درافغانستان قوم بزرگ وقوم کوچک وجودندارد
خلقیهای افراطی چیزی برای گفتن ندارند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
امروز کشورما دربین سایر ملل ازجمله فقیر ترین ومحتاج ترین ودربدرترین کشورها بحساب می آید. تمام شیرازه ء اقتصادی و ساختار اجتماعی آن فرو ریخته است , فقدان یک حکومت کارا ، نبود یک رهبریت سالم ، مداخله کشورهای همسایه ،همه وهمه مصایب است که فقط همان مردم غریب وبیچاره که در آنجا زنده گی میکنند آنرا میتواند باگوشت وپوست خویش لمس کنند.
مضاف براینهمه مشکلات ، پرابلم اختلافات قومی وزبانی جمع بیسوادی نیز بیداد میکند که سرچشمه همه بی اعتمادی ها ومصایب دیگر بحساب می آید.
اما گوشه نشینان عافیت درکشورهای اروپائی که عمدتا همان بقایای شکست خورده خلق وپرچم باشند بعداز اینکه ازبرکت پولهای خیراتی کشورهای میزبان , صاحب یک پایه کامپیتوتر و یک باب منزل شدند ازمسافه های خیلی دور، بوکالت از مردم بیدفاع ومصیبت دیدهء کشور قلمفرسایی میکنند آنهم به بدترین شکل آن که سطر سطر جملات اش مملوء است از نفرت وکراهیت و آتش افروزی.
این آقا ازیکطرف ازنفرس شماری کاملا هراس دارد وهرنوع اقدام مبنی براحصائیه گیری نفوس را تراژیدی تاریخی میداند وازطرف دیگر تاکیدش براین است که قوم بزرگ در افغانستان در طول تاریخ نظر به سایر اقوام قربانی بیشتر در راه دفاع از کشور داده است.
نمونه بسیار واضح آن آقای حکمتیار است که ایشان معتقد اند که اقلیت های قومی غیر پشتونی همیشه جاده صاف کن لشکر متجاوز خارجی بوده اند,که خوشبتختانه ، دراثر زحمت وتلاش تعداد از پژوهشگران بطلان چنین برداشت جاهلانه از تاریخ ثابت شد که اصلا تجاوز لشکر خارجی همیشه از جنوب بوده است نه ازشمال وجاده صاف کن ها نیز همیشه مردمان بوده اند که متأسفانه درحاکمیت های عنعنوی قبیلوی افغانستان مربوط قوم پشتون بوده وخاستگاه اصلی شان جنوب کشور بوده است.
تازه ترین تجاوز خارجی ایکه درعصر کنونی برخاک افغانستان ازشمال کشورصورت گرفت تجاوز شوروی سابق بود که بازهم توسط حاکم پشتون تبار یعنی حفیظ الله امین وتره کی به کمک خواسته شد اما زمانیکه خود واولادش قربانی سیاستهای عظمت طلبانه اش قرار گرفت پیروانش لوای جهاد را بلند کردند.
اسناد وقراین انکار ناپذیر، چنین میرساند که حفیظ الله امین از اتحاد شوروی وقت بار بار تقاضای ارسال قطعات نظامی را کرده بود تا وی را در مقابل قیامهای مردمی درشمال وجنوب وغرب کشور حمایت کنند. یک هفته قبل از حمله قشون سرخ درکشور خان عبدالغفار خان زعیم ملی پشتونها به اتحاد شوروی وقت دعوت میشود ومقامات شوروی خصوصا بریژنف واندری پوف ، خان را از دخول قوای شوروی بخاک افغانستان خبر میدهند.
درقیام مردمی مردم هرات موسوم به قیام بیست وچهارم حوت هزاران نفر انسان بی گناه هراتی ازطرف رژیم پشتون تبار خلقی به سرکره گی جنرال شهنواز تنی به خاک وخون غلتیدند
همه این حوادث تاریخی گواه این است که اقوام بزرگ غیر پشتونی درافغانستان بیشتر از قوم پشتون بزرگ ترین قربانی ها را متحمل شده اند و تاوان سیاست های عظمت طلبانه حکام خویش را پرداخته اند.
تنها در درهء پنجشیر نوده پنج درصد خانه وکاشانه مردم عادی توسط بمباران ها وحملات راکتی قوای شوروی از میان رفته است. ولی همه اینها نزد افراطیون قبیله گرا افسانه بیش نیست.
حال آقای عمخور نیز در وادی گمراهی وتحیر سرگردان است که آیا موجودیت قوای خارجی را در افغانستان تجاوز بنامد یانه؟
وی گاهی کرزی را شاغلی خطاب میکند وزمانی هم نوکر بی صلاحیت ایکه امر وفرمانش را یک ولسوال نیز قبول ندارد به باد مسخره میگیرد
.
حکومت کرزی را مشروع میداند اما ازبمباران مناطق جنوب نیز شکوه دارد. طالبان را نیز محکوم میکند اما مقاومت شان را نیز مشروع میداند.
ایشان درجای از لاطائیلات خویش می نویسند:
"خدا نکند که روزی قوم پشتون بار دیگر درلباس طالبان مسلح شود و اقوام دیگر را بار دیگر به سرزمین های اصلی شان کوچ اجباری سوق دهد . این دقیق خواست دشمنان افغانستان است که قوم بزرگ را تحریک کنند خدا آنروز را باز نیارد."
واه واه!
ازین جملات چه را میتوان استنباط کرد خیرخواهی یا جنون عظمت طلبی. این آقا ازیکطرف ربانی ومسعود توپک سالار دانسته ونماینده گی آنهارا ازقوم تاجک نمی پذیرد اما ازطرف دیگر از فراری شدن حکومت مجاهدین به تاجکستان احساس خوشی وافتخار میکند زهی به این سیاست مدار خلقی ونویسندهء توانا ومردم دوست.!!!!!!
