تبارز فضای مجدد جنگ سرد میان شرق وغرب
قسمت چهارم
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
يک قطبي شدن جهان و يکه تازي امريکا و از نظر انداختن روسيه در مسايل سياست جهاني در دو دهه اخير ، روسيه را که هنوز حس ابرقدرت بودن را در سر داشت، به تدريج در يک تقابل رواني قرار داده ولي مشکلات اقتصادي که در دوران دو رهبر روسيه(گرباچف و يلتسن) متحمل شده بود، نمي توانست نارضايتي اش را ظاهر کند. اين نارضايتي در جامعه و جنبش هاي سياسي و ملي روسيه موجود بود، ولي نمي توانست به عملکرد دولت تبديل شود.اما رشد سريع اقتصاد روسيه در دهه اخير زمينه هاي بروز نارضيتي روسيه از جهانگشايي امريکا را آماده کرد.در حالیکه ا يالات متحده آمريکا ، فقط برای خود حق میدهد تا سرنوشت جهان را تعيين کند، در جريان سياست جديد غرب مبني بر سرنگوني رژيم ها ی بر سر اقتدار در عراق، ليبيا، قبل از آنکه نوبت سوريه و ايران برسد، روسيه در مخالفت با سياست سرنگوني رژيم هاي بر سر اقتدار برخاست وامريکا با پيشروي سريع و گسترش ناتو در آسياي ميانه که نگراني روسيه و حکومت هاي محلي را برانگيخته بود، با مقاومت روبرو شد. وقایع اخیر جهانی و منطقوی نمایانگر آنست که یگانه ابرقدرت جهان در موقف روبه زوال قرار دارد.
انتقام جويي ميان امريکا و روسيه ازجنگ ويتنام و امريکا ريشه میگیرد. زيرا علت اساسي شکست امريکا در ويتنام کمک هاي نظامي روس ها به ويتنامي ها بود که روسيه پاسخ اين انتقام را در جنگ افغانستان از جانب امريکا و غرب بدست آورد. به ادامه انتقام گیری های تاریخی روسيه با استفاده از حق ويتو در شوراي امنيت سازمان ملل متحد، از سوريه حمايت کرد و جلو امريکا در ادامه سياست سرنگوني رژيم هاي نامناسب براي غرب را با استفاده از ابزار ملل متحد گرفت و امريکا را با مشکل جدي روبرو کرد. امريکا از ساليان دور اوکراين را به کمک هم پيمانان اروپايي اش آماده تا اينکه امريکا و غرب توانستند مشکلي را در آغوش روسيه ایجادو اين کشور را با تحريم هاي اقتصادي و فشار هاي دپلوماتيک و حضور نظامي در اوکراين روبرو کنند.اوکراين با داشتن ذخیره ی وسوسه انگيزي از معادن فلزي و نيمي از آهن و فولاد وچهل درصد از کل سنگ منگنز ، منابع ذغال سنگ، جيوه، تيتانيوم و نيکل يکي از مهمترين کشورهاي معدني دنیا از نظر تنوع و هم حجم ذخاير کم نظير در جهان بوده که بیش از 8000 معدن از 90 کاني ارزشمند در سراسر خاک اوکراين وجود دارد.
موقعيت ژئوپولتيک اوکراين يکي از سرنوشت سازترين حلقه هاي غرب در زنجيره مهار روسيه است. علاوه بر همه اين امتيازات بالقوه، اوکراين گلوگاه انرژي اروپا است. ظهور گروهبندي قدرت هاي بزرگ اقتصادي در جهان. مانند چين، هند، ايران و کشور هاي شرق آسيا شامل تايوان، اندونيزيا، ماليزيا.و سنگاپور هستند که نقش مهم را در تجارت و اقتصاد جهان بر عهده مي گيرند. تحولات سياسي و اقتصادي گروهبندي هاي جديد قدرت هاي جهاني را بوجود آورده است که يکي از بارز ترين نمونه هاي آن اتحاد کشور هاي شانگهاي است که دو قدرت بزرگ اقتصادي و نظامي جهان(روسيه و چين) در آن عضويت دارد. غرب در سياست توسعه طلبانه اش در اوکراين بر افراطگرايان راديکال و کاتوليک هاي اقليت متکي بوده که .اين نيرو ها فقط رسالت تخريب رژيم را دارند .از ديد فرهنگي مردم اوکراين با روسيه قرابت عميق و مشترک دارند که عقده هاي ناشی ازمحروميت هاي سياسي نمي تواند آنرا از ذهن مردم بتراشد و بجاي آن فرهنگ جديد را جاگزين کنند.هدف غرب در اوکراين شايد تکتيک هاي بخاطر آزار و اذيت و بدام اندختن روسيه باشد که اگر بتوانند روسيه را يک بار ديگر به زانو درآورند، در آنصورت هم روسيه و اوکراين لقمه يي چربي برای غرب خواهند بود.
