صفحه نخست > خبر و گزارش > حرفی با مردمم

حرفی با مردمم

نزدیک به 3 قرن است که شما را هدفمندانه کشته‌اند، قتل عام کرده‌اند، سرزمین‌های پدری‌تان را به زور گرفته و شما را وادار به کوچ اجباری کرده‌اند. زنان و دختران تانرا به عنوان برده در بازارها فروخته‌اند و یاد گار های چون «پُل دوپیسه ای» به جا گذاشته‌اند؛ اما تو همیشه ساکت بوده ای، انگار به این زندگی ذلت بار عادت کرده ای و کشته شدن، غارت شدن و سلاخی شدن را حقَّت می‌دانی.
بصیر آهنگ
شنبه 26 جولای 2014

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نزدیک به 3 قرن است که شما را هدفمندانه کشته‌اند، قتل عام کرده‌اند، سرزمین‌های پدری‌تان را به زور گرفته و شما را وادار به کوچ اجباری کرده‌اند. زنان و دختران تانرا به عنوان برده در بازارها فروخته‌اند و یاد گار های چون «پُل دوپیسه ای» به جا گذاشته‌اند؛ اما تو همیشه ساکت بوده ای، انگار به این زندگی ذلت بار عادت کرده ای و کشته شدن، غارت شدن و سلاخی شدن را حقَّت می‌دانی.

از سالهای دور که بگذریم همین چند سال پیش در زمان حکومت تروریست های طالب؛ با شعار هزاره به گورستان آمدند و در مزار، غزنی، بغلان و یکاولنگ قتل عامت کردند. آثار تاریخی و هنری‌ات را از بین بردند و از شهر و دهاتت سرزمین سوخته ساختند؛ اما تو هر گز به خود جرئت ندادی تا در مقابل این همه بی عدالتی بیاستی. انگار سه صد سال ستم، بردگی و جبر جرئت ایستادن را از تو گرفته است.

با شلاق و تازیانه تو را به سکوت عادت داده‌اند.
کرزی که آمد تو از همه جلو تر دویدی و هر چه داشتی به نام خلع سلاح و رفتن به سوی صلح و امنیت تحویل دادی؛ اما هر روز که گذشت وضعیتت بد تر شد. راه‌های مواصلاتی به خانه‌ات را مسدود کردند، جوانان، دانشجویان و مسافرینت در مسیر راه‌ها همه روزه از موتر پایین کرده و جلوی چشمانت سلاخی کردند. علاوه براین سلاح و مهماتی را که ازتو گرفته بودند به دست تروریست ها و کوچی‌ها دادند تا بیایند در بهسود و ناهور خونت را بریزند و خانه‌هایت را به آتش بکشند.

تو هیچ گاهی از این وضعیت نکبت بارت نیاموختی، کوچی همه ساله آمد خونت را ریخت، خانه‌ها و مکاتبت را به آتش کشید؛ اما وقتی انتخابات شد تو شدی کاسهٔ داغ‌تر از آش برای دشمنان مردمت تو بودی که رفتی به پدر کوچی و و حشیگری رای دادی و با زور رایت کوشش کردی بازهم عبدالرحمن دیگری را برگرده ات سوار کنی. تو به اندازهٔ موهای سرت تجربه داری، از قتل عام، از کوچ‌های اجباری، از بی خانمانی، از ظلم، ستم و تبعیض و حتا فروخته شدن به عنوان برده، اما هیچ گاهی نیاموختی. تو تاهنوز از هویتت می شرمی، ننگ داری و به خاطر مصلحت حتا نمی‌خواهی هویتت را تبارز دهی. شاید به کشته شدن، به ستم، تبعیض و نابودی سیستماتیک باور داری و خودت را مستحق آن می‌دانی.

تو هیچ کاری نکردی به خاطر خدشه دار نشدن وحدت ملی. سیاست مداران و روشنفکرانت هم به خاطر اینکه از غریبی‌اش نمانند؛ سکوت اختیار کردند، به ذلت و خواری تن دادند.

درطول 12 سال کشورت شاهد اتفاقات زیاد و بزرگی بود اما تو هیچ نقشی در آن‌ها نداشتی. نه در باز سازی نه در حکومت داری و نه رشد وترقی. تو همان هزاره ای به حاشیه رانده شده که بودی همان باقی ماندی. ملیون ها دلار کمک خارجی در کشور سرازیر شد اما سهم تو همیشه صفر بود و صفر ماند.

امسال اما تصمیم گرفته‌اند قتل عامت کنند، نابودت کنند. هر روز در مسیر راه‌ها جوانانت را می‌کشند، دانشجویانت را تیر باران می‌کنند و مسافرینت را سلاخی. یادت هست دانشجویانت را در مسیر بامیان چگونه کشتند؟ یادت هست مسافرینت را در مسیر دایکندی چگونه سر بریدند؟ خبرداری مسافرینت را در مسیر غزنی- جاغوری چگونه قصابی می‌کنند؟ اصلن عمق فاجعهٔ غور را درک کرده ای؟

بازهم می‌خواهی به زاری و تضرع روی بیاوری؟ فکر می‌کنی در این وضعیتی که تو هستی و این نقشی پسیفی که تو در کشورت داری کسی به دادت خواهد رسید؟ نه برادر اشتباهت همین است. بیا کمی خودت را تکان بده. تو باید تکلیفت را با این مردم مشخص کنی. آخر تو هم انسانی. تو حق داری مصونیت داشته باشی، امنیت داشته باشی، زندگی کنی و آزاد باشی. دیگران هم اگر می‌خواهند با تو در یک سرزمین زندگی کنند، باید به تو احترام بگذارند، حقت را غصب نکنند، از زندگی محرومت نسازند و با تو برادرانه برخورد کنند. درست مثل تو؛ اما برادری یک طرفه نمی‌شود، برخیز و سکوتت را بشکن.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • کرزی قاتلین مردم ما ر از زندان ازاد میکند. پیسه و بورس تحصیلی میدهد.
    باید مسلح شد و از خود دفاع کرد. ما قومندان شجایها کار داریم و نه خلیلی و محققها.
    مرگ بر این حکومت که با سیاستهایش برای ماندن در قدرت هر کاری را میکند.
    باید مسلح شد.