این آقا در آرزوهایش این را اضافه کرده ایکاش که کرزی پشتون نمی بود بعد ما میدانستیم که چی کنیم؟
سوال ماهم این است که اگر کرزی پشتون نمی بود شما آقای غمخور چی میکردید؟
سوختاندن زمینهای زراعتی در شمالی، قتل عام مردم هزاره در یکاولنگ ومزار؟ ویا تصفیه های قومی محمدگل خان مهمند؟
معرفی مشاوران انترتی رئیس جمهور کرزی
حبیب الله غمخور یا خشن ترین نماد فاشیزم !
شاگردان مکتب حفیظ الله امین در اروپا خشونت وقبیله گرائی را تیوریزه میکنند
يكشنبه 4 مه 2008, نويسنده: عطاخیل
پيامها
31 آگوست 2008, 18:14, توسط مبین
وقتی عنوان و پراگراف اول مقاله عطاخیل را خواندم، تصور کردم که جناب ایشان با وجدان پاک و عاری از ملیت پرستی و فاشیزم میخواهند که قضیه ملی در افغانستان را به بحث بگیرند و با یک بحث عملی، انسانی و سازنده قضیه را مطرح سازند.
اما پای ایشان بشدت لنگیده و به همان اندازه که آن خلقی کثیف در مسئله ملیت ها در وطن ما لجن پاشی کرده، پای آقای عطاخیل بیشتر از آن در لجن فرو رفته و با دید کاملا خصمانه در برابر ملیت پشتون عملا ثابت ساخته که از کدام دید این مقاله را نوشته است.
وی نمیداند که خاینان و وطنفروشانی مثل ترهکی و امین و گلبدین و سیاف و ملاعمر و .... را نماینده ملیت پشتون خوانده همانقدر احمقانه است که مثلا خلیلی و کشتمند و محقق و انوری و سرور دانش و خدایداد و .... را نماینده ملیت هزاره بدانیم و یاهم دوستم و پیرم قل و ... را نماینده ملیت ازبیک خود بدانیم.
به نظرم این رهبران خود ساخته از نوع بالا هستند که برای منافع سیاسی و مادی و پر کردن جیب شان مردم ملیت های مختلف را به جان هم انداخته از آب گل آلود ماهی خود را صید میکنند. و کسانی که بخواهند یکچنین جانوران را نماینده هر ملیت ما جا زده و هر رذالت و بیشرافتی و خیانت و روسپی گری شانرا به تمام میلت مربوطه پیوند دهد، در واقع اینان خود دشمنان این وطن اند.
مردم عام هیچ ملیت ما به این حد خاین و کثیف و تجاوزکار و ناشریف نبوده اند، مردم عام ما دل پاک و شرافت خود را دارند خواه از هر ملیتی باشند، اما در طول سالها باداران خارجی افراد فوق الذکر و نظایر شان بوده که قلاده را به گردن این نوکران شان انداخته آنرا را برای نابودی افغانستان ما بکار بستند. بهترین نمونه های جانبازی و وطندوستی و صداقت و شرافت را مردم عام همه ملیت های وطن ما به نمایش گذاشته اند و همیشه بخاطر آزادی وطن هم مشترکا خون داده اند قهرمانی ها کرده اند.
تنها اتحاد مردم (منفی دشمنان مردم) ما علیه غداران و وطنفروشان و جاسوسان بیگانه پرور میتواند وطن نامراد ما را از این فاجعه و بربادی و ناملایمات نجات دهد و بس و اگر به اصطلاح روشنفکری در راهی جز این روان باشد، در قدم اول ثابت میسازد که مزدبگیر و آستانبوس خاینان و جانیان است!
1 سپتامبر 2008, 10:24, توسط افغانستان شناس اصلاً از کابل و فعلاَ در ننگرهار مصروف کمک رسانی
در نوشتۀ دوست عزیز ما یک حقیقت مهم نهفته است که دشمنان این ملت از نفوس شماری سخت در هراس اند.چرا که در آنصورت دیگر رسوای تاریخ خواهد شد. دوستان گرامی! ما 10 سال است که در سراسر افغانستان کمک های صحی داریم وتمام افغانستان را از حیث نفوس بررسی کرده ایم. در مناطق جنوب افغانستان اصلاً نفوس مرد زندگی ندارندبه جز چند عاجزۀ مظلوم و رنگ و رخ پریده ، چند جوان محدود هم که دارند یا در پاکستان است یا در کشور های خلیج مزدوری میکنند برای تهیۀ یک لقمه نان.تمام نفوس قوم پشتون ما فقط در هلمند ، قندهار و ننگرهار جمع شده است و بس که شاید تمام شان دو ملیون شود به اساس شمارش دقیق که ما کردیم.به هر صورت تمام نفوس پشتون ها در سراسر افغانستان از 4 ملوین تجاوز نمی کند.بنا برین از 30 ملیون نفوس افغانستان فقط 23% ( 23 فیصد ) نفوس افغانستان را تشکیل میدهد.به همین خاطر از نفوس شماری ترس دارند.
31 آگوست 2008, 23:00, توسط Khalid
Khair shuma aghai bai kala fakair mekunid ke der aen halat kai 90 Faisad manataqhe Pashtun nashaein alae mutazawazen kharajai jung mekunand nafuos shumaray amkan darad. Na medanam mantaqh ashkhas masle ein nawaesanda der kuja kala shan qharar darad.
1 سپتامبر 2008, 10:02
Agar nofos shumari bakhateri jang emkan nadarad pass 90%eddea kardan ham bejae ast