مساله اوکراين مي تواند باعث تغيير سياست جهاني و عقب نشيني غرب شود، يا آتش جنگ ميان شرق و غرب را شعله ور کند. که میتوان «اعلام رسمی» نخستین گام برای تئوریزه کردن جنگ سرد دوم جهانی ارزیابی کرد.آمریکا وغرب با افسار گسیختگی و با همه امکانات سیاسی- نظامی خود توانست از ضعف حکومت های گذشته اوکرائین بهره گیری کند و با کمک نئوفاشیست های دست پرورده خود، حاکم کیف پایتخت این کشور شود واز فردای اعلام حکومت مردمی در این مناطق، ارتش اوکرائین که کنترل فرماندهان آن را ژنرال های امریکائی بدست گرفته اند تهاجم خود را به این مناطق شروع کرده و بی رحمانه به مردم بی سلاح از طریق هوا و زمین حمله آوردند. در واکنش به، به قدرت رسیدن نئوفاشیست ها و حامیان آمریکایی ، برخی از ایالات اوکرائین ، حساب خود را از حکومت دست نشانده آمریکا در کیف جدا کرده و اعلام خود مختاری وبا اتکا به رای مردم نوع حکومت خود گردانی خود را جمهوری های دمکراتیک مردمی به نام "روسیه نو"، نام گذاری وتشکیل ارتش خلقی جهت دفاع از مردم و تنظیم برنامه دراز مدت اقتصادی دراین مناطق را ایجاد نمودند انان مصرا از مردم آزاده جهان و دولت روسیه خواست تا با به رسمیت شناختن جمهوری روسیه نوین در مقابل حملات وحشیانه ارتش کیف از مردم این مناطق حمایت کنند و مانع از خون ریزی و برادر کشی در اوکرائین شوند.
تحولات مربوط به سوریه، اوکراین و غیره نشان می دهد روسیه بدون چین و چین بدون روسیه نمی توانند در برابر اشتهاء سیری ناپذیر آمریکا در مسیر توسعه طلبی و سلطه جویی، از خود واکنش مناسبی نشان دهند بنابراین با وجود آنکه دو طرف دو نوع سیاست را در مناسبات خود با آمریکا و متحدانش در پیش گرفتند اما به تدریج به سمت نزدیک شدن دیدگاه ها و اتخاذ روش های مشترک درچارچوب سازمان شانگهای وگروه بریکس پیش میروند.درین اواخیرچین وروسیه یک معامله ۴۰۰ بلیون دالری (۲۳۷٫۱ بلیون پوند) تامین گازرا امضا نمودند وبازار نوی را برای مسکوکه نسبت بحران اوکرایین مواجه با خطر از دست دادن مشتریان خود است باز نمود. علاوه بر این هر دو مملکت تمرینات نظامی مشترکی را دربحرشرق چین به راه انداختند که نمایش روشن قدرت به مقابل جاپان متحد غرب بود ه است .