  • اشرف غنی احمدزی به صراحت از آزادی زندانیان طالب اعلان حمایت کرد، وزندانیان زندان بگرام را به لحاظ قومی غیرعادلانه خواند،

    حال نویسنده گان به اصطلاح روشنفکر روزنامه جامعه باز کشتار هزارهای غور را پاسخ گویند که چگونه توجیه میکنند؟ آنقدر ازاشرف غنی تقدیس کردند واورا پرستش کردند که آدم فکر میکرد این مرد ناجی زمان است، هزاره ها باید ازخود بپرسند چرا درزمان عبدالرحمان قتل عام شدند نه اینکه بپرسند چرا مارا قتل عام کردند؟ تاوقتیکه آدمهای شیمه خور ازنوع یاد شده وجود داشته تیغ جلاد همیشه تیزاست

  • این افراطی ها مثل فاحشه هایی میمانند که از سوی هر کسی مورد استفاده قرار میگیرند.
    عربستان با دالرهای باد اورده برایمان این وحشیها را تربیت کرده است. متاسفانه در بین قوم پشتون زمینه تربیت این وحشت بیشترین و مرغوبترین نتیجه را داده. این احمقها از سوی پاکستان، عربستان، امریکا ، انگلیس، ایران و رهبران قوم پشتون برای رسیدن به اهداف شومشان شو استفاده میشوند. هرویین کم بود که افراطگری هم امد. افرین برا این غولها که برای رسیدن به بهشت مادر و خواهر خود را هم تیرباران میکنند. اگر قوم پشتون سر عقل نیاید به زودی از درون نابود خواهد شد.با احترام

  • نجیب بارور
    11 Std. ·

    من هزاره نیستم!

    من هزاره نیستم، چرا که در تقسیم‌بندی اجتماعی، هزاره به عنوان شهروند سوم جایگاه دارد. بله! هزاره کسی است که از توزیع قدرت سیاسی برایش کرسی سوم رسیده است. هزاره کسی است که تیکه‌داران سرنوشتش برای سلطان‌سازی در افغانستان او را به کم‌ترین بهایی می‌فروشد. هزاره خلیلی، محقق و سرور دانش است. من تاجیکم، کسی که افتخار شهروندی دوم را در افغانستان دارم. کسی که تمام افتخارات و پایمردی‌ام را فدای کرسی دوم قدرت سیاسی کرده‌ام. من و هزاره بودن؟ خیلی خنده‌دار است، خیلی... ما مظلومان قرنیم، مظلومان قرن بیست‌ویکم. من و هزاره را کسانی می‌کشند که داعیه اصالت شهروندی سر داده‌اند. من و هزاره را کسانی می‌کشند که برادر بزرگشان را حاکم شهر ساخته‌ایم. هزاره حقش است کشته شود چون متعلق به این مرزوبوم نیست، هزاره ایرانی است و می‌بایست به ایران برود! تاجیک از تاجیکستان آمده است. اصلاً این مملکت متعلق به قوم خاصی است، ما به این سرزمین یورش آورده‌ایم حق شان است که ما را بکشند. هزاره عبدالخالق است تاجیک احمدشاه مسعود است، کی گفته اینها کشته نشوند؟ لطفاً با گفتن این شعارهای دردآور «من هزاره هستم» بر زخم‌های دیرین ما نمک نزنید. تو نه هزاره‌یی و نه هیچ چیز دیگری! تو کسی هستی که قاتل برادر و مادر و خواهرت را حاکم بر سرنوشتت برادر می‌خواند و تو خاموش نظاره‌گری! تو کسی هستی که به خاطر چون‌وچندی تن به معامله داده‌یی و از فیض حضور تو در این وادی، گرگ‌ها گرگ‌تر شده‌اند! تو کسی هستی که بارها برای بدست‌آوری چوکی دولتی فروخته شدی امّا بیدار نشدی! در فرجام تو همانی که هستی، لطفاً این مقام و عزت شهروندی و کته‌گوری را از دست نده، با این شعار «تنزیل مقام» نکن! وای از آن روز که بگویی من «پشتونم»! در همان روز من انتظار قیامت را خواهم کشید.

  • جناب بارور دردتان را حس ميكنم ولي چاره اي جز همگرايي با خود مان نداريم، بگذار رهبران وسياست مداران معامله گر چهره هاي شان افشا شود

  • آقای بصیر عزیز سلام!

    درمانده ام که در مقابل این همه احساسات پاک و مسولانه شما چه بنویسم. آنچه گفتنی بوده شما به بهترین وجه ممکن به قلم کشیده اید - فلهذا از عالم دور و بافلب نزدیک دست شما را می فشارم - با یک دنیا نگاه حسرت و نا امیدی از شما سپاسگذاری نموده و شما را به ایزد منان می سپارم. با تشکر و امتنان فایقه.

  • عامل تمام قربانی ها در افغانستان ، دو چیز بوده :
    1 - مردم ما قربانی منافع کشورهای بیگانه شد.
    2 - مردم ما قربانی منافع سردم داران خود ما یعنی قربانی سیاست کور سیاستمداران افغانی

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس