازی هغه سه وینی چی ستا مخ ته رازی نور ده شاوخوا په لیدو کی ستا سترگی کار نکوی
27 جولای 2010, 11:23, توسط khan
ملاعمر خانه !!کوچی ماما !!!
من از هر چه قوماندان همجس گرا, چرسی , اشیش پر , دزد و راگیرو راکت پران ... یا بزبان هم خونی های پنجابی ات (پاتکی)است متنفرم خا زرداد و پدراش خا قلم وچمن خا بابه جلندر یا شفیع دیوانه یا طوفان و راکتی یا عبدل چریک ... ...باشند..
چند ماه قبل برایت نوشتم که خود در قطب یخبدان شمال نشسته یی با اتش و گاز احتیاط کن که از سر و زیر اب سرد در ان سرما سایبریا برایت درد سر بزرگ درست خواهد کرد .. اما چه کنیم با کسانی مواجه شده ایم که اگر یکبار پا را بلند !!کرد همه را لگد زده و به اسانی پاین نمیکنند .....
از داخل و خارج مرز های کنونی وطن ما در برابر هر اتهام ناروا و جعلی قبیله که اقوام اصیل وطن ما را هدف قرار بدهند .... اسناد و مداراک و شواهد فراوان در باره شما فاشیستان دوره گر داریم من گفته بودم زمانیکه یک یا دوانگشت ات را بطرف دیگران بنابر اهداف چرکین و غرض الودی که در دل دارید نشانه می گیرید یکی دوتا انرا بطرف خود هم دور بدهید !!!!
در این پیام های احمقانه ات همه را توهین و تحقیر کرده یی بلخصوص فرشته های کابلم را, انسان مسلمان و قانع و با ضمیر کابلستان را !!! هفت بار دهان نصوار پر که سال یکبار هم انرا شستو شو نمیکنی بشور باز نام کابلیها را بگیر .........
امدیم به پنجاه سال و چهل سال و کم و زیاد کردن معامله " سرین" شوردادن های زنان قبیله در مجالس مردانه (مطابق اوغانوالی ).. ملا عمر صاحب از روزیکه داوود خان کل بقدرت نشست تا حالا 37 سال گذشته است اما این فلم ها ...ازانزمان قبل تر جز اوغانوالی بوده است ..
دکوندی زو واله که په دی پنجابی تحفه دی " اپدیت" سر می خلاص سوی وی!!! اینکه اوغانی نیست شاید مداو مقصد update باشد !! اگر چنین است قانون اوغانستان را باید مراعت کنی اوغانی قندهاری کتابی بنویسی نه پنجابی پشاوری ....همچنان چوکره هزاره اوغانی کویته نشین ایران دیده یونانی شده ات را نیز اوغانی یاد بتی تا درست بنویسد !!!!
28 جولای 2010, 01:38, توسط omar
اوه ببخشی که مه فراموش کدم که با القاب اصلتان یادت میکدم (شیر فروشان و ندافان و سقوان و پنچرمینان و داییان و کلینران و تلخان فروشان و گلم جمان و گلاب به رویتان خرستانی ها .................)
معلوم میشه که بچه بیریش ای همه جلندر و قلندر و گدا و پناه که برم لست کدی بودی و محافل قرصکی شانه خوب گرم کدی اگه نی چنین قومندان وارو برم نوشته نمی کدی.
تره و خدا که سورین شوراندن کسب کی ها است اصلا تو کدام خانم پشتون دیدی که سورین بشورانه یا محافل سینما زینب و سینما آریوب فراموش کدی که تاجکی ها نه تنها ای که سورین هایی خوده شور میتن فقطا برق گرفتگی ها واری هر بخشی از اندام شانه شور میتن....
بچی اودل( عبدل) متاسفانه که ای سایتت حروف پشتو نداره اگر نه اینجانب از قندهار شریف میباشم و اصلا روی پشاور هم ندیدیم و ای که کی چقسم مینویسد باز هم آفرینش که به زبان شما مینویسد........
قهرمانی صفت مردان(عمر) بود
نه که شان یک مشت حیوان(خان) بود
27 جولای 2010, 08:54, توسط casio
دی تاجیکان او هزاره گان دی امریکانا نو غین غوالی .. دیر مننه دی گل نار بیگم دی سندری نه .