ریئس جمهورچین خواستار ایجاد سازمان جدید امنیت آسیائی به اساس گروپ ممالک منطقه به شمول روسیه و ایران گردید، وناتو را تفکر تاریخ گذشته جنگ سرد خواند.روسیه و چین به مقابل تفوق طلبی امریکا قدعلم کرده تجاوز امریکا را که جهان درچند دهه اخیر شاهد انست این اتحاد چین و روسیه به مثابه بلاک مخالف تفوق طلبی مزبوحانه غرب متمرکز در واشینگتن مورد استقبال برخی از کشور قرارگرفته است . امریکا همواره اززمان فروپاشی اتحاد شوروی به تحمیل مودل اقتصادی خویش که به نفع شرکت ها وقشر ممتاز مالی بوده ومردم عادی رادر مضیقه قرار میدهد پرداخته است. هر مملکتی که به فشار امریکا سر خم نکرده به بهانه های دروغین ” حمایه از مردم ملکی” مورد حمله نظامی قرارگرفته است .
بدبختانه یکدهه قبل قدرت های منطقوی مانند روسیه و چین قادر نبودند تا از تحمیل نظم تخریب کننده نیولبرال توسط امریکا بالای ممالک دیگر جلوگیری نمایند ..اکنون که چین وروسیه در یک صف با هم نزدیک شده اند هر دو مملکت قادر خواهند بود تا از ادامه تطبیق اجندای اقتصادی امریکا ودست نشانده های غربی اش جلوگیری نمایند .در آینده نزدیک ائتلاف نوین است که قواعد نو بازی را میسازد از اینرو غرب باید از روش متکبرانه باچین و روسیه حذرنماید .راهبرد دولت اوباما در رابطه با مجازات روسیه از طریق اعمال تحریم های اقتصادی با دشواری های جدیدی همراه شده است.گرچه امریکا و اروپا و روسیه و هم پیمانانش در منطقه، اقدامات تحریک آمیز زیادی انجام داده اند و فضا برای بروز یک جنگ تمام عیار در ابعاد جهانی به خوبی مساعد کرده است هفت کشور صنعتی، روسیه را به خاطر ’ادامه نقض تمامیت ارضی اوکراین’ محکوم کرده و هشدار داده اند که آماده وضع تحریم های بیشترند.
با توجه به سخنان تند باراک اوباما در جریان سفر او به اروپای شرقی ، مراسم نرماندی نیز به عرصه ای برای رجزخوانی های پیشگامان جنگ سوم تبدیل شد و ؛ جایی که به صورت نمادین، نقطه سرنوشت جنگ دوم جهانی، تلقی می شود؛ اما در صورتی که رویارویی رهبران امریکا، اروپا و روسیه ، بیم آن می رود که نقطه پایان جنگ دوم به آغاز جنگ سوم، تبدیل شود.جنگ جهانی سوم از آنجایی که ابعاد جهانی دارد و ماهیتا جنگ بزرگی است نیازمند مقدمات بزرگی نیز هست اما چیزی که زمان وقوع آن را بیش از هر وقت دیگری نزدیک می کند، تلاش های گسترده امریکا، ناتو و اروپا برای دفاع از عنوان ابرقدرت بودن امریکاست. این عنوان به دنبال ظهور ناگهانی روسیه و پیش روی خزنده و آرام چین، اکنون با خطر بزرگی روبرو شده وافزون بر کنار گذاشتن روسیه از جی ۸ و تبدیل مکان برگزاری اجلاس ۸ کشور صنعتی جهان از سوچی روسیه به بروکسل؛ پایتخت بلژیک همه نشانگر آن است که جهان به صورت سریع به سمت یک جنگ بزرگ و تمام عیار سیر می کند و آینده بدی در انتظار بشر است.
در تازه ترین رخداد یک جنگنده روس از نوع SU-27 در فاصلهای بسیار نزدیک بالای یک هواپیمای شناسایی آمریکایی از نوع RC-135U به پرواز در آمد که جنگنده روس در فاصله حدود 30 متری بالای هواپیمای شناسایی آمریکایی پرواز کرد و موجب بروز اختلالاتی در پرواز آن شد. این هواپیمای جاسوسی آمریکایی در محدوده دریای "اخوتسک"که جزایر کوریل جنوبی، و حد فاصل بین روسیه و جاپان را از اقیانوس آرام جدا می کند پرواز می کرد .آمریکا این رویداد را "خطرناکترین" ماجرا بین آمریکا و روسیه از دهها سال قبل تا کنون توصیف ومدعی شدند که هواپیمای جاسوسی آنها حریم هوایی روسیه را نقض نکرده